خاتمی: مردم حق دارند حکومت را تغییر دهند
محمدخاتمی رئیسجمهور سابق ایران اعلام کرد، "در نظام جمهوری اسلامی مردم حق دارند اگر حکومتی را نخواهند؛ بدون توسل به زور، با راي خويش آن را با حکومت ديگری عوض کنند."
بهگزارش خبرگزاری ایسنا، خاتمی که در جمع مردم اردكان در محل خانه فرهنگ خاتمی سخن می گفت همچنین تاکید کرد: "همه امور باید از طریق رای مردم باشد."
بر اساس این گزارش، خاتمی "جمهوری" را حکومتی ناشی از اراده مردم معرفی کرد و گفت: "همه چیز در حکومت باید بر مبنای رای و اراده مردم باشد."
وی افزود، حکومت در مقابل مردم مسئول است نه ارباب.
بهگفته رئیس بنیاد باران، ایران هماکنون دچار عقبماندگیهای تاریخی بزرگی است و این مسئله در شان مردم این کشور نیست.
جزئیات بیشتر خبر را بخوانید
محمدخاتمی این اظهارات را در حالی بیان کرد که برخی جریانهای سیاسی در ایران، حضور مردم در انتخابات ۲۴ اسفند را کمتر از ۵۰ درصد در کلکشور و کمتر از ۳۰ درصد در شهر تهران اعلام کردهاند.
وزارت کشور ایران، نرخ مشارکت در انتخابات مجلس هشتم را در حدود ۶۰ درصد اعلام کرده بود.
آمار رسمی وزارت کشور
تحلیل مشارکت مردمی
|
نظرهای خوانندگان
حالا دیگه؟ وقت وقتانش کمر درد داشتید !
-- یک خواننده ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMپس لطفا در روز 12 فروردین امسال اجازه ی یک رفراندوم تازه به مردم ایران بدهید . این رفراندوم می تواند یک راهپیمایی آرام وبه دور از خشونت باشد و یا زیر نظر سازمان بین اللمل یک رای گیری در مورد نوع حکومت آینده شان . آیا مردم ایران چنین اجازه یی را دارند ؟
-- امیر ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMبا سلام به سايت زمانه و به آقای خاتمی. من از اين تريبون استفاده می کنم و اعلام می کنم که حکومت اسلامی را نمی خواهم. خواهش من اين است که تمامی خوانندگان هم نظر بدهند. استدعای ديگر من و به عنوان يک زن ايرانی اين است که هم سايت بسيار خوب زمانه و هم سايت های ديگر يک همه پرسی راه بيندازند. : که آيا شما حکومت اسلامی می خواهيد يانه. آخر روشنفکران دستاندرکاران فکری برای گردآمدن کاری بکنيد. شرافتا من چندين بار تصميم گرفتم تا خودم را جلو در مسجد محله مان آتش بزنم و شايد يک روز اين کار را بکنم. آخر کجايند شيرزنان و شيرمردان اين سرزمين. که به قول بندهش پيامبر دمدار و زن ريش دار بر او حکومت کند. من اين حکومت را و اين اسلام را بر قدرت سياسی مملکتم نمی خواهم.و هر کس چنين گفت و چنين کرد من ياور اويم.
-- پروانه از تهران ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMدرود بر خاتمی
-- رضا ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMآقا ما هم نمي خواهيم بايد چه جوري به حقمون برسيم؟!!
-- محمد ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMعزيز من برادرمن رضا آخر درود بر خاتمی که دردی را دوا نمی کند نظر بده اين شعار است. شعار ما را بيچاره کرده. شعار فکر نيست شعار عکس العمل است برادر تو بايد به خاتمی پاسخ بدهی و نه شعار. و نه شعار. فکر شعار نيست. شعار را ديگران آماده می کنند و تو تنها آنرا می دهی! همين. واقعيت اين است ببخش مرا. آن زن را که بدارش زدند و نه دقيقه جانکندنش طول کشيد و من آنرا ديدم و دوستان هم خانه ای من آنرا ديدند و مردم استفراغ کردند و اين تنها روييت آن صورت کريه و جزامی و عليل و غير انسانی و حتا غير حيوانی اين حکومت است و تو تنها به اين اکتفا می کنی که درود بر خاتمی! همين. وتازه آن روز که پرده بر افتد تو خواهی ديد که در زير زمين اين حکومت خدايی و الهی چه می گذرد و چه بر مردم ايران گذشته. وای داد و بی داد.
-- پروانه از تهران ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMاگر چنین است پس چرا زمانی که برگزاری انتخابات مجلس هفتم در دستان شما بود اهمال کردید و اجازه دادید که در نتیجه انتخابات دستکاری جدی شود؟
-- بدون نام ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMشما آقای خاتمی همیشه فرمانبرداری خود را از ارکان نظام ثابت کرده اید هر چند که هر از گاهی حرف های قشنگی هم بزنید ولی در درجه اول دلتان برای "نظام" می تپد و همه شعارهایتان در چارچوب صلاح نظام است.
بله بله حکومت الان وایساده ببینه مردم اگه نمیخوانشون برند.حتما.اگه این آدما همچین مردانگی داشتند که وضعیت ما الان این نبود.
-- a.a ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMفریاد می زنم تا همه ی آخوند ها از جمله آقای خاتمی بشنوند : من هیچ حکومتی که نماینده ی دین باشد را نه می خواهم و نه تحمل می کنم. پیمان بسته ام تا آن زمان که جانی در بدن دارم در برابر این ستم که شیخ و شحنه بر من می رانند بایستم. دیگر به جز آزادی به هیچ نمی اندیشم و برای بدست آوردنش با همه ی آنچه دارم مبارزه می کنم. دروغ هایتان را هم باور نمی کنم. خدا را سپاس که پرده ی تقدس را خودتان به بی شرمی دریدید. حالا این ما ماندیه ایم، شما و خرد. آماده باشید که می دانم تنها به مشت مردم به زیر می آیید. این عاقبت هر استبداد است. آن روز را می بینم که خرافات توسط دولت ملی ایران غیر قانونی اعلام شود و آرزوی گفتن دروغ و مغلطه به دلتان بماند تا ابد.
-- مجید ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMآقای خاتمی بشنویید . بلند می گویم من دولتی ملی می خواهم که دین و هر چه از این دست خرافات هست در آن جایی نداشته باشد.
اینانی که هنوز از روی ساده لوهی به خاتمی درود می فرستند مثل اینکه هنوز متوجه داستان نشدن. این ملا گفته تغیر حکوت در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی و نه خارج از آن. اینها فقط بازی با کلمات و خوراک ساده لوهانی داخلیه. تا زمانی که ایرانی به این آقا و بد تر از اینها درود بفرسته زندگی ایرانی همینه. ایرانی بیدار شو که آیت های الله ایران رو به سوی جنگی نابود کننده میبرن.
-- امیر ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMمحمدخاتمی رئیسجمهور سابق ایران اعلام کرد، "در نظام جمهوری اسلامی مردم حق دارند اگر حکومتی را نخواهند؛ بدون توسل به زور، با راي خويش آن را با حکومت ديگری عوض کنند."آقای محمدخاتمی معلوم نیست در باره کدام جمهوری اسلامی حرف می زند. ایران یا ؟؟؟؟
-- siamak farid ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMhttp://belgiran.blogfa.com
با سلام
-- yek nafar ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMآقای خاتمی همیشه نقش باران را برای کرم دارند.
لطفا مخالفان خودشون و نشون بدن
یک کلام هم از مادر عروس
-- مهدی از اردکان ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMبنده هم اعلام ميکنم اين حکومت را نميخواهم.
-- ایرانی ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMچون در موقع ايجاد اين حکومت بنده سنم به انتخاب کفاف
نميداد،و اکنون به عنوان يکی از ميليون ها جوان اين مملکت خواهان رفراندم برای تعيين نوع حکومت
کشورم هستم.اگر بنده و امسال من را به عنون شهروند و حتی انسان که درای حق
تعيين سرنوشت خود است قبول داريد(که قبول نداريد!) اين حق را طی يک رفراندوم زير نظر سازمانهای بين المللی به ما
بدهيد.
اما اين تنها يک آرزو برای من و امسال بنده و يک شعار مانند هزاران شعار تو خالی ديگر برای خاتمی
به حافظه ضعيف تاريخ سپرده خواهد شد!.
خاتمی با پشتوانه 30 ميليونی رأی جوانان اين مملکت جز شعار چيزی نداشت و نخواهد داشت.چون
خواستگاه و آبشخور او و امسال او از همين حکومت است.
دوستانی که نظر میدن در سایت زمانه نظرسنجی شود گویا نمی دونن کیا این سایتو نمی خونن
-- علی ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMخاتمی با این حرفها فقط میخواهد دست مخالفان رژیم را رو کند،تا جلادان خامنه ای راحتتر بتوانند آنها را قعلع و قمع نمایند. همانطور که قبلا همین کار را در مورد دانشجویان و روزنامه نگاران کشورمان به نفع خامنه ای انجام داد. کافیست سالهای 79 به بعد را به یاد آورید! مراقب باشید گول این دجاله ها را نخورید.
-- قاسم ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMحضرت آقای خاتمی فراموش کرده اند که در زمان زمامداری خویش در پاسخ به اظهار نظر تعدادی از کارشناسان آزادی خواه مبنی بر امکان اصلاح قانون اساسی بر اساس خواسته های ملت فرمودند: "تغییر در قانون اساسی خیانت است".
-- هاتف ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMمردم را چه فرض کرده اید، آقای خاتمی؟!!!
چون خاتمي اين رژيم رو قبول داره و در جهت عمض كردن اين رژيم هيچ كاري نخواهد كرد پس به هيچ عنوان نه خودش نه حرفاش قابل اعتماد نيستند.
-- بدون نام ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMاز آخوند جماعت نبايد انتظار داشت كه اين حكومت رو عوض كنه.
چون خاتمي اين رژيم رو قبول داره و در جهت عوض كردن اين رژيم هيچ كاري نخواهد كرد پس به هيچ عنوان نه خودش نه حرفاش قابل اعتماد نيستند.
-- بدون نام ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMاز آخوند جماعت نبايد انتظار داشت كه اين حكومت رو عوض كنه.
خب، که چی؟! حالا یعنی ما باید چیکار کنیم؟!
-- اشکان ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMمثل همیشه صحبت های آقای خاتمی به صیغه « باید» و« بایستی»است
-- بدون نام ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMمن نمی خواهم این حکومت آخر بی عدالتیست آقای خاتمی اگر کسی حرفی نمیزند به علت ترس از تبخیر شدن است
-- behrooz ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMبا وجود همه انتقادهايي كه بر عملكرد آقاي خاتمي وارد است ولي من مشكل اصلي را در جاي ديگر ميبينم ما عادت كرده ايم همه چيز را سياه و سفيد ببينيم و تقصيرات را بر گردن اين و آن بياندازيم و مدام بر طبل انتقاد بكوبيم بي آنكه راهكاري ارائه كنيم. يادمان نرود ملتي هستيم كه مصدق ها و بازرگان ها را بر زمين زده ايم. خاتمي گفتمان به قول بعضي ها شعاري اما عميقاً اصلاحي خود را در كسوت رئيس جمهور كشوري جهان سومي مطرح كرد كه خوي و مرام استبدادي اول در مردم آن قوي است و بعد در حاكمان آن .
-- علي از اصفهان ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMمن هم به شدت با حرف پروانه موافقم.حکومت اسلامی ما رو بیچاره کرده و به لجن کشونده.البته پدرم حرف قابل تاملی زد:برای تغییر حکومت اول باید خارجیها مقدمه چینی کنند.نظرتون چیه؟
-- احسان ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMمن هم حکومت دینی نمیخواهم
-- فاطر ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMحکومت ایدآل بنده یک جمهوری دمکراتیک لائیک است.
آيا خجالت ميكشيد كه بگوييد اين اسلام است كه از ۱۳۴۰ سال پيش خون ما را ريخته و خورده؟ يكی از كارهای اين رژيم را به من نشان بدهيد كه اسلامی نباشد!
-- حسين ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMبا درد بسیار باید خبرتان بدم که هنوز تعداد افراد پایبند به نظام زیاد است .درست که اکثر این افراد متعلق به قشر فقیر و بی سواد جامعه هستند اما هستند و بی کله تر از من و شما پای عقایدشان ایستاده اند عقایدی که شاید چند نسل وقت لازم است تا اصلاح شود.
-- hamed ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMمی ماند دو پرسش که لطقاً آقای خاتمی پاسخ دهند: در جمهوری اسلامی چه ساخناری پیش بینی شده که ما که این جمهوری را نمی خواهیم باید دنبال کنیم؟ آیا باید به شورای نگهبان بگوییم با آقای خامنه ای یا مجمع تشخیص مصلحت یا به شما؟
-- علی اصغر رمضانپور ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMپرسش دیگر این که در چنین حکومتی که اجازه عوض کردن خودش را می دهد چرا اجازه برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه را نمی دهند؟ و حتی به کلیسا ها هم می گویند تن مسیح در آغوش مریم را لباس بپوشاند؟ آن هم نه در دولت احمدی نژاد بلکه از اول انقلاب تا حالا.
ممکنه طرفداران خاتمی ساده لوح باشند، اما قطعا ساده لوه نیستند.
-- ;ابراهیم نبوی ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMپاسخ به احسان: نه دوست گرامي، مقدمات بر اندازی رژيم دست همان پدر و مادران گراميست كه در عين حال كه به آخوند فحش ميدهند، پشت سرش نماز ميخوانند و با شركت در مسجد به بازار جنايات اين رژيم رونق ميدهند.
-- حسين ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMggfمن هم از اين حکومت متنفرم و اينجا با پروانه هم صدا ميشم و ميگم من اين حکومت را نميخواهم. تنفر از حکومت اسلامی تمام وجودم رو گرفته
-- kia ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMو آقای خاتمی شما ديگّّر برای من و کسانی که مثل من فکر ميکنند ارزشی نداريد و يک روزی بايد پاسخگوی خيانتی که به ملت کرديد بدهيد و آن روز خواهد آمد و روزه خوبی برای شما و دوستان نخواهد بود و اين رو هم بگم بعد از آن روز ديگر آخونديسم در ايران مجاز نخواهد بود و اسلام ديگر دين رسمی ايران نخواهد بود.
فکر کنم خاتمی سرش به سنگی چیزی خورده یا بازم خواب نما شده!!!!
-- ads ، Mar 23, 2008 در ساعت 08:33 PMbe omid irane bedoon akhond. a good mullah is a dead mullah.
-- kaveh ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMآن چه در این میان هر یک از نمایندگان رسمی و عرفی مردم - از خاتمی گرفته تا بازیگران سینما که بیانیه سیاسی صادر می کنند - بهتر است مورد توجه قرار دهند این است که "مسئولیت" را به گردن "توده مردم" نمی توان گذاشت. تا کی باید مردم بیهوده انتخابات را تحریم کنند؟ تا کی دانشجویان به زندان بروند؟ این مسئولیت اندیشمندان، فعالان سیاسی، نمایندگان رسمی و حتی عرفی مردم است که آشکارا آنچه را که بدان می اندیشند بیان کنند و مسئولیتش را هم به عهده بگیرند و به خصوص موضعشان با "قدرت خواهی" روشن باشد. تا زمانی که اندیشه به شکل روشن در سطوح رسمی جامعه بیان نشود، کلاف به هم می پیچد و می پیچد.
-- شهرزاد ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMدين تحميلي عرب=از 365 روز سال 5 ماه عزادار باشيد.انگار نه انگار كه پيام آور دين و اهل بيت بزرگوار ايشان مي بايست زندگيشان را وقف ما كنن گويا از لحظه به دنيا آمدن رسالت گريه و بر سر و سينه زدن بر ما هبوط مي كند.آري اينست ديني كه آخوند پدر مشترك بر پيشاني ما مي كوبد.حالا هم جيبهاي اين آقا پر شده و در مواقع شكم سيري باد گلوهاي اينچنيني از خودش صادر مي كند.
-- محمد ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMمن نمی دانم شما ( رادیوزمانه ) آزار دارید که تیتر غیر اصولی انتخاب می کنید؟ شما واقعا محافظه کاری را هم رد کرده اید. این چه تیتریست؟ این چه خلاصه ی خبریست؟ باز خوب است که لینک خبر را گذاشته اید که غیر عجولان بروند و بخوانند که دو روز دیگر متهمتان نکنند. خاتمی جز مدح حکومت و امام و آقا گفتن حرف دیگری زده است؟ چرا زور می زنید که وجهه ی نداشته ی خاتمی را برگردانید؟
-- طاها ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMعزبزان وقتی به اخر خط رسیدن شعار تغییر حکومت می دهند. مثلا کاسه کوزه ها را سر احمدی نژاد می شکنند و می گویند خوب اگر احمدی نژاد را نمی خواهید عوض کنید و یکی دیگه را مثلا همین آقای خاتمی را سر کار بیاورید و یا اقای قالی باف یا گلیم باف یا حصیر باف را ولی منظور یکی از این مهره ها برود و یک مهره از داخل سیستم فعلی بیرون بیاید واقعا خیلی حرف مضحکی است کدام تغییر ؟؟ فقط جابجایی مهره هایی از خودشان امیدوارم متوجه منظور اقای خنده رو خاتمی شده باشید
-- قاسم ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMدر ایران تا بود ملا و مفتی /به روز بدتر از این هم بیفتی
-- vpn ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMطاها درست می گویی. اما چنين چيزی را هم خاتمی نوشته است. اما به نظر من آن دوست پروانه درست می گويد بايد سایتهای پارسی زبان يک رفراندوم يک نظر سنجی بر پا کنند. بر اين سياق که آيا حکومت دينی اسلامی می خواهيد يا نه؟؟ بايد حتما اين کار انجام شود در دانشگاه در خيابان در تاکسی در رستوران و در اتوبوس و در هر جا بايد به اين رژيم فهماند که ما خواهان يک حکومت غير دينی دموکراتيک و لاييک هستيم. اينکار بايد به صورت ضربتی و اضطراری انجام شود ما وقت زيادی تا حمله آمريکا نداريم. حمله ی امريکا روز بروز حتمی تر شده و می شود. تنها کاری که می شود کرد براه انداختن يک تظاهرات اپوزيسيون است. با اين کار هم بايد به آمريکا فهماند که ما خودمان در ايران همه کاره ايم و احتياج به قيم نداريم. و هم به اين رژيم خوانخوار و ايران بر باد ده می گوييم که به او اجازه نمی دهيم ايران را خرج بدمستی و دين حنيف خودش کند. همميهنان بهتر از جان ما بايد به خيابان بیاییم، هزينه ی به خيابان آمدن هر چه که باشد از مليونيم هزينه حمله آمريکا و متحدانش که امروز بايد تمامی کشورهای همسايه و کل اروپا را هم اضافه کرد کمتر خواهد بود. آيا سايتهای خارج که از امنيت برخوردارند حرف من دانشجو در تهران را خواهند شنيد و يک همه پرسی بر قرار خواهند کرد؟
-- بدون نام ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMمن که فکر نمی کنم نوشتهایم را بگذارید ولی به این مخالفین خاتمی خیلی دوست دارم بگویم که شما که دم از ازادی میزنید چرا حق برای کسانی که دوست دار یک حکومت دینی هستند (حالا نه به واسته فلان آقا)قائل نیستید من خاتمی را همچون پدر دوست دارم و به صحبت هایش و کردارش اعتقاد دارم من ازادم که این گونه بیندیشم و شما هم باید این حق را برای ما قائل باشید درضمن اون زنی رو که گرفتن و اعدامش کردند چند تا جنایت کرده بود. باتشکراز سید ابراهیم
-- میر محسن ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMسلام
-- نانسی ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMمن از همین جا اعلام میکنم که حکومت اسلامی نمی خواهم. من از این حکومت خودکامه و مستبد خسته شده ام و همه دوستان و اقوامم نیز خسته هستند. اگه راست میگید روز دوازده فروردین (روز به اصطلاح جمهوری اسلامی) یه رفراندم برگزار کنید و به مردم این امکان را بدهید تا خودشان حکومت و نظامشان را مشخص کنند. نه شورای نگهبان و رئیس تشخیص مصلحت نظام و نه آقای خامنه ای و احمدی نزاد.... میخواهم کشوری آزاد با قوانین انسانی داشته باشم. نمیخواهم کشورم کشور بربرها و عقب افتاده ها باشد. کشوری که قوانین آن ضد زن و ضد انسان است. میخواهم کشورم طعم آزادی و دموکراسی را بچشد... همین
صرف نظر از این که خاتمی چه گفته نوع ادبیاتی که در اظهار نظر ها دیده می شود نشان دهنده ی عمق فاجعه است. این که ما فکر کنیم باید زد و کشت و......یعنی هنوز از تاریخ نیاموخته ایم. سال 57 از شاه دیو ساختیم و فکر کردیم با از بین رفتن او ایران بهشت می شود و حالا جای این دیو را آخوند ها گرفته اند.
-- آرش کرامتیان ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMمثل همیشه پر از تزویر و لافِ گزاف!
-- مخلوق Creature ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMDadash hokomat pishkesheton , ejaze bedid range lebas va poshesh ra khodemon entekhab konim!!!!!(((((>>>>>
-- Molazade binava ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMسلام بر همميهنان
-- زوربای یونانی ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMمتاسفانه بیفرهنگی همچنان فرهنگ غالب و ادبيات رايج گفتمان ايرانيان اعم از اپوزوسيون و اضحاب حکومت است.
درتمامی Comment های درج شده، فحوای کلام دشنام دادن به همگان جز خود است.
براستی صرفنظر از محتوا بين Format آنچه در Comment های درج شده مشاهده میشود و تبليغات مستمر رژيم جمهوری اسلامی ايران تفاوتی وجود دارد؟
باور بفرمائيد که دوران انقلاب و جنبشهای آزاديبخش به پايان آمده است.
انقلاب حرکتی شورشی است و لاجرم فاقد انديشه و سازندگی است
اصلاحات حرکتی مستمر است که نيازمند صبوری است و صرفاً در درازمدت به بار مینشيند.
اگر چنانچه تغييری نيز بشايد، صرفاً از محمل اصلاحات مجال امکان میيابد.
شرايط امروز ايران ماحصل نحوة رفتار ايرانيان خصوصاً اپوزوسيون ايران و خاصه لاية روشنفکران ايران است.
زمانی که انتخابات به عناوين مختلف تحريم میشود و صحنه بدون معارض در اختيار اصحاب حکومت باقی میماند، نتيجهای ديگر را انتظار داريد؟
در تاريخ ايران هيچ انقلابی به نتيجه غايی نرسيده است.
در تاريخ ايران در مقاطع خاصی، معدود افرادی راهکار تغيير امور و ساختار حکومت را "اصلاحات" يافتهاند.
در تاريخ ايران همواره چهرههای اصلاحطلب به غير انقلابی بودن، سازش با حکومت، خيانت، مسامحه و حرکت لاکپشتی محکوم شدهاند.
در تاريخ ايران همواره حرکتهای اصلاحی و چهرههای اطلاحطلب، نه به دست حکومت که بواسطة عدم پشتيبانی مردم نابود شده و از صحنه حذف شدهاند.
در تاريخ ايران همواره در پس حذف حرکتهای اصلاحی، عرصه برای ترکتازیبدون معارض استبداد گشاده گشته است.
در تاريخ ايران همواره تمامی منتقدان اصلاحات، اولين قربانیهای تثبيت استبداد بودهاند.
بدون تغيير باورها، رويهها و نحوة نگرش سپيد و سياه، هيچ واقعهای جز تکرار مجدد انقلابهای محکوم به شکست و استمرار و استحکام استبداد نخواهد داشت.
قدری بيانديشيم ...
چه کسی دارد خودش را گول میزند ؟!. ایا انان امدند و نسل »» ارتش و شهربانی «« را برانداختند و سپاه و بسیج و لباس شخصی ها و بکار گیران بی رحم اسید و پنجه بکس و زنجیر و قمه را بجای انان گماردند که »» مردم حق داشته باشند بدون مزاحمت حکومت ( انان ) را تغییر دهند ؟! .««. زهی خیال باطل ! حرف اقای خاتمی صحیح است ، مردم حق دارند حکومت را تغییر دهند ! و لی بنظر من در شرائطی که با اجازه حکومت همان مردم »» زنده باشند و هنوز هم نفس بکشند ! ««.
-- داوید. ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMداوید.
آقای خاتمی دروغ می گوید مگر اینکه منظور ایشان از حکومت، کل دستگاه ولایت فقیه باشد. مشکل اصلی ما"ولایت فقیه" و دستگاه رهبری است نه دولت محمود احمدی نژاد. آقای خاتمی و امثالهم جرات طرح این موضوع ندارند. این مسئله حاکی از آن است که آقای خاتمی از مشارکت 30 درصدی مردم نگران شده اند.
-- حسین میرمبینی ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMمن همچنان معتقدم که نباید در رای گیری های جمهوری اسلامی شرکت جست. چراکه بزودی سردمداران جمهوری اسلامی خواهند فهمید که اکثریت مردم ایران آنها را نمی خواهند.
اگر آخوندها می خواهند تغییر حکومت خشونت آمیز نباشد آنگاه خود وسائلی فراهم آورند که مردم نوع حاکمیت را با رای خود تغییر دهند. جمهوری اسلامی با وجود "ولایت فقیه" برای ما مردم فرقی ندارد که خاتمی رییس جمهور آن باشد و یا محمود احمدی نژاد. ما بر حسب همان اسلام و قرآن باید قادر باشیم که کل نظام شیطانی "جمهوری اسلامی" را با تمامی دستگاه حقه باز رهبری آن تغییر دهیم. "ان الله لا یغیر ما بقوم و ..."
ایرانیان نباید دوباره از شبهه بافی آقای خاتمی فریب بخورند. حقه بازی بس است
توجه کنید:
-- رضا. ل از مشهد ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PM1رفراندوم کافی نیست.
2خاتمی دارد فشار میاورد.
3رفراندوم انتخاب بین جمهوری اسلامی یا ولایت فقیه چه فایده دارد؟
4 برای تغییر حکومت باید از ولایت فقیه و خمینی عبور کرد .خاتمی این کار را میکند؟
زمان ریاست حمهوری ایشان، پس از سرکوب 18 تیر، مردم حتا نتوانستند قانون مطبوعات را در برابر حکم حکومتی تغییر دهند.آقای کروبی اطاعت کرد، خاتمی خاموش. لفاظی سیاسی!
-- هومن ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMهر چیزی باید از روی حساب و کتاب و برنامه ریزی باشه نه اینکه بریم جلوی مسجد خودمون رو آتش بزنیم و فریاد بزنیم که حکومت رو نمی خواهیم فعلا بین مسئولان این رژیم خاتمی از همه بهتره و راهش هم راه دموکراسی و آزادیه.
-- رضا ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMbe nazare man in sohbate aghaye khatami kheili mobham hast. manzoore ishoon aslan moshakhas nist. ishoon faghat balade ke ba alfaz bazi kone.
-- mehdi ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMبه زوربای یونانی :
-- مجید ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMچون دشنام پیدا نکردید، "فحوای کلام" را به دست گرفتید و سخنان دیگران را ناسزا و همسنگ تبلیغات جمهوری اسلامی دانستید. ده بار از بالا تا پایین کامنت ها را خواندم و هیچ دشنامی پیدا نکردم. سخن صریح دشنام نیست دوست عزیر. دیگر آنکه بی فرهنگی در میان کسانی که "فکر می کنند" جایی ندارد. این باورمندان به ایدئولوژی هستند که برای به کرسی نشاندن حرفشان از زور و دشنام استفاده می کنند. به گمان من بخش اعظم این ها که می بینید چیزی جز خواسته های روشن و صریح گروهی از مردم ایران نیست که به دنبال جدایی دین و هر ایدئولوژی دیگر از سرنوشت ملی شان هستند. اگر به دنبال منطق حاکم بر این حرف ها هستید بهتر است کمی بخوانید و فکر کنید، چون از ایمان داشتن به سخن دروغگویان فهمی حاصل نمی شود.
تا آنجا که متوجه شدم شما عقیده دارید باید اجازه دهیم تا آقای خاتمی آهسته آهسته با همین حرف های کاملا منطقی شان اصلاحات را به پیش ببرند. ایشان صراحتا اعلام کرده است که حکومت سکولار نمی تواند در ایران شکل بگبرد. بنابراین خیلی ساده است که بفهمیم منظور ایشان از اصلاحات چیست.
درباره تاریخ هم باید عرض کنم که دقیقا با حرفتان موافقم که تغییر از طریق "اصلاح طلبی" حاصل می شود. اما این نکته را سهوا یا عمدا از یاد برده اید که بسیاری از ما هم خواهان بهبودیم و تنها آقای خاتمی نیست که اصلاح طلب است. لطفا "اصلاح طلبی" را به نفع یک جناح ضعیف که امتحانش را هم پس داده است مصادره نفرمایید که دیگر کسی فریب این مغلطه را نخواهد خورد.
اندیشیدن که دیگران را به آن دعوت می کنید دارای روش هایی است که درستی آن را تضمین می کند. توجه تان را به یادگیری این روش ها جلب می کنم.
من رای میدهم که این حکومت را نمیخواهم نمیخواهم نمیخواهم...
-- astyak ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMمن هم با زوربای یونانی موافقم
-- میلاد ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMدر پاسخ به میر سلیم باید بگم کسی نمیخواهد که حق شما را نسبت به داشتن حکومت دینی بگیرد اگر ما به دموکراسی اعتقاد داشته باشیم همه از آزادی به یک اندازه بهرهمند میشن در اون سیستم کسی رو نمیشه به خاطر حرفی یا فکری از حق زندگی محروم کرد.
-- مهدی ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMدوستان نازنین اگر فقط یک بار قانون اساسی کشور را بخوانند متوجه اصل 59 میشوند که این حق را برایشان فراهم میکند هرچند آن هم وابسته به نظر 2/3 نمایندگام مجلس است. اما به قول معروف کاچی به از هیچی.
زرويای یویانی آنچه شما می گوييد درست است ولی نتيجه گيری شما نادرست! زيرا امروز اين مردمند که تنها مانده اند و نه اصلاحطلبان. آنروز که اصلاحطلبان رای آورده بودند و اعلام نمی شد مردم در خيابان ماندند تا نتايج اعلام شود و شد. آنروز که اصلاحطلبان رایشان اعلام شد کمر همت برای دفاع بسته بودند ولی اصلاحطلبان که همگی سرسپرده ی ولايت بودند و عوض استفاده از اين نيروی هنگفت آنرا کند و چرخش را پنچر کردند. وقتی که گروهی که خودشان در آدمکشی ها و احتکار ها و جنگ افروزی ها و ترور ها شرکت کرده اند کی حاضر خواهند بود خود حسابرس خود شوند؟؟ اگر اين بردباری و صداقت سياسی را داشتند ما مردم آنها را می بخشيديم. آنها کدامشان با آن همه قدرت آمدند و از فجايع دوران پيش خويش سخن بگويند، راجع به قتل عام سال شصت هفت کدامشان حرف زدند ولو اينکه خودشان هم دست در قتل داشته باشند؟؟ ولی آخر چگونه می توان به شیخی چون کروبی با آن گذشته وحشتناک اصلاحطلب گفت. روحانيونی که با اندک کژ روی زمان شاه عمامه از سر می پراندند و گريبان چاک می کردند کجايند تا امروز حتا يک نفرشان و آنطور که آنروز گريبان می دريد از حق کسی دفاع کنند. نه جان من اينطور نيست. مردم ايران به اصلاحطلبان شانسشان را داده اند و نه يک بار اين آنها بودند که به مردم راست نگفتند. اين آنها بودند که مردم را تنها گذاشتند. خاتمی چرا به ما و به مردم نگفته است که پيوسته زير شانتاژ رهبر بوده؟ چرا خاتمی به مردم نگفته که حتا يک شب راحت نخوابيده، چرا خاتمی راستش را نگفته که او و خانواده اش را تهديد به مرگ کرده اند؟؟ چرا خاتمی تلفن های شبانه رهبر و پرخاشهایش و سرزنش هايش را به مردم نگفته است... اينها که کيفيت نيست در اسلام ناب محمد هر انسان جانداری در معرض تهديد و تعدی ست، خاتمی در جايگاهی بوده که می بایست اينهمه را بگويد و نگفته تا حال. اصلاحطلبان با آن قدرت هنگفت با بیست و چند مليون رای حتا يک بار از مردم نخواستند که به خيابان بيايند و قدرت نمايی کنند، اصلاحطلبان دم مردم را زدند، روی مردم را کم کردند. و امروز هيچ ـ و برعکس ادعای کامنت نويسی ديگر ـ نه من و نه هيچ کس دیگر از مردم نخواسته ایم که بريزند و بشکنند و بکشند! نه من شخصا و به عنوان زن از مردم و از اپوزيسيون می خواهم که منسجم به خيابان بيايند و بگويند آقا ما شما را نمی خواهيم. و گر نه دوست عزيز و ناديده اين رژیمی که بيست و نه سال است به ايران و ايرانی اعلام جنگ داده، به امريکا و غرب و شرق توهين کرده پرچم سوزانده پرچم بزرگترين قدرت جهان را آمريکا و حساس ترين کشور جهان را اسراييل و همه ی آن ديگران را آتش زده در جلو در مستراح ها در پادگانها در مدارس در دانشگاهها انداخته و در فرودگاه برزمين نقش کرده و... حالا ديگر برای ما که اين حکومت را سر کار آوردهايم فرصتی نيست که نيست. تا چند روز ديگر، تا چند هفته ی ديگر ؛ تا چند ماه ديگر آنها پاسخ اين همه گستاخی و توهين را خواهند داد، اين حکومت تا کنون مليونها کارت دعوت برای جهان غرب فرستاده تا بيايند و اين کشور را نابود کنند و حالا آنها دارند می آيند، نه نه! آنها آمده اند آسمان را نگاه کن!! و پاسخ آنها پاسخی سريع، صريح ؛ ويرانگر و با اثراتی مداوم و دير گذر و حتا بسيار دير گذر خواهد بود. امروز حکومت اسلامی همچون وارثی ابله و نا متعادل کودن و مخنث ثروت ابا اجداديش را به عنوان «چپ» با سياستورزترين مردان قمار جهان به قمار نشسته. اگر بخود نياييم در اين چند روزه که باقی ست همامان هزينه ای به نهایت سنگينی را به کشور و فرهنگ و تاريخ تمدن خود وارد خواهيم کرد. خسارتی که احتياج به بيش از يک قرن است تنها برای جبران مادی آن و جبران معنويش را بايد به تاريخ سپرد. امروز آن روز است. و آقای خاتمی می تواند دلخوش باشد به حرفهای دلخوشکنک و سلام و صلوان مردم محترم اردکان ولی او خود بايد بداند که تا کنون راستنمایی و راستگونمایی کرده است ولی راستش را نگفته است که با او در پنهان چه کرده اند. اين حق او بوده که راستش را نگويد اگر نماينده ی من و ما نبود ولی از آنجا که ما به او رای داديم تا کاری بکند و آن کار را نکرد و به ما هم نگفت که با او چه کرده اند پس اين خيانت محض است. خيانت. حال هر چقدر هم صورتی خندان و حق به جانب داشته باشد. که خوشبختانه ديگر ندارد.
-- پروانه از تهران ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMاين سيد خندان وقتي رئيس جمهور بود جرا رفراندوم بركزار نكرد كه مردم اين جه نوع حكومتي ميخواهند انصافا آقاي خاتمي مرد بزركي است اما ما مردم به افعال نياز داريم تا اقوال
-- امين از دبي ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMmage man mordam ?
-- seyyed ali khameneiee ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PM"در نظام جمهوری اسلامی..."
-- زرزرو ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMدر چه نظامی؟
در -- نظام -- جمهوری -- اسلامی .
بهترین را ه این است که عوامل این رژِیم چند تا هواپیما پر از پول و جواهرات و طلا و نقره کنند و خانوادگی ایران را به سوی هر کشوری که دوست دارند ترک کنند و تا نسل اندر نسل بخورند و بگردند و ملت ایران را به حال خودش رها کنند تا بتوانند ازادانه حکومت خود را انتخاب کرده و با خیال راحت به آبادانی ایران بپردازند . این تنها راه مسالمت آمیز و مردم پسندانه است . به خدا مردم ایران خسته کننده ترین دوران زندگی خود را می گذرانند
-- رسول ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMمن این نظام را نمی خواهم به کی باید مراجعه کنم جناب اقای خاتمی؟
-- شهرام دشتی ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMبدبخت ملتی که قهرمان نداره! گرچه میگویند بدبخت تر ملتی که نیاز به قهرمان داره! ولی من میگم کشورهایی مثل عراق و افغانستان آیینه تمام نمای آینده کشور ما هستند. تا وقتی آقای خاتمی انتظار دارند که مردم بدون هدایت هیچ جریان رهبری کننده یا وجود هیچ قهرمانی بخودی خود موجبات تغییر اوضاع را فراهم کنند باید نشست و منتظر بود که بسیجیان احمدی به همان لایه دیگر بن لادن تبدیل شوند و عاقبت همان شود که نه از تاک نشانی بماند نه از تاک نشان.
-- احمد ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMآنوقت شاید برای تکمیل تجربیات جامعه مدنی آقای خاتمی واقعا" دیر شده باشد.البته در آنزمان دیگر جامهای زهر هم مفید حال کسی نخواهند بود.
فريب كاري هاي خاتمي هم پاياني ندارد.
-- ماني جاويد ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMاینجانب به نمایندگی از طرف خانواده دوستان اعلام می کنم که این حکومت را نمی خواهیم خواهشا به اطلاع سید خندان برسانید
-- بدون نام ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMدوست عزیزی که گفته به خواسته ی ما که یک حکومت دینی ایده آل می خواهیم احترام بگذارید، گویی تحت هیچ عنوان نه تاریخ خوانده و نه حتی به پیرامون خود نگاه کرده. حکومت های دینی در هیچ کجای دنیا، هیچ سودی به غیر از تبعیض، ظلم، فساد، پايمال شدن حقوق انسان ها و ... نداشته. بزرگترین دستآورد حکومت دینی از دید من تبدیل اعضای جامعه به مردگان متحرک است.
مورد بعدی اینکه اصلا کمی واقع بینانه اگر فکر کنیم می بینم که اصلاح طلبانی که تمام غمشان کرسی های نصف و نیمه ی تهران بود هیچ هدفی برای بهبود زندگی مردم که ندارند هیچ تنها به فکر در قدرت ماندن هستند. آقای خاتمی هم به عنوان یک آخوند بهترین مکان برایش زندگی تحت یک حکومت دینی است و بس. خاتمی از ریشه به ولایت فقیه پایبند است. چه انتظارات بی خودی بعضی ها دارند که خاتمی برایشان بت شده؟
-- طاها ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMوقتی دیگر شیر اصلاح طلبان اعلمی ای باشد که در شورای نگهبان با افتخار می گوید من پیرو ولایت فقیه هستم و هدفم ج.ا و ... شما انتظار اپوزوسیون بودن از به اصطلاح "اصلاح طلبان" را که نمی توانید داشته باشید. اصلا واژه ی اصلاح طلب به نظر من به این جناح دوم خردادی هیچ جور نمی چسبد. چه اصلاحاتی می خواهند بکنند؟ قانون اساسی را تغییر بدهند؟ بابا آقای زوربای یونانی بس کنید. کمی هم واقع بین باشید. اینها حتی حاضر نیستند پا را از دایره ای به قطر یک متر فراتر بگذارند. بعد ...
روشنفکر فرا-ايدئولوژيست نه برده ايدئولوژي
ايرانزمين سرزمين جنبشها و سنديکاهاست 'فرا ايدئولوژي' نه احزاب !!!
تئوريها و ايدئولوژيها مختص زمان و چهارچوب مشخصيست که با گذشت زمان قادر به پاسخگويي به خواسته هاي انسان خرد انديش نيست. پذيرش هر مکتبي و ايدئولوژي (اسلام ، کمونيست , سوسياليست ،...) در دنياي مدرن امريست شخصي!!!
هيچ نسلي تعيين کننده عدالت براي نسل ديگر نيست!!!
جنبش سياسي وجود خارجي ندارد!!! و تعيين سياست هاي داخلي و خارجي همه بدست جنبش هاي اجتماعي ايرانزمين خواهد بود!!!, هر چه سیاسی است، اجتماعی است و هر چه اجتماعی است، سیاسی نیز هست. حقوق شهروندي (حق آزادي بيان ، انديشه ، قلم ، نوع پوشش , رفاه و امنيت اجتماعي...)
دمکراسي و انديشه حقوق بشر از تفکرات انسان مدرن است. مدرنيته چيزي نيست جز علم مدرن، سياست مدرن، اقتصاد مدرن و ... دمکراسي مبتتي بر قوانين حقوق بشر يعني دادن نظم جهت زندگي مطلوب و عادلانه تر , که عقلانيت بر آن صحه گذارد
نمايندگان مجلس قانونگذاري و مراکز تصميم گيري از منتخبين جنبشها و سنديکاها ميبايست باشند (زنان، معلمان ، اساتيد ، کارگران، کارمندان، روزنامه نگاران، نويسندگان ، دانشجويان، پزشکان، پرستاران, کشاورزان و...) !
اين است حکومت مردم بر مردم
خواست نسل ما 'Strategy' :
برکناري نظام رهبري و تمام مراکز تصميم گيري
سکولاريزه کردن حيات سياسي و اجتماعي
(فرا ايدئولوژي و عاري از سيستم رهبري) جمهوري سکولار
قانون اساسي منطبق با منشور حقوق بشر
- هر استاني بشکل پارلمان استاني اداره ميگردد که نمايندگان آن از منتخبين جنبشها و سنديکاهاي استان ميباشند که خواسته بومي هم شامل قوانين استان نيز ميگردد.
- جهت تعيين نمايندگان مجلس فانونگذاري کشوري هر جنبشي ميباست مجددا" نمايندگاني را براي مجلس معرفي نمايد براساس راي گيري ميان تمام اعضاي هر جنبش .
- درکنار اين مجلس نياز به يک مجلس با افراد فوق تخصص در رشته هاي مختلف علمي احساس ميگردد که انتخاب اعضاي آن توسط اساتيد آکادميکها در سراسر کشور انجام ميگردد که قوانين تصويب شده با علم مدرن و خواسته هاي روز در عصر مدرنيته هماهنگ گردد
زنده باد فرزندان ايرانزمين
زنده باد سکولاريسم (مکتب عقلانيت)
-- secular ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMسروران گرامي،
در فرهنگ سکولاريسم قوانين خادم آدميست نه آدمي خادم قوانين. براي حصول به نتايج مطلوب بر پايه انسان خردانديش مقررات ميبايست در شان آدمي باشند.
در عصر مدرنيته مقوله حقوق شهروندي غير قابل تفکيک و تغيير از آدميست و تضمين آن مستلزم قدرت عموميست زيرا از هيچ قراردادي يا نهاد مصنوعي حاصل نميگردد.
جنبش آکادميکي بعنوان يکي از جنبشهاي مطرح , نياز به بازنگري در ساختار کلاسيک خود را دارد زيرا ساختار مدرن قادر است پلانهاي مطرح را براي دستيابي به استراتژي بسرانجام رساند. ساختار ارثي کنوني جنبش آکادميکي چيزي شبيه به لايه مياني هرم قدرت است که سطح قاعده آن محدود و فاقد راس هرم است.
از اين رو اين جنبش قدرتمند فقط قادر به اجراي پلانهاي پراکنده در شهرهاي مختلف بدون همراهي و هماهنگي کليه آکادميکي هاي سراسر ايرانزمين است. در حالي که پتاسيل اين جنبش توانايي اجراي پلانهاي سراسري را داراست.
عقل مدرن قادر است با پي ريزي ساختار منطبق بر اصول علمي در جنبشها و سنديکاهاي ايرانزمين
به استراتژي نهايي خويش که همان جانشيني جنبشها و سنديکاهاي ايرانزمين در مراکز قدرت, براي نهادينه کردن جامعه مدني منطبق بر قوانين حقوق بشرست, را دست يابد.
در انتخابات ولايت اوباش فقيه خردستيز با درايت جنبشها و سنديکاها ما شاهد ايزوله نمودن حاکميت , در نتيجه حضور 10% طرفداران جيره خوار ولايت وقيه بوديم , که عدم مشروعيت حاکميت را به اثبات رسانده و سقوط رژيم را تضمين نموده است.
در اين امتداد ميبايست با پلان ايزوله نمودن وسيع عناصر وابسته به حاکميت و نقض حقوق فردي و گروهي آنان ( ناجا و ...) شرايط را براي يک اعتصاب سراسري به رهبري تيمهاي مديريتي مستقل جنبشها و سنديکاها مهيا نماييم.
بهرام گور که گور ميگرفتي همه عمر
ديدي که چگونه گور بهرام گرفت
زنده باد فرزندان ایرانزمین
-- secular ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMزنده باد سکولاریسم (مکتب عقلانیت)
3/01/87
arezu
روزگاری تیره تر زین چیست کز بی مشعری
-- لاله ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMفرق نگذلرند قوم از دوده ،مشک سوده را
یا به زندان باش یا همرنگ شو با ناکسان
یا حصار جهل کن بر سر نود گز دوده را
سالها رفتم ز راهی ،چرخ دون برگشت و من
باز بایستی بپیمایم ره پیموده را...
متاسفم که در این ایام به جای تهنیت نوروز به هم وطنان نازنین باید از درد بگوییم و رنج،آن هم چه بی پایان:
گفتن لفظ مبارکباد طوطی در قفس
شاهد آیینه دل داند که جز تقلید نیست
عید نوروزی که از بیداد ضحاکی عزاست
هر که شادی می کند از دوده ی جمشید نیست
بی گناهی گر به زندان مرد با حال تباه
ظالم مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست
هر چه عریانتر شدم گردید با من گرمتر
هیچ یار مهربانی بهتر از خورشید نیست
وای بر شهری که در آن ،مزد مردان درست
از حکومت ،غیر حبس و کشتن و تبعید نیست...
حرف خاتمی درست است ولی مردم ایران با انقلاب عظمیشان گور شما و اقلیت کوچکی از مزدوران و سرسپردگان بیگانه را تا ابد کنده اند و انقلاب خودرا که یک انقلاب جهانی و پویا و با نشاط است و روزبه روز گامهای استواری را در جهت عزت خویش برمی دارد و نفوذ معنوی خودرا هرروز بیش از روز قبل به قدرتهای پوشالی چون امریکا وصهیونیستهای جنایتکار تحمیل می کند و هرروز شاهد شکوفائی و رسیدن به قله های افتخار در زمینه های علمی و تکنولوژیکی نظیر پیوستن به باشگاه هسته ای جهان (با حفظ استقلال خود) - ساخت پایگاه فضائی و فرستادن کاوشگر فضائی- پیشرفتهای چشم گیر در زمینه های پزشکی جهت خدمت به کل بشریت نظیر پیشرفتهای خیره کننده در زمینه ضایعات نخاعی- ژن درمانی- بیوتکنولوژی و شبیه سازی و... علاوه بر نفوذ معنوی فرهنگی و اخلاقی در قلوب کلیه ملتها . ضمنا من بعنوان یکی از شهروندان ایرانی با صدای بلند به تمام شماها اعلام میکنم که با آگاهی و افتخار از نظام ارزشی خود با خون خود دفاع می کنم و آرزوی تغییر ارزشها را توسط هر بیگانه پرستی را باید به گور ببرید. اگر تعداد جوانان اینچنینی را می خواهید ببینید به بوجود آورندگان پیشرفتهای حیرت آوری که بخشی از آنرا برشمردم دقت کنید هم از نظر کمی و هم کیفی.
-- بدون نام ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMصرفنظر از کامنت رهبری(!) و یک تعداد کامنت هایی که برای چند بار نظر داده اند، من احتمالا نفر پنجاه و هفتم هستم. با نظر خاتمی هم کاری ندارم چون ایشان اگر کاری می توانست یا می خواست باید زودتر از این ها می کرد. نشد و نکرد! یک جا هم گفت یزدی است که مردم دست از سرش بردارند و توقع زیادی از یک قومی که ترس از نشانه های اجدادی شان هست (به شوخی هم که شده) نداشنه باشند! من فقط به همه ی دردمندان حاضر در این جمع می خواهم چیزی رو یادآوری کنم. این تعداد رای مخالف برای به هم زدن یک گردهمایی کوچک هم کافی نیست. وانگهی همه حرف است و باد هوا! آن هایی که فکر می کنند همه ی فامیل شان مخالف ببینند اگر اختلافی خیابانی هم بین مخالفین و موافقین درگرفت کدامیک از همان فامیل روی حرفش می ایستد. تمام این مخالفین چند نفر می شوند که از هم حمایت کنند و یک صدا شوند. ایرانی ها همه محافظه کارند. اون هایی که هم که همدلند با این رژیم اکثرن با ایمان شون همراهی می کنند. بدبختی این جاست که این دسته برای همون ایمان همه چیزشو می ده.همه چیز!! کاری که هیچ کدوم از ما جماعت مخالف نخواهیم کرد. هرگز.
-- neda ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMدختری 30 ساله هستم و تمام عمرم را در این نظام گذراندم و بنابرین هرگز نفهمیدم که پدران و مادرانم چگونه میاندیشیدند و چه بر آنان گذشته بود که تصمیم گرفتند تا با انقلاب کردن و اوردن یک نظام دیگر به مشکلات خود پایان
دهند. در کودکی تجربه جنگ را پشت سر گذاشتم و دوران نوجوانی را در فضایی کاملا بسته سپری کردم و صادقانه میگویم که تنها در همان 8 سال اقای خاتمی زندگی به مراتب بهتری از گذشته و حال داشتم. زمانی که دانشگاهها ازادتر بود و مدیرانی به مراتب معقولتر داشت زمانی که خانواده من وضعیت مالی بسیار بهتری داشت وقتی که هنرمندان و فیلمسازان و نویسندگان کشورم نفس کشیدند و مطبوعات جانی دوباره یافتند و خلاصه وقتی که آزادانه تر لباس میپوشیدم و 12 ماه سال شاهد بگیر و ببند در خیابان ها نبودم. هرگز در آن 8 سال مدام نگران حمله نظامی به ایران نبودم و برای اولین بار رئیس جمهوری از ایران با پیام"گفتگوی تمدنها " در عرصه بین المللی مورد استقبال قرار گرفت. البته کاملا میپذیرم که نابسامانی های زیادی هم دیدم و اتفاقات دلخراشی هم از سوی مخالفان اصلاحات اتفاق افتاد که ما مردم هم همه را به گردن خاتمی انداختیم و حالا هم اگر بخواهیم به کسی بدو بیراه بگوییم حتما به خاتمی میگوییم. حال از همه مخالفان خاتمی چند سوال میپرسم: مگر خاتمی چیزی بیش از یک انسان جایز الخطا و با قدرت محدود بود که فکر میکردید قرار است یکباره ایران را گلستان کند و همه مشکلات را حل کند؟ مگر زمانی که به او رای میدادید نمیدانستید که یک روحانی عضو نظام است که انتظار بر اندازی نظام از او داشتید؟و از همه مهمتر ما خودمان برای رسیدن به جامعه مدنی و دموکراسی چه کردیم؟ مگر همان مردمی نیستیم که وقتی عده ای وحشی د ختری را به خاطر یک وجب روسری کتک میزنند فقط تماشا میکنیم؟ مگر مردمی نیستیم که وقتی در کشور روزنامه ها را فله ای میبندند هیچ اعتر اضی نمیکنیم؟ چند نفر از ما بیانیه کمپین 1 میلیون امضا برای برابری حقوق زن و مرد را امضا کرده ایم که بعد از 1 سال هنوز به عدد 200000 هم نرسیده. و مگر ما مردمی نیستیم که در طول تاریخ از امیرکبیر ها و مصدق ها حمایت نکردیم و همواره اتقلاب کردن را بهترین گزینه برای حل مشکلات دانستیم؟ مگر از 4 سال گذشته با تبعیت از استراتژی پوسیده و شکست خورده تحریم زمینه را برای روی کار آمدن بی لیاقت ترین و خشنترین و خشک مغز ترین عناصر همین نظام نکردیم؟ و حالا که از بدی اوضاع کارد به استخوانمان رسیده به کسی بدو بیراه میگوییم که بجای شعار دادن مانند ما تا حدود زیاد زندگی ما را بهتر کرد.پس بهتر است به جای شعار دادن و آرزوی امدن یک حکومت دیگر (که شاید بدتر از این حکومت باشد) قدری مسئولیت کارهای خود را بپذیریم. و بدانیم که هر ملتی شایسته همان حکومتی است که بر او حکمرانی میکند. در آخر خواندن کتاب"جامعه شناسی نخبه کشی" نوشته علی رضاقلی را به همه پیشنهاد میکنم.
تو که ايقدر شجاعی مرا بياد سربازان صدام می اندازی. صداميان هم می گفتن ما با خونمان با زنگيمان با «فداک ابی و امی مان» (یعنی پدر مادرم فدای تو کردن) از تو صدام محافظت می کنيم. ولی من یکی از همان سربازان را ديدم که چند روز بعد پوتين سرباز آمريکايی را با دست نوازش میکرد و التماس ... ولی دلخوش دار که ما اجازه نخواهيم داد تو به آن روز بیفتی. خواهرت. پروانه از تهران.
-- پروانه از تهران ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMمن هم طرفدار یک حکومت سکولار هستم. در عین حال تصورم این نیست که مردم بجان آمده چنین چیزی را میخواهند. علارغم تمام رنجی که بر ما روا داشتند، ولی خواهان آزادی در داشتن عقیده شخصی برای حکمرانان کنونی در نظام آینده هستم.
-- مریم ، Mar 24, 2008 در ساعت 08:33 PMاما این را هم نمیتوانم کتمان کنم که از لبخندهای ملیحِ فریبنده و وقیحانه ی خاتمی بیشتر از خنده های سادیستیِ"مهر ورزانه"ی احمدی نژاد که خودش را به راحتی لو میدهد متنفرم، گر چه هر دو ستون های محکم همین نظام اند.
من در ضمن تشکر از اين سايت زمانه که اين حرف پر محتوا را از همه حرف خاتمی که بی محتوا ست و شيره مالی و در لینک آمده تشکر می کنم. البته اگر ما به کنه مطلب خاتمی توجه کنيم چيزی نيست مگر اين ستون به ستون و فرج تا امام زمان. و چنانکه پروانه نوشته آقای خاتمی سرسپرده ی اسلام است و در نهايت ايران را برای اسلام می خواهد. وگر نه حتا ايشان اگر هم می خواست ايرانی مسلمان باشد لزومی نداشت تا اولا به قول اخوان ثالث تاج عرب بر سر داشته باشد و دوم اينکه اينهمه به سيد بودن خود افتخار کند که خب معنی سيد روشن است برای کسانی که داستان قادسيه را می دانند و ورود سربازان محمد و آيات قرآن که زنان غير مسلمان جزو غنايم جنگی هستند و الی آخر. اما روی سخن من البته با آن آقای بی نامی ست که از تکنولوژی اسلامی و پزشکی و چه و چه داد سخن داده و از جمله از همانند سازی هم سخن به ميان آورده. آخر دوست عزيز و بهتر از جان کی عالمان و دانشمندان غربی علمشان را علم مسيحی دانسته اند و خواهان جهانگیری بوده انده اند که حالا تو با دانشمندان ايرانی که خودشان هرگز نگفته اند که علمشان علم اسلامی ست می خواهی جهان را فتح کنی. و ديگر اينکه ای برادر تو از اخلاق و علو درجات انسان در اين حکومت سخن گفته ای بالای غريت رهبرت که خودش را غيرتمندترين آدم جهان می داند بگو که در محله خودت در روز چند زنای با محارم می شود، چند روسپی وجود دارد، چند دزد و کلاه بردار وجود دارد، چند رشوه بگير رشوه ده وجود دارد، در شهرداری محله تان برو ببين از شهردار تا دربان چه کسی حق حساب نمی گيرد، در کلانتری محله تان چه فسادی حاکم است، برو و ببين که در حوزه های علميه با بچه طلبه ها چه که نمی شود و آنگاه از مکتب انسانسازت سخن به ميان آر. من و ما ترا برادر خود می دانيم و حتا از آن بالا تر تو برادر ما هستی. چنانکه خودت نوشتی و پروانه هم نوشته تو حاضری خونت را و زندگيت را بدهی تا اين رژيم بماند ولی تو يادت باشد که اين رژيم صد در صد رفتنی ست و اما من و ما حاضريم زندگی و خون خود را بدهيم تا تو به روز سربازان صدام نيفتی. من و ما دوستت داريم.
-- رجب از تهران ، Mar 25, 2008 در ساعت 08:33 PMدرود بر تو رجب جان! مشكل اساسی امروز ما تنها حكومت دينی نيست، بلكه خود اسلام است كه از ريشه با فرهنگ ايرانی دشمن است. ميان خاتمی و احمدی نژاد فرقی نيست- هر دو دشمن ايران هستند. همان طور كه ميان علی ابن ابيطالب و عمر ابن خطاب، در دشمنی با ايران فرقی نبود. اگر يكبار هم كه شده نهج البلاغه خطب۱۴۶ را بخوانيد و بينيد كه چگونه علی به عمر در جنگ با پدران و مادران ما خط ميدهد. شما كه دشمنان اين سرزمين را مي پرستيد چگونه از اين رژيم ايراد مي گيريد؟!
-- حسين ، Mar 25, 2008 در ساعت 08:33 PMحسین جان من در اينکه علی و عمر هر دو دشمن خونين ما بودند به سرکار حق می دهم، ولی شما بايد به پدر و مادر زخمی و برادر زخمی تر و شستوشوی مغزی داده تر من و خودت بيشتر مهربانی انسانی داشته باشی. ولی نمی فهمم از کجا سرکار نتيجه گرفتی که من نهج ابلاغه را نخوانده ام! من البته بيش از يک بار خوانده ام و به سرکار پيشنهاد می کنم که يکبار ديگر آنرا بخوانی تا به زيرکی ايرانی پی ببری. اين کتاب که آنرا اخ القرآن ياد کرده اند شريف رضی حدود چهارصد سال پس از علی ابن ابی طالب نوشته است و او که يک ايرانی ست بخش عظیمی از خشونت اسلام و علی را در اين کتاب گرفته است. نوشته ای چنين ايرانی آنرا به علی نسبت دادن، به علی ای که در يک نصفه روز نهصد نفر را از دم تيغ اسلام و قرآن می گذراند به حق معجزه است. معجزه ی ايرانی! من به شما پيشنهاد می کنم به مقاله ای در اين مورد به قلم آیت الله محمدهادی معصومی توجه کنيد و به دوستان و آشنايان خود نيز توجه دهيد. آدرس آن اين است:
-- رجب از تهران ، Mar 25, 2008 در ساعت 08:33 PMhttp://www.mihan.net/96/mihan-96-16.htm
با سپاسگزاری از اين سايت که بساط گفتگو و روشنگری را برای ما فراهم آورده. و بله من واقعا ايرانی را با امراضش با خوبيهايش با بدیهایش با اسلام کريه اش با يهوديتش با زرتشتی هايش که يکشان را رژيم همين روز نوروز در اسپانيا جلوی پای عمو نوروز سربريد و هر روز و هر ساعت و از هزار و چهارصد و اندی پيش سر می برد با بهاييتيتش با همه ی اديانش دوست می دارم. و آنچه که مربوط به اسلام می شود من معتقدم که کسی را به خاطر بيماری نمی شود بدور انداخت، کشور ما را مردم ما را فرهنگ ما به زور شمشير بيمار کرده اند! شمشیر های آلوده! بايد با آنان مهربان بود.
اگر مسلمان واقعی باشیم همه چیز حل خواهد شدچیزی که آرزوی امام و رهبر فرزانه می باشد
-- bagher ، Mar 25, 2008 در ساعت 08:33 PMیادمان باشد شهدا از ما چه انتظاری دارند
جسارتن نکته ی نادرستی که در حرف های بعضی دوستان دیدم اینکه خاتمی رو دشمن می دونند چون که گفته مردم حق تغییر حکومت رو دارند، اما خودش این رو نمی خواد. مطمئنن خاتمی طرفدار تغییر حکومت در ایران نیست. خاتمی جزیی شده از قدرت، شرایط رو قبول کرده، در این سیستم سالها وزیر و رئیس جمهور و غیر، بوده. او فقط گفته که مردم این حق رو دارند. بعضی دوستان معترضند که این بابا چرا با تغییر حکومت موافق نیست و در جهت حرکت نکرد اون 8 سال، به هر حال او هم حق رای داره. دیدمون جامع تر باشه، دنبال "فوق بشر" می گردید؟ او هم آدمه و تحت فشار، قصد تبرعه ندارم، اما سیاست هست و بازی و محدودیت و بده بستان. خاتمی سیاست مدار بود، اون هم در این سیستم فاسدی، ما که بهش رای دادیم باور داشتیم فساد در این سیستم رو، پس در انتظار معجزه نشستن بی معناست. معجزه رو باید ساخت، به مرور...
-- من ، Mar 25, 2008 در ساعت 08:33 PMاين خانم پروانه هميشه باعث رونق فكر و استدلال در سايت شماست٠ من به شما و اين زن ايراني تپريك ميگويم
-- بدون نام ، Mar 26, 2008 در ساعت 08:33 PMسلام علیکم جمیعا،لطفا خواهرا در یک صف و برادرا در صف دیگر بایستند به امید خدا آقای خاتمی مجددا کاندید ریاست جمهوری خواهند شد و اینا همش سیا بازیه زنده باد احمدی نژاد
-- امیر ، Apr 9, 2008 در ساعت 08:33 PM