تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

فراخوان تشکیل "شورای ملی صلح" در تهران

شيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل، امروز در نشستی از تشکیل "شورای ملی صلح" خبر داد.

در مراسمی که به همین مناسبت در محل "کانون مدافعان حقوق بشر" برگزار شد افزون بر کوشندگان سیاسی و اجتماعی، شماری از هنرمندان نيز حضور یافته بودند.

در این نشست گفته شد که هدف از تشکیل "شورای ملی صلح" تلاش برای جلوگیری از وقوع جنگ است.

عزت الله سحابی از فعالان ملی – مذهبی که نخستین سخنران این مراسم بود، گفت: "اقدامات جناح راست افراطی و منازعه جویی داخلی در تحريک اين فضای جهانی و مخصوصاً تحريک دولت آمريکا مشهود است."

سحابی افزود : "هر ايرانی وطن‌دوست فارغ از هرگونه گرايش سياسی و عقيدتی دلش به تپش در می آيد که آينده چه خواهد شد."

سیمین بهبهانی شاعر، عباس معارفی نماينده کانون صنفی معلمان ايران، بايزيد مردوخی اقتصاد دان وعضو جبهه متحد خلق کرد، حسين رفيعی استاد دانشگاه، ابراهيم يزدی دبیر کل نهضت آزادی از دیگر سخنرانان این نشست بودند.

مشروح گزارش نشست را در اینجا بخوانید

نظرهای خوانندگان

آقایان و خانم سیمین بهبهانی، که بنده بخصوص به شعرهای ایشان ارادت فراوان دارم، نگران نباشند. جنگی درنخواهد گرفت. هرچه هست جنگی روانی است که آمریکا به تلافی شکستهای خود در عراق و افغانستان و سر موضوع هسته ای ایران راه انداخته تا بر این شکستها سرپوش بگذارد و افکار عمومی را از این افتضاحات منحرف کند.
در ضمن آقای سحابی اندکی کم لطفی نموده است، «اقدامات جناح راست افراطی» در واقع چیزی نیست جز ایستادگی مشروع در برابر قدرتی که به جز برتری طلبی و تسلط جویی زبانی دیگر نمی شناسد، و جمهوری اسلامی به درستی این زبان را شناخته و با آن مقابله می کند. و دیدیم که چطور بر اثر همین مقابله این قدرت را به عقب نشینی واداشت، تا جایی که اکنون در انظار جهانی سکۀ یک پول شده است.
همان گونه که رئیس جمهور ایران آقای احمدی نژاد خاطرنشان کرده و کارشناسانان مسائل امنیت ملی تأکید کرده اند، آمریکا در شرایطی نیست که بتواند بحران تازه ای در منطقه ایجاد کند، چه به لحاظ نظامی و مالی چه با توجه به اوضاع داخلی خود و چه توجیه آن نزد افکار عمومی جهانی. بنابراین دلیلی برای تپش قلب – به گفتۀ آقای سحابی – وجود ندارد و ایشان بهتر است مواظب سلامتی خود باشند، با خیال راحت استراحت کنند و ناظر پیروزیهای بعدی ایران باشند. انشاالله.

-- منصور ، Nov 19, 2007 در ساعت 07:32 PM

اگر جنگ شد اما و ایران ویرانه شد، باقیمانده ملت از کجا آقای منصور را پیدا کنند که فرمودند نگران نباشیم؟

-- ali ، Nov 19, 2007 در ساعت 07:32 PM

به آقای علی. با اگر شروع کرده اید. به قول معروف اگر را کاشتیم و سبز نشد! اگر هم سبز شد نیازی به من برای درو آن نیست. آقای احمدی نژاد و سایر مسئولان کشوری و لشکری آن را درو می کنند. با تشکر از سئوالتان.

-- منصور ، Nov 19, 2007 در ساعت 07:32 PM

ایشان (منصور خانها) باقیماندهای جنگ خواهند بود علی جان.

-- amir ، Nov 19, 2007 در ساعت 07:32 PM

خدا آقای احمدی تژاد را برای شما آقای منصور نگاهدارد! ظاهرا که اخبار دنیا را از دهان ایشان می پسندید! شما که نگران نیستید مزاحم نگرانی دنیادیدگان هم نشوید لطفا"! بیرون از آن جعبه جادویی جام جم شما حقایقی هست که وجود دارد، حتی اگر باورشان از توان احمدی نژاد و خلق معتقد به این معجزه عظیم هزاره خارج باشد. منصور خان سکه یک پول ملت ما شدند که هیچ کس صدای بهتشان را پس از واقعه هاله نور نشنید. نگرانی و هراس بزرگان این بوم و بر البته بجاست، شما شاید وقتش باشد چشمتان را باز کنید.

-- رضا از انگلیس ، Nov 19, 2007 در ساعت 07:32 PM

It looks like that Mr. Mansor is pro Islamic republic

-- ali@yahoo.com ، Nov 19, 2007 در ساعت 07:32 PM

مطمئناً امريكا در شرايطي هست كه بتواند از منافع غير قابل چشم پوشي خود در منطقه دفاع كند. وقتي ميخواهيم ببينيم كه آيا به سود امريكا هست كه جنگي ديگر را آغاز كند يا نه ميبايست به ساختار نظام اقتصادي امريكا و اهداف بلند مدت و استراتژيك اين قدرت در منطقه خاور ميانه توجه داشته باشيم. بايدتوجه داشت كه دو عامل در اقتصاد و سياست خارجي امريكا نقش تعيين كننده دارند. نفت و سلاح. قدرت كارتلهاي نفتي و كمپانيهاي اسلحه سازي به ميزاني هست كه بتواند نقش تعيين كننده اي در نوع روابط خارجي امريكه ايفا كند.
عتاوه بر همه اينها اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه ما هم اكنون در وضعيتي به سر نميبريم كه بتوانيم نقش اصلي را در منطقه بازي كنيم. به عبارت ديگر با وجود اينكه داراي قدرت و نفوذ بسياري در منطقه هستيم، اما نميتوانيم اطمينان داشته باشيم كه خطري ما را تهديد نخواهد كرد.
در اين شرايط عاقلانه ترين كار ممكن اين است كه با يك استراتژي درست و اصولي منافع خود را با منافع قدرتهاي بزرگ نظير امريكا گره بزنيم. كاري كه نياز به اندكي هوش و فراست دارد. هوش و فراستي كه ظاهراً سران رژيم از آن بي بهره اند.

-- soroush ، Nov 19, 2007 در ساعت 07:32 PM

منصور جان سلام. راستش را بگو . در ته و توي ذهن فعال پيامبر گونه ات، كدامين جزبره ي آرامش را براي خودت و دلبندانت و براي روز مبادا آماده كرده اي؟ جان همه ي آن ها كه دوستشان داري بگو! مي تواني دريك دادگاه قسم بخوري كه ايمان داري آمريكا نمي آيد و هيچ جايي را هم براي پناه گرفتن خودت (حتي) تصور (ةم) نكرده اي؟ هر كه بگويد دروغ مي گويد بلا شك، او صدايش از جاي گرم بلند مي شود. ...همه مي روند و مي مانند علي هاي بشاگردي و بلوچ و عرب و گيلك و بيرجندي و لر و كرد با حوض هاي پر از فلاكت شان كه همواره و همواره لبالب از فقر و فاقه اي بوده كه فقط بدرد موزه هاي جنايات رژيم پيشين همه ي آقايان ميخورده.
ببين! چند دلار ، چند تا آدرس ، چند تا آدم، چند تا سوراخي ي زاپاس سراغ داري؟ يكي ش رو هم به ما بده . جان من!

-- ر ، Nov 20, 2007 در ساعت 07:32 PM

ماشاالله! یکدفعه چه ارکستری علیه نوشتۀ من راه افتاد! ارکستر ترس و وحشت و ناله! خانمها و آقایان! نترسید، خونسردی خود را حفظ کنید، و در ضمن حرمت قلم را نگه دارید. من خیلی متأسفم از اینکه می بینم شما اینقدر وحشت زده اید، ولی باور بفرمایید تقصیر من نیست. تقصیر رادیو آمریکا و سایر بلندگوهایی است که روز و شب با صرف هزینه های میلیونی دارند ترس و وحشت در دل مردم ایران می اندازند. تقصیر نخبگانی سیاسی (!) است که به جای ایستادن در کنار مردم خود، به بلندگوهای جنگ روانی آمریکا تبدیل شده اند. من وقتی این حالات و واکنش شما را می بینم بیش از پیش به حرفهای مسئولان و کارشناسان کشور معتقد می شوم که می گویند آمریکا با صرف هزینه های گزاف سعی در پراکندن تخم ترس و نفاق در میان مردم را دارد تا با فشار بر روی دولت آن را وادار به عقب نشینی کند. من ترس شما را باور می کنم، اما آن را بکلی بی مورد می دانم، چون چیزی که شما از آن می ترسید رخ نخواهد داد. ایران جزیرۀ امنیت و ثبات است، ولی دشمن نمی خواهد چنین باشد. در این میان خائنینی که دشمنی کور با جمهوری اسلامی آنها را به دامن اتحاد پنهان با آمریکا انداخته در کار دامن زدن به جنگ روانی علیه مردم اند و همصدا با دشمن رعب و وحشت در دل شما می اندازند. اما بدانید دور نیست روزی که این خائنین به مردم مشتشان پیش شما باز شود و در برابرتان حساب و کتاب پس بدهند. تاریخ این گفته یادتان بماند. عجالتاً هم توصیۀ من به شما این است که آرام و خونسرد باشید و واکنش عصبی به حرفهای من نشان ندهید! باور بفرمایید از خواندن برخوردهای تندی که به حرفهای من داشتید، من بیشتر برای خود شما متأسف شدم تا خودم!
آقای رضا از انگلیس! بزرگان دنیادیدۀ شما پیشکش آمریکا! همین ها هستند که از رادیوهای دشمن و کانالهای دیگر تخم رعب و وحشت در دل شما کاشته اند. قافیه را نبازید.
آقای سروش! اگر سران مملکت هوش و فراست نداشتند کشور را از این همه بحران سربلند بیرون نمی آوردند و حالا هم در موضوع هسته ای کشتی سیاست آمریکا را این طور به گل ننشانده بودند. آمریکا زبان روابط «درست و اصولی» که شما از آن اسم برده اید نمی فهمد و در پی تسلط و برتری است و باج می خواهد. جمهوری اسلامی ایران به آمریکا باج نمی دهد، و پای حرف خودش هم ایستاده است. مبارزه و ایستادگی در مقابل زور یعنی همین. مگر مبارزه علیه امپریالیسم شاخ و دم دارد؟ مگر ویتنام و ... ایستادگی و مبارزه نکردند؟ ما چرا نکنیم؟
خانم یا آقای ر! شما بهتر بود شاعر می شدید.

-- منصور ، Nov 20, 2007 در ساعت 07:32 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)