خانه > خبر اول > ورزش > دایی: من جای هیچکس را نگرفتهام | |||
دایی: من جای هیچکس را نگرفتهامعلی دایی مربی جدید تیم ملی فوتبال ایران در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار رادیو زمانه گفت علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال ایران تمامی شرایطش را پذیرفته است.
در پاسخ به سؤالی در مورد انتخاب دستیاران، دایی گفت: نام دستیارانم را تا زمانی که قطعی نشده نمیتوانم اعلام کنم ولی دو گزینه داخلی و دو گزینه خارجی را مد نظر دارم. علی دایی خبر تقاضای کمک توسط او از افشین قطبی، گزینه پیشین مربیگری برای تیم ملی، را رد کرد و گفت: چنین تقاضایی نکردهام. علی دایی پس از ماهها سردرگمی فدراسیون فوتبال ایران به عنوان مربی تیم ملی انتخاب شد. او که کاپیتان سابق تیم ملی ایران است و تیم سایپا را به قهرمانی رسانده، جوانترین سرمربی یک تیم ملی است. دایی همچنین با زدن ۱۰۹ گل، بهترین بازیکن قاره اسیا است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
Kheili "man" "man" yanee "man" ra Mow-rabi'e Mow-azam'e Footbal Beh-Nameed!! Mow-barak Baw-shad
-- Afshin ، Mar 6, 2008 در ساعت 01:58 PMدایی با زدن ۱۰۹ گل، نه تنها بهترین بازیکن قاره اسیا بوده بلكه آقاي گل جهاني نيز هست.
-- عيسي ، Mar 7, 2008 در ساعت 01:58 PMدايی افزود: به نظرم، من جای هيچکس را نگرفتهام و اگر خوب نگاه کنيد متوجه میشويد که جای خودم را گرفتهام. ... از همين گفتگو.
-- آرمان الف. ، Mar 7, 2008 در ساعت 01:58 PM..
بدون اينكه قصد مجادله داشته باشم، مايلم روي همين نكته تأكيد كنم كه علي دايي به واقع، جاي يك علي دايي را گرفته است. اما چگونه؟ ... فدراسيون فوتبال، غرق در ناكامي براي انتخاب يك مربي، در حالي كه به چند مربي، ورشكسته، و امتحان داده داخلي، پناه برده بود، سرانجام، در حركتي انتحاري علي دايي را به مربيگري انتخاب كرد. اين انتخاب دلايل خاص خودش را داشت: علي دايي، در حال حاضر سرشناسترين فوتباليست ايراني است. اگر اصرار چندماهه به بازيگري علي رغم ناآمادگي جسماني و فرميكش نبود كه تصور خودزني قهرمان را در ذهنهاي آشنا با اسطورههاي ايراني، بيدار ميكند، ميشد گفت علي دايي اسطوره فوتبال ايران است، اما ميدانيم كه چنين نيست. هنوز هيچ بازيكني جاي پرويز قليچخاني را نگرفته است. بگذريم ... فدراسيون با انتخاب دايي، كوشيده است تا تو دهني محكمي براي همهي انتقادها بر عملكرد گذشته و آينده آماده كند، حرفي نيست، روشن است كه مسئوليت شكست فوتبال ايران در بازيهاي پيش رو، به عهده علي دايي است، نه فدراسيون. در اينجا علي دايي پيشاپيش قرباني است. اما چگونه او جاي خودش را گرفته است؟ ... اگر علي دايي، چند صباحي ديرتر به اين جايگاه جلوس ميكرد، جايي كه نسل بازيكنان همسن و سال او، در تيم ملي نبودند، البته، ميتوانستيم به كارنامه مربيگري او خوشبين باشيم. دايي قرار نيست، دانش فوتبال را به تيم تزريق كند. او ميخواهد تجربههاي آموختهي خود از مربياني چون برانكو، چيرو، و ... به تيم تزريق كند. مگر آن مربيان خود چه نتايج درخشاني در تيم ملي گرفته بودند كه حالا دايي، با تزريق همان تجربهها، به مراتب بالاتري از آن نتايج چشم داشته باشد؟ ... در برنامه نود، وقتي از دايي انتقاد كردند كه مربيان آلماني و اروپايي چنين و چنان اند، برگشت گفت كه فوتبال ايران را با آنها مقايسه نكنيد. بسيار خوب، اگر قرار بر نفي چنين مقايسهاي باشد، چگونه ميتوان انتخاب دايي به مربيگري تيم ملي را در حالي كه فاقد تجربه كافي مربيگري است، با انتخاب كليزمان مقايسه كرد؟ آيا جز اين است كه دايي مربيگري خودش را با سابقه مربيگري، مربياني چون كليزمان در آلمان، پاسارلا در آرژانتين، دينوزف در ايتاليا، كرايف در هلند، و ... مقايسه ميكند و در ادامه چنان سوابقي است كه تصور ميكند چنين انتخابي انتخاب درستي بوده است؟ ... اما دايي جاي خودش را گرفته است. چون از همين حالا ميتوان ديد روزي كه را كه پس از باختهاي سنگين، و بدون توجيه، اعتبار آقاي علي دايي، زير گيوتين نقد احساسي روزنامهنگاران، چه حيثيتي براي او در مقام مربيگري باقي ميگذارد. دايي در حالي مربي فوتبال ملي نشد كه كلمنته و جرج كانديد اين انتخاب بودند، او در حالي به مربيگري رسيد كه كانديداهايي چون مايليكهن، و قلعهنويي، گزينههاي بديل او بودند. پس كلاس كار دايي را بايد در مقايسه با همين افراد مقايسه كرد نه با بديلهاي بزرگ بينالمللي. اي كاش، دايي كمي ديرتر به مربيگري ميرسيد. جاي او را كسي نميتوانست بگيرد، جز خود او . اكنون يك دايي، كمتجربه در جايگاه يك علي دايي آگاه و كهنهكار نشسته است، كه اعتبار او را به شدت تضعيف ميكند. آيا دايي ميتواند از شومي آيندهاي چنين عريان، از پيش قابل مشاهده، و فاجعهآميز بگريزد؟