تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

ابراز تمایل احمدی‌نژاد برای نظارت بر انتخابات آمریکا

محمود احمدی‌نژاد رییس‌جمهوری ایران ابراز تمایل کرد که ایران بتواند در انتخابات ایالات متحده نظارت داشته باشد.

احمدی‌نژاد که روز یکشنبه در جمع بسیجی‌ها سخنرانی می‌کرد با انتقاد شدید از کنفرانس آناپولیس گفت: "وقتی یک انتخابات تقریبا آزاد در فلسطین برگزار شد، مردم فلسطین چهره‌های انقلابی را انتخاب کردند و یک دولت انقلابی را سر کار آوردند."

احمدی‌نژاد افزود: "هر جای دنیا انتخابات آزاد برگزار شود، انسان‌های آگاه، آزاد و انقلابی بر سر کار می‌آیند. من این را به شما می‌گویم تا ثبت شود؛ هر جا یک انتخابات آزاد برگزار شود، نتیجه‌ای مانند نتیجه انتخابات فلسطین به وجود می‌آید و انسان‌های آزاده بر سر کار می‌آیند. اگر در خود آمریکا نیز یک انتخابات آزاد برگزار شود و اجازه بدهند که ما بر آن انتخابات نظارت کنیم، شما مشاهده خواهید کرد که مردم چه کسانی را انتخاب می‌کنند." احمدی‌نژاد با این حال درباره رد صلاحیت‌های گسترده در انتخابات ایران توضیحی نداد.

محمود احمدی‌نژاد افزود: "در همین فرانسه همین آقایی که روی کار آمد شعارش این بود که باید حقوق ملت ایران را به رسمیت شناخت و اگر این شعار را نمی‌داد رای نمی‌آورد. شما اکنون در آمریکا نیز مشاهده می‌کنید که کاندیداهای انتخابات برای این که کم نیاورند و در بین مردم مورد پذیرش قرار بگیرند می‌آیند و می‌گویند که ما باید با ایران گفت‌وگو کنیم."

نظرهای خوانندگان

aya in harfha aslan zibande yek adami ke edea dare ostade daneshghah hast hast? in harfha vaghean joz inke maye sharmsarie ma iraniha che esme dighari bar an mitavanid boghozarid?

-- kave ، Nov 26, 2007 در ساعت 11:59 PM

ای ول...ای ول ...داره این ری ایس جم بوررررررررر!!!

-- بدون نام ، Nov 26, 2007 در ساعت 11:59 PM

Khodeti Mr Ahmadinejad

Ali

-- Ali ، Nov 26, 2007 در ساعت 11:59 PM

اگر این انتخابات امریکا با نظارت شورای محترم نگهبان !! و نظارت پای صندوقی برادران بسیجی !! و شمارش آرا توسط وزارت کشور ایران برگزار شود !! قطعا آقای احمدی نژاد رئیس جمهور آینده امریکا خواهد بود!!!!!!!!!!!!

-- محبوبه ، Nov 27, 2007 در ساعت 11:59 PM

این آقا تصور میکند نظارت در آمریکا و بقیه دنیا هم مفهمومی معادل ایران دارد یعنی همان دخالت .مانند مفهوم نظارت .....شورای نگهبان و دخالت ملاها و تعین نتیجه انتخابات با هر میزان رای و به نام هرکس که دلشان خواست و به سبک جمهوری اسلامی.

-- جهان ، Nov 27, 2007 در ساعت 11:59 PM

حرف هاش کاملا منطقی است. حالا بعضی ها گفتند زیبنده رئیس جمهور نیست منظورشون کدوم حرف رئیس جمهور بوده؟ همین جوری میگن.

-- استاد ، Nov 27, 2007 در ساعت 11:59 PM

شما مگر از این اساتید والا مقام که دکترای حقه بازی و شارلاتانیسم دارند نوع گفتار دیگری را انتظار داشتید.
اینها تازه راه افتاده اند و حکومت لمپن ها در حال محکم کردن جا پای خود است و بزودی
بنام اسلام ناب محمدی جهانگیر خواهد شد!

-- bijan ، Nov 27, 2007 در ساعت 11:59 PM

اگر راست می گوید در ایران یک رفراندم آزاد بر گزار نماید . تا کور شود هر که در او غش باشد .

-- بدون نام ، Nov 27, 2007 در ساعت 11:59 PM

گرایش به خوبی ها کلا" در دنیا رو به فزونیست
و خدا را شکر می کنیم که رییس جمهور و رهبر ما در سمت خوب دنیا و بوش و رایس در سمت زشت دنیا هستند

-- ali emadi ، Nov 27, 2007 در ساعت 11:59 PM

in baba tamame goftaresh be darde majale golagha mikhore

-- ali ، Nov 27, 2007 در ساعت 11:59 PM

***سلام انسان***
*من از هر كشوري كه باشم روي زمين زندگي ميكنم*
*زندگي دراين زمين گسترده حق هر انسانيست*
*هر انسان زنده اي براي رشد نياز به آزادي دارد*
*آزادي يعني هيچ انساني حق ندارد برديگري زور گويد*
*انسان موجودي مستعد است پس نيازمند اتكا به قدرتي بينهايت است تا بتواند پيشرفت كند*
*اما قدرت كدام است؟ امريكا؟!!*
*يادمان نرود ما هيچ فرقي باهم نميكنيم ، همه انسانيم*
*اگر ما از حقوق انساني هم دفاع نكنيم از چه كسي انتظار داريم ؟ از ابليس؟!!*
***فرصت روي زمين كوتاه است ، انسان برخيز***

-- انسان ، Nov 27, 2007 در ساعت 11:59 PM

جناب داوید عزیز
سلام
من هیچ مخالفتی با این امر که جهان امروز بسیار مدیون غرب و خدماتش در زمینه های مختلف به جامعه بشری است ندارم اما مطلبی را که نوشته بودم بیشتر در حوزه سیاسی باید نقد کرد نه علم و اخلاق و ... و چون مختصر نوشته بودم فرصت بسطش نبود.بعلاوه درست که ما مصرف کننده بسیاری از محصولات غرب هستیم اما به هر حال این در واقع زبان اقتصاد کاپیتالیستی است که به دنبال بازار جدید می گردد. در ثانی قرار نیست چون غربی سفید متمدن این چیزها را به ما ارزانی کرده ما تا ابد مدیون و توسرخوری اش باشیم. تمدنها همه در رشد و باروری هم نقش داشته اند همانطور که زمانی کشورهای خاورمیانه مرکز تمدن و علم و جبر و کیمیا و فلسفه بودند و اروپا در جهل و طاعون و .. غرق بود. بعد هم فکر نمی کنم اگر به دور و برمان نگاه کنیم هیچ چیزی که ساخت خودمان باشد پیدا نکنیم. به هر حال بحثهای کلونیال و پست کلونیال را هم خود غربیها بیشتر از ما مورد نقد قرار داده اند و نیازی نیست من اینجا دوباره انها را مطرح کنم. بحث من با غرب نبود. من با حرف یک سیاستمداراسرائیلی و آمریکا انهم در حوزه سیاست مشکل داشتم و آن فرد نماینده کشوری است که به تروریسم دولتی و کشتار مردم غیر نظامی شهره خاص و عام است و حتی دوست اسرائیلی من هم از گفتن اینکه بعضی از سیاستمداران کشورش احمقند ابایی ندارد.

اما اینکه ما اگر نباید با آمریکا رابطه داشته باشیم با روسیه و ونزوئلا هم باید همان رفتار را بکنیم به چند دلیل قبول ندارم. حالت ایده آل عادی سازی روابط و به قول شما دوستی با تمام دنیا را نیز ممکن نمی دانم نه تنها چون جریانات تندرو در ایران مانع این امر هستند بلکه چون این رویه از جانب جناح مقابل یعنی آمریکا و اسرائیل شدید تر است. تئوری توهم توطئه را هم که زمانی خودم مسخره اش می کردم کم کم دارم به درستی اش ایمان می آورم. حالا چرا
1- اولا تاریخ گذشته ایران را که بخوانی پرونده آمریکا چندان سفید نیست . کودتای 28 مرداد , کمک به دیکتاتوری شاه و تحمیل جنگ با حمایت از کله خری چون صدام و حالا تهدید به حمله نظامی آنهم زمانی که هنوز هیچ مدرک مستندی حتی توسط البرادعی ارائه نشده (جالب است که بعد از نظرات مثبت البرادعی اسرائیل خواستار استعفای البرادعی شد بعنی سازمان انرژی اتمی کشک هر چی ما گفتیم باید ملاک قرار گیرد.)
2- امروز یک مستند از شبکه sbs استرالیا پخش شد که نه من سازنده اش بودم و نه هیچ جناح طرفدار ایران بلکه تماما توسط چند آمریکایی ساخته شده بود و اشاره داشت به اینکه چطور پس ازاینکه ایران با کمک به آمریکا در افغانستان در سرنگونی طالبان در شرف عادی سازی روابط با آمریکا تحت حمایت رییس جمهور اصلاح طلب یعنی خاتمی بود این امر نه تنها با هیچ استقبالی از طرف بوش روبرو نشد که ایران در کنار عراق و سوریه محور شرارت خوانده شد و بعدها با رو شدن این رویکرد اصلاح طلبان موجب سرافکندگی و سواستفاده جناح افراطی راست نیز قرار گرفت. به عبارتی آمریکا هیچ علاقه ای به مذاکره و عادی سازی روابط با ایران ندارد چون همانطور که در ایران رسم است از دشمن صحبت شود آمریکا نیز پس از سقوط شوروی و خلا حاصل نیاز به خلق و بزرگنمایی دشمنانی مثل القائده و سلاحهای کشتار جمعی صدام که هیچ گاه پیدا نشد و حالا بمب اتمی ایران و دیوی چون احمدی نژاد دارد . جایی خواندم که یکی از جاسوسان سابق اسراییل حتی گفته بود که خدمتی که احمدی نژاد به ما کرده هیچ کس نکرده.
3- دشمنی آمریکا با ایران نه بخاطر حقوق بشر و نه از ترس ایران اتمی است چون ایران اگر سلاح اتمی هم داشته باشد به پای ضراد خانه های اسراییل و آمریکا نخواهد رسید. تنها مساله اینست که آمریکا نمی تواند بعد از 30 سال تحمل کند که کشوری مثل ایران مثل گربه دست آموز هر چه آمریکا گفت قبول ن کند. اگر نگاهی به کشور پاکستان و دوست عزیز بوش یعنی پرویز مشرف و کشورهای امیرنشین بیاندازیم می بینیم که وضعیت حقوق بشر در انها فاجعه است و لی هیچ بحثی در این زمینه نمی شود و وقتی هیلاری کلینتون از بوش می خواهد تا بخاطر رای احمقانه دادگاه سعودی علیه یک زن بیچاره که توسط 6 نفر مورد تجاوز قرار گرفته و بعد هم به شلاق محکوم شده فهد را تحت فشار قرار دهد جواب اینست که اینها مسایل داخلی آنها ست. مورد دوم وقتی است که بوش سعی می کند کنگره آمریکا را از دادن رای به قتل عام ارامنه توسط ترکیه منصرف کند چون رفیق های ترک جناب بوش از این امر خوشنود نیستند و ممکن است از نظر اقتصادی برای ایشان ضرر داشته باشد و... درست است که آمریکا در برخی موارد به کمکهای بشر دوستانه ای دست می زند اما قرار نیست هر چه گفت و هر کاری کرد چون صرفا ما از حکومت داخلی ناراحتیم به حساب بر حق بودن حرف آمریکا بگذاریمش. تاریخ کشورهای نفت دار اعم از اعراب و ایران و آمریکای لاتین نشان داده که آمریکا برای استفاده راحت از مواد خام چندان بدش نمی آید که دیکتاتورهای دست آموزی مثل فهد و شاه و مشرف و پینوشه و .. را جایگزین حکومتهای دموکراتیت تر اما چموش و حرف نخوان کند . اگر فکر میکنی من دارم هذیان می گویم یا از جمهوری اسلامی پول گرفته ام توصیه می کنم کتاب جدید دیوید هاروی که یک استاد دانشگاه آمریکایی است بخوانی که در ایران هم ترجمه شده : تاریخچه مختصر نئو لیبرالیسم تا پی ببری تئوری توطئه (concpiracy theory) چندان هم دور از ذهن نیست.
4- اینکه گفتی غربی ها از نوک پا تا دندان ما را تامین کرده اند بنابراین (نمی دانم این نتیجه را می خواهی بگیری) که ما نباید جریکمان در بیاید چون هیچ پخی نشده ایم باید بگویم نصف این محصولات فراورده مخهای چینی و هندی و بنگلادشی و آفریقایی و ایرانی ....است که اکثرشان به دلیل حماقتهای سردمدارانی که بدلیل سیاستهای همین آمریکا هنوز سر پا هستند مجبور شده اند ترک دیار کنند و به آمریکا بروند.
5- در مورد اسراییل من هم آرزو می کنم روزی با اعراب کنار بیایند و مثل آدم با هم زندگی کنند ( که قبلا در واقع این کار را داشتند می کردند اما از وقتی که این ایده احمقانه و نژاد پرستانه Zionism سر بر اورد همه چیز را به هم ریخت و سالها کینه و نفرت و خون و ظلم و تعصب را به همراه آورد. این که گفتم عرب های مسیحی هنوز به خاطر نژاد نه حتی مذهب مطرودند را از یک مستند دیگر که باز هم توسط چند غربی نه عرب یا مسلمان ساخته شده بود می گویم. باز هم تاکید می کنم بحث من بر سر نژاد بود بله ممکن است در اسراییل مسیحیان پستهای بالایی داشته باشند اما آیا این برای اعراب مسیحی هم صادق است. به هر حال آن مستند فردی را نشان می داد که قصد داشت در یک محله یهودی نشین زمین بخرد و برای خود خانه بسازد ولی چون عرب بود مدتها با مشکل روبرو بود چون هر آژانسی که می دید وی عرب است (با اینکه مسیحی بود) حاضر نبود به او زمین بفروشد. بنابراین جامعه ای که بر بنیان ایدئولوژی چون مذهب و نژاد بنا شود خواه ایران باشد یا آلمان هیتلری یا شوروی کمونیستی محکوم به زوال است نه از بیرون که از درون .

هر چند به یهودی ها در طول تاریخ ظلم زیاد شده اما ایجاد حکومتی ایدئولوگ بر اساس نظامی گری و مذهب (که در ان زنها هم باید خدمت نظامی بگذرانند) و تعصب افراطی نه به نفع مردم اسراییل است و نه به نفع آمریکا که گویا هیچ گاه نشده یکبار هم علیه اسراییل حرفی بزند حتی زمانی که تمام کشورهای دنیا خواستار اتش بس در جنگ نابرابر با لبنان بودند فقط سه کشور انگلیس , اسراییل و آمریکا موافق ادامه جنگ بودند. همیشه از شنیدن انفجارهای sucide bomber ها در اسراییل از فلسطینیها احساس نفرت می کردم اما وقتی پی به ریشه این امر و اینکه این مساله صرفا در مناطق خاصی اتفاق می افتد که در رسانه ها هم به ندرت مورد اشاره قرار می گیرد یکه خوردم. مناطقی چون رام الله , وست بانک و نوار غره که حتی خود بوش هم آنها را اشغالی خوانده است بنابراین اینجا بحث اینکه من طرفدار جمهوری اسلامی هستم با فلسطینی ها یا مسلمانها و دشمن خونی یهودی ها و آمریکاییها و ...نیست.
من دشمن هر گونه تعصب , ظلم , نظامی گری , جنگ , دروغ و فساد و قدرت طلبی هستم.

-- Morteza from Melbourne ، Nov 27, 2007 در ساعت 11:59 PM

شما در كشور خود يك انتخابات درست و حسابي برگزار كنيد!! كشورهاي ديگه پيشكشتون!!!
تازه فكر كرده اونجام مثل ايرانه كه هر كي رو خواستن تأييد كنند، هر چند تا صندوق خواستن باطل كنند، هيچ كسم هيچي بهشون نگه

-- روح الله ، Nov 28, 2007 در ساعت 11:59 PM

آقای رئیس جمهور مطمئن باشد که آمریکا بسیجی ندارد .

-- عرفان ، Nov 28, 2007 در ساعت 11:59 PM

آقاي رئيس جمهور برخي كلمات و عبارات شما نامفهوم است لطف كنيد معناي واضح وروشن انتخابات آزاد- چهره هاي انقلابي -نظارت - انسان آگاه و حقوق ملت را براي اينجانب ميل بفرمائيد . باتشكر از شعار هاي آگاهانه شما ...

-- يك ناآگاه ، Nov 29, 2007 در ساعت 11:59 PM

آقای احمدی نژاد هم مثل بقیه مقامات حکومتی ایران دروغهایی را که به دنیا گفته خودش هم باور کرده!
این که سارکوزی با حمایت لفظی از ایران توانسته رای بیاورد را دیگر نمی دانم از کدام سوراخی در آورده!
البته از دید کسی که مردم ایران را کودن و مردم دنیا را ابله می داند چنین گفتارهای حکیمانه ای عجیب نیست.
به جرات می توان گفت که از سال 57 به این سو حتی یک انتخابات آزاد در ایران برگزار نشده است.
در چنین شرایطی رییس جمهور دست نشانده
چنین حکومتی به خود اجازه می دهد درباره
برگزاری انتخابات آزاد در امریکا صحبت کند و
"جوک بین المللی" بگوید!
هورا احمدی نژاد! آفرین کوچولو!

-- آرتن ، Dec 1, 2007 در ساعت 11:59 PM

آقا مرتضي فرام ملبورن

فقط بيا در ايران زندگي کن و شعار نده من خودم تمام عمرم را در انقلاب بودم و نسل انقلاب هستم و در تمام مراحل انقلاب هم زحمت کشيدم تا اينکه به خودم آمدم و نه آمريکا به من گفت و نه انگليس و خودم و تنها خودم فهميدم که راه را اشتباه اومدم و بايد راهم عوض بشود اونهم 20 سال پيش نه الان و تو که در استراليا داري به خرج خودت و يا دولت مفخم به تحصيل مشغولي بايد بياي ازنزديک با شرايط مردم زندگي کني نه اينکه ازدور شعار ميدهي. به نظر من هرچه دنيا مي گويند واقعيت دارد غير از حکومت ايران. اون زماني که ملت ايران داشتند رشادت ميکردند و به اين سردمداران خدمت ميکردند که آنها به اصطلاح کشور را اداره کنند پاداش آنها داده شد با ظلم با حق کشي با تبعيض خيلي خيانتهاي ديگه. اين حکومت هر بلايي سرش بياد حقشه چون مقابل ملت ايستاد.

-- Alireza ، Dec 1, 2007 در ساعت 11:59 PM

به دوست عزیزی که برایم مطلب نوشته:

1- اولا که من سی سال در همین ایران بوده ام و تافته جدا بافته نیستم و از روی دل خوش این حرفها را نزدم. ثانیا از شرایط داخلی ایران هم کاملا آگاهی دارم و با پوست و خون همه چیز را تجربه کرده ام و به ایران هم بر خواهم گشت بنابر این نگران این بخش نباش.

ثانیا هر چیزی بهایی دارد و بهای داشتن جامعه ای آزاد هم تلاش مداوم و رفت هرفته فرد فرد ایرانیان و نهادینه کردن دموکراسی و تحمل آرای بقیه است. انقلاب کردن و سرنگونی حکومت و ...هیچ کاری را دوا نمی کند. مشکل دموکراسی در ایران فقط حکومت نیست. حکومت در واقع ناخود اگاه جامعه ایرانی است. جامعه ای که به قول صادق هدایت در وجود تک تک افرادش یک حاج آقا (تو بخوان دیکتاتور) خوابیده. اگر من و تو نتوانیم نظر هم را تحمل کنیم چطور می توانیم انتظار داشته باشیم حکومت حرف ملت را بخواند.

جنبش اصلاحات روند خوبی بود که داشت دنبال می شد و همین حالا هم به نظر من مردم ما دارند دموکراسی را امتحان می کنند. دموکراسی چیزی نیست که بشود به یک جامعه زورچپان کرد. خشونت , پدر سالاری , پیرسالاری عدم تحمل عقیده مخالف, دورویی و چاپلوسی... در جامعه ما نهادینه شده. ملت ما از دولت طلبکار است و دولت ما ملت را طفیلی خودش می داند. بیاییم از خودمان شروع کنیم و بعد همه چیز را گردن دولت بیاندازیم.

ثالثا مسائل داخلی یک چیز است و مسائل بیرونی یک چیز دیگر .به عبارتی گیرم که حرفهای شما کاملا مقبول فکر می کنی با حمله آمریکا همه چیز حل و فصل می شود. برادر من خیلی خوش خیال باید باشی که فکر کنی این یانکیها دلشان برای ما سوخته.اگر اینطور بود حکومت مردمی مصدق را کله پا نمی کردند. تازه اگر قرار بود من چون ملبورنم حال شما را نفهمم جنگ هم روی من نیابد تاثیری بگذارد.

نه برادر من. من هم مثل تو چوب این دولت را خورده ام فقط حرفم اینست که فعلا هر چه باشد ممکلت را نباید به گرگهایی مثل دیک چنی و جان بولتون و بوش سپرد . چند وقت پیش خانمی به نام دبورا کگان از اعضای کابینه بوش گفته بود من از تمام ایرانیها متنفرم و بعد از کلی اعتراضات ایرانیهای مقیم خارج تازه پنتاگون از حرف این زنیکه دفاع کرده است.

مطمئن باش من برمی گردم و یک تار موی وطنم را به صد تا ملبورن و نیویورک و ..نخواهم داد. زنده باد ایران

-- مرتضی از ملبورن ، Dec 3, 2007 در ساعت 11:59 PM

علی آقای گل

فکر کنم متن من را تا آخرش نخوانده ای. در ضمن من 30 سال ایران بوده ام و بر هم خواهم گشت پس این حرفها را از روی دل خوش نزده ام.

-- morteza ، Dec 3, 2007 در ساعت 11:59 PM

ناظران خارجی قبلاً در انتخابات آمریکا حضور داشته اند و بدون شک بازهم حضور خواهند داشت. اما به نظر می آید آقای احمدی نژاد می توانند استفاده بهتری از وقت خود درداخل ایران بکنند. برای نمونه به وجود آوردن یک گفتگوی آزاد و دموکراتیک با دانشجویانی که از ایشان انتقاد می کنند - به جایی که آنها را بازداشت کنند.

-- گروه فرارسی دیجیتال ، Dec 20, 2007 در ساعت 11:59 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)