تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

حمایت برخی هنرمندان از لیست اصلاح‌طلبان

شماری از هنرمندان و بازی‌گر ان سینما و تئاتر و اهالی فرهنگ در ایران با صدور اطلاعیه‌ای از لیست انتخاباتی جریان میانه‌رو و اصلاح‌طلب در انتخابات مجلس هشتم حمایت کردند.

به گزارش وب‌سایت "نوروز" ارگان اینترنتی حزب مشارکت، در این بیانیه آمده است: "شهروندان و هنرمندان ایرانمان اکنون به خوبی آگاهند که سختی‌ها و ناملایمات فرهنگی ایران زمین نیازمند تحولی اساسی در نگرش‌ها و بینش‌ها و اصلاح ساختارهای زیربنایی در مدیریت فرهنگی کشور است. یقین داریم این تغییرات تنها از مسیر مسالمت‌آمیز اصلاح طلبی و دموکراسی خواهی می‌گذرد، مسیری که امروز نقطه‌ی آغاز آن در حمایت از "یاران سید محمد خاتمی" رئیس جمهور فرهنگی ایران و نامزدهای ائتلاف اصلاح طلبان در ایران شروع خواهد شد."

متن کامل بیانیه را بخوانید

در این بیانیه همچنین تاکید شده است: "با آگاهی از تمامی رد صلاحیت‌ها، تنگ نظری‌ها و ایجاد محرومیت‌ها برای طیف وسیع اصلاح طلبی در کشور با رأی خود به نامزدهای ائتلاف اصلاح طلبان از تحول فراگیر آزادی‌های مدنی، توسعه فرهنگی و رشد اندیشه و فرهنگ در کشور خود حمایت می‌کنیم تا برگی به یادماندنی از تاریخ را با همدیگر ورق بزنیم."

به گزارش نوروز در پایان این بیانیه که هنرمندانی چون هدیه تهرانی- لیلا حاتمی- هانیه توسلی - پانته آ بهرام- باران کوثری-فرزانه کابلی - پگاه آهنگرانی - حمید فرخ نژاد - حبیب رضایی - علی مصفا آن را امضا کرده اند آمده است:

"رأی ما به منظور تأیید روند برگزاری انتخابات نیست ، اما برای اعلام وفاداری خویش به تفکر فرهنگ محور اصلاح طلبی است که آینده کشور را جز در گروی آن نمی دانیم."

انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در ایران بیست و چهارم اسفند برگزار خواهد شد. شورای نگهبان قانون اساسی بسیاری از نامزد‌های انتخاباتی اصلاح‌طلب را به علت آن‌چه که "عدم وفاداری به اصول انقلاب" عنوان کرد، از حضور در این دوره از انتخابات منع کرده است. این در حالی است که محمد خاتمی رییس‌جمهور سابق ایران روز گذشته تاکید کرد که اصلاح‌طلبان با "مظلومیت" در انتخابات شرکت خواهند کرد.

نظرهای خوانندگان

خانمها و آقايان محترم خب برويد رای بدهيد ديگر گفتن ندارد. شما حقله پايانی کسانی هستيد که بيست نه سال است به جنگ به تروريسم، به اعدام به شلاق به سنگسار به دست بريدن به پا بريدان به چشم در آوردن با تبعيض مذهبی به تبعيض جنسيتی و...رای داده اند. به ما مربوط نیست اگر شما می خواهید باز هم به این ارزشها رای بدهید. من هم به نوبه ی خودم فیم و هنر شما را تحریم می کنم و از ایرانیان خواهانم که چنین کنند. نوروزتان شادکام.

-- بدون نام ، Mar 9, 2008 در ساعت 01:40 PM

آیا "تحولی اساسی در نگرش‌ها و بینش‌ها و اصلاح ساختارهای زیربنایی در مدیریت فرهنگی کشور" با داشتن اقلیتی بسیار محدود در مجلس و با دولتی ایننچنینی و شورای نگهبانی و رهبری آنچنانی ممکن است؟!
آیا تحولات ساختاری با رییس جمهوری 24 میلیونی و مجلسی با اکثریتی چونان قاطع از اصلاح طلبان ممکن شد که حالا بشود؟!
برگزارکنندگان انتخابات نیز چنان غیر قابل اعتماد هستند که خود امضاکنندگان بیانیه می گویند:" "رأی ما به منظور تأیید روند برگزاری انتخابات نیست"!
پس چرا این پدیده را انتخابات بدانیم و خود را آلوده آن کنیم؟!

-- هاتف ، Mar 9, 2008 در ساعت 01:40 PM

من با این هنرمندان موافقم و این را برای آنهایی می نویسم که انتخابات را تحریم می کنند:
رای دادن حق هر فردی است. اگر نمی خواهید از آن اسفتاده کنید شجاعت خاصی به خرج ندادید.

اگر کسی به فرایند انتخابات ناعادلانه مهندسی شده اعتراض دارد باید به آن اعتراض کند اما رای ندادن اسمش اعتراض نیست، "سکوت" است.

اگر راه دیگری جز سکوت دارید، پیش گیرید، دیگر این همه هیاهو و تشویق برای رای ندادن لازم نیست. چون هنری خاصی نمی کنید.

-- Ramin ، Mar 10, 2008 در ساعت 01:40 PM

اگر به رسمیت شناختن این خیمه شب بازی به عنوان انتخابات هنر و شجاعت است، ما ترجیح می دهیم بی هنر و بزدل باشیم نه هنرمند و شجاع.
در ضمن اگر رای ندادن اسمش اعتراض نیست، آیا شرکت در فریضه دینی انتخابات و مشت محکم به دشمنان انقلاب زدن و قلب مقام معظم رهبری را شاد کردن اعتراض است؟!!!

-- هاتف ، Mar 10, 2008 در ساعت 01:40 PM

چه کسی جرات نفس کشيدن دارد تا چه برسد به های و هو. آقای محترم رای ندادنی که همه گير و گسترده شد بلای جان حکومتی ست که حتا به زنان و مردان اين سرزمين باسابقه ی تمدنی چندين هزار ساله اجازه ی انتخاب لباس هم نمی دهد. در اين حکومت اسلام ناب که بيست نه سال است که جنازه می آورند، که بيست و نه است که در ملاء عام اعدام می کنند، شلاق می زنند، با قيچی برقی دست می برند و چشم در می آورند... و آن زنی را بياد بياوريد که بالای دار در جنوب شهر تهران جان کندش بيشتر از سيزده دقيقه طول کشيد و مردم را چنان منقلب کرد که چند نفر استفراغ کردند!!! و آنها که از صافی ولايت مطلقه ی فقيه گذشتند همگی با اين کارها موافقند. فقط گاهی در ميان آنان کسانی هستند که معتقدند اين کارها بايد در خلوت زندانهای بی شمار حکومت دين محمد باشد تا زنندگی آن از ديده ها پنهان شود. متاسفانه اين حکومت قابليت اصلاح را ندارد. ضديت با اصلاحطلبی در خود اين حکومت در خود اين دين و در خود اين قرآن و در خود آن پيامبر است. اگر قابليت اصلاح در آن بود با زندگی و حتا مرگ حلاجها با مرگ ابن مقفع ها بامرگ سهروردی ها و هزاران ديگر و مليونهای بی نشان ديگر، و امروز با بودن اينهمه انديشمند زجرکـٌش شده با وجود کسی که از خودشان هم بوده و هست مثل سروش اصلاح می شد. برای همين ضديت بی مهار و سرکش و خشن و حتا وحشی اين مکتب است که آنرا ياری فهميدن چيز ديگری مگر زور نيست که نيست. آقای رامين شما ما رابه داد و فرياد و هياهو متهم می کنيد درحالی که ما حتا يک صفحه روزنامه، حتا يک دقيقه راديو يک ثانه تلويزيون و حتا اجازه ی پخش يک تراکت را هم نداريم. من هم در اينجا همانند دوستم«بی نام» که به مردم ايران هشدار داد اعلام می کنم که انتخابات و حتا دور صندوقهای رای رفتن مگر برای اعتراض يعنی انتخاب و رای دادن به ادامه بيست و نه سال اعدام و به عنوان يک زن اعلام می کنم که شرکت در اين انتخابات يعنی رای دادن به ازاله ی بکارت دخترکان ده يازده ساله قبل از اعدام از اول انقلاب و خصوصا در سالهای دهه ی شصت و تا به امروز، رای دادن به بيست و نه سال وضعيت فوق العاده، به دست بريدن، به پابريدن به تفتيش عقايد به نا امنی به حکومت نظامی به حکومت بسيجی به حکومت پاسداران به حکومت ملايان و به آنچه که به صورت شکنجه بيست چهارته در اين بيست و نه سال اعمال شده و می شود. آری آقای رامين بايد کسی پيدا شود و داستان اين بيست نه سال نه حتا سکوت و نه حتا حفقان بلکه اين بيست و نه سال خفگی ما را بنويسد و شما ما را به داد و بيداد متهم می کنيد. من هم اعلام می کنم که به عنوان يک فرد هنر و فيلم اين هنرمندان را تحريم می کنم و اميدوارم کسی نرود فيلم و هنر اين هنرمندان را ببيند. واقعا شما مملکت ما را ببيند که سينما گرش فتوای ارتداد و کفر می دهد. مجيد مجيدی که در سينماگری هم چندان سينما گر نيست و با آنهمه بودجه ی هنگفت حالا برای چاپلوسی فتوای کفر بر عليه سروش که از خودشان بوده و انقلاب فرهنگی را به فتوای او انجام داده اند حالا يک «««هنرمند»»» يک فيلمساز فتوای کفرش را می دهد و فتوای کفر يعنی فتوای قتل. و من از سکوت سينما گران و هنرمندان ايران در برابر اين رزالت شگفت زده و مات و مبهوتم. معصومه از تهران

-- معصومه ، Mar 10, 2008 در ساعت 01:40 PM

بهترين و تنها راه نجات اين ملت از طريق اصلاحات و حركت هاي تدريجي و حتي حداقلي ممكن مي شود.
افراد و گروه هاي مختلفي كه طي دوره هاي گوناگون با تكفير و تقبيح و تحريم و با در خانه نشستن و اعتراضات آنچناني كردن، همواره از استراتژي " هيچ كاري نكردن"را پيش برده اندهيچ حقي برگردن سعادت اين ملت ندارند.
براي من شركت در انتخابات ، حتي باوجود اينكه وقتي در صدا و سيما دعوت به آن مي شوم سرشار از نفرت و اشمئزاز مي شوم، قدمي كوچك و بدور از احساسات گرايي در جهت انتخاب كساني است كه شايد و تنها شايد به حركت آزادي خواهانه اين ملت كمك نمايند.

-- بدون نام ، Mar 10, 2008 در ساعت 01:40 PM

از تمام این هنرمندان ممنونم که بالاخره فهمیدن که با رای خودشان کوچک ترین کاری که می کنن این است که حداقل دیگر فیلم های خود راسانسور شده نمی بینند .
در زمان خاتمی سانسور هیچ وقت به این اندازه نبوده ! پس به این دلیل ودلیل های بیشمار دیگر ما به اصلاح طلبها رای می دهیم .

-- بدون نام ، Mar 10, 2008 در ساعت 01:40 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)