چکیده سرمقاله روزنامههای ایران
دام آناپولیس
روزنامه آفتاب یزد در واپسین سرمقاله خود در روز یکشنبه با اشاره به برگزاری اجلاس آناپولیس، آن را اجرای ناقص طرح ملک عبدالله پادشاه عربستان دانسته و آورده است : "از هم اکنون می توان پیش بینی کرد که آناپولیس به نتیجه روشنی برای اعراب و فلسطینی ها منجر نخواهد شد، زیرا برخی از گروههای بانفوذ فلسطینی پیشاپیش اعلام کرده اند که به نتایج این نشست ملتزم نخواهند بود، گروهی از اعراب شرکت کننده نیز رسماً از نتیجه بخش نـبـودن اجـلاس سـخـن گـفـتـه انـد و جـایگاه سران جمهوریخواه امریکا میان ملت های عرب- و حتی افکار عمومی در داخل امریکا - نیز به گونه ای نیست که بتواند تاثیر قابل توجهی در سرنوشت اجلاس آناپولیس ایجاد کند. قاعدتاً بوش و رایس نیز از این وضعیت با خبر هستند و از آناپولیس معجزه طلب نمی کنند و لذا شاید هدف نهایی آنها چیزی جز کنار هم نشاندن وزرایعرب با مقامات اسرائیلی نباشد که به نظر می رسددر رسیدن به این هدف، موفق بوده اند."
این روزنامه در ادامه با اشاره به ناکامی قطعی این اجلاس از دام بودن آن برای ایران هشدار داده و می نویسد: "در این شرایط احتمالاً امریکا و اسرائیل به دنبال عوامل بیرونی می گردند تا عدم موفقیت آناپولیس را به آن منتسب کنند و قاعدتاً این عامل، چیزی جز مثلث ایران، سوریه و حماس نخواهد بود.در این میان موضع گیری رسانه های رسمی و کارگزاران حکومتی ایران در برابر "کنفرانس از پیش شکست خورده آناپولیس" بسیار مهم است و هر نوع بی احتیاطی در این مورد می تواند موجب تحقق اهـداف امریکا برای مقصریابی در این شکست اجتناب ناپذیر گردد."
ائتلاف اصلاح طلبان، ضرورت ملی و تاریخی
روزنامه اعتماد در سرمقاله امروز خود با تاکید بر لزوم اتحاد و ائتلاف اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس، به عوامل موثر در این ائتلاف پرداخته و با دسته بندی آنها در پنج گزینه، می نویسد: "۱-اساس فکری و اعتقادی اصلاح طلبان، تداوم راه و اندیشه و آ موزه های امام خمینی است و محور فکری و معنوی ائتلاف اصلاح طلبان، سیدمحمد خاتمی و آموزه های اصلاحی اوست. گرچه نه خاتمی و نه اصلاح طلبان نیازی به حضور مدیریتی و اجرایی وی در فرآیند ائتلاف ندیده اند، اما حضور معنوی و راهنمایی و پشتیبانی جدی و همه جانبه وی از ائتلاف، همراه ائتلاف است.
۲- این ائتلاف صرفاً به خاطر مصالح و منافع ملی، اسلامی و تاریخی ایرانیان شکل گرفته است و هدف آن برون رفت از شرایط فوق العاده نگران کننده به وجود آمده است.
۳- به همین دلیل در این ائتلاف، هیچ حزب و گروه و فردی سهم خواهی ندارد و همه عوامل ائتلاف پذیرفته اند که بدون کمترین سهم خواهی در خدمت تصمیم های جمعی باشند، حتی اگر در فهرست های انتخاباتی نامی از افراد مورد نظر آنان نباشد.
۴- این ائتلاف، فراگیر و اعم از احزاب، گروه ها، عناصر و جریان های موثر سیاسی است و کسانی که محوریت فکری و معنوی خاتمی و آموزه های اصلاحی او را قبول دارند، داوطلبانه در ائتلاف شرکت کرده و فعالانه تلاش می کنند.
۵- در این ائتلاف علاوه بر تلاش برای دست یازیدن به هدف اصلی، یک تجربه بزرگ ملی نیز در حال تکوین است، و آن تعامل سیاسی بی شائبه حول محور یک مصلحت مهم ملی و تاریخی است: چیزی که جامعه ایران شدیداً نیازمند آن است. متاسفانه کارنامه گروه ها و جریان های سیاسی و اجتماعی در ایران کمتر حاوی تجارب تعامل همه جانبه و بی شائبه سیاسی و اجتماعی بر سر مسائل اساسی و ملی است و همواره قواعد تعامل وحدت بخش در این زمینه ها توسط عده یی برهم خورده است. امروز اصلاح طلبان در فرآیند ائتلاف، این تمرین گرانبها را به عنوان یک الگو برای جامعه ایران تجربه می کنند تا نشان دهند که می توان و باید به خاطر مصالح ملی، از سهم خواهی ها و منیت ها و پافشاری بر خواسته های شخصی و گروهی گذشت و به شکل گیری فرآیندهای اجماع ملی کمک کرد."
کیش هوشمندانه لحود
روزنامه اعتماد ملی با اشاره به شرایط ویژه سیاسی در لبنان و اقدام امیل لحود در سپردن زمام امور به ارتش می نویسد:"دوراهی قرار گرفته است. پذیرش و حمایت یا حداقل سکوت در برابر دستور لحود، اوضاع را حداقل به صورت نسبی به نفع وی و عون (سیاستمدار مسیحی که شانس اول کسب عنوان ریاست جمهوری است) اما به دلیل نزدیکی و حمایت از حزب ا... جریان 14 مارس او را نمی پذیرد رقم خواهد زد و از سوی دیگر مخالفت با این روند و تشویق دولت به نقض آن خطر جنگ داخلی و به میدان آمدن شبه نظامیان و برهم خوردن آرامش منطقه را تشدید می کند. این احتمال با توجه به اینکه ارتش و حزب ا... را رویاروی مخالفان قرار می دهد، هرگز نتیجه مطلوبی برای غرب در پی ندارد. لحود در آخرین لحظات حضور خود در کاخ ریاست جمهوری، رقبای خود را همانند یک شطرنج باز حرفه ای، کیشی جدی داده است. اما آیا این کیش به مات شدن نخست وزیر منتهی خواهد شد یا وی توان تغییر شرایط را خواهد داشت؟"
سیاست گذاریهای ناموثر در بخش مسکن
روزنامه سرمایه در سرمقاله امروزش با اشاره به ادامه بحران مسکن در ایران می نویسد: "آنچه مسکن را با بحران روبه رو کرده است، تبدیل شدن آن به یک کالای سرمایه ای است. عده ای، وارد مرحله ساخت وساز مسکن شده اند که با کنترل قیمت ها در فروش، آن را به کالایی سرمایه ای بدل کرده اند. از آنجایی که فشار حاصل از این مساله روی مردم متمرکز می شود، دولت با سیاست های مختلف از جمله، دادن وام و ایجاد شهرک ها و تعاونی ها یا واگذاری زمین های اجاره ای 99 ساله سعی کرده به نیاز مردم پاسخ دهد اما به دلیل فقدان سیاست گذاری های ریشه ای، دستیابی به چنین هدفی، غیرقابل دسترسی به نظر می رسد زیرا برای پاسخگویی به تقاضای مسکن باید نرخ رشد جمعیت و میزان بافت های فرسوده را نیز مورد توجه قرار داد. از طرف دیگر باید اذعان داشت، موثرترین عامل در رفع بحران مسکن ایجاد اشتغال است زیرا در کنار 10 میلیون واحد مسکونی،10 میلیون واحد شغلی نیاز است.هم اکنون تهران و برخی دیگر از شهرهای بزرگ به نقطه تمرکز قدرت، سیاست و سرمایه تبدیل شده و افراد را از شهرها و روستاها به دنبال شغل به این شهرها می کشانند، پس تا تمرکززدایی قدرت و سرمایه از شهرهای بزرگ مانند تهران تحقق نیابد، مسایل مسکن حل نخواهد شد زیرا تا هنگامی که سیاست ها را متمرکز می کنیم مسایل به همین شکل، تداوم خواهد یافت.از طرف دیگر، کشور به حجم عظیم احداث مسکن نیاز دارد که باید توسط خود مردم ساخته شود و دولت نیز با سرمایه گذاری هایی در حوزه ساخت انبوه، می تواند بخش خصوصی را در امر فعال شدن بخش ساخت وساز، یاری دهد."
تئاتر آناپولیس
روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود که به قلم مهدی محمدی نگاشته شده با اشاره به برگزاری اجلاس آناپولیس در روز سه شنبه و با طرح این پرسش که "امریکا می خواهد روز سه شنبه در آناپولیس چه کند؟"، پاسخ این سوال را وابسته به جواب سوالی کلان تر "نقشه بوش برای خاورمیانه چیست؟"، می داند و می نویسد: "امریکایی ها مدت هاست احساس می کنند مشکلی به نام خاورمیانه دارند که روز به روز هم در سطح دولت ها و هم در سطح ملت ها ضد امریکایی تر و خطرناک تر می شود. خاورمیانه جدیدی در حال شکل گیری است که معارضان دیرینه امریکا در آن دارای اقتدار و محبوبیت شده اند و دولت های ناهمراه با امریکا را یکی یکی به زیر می کشند. علاوه بر این امریکا عمیقا در باتلاق های عراق و افغانستان فرو رفته و قبل از هر چیز به دنبال راهی برای خروج آبرومندانه از این ورطه های هولناک می گردد. نکته کلیدی این است که اکنون امریکایی ها به اعتراف خودشان به هرجای این صحنه که می نگرند ردپای نفوذ و تاثیر ایران را می بینند. گسترش اقتدار معنوی ایران در خاورمیانه، منافع تاریخی امریکا در منطقه را با خطری بی سابقه مواجه ساخته در عین حال که هیچ روشی هم برای مواجهه موفق با مسائل منطقه بدون حضور ایران یافت نشده است."
نویسنده در ادامه با بیان اینکه هدف اصلی آمریکا از این اجلاس و نشست های مشابه همراه سازی ایران است، می نویسد: "هدف اصلی آنها این است که حتی المقدور ایران هم در این نشست ها شرکت کند تا بتوانند امکانات ایران را به عنوان بخشی از پروژه خود به کار بگیرند. در غیر این صورت، یعنی در صورتی که ایران ورود به بازی امریکا همان که برنز آن را تشریک مساعی نامیده بود نپذیرد، امریکایی ها تلاش می کنند با سروصدا، پارتی های خود را "کنفرانس" آن هم از نوع موفق آن جلوه بدهند تا پیامی به ایران داده باشند مبنی بر اینکه بدون حضور آن هم امکان حل و فصل موفقیت آمیز مسائل منطقه ای وجود دارد و ایران هم اگر خود را نسبت به چنین "ابتکارهای منطقه ای" بی تفاوت نشان دهد، تنها خود را منزوی کرده است. این پروژه یک اشکال کوچک دارد و آن هم این است که به هیچ دردی نمی خورد. امریکایی ها با این روش نه خواهند توانست ایران را منزوی سازند و نه موفق خواهند شد حتی یک مسئله از مسائل انبوه خاورمیانه را حل کنند. تنها اتفاقی که می افتد این است که بر سیاهه حجیم ناکامی های امریکا در منطقه چند سطر دیگر اضافه خواهد شد. امریکایی ها بالاخره باید دست از نمایش دادن بردارند و صورت مسئله را یک بار درست طرح کنند. حذف ایران از یک راه حل منطقه ای برای خاورمیانه دقیقا به معنای حذف "موفقیت" از آن راه حل است، و البته ایران علاقه ای به مشارکت در بازی که هدف آن خروج دشمن آن از بحران است، نخواهد داشت."
|