تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

چکیده سرمقاله‌های مطبوعات

منشور آزادي اقتصادي
سرمقاله امروز روزنامه قدس در مورد مباحث اقتصادی و به قلم موسی غنی‌نژاد نوشته شده است.

غنی‌نژاد معتقد است، بسیاری از مواد لایحه اصل44 قانون اساسی"با وجود تأكيدهاي آن بر واگذاري مالكيت‌هاي دولتي به بخش‌هاي غيردولتي، همچنان اسارت اقتصاد ملي را در چنگ اقتدار حكومتي تداوم خواهد بخشيد."

این اقتصاددان در بخش دیگری از یادداشت خود در خصوص مواد اصل44 می‌نویسد:" نزديك به نصف كل ماده‌هاي قانوني اين لايحه يعني 42ماده، به موضوع تسهيل رقابت و منع انحصار اختصاص دارد. روح حاكم بر اكثريت مواد اين فصل، كنترل پليسي بنگاه‌ها براي ممانعت از ايجاد انحصار است و در مواردي به صراحت در تضاد با حقوق مالكيت فردي و آزادي‌هاي مصرح در قانون اساسي قرار دارد."

درپایان، سرمقاله‌نویس این روزنامه پیشنهاد کرده است:" لايحه فعلي كه اكنون نيز مورد مناقشه مجلس و شوراي‌نگهبان قرار گرفته و به مجمع تشخيص مصلحت سپرده شده، با عنايت به اين نكات جديد به طور كلي كنار گذاشته شود و لايحه جديدي با تكيه بر رئوس اصلي ابلاغيه سياستهاي كلي رهبر معظم انقلاب، با انشاي حقوقي در چند ماده كوتاه و روشن با تأكيد بر مقررات زدايي و آزادسازي اقتصادي تنظيم گردد."

"نمايش دادن رقابت و حذف رقيب اصلي"
روزنامه مردم‌سالاری در سرمقاله‌ امروز خود به مساله "سهم‌خواهی" درجبهه محافظه‌کاران پرداخته است.

مردم‌سالاری، جریان محافظه‌کاری در آستانه انتخابات را دچار تشکیک و اختلاف دانسته و می‌نویسد:" تشديد اختلاف‌ها در جريان اصول‌گرايي ناشي از اطمينان اين جريان به عدم بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه انتخابات پس از ردصلاحيت جمعي از کانديداهاي اصلاح‌طلبان در هيات‌هاي اجرايي است."

سرمقاله‌نویس این روزنامه در تشریح یک تاکتیک احتمالی محافظه‌کاران در برابر ردصلاحیت اصلاح‌طلبان، می‌آورد:"جناح‌بندي نه‌چندان دقيق و تئوريزه نشده ميان اصول‌گرايان مي‌تواند تمهيدي براي انحراف اذهان ردصلاحيت‌هاي نامعمول اصلاح‌طلبان و حذف آن‌ها باشد و از سويي حضور دو گروه - هرچند که از يک جريان باشند- در انتخابات به آن پرستيژ رقابتي مي‌دهد."

"مجلس آرام يا حاشيه نشين!؟"
روزنامه آفتاب‌یزد در سرمقاله امروز خود بر ضرورت نقد عملکرد مجلس هفتم اشاره کرده و می‌نویسد:" رسانه‌ها وظيفه دارند ارزيابي خود نسبت بـه مـوفقيت‌ها و ناكامي‌هاي مجلس هفتم در زمينه قانونگذاري و نظارت را با ملت در ميان بگذارند."

این روزنامه در رد ادعای برخی از نمایندگان مجلس هفتم در توفیق اجرای بسیاری از طرح‌های کلان کشوری درچهارسال گذشته، می‌آورد:"نظام هماهنگ در بلاتكليفي كامل به سر مي‌برد... . وضعيت تثبيت قيمت‌ها نيز براي اكثر مردم آشكار است و در مورد كاهش يا افزايش نرخ واقعي سود بانكي هم در ميان نمايندگان مجلس اختلاف نظر وجود دارد."

روزنامه آفتاب یزد در بخش دیگری از سرمقاله خود، ضمن انتقاد از "اهمال در وظایف نظارتی مجلس" بر نهاد‌های دولتی می‌نویسد:" ظاهراً عده‌‌اي ازنمايندگان مجلس در همه موارد فوق از حقوق خود عبور كردند تا امروز بتوانند آرامش مـجلـس هـفـتم را بـه رخ رقـيب بكشند. اما آيا مردم از مـجلـس خـود انـتـظـار چـنين آرامشي را دارند؟ آيا نمايندگاني كه اصرار بر آرامش، آن‌ها را به حاشيه نشيناني كم اثر در برخي تحولات مهم داخلي و خارجي تبديل كرده است، با شعار حل مشكلات اقتصادي وارد مجلس شدند يا تنها وعده آن‌ها، آرامش در تريبون مجلس بود؟"

انقلاب و تاج و باج
روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود به بهانه فرارسیدن 12 بهمن سالروز ورود آیت‌الله خمینی به ایران و در تشریح شرایط ایران در سال‌های پیش از انقلاب 57 می‌نویسد:" شاه مملكت از مردم ايران به عنوان «مواد خام حكومت» ياد مي‌كرد و مي گفت: «توده‌هاي مردم مثل مواد خام هستند كه حكومت مي‌تواند هرطور خواست، آن‌ها را شكل دهد»"

این روزنامه با تاکید بر این نکته که دشمنان برداشت نادرستی از حکومت اسلامی ایران دارد، می‌آورد:" دشمنان، «انقلاب اسلامي» را نشناخته‌اند و غافلند از اين كه اين انقلابي نيست كه هدفش تاج گيري و باج‌گيري و صرف تغيير صوري نوع حكومت و حاكمان باشد، بلكه اين انقلاب ادامه رسالت انبياء(عليهم السلام) {است}."
این روزنامه در پایان نتیجه گرفته است:" رابطه ميان مردم و انقلاب اسلامي يك رابطه ناگسستني و جدايي ناپذير است. شعارها و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي منطبق بر مصالح ملك و ملت ايران است... مردم ايران...پاي انقلاب خود ايستاده‌اند."

نظرهای خوانندگان

لعنت به شیطان
سخنگوی قوه‌ی قضائیه فرموده‌اند ابراهیم لطف‌اللهی، دانشجوی سنندجی خود را در سلول حلق‌آویز کرده. اگر یک لاتِ بی‌سر و پا این حرف را می‌زد آدم باور نمی‌کرد. سخنگوی قوه‌ی قضائیه آن هم در یک حکومت اسلامی از من و شما که نترسد از خدا می‌ترسد. لابد این دانشجو خودش را حلق آویز کرده. از دانشجو جماعت هر چه بگویی بر می‌آید. مخصوصاً که کرد هم باشد.

احتمالاً داشته توی سلولش قدم می‌زده چشمش می‌افتد به یکی از این نردبانهای تاشو. آن را وسط سلول باز می‌کند، می‌رود بالا، از وسط شال کردی اش یک قلاب در می‌آورد، آنرا پیچ می‌کند به سقف. بعد می‌آید پایین توی کمد سلول می‌گردد یک طناب ساخت ژاپن پیدا می‌کند، آن را دور حلقه محکم می‌بندد، از آنجا به بعد یک صندلی لازم بوده که توی سلول پیدا نمی‌کند. مجبور می‌شود مبل را بکشد آن وسط. یکی دو بار خودش را آویزان می‌کند ولی هر چه لگد می‌زند مبل نمی‌افتد. می‌آید پایین، رب اشرح لی صدری را می‌خواند. کمی قدم می‌زند و بعد خنده‌اش می‌گیرد. مبل را می‌گذارد سر جایش، همان نردبان را می‌آورد. یک لگد که می‌زند نردبان آلمینیومی گرمبی می‌افتد زمین. مسوولین و نگهبانان فکر می‌کنند زلزله شده. مشغول خواندن نماز خوف می‌شوند. یکی از آنها همینطوری از روی عطوفت اسلامی می‌گوید بروم ببینم این بنده خدا نماز خوفش را خوانده یا نه، که می‌بیند کار از خوف گذشته.

-- امید ، Feb 2, 2008 در ساعت 07:50 AM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)