رادیو زمانه

تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۸۶

تحصن دانشجویان شیراز وارد روز چهارم شد

تحصن دانشجويان دانشگاه شيراز که خواستار استعفای رییس این دانشگاه هستند، وارد چهارمین روز خود شد.

این اعتصاب که از روز یکشنبه آغاز شده است، با درخواست استعفای رئیس دانشگاه و مجموعه دیگری از خواست‌های صنفی و رفاهی ادامه دارد. دانشجویان در طول سه روز اعتراض خود، با راهپیمایی در میدان ارم شیراز، اشغال دفتر ریاست دانشگاه و تحصن در ساختمان ریاست، بر خواست‌های خود پافشاری کرده و همچنین خواهان حمایت دانشجویان سایر دانشگاه‌های ایران از اعتراض‌های خود شده‌اند.

براساس گزارش منابع نزدیک به جنبش دانشجویی در ایران، اين دانشجويان به طور مشخص خواهان استعفاي "صادقي" رئيس دانشگاه شيراز، توقف اخراج دانشجويان از خوابگاه‌ها، جمع‌آوري دوربين‌هاي مداربسته در سطح دانشگاه، توزيع غذا در روزهاي تعطيل و افزايش كيفيت آن، بهبود وضع حمل و نقل و برداشته شدن فشار از نشریات دانشجویی هستند. آنان اعلام کرده‌اند تا استعفاي رئيس دانشگاه شيراز به تحصن خود در روزهاي آينده ادامه خواهند داد.

به گزارش وب‌سایت " آزادی و برابری" روز گذشته به منظور حل وفصل این مسئله،" شورای تامین استان تشکیل جلسه داده است." براساس گزارش وب‌سایت مزبور، دانشجویان همچنین متن نامه‌ای را خواندند که با تعداد زیادی امضا از وزیرعلوم درخواست شده است تا با کناری "صادقی" موافقت کند.

۹ ماه پیش از این رییس دانشگاه در تحصن ۳ روزه‌ دانشجویان قول داده بود که هر ماه در بین دانشجویان حاضر شود تا به مشکلات دانشجویان رسیدگی نماید، اما تاکنون به قول خود عمل نکرده است.

"صادقی" هم‌زمان سخنگوی هیات نظارت بر انتخابات استان فارس است.

نظرهای خوانندگان

جالب است که در دانشگاه شیراز به این دانشجویان گفته اند چون صدای امریکا و دیگر شبکه ها در مورد شما گزارش پخش کرده شما طرفدار اجنبی هستید .
این اقایون انگار یادشان رفت که اول انقلاب همین صدای امریکا و بی بی سی و صدای المان و فرانسه وتلوزیون هاو شبکه های خارجی مادام از اقای خمینی و دیگر اقایون مصاحبه و گزارش پخش می کردند چطور آن موقع این اقایون این حمایت های بی دریغ را نمی گویند حالا که دانشجویان فریاد حق طلبی دارند اینجور در موردشان شایعه پراکنی می کنند ؟

-- نادر ، Feb 28, 2008 در ساعت 04:02 PM

اميدوارم اين دانشجويان پاينده و موفق باشند. احتمالا" مسئولان منتظر تعطيلات عيد هستند كه غائله را بخوابانند. دانشجويان بايد هوشيار باشند و با برنامه عمل كنند.

-- بدون نام ، Feb 28, 2008 در ساعت 04:02 PM

نمي‌شود كه هر فرد معترضي را به اين كشور و‌ آن كشور مرتبط ساخت. بايد منابع اعتراضات را شناخت و حل مشكل نمود. تا آنجا كه من از نزديك آقاي دكتر صادقي را مي‌شناسم ايشان توانايي حل مشكلات و انجام مديريت يك دانشگاه در سطح دانشگاه شيراز ندارد. ايشان و همكارانش يك ديد اطلاعاتي دارند و گمان مي‌كنند كه دانشگاه شيراز يك پادگان نظامي است.

-- بابك ، Feb 28, 2008 در ساعت 04:02 PM

با سلام .خواسته های دانشجویی باید از طریق شورای صنفی حل شود نه جبهه اصلاح طلب .چون ارتباطی بین خواسته دانشجویی و سیاست وجود ندارد .

-- سید محمد موسوی شیرازی ، Mar 3, 2008 در ساعت 04:02 PM

با سلام .خواسته های دانشجویی باید از طریق شورای صنفی حل شود نه جبهه اصلاح طلب .چون ارتباطی بین خواسته دانشجویی و سیاست وجود ندارد .

-- سید محمد موسوی شیرازی ، Mar 3, 2008 در ساعت 04:02 PM

اگر مسئله صنفی بود ربطی به استعفای دکتر صادقی نداشت.یه عده که من نمیدونم از کجا دارن خط میگیرن بعضی از دانشجوها رو از کار و زندگی و درس باز کردن و وسیله ای برای رسیدن به مقاصد سیاسیشون قرار دادن.هوشیار باشید.....

-- سروش ، Mar 4, 2008 در ساعت 04:02 PM

bazar daneshjoyan dorost ast sadeghi lyaghat nadarad

-- یدالله صیدی ، Mar 4, 2008 در ساعت 04:02 PM

اگر انسان لحظه ای بیاندیشد هیچگاه دچار جو زدگی و کارهای نادرستی که عواقب ان خدا می داند تاکجا کشیده خواهد شد نمی شود. واز دوستان خواهشمندم بیشتر بیاندیشند.

-- احمد قاسمی ، Mar 4, 2008 در ساعت 04:02 PM

سلام
(البته در این صحبتها سعی میکنم بی طرف
باشم)
با فرض این که تحصن کاملا صنفی باشه و هدف مطالبات صنفی و نه تحصن!
چون برداشتهای حاصل ازاین تحصن( ونه صرفا واقعیت )میتونه سیاسی باشه پس پاسخ به این تحصن و این مطالبات نیز سیاسی جلوه میکنه .پس نمیشه واقعا توی این جو فقط و فقط به خواسته صنفی رسید(با نزیک بودن انتخابات و.....)پس این خواسته صنفی دانشجو هست که قربانی میشه
امیدوارم بتونید با دید فرا دانشگاهی به اون نگاه کنید
یا علی

-- سعید ، Mar 5, 2008 در ساعت 04:02 PM

بسمی نعالی
بیانیه ای از جنس نور
این بیانیه ما شهدای گمنام در جواب درددل برادر عزیزمان محمد است.ببخشید ساده می نویسیم آخه ما وقت نکردیم بریم دانشگاه اون زمان ما رفتیم پیش دانشگاهی(جنگ) تا امروز عزیزانی چون شما آسوده بیائید دانشگاه ، بگذریم محمد جان درد دلت را شنیدیم ، فهمیدیم که تو هم دلتنگ هستی اونم واسه مسافت طولانی 24 ساعته از شیراز تا شهرستانت ، فهمیدیم که شدید نگران درس و نمراتت هستی یا شایدم بیکاری بعد از تحصیل و شایدم خیلی چیزای دیگه حتی می دونیم دلت گرفته بود چون دوستانت تو دانشگاه با تجمع ها و بیانیه های مختلف و گاها تعصبی با هم زد و خورد پیدا کردند آنقدر که سود جویان دارند رو شان و شخصیت دوستانت یکه تازی می کنند حتی شنیدیم که خیلی ناراحت شدی و دلت شکسته که چرا بعضی از اونا (از سر جوانی)به حضور ما تو دانشگاهتون ایراد گرفتند و... اما جوابی بهتروآرامش بخش تر از این نمی تونیم بهت بگیم : الا بذکر ا... تطمئن القلوب راستی یکی از بچه ها گفت بهت بگم با اینکه 25 سال سن داری اما خیلی بچه ای آخه مرد مومن اینها اگه باعث دلتنگی و غم و غصه است پس این چیزایی که می خوام برات بگم که درد دل ماست و کمر ما رو داره می شکنه، چی باید اسم بگذاریم، دلت و بده به ما و خوب گوش کن :
تا حالا شده پدر،مادر،همسر یا بچه ای رو تصور کنی که منتظر عزیزشه که 19 ساله خبری ازش نداره وهنوزم امید به دیدنش داره با اینکه نباید داشته باشه حالا تو دلت از ندیدن این چندروزشون گرفته. تا حالا شده مادرت و سر نماز ببینی واسه دیدن تو داره اشک می ریزه اما تو هی صداش بزنی بگی مادر من اینجام پیشتم اما نشنوه، یا بابات رو که دست به کمرگرفته و حسرت نداشتن عصای دستش که تو باشی و بخوره اما نتونی دستشو بگیری یا همسری که چند ماهی از عقدش نگذشته بوده که تو رفتی و دیگه نیومدی رو ببینی که چه جوری به پات نشسته یا بچه ای که هنوز تو مدرسه تا جلسه اولیاء می شه اشک تو چشماش حلقه می زنه که کاش تو ی پدر می بودی ،تازه نمی خوام اونجایی رو بگم که با چه حسرتی به بچه ای که دست تو دست باباشه و داره می آد مدرسه، نگاه می کنه یا اگه دختر باشی اینو بهتر می دونی دخترا عشق باباشونن اونوقت دختری رو ببینی تو بغل باباش داره خودشو لوس می کنه و تو حتی چهره بابا هم یادت نمی آد که حتی خودتو تو خیال واسش لوس کنی تازه این که چیزی نیست اون وقتی رو به خاطر بیار که مادر پدرت با چه حسرتی تو چشم اونایی که دارن می رن خواستگاری واسه بچه هاشون نگاه می کنن و تو هم ببینی و هیچکاری از دستت برنیاد یا فکر کن خودت بخوای بری خواستگاری اما یک عدم پشتگرمی همرات باشه آخه یتیمی، یا دختر باشی و بخوان بیان خواستگاریت اما کجاست اون بابای مهربونی که وقتی می خوای مشورت کنی بشینه با جون و دل به حرفات گوش بده یا تو عقد که می خوای ازش اجازه بگیری کجاست که با مهربانی سری تکون بده اما تو چشاش اشک باشه ،هرچند بابا هست اما کو چشم بصیرت، دلِ منِ بابا اونجا خونِ ،یا اون موقعی که تو مراسم عروسی داری به مهمونات خوش آمد می گی کجاست اون بابای با صلابتی که سایه اش را رو سرت حس کنی و پابه پات همرات باشه،اینا درده، اینا غصه است محمد جان ، دیگه از کجا بگم ازجشن فارغ التحصیلی که بابات نباشه تا دستشو ببوسی و از بابت زحمتهاش تشکر کنی و... محمد به دوستانت بگو یکی از دلایل شکست دشمنمون دلِ شکسته این بچه های کوچک زجر کشیده بود ، اونوقت شماچه جور دلتون اومد توتحصن شیشه ها رو روسربابایی که بچه اش دوست داره چهره خندون نه خونینش ببینه خورد کنید یا قفسه سینه ای رو بشکنید که آغوشیه واسه یه دختر بچه منتظر ، بچه ها بترسید از اشک اون بچه، نذارید اشک اون بچه و بچه ها دامن شما و دوستانتون رو بگیره و اینو بدونید هر کاری که برای رضای واقعی خدا باشه نه ظلم به غیر ،روزی به ثمر می شینه اما اگه طعمه ای شدید واسه پست فطرتها با دندانهای تیز اونوقت ... راستی به اون برادر و خواهر دوست داشتنی ناراضی از حضور ما هم بگو بخدا ما رو اجباری آوردن آخه بقول بچه هااگه تو یک مزار شهدا توی شهر بودیم حداقل هر جمعه کلی از تنهایی درمی اومدیم.این همراهای 15 و 17 ساله ما وقتی شنیدن می خوان بیارنمون دانشگاه شیراز ، اول خیلی خوشحال شدن آخه اونا تو جنگ یکی از آرزوهاشون تامین آزادی مشروع دوستاشون و رفاهشون واسه ادامه تحصیل تو دانشگاهها بود، روزی که وارد دانشگاه شدیم اشک شوق ریختن که دیدن جوانان هموطنشون دارند بدون تهدیدات خارجی و استعمار هرچند باتحریم و سختی درس می خونند . تازه فهمیدیم تحصن هم شده هرچند، چندتایی واسه مقاصد سیاسی نه صنفی اومده بودن اما خیلی ها واسه مشکلات صنفی تجمع کرده بودند. بچه ها نگران شدند اما واقعیت اینه با هوشمندی و زیرکی مومنانه خیلی از مسائل بدون سوءاستفاده اراذل حل می شه ما هم واستون دعا کردیم اما یکی از بچه ها کمی دلگیر شد گفته بهتون بگم اگه پیکر ما قابل شناسایی بود خودمون به شدت دوست داشتیم بریم شهرامون پیش خانواده، مطمئنا اونا هم دیگه حسرت جنازه یا استخوان یوسف هاشونُ نمی خوردن ما رو هم رو سرشون می گذاشتند هم از غریبی در می اومدیم تازه گفته بهتون بگم تو پیش دانشگاهی ما جز درس عشق و ایثارو شهامت،احسان و مهمان نوازی هم بود ولی حالا یک جورایی از دانشجونشدنمون زیادم ناراحت نیستیم!!!؟؟؟؟؟اما اینجا غریبی رو بیشتر از قبل داریم احساس می کنیم قربون امام رضا(ع)برم به ایشان هم که دور از وطن ، با اینکه پیکرمطهرشون رو آقازاده و اصحاب، با اطلاع از نحوه و مکان شهادت دفن کردند و با اونهمه زائری که با راز و نیاز و عشق می آن پابوسی و با افتخاری که مشهدی ها به وجودآقا، تو شهرشون می کنند هم می گن غریب ، ماهم اینجا تو خاک خودمون احساس غریبی می کنیم. بگذریم به دوستانت بگو ما عاشق شما بودیم و هستیم حتی با تحصن های عاقلانه و زیرکانتون که دست اراذل رو از سوءاستفاده از تحصنتون کوتاه کنه اما تو رو خدا نذارید خونمون هدر بره نذارید یوسف زهرا(س) قلبش جریحه دار شه بدونید ما همیشه با شمائیم. بی مزد بود و منت هرخدمتی که کردم یارب مباد کس را مخدوم بی عنایت
دوستان عزیز من محمد کرمی دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی هسته ای می باشم. خود را معرفی کردم تا بگویم از کسی جز خدا نمی ترسم هیچ وابستگی به حزب و گروهی ندارم و همه را برادر و خواهر م می دانم و نگرانتان می باشم علی الخصوص از وقتی شنیدم عده ای سوءاستفاده گرازتحصن قصد تسویه حسابهای شخصی خود را دارند ومارا بازیچه دست خود قرارداده اند اگر انتقادیا پیشنهادی دارید منتظر انتقادات منصفانه شما- با تلفن نه با نما یا ندن شخصیت بعضی بر روی برگه ها- هستم. التماس دعا 09352274525

-- محمد ، Mar 5, 2008 در ساعت 04:02 PM

تو این مسایل هر دو طرف می بایست درست عمل می کردند اگه دانشجوها زودتر جواب می گرفتند شاید مشکل به اینجا کشیده نمیشد

-- بدون نام ، Mar 7, 2008 در ساعت 04:02 PM

تو این مسایل هر دو طرف می بایست درست عمل می کردند اگه دانشجوها زودتر جواب می گرفتند شاید مشکل به اینجا کشیده نمیشد

-- بدون نام ، Mar 7, 2008 در ساعت 04:02 PM