شما این آمارارو از کجا در می آرید؟؟؟

بابا وقتی قشر زیر سی ساله بالاترین درصد جمعیتی است 63 % چطور میشه 28 میلیون بی سواد کامل تو این مملکت باشه. من از یک خانواده کم درآمد ساکن یکی از بدترین حاشیه های یکی از شهرستانام و تو خونه ما حتی پدر و مادرم هم سواد خوندن نوشتن دارن حالا با این حساب این 28 میلیون کجان حتما تو تهران یعنی 40 %. بنابراین تمام 30 سال به بالاها تو ایران بی سوادند!!!!!!!!!!!!!!!

۹ میلیون و ۴۵۰ هزار نفر ( پرویز کوثری )
۲۸ میلیون نفر از جمعیت ۷۱.۵ میلیون نفری ایران (علی ابراهیمیان )

جای شکرش باقی است که هر دو مسئول سواد آموختن اند، اگر مسئول کم سوادی یا بی سوادی بودند، این حساب و کتاب را فقط کرام الکاتبین می توانست حساب کشی کند:
این رندان حق طلب فقط در یک قلم آمار 18 میلیون و 550 هزار تا با هم اختلاف دارند یعنی درست 200 درصد اختلاف ناچیز!
و این در مملکتی که امام زمان مدیریتش می کند و فهرست نمایندگانش را خدا تصویب می کند و دروغ گناه کبیره است و 30 سال در زیر آواری از آموزش های اخلاقی ی رندان حق طلب مدفون شده است، تعجبی ندارد،
آن اخلاق، این آمار را هم می خواهد
بیله دیگ ، بیله چغندر!

استاد ایرانی اقتصاد در فرانسه می گفت: اقتصاد ایران راه حل دارد، اما به دو ابزار حداقلی نیاز دارد: 1- بانک مرکزی ی امانت دار و مستقل 2- سازمان آمار امانت دار و مستقل.
ما هم که هر دوی این ها را داریم. فقط مانده ایم که چرا اقتصادمان از ابر قدرت آمریکا جلو نزده و در مسائلی چون گوجه فرنگی و برنج و جارو و پودر وامانده؟!

چند وقت پیش تحقیقی در مورد بی‌سوادان و کم سوادان در ایران انجام می‌دادم.
حتی با ملاک‌هایی که جمهوری اسلامی ایران برای حداقل سواد قرار داده -و تا معیارهای یونسکو و نهادهای مشابه فاصله‌ی قابل توجه دارد- از میان 23 میلیون شرکت کننده در کلاس‌های نهضت سوادآموزی تا سال 1383،‌ به خاطر نبود دوره‌های پیگیر سواد نزدیک به 82 درصد به بی‌سوادی مطلق برگشته‌اند.
آمار مفصل آن تا سال 1380 در کتابی به عنوان "آمار 20 سال فعالیت‌های نهضت سوادآموزی ایران" گرد آمده است.

برای روشن شدن ذهن مردم این آمار را باید همزمان با اعلام رای مردم به آقای احمدی نزاد اعلام می کردند.

به نظر من هر كسي اين آمار را در ايران ببيند به شما ميخندد واقعا اين آمار را از كجادراورديد شايد خبر نگار شما شش يا سه صفر را اشتباهي شنيده است .يك كمي منطقي باشيد. مخاطب را خر فرض نكنيد.

تقريبا 30 ساله (بعد از انقلاب)كه ما يه وزارت خانه عريض و طويلي داريم به نام آموزش و پرورش كه اتفاقا بيشتر از تمام وزارت خانه ها مديريتش تحت تاثير جريانات سياسي دستخوش تغيير مي شه به نظر شما با اين همه تغيير و تحولات چرا كسي جرات نمي كنه كه دست به تغيير رييس نهضت سواد آموزي بزنه چون....شو نداره كوبا بعد از به رهبري رسيدن كاسترو بعد از 3 سال جشن اتمام بي سوادي گرفت.عزيز برادر سازمان نهضت سواد آموزي يه نوندونيه كه هرگز نه از بين ميره و نه مي تونه بيسوادي رو ريشه كن كنه چون اگه بيسوادي رو ريشه كن كنه اين همه نيروي اداري و آموزشي چيكار كنند مگه تو كشور چند تا گله بز و بوقلمون داريم. يكي از بستگان بنده خانوميه كه 4 ساله آموزشيار نهضنه، سوادآموزاش فقط 15 جلد شناسنامه هستند كه پله هاي طرقي رو با خود اين بنده خدا طي مي كنند و دوره هاي مقدماتي و تكميلي را غير حضوري پاس مي كنند.گلي به جمال آقاي...

بيش از دو ده از فعاليت نهضت سواد اموزي و صرف هزينه هاي زيادي در ان رابطه مي گذرد اما تا بحال هيچ كس نگفته كه اين اقايان در اين سيستم چه كرده اند و بازخورد كارشان چه بوده . علاوه بر اين در جامعه اي كه فقر باعث ترك تحصيل كودكان زيادي از مدرسه مي شود ما بدنبال با سواد كردن پيرهايي هستيم كه هيچ گاه احساس نياز شديدي به سواد ندارند. خانه از پاي بست ويران است......

28 میلیون بی سواد در ایران تعجب آور است. اگر فرض کنیم 6میلیون زیر 7سال در ایران باشند وباتوجه به اینکه 65 در صد ایرانیان زیر 30 سال هستند این می شود 52 میلیون می ماند 19 میلیون افراد بالای 30 سال به این صورت 28 میلیون بی سواد نشدنیست.

That is what the Iranian government wishes.

شايدهنوز اين مسئول محترم دوره هاي نهضت رو تموم نكردن كه يك كم در اعداد مشكل دارن!

خدا خيرش بدهد كسي كه اين دروغ گويان را افشاء كرد واقعا باعث تاسف است كه بعد سه دهه وضيت سواد آموزي در مماكت ما كه اين همه شهيد داده است اين باشد و ما بايد در ميان 130 كشور به قول خود آقايان رتبه 80 داشته باشيم اگر ابراهيمان گفته است كه 9 ميليون حتما به تازگيرئيس شدهاند و حالا حالا ها بايد به چپاول بپردازند. يكي از بستگانم ميگفت در اين سازمان تعداد زيادي در حال رفتن هستند در عين حالي كه اينها افرادي كه بازنشسته شده اند به كار دعوت كرده اند و بيشتر مديران آن يا در حج و ريارت هستند و يا كاروان دارند ويا در جاي ديگري براي خود دكان زده انديا يكي نسيت از اين ها بپرسد چرا دست از سر اين سازمان كه يادگار امام است برنميدارند آخر مال اندوزي تا كي

آقاي قرائتي واقعا براي شما متاسف هستيم كه چرا اين معاونين بي سواد را بيرون نمياندازيد آخر اين افراد باعث ننگ يك كشور هستند . آيا وزير آموزش و پرورش اين ناداني را خراب نميكند و چلوي اين ها رانميگرد. اين افراد پست سر قرائتي قايو شدهاند و در حال مال اندوزي هستند . اگر اين از نهضت بروند كيسه كش حمام هم نخوانند شد . احمدي نزاد كجاي كه ببيني چه خبر است

من چند سال پيش در نهضت بودم اينطور كه بعضي ها ميگويند در نهضت همه بيسواد و مفتخور نيستند .قبلا در اين سازمان افرادي مردم دار بودند كه به رحمت خدا پيوستند مانند كريميها و حبيب پور و ديگران از موقعي كه اين ها رفتند افراد منعت طلب با ظاهر سازي جاي آنها را گرفتند . من در آنجا از بعضي از بچه ها شنيدم كه بعضي از اين افراد قبلا مسئله دار بودند . چرا آقاي خامنه اي دخالت نميكند . رئيس جمهور و وزير چرا دخالت نميكنند . تا آبروي اين سازمان بيش از اين خدشه دار نگردد.
نميدانم آيا اين افراد چند كلاس سواد دارند وليكن اينقدر ميدانم كه اين افراد در كلاه برداري استاد هستند

در سازماني كه پاداش مديران آن در ماه از حقوق يك كارمند عاليرتبه بيشتر است بايد تهداد بيسوادان آن هم روز بروز بيشتر شود .اي كاش آن خبر نگار از مقامات سواد آموزي پرسيده بود در اين سي سال چند را با سواد كرده اند حتما خواهند گفت بيش از صد ميليون يعني سي ميليون كه مرده اندوهفتاد ميليون هم زتده اند .اين ها كه سواد يك جمع وضرب معمولي هم ندارند متاسفانه سكاندار سواد آموزي شده اند

اگر امكان دارد آقايان به خداوند پشنهاد دهند تا به مديران سواد آموزي عمر نوح بدهد تا بتوانند بي سوادي را در ايران ريشه كن نمايند

پيشنهاد ميكنم نام سازمان نهضت سواد اموزي به سازمان نون والقلم تغيير كند نانش در دهان مسئولين وقلمش در دست 28 ميليون نفر بيسواد باشد تا حالا حالا بخورند وبياشامند وليكن اسراف نكنندو تا بتوانند لااقل اگر بيسوادي ريشه كن نشد بيسوادان را در روز قيامت ريشه كن كنند
البته نان خالي فايده ندارد

از اين مقامات كه آمار كشكي ميدهند خواهش ميكنم اگر پاسخي دارند ارايه نمايند
من قبلا در خصوص مسايل سواد آموزي اطلاععي نداشتم وفكر ميكردم چرا در اين سي سال موفق نشده اند حلا خوب فهميدم چرا و چه خبر است

يكي از كاربران پرسيده بود بيله ديگ و بيله چغندر من اين ضربالمثل را نمي فهم لطفا اگر اصل آنرا ميداند توضيح دهد

همسر يكي از آقايان براي يكي از آشنايان با افتخار تعريف كرده بود كه ما چهاز دخترمان را آقامان از استان هايي كه ماموريت رفته است وهديه گرفته تامين كرده ايم خوش به حال افرادي كه داماد اين افراد مي شوند

پيشنهاد ميكنم اين موضوع را در كتاب عجايب به نام اين افراد ثبت شود تا جايزه بين الملي بگيرند و نامشان هرگز فراموش نشود

در زمان انقلاب م حدود سي ميليون نفر جمعيت داشتيم حالا چطور شده بعد ازاينكه حدود نيمي از افراد مرده اند باز 28 ميليون نفر بيسواد دارريم البته معلوم است اگر خانه ماشين پاداش مقام و پول . بدهند وهيچ كس نظارت نكند ممكن است بيشتر هم بشود
پس با اين آماري كه ابراميان داده است تا انقلاب مهدي نهضت ادامه دارد و حتي ممكن است بعد از آمدن آقا هم باز هم نهضت ادامه پيدا كند آقايان در نظر دارند حتي روز جزا وقيامت هم چند صباحي نهضت ادامه داشته باشد
از بعضي از دوستان شنيدم كه قبلا در سواد آموزي آقايان كريمي و ميزايي بودند كه مرحوم شدند و بسيار شجاع و باسواد بودند وليكن الان مسئولين پشت سر قرائتي مخفي شده اند ومتاسفانه از ابشان سوءاستفاده ميكنند و هزينه ميكنند يكي هم نيست كه حاج آقا را آخر عمري روشن نمايد كه بيشتر ازاين گول اين افراد دغلكار را نخورد و حيثيت خود را به پاي اين ها نريزد خداوند بزرگاني كه در سواد آموزي بودند و مرحوم شدند را بيامرزد.

از صفات منافقين دروغگويي است .خوب شد كه منافقين را هم شناختيم

از كاركنان نهضت خواهش ميكنم اگر آمار و اطلاعات در خصوص سواد آموزي ذارند ارايه نمايند تا پرتغال فروش را پيدا كنيم البته منظورم گندم نماي جو فروش مي باشد

ای کوثری دروغگوی نامرد. چرا آبروی من را بردی.

تا آقای قرائتی رئیس نهضت با شند ومشغول کارهای دیگر باشند وبه قول خودشان ازکارهای
نهضت هدوز هم سر درنیاورند بهتر از این نخواهد شد

می گویند بعضی ازمعاونان نهضت سواد آموزی
سابقه دار است پس وای به حال این مملکت.

یک سازمان به این کوچکی با این همه حرف وحدیث؟

نباید همه کارکنان نهضت سواد آموزی رابا یک چشم ببینیم درآنجا هم مثل جا ههای دیگرآدم خوب دارند

البته من نضرات بالا راقبول دارم ولی کمی هم باید انساف داشته باشیم

توجه متخصين تعليم و تربيت را به تكته جديد از سوي معاون آموزشي نهضت جاب مينمايم
تا در اين مملكت كسي پيدا شو از ايشان بپرسد در فاصله كمتر از يك هفته اين همه چرخش چگونه است
يكبار اعلام ميكند 28 ميليون بيسواد وجود دارد يك بار ميگويند 9 ميليون و

حالا بخوانيد خبر جديد در بندر عباس كه ميگويد 11 ميليون بيسواد داريم
و 28 ميليون را تاكنون باسواد كرده ايم
ما كه مهميديم اگر شما متئجه شديد ما را روشن كنيد . ترا بخدا جلوي اين ديوانه را بگيريد
هر روز كه شكمش پر ميشود يك آمار جديد ميدهد
رهبري نژاد
از تهران
1/4 درصد، سهم ایران از بی سوادی جهانی
بندرعباس - خبرگزاری مهر: معاون آموزشی سازمان نهضت سواد آموزی کشور گفت: ایران با بیش از 11 میلیون بی سواد، 1/4 درصد از سهم بی سوادی جهانی را به خود اختصاص داده است.
به گزارش خبرنگار مهر در بندرعباس، علی ابراهیمیان، شب گذشته در نشست کارگروه سیاستگذاری سواد آموزی اظهار داشت: نرخ بی سوادی از 5/52 درصد در سال سالهای پیش از انقلاب به کمتر از 13 درصد در سال 84 کاهش یافته است و هم اینک بیش از 87 درصد از جمعیت ایران باسواد هستند.

وی بیان داشت: استان هرمزگان در سالهای قبل از انقلاب یکی از محرومترین و کم سواد ترین استانهای کشور بود و اکنون با تلاش گسترده نرخ بی سوادی در هرمزگان به شدت کاهش یافته و بیش از 83 درصد از کل جمعیت استان هرمزگان با سواد هستند.

ابراهیمیان یادآور شد: بالغ بر 28 میلیون نفر در سالهای پس از انقلاب از دوره های مختلف سوادآموزی در سراسر کشور بهره مند شده اند و باید تلاش کرد تا جامعه هدف زیر 50 سال را مورد سوادآموزی گسترده قرار داد.

معاون آموزشی سازمان نهضت سواد آموزی ادامه داد: 800 میلیون نفر در سراسر جهان بی سواد هستند که 80 میلیون نفر آنها را کودکان بازمانده از تحصیل تشکیل می دهند و سهم زنان در بی سوادی بسیار بالاتر از مردان است.

وی گفت: بیش از 50 درصد از بیسوادان جهان در قاره آسیا زندگی می کنند و کشورهای بنگلادش با 52، پاکستان با 48 و هند با 35 درصد به ترتیب بالاترین نرخ بی سوادی در آسیا را دارا هستند.

ابراهیمیان با اشاره به نرخ تک رقمی بی سوادی در سنین زیر 30 سال در کشورمان افزود: بر اساس تاکیدات رهبر معظم انقلاب تصمیم بر این شده است تا سنین بالاتر نیز در ردیف گروههای هدف سوادآموزی قرار گیرند و اکنون سنین زیر 55 سال به عنوان مخاطبان اساسی نهضت سواد آموزی مورد توجه قرار گرفته اند.

این مسئول عنوان کرد: باید مولفه های سواد آموزی در کشور را به صورت تدریجی تغییر داد و سواد رایانه ای و علوم جدید را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار داد و در تعیین نرخ بیسوادی موارد متععد سواد رایانه ای و علم الکترونیک را نیز وارد کرد.

توفيق داشتم نزديك به چهار سال در يكي از استان ها در يكي از پست هاي مديريتي مشغول باشم بايد بگويم بسيار بچه هاي با صفا و سخت كوشي را نهضت دارد وليكن متاسفانه بعضي از افراد خود شيفته مانند اين ابراهميان و بعضي ديگر متاسفانه اين سازمان را خراب كردند . اين فرد خود باخته با اين مصاحبه اي كه كرد كه به نظر نميرسد ناآگاهانه باشد و حتما تعمدي در كاربوده و براي خراب كردن وجهه نظام و انقلاب و نهضت اين كار را كرده است . من دربعضي از سايت ها ديدم كه همه به اين موضوع پرداخته اند و كلي آب توي آسياب دشمن ريخت و خوش خدمتي كه اين فرد انجام داد كمتر كسي از دشمنان انقلاب انجام داده است . خوب است سربازان گمنام وآقاي رئيس جمهورمحبوب محترم و وزير قاطع و محترم آموزش و پرورش و شخص حاج آقا قرائتي كه فردي دانشمند و دين شناس هستند موضوع را بررسي كنند و نگذارند اين نامحرمان زحمات افرادي كه در نهضت زحمت كشيدند را از بين ببرند
قاسمي از قزوين

مرگ بر منافقين وصدام
صدام كه چند سال پيش به درك واصل شدو اعدام گرديد و منافقين اين جرثومه هاي فساد هم ديگر به جز چند تايي ديگر وجود ندارند خداوند همه منافقين و چرثومه هاي فساد را خوار وذليل كند و آنهايي كه به آرمانهاي امام راحل خيانت ميكنند در دو دنيا رسوا گرداند و آنهايي كه دانسته و يا ندانسته از منافقين حمايت ميكنند را نابود گرداند و اين فرموده خداوند سبحان است كه منافقين پست ترين ورذلترين موجودات روي زمين هستند
معين از نور آباد ممسني

جناب آقاي قرائتي
چرا ميگذاريد به كارمندان شما در استانها اين قدر ظلم شود همين آقاي ابراهميان كه آبروي نظام و انقلاب را برده است با اين گفته كه ما 28 ميليون بيسواد در كشور داريم اگر ميگويد نگفته ام خوب است نوار آنرا از خبر گزاري فارس درخواست نمائيد آنوقت معلوم ميشود .
حسني از كرمان

دانشمند محترم آقاي قرائتي
ايشان يك روز به استان ما در آذر بايجان شرقي آمده بود چنان در سخنرانيش در جمع آموزشياران به مسئولين تعليم و تربيت و نهضت را احمق و كودن خطاب ميكرد همان موقع من نامه اي نوشتم تا بدست مسئولين برسانم وليكن يكي از مسئولين استان نامه را از من گرفت و گفت خودم بدست حاج آقا ميرسانم. آنقدر حرف هاي اين ابراهيميان گزنده وزننده بود و به ما آموزشياران توهين كرد كه از آن روز من ازهمه نهضتي هايي كه در مركز هستند بدم ميآيد. چرا ميگذاريد اين ها به استان ها بيايند و به ما توهين كنند. لااقل افرادي را بفرستيدكه اگر مشكلات ما را حل نميكنند لااقل به ما توهين هم نكنند. آقاي قرائتي اگر بررسي نكنيد ممكن است در اين دنيا دست و فريادمان به گوش شما نرسد وليكن مطمئن باشيد در آن دنيا از شما نخواهيم گذشت چون شما اين افراد خودشيفته و خود خواه را بر ما مسلط كرديد جالب اينكه مجري جلسه اين فرد را دكتر ابراهيميان معرفي كرد اگر همه دكتر هاي اينجوري هستند واي با حال بيسوادان اگر كسي دكتر است بايد كمي ادب هم داشته باشد .آقاي قرائتي چرا شما كه سي سال است درسهايي از قران در تلويزيون ميدهيد براي اين افراد درس اخلاق با زير دستان را نميگذاريد تا بدانند اگر به استان ها آمدند چگونه با آموزشياران كه اين همه سختي ميكشند نبايد برخورد متكبرانه داشته باشند آخر خدا را خوش نمي آيد يك آموزشيار كه با حقوق كم ومشكلات به كلاس ميرود آنوقت يكنفر مانند ابراهميان به استان بيايد و بگويد شما آموزشيارانهيچي از كلاسداري نميفهميد و من بايد بيايم بهاستان ها و به شما درس بدهم.و بگويد كشور هاي خارجي از من دعوت مكنند تا به آنجا بروم و براي آنها برنامه ريزي كنم.ببخشيد كه وقتتان را گرفتم چون از دست اين آقا كه به آموزشياران توهين كرد خيلي ناراحت هستم . اميوارم حاج آقا قرائتي كه پدر پير همه ما آموزشياران هستند رسيدگي كنند . تا در مملكت امام زمان اين افراد جايي نداشته باشند
زهرا موسوي تبريزي آموزشياراز آذر بايجان

يكي از كاربران در خصوص بيله ديگ بيله چقندر پرسيده بود يعني چه فكر ميكينم يعني همين دروغ بزرگ يكي به اين بچه پررو بگه آخه دروغ كم بود چرا دروغ به اين بزرگي گفتي آخه 28 ميليون هم شد حرف
گرامت از زنجان

من چندسالي در نهضت استان اصفهان خدمت ميكنم نمي دانم چرا اين آقاي طبا طبايي را عوض نمي كنند ايشان نزديك به بيست سال است كه مدير است مطلبي را كه ميگويم ممكن است باور نكنيد وليكن حدود ده سال پيش در اصفهان چشن پايان بيسوادي برگزار كردند كه سنگ آن هم در بلوار آينه خانه كنار زاينده رود هنوز هم پابرجا است نميدانم چرا پس از گذشت ده سال هنوز اصفهان بيسواد دارد . لااقل زحمت بكشند آن سنگ نوشته را تخريب كنند كه پايان بيسوادي در اصفهان را خودشان اعلام كرده اند . ماه كارمندان نهضت با بدبختي روزگار ميگذرانيم آن وقت آقايان صاحب پول . ماشين بهترين خانه . كلي در ماه پاداش ميگيرند .سالس دو سه بار مكه وكربلا ميروندو فقط ظاهر سازي ميكنند. ماه فقط مانده است از دست اين ها به خدا شكايت كنيم كه انشالله خداوند تقاص ما را از اين خدا بيخبران بگيرد
كارشناس سواد آموزي اصفهان

بنده دانشجوی یکی از دانشکده های تربیتی دانشگاه‌های تهران در رشته کارشناسی ارشد هستم و برای پروژه تحقیقاتی خود به دنبال مطلب می گشتم. وقتی کلمه سوادآموزی را در گوگل سرج کردم یکه خوردم در صدر موارد مربوط به سوادآموزی در داخل و خارج این تیترها نقش بسته بود که بسیار متاسف گردیدم
در هر حال دیدم بررسی بدی نیست شاید توانسته باشم به کشور خدمت کرده باشم. موقعی که با استادم در میان گذاشتم با بی میلی پذیرفت با اینکه یکی از صاحب نظران در کشور در زمینه آموزش بزرگسالان می باشد و لیکن گفت خودت می دانی و من کاری ندارم. وقتی استادم گفت من کاری ندارم در وهله اول برای خودم و بعد برایم استادم و بعد برای کشورم متاسف شدم که چرا همه ما بی تفاوت شدیم. چرا کشور از وجود صاحب نظران استفاده نمی کند و هر کس را با یک انگی از دور خارج می کنیم. مگر پیامبر نگفته است علم را بجویید حتی اگر در چین باشد حالا استاد ما که بالاترین کرسی تعلیم و تربیت در کشور دارد از من دانشجو می خواهد که در این زمینه تحقیق نکنم که ببینم این 28 میلیون بی سواد آیا اصلا در کشور من است یا خیر
خلاصه حاصل برسیم را که 200 صفحه شد در چند صفحه برای دوستداران تعلیم و تربیت می آورم امید دارم که مورد استفاده قرار گیرد. اگر وقت کردید کسانی که در زمینه آموزش بزرگسالان فعالیت می کنند فکر کنم می تواند مفید باشد

چون از یک نگاه بیرونی آنهم یک دانشجو پرداخته شده است
چه خوش باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
حال نتیجه بررسی در سایت ها وبعد تحلیل آن

/4 درصد، سهم ایران از بی سوادی جهانی
بی‌سوادی ۲۸ میلیون ‌نفر در ایران
بندرعباس - خبرگزاری مهر: معاون آموزشی سازمان نهضت سواد آموزی کشور گفت: ایران با بیش از 11 میلیون بی سواد، 4.1 درصد از سهم بی سوادی جهانی را به خود اختصاص داده است
8 میلیون بی سواد در کشور وجود دارد
خبرگزاری فارس:معاون آموزش سازمان نهضت سوادآموزی کشور گفت: حدود 8 میلیون بی سواد در کشور وجود دارد
خبرگزاری فارس: معاون آموزشی نهضت سوادآموزی کشور گفت: 28 میلیون نفر از جمعیت کشور بی سوادند که برای زدودن محرومیت بی سوادی از چهره این طیف وسیع نیاز به بستر سازی در سنین پایه دارد.

اگر ممتاز است برادر مطلب پایینی چیست

ایران، ممتاز در باسوادی !

معاون آموزشی نهضت سواد آموزی کشور گفت : یران در میزان شمار افراد با سواد در رده کشورهای ممتاز جهان ‌قرار دارد. ‌‌ به گزارش واحد مرکزی خبر ، ابراهیمیان در نشست ستاد سواد آموزی استان هرمزگان افزود: 96درصد ‌جمعیت زیر30سال ، 92 درصد جمعیت زیر 50 سال و 45 درصد جمعیت بالای 50 سال کشور باسواد ‌هستند. ‌معاون آموزشی نهضت سواد آموزی کشور فاصله باسوادی بین زنان و مردان را کمتر از 8 درصد و فاصله باسوادی مناطق جغرافیایی (شهری و روستایی) کشور را کمتر از 12 درصد اعلام کرد. ‌ابراهیمیان گفت: با برنامه ریزی های نهضت سواد آموزای، یک میلیون جمعیت بی سواد زیر30 سال ‌کشور، تاپایان امسال باسواد می شوند. ‌این در حالی است که ابراهیمیان، 19 اردیبهشت ماه سال جاری در گفتگو با فارس از وجود 28 میلیون، بی سواد در کشور خبر داده بود

برادر عزیر مطلب بالا با این مطلب هم خوانی ندارد

ایران به لحاظ نرخ سواد در رتبه 87 جهان قرار دارد
سازمان نهضت سوادآموزی کل کشور اعلام کرد: ایران به لحاظ نرخ سواد گروه سنی 15 سال به بالا در میان 139 کشور جهان در رتبه 87 قرار دارد.
به گزارش مهر، از ابتدای تشکیل نهضت سوادآموزی تا پایان سال 85، بیش از 8 میلیون بی سواد مطلق در دوره مقدماتی نهضت سواد آموزی، آموزش دیده و مدرک قبولی دریافت کرده اند و بیش از دومیلیون و 526 هزار سواد آموز در برنامه گروه های پیگیر، 761 هزار و 700 نفر در طرح خدمات مکاتبه ای و 193 هزار و 900 نفر در خدمات رسانه ای و در قالب آموزش پس از سواد تحت پوشش قرار گرفته اند.
براساس این گزارش، تا سال 85 حدود یک میلیون نفر از سوادآموزان نهضت سوادآموزی پایه پنجم را تمام کرده و به آموزش رسمی کشور راه پیدا کرده اند و سه هزار و 210 مرکز یادگیری محلی به منظور کاربردی کردن سوادآموزی و پیوند بین سواد و مهارت های اساسی زندگی تاسیس و راه اندازی شده است.
نزدیک به 90 درصد سوادآموزان کمتر از40 سال دارند
این گزارش می افزاید: تا سال 85 بیش از 87.5 درصد از سوادآموزان در گروه سنی 40 سال هستند و متوسط سن آنها حدود 29 سال می باشد که به عبارتی 87.5 درصد از سوادآموزان کمتر از 40 سال دارند.
در طول سالهای 57 تا 85 قدرمطلق بی سوادی در تمام گروه های هدف سواد آموزی کاهش یافته و آمارها نشان می دهد تعداد بی سوادان در سال 1355 از 14 میلیون به 9 میلیون نفر در سال 85 رسیده است و طبق آن بیش از چهار میلیون نفر از تعداد بی سوادان کم شده است.
کاهش اختلاف درصد باسوادی بین زنان و مردان
براساس این گزارش، تبعیض نسبت باسوادی در زنان و مردان و مناطق شهری و روستایی به نفع زنان تغییر یافته است و اختلاف درصد باسوادی بین زنان و مردان از 23.4 درصد در سال 1355 به .38 درصد در سال 1385 کاهش یافته و درهمین زمان اختلاف درصد باسوادی بین مناطق شهری و روستایی از 34 درصد به 13 درصد کاهش یافته است.
در راستای اهداف آموزش برای همه و به منظور کاهش اختلاف نسبت باسوادی بین زنان و مردان و با توجه به استقبال زنان از سوادآموزی، بیش از 85 درصد پوشش آموزش های این دوره به این گروه اختصاص یافته است.

سازمان نهضت سواد آموزی کشور اعلام کرد: پس از سیستان و بلوچستان ، استان تهران از محرومترین استانهای کشور در نرخ سواد است.
به گزارش خبرنگار مهر، آمارها و اطلاعات ارائه شده از سازمان نهضت سواد آموزی بیانگر بالا بودن نرخ بی سوادی گروه های مختلف سنی استان جنوب شرقی ایران یعنی سیستان و بلوچستان است.

بر اساس این گزارش، مقایسه استانهای کشور از نظر قدر مطلق بی سوادی در گروه سنی 10 تا 49 سال نشان می دهد بیش از 433 هزار نفر در استان سیستان و بلوچستان خواندن و نوشتن را فرانگرفته اند که این مسئله باعث شده این استان اولین رتبه در نرخ بی سوادی در کشور را داشته باشد.

از دیگر نکات عجیبی که می توان در این آماربه آن اشاره کرد، درصد بالای بی سوادی در پایتخت کشورمان است که با 411 هزار و 848 بی سواد بعد از استان سیستان و بلوچستان قرار گرفته است.

معاون آموزشی نهضت سوادآموزی کشور گفت: 28 میلیون نفر از جمعیت کشور بی سوادند: تمام کسانی که در راستای اجرایی کردن برنامه‌های اولویت دار سوادآموزی فعالیت می ‌کنند، مصصم هستند تا پایان برنامه چهارم توسعه، میزان باسوادی به حد نصاب 6/96 درصد در رده سنی 10 تا 29 سال، محقق شود.
ابراهیمیان نهضت سوادآموزی در شهرستان‌ها را همانند جزیره‌ای به دور از آموزش و پرورش دانست و گفت: آموزش و پرورش بر عملکرد نهضت سوادآموزی نقش اصلی را دارد و باید برای کاهش آسیب پذیری و افزایش بازدهی، با تعامل و همکاری بیشتر این جزایر را به زنجیرهای محکمی تبدیل کرد!
((((معاون آموزشی نهضت سوادآموزی کشور در پایان خاطر نشان کرد: نهضت سوادآموزی استان کردستان با جدیت و تلاش توانسته این استان محروم را از لحاظ رشد سواد به جایگاه مطلوبی برساند و قطعاً در آینده می ‌توانند حقوق فرهنگی خود را به نحو شایسته‌ای به دست آورند!؟))))))

آمار بی سوادان کشور

هم اکنون 97 درصد افراد کمتر از 30 سال و 93 درصد افراد بالای 50 سال در کشور باسواد هستند.
1387/02/26-10:46:19
معاون آموزشی سازمان نهضت سواد آموزی کشور گفت: 9 میلیون نفر در کشور از نعمت سواد بی بهره اند که 1 میلیون نفر آنان کمتر از 30 سال و چهار میلیون بیشتر از 30 سال سن دارند.
به گزارش البرز علی ابراهیمیان امروز در نشست خبری در بندرعباس گفت: طبق برنامه های نهضت سواد آموزی شمار بی سوادان کمتر از 30 سال تا پایان سال 88 بی سوادان بالای 50 سال تا پایان سال 93 باید به صفر برسد.
هم اکنون 97 درصد افراد کمتر از 30 سال و 93 درصد افراد بالای 50 سال در کشور باسواد هستند.
وی گفت: سالانه 200 تا 500 هزار کودک در کشور از تحصیل باز می ماندندکه در صورت رفع این مشکل بی سوادی در کشور ریشه کن می شود.
معاون آموزشی سازمان نهضت سواد آموزی کشور گفت: اگر بی سوادی از کشور ریشه کن شودنهضت سوادی به وظیفه فرهنگ سازی خود که حضرت امام خمینی (ره) تعیین فرمودند خواهد پرداخت.
ابراهیمیان گفت: در طول 29 سال فعالیت این سازمان 29 میلیون نفر در مراحل مقدماتی(تکمیلی و پایانی ) تحصیل و 15 میلیون نفر نیز گواهینامه پایانی دریافت کرده اند

حال تحلیل بصورت خیلی خیلی خلاصه
تابستانی گرم و سوزان همراه با گرسنگی، خشکسالی، گرانی بی مرز، بیکاری فزاینده، فقر مطلق، اعتیاد، بی بند وباری، همه و همه در ابعادی گسترده تردر راه است. اما در کنار این همه آزمونهای ً الهی ً گرانی وبی سوادی مردم مصیبت دیگری است که مردم را واداشت تا در واپسین روزهای اوج گیری تورم برای حفظ امنیت غذایی فرزندان خود به بازارها هجوم برند تا ته مانده احتکارهای برنج و روغن چای وشکر و پودر شوینده را با پرداخت مبالغی گزاف خریداری کنند. بی جهت نیست به ناگهان اعلام می شود برنج وارداتی به فاصله 8 ماه با افزایش قیمت 350 درصد در گمرک کشور ترخیص شد. به همین خاطر دررزمگاه تورم جهانی دررقابتی نزدیک پس از چهار کشورجهان چهارمی مقام پنجم را بخود اختصاص دادیم که یقینا ً اگر چند صباحی دیگر سایه سنگین گرانی بر سر این ملت دوام یابددر سال آینده مقام نخست را در این عرصه از آن خود خواهیم کرد. اما در رشته فجایع دیگر اجتماعی چون افزایش فقر مطلق و تقسیم ثروت نسبت به دیگران بی رقیب بودیم. در این راستا آمارها حکایت از روزهای اندوه بار دیگری را می کنند که البته با تناقض گویهای مسئولین امر سواد آموزی مشکل می شود عمق و ابعاد آن‌ها را بدرستی ارزیابی کرد. علی ایراهمیان ً ً معاون آموزشی نهضت سواد آموزیً اخیرا ً اعلام کرده است حدود بیست وهشت میلیون نفر بی سواد در کشور داریم در حالی که شهروندان کشور در زیر خط ًفقر خشن ً به سر می برند. در صورتی که در جایی دیگر او تأکید می کند معیاری برای باسوادی وجود ندارد و عدم موفقیت را به گردن آموزش وپرورش میاندارد شما تا دلتان بخواهد درمصاحبه او که خواندی است با مقولات ًنوین ً در عرصه آموزش و تعلیم و تربیت آشنا می شوید علی ابراهیمیان در گفتگو با خبرنگار فارس در سنندج با اشاره به اینکه معیار باسواد بودن فقط خواندن و نوشتن نیست اظهار داشت: آمار باسوادی باید تعریف عملیاتی داشته باشد و این از وظایف آموزش و پرورش است
این فرد باید معلوم کند اگر تعریف باسوادی خواندن و نوشتن نیست پس چه چیزی معیار با سوادی در کشور است و ضمنا چگونه باید این تعریف عملیاتی شود. تازه برادر محترم چرا توپ را در زمین حریف میاندازی به آموزش وپرورش چه مربوط است که که سواد آموزی را تعریف عملیاتی کند. از این برادر محترم می خواهم یکبار دیگر جمله خود را بخواند ببیند آیا خودش چیزی می فهمد
در آن مصاحبه وی تصریح می کندباید به اهداف و آرمان‌های نهضت سوادآموزی نگاه هوشمندانه داشته باشیم و آمارهای غیر واقعی را ملاک سنجش فعالیت‌های آن قرار ندهیم
او در لفاضی که به نظر می رسد در این زمینه استاد باشد معلوم نمی کند که چه کسانی به اهداف و آرمانهای نهضت نگاه هوشمندانه ندارند و مهمتر اینکه می فرمایندآمارهای غیر واقعی را ملاک سنجش فعالیت‌های آن قرار ندهیم. آخر برادر عزیر چه کسی آمار غیر واقعی را ملاک سنجش قرار داده است. تازه اگر آمار غیر واقعی باشد آمار حضرت عالی غیر واقعی است که فرموده اید 28 میلیون نفر از جمعیت کشور بی سوادند و مهم تر این که فرموده اید باید بستر سازی صورت گیرد آیا سه ده کافی نیست بستر را اول پدید می آورند نه آخر
ضمنا او زیرکانه به اختلافات قومی و فرهنگی دامن زده است که قسمتی از آنرا اشاره می کنم
معاون آموزشی نهضت سوادآموزی کشور در پایان خاطر نشان کرد: ننهضت سوادآموزی استان کردستان با جدیت و تلاش توانسته این استان محروم را از لحاظ رشد سواد به جایگاه مطلوبی برساند و ((((((((قطعاً در آینده می ‌توانند حقوق فرهنگی خود را به نحو شایسته‌ای به دست آورند. ))))))))
برادر من کشور ایران حقوق همه قومیت ها به رسمیت می شناسد و پرداختن به اینکه قطعاً کردها در آینده می ‌توانند حقوق فرهنگی خود را به نحو شایسته‌ای به دست آورند. مگر در حال حاضر به دست نیاورده اند. در هر حال دامن زدن به این مسائل می تواند مخاطرات بزرگی در پی داشته باشد

خلاصه اینکه انسان در حرفهای او در مورد آموزش و نظام تعلیم وتربیت به مسائل و مواردی برخورد می کند که باید به حال آموزش این مملکت که این افراد سردمدار آموزش آن هستند افسوس خورد که در هیچ کتاب ًعلم الاشیاء ً رایج در جهان آنها را نمی یابید. بطور نمونه همین گفتار اخیر جناب ًمعاون آموزشی نهضت سواد آموزی که اعلام می دارد سوادآموزی در شهرستان‌ها را همانند جزیره‌ای به دور از آموزش و پرورش دانست و گفت: آموزش و پرورش بر عملکرد نهضت سوادآموزی نقش اصلی را دارد و باید برای کاهش آسیب پذیری و افزایش بازدهی، با تعامل و همکاری بیشتر این جزایر را به زنجیرهای محکمی تبدیل کرد. برادر خوبم استعاره و تشبیه باید همخوانی داشته باشد تا به حال کی دیده ایدکه جزایر را به زنجیرهای محکمی تبدیل کنند این دو مقوله جدا هستند و از دو جنس متفاوت در یک ظرف نمی کند. نمی دانم خداوکیلی تاکنون آیا دو واحد ادبیات پاس کرده اید که این چنین آبروریزی می کنید
و ترا بخدا این جمله یعنی چه ((آموزش و پرورش بر عملکرد نهضت سوادآموزی نقش اصلی را دارد))آیا منظور وزارت آموزش و پرورش است یا نظام تعلیم وتربیت. پیشنهاد می کنم یک مشاور که سخندان ووارد وکاردان به گفتار و تسلط بر ادبیات داشته باشند تا کلام ترا را اصلاح کنند و یا اینکه بصورت محاوره ای دیگر صحبت نکند و از روی نوشته آنهم یک فرد وارد برایش بنویسد

برادر خوبم این جمله ات چه معنی می دهد((وی با تأکید بر اینکه، نگاه به نهضت سوادآموزی در کشور باید یک نگاه طولی و جریانی باشد افزود: در این راستا باید ذهنیت ها اصلاح شود تا آموزش یاران همانند پزشکان سیار، با دلگرمی بیشتر گروه‌های هدف را زیر پوشش و فعالیت های خود قرار دهند)) عزیز دلم نگاه طولی درکنار جریانی دیگر جه صیغه ای است. نگاه طولی وجریانی چه ربطی ذهنیت ها اصلاح شوددارد و در ثانی پزشکان سیار برای معالجه جسم می روند و آموزشیاران برای پرورش روح و مضافا اینکه پزشکیار دیگر چه مقوله من درآوردی است. بگذریم خودت این حرف رایکبار بخوان و بخودت بخند؟؟!!!!!!!!!!!!
برادر خوبم اولویت ما سواد آموزی و خواندن ونوشتن است ایجاد روحیه نشاط و شکوفایی به سواد آموزی ربطی ندارد و تازه یک پیر زن که در گرمای شدید بندر عباس وغیره درکلاس حاضر مشود با آن همه گرفتاری چه روحیه نشاط آوری دارد. اگر هم دارد اولویت برنامه شما نییت در کنار هر برنامه باید روحیه نشاط را تقویت کرد و این مسائل عوام فریبی است؟؟!!!!!!!!!!!!
ابراهیمیان توسعه ذهنی و ایجاد نشاط و شکوفایی را از اولویت برنامه‌های نهضت سوادآموزی ذکر کرد و گفت و ایجاد نشاط و شکوفایی تأثیرات شگرفی در تقویت بنیه فرهنگی کشور خواهد داشت در حالی که بیست درصد جامعه در رده ًفقرخشن ً قرار دارند در صورتیکه 50 در صد جامعه فقیر هستند. اینکه مابین ًفقر خشن ً و مردمان فقیر چه روحیه نشاط کمتر می ماند تفاوت است خلاصه ما که متوجه نشدیم اما یقینا ً مسئولین سواد آموزی که توانسته اند در یکی از ثروتمند ترین کشورهای جهان هنوز بیش از 28 میلیون بی سواد داشته باشند بهتر از هر کس دیگر معنا و مفاهیم این مقولات من درآوردی را می دانند. ًعلی ابراهمیان ً در بخشی دیگر از گفتار خود اشاره می کند
وی افزود: هنوز در بعضی از نقاط کشور تعدادی از خانواده‌ها از فرستادن دختران خود به مدرسه به‌لحاظ اینکه فرزند دخترشان در آینده به خانواده دیگری تعلق خواهد گرفت خودداری ، می ‌کنند؟؟!!!!!!!!!!!! واین جفایی است به خانواده ایرانی. این موضوع درعصر بربریت هم در ایران رواج داشته است یک همچو حرفی چقدر می تواند تاوان داشته باشد برای کشور البته این حرف را در مصاحیه اردبیل زده است
و او در یکی از مصاحبه هایش گفته است
تازه در بین مثلا باسواد ها هم داستانی وجود دارد خواندنی. که سرانه مطالعه ایرانی ها بین 2 تا 6 دقیقه است. یعنی اینکه در سال هر ایرانی بین 2 تا 6 دقیقه کتاب می خواند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!جل الخالق آدم می مونه کله آدم زگیل در می آورد پس چرا شما ها سعی در با سواد کردن مردم دارید؟؟!!!!!!!!!!!! به اینرم این حرف کانلا غلط است حداقل ماحدود 20 میلیون دانش آموز و دانشجو داریم کتاب و صفحه آنرا محاسبه کنید معلوم می شود. آقای ابراهمیان خواهش می کنینم شما که می فرمایید نباید آمارهای غیر واقعی را ملاک سنجش فعالیت‌های آن قرار بدهیم چرا یک همچو آماری را ارایه می دهید
پس با این حساب من یه پیشنهاد دارم و اون اینکه اولا دست آموزش و پرورش درد نکند. دست نهضت سواد آموزی هم درد نکند. زحمت کشیدید. معلوم نبود اگر شما نبودید چی می شد؟ولی حالا که باسواد بودن یا نبودن ما فرقی نمی کند بهتر است آموزش را تعطیل کنیم و فقط و فقط به پرورش بپردازیم. ولی مشکل اینجاست که با وجود اینکه این همه سنگ نداشتن تعلیم و تربیت را به سینه می زنیم یک همچو افراد کم سوادی راس امور هستند سواد آموزی رژیم گذشته را مطالعه می کردم همه افراد آن حداقل متخصص و در رشته کاری خود آگاه بودند. تازه اون شد که بعد از چند سال جمعیتی که با سواد کرده بودند از جمعیت کشور بیشتر بود. نکندما هم به ببیراه برویم و آن شود که نباید بشود را به سینه زدیم چرا هنوز فرد مورد نظر پیدا نشده. انشاءالله اگر پیدا شد این مشکل هم حل می شود و می رویم سر مشکل بعدی
جناب ابراهیمیان فرموده اند در زمان حاضر در گروه سنی زیر ۳۰‬ سال نرخ باسوادی در ایران 97 ‬درصد است که با یک حساب سر انگشتی نمی تواند صحیح آیا وجود بیش یک میلیون نفر بی سواد زیر 30 سال این درصد را شامل می شود. برادر خوبم خوب است لاقل چند واحد آمار پاس نمایید تا لاقل درصد و میانه و میانگین را یاد بگیرید. خوب است مسئولین در وهله اول برای مقامات آموزشی نهضت در دوره ضمن خدمت به جای مدیریت استراتژیک دو واحد آمار در نظر بگیرند.
امیدوارم مورد استفاده قرار گرفته باشد منتظر مطالب بعدی اسنجانب باشید

دانشجوی کارشناسی ارشد شهید بهشتی تهران
نام محفوظ

اگر میخواهید مکتبی وسازماني را تضعیف کنید, افراد ساده را به حمایت از آن ترغیب کنید." اين افراد بيسواد ومتكبر با خود بزرگ بيني كار آن سازمان را يكسره ميكنند
پوسته گر از تهران

فکر کنم همین کافی باشه:
شغال بیشه گيلان را
نگیرد جز گرگ تواب

بشنويد و ببينيد افاضات جديد اين مرد
نه اينكه ميگويد 28 ميليون بيسواد دارين نه اينكه اين موارد
ابراهيمان گفته:
باید مولفه های سواد آموزی در کشور را به صورت تدریجی تغییر داد و سواد رایانه ای و علوم جدید را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار داد و در تعیین نرخ بیسوادی موارد متععد سواد رایانه ای و علم الکترونیک را نیز وارد کرد

ما جمعي از آموزشياران بوشهر بانكه بيش از 5 سال سابقه داريم وليكن آموزش و پرورش نه حقوق ما را مي دهد و نه استخدام مي كند ترا به خدا به داد ما برسيد
آموزشياران استان بوشهر
در ضمن اين آقاي ... هم فقط مداحي و قران خواندن بلد است و درد ما زرسيدگي نمكند

كارشناس آموزش بزرگسالان
شايد از مهمترين موضوعات آموزشي كه در خور بحث و بررسي در سطح كشور، منطقه و حتي دنياست بتوان از ماجراي مبهم سوادآموزي نام برد. در حاليكه بيش از نيم قرن از توجه پر سر و صداي جهاني به مسئله سوادآموزي مي‌گذرد و با آنكه نظريات بنيادي و روش‌هاي اجرايي مختلف در اين مورد ارائه و بكارگرفته شده است، كارنامه جهاني اين فعاليت زياد اميدواركننده نيست. در حاليكه درصد با سوادان بزرگسال (15 سال به بالا) افزايش يافته، تعداد مطلق بيسوادان در همين گروه سني فزوني گرفته است. براساس مطالعات يونسكو در سال 1985، تعداد بيسوادان از 569 ميليون نفر در سال 1920 به 625 ميليون نفر در سال 1980 رسيده است و پيش‌بيني شده بود كه تا سال 1990 به 680 ميليون نفر بالغ شود. ارزيابي سال 1985 يونسكو تعداد كل بيسوادان را در سال 2000 بيش از 900 ميليون نفر پيش‌بيني كرده بود. در حاليكه در دهه اول قرن بيست و يكم قرار داريم، تعداد كل بيسوادان بايد بيش از ارقام ياد شده بالا باشد.

توزيع بيسوادي در بين كشورهاي مختلف جهان متفاوت است. آمار بيسوادي در قاره آفريقا به نسبت جمعيت منطقه بيش از ساير نقاط جهان است و حدود 3/60 درصد جمعيت مي‌باشد. آسيا و قسمتي از هند مجموعا قسمت اعظم جمعيت بيسوادان جهان را دربر دارد. يعني 3/73 درصد بيسوادان جهان را كه معادل 604 ميليون نفر و 4/37 درصد كل جمعيت منطقه است.

اولين مبارزه‌اي كه براي ريشه‌كني بيسوادي در چارچوب پيكارهاي متوالي و پي‌درپي انجام گرفت، در سال‌هاي (39-1919) در اتحاد جماهير شوروي سابق بود كه در جريان آن نرخ بيسوادي از 70 درصد به 12 درصد كاهش يافت. اين راهبرد در سال‌هاي (58-1954) در جمهوري دمكراتيك ويتنام نيز پيگيري شد و در نتيجه نرخ بيسوادي در پايان پيكار به 7 درصد رسيد.

در كشور چين طبق آمار قبل از سال 1949 حدود 80 درصد مردان و 90 درصد از زنان بيسواد بودند. با تشكيل جمهوري خلق چين براي رفع اين نارسايي‌ها شيوه‌هاي مختلفي بكار گرفته شد و اين كشور توانست در مدت كوتاهي بيسوادي را بنحو چشمگيري كاهش دهد. اين كشور فراتر از شيوه‌ها و روش‌ها تنها از طريق بسيج عمومي و برنامه‌ريزي دقيق و با برانگيختن افراد براي سوادآموزي به اين مهم دست يافت. كشور چين علاوه بر مدارس رسمي، موسسات و مراكزي به صورت‌هاي مختلف از جمله تحصيل در وقت آزاد براي مردم در شهرها و روستاها و در نقاط دور دست بوجود آمد. كلاس‌هاي متعددي در كارخانه‌ها، موسسات دولتي، مساجد، مدارس شناور در نقاط ماهيگيري و كلاس‌هاي بسيار براي گله‌داران و افراد در حال حركت بوجود آمد و در مجتمع‌هاي كشاورزي و صنعتي نيز كلاس‌هايي براي با سواد كردن افراد تشكيل دادند. چنانكه در بين سال‌هاي 1952 تا 1958 تعداد با سوادان جديد در هر سال حدود 40 ميليون نفر بود. كشور چين از طريق برنامه‌ريزي صحيح و بسيج توده‌ها توانست صدها ميليون بيسواد را در مدت كوتاهي با سواد كند و بيسوادي را در جامعه از بين ببرد.

اهميت سوادآموزي براي بزرگسالان در حدي است كه گاه در بحث اولويت‌هاي آموزشي، به ميزان آموزش ابتدايي مورد توجه بوده است و به عنوان اولويت دوم در امر آموزش كشورهاي جهان سوم قابل توجه است. بطور كلي آموزش خواندن، نوشتن و رياضيات پايه و اساس آموزش‌هاي ديگري چون آموزش حرفه‌اي و فني، برنامه‌هاي آموزشي در زمينه بهداشت، تربيت كودك و اقتصاد خانواده، آموزش‌هاي سياسي، اجتماعي و عقيدتي مي‌باشد. براين اساس در بيشتر كشورهاي فقير به علت كمبود منابع مادي و نيري انساني متخصص و نيز درصد بالاي بيسوادي در بزرگسالان كه توانايي خواندن و نوشتن و حتي نام خود را ندارند، آموزش بزرگسالان جنبه سوادآموزي دارد. چنانكه دولت هند حدود 60 سال پيش در 360000 دهكده كلاس‌هاي پيكار با بيسوادي و قرائت‌خانه و سازمان زنان و سازمان جوانان براي توسعه فرهنگ و بهداشت تاسيس كرد. وزارت آموزش و پرورش موظف شد كه با وزارت خانه‌هايي كه به نحوي در اجراي برنامه سر و كار داشتند رابطه همكاري‌به وجود بياورد. بنابراين هدف دولت هند از سوادآموزي تربيت اجتماعي و گسترش فرهنگ بوده است.‌

سوادآموزي در صورتي مفيدو كاربردي يا بعبارتي تابعي است كه زمينه‌اي براي بالا بردن سطح آگاهي سوادآموزان باشد.منظور از آگاه‌سازي بزرگسالان نوسواد، انباشت اطلاعات و معلومات گوناگون نيست بلكه ايجاد توانايي‌هاي فكري براي حل مسايل زندگي آنهاست. نوسوادان بزرگسالي كه مي‌توانند با تحليل مساله و استفاده از تجارب گذشته و بكارگيري مهارت‌هاي جديد، راه حل مناسبي را بينديشند، مطمئنا از تفكر خلاقي برخوردار هستند.

از ساليان گذشته، ظاهرا به مساله بيسوادي توجه شده و برنامه ريزي‌هايي نيز صورت گرفته است. اما به نظر مي‌رسد كه ارائه ارقام و آمار براي خوشايند مجامع بين‌المللي و تعميق ملت‌ها بوده است. در همين رابطه مي‌توان كشورهاي مختلف جهان را به دو دسته تقسيم كرد يعني كشورهاي موفق و كشورهاي ناموفق:‌

1‌‌- كشورهاي موفق در امر سوادآموزي - كشورهاي آسياي شرقي از جمله كشورهايي هستند كه كاهش نسبتا خوبي در تعداد بيسوادي و درصد بيسوادي خود داشته‌اند. اين كشورها از طريق كنترل جمعيت و بهبود وضع آموزش، حتي بيسوادي را به صفر رسانده اند. براي نمونه كشور ژاپن در سال‌هاي گذشته، آخرين بيسواد خود را جشن گرفته و براي ريشه‌كني بيسوادي مجسمه يادبودي نيز در يكي از ميادين توكيو بنا كرده است وحداقل سواد را آشنايي با خواندن و نوشتن علوم كامپيوتر اعلام كرده است. شوروي سابق در بين سال‌هاي 39- 1919 نرخ بيسوادي را از 70 درصد به 12 درصد كاهش داد.‌

كشور چين از سال 1950 تا سال 1976 نرخ بيسوادي را از 85 درصد به 25 درصد كاهش داد.

كشور كوبا از جمله كشورهايي است كه در امر مبارزه با بيسوادي به موفقيت شاياني دست يافت. اين كشور از شروع سال تحصيلي 1960 به بعد بيش از يكصد هزار دانش آموز داوطلب را براي سوادآموزي بسيج نمود و مدارس را به مدت يك سال موقتا تعطيل كرد. پس از آموزش و آماده كردن آنان به مناطق دوردست فرستاده شدند. با بسيج جوانان و تبليغات گسترده در طول 9 ماه بيش از 212/707 نفر آموزش داده شدند. طبق آمار وزارت آموزش و پرورش كوبا در آغاز سال 1961 تعداد كل بيسوادان 207/979 نفر برآورد شده بودند كه در پايان سال فقط 272 هزار نفر نيمه بيسواد باقي ماندند. با در نظر گرفتن جمعيت 5/5 ميليوني آن زمان كوبا، اين تعداد بيسواد به 5 درصد كل جمعيت بالغ مي شد و حال آنكه هيچ كشور آمريكاي لاتين تا آن زمان نتوانسته بود درصد بيسوادان را به 8 درصد تقليل دهد.

فعاليت‌هاي سوادآموزي در ايران در سال 1315 با تشكيل كلاس‌هاي اكابر، تعليمات سپاه دانش و كميته پيكار با بيسوادي آغاز شد. از جمله اقدامات انجام شده در اين زمينه، تشكيل و برگزاري كنفرانس تهران بود كه با حضور تمامي وزراي فرهنگ و مسئولين آموزش و پرورش جهان تشكيل شد. در آن زمان، ايران با بيش از پانزده ميليون بيسواد 6 سال به بالا مواجه بود. پس از انقلاب شكوهمند اسلامي ايران عليرغم جنگ طولاني با عراق در دهه 1980 رشد چشمگيري را نشان مي‌دهد. بدين ترتيب درصد باسوادي كشور از 5/47 درصد در سال 1355 به 62 درصد در سال 1365 و به حدود 75 درصد در سال 1370 رسيد.

2‌- كشورهاي ناموفق در امر سوادآموزي - كشورهاي ناموفق در امر سوادآموزي بزرگسالان كشورهايي مي‌باشند كه از روش‌هاي كاملا ميكانيكي سوادآموزي كه دور از واقعيت‌هاي فرهنگي و با الهام از جنبش‌هاي فكري و باورهاي مبهم بين‌المللي درباره دنبال مي‌شود، استفاده كرده‌اند و عدم موفقيت بسياري از اين كشورها، عدم آگاهي برنامه ريزان و مجريان از فرهنگ مناطق و روستاهاي دورافتاده بوده است.

طبق آماري كه يونسكو اعلام كرده است در سال 1967 عربستان سعودي برنامه پنج ساله‌اي براي پيكار با بيسوادي بزرگسالان داير كرده و براي مردم شهر، روستا، عشاير و صحرانشينان كلاسهايي پيش‌بيني كرده است. عليرغم اين همه تبليغات و با آن همه بودجه و امكانات مشاهده مي‌شود كه در سال 1980 يعني پس از 13 سال بالغ بر 84 درصد از افراد بزرگسال كشور عربستان سعودي بيسواد هستند.

تعداد افراد بيسواد بزرگسالان طي سال‌هاي 1970 و 1990 به ميزان تقريبي 35 ميليون در چين، حدود 8 ميليون در اندونزي، بيش از 5/2 ميليون نفر در تركيه و ويتنام و بيش از يك ميليون نفر در تايلند و جمهوري كره كاهش داشته است. اين كاهش ميزان بيسوادي در مناطق يادشده، با افزايش تقريبي 71 ميليون بيسواد بزرگسال در هند و حدود 10 ميليون در هر يك از كشورهاي پاكستان و بنگلادش خنثي شده و در نتيجه، تاثيري در كاهش ميزان تعداد بيسوادان بالغ كل منطقه نداشته است.‌

كشورهايي كه بيش از 80 درصد جمعيت 15 سال به بالاي آنها از توانايي خواندن و نوشتن محروم هستند. در سال‌هاي 1970 و 1980 عبارت بودند از: عربستان سعودي 84 درصد، افغانستان 89 درصد، نپال 83 درصد، يمن 92 درصد، سومالي 95 درصد و حبشه 95 درصد.

آمار نشانگر اين است كه دختران در منطقه خاورميانه و آفريقاي شمالي يك سهم نامتناسب از جمعيت بازمانده از تحصيل را تشكيل مي‌دهند. حداقل 45 ميليون از زنان گروه سني 15 ساله و بيشتر بيسواد هستند. نرخ باسوادي زنان بزرگسال در خاورميانه و آفريقاي شمالي بالغ بر 38 درصد است كه رديف پايين‌ترين نرخ بيسوادي در بين جهان در حال توسه قرار دارد.

با برآورد 62 درصد زنان بزرگسال بيسواد در جهان عرب نشانگر اين واقعيت است كه سوادآموزي زنان بزرگسال مي‌تواند تاثير مهمي بر كاهش نرخ بيسوادان بزرگسال منطقه داشته باشد. از طرف ديگر سوادآموزي زنان بزرگسال عامل اساسي در افزايش تقاضا براي تعميم آموزش دختران است.

در كشورهاي در حال توسعه، عوامل متعددي تاثير در بالا بودن نرخ بيسوادي در بين زنان دارند: عامل اول، لوح آموزشي كه براي سوادآموزي تهيه مي‌شود، ثابت شده كه مراكز سنتي سوادآموزي بزرگسالان كه در بسياري از كشورها براي آموزش بزرگسالان بيسواد به كار گرفته مي‌شود، عموما از موفقيت زيادي برخوردار نبوده‌اند. موفقيت محدود آنها را دست كم مي‌توان متاثر از موارد زير دانست:‌

1‌- نامناسب بودن محل كلاس آموزش براي حضور بزرگسالان.

2- برنامه‌هاي آموزشي بيشتر تاكيد بر مهارتهاي سوادآموزي پايه و حساب (عددنويسي) و كمتر به مهارت‌هايي كه مي‌توانند بزرگسالان را در اشتغال به كار كمك كنند توجه مي شود.

3- عدم ارتباط يا ضرورت كاربرد آموخته‌ها.

4- آموزش زنان و دختران جوانتر در كلاس يكسان، كه گاهي اوقات باعث احساس خجلت آنان مي‌شود.

عامل دوم، تاثير نگرش مردان بر سوادآموزي زنان بزرگسال است. بسياري از مردان خاورميانه، بويژه در نواحي سنتي دورافتاده مايل نيستند كه همسران آنان خيلي زياد بياموزند. آنان احساس رعب و ترس دارند كه مبادا همسران تحصيل كرده حاضر به ادامه خدمت طبق رسوم و سنت آنان نباشند.‌

در كشورهاي در حال توسعه فقر يكي از دلايل اساسي براي پائين بودن نرخ ثبت نام، ورود و تكميل تحصيل دختران است كه توسط اولياء آنان عنوان مي‌شود. در بسياري از كشورهاي خاورميانه و آفريقاي شمالي نظير يمن، جيبوتي، سودان و مناطق روستايي در مراكش، تونس ومصر عملا ورود به مدرسه رايگان است. لكن هزينه‌هاي غيرمستقيم تهيه لباس، و خريد كتاب هزينه‌هايي هستند كه غالبا اولياء دانش‌آموزان از عهده پرداخت آنها برنمي‌آيند و يا اينكه علاقه‌اي به پرداخت آن ندارند.

شواهد و دلايل گوناگون نشان دهنده اين واقعيت است كه بطور عمده فرزندان خانواده‌هاي روستايي و كم‌‌درآمد و نيز حاشيه‌نشين‌هاي شهرها و شهرك‌هاي بوجود آمده از گسيل روستائيان به شهرها، جهت پيدا كردن كار هنوز از نعمت سواد محروم‌اند و اين به آن معني است كه شكاف بين مناطق شهري و روستايي و طبقات متوسط و فقير شهري روز به روز عميق‌تر مي‌شود. براي رفع مشكلات ياد شده بايد سياست كاهش نرخ زاد و ولد سرلوحه برنامه توسعه اين ‌كشورها قرار گيرد و اين امر نيز عمدتا به آموزش زنان بستگي دارد.‌

مطالعات در خصوص سوادآموزي در كشورهاي مختلف نشان مي‌دهد كه درصد بيسوادي زنان هميشه بيش از مردان بوده است و اين مسئله در كل بيسوادي در جهان تاثير داشته است.

متاسفانه بايد گفت به همه انسان‌هايي كه در حال حاضر زندگي مي‌كنند، لااقل اين فرصت داده نشده است كه خواندن بياموزند. بنابر اين آن‌ها نمي‌توانند بطور كامل از زندگي فردي، اجتماعي و انساني خود بهره‌برداري كنند. بدون قدرت توانايي خواندن‌يك سوم از جمعيت دنيا از درك حقوق انساني خود محرومند. آن‌ها از فرصت‌هايي كه دانش بشري براي مبارزه با گرسنگي و فقر و بيماري به ما داده است بيخبرند، و از آنچه گذشتگان به عنوان ميراث اجتماعي به وسيله نوشته‌ها باقي گذاشته‌اند، بي‌اطلاع و بي‌نصيب مانده‌اند.‌

براي ريشه‌كن كردن بيسوادي در بلندمدت گسترش آموزش عمومي در سرتاسر دنياست. به طوري كه تمام كودكان نيازمند تعليم يعني در سن‌هاي 5 تا 15 سال بتوانند به مدارس ابتدايي راه بيابند. گرچه اجراي اين امر با مشكلات فراواني همراه است ولي با مطالعه شرايط و عوامل موجود و صرف بودجه بيشتر به مقطع ابتدائي اين امر ميسر خواهد بود. در غير اين صورت هر سال بر تعداد بيسوادان بزرگسال افزوده خواهد شد. كشورهايي كه آموزش ابتدائي را مورد توجه قرار داده‌اند، توانسته‌اند در مدت كوتاهي بيسوادي را ريشه‌كن سازند. نمونه بارز آن - كشور ژاپن مي‌باشد كه توانست بيسوادي را در جامعه از بين ببرد.

بنابر اين هر كشور بايد همزمان با گسترش آموزش ابتدائي به تمام كودكان نيازمند تعليم بايد برنامه سوادآموزي بزرگسالان نيز باشد. دولت‌هايي كه فاقد برنامه‌هاي موجود سوادآموزي هستند بايد سهمي از بودجه آموزشي را به برنامه‌هاي سوادآموزي بزرگسالان كه بايد رايگان در دسترس كليه زنان و مردان علاقمند به سوادآموزي قرار گيرد، اختصاص دهند. به علاوه هر كشور بايد بدون توجه به نرخ سوادآموزي به سوالات زير پاسخ دهد:‌

- آمار بيسوادان بزرگسال چقدر است؟

- چه تعداد از آنان زن يا مرد هستند؟

- در كجا سكونت دارند، در نواحي شهري يا روستائي؟

- چه برنامه‌هايي از قبل به اجرا در آمده است؟

- معلمان، برنامه‌هاي آموزشي، و مواد درسي چقدر موثر هستند؟

- چه منابعي براي به ثمر رساندن تلاش‌ها در دسترس است؟ از چه تسهيلاتي در اين زمينه استفاده مي‌شود؟

- دسترسي به برنامه‌هاي سوادآموزي چگونه است؟ چگونه تعداد مراكز سوادآموزي بزرگسالان را مي‌توان با تعداد افراد بيسواد مقايسه كرد؟

- آيا مراكز سوادآموزي در روستاها نيز به اندازه نواحي شهري مناسب و راحت است؟

- آيا ساعات درس بر زنان و مرداني كه مي‌خواهند به كلاس‌هاي سوادآموزي بروند مناسب است؟

- آيا تسهيلاتي كه براي يادگيري بزرگسالان در نظر گرفته شده مناسب و مساعد است؟‌

- آيا به اندازه كافي كتاب و ساير مواد آموزشي وجود دارند؟

- آيا آموزشياران نسبت به نكات دقيق و ظريف تدريس مهارت‌هاي پايه بزرگسالان آگاه هستند؟

یپیام به حاج آقا قرائتي
به مناسبت دروغ پردازي هاي و نقش کسانی که هر مهملی که به کله شان میزند و مصاحبه ميكنند و کسی جلوی آنها را نمیگیرد و بازخواستی در کار نیست

حاجي جان، این ناکسان را دور کن

دور از خود، بدرگ ِ مزدور کن

حاج آقا، این قوم، عقرب فطرتند

دشمن قرآن و بیت و عترتند

شغلشان، نفاق است و زور

شب نشینانند، چون جغدان کور

یک زمان، در كردستان، مصاحبه مي کنند

همچو دیوان، دروغ پردازي مي کنند

دست هاشان بهر خونها، گشته تیز

کرده در خون خلایق، جست و خیز

"فرقه" ها با" خرقه" های رنگ رنگ

گرگ و کفتارند و روباه و پلنگ

جعل گفتار از راه جاسوسی کنند

سایتها از فرط "سالوسی" پرکنند

بی رگ و بی ریشه و یک دنده اند

حالیا طرح جدید افکنده اند

تا به یک نوع دگر بلوا کنند

تا در پوستين ميش غوغا کنند

حاجي جان، " اینها" خرابت میکنند

زهر، در جام شرابت میکنند

حاج آقا! مردی کن و پندی پذیر

رو، قلم، از دست نامردان، بگیر

علي مرداني

بسمه تعالي.
چون بعيد مي دانم كسي كه به اين صورت عمل مي كند , و دوروغ پردازيمينند قابل هدايت باشد برايش دعا نمي كنم . و در اين لحظات ملكوتي اذان با تمام وجود شما را نفرين مي كنم اميدوارم خذلان و سرافكندگي در اين دنيا و عذاب الهي در آخرت نصيبتان شود
مهين آمره
خراسان رضوي

پس اگر اون آمار درسته پس اين چيه
1387/02/27 12:31*آرشیو*
معاون آموزشي سازمان نهضت سواد آموزي كل كشور؛
در كل كشور 15 درصد بي سواد وجود دارد
معاون آموزشي سازمان نهضيت سواد آموزي كشور گفت: سواد آموزي دو تكليف قانوني براي انجام ماموريت ها و با سوادي در كشور پيش دارد.

علي ابراهيميان در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: در گروه سني زير 30 سال 97 درصد باسواد وجود دارد كه تا سال 88 بايد به 6/99 درصد برسد و در گروه سني زير 50 سال 93 درصد است كه بايد به 99 درصد ارتقا یابد.

وي تصريح كرد: بر اساس سرشماري سال 85 كل بي سوادي هر كشور در همه گروه هاي سني نه ميليون و 700 هزار نفر است یعنی حدود نه ميليون بي سواد در همه ي گروه هاي سني وجود دارد./س

چه ها كشيده ام كه مپرس؟؟؟

دوستان شرح پريشاني من گوش كنيد
داستان غم پنهاني من گوش كنيد
شرح اين قصه جانسوز نگفتن تا كي
سوختم!سوختم !اين راز نگفتن تا كي
اين حكايتها اگرچه باز هم تكراري است
فكر جدي در قبالش فوري و اجباري است
جمله مي دانيم و اين را بارها گفته ايم
مزد كم داريم و با نان و پنيري ساخته ايم
آنچه داريم ثلث مزد يك معلم مي شود
اين يكي صرف تردد يا تعلم مي شود
پس چه مي ماند از اين تا صرف ساير ها شود
صرف پوشاك و كفش و اين پاها شود
پايمان تاول زده ، وين گام هامان ناتوان
چون به پا كفشي نمي ماند در اين ره، اي امان
در به در اين كوچه و آن كوچه تنها و غريب
در پي شاگرد مي رانيم اسب اندليب
اي دريغ از ده نفر شاگرد مشتاق كلاس
هر يكي با صد مسائل روبه رو،و در تماس
آن يكي با شوهر و فرزند خود درگير و بند
ديگران دنبال دشت و گوسفندان مي روند
عاجز از وصفش بود اين كاغذ و حرف و كلام
مشكل مسكن و تشكيل كلاس و ثبت نام
سردي فصل خزان و برف و بوران شتا
يك تنه ، تنها و بي كس ، سوخت يابيم از كجا
غير از اين امنيت شغلي ، كه حرفش را نزن!
دادن تشويق و وام و بن بود روياي من
بگذريم از خير مزد و هرچه تشويقي كه هست
درد هاي نهضت آخر ، راه درمانش چه هست؟
مشكل جذب و نگهداري براي نوسواد
درد هاي ديگري بر روي زخم ما نهاد
مشكل اشرار و افغاني و ايجاد حراس
خويش توجيهي بود بر ترك كلاس
معني عدل ومساوات آنچه ميگوييم نيست!
بهترين مسئول پاسخگو به اين تفهيم كيست؟
باز از روي خصال و با تمام سادگي
بنده خواهانم كه نهضت طي كند بالندگي
ما به سختي هاي اين راه گران دل داده ايم
باز هم در سنگر تعليمشان آماده ايم
دست هاي پر توان ديگري هم لازم است
در شعار و قولها گر چه مدد ها عازم است
انتقاد از هيچ كس جايز نمي باشد !!چرا؟
جرم آن حبس ابد در نقش در افكار ها
انتقاد از هر كسي جايز بود در دين ما
جز خداي مطلق يكتاي بي همتاي ما
مر هم اين درد هاي بس اليم و جان ستان !
نيست چيزي جز نابودي مكر نفاق در سازمان
كاش اميدي به زحمت هاي خود مي داشتيم
درب نهضت يك نهال آرزو مي كاشتيم
اينهمه درد و فراق و دوري و هجراز وطن
كاش روزن داشت اين تاريك ره سوي جمن
گر چه شاعر پيشگي ابراز احساس است وبس
روز گاري پادشاهي شاعري را كرد حبس
بر سر اين حرف ها ،شاعر سرش بر باد رفت
مردمان گفتند احسنت ،باراك ا... شاد رفت
طاهره اميدي آموزشيار از خراسان رضوي