چکیده سرمقاله روزنامههای ایران
راز عصبانیت
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله روز سه شنبه خود با اشاره به ماجرای سخنان اکبر اعلمی درباره قابل نقد بودن حکومت حتی اگر متعلق امام سوم شیعیان باشد، به مطلبی در روزنامه کیهان اشاره کرده است؛ یادداشتی که که طی آن نویسنده کیهان مدعی شده بود که هیچ یک از روزنامه های اصلاح طلب نسبت به سخنان اعلمی واکنش نشان ندادند؛ سرمقالهنویس افتاب یزد در ادامه با گلایه از روزنامه کیهان آورده است: "پرسه نویس خوش انصاف، با نادیده گرفتن بخش های مختلف یادداشت آفتاب یزد، ما را متهم كرده است كه به دنبال ماله كشی اظهارات اعلمی بوده ایم. البته گمان ما آن است كه اگر كسی فقط «كیهان خوان» باشد، ممكن است ادعای ماله كشی را بپذیرد، اما هركس یادداشت آفتاب یزد را خوانده باشد بلافاصله واهی بودن این اتهام را تایید خواهد كرد."
آفتاب یزد در ادامه می آورد: "از ابتدای سالجاری تاكنون، كیهان حداقل سه بار آفتاب یزد را مورد نوازش قرار داده بود. اما اعتقاد ما بر آن بوده و هست كه رسانه ها حتی الامكان از رودررویی با یكدیگر بپرهیزند و انرژی خود را صرف انتقاد از نابسامانی های فراوانی كنند كه در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و در رفتار بعضی از سیاستمداران وجود دارد. بر مبنای همین دیدگاه ، به سه مورد آفتاب نوازی كیهان پاسخ ندادیم و در آینده نیز - از جمله در صورت پاسخگویی كیهان به این یادداشت- قلم خود را درگیر مطالبی نخواهیم كرد كه ممكن است باعث تكدر خاطر همكاران ما در روزنامه های دیگر - حتی كیهان – شود."
*اکبر اعلمی،نماینده تبریز در مجلس در هفته گذشته جمله ای مبنی بر اینکه حتی حکومت امام حسین هم قابل نقد است را که به نقل از وی بر روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفته بود تکذیب نکرد و همین امر باعث بروز انتقاداتی به وی در روزنامه ها شد.
حکایتی دیگر از بوشهر
احمد شیرزاد، عضو جبهه مشارکت و نماینده سابق مجلس در سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با طرح این پرسش که "آیا سرانجام نیروگاه بوشهر به ثمر خواهد نشست؟ و آیا روس ها به قول های خود عمل خواهند کرد؟"، به طرح مباحثی از زوایای نا گفته پروژه نیروگاه بوشهر پرداخته و می نویسد: "سوال اینجاست که آیا روس ها در این شرایط حساس و با توجه نقش محوری که پیدا کرده اند نهایتاً به ما سوخت خواهند داد یا نه؟ پاسخ در یک جمله کوتاه آن است که« آنها به درخواست ایران نه نخواهند گفت، اما اقدام جدی نیز نخواهند کرد.» برای توجیه این پاسخ ابتدا این نکته را توضیح دهم که در هیچ یک از قطعنامه ها و تصمیم هایی که تاکنون بر ضد ایران گرفته شده است ایران از داشتن نیروگاه هسته یی و حق استفاده از سوخت هسته یی در نیروگاه منع نشده است و بعید است که در آینده نیز چنین منعی صورت گیرد. برعکس، غربی ها درصددند نشان دهند که اگر ایرانی ها دست از غنی سازی بردارند این امکان را دارند که از سوخت تهیه شده و آماده شده هسته یی توسط کشورهای دارای فناوری سوخت به هر میزان که لازم داشتند بهره برداری کنند. اما از طرف دیگر توجه به این نکته ضروری است که سوخت هسته یی کالایی استراتژیک است که به سادگی به هرکسی نمی دهند. موضوع مهم در مساله سوخت نیروگاه، پسماند آن است. پسماند سوخت حاوی مقادیر عظیم پلوتونیوم است که عنصری به شدت پرتوزا (رادیواکتیو) است و در صورت مدیریت غیرصحیح می تواند منشاء آلودگی های عظیم رادیواکتیو در محیط شود. به همین دلیل معمولاً شرط اساسی تحویل سوخت هسته یی از سوی کشورهای تولیدکننده آن به کشورهایی که فقط دارنده نیروگاه هسته یی هستند آن است که تضمین های کافی برای بازگرداندن سوخت مصرف شده، یعنی همان زباله های خطرناک هسته یی وجود داشته باشد."
شیرزاد در پایان می نویسد: "به این ترتیب گزاره روشنی را می شود بیان کرد بر این مبنا که برای بهره برداری از یک یا چند نیروگاه هسته یی در یک کشور سیاست خارجی ویژه یی لازم است که فراهم کننده فضای سیاسی لازم به منظور ایجاد اعتماد برای دریافت سالیانه ده ها یا صدها تن اورانیوم غنی شده (سوخت اولیه رآکتور هسته یی) از یک سو و تحویل زباله های خطرناک هسته یی از سوی دیگر باشد. البته همان طور که گفته شد قدرت های دارنده فناوری تولید سوخت به دلیل ملاحظات یاد شده ممکن است به صراحت نگویند که به شما سوخت نمی دهیم، اما این نیت را می توان در رفتار آنها جست وجو کرد. تا آنجا که به روس ها بر می گردد، آنها ابتدا تلاش می کنند تا جایی که ممکن است پروژه بوشهر در همان مرحله ساخت و تکمیل باقی بماند تا بحث تحویل سوخت در عمل به عقب بیفتد. اما چنانچه این فاز پشت سر گذاشته شد، می توان چشم به راه امواج تبلیغاتی و سیاسی جدیدی بود که موضوع آنها تحویل سوخت به ایران باشد. در یک جمع بندی نهایی می توان گفت دستیابی به انرژی هسته یی، نیازمند طی کردن مسیری در عرصه سیاست جهانی است که با اعتمادسازی و جلب اطمینان در سطح رهبران کشورها همراه باشد."
فصلی نو در حیات خلیج فارس
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با اشاره به سفر احمدی نژاد به دوحه، آنرا "تحولی عظیم و فصلی نوین در مناسبات منطقه و جهان "خوانده و در ادامه می آورد: "ایران کشوری است که بیشترین مرز آبی را باخلیج فارس و دریای عمان دارد از این رو عدم حضور مقامات کشورمان در اجلاس سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مشروعیت جغرافیایی وسیاسی این مجموعه را به طور کامل زیر سوال می برد. آقای احمدی نژاد اولین رئیس جمهور ایران است که پس از 26 سال جهت شرکت در اجلاس سران کشورهای عضو شورای خلیج فارس به این نشست دعوت می شود . این مسئله به خودی خود یک پیروزی دیپلماتیک برای دولت اصولگرای نهم محسوب می شود."
جابه جایی ردیفها و كاهش سهم بودجه عمرانی
روزنامه سرمایه در سرمقاله امروز خود با اشاره به جابجایی ردیف های بودجه در سال آتی ، به متوقف شدن پروژه های عمرانی اشاره کرده و می نویسد: "اگر دولت به واقع بخواهد این دوهزار و 400 میلیارد تومان جابه جایی را در ردیف ها انجام دهد، حجم بودجه جاری به نزدیك 47 هزار میلیارد تومان خواهد رسید یعنی بیش از 52 میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت بدون ایجاد یك ریال ارزش افزوده و تولید ثروت صرف هزینه های جاری می شود.دولت همیشه دچار كسر بودجه است زیرا در بسیاری از موارد این كسر بودجه را با فروش ارز و تفاوت برابری نرخ دلار- ریال جبران می كند به همین دلیل رشد نقدینگی در دو سال گذشته سرسام آور بوده و پیش بینی می شود كه به زودی به 160 یا 170 هزار میلیارد تومان برسد. از طرف دیگر با این جابه جایی ردیف ها نسبت بودجه عمرانی به كل بودجه درصد و سهم بودجه جاری 75 درصد خواهد شد و این برای كشوری كه هنوز نیاز به توسعه و ایجاد زیرساخت های اساسی دارد، اقدامی كارشناسی نیست و باید سهم پروژه های عمرانی و صرف درآمد نفت در بخش عمران و توسعه افزایش یابد."
جاده باریك می شود
روزنامه کیهان در سرمقاله روز سه شنبه خود که به قلم حمید امیدی نگاشته شده با اشاره به سفراحمدی ژاد به دوحه ، آنرا واجد دو پیام مهم برای غرب دانسته و می آورد: "دعوت و حضور رئیس جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمان ویژه در اجلاس سران كشورهای عضو شورای همكاری خلیج فارس، دو پیام مهم برای غرب و آمریكا به دنبال داشت؛ انزوای ایران در منطقه امكان پذیر نیست. هم چنین تلاش آمریكا برای ایجاد جبهه متحد كشورهای عربی در مقابل ایران با شكست مواجه شده است."
سرمقاله نویس کیهان با ذکر نکاتی از این سفر می افزاید: "آیا ائتلافی بین كشورهای عربی با همراهی آمریكا علیه ایران شكل گرفته و یا خواهد گرفت؟! بی تردید دعوت از احمدی نژاد برای حضور در اجلاس دوحه اگرچه به مفهوم آن نیست كه تمامی موانع اتحاد و یكپارچگی میان ایران اسلامی و سایر كشورهای حاشیه خلیج فارس به طور كامل رفع شده است ولی رخداد اخیر را می توان گام بلندی در این مسیر تلقی كرده و نشانه روشنی از ناكامی آمریكا در دور كردن كشورهای منطقه از یكدیگر ارزیابی كرد. نباید از نظر دور داشت كه آمریكا در اندیشه شكست و انزوای ایران است و در این مسیر شوم از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد كرد، اما هرگز قادر نخواهد بود مانع ظهور ایران به عنوان سمبل اقتدار اسلامی در خاورمیانه و جهان شود. جاده دشمنی با ایران هر روز باریكتر می شود."
|