خانه > خبر اول > تازههای نشر > تازههای نشر: «مثلاً، برادرم» | |||
تازههای نشر: «مثلاً، برادرم»«مثلاً، برادرم» نوشته اووه تیم با ترجمه محمود حسینیزاد در ۲۰۰۰ نسخه از سوی نشر افق منتشر شده است. این کتاب یکی هم به لحاظ ادبی و هم از جنبه تاریخی، یکی از مهمترین کتابهایی است که در چند سال گذشته در آلمان نوشته شده و به چاپ رسیده است.
آقای حسینیزاد در این خصوص مینویسد: «نویسندگان آلمان بعد از جنگ جهانی دوم، وظیفه سنگینی به عهده داشتند. از طرفی باید با آن ادبیات و با آن واژهها و اصطلاحات رواجیافته در دوران نازیها مبارزه میکردند و از طرف دیگر باید باید این دوران ذلتبار را شرح میدادند و دربارهاش مینوشتند. در آن سالها نویسندگان بیشتر سعی میکردند که به نوعی این جریان را توجیه کنند، عدهای را گناهکار و عمده ملت را بیگناه قلمداد کنند.» نویسندگان جدید آلمان بیشتر سعی می کنند که به این مسئله نپردازند، چیزی بوده و تمام. اما اووه تیم از آن دسته است که سعی میکنند واقعیت را بدون توجیه و جبههگیری بیان کنند. به هر حال علتی داشت که هیتلر، هیتلر شد. داستان «مثلا، برادرم» داستان کارل برادر جوان اووه تیم است که داوطلب خدمت در شاخه نظامی «اس.اس» میشود و در بیمارستانی صحرایی جان میسپارد. نویسنده در این رمان، با تحلیل یادداشتهای روزانه و نامههای برادرش، زندگی خود، خانوادهاش و مهمتر از آن، سرگذشت بازماندگان جنگ را ترسیم میکند. آثار اووه تیم که امروزه در مدارس آلمان مطالعه و بررسی میشوند، تا کنون جوایز متعددی چون «توکان» و «موندولو» را از آن خود کرده به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شدهاند. آلن پومی کالکو در بوخ مارکت (بازار کتاب) درباره «مثلا برادرم» مینویسد: «کتاب که به آخر رسید، گریه کردم، چون پی بردن به این که انسان چه قدر راحت میتواند به گوسفند تبدیل شود، هولناک است.» نویسنده در اوائل کتاب درباره برادرش مینویسد: «گاهگداری خواب برادرم را میبینم. بیشتر تکه پارههایی از یک رویا، چند تصویر، چند صحنه، چند کلمه. یکی از رویاها در حافظهام جا گرفته است. کسی میخواهد وارد خانهام شود. موجودی است تیره، سر تا پا پوشیده، گلآلود، بیرون در. میخواهم در را ببندم. آن موجود که چهره ندارد سعی میکند به زور وارد شود. با تمام توانم در را فشار میدهم، این مرد بی چهره را که مطمئنم برادرم است، عقب میزنم. بالاخره در را میبندم و زنجیر شببندش را میاندازم. بعد با وحشت متوجه میشوم که کتی زمخت و پاره را به دست دارم.» اووه تیم در خصوص پدرش به عنوان نماد بازماندگان پس از جنگ نیز ادامه میدهد: «زندگی نسل پدرم، نسل عاملین، یا در تعریف کردن سپری میشد یا در سکوت. ظاهرا فقط این دو امکان وجود داشت، یا مدام دربارهاش حرف بزنی یا اصلا حرف نزنی. بستگی به میزان فشار یادها و خاطرات داشت و به شدت درجه پریشانی روانی. زنها و پیرها از شبهای بمباران وطن شان میگفتند. به این ترتیب آن مورد هولناک در جزئیات حل میشد، قابل فهم میشد و اهلی. ... یک بار پدرم را دیدم که جلو بخاری دیواری ایستاده بود، دستها زده به پشت و انگار میخواست دستهایش را گرم کند. گریه میکرد. تا آن زمان ندیده بودم گریه کند. آن گریه فقط به خاطر پسر از دست رفتهاش نبود، چیزی بیان نشدنی داشت در اشک حل میشد....» اووه تیم در ۱۹۴۰ در هامبورگ به دنیا آمد. بعد از دبستان، دوره کارآموزی پوستآرایی و پوستآمایی را گذراند. اما این حرفه پدری را ادامه نداد. به کالج برانشویک رفت و در آنجا همکلاس «بنو اونه زورگ» بود که بعدها در تظاهرات معروف ۱۹۶۷ دانشجویان ایرانی و آلمانی علیه شاه ایران در آلمان، با تیراندازی پلیس کشته شد. تیم در دانشگاههای مونیخ و پاریس، فلسفه، ادبیات و زبان آلمانی خواند.
او در سالهای دوران ساز ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ در اتحادیه دانشجویان سوسیالیست آلمان، فعالیت سیاسی میکرد. در سال ۱۹۷۱ دکترایش را گرفت و رسالهاش را درباره «مسئله پوچانگاری در آثار کامو» نوشت. ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۲ در مونیخ اقتصاد و جامعه شناسی خواند و از ۱۹۷۱ نویسندگی پیشه کرد. مجموعه شعر «تضادها»، رمانهای «تابستان داغ»، «مورنگا»، «کشف سوسیس با سس کاری»، «فرار کربل»، «مستعمرههای آلمان»، «درخت مار»، شکارچی آدم»، «قرمز» و «دوست و بیگانه» از دیگر آثار اووه تیم هستند. در همین رابطه: • تازههای نشر: «فیروزآبادی در مجلس چهاردهم» • تازههای نشر: «نورثنگر ابی» • تازههای نشر: «شمس لنگرودی» • تازههای نشر: «زبان سرخ» • تازههای نشر: «زنان ایل بهمئی» • تازههای نشر: «به سوی فانوس دریایی» • تازههای نشر: «زمانی برای انسانیت بشر» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|