تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

چکیده سرمقاله روزنامه‌های ایران

چند نفر دیگر هم استعفا دهند!
روزنامه آفتاب یزد سرمقاله امروز خود با اشاره به مطالبات معلمان از دولت که یکی از دلایل استعفای فرشیدی از وزارت بود، به سخنان رییس کمیسیون آموزش و پرورش در خصوص نا کارآمدی دولت در زمینه پرداخت مطالبات فرهنگیان پرداخته و می نویسد: "دقیقا یک هفته بعد از اظهارات اعتراض‌آمیز رئیس کمیسیون آموزش و پرورش مجلس، سرپرست جدید وزارت آموزش و پرورش که از یاران نزدیک احمدی‌نژاد است ، با قاطعیت از با پرداخت 1100 میلیارد تومان از مطالبات معوقه فرهنگیان طی یک ماه آینده خبرداد. این سخن که در صورت اجرا، خوشحالی معلمان شریف و زحمتکش را به دنبال خواهد داشت، در واقع مهر تاییدی بود بر سخنان رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و نشان می‌داد علم عدم پرداخت مطالبات معوق فرهنگیان، تضییقات مالی نبوده است بلکه عدم تمایل دولت برای همکاری با آموزش و پرورش و یا به ادعای دکتر عباسپور "عدم حساسیت دولت برای جبران کسری‌های آموزش و پرورش در زمان مدیریت فرشیدی" عامل اصلی عدم اقدام در این مورد بوده است. با توجه به اینکه با گذشته یک هفته از ادعاهای صریح رئیس کمیسیون آموزش مجلس، هیچ یک از مسئولان دولتی، سخنان عباسپور را تکذیب یا توجیه نکرده‌اند، قاعدتا باید آن را خبر موثقی تلقی کرد که مسئولان دولتی هم آن را قبول دارند. چه بهتر که مسئول ناکامی‌ها - و یا ان‌شاء‌الله پیروزیها - افراد مشخصی باشند که مردم آنها را می‌شناسند. اگر این کار انجام شود ضمن رفع احتمالی بعضی معضلات مقطعی مردم، در پایان دوره مسئولیت دولت نهم، مردم به راحتی تشخیص خواهند داد که جایزه موفقیت‌ها یا مجازات‌ها ناکامیها به چه کسانی تعلق دارد!"

آمریکا تلاش ناکام
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله روز سه شنبه خود با اشاره به سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه که از نگاه نویسنده این روزنامه "تلاشی است در جهت سرپوش گذاشتن بر خطر اسرائیل در خاورمیانه" می نویسد: وی ماموریت داشت ایران را « خطر اصلی » برای منطقه معرفی نماید و بر" خطر اسرائیل" سرپوش بگذارد. اما هرچه بیشتر در این مقوله تلاش کرد کمتر نتیجه گرفت .هرچند مخاطبان رابرت گیتس در اجلاس امنیتی بحرین و در دیدارهای فشرده ای که وی در این سفر داشت هم پیمانان آمریکا در منطقه بوده اند لکن وی در هیچ یک از دیدارهای خود نتوانست حرفهای خود را جا بیندازد و شاهد همراهی اعراب منطقه با شیطنت های آمریکا باشد.

این روزنامه در ادامه سرمقاله خود با اشاره به واکنش اعراب به تلاش های گیتس می نویسد: "پاسخ کشورهای عرب به وزیر دفاع آمریکا عموما مبتنی بر این واقعیت بوده است که فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران برای آنها نگران کننده نیست و آنها نمی پذیرند که ایران "خطر " باشد و خطر رژیم صهیونیستی به فراموشی سپرده شود. این پدیده نشان می دهد که اثرگذاری مواضع واشنگتن نزد کشورهای عرب منطقه دچار ابهام شده و در شرایط کنونی آمریکا نمی تواند چشم انداز روشنی از مقبولیت مواضعش نزد کشورهای عرب را تصویر کند. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که به طور همزمان عمروموسی دبیرکل اتحادیه عرب نیز در همین خصوص موضع تقریبا مشابهی را اتخاذ کرد و ضمن تایید بر خطر زرادخانه هسته ای اسرائیل این سئوال را مطرح ساخت که چگونه ممکن است اسرائیل با در اختیار داشتن زرادخانه ای هسته ای خطری برای خاورمیانه محسوب نشود ولی فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران خطر جدی معرفی گردد."

تلخ شیرین!
روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود که به قلم حسین شریعتمداری نگاشته شده به بررسی آنچه که "نفوذ ایادی نظامی امریکا در روزنامه ها و نهاد های اصلاح طلب" نامیده پرداخته و می نویسد: "نگاهی به برخی از روزنامه های زنجیره ای دوران اصلاحات بیندازید. رد پای بسیاری از عوامل آمریکا در فاز نظامی را به وضوح می بینید، تروریست های آدمکش و مزدوران ارتش بعث، حالا در لباس دموکرات و آزادیخواه و ضد خشونت! به میدان آمده اند، منوچهر هزارخانی، بابک امیرخسروی، محسن حیدریان، باقرزاده، فریدون گیلانی، میرزاآقا عسکر مانی، غلامحسین ساعدی، نجف دریابندری، مقدم مراغه‌ای- عامل سازمان سیا و عضو نهضت رادیکال ایران- محمد ملکی، محمدعلی عمویی، عباس میلانی، فرخ نگهدار، حسن ماسالی ... و دهها عضو دیگر گروهها و جریانات ضدانقلاب چپ و راست که در فاز جدید وارد گود شدند، ... بازیگران همان بازیگران قبلی هستند که در فاز جدید با شعارهای متفاوت و نقشی دیگر وارد بازی شده اند.

بازیگران در فاز قبلی شعارهای ضدامپریالیستی می دادند و در فاز جدید از امپریالیسم دفاع می کنند، این بار تحت پوشش دموکراسی خواهی، حقوق بشر، تسلیم در برابر آمریکا و... باز هم بازیگران اصلی در حاشیه امن قرار دارند- در داخل یا خارج کشور- و قربانیان- بخوانید بردگان- باز هم در میدان. بازیگران می دانند که در بازی جدید هم بازنده هستند ولی برای ماموریت خود دستمزد می گیرند و از کیسه قربانیان هزینه می کنند. "
شریعتمداری در ادامه سرمقاله خود به تجمع اخیر دانشگاه تهران اشاره کرده و آن را " نمایش دیگری از این بازی" دانسته و چنین آورده است: "صحنه بازی دانشگاه تهران بود .کاش آن عده اندک و کم شمار از دانشجویان- و نه غیردانشجویان و ماموران گروهها و احزاب که آتش بیار معرکه بودند- اندکی در کار خود اندیشه می کردند و به وضوح می دیدند که بازیچه کدام بازیگران هستند؟! خوشبختانه شماری از آنان وقتی شعارهای مطرح شده از سوی ماموران اعزامی بازیگران اصلی را شنیدند، به فکر فرو رفتند و پای از معرکه واپس کشیدند. یکی از آنها در تماس با کیهان می گفت؛ وقتی نویسنده فلان روزنامه را دیدم که چند روز قبل در روزنامه متبوع خود، حمله آمریکا به عراق را عادلانه ترین جنگ تاریخ نامیده بود، به یاد مرحوم جلال آل احمد افتادم و از اینکه در هوای دفاع از شهدای ۱۶آذر به میدان حمایت از قاتلان آن سه دانشجوی شهید آمده ام، از خود خجالت کشیدم و... این قصه سر دراز دارد و انشاءالله باز هم در این باره خواهیم نوشت. امید آن که اندک دانشجویان فریب خورده به خود آیند و برده داران جدید را که آنان را به چشم برده می نگرند بازشناسند. آنان فرزندان این مرز و بوم هستند و پاره تن ملت. ممکن است از نگارنده رنجیده خاطر شوند ولی تلخی رنجش اینگونه در مقایسه با توطئه ای که بازیگران بیگانه برای فریب آنان تدارک دیده اند، نه فقط تلخ نیست که شیرین نیز هست."

تورم انتظاری، واکنش جامعه به قول و عمل دولت؟
صفدر حسینی وزیر اقتصاد دولت خاتمی در سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با اشاره به افزایش بی سابقه نرخ تورم و سخنان احمدی نژاد مبنی بر مقصر جلوه دادن دولت های قبلی در این خصوص،چنین نوشته است: "آقای رئیس جمهور بخش مهمی از تورم را تورم انتظاری می داند و آن را به منتقدان دولت نسبت می دهد، این حرف که بخشی از تورم، تورم انتظاری است (مشاوران، آن را به آقای رئیس جمهور مشورت دادند) کاملاً درست است. اما انتساب آن به منتقدان سیاسی کاملاً نادرست و نوعی پاک کردن صورت مساله است. خوب بود همان طور که رئیس کل بانک مرکزی بخشی از حقیقت را با شجاعت بیان کردند، معاون اول (که خود اقتصاددان ارشد دولت است) بخش مهم دیگری از این حقیقت را نیز به ایشان منتقل می کردند."

وی در ادامه با اشاره به برخی از سیاستهای دولت که موجب افزایش نرخ تورم شده، می نویسد: "دولت به جای اینکه تورم انتظاری را به منتقدان سیاسی خود منتسب کند، بهتر است به قول، شعارها و سیاست های اعلامی خود وفادار باشد. چگونه دولتی که برای خود و مدیران کلان خود، ثباتی قائل نیست و هر روز مدیرانی را بر کنار می کند، انتظار شکل گیری انتظارات منطقی و متناسب با سیاست های خود را در جامعه دارد. حقیقت آن است که دولت خود ریشه اصلی افزایش نقدینگی و تورم انتظاری است که متاسفانه دود آن به چشم مردم با درآمدهای ثابت (کارکنان دولت و کارگران) و اقشار کم درآمد می رود."

خورشید را نمی‌توان پوشاند
روزنامه اعتماد ملی در سرمقاله واپسین شماره خود با اشاره به سخنان احمد جنتی مبنی بر اینکه "در بررسی صلاحیت ها اصل بر برائت نیست"، چنین نوشته است: "به راستی جای شگفتی بسیار دارد که آقای جنتی به عنوان یکی از حافظان قانون اساسی چنین حرفی را زده است. مگر ایشان اصل سی‌وهفتم قانون اساسی را جزو قانون اساسی نمی‌دانند و یا از آن اطلا‌ع ندارند؟ اصل سی‌وهفتم می‌گوید: "اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود، مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود". آیا اگر کسی به جز آیت‌ا... جنتی و یا یکی از همین مردان و زنانی که قصد ثبت‌نام در انتخابات را دارند، چنین حرفی را بر زبان و یا قلم خود جاری کرده بودند، به عنوان تحریف‌کننده قانون اساسی رد صلا‌حیت نمی‌شد؟ اگر قانون اساسی و مواد صریح و روشن آن «پشتوانه حقوقی» محسوب نمی‌شوند پس معنای حقوق و پشتوانه آن چیست؟"

این روزنامه در ادامه سرمقاله خود به تشریح نکات حقوقی بحث برائت پرداخته و آورده است: "اصالت برائت یک اصل عقلایی است و از بدیهیات شمرده می‌شود، چنانکه آیت‌ا... جنتی و هر فرد تحصیلکرده حوزوی و فارغالتحصیل رشته حقوق دانشگاه‌ها می‌داند که مبحث «اصاله‌البرائه» یکی از مفصل‌ترین و متقن‌ترین مباحث علم‌اصول فقه است و از پایه‌های فتوا و استنباط احکام در فقه اسلا‌می به‌ویژه فقه امامیه محسوب می‌شود و همین کتاب رسائل شیخ مرتضی انصاری که از کتاب‌های درسی حوزه‌های علمیه در سطوح عالی محسوب می‌شود، بخش مهمی از آن به بحث اصالت برائت و اثبات حجیت آن به عنوان یک اصل اولیه و مبنایی اختصاص دارد. آیا سزاوار است که به منظور رسیدن به برخی از اهداف جناحی، برخی از علمای شیعه بیایند همه این میراث عظیم عقلی و اسلا‌می را نادیده گرفته و بگویند اصالت برائت حجیت ندارد و فاقد پشتوانه حقوقی است! نادیده انگاشتن حقایق و بدیهیاتی از این دست، شبیه خاک پاشیدن به چهره خورشید است. بیایید با خود و دیگران صادق‌تر از این باشیم."

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)