تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

چکیده سرمقاله روزنامه‌های ایران

جنگ سوم!
روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود به قلم ناصر بهرامی راد، با اشاره به سخنان چندی پیش رییس جمهوری ایالات متحده مبنی بر تلاش ایران برای راه اندازی جنگ جهانی سوم، به واکنش های داخلی در این باره پرداخته و با متهم کردن جبهه مشارکت به انفعال و ترس، کوشیده است تا با فرض وقوع چنین جنگی، بدترین گزینهها و احتمالات را برای جلوگیری از ترس ها و انفعال ها بررسی کند.

نویسنده سرمقاله کیهان در ادامه آورده است: "آیا رفتار مسالمت آمیز- به تعبیری، تسلیم طلبانه- از سوی ملت ایران می تواند حمله نظامی احتمالی را به امری قابل اجتناب تبدیل کند؟ پاسخ این پرسش با توجه به رفتارهای سه دهه اخیر حاکمان آمریکا صددرصد منفی است. در مورد ایران، چشم پوشی امام و مردم از حمایت های گسترده آمریکا از رژیم جنایتکار پهلوی، ذره ای از دشمنی و توطئه گری سفارت آمریکا در ایران نکاست. سیر این رفتار خصمانه به جایی رسید که وقتی رییس جمهوری سابق کشورمان با فرض تشنج زدایی و تاثیرگذاری بر رفتار خصمانه دولتمردان آمریکا پیشنهاد نامگذاری سالی به نام گفت وگوی تمدن ها را مطرح کرد و با تصویب مجمع عمومی سازمان ملل سال 2001 به این اسم نامیده شد، تحلیلگران سیاسی تنها یک برداشت از این مصوبه کردند: مهلتی سه ساله به حاکمان کاخ سفید تا این پیشنهاد را به بدترین شکل ممکن لوث کند. در عالم واقع دقیقاً همین اتفاق افتاد...آمریکا توان رفتار یکجانبه گرایانه را از دست داده است و حتی اگر نیروهای نظامی اش بتوانند از باتلاق عراق نسبتاً سالم خارج شوند، امکان آن را ندارد که به تنهایی، اقدامی- ولو محدود- علیه ایران انجام دهد. این وضعیت درست نقطه مقابل حرف های بی ربطی است که آمریکایی ها درباره انزوای ایران می بافند و دلایل و شواهد فراوانی برای اثبات آن وجود دارد. شرح حال پرونده هسته ای ایران در شورای امنیت و آژانس انرژی اتمی یک نمونه کاملا گویاست. کاخ سفید از اهداف خصمانه اش علیه ایران به دفعات عقب نشست و امتیازهای سنگینی را به اعضای دائم شورای امنیت مانند روسیه و چین و کشورهای دیگر مانند هند تقدیم کرد تا تنها بتواند قطعنامه هایی را با اجماع و یا اکثریت آرا از تصویب بگذراند و دقیقا همان کشورها حاضر نشدند حتی از یک دلار روابط اقتصادی شان با ایران صرفنظر کنند و قدمی با تحریم های «کاغذی» همراهی نمایند...آمریکایی ها اگر بتوانند در یکی دو سال آینده از عراق خارج شوند و مشکلات داخلی عدیده شان در زمینه های اقتصادی، بهداشتی، اجتماعی و غیره را سر و سامان دهند، برای اندیشیدن در مورد حمله نظامی علیه ایران، به دنبال تشکیل یک جبهه فراگیر و با نگاه چندجانبه گرایانه خواهند بود.اگر چنین جبهه ای تشکیل شود، هدف کوتاه مدت اصلی آن، ارعاب کشورهای ضعیف در اروپا و آمریکای لاتین و آسیاست تا در تحریم های اقتصادی شرکت کنند. اما شرایط بازار جهانی انرژی، چشم اندازی را ترسیم می کند که این دسته از کشورها، بیشتر نگران محروم شدن از دستیابی به راه های مطمئن تامین انرژی هستند."

کیهان در ادامه با طرح این پرسش که آیا تشکیل جبهه ای چند جانبه برای حمله به ایران مقدور خواهد بود یا خیر، خود چنین پاسخ داده است: "نمی توان امکان آن را منتفی دانست ولی جمهوری اسلامی ابزارهای متعددی برای مقابله با آن- پیش از فراهم آمدن زمینه درگیری نظامی- دارد؛ الف: جلوگیری از پا گرفتن و ریشه دواندن جبهه فراگیری که آمریکا به دنبال آن است. توان اقتصادی و موقعیت ژئوپولیتیک ایران آنچنان است که دست و دل هر دولتمردی را در تقابل با آن می لرزاند. کافی است از اهرم های موجود با شجاعت و ریسک پذیری بالا استفاده شود. ب: تقویت جبهه حامی ایران در سطح منطقه ای و بین المللی. این جبهه ای است که شکل گرفته و روند رفتارهای سیاسی دولتمردان کشورهای صاحب نفوذی مانند چین، ونزوئلا، ترکیه و روسیه- بخصوص سفر اخیر پوتین به تهران- نشان از تعمیق روزافزون آن دارد. ج: اوضاع فعلی آمریکا از جنبه های نظامی، اقتصادی و اجتماعی درهم ریخته- و بلکه فاجعه بار- است و جمهوری اسلامی تاکنون با جوانمردی و متانت چشم خود را بر روی این اوضاع بسته است. استراتژیست های آمریکایی بهتر از هرکس می دانند کوچکترین اراده از سوی ایران می تواند اوضاع وخیمی را برای آمریکا و هم پیمانانش رقم بزند که کمر راست کردن از زیر بار آن امری در حد محال خواهد بود ".

سرمقاله نویس کیهان در پایان ، امکان تحقق راه های مقابله با این جبهه را دارا بودن دولت و مجلسی شجاع دانسته و می نویسد: "بهره گیری از این امکانات متعدد و بی نظیر نیاز به دولت و مجلسی با تدبیر و شجاع دارد که اولاً باور کرده باشد آمریکا به چیزی کمتر از نابودی نظام جمهوری اسلامی، ملت ایران و حتی اسلام رضایت نمی دهد، و ثانیاً از بینش و شهامت کافی برای ضربه زدن به دشمن و تعامل با دیگران برای حفظ جبهه خودی برخوردار باشد. در این صورت، ملت ایران که هرگز آغازگر جنگی نبوده است و نخواهد بود، از جنگ جهانی سوم جرج بوش هم مانند جنگ هشت ساله صدام و حامیانش، پیروز و سرافراز بیرون خواهد آمد."

ابرهای فتنه را دور کنیم
روزنامه اعتماد ملی نیز در سرمقاله آخرین شماره خود با بررسی سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه ، به مقوله تنش های رو به افزایش در روابط ایران و آمریکا پرداخته و با بیان اینکه در این مقطع نمی توان تحلیل هاشمی رفسنجانی را دست کم گرفت آورده است: "هاشمی در کنار رهبر معظم انقلا‌ب اسلا‌می و معدود یاران امام از استوانه‌های این مردمی‌ترین انقلا‌ب قرن بیستم قرار دارند. شواهد بیرونی نیز موید نگرانی‌های برشمرده‌شده توسط ایشان است. اگر نظری بر مجموع اخبار، تحلیل‌ها، گزارش‌ها و فعالیت‌های سیاسی در جراید و مراکز معتبر بین‌المللی، کاخ سفید و کنگره آمریکا بیندازیم، روشن است که آینده آبستن حوادث مهمی است. چنانچه آنگونه که از اخبار و استنباط عمومی تحولا‌ت برمی‌آید، آمریکا اقدامی نسنجیده علیه ایران انجام دهد، ثبات و پایداری منطقه خاورمیانه را به طور کلی به‌هم می‌ریزد. اینک عراق و افغانستان نمونه‌های روشنی از این وضعیت بحرانی هستند، اما اگر بحران به ایران نیز کشیده شود، آتش شعله‌های این انفجار به مناطق مختلفی زبانه خواهد کشید. این اقدام نه به نفع آمریکا، متحدانش، کشورهای منطقه و نه البته ایران خواهد بود. امیدوار باید بود که گوش‌های آشنا به زمزمه و نجوای تندروها در کاخ سفید و پنتاگون متوجه باشند به سوی چه اقدامی سوق می‌یابند؛ این وضعیت بغرنج، ایران را نیز در موقعیت نابهنجاری قرار خواهد داد. 28 سال پس از پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می و صرف میلیاردها دلا‌ر برای ساخت و آبادانی این سرزمین بزرگ، نمی‌تواند و نباید با یک ارزیابی نادرست از شرایط جهانی به خطر افتد. این واقعیت درستی است که آمریکا در صورت تعدی علیه ایران سیلی محکمی از سوی ملت مسلمان و هفت هزار ساله ایران دریافت می‌کند، اما یادمان باشد منافع آمریکا در بیرون مرزهایش و منافع ایران در درون مرزهایش تهدید خواهد شد! این تفاوتی غیرقابل انکار است که باید به آن اندیشید. از سوی دیگر معنای این انذار، تسلیم بلا‌قید و شرط و پذیرش همه خواسته‌های مدعیان قدرت‌طلب نیست، بلکه توجه دادن دستگاه دیپلماسی ایران است که فروافتادن در بحرانی ناخواسته، باید به خط قرمز نظام بدل شود."

اعتماد ملی در ادامه سرمقاله خود پیشنهاد کرده است که برای کاهش تهدید ها از چهره های با سابقه انقلاب یاری گرفته شود، و آورده است: "یادمان نرود افرادی چون هاشمی، کروبی، خاتمی، صانعی، ناطق‌نوری، مهدوی‌کنی و بسیاری از بزرگان دو جناح از رنج‌کشیدگان تحقق نظام جمهوری اسلا‌می هستند، چنانچه خدای نکرده اتفاق شومی روی ‌دهد، آنها نقش مهم‌تری از مدعیان تازه از راه رسیده پرسر و صدا، در دفاع از انقلا‌ب اسلا‌می و صیانت از نظام جمهوری اسلا‌می ایران خواهند داشت. ‌ نقش رهبر انقلا‌ب در این میان بسیار کلیدی است؛ ایشان به عنوان ستون اصلی این خیمه می‌توانند با فراخوانی و استفاده از تمام ظرفیت‌های موجود نظام جمهوری اسلا‌می ایران، ابرهای فتنه، جنگ و تهدید را از آسمان صاف و آبی این کشور اهورایی، الهی، محمدی وعلوی دور نمایند."

نفت 100 دلاری
روزنامه همبستگی در شماره واپسین خود در ستون سرمقاله با اشاره به نزدیک شدن قیمت نفت به رقم بشکه ای ۱۰۰ دلار و باطرح این پرسش که درآمده ۱۲۰ میلیارد دلاری حاصل از فروش نفت به کجا رفته است؟ می افزاید: "مردم باید بدانند که ثروت خدادادی نفت که متعلق به همه ایرانیان است در کجا و چگونه خرج می‌شود. پرسش دیگر آن است که به‌رغم این درآمدهای نفتی افسانه‌ای چرا وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم به‌جای بهبود، بدتر شده است؟ قرائن نشان می‌دهد که دولت سالانه حدود 40 تا 50 میلیارد دلار از درآمدهای ارزی را در بخش واردات هزینه می‌کند. اگر این مساله درست باشد، تکلیف درآمدهای افسانه‌ای ارزی مشخص است، یعنی ما نفت می‌فروشیم و در قبال آن انواع کالاها را وارد می‌کنیم. فروش منابع زیرزمینی و وارد کردن کالا علاوه بر پیش‌خور کردن ثروت نسل‌های بعد، باعث رکود و حتی تعطیلی تولیدات داخلی می‌گردد. مثلا در حالی که در سال 85 وضعیت تولید چغندر قند و نیشکر خوب بوده است، معلوم نیست با چه انگیزه‌ای دولت با صفر کردن تعرفه واردات، اجازه ورود حدود 3 میلیون تن شکر را داده است؟ این میزان واردات شکر توسط نهادهای دولتی، شبه‌دولتی و یا افراد حقیقی وارد شده است؟ سود حاصل از این واردات کلان به نفع چه کسانی بوده است؟ به هر دلیل اگر روزی ایران نتواند صاحب چنین درآمدی باشد، وضعیت معیشتی مردم و تورم بالای کنونی که با واردات تا حدودی مهار شده است در شرایط نبود درآمد نفتی، چه می‌شود؟"

علی صالح آبادی،مدیر مسئول این روزنامه در ادامه با اشاره به افزایش تهدید های آمریکا بر ضد ایران می نویسد: "چنانچه بحران پرونده هسته‌ای از وضعیت فعلی بحرانی‌تر شود، تحریم‌ها به‌رغم آن‌که مقامات می‌گویند بی‌تأثیر خواهد بود، اما اگر شرایط به‌گونه‌ای پیش برود که ایران برای واردات با مشکل جدی مواجه شود. در آن صورت تورم سال‌های 84، 85 و 86 که تا حدودی با واردات مهار گردیده است به صورت لجام گسیخته و به مثابه غولی عصبانی که از خواب بیدار شود، تورم بالایی را بر ملت ایران تحمیل کند. بنابراین راه برون رفت از شرایط کنونی پرهیز از رویارویی، درگیری و خودداری از موضع‌گیری‌هایی است که می‌تواند تحریم‌ها را تشدید کند. زمانی که آشکار است آمریکا و متحدانش قصد دارند ایران را تحریم و یا احتمالا مورد حمله نظامی نیز قرار دهند، منافع ملی ایجاب می‌کند که ایران پرچم صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز را در منطقه و جهان در دست گیرد و با جنگ و درگیری از راه‌های دیپلماتیک به مخالفت برخیزد‌."

حالا‌ "ما" جایزه می‌دهیم
روزنامه آفتاب یزد در شماره آخر خود بار دیگر ماجرای اعطای جایزه توسط دولت به روزنامه های منتقد را پیگیری کرده و با بهانه قرار دادن این موضوع به درآمد های بی سابقه دولت پرداخته و آورده است: "دولت نهم برای تشویق منتقدان و اعطای جایزه به آنها، با هیچ‌گونه محدودیت مالی مواجه نیست. زیرا افزایش ناگهانی درآمدهای نفتی شرایطی برای دولت فراهم نموده است که دولت جمهوری اسلا‌می بدون توجه به بی‌مهری بعضی از گروههای لبنانی نسبت به ایران، اجرای بیش از سه هزار پروژه بازسازی در آن کشور را به عهده می‌گیرد، همچنین دقیقاً در روزی که رسانه‌های خارجی ادعاهای ضد ایرانی وزیر خارجه عراق علیه ایران را منتشر می‌کنند، رسانه‌های داخلی شاهد انعکاس اظهارات معاون اول رئیس جمهور ایران مبنی بر جدیت ایران برای کمک‌های ایران به دولت عراق هستند... در ماههای اخیر شرایط مالی دولت آنقدر خوب بوده است که همزمان با پذیرش اعطای وام یک میلیارد دلاری به عراق، ادعای مکرر خبرگزاری‌های خارجی در خصوص اعطای کمک یک میلیارد دلا‌ری به بولیوی توسط مقام‌های ایرانی تکذیب نمی‌گردد.نمونه‌های فراوان دیگری نیز قابل عرضه است که همه آنها ثابت می‌کند وضعیت مالی دولت بسیار مناسب است ولذا اگر دولت بخواهد کمکی به نهادهای مستقل داخلی انجام دهد، با هیچ محدودیتی مواجه نیست."

آفتاب یزد در پایان آورده است: "همه آنچه در بالا آمد نشان می‌داد که برای اجرای وعده رئیس‌جمهور در خصوص تشویق منتقدان <مقتضا موجود است و مانع هم مفقود.>اما علیرغم این شرایط، کاهش 60 درصدی یارانه تخصیصی به آفتاب یزد- که از نظر وزارت ارشاد، رتبه اول انتقاد به دولت نهم را در اختیار دارد - نشان داد که وجود مقتضا و فقدان مانع، اجرای وعده رئیس‌جمهور را تسهیل نکرده و لذا نه تنها انتظار دریافت جایزه و تشویق، منطقی نیست بلکه مواجهه با تنبیه را باید یک امر عادی دانست. در این شرایط، تصمیم گرفتیم برای اثبات سرپا ماندن خود علیرغم افزایش مشکلات مالی، مسابقه‌ای برگزار و به برنده مسابقه، جایزه دهیم. در این مسابقه همه افراد اعم از مدیران دولتی، سیاستمداران و خوانندگان روزنامه می توانند شرکت کنند. موضوع مسابقه <بررسی سوابق عملکرد واظهارات مسئولا‌ن دولتی در دو سال و نیم اخیر و یافتن یک مورد اعتراف به اشتباه> است. زیرا هر چه به گذشته نگاه می کنیم حتی یک نمونه نمی یابیم که مسئولا‌ن عالیرتبه دولتی، مسئولیت کامل یک نابسامانی یا کمبود را پذیرفته و بابت آن، از مردم عذرخواهی کرده باشند".

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)