رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۳ فروردین ۱۳۸۸

اعتراض مولوی عبدالحمید به شبکه سوم سیما

مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبه های این هفته نماز جمعه سیاست تلویزیون ایران درباره اهل سنت را به باد انتقاد گرفت.

مولوی عبدالحمید گفت: "شبکه سوم سیما با فردی مصاحبه ای انجام داده است که ادعا کرده قبلا سنی بوده و در حال حاضر شیعه شده است. این فرد ادعا کرده که قبلا نسبت به حضرت علی کینه و بغض و عداوت داشته و در حال حاضر خود را بر بالای مناره ای مرتفع و دیگران را در زیر می بیند. این شخص الفاظ نامناسب دیگری را نیز بر زبان رانده است. در ادامه خبرنگار این برنامه خطاب به این شخص می گوید: شما قبلا دشمن ما بودید و حالا دوست ما هستید."

abdolhamid.jpg

مولوی عبدالحمید در ادامه خطبه خود گفت: "این شخص هیچ گاه سنی نبوده بلکه من شنیده ام این فرد از برادران تشیع یمنی بوده است. پخش اینگونه برنامه های ساختگی و جعلی از سوی برخی از فیلمسازان که افراد شایسته ای نیستند، در کانال های ملی که مختص فرقه و مذهبی خاص نیست، بلکه مال تمام مردم این کشور است، چه سنی باشند و یا شیعه، آن هم در مملکتی که در این سال از سوی رهبر انقلاب به عنوان سال اتحاد و انسجام اسلامی عنوان شده است و مجمع تقریب مذاهب به هدف وحدت و انسجام فرق اسلامی در آن قرار دارد، بسیار ناپسند و نابجا است."
امام جمعه زاهدان افزود: "بعد از پخش این برنامه مردم از سراسر ایران با ما تماس گرفتند وانزجار و اعتراض خود را نسبت به این برنامه ابراز داشتند؛ بنابراین ما از مسئولین امر تقاضا داریم این مسئله را پیگیری کرده و جلوی چنین افرادی را که باعث خدشه دار شدن وحدت ما می شوند، بگیرند و با آنان برخورد کنند. نباید به هر بچه نادانی اجازه داده شود تا اعتقادات یک ملت را بازیچه خود قرار دهد و باعث جریحه دارشدن قلب های آنان گردد."

مولوی عبدالحمید گفت: "من در این جا این مطلب را اعلام می دارم که اهل سنت بالاتفاق از دوستداران حضرت علی رضی الله عنه هستند و هرکس که نسبت به حضرت علی، اهل بیت ایشان، حضرت حسین، حضرت حسن، و حضرت فاطمه رضی الله عنهم محبت نداشته باشد صد در صد او سنی نیست. سنی به کسی می گویند که خلفای راشدین و فرزندان آن حضرت صلی الله علیه و سلم، ازواج مطهرات و همه مهاجرین و انصار رضی الله عنهم را دوست داشته باشد."

به گزارش نوروز، وی همچنین در مراسم ختم قرآن در شب بیست و نهم رمضان، که با حضور نمازگزاران مرد و زن اهل سنت زاهدان در مسجد جامع مکی زاهدان برگزار شد با انتقاد مجدد از عملکرد صدا وسیما، از مدیران رسانه ملی خواست تا این فرصت را به علما و بزرگان شیعه که سنی شده اند بدهد تا با یکی از شبکه های ملی کشور مصاحبه ای داشته و دلایل خود را برای پیوستن به مذهب بزرگ اهل سنت بیان دارند.

وی در قسمتی از سخنانشان گفت: "اهل سنت از تمامی نقاط کشور و حتی برخی کشورهای همسایه با ما تماس گرفتند و انزجار خود را نسبت به اینگونه برنامه های تفرقه انگیز اظهار کرده و می گفتند: ما بعد از انقلاب تا به حال شاهد چنین جسارتی نبوده ایم ، البته بجز از شبکه سلام که اساسش بر اهانت به مقدسات اسلام و اهل سنت گذاشته شده و شبکه ای منحرف است."

امام جمعه اهل سنت زاهدان افزود: "کاش این شبکه مصاحبه ای هم با علمای شیعه که سنی شده اند ترتیب می داد؛ چرا که فقط تیجانی مذهبش را تغییر نداده، بلکه ما افراد دیگری از شیعه را سراغ داریم که مذهب شیعه را کنار گذاشته و به مذهب اهل سنت پیوسته اند. آنان کتابهای بیشماری در مورد چگونگی گرایششان به مذهب اهل سنت نوشته اند و بسیاری از آنان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم و حضرت علی کرم الله وجهه را بعد از سنی شدن به خواب دیده اند."

مولوی عبدالحمید در ادامه گفت: "مقتضای عدالت این را می طلبد که صدا و سیما افرادی را که سنی شده اند را فرا بخواند و با آنها مصاحبه ای داشته و کتاب های آنان را به جامعه معرفی کند. سپس این افراد را در کنار تیجانی ها بنشانند و قضاوت را به مردم (شیعه و سنی) واگذارند تا هر مذهبی را که می خواهند اختیار کنند. عدالت و دموکراسی واقعی همین است."

امام جمعه زاهدان در پایان افزود: "من از آقای مهندس فروزش، نماینده محترم زاهدان در مجلس شورای اسلامی سپاسگزارم که در این زمینه ناراحتی اهل سنت را به گوش آقای ضرغامی رییس صدا و سیما رسانده اند و ایشان نیز قول داده اند با سازندگان این برنامه برخورد شده و جلوی چنین برنامه هایی گرفته شود."

مولوی احمد نارویی: ترجیح می دهم راجع به چیزهایی صحبت نکنم

Share

نظرهای خوانندگان

من به عنوان یه شیعه از روش و مسلکی که حکومت در قبال اهل سنت دارد اعلام انزجار میکنم . برادران اهل سنت نباید این تندرویها رو به حساب مردم بگذارندهمانطور که تندرویهای بعضی از اهل سنت (وهابیون) رو نمیتوان به حساب اهل سنت گذاشت

-- بدون نام ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

من نیز به عنوان یک انسان آزاد منش این عملکرد رسانه ی ملی ایران را محکوم می کنم.

-- علی ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

در دوره تحصیل در ایران، یک معلم کتابی به نام "آنگاه هدایت شدم" به من داد که نوشته همین آقای تیجانی بود. هدف معلم این بود که به زعم خودش، من را با آن کتاب "هدایت" کند تا همانند تیجانی، مذهب شیعه را بپذیرم. من ـم کتاب را در فرصت مناسب از اول تا آخر خواندنم و با اینکه دانش زیادی در مورد اندیشه های اهل سنت نداشتم، دهها نکته مغرضانه و دور از واقعیت را که در آن کتاب به سنی ها نسبت داده شده بود، حاشیه نویسی کردم. آقای تیجانی، آنگونه که من از کتابش برداشت کردم، هیچگاه یک سنی واقعی نبوده بلکه فقط یک عامل تبلیغاتی برای ملاهای ایران است. سنی ها، بر خلاف ادعای تیجانی، همواره به حضرت علی احترام می گذارند و نام ایشان را، بدون پیشوند حضرت و پسوند کرم الله وجه به کار نمی برند. تیجانی ادعا می کند که از چنین مذهبی بریده و به مذهبی گراییده که لعن و نفرین و فحاشی نسبت به خلافای راشدین و صحابه پیامبر را مجاز می داند.

-- عمران ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

روزی گذرم به مسجد ملا هادی سبزواری در منطقه طلاب مشهد افتاد و چون وقت نماز مغرب بود، به آن مسجد رفتم و شروع کردم به نماز خواندن. همزمان با اینکه من به صورت فردی نماز می خواندم، نماز جماعت برادران تشیع هم در حال اقامه بود. مکبر مسجد، متوجه شد که من در گوشه ای از مسجد، در حال دست بسته نماز خواندن هستم، بلافاصله بعد از سلام نماز، با عجله عجله، به صورتی من متوجه شوم، اعلام کرد: "برادران و خواهران در جریان باشند که به مناسبت درگذشت ملعون منفور دومی (منظورش حضرت عمر فاروق خلیفه دوم اسلام بود)، مجلس جشن و شادمانی برگزار می شود، خواهران و برادران مومن، حتماً شرکت کنند و فیض ببرند". من عمداً ایستادم تا حرف مکبر تمام شود و بعد به راهم ادامه دادم. می خواهم بگویم که به چنین افکار منحرفی، در زیر سایه جمهوری اسلامی، بها داده می شود و نه تنها از بلندگوی مساجد، بلکه از تریبون ملی کشور نیز تبلیغ می شود.

-- سعید راشد ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

با سلام
جای بسی تاسف است که در یک شبکه ملی این چنین بر علیه هموطنانمان برنامه تهیه می کنند. هرگونه بی احترامی به ادیان دیگر چه در دین و چه در فرهنگ ایرانی ما امری زشت می باشد. امید وارم این دین داران! بی عقل نیز به راه راست هدایت شوند!
آمین

-- حسن ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

بیست ونه سال است اهل سنت مقیم تهران میخواهند یک مسجد برای عبادتشان بنا کنند که با مخالفت سر سختانه حکومت اسلامی مواجهند و اهل سنت مقیم پایتخت ناچار در محوطه سفارت یک کشور بیگانه نماز جماعت میخوانند حالا شما چه انتظاری از اینها دارید وحدت واتحاد که ادعایش را میکنند دروغ وحقه بازی است............

-- astyak ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

کسانی که چنين برنامه هایی تهیه می کنند، نه از تشيع اطلاعی دارند، نه از تسنن. بر اساس ملاکهاي آنان حضرت علي هم در بين شيعيان قرار نخواهد گرفت. چون همين حضرت علي در نهج البلاغه از خلفاي راشدين حمايت کرده و در مواردي که از او خواسته اند، آنها را راهنمايي کرده است. همين حضرت علي در نهج البلاغه بارها به مومنان گفته که نمازهايشان را در پنج وقت بصورت کاملاً مجزا بخوانند و زمان آنها را جلو و عقب نيندازند. نه مثل ما شيعيان که اگر مثلاً وقت شناس باشيم نماز عصر را ظهر مي خوانيم و اگر وقت نشناس، نماز ظهر را عصر مي خوانيم.

-- ارش ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

دوستان عزیز
اعتقادها همه به جای خود و برای خود
ما همه ایرانی هستیم و باید در کنار هم زیستن را یاد بگیریم
در حرم مشهد من چندی پیش کسی را دیدم که دست بسته نماز میخواند و کسی هم به کارش کاری نداشت
من با اینکه گذر میکردم و از اوایل انقلاب نماز را کنار گذاشته ام از این کار لذت بردم

-- بدون نام ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

با سلام خدمت خواهران و برادران اهل تسنن
من به عنوان یک فرد شیعی مذهب از تمام هم وطنان سنی مذهب خود که گاها موجبات ناخرسندی انان بواسته اعمال عده ای نادان فراهم می شود عذر می خواهم
در این زمان که دشمنان عزم نابودی اسلام و مسلمین را دارند مهمترین مسئله اتحاد و انسجام حول محور مشترکات است نه تکیه بر اختلافات
م از فرانسه

-- بدون نام ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

با سلام

امیدوارم بعد از این جریان مطلب برای همه جا افتاده باشه که بعضی فقط به ظاهر و زبانی ادعای پیروی از علی رضی الله عنه رو دارند

اگر امام علی زنده بودن حتما یک وهابی رو می آوردن و بهش اجازه صحبت و دفاع از نظراتش رو می دادن وبعد هم تصمیم گیری رو بعهده مردم می گذاشت!!!!!!

این چه عدلی هست که اجازه صحبت به وهابی رو نمیده وبعد می گه وهابی ها از اسلام خارج هستن .

-- شهیدیان ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

سلام. كاش به برادر بزرگوار مولوي عبدالحميد بگوييد وقتي وهابيون و حتي عامه اهل سنت شيعه را تخطئه و تكفير مي كنند هم چنين ميخروشيد؟ پيامبر فرمود : الساكت عن الحق شيطان اخرس يعني كسي كه حرف حق را نمي زند شيطاني لال است. من توهين به خلفا و زوجات رسول الله را از طرف هركه باشد محكوم مي كنم. فشار و تبعيض عليه اهل سنت را محكوم مي كنم اما سوالي دارم: مولوي عبدالحميد عزيز: آيا شما هم توهين به تشيع و شيعه كشي توسط سني ها را محكوم مي كنيد؟ آيا دستور معاويه يا به قول شما حضرت معاويه براي لعن امام علي بر منابر را محكوم مي كنيد؟ آيا هتك حرمت مشاهد مقدسه و قبور اوليا توسط سني ها را محكوم مي كنيد؟ ايراد فقط از شيعيان و جاهلان اين طرفي نيست.

-- آرين ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

سلام
من مسلمان سني ام به نظر من مسلمان مسلمان هست چه شيعه چه سني لا اقل بهتر از اديان ديگر است كساني كه به انبيا توهين كنند ابلع هستند البته بايد عرض كنم چون اعمال مسلمانان
را ديدم و شنيدم {دروغ تهمت ظلم حق كشي تبعيض } دست از نماز خوندن كشيدم نه اينكه
كفر شدم بقول ..ادب از بي ادبان آموختم
چرا ما پر چم دار شعار و دروغ هستيم مگر در قران اين كلام رب كه همه مذاهب قبولش دارند دشمن خداوند ريا كاران ودروغ گويان هستند بجا اين كه مسلمانان خودشون را بهترین نشان دهند متاسفا نه بد ترين نشان دادند آنوخت ما توقع داريم اديان ديگر
مسلمان شوند در دورهاي كه دين و مذهب خدا و قران ابزاري شده جاي شكر است كه بنده مسيحي و يهودي ووو نشدم
تو فيلمها كه عدالتشون را مي بينم وا قعا متاثر ميشم كه عدالت علي ع و محمد ص را اديا ديگر بجز مسلم اجرا مي كند انها حتي به حيوانات هم ظلم نمكنند چه برسه...
اي كاش زود تر قيامت ميشد مسلماني آخرين مرحله خداوند بو ولي افسوس كه مسلمانان
{ايرانيان }در كشورهاي اروپايي وامريكايي مسيحي و وو مي شوند بد تر كفر از خدا سر پيچي مي كنند مثل شيطان

-- بنده گناهكار ، Oct 15, 2007 در ساعت 11:59 PM

برنامه های ماه رمضان تلویزیون منزجر کننده بود...
واقعا باعث تأسف است که در تلویزیون ایران، به بهانه وهابیت، با اعتقادات کل اهل سنت بازی می شود.
مجری برنامه می گفت وهابیها این کار را کردند و آن کار را در حالی که هدفش تنها اهل سنت بود.
نمی دانم چرا هرکس اهل سنت است از دید حاکمان، وهابی لقب می گیرد.
و چرا هر نویسنده مخالف یا منتقدی، اتهامش ارتداد و توهین به مقدسات است.
این برنامه علیه اهل سنت شاید در بین اقشار روشنفکر شیعه جائی نداشته باشد، ولی متأسفانه در بین عوام تأثیر وحشتناکی داشته است.
به طوری که در دانشکده ما، یادم هست یک اهل سنت قبول شده بود و همه از او دوری می کردند چون می گفتند وهابی است و دشمن امام علی
باعث شرم است

-- احمد حسینی ، Oct 16, 2007 در ساعت 11:59 PM

برنامه های ماه رمضان تلویزیون منزجر کننده بود...
واقعا باعث تأسف است که در تلویزیون ایران، به بهانه وهابیت، با اعتقادات کل اهل سنت بازی می شود.
مجری برنامه می گفت وهابیها این کار را کردند و آن کار را در حالی که هدفش تنها اهل سنت بود.
نمی دانم چرا هرکس اهل سنت است از دید حاکمان، وهابی لقب می گیرد.
و چرا هر نویسنده مخالف یا منتقدی، اتهامش ارتداد و توهین به مقدسات است.
این برنامه علیه اهل سنت شاید در بین اقشار روشنفکر شیعه جائی نداشته باشد، ولی متأسفانه در بین عوام تأثیر وحشتناکی داشته است.
به طوری که در دانشکده ما، یادم هست یک اهل سنت قبول شده بود و همه از او دوری می کردند چون می گفتند وهابی است و دشمن امام علی
باعث شرم است

-- احمد حسینی ، Oct 16, 2007 در ساعت 11:59 PM

عرض شود که این حقیر کتابهای 3 نفر از کسانی که به اهل سنت گرایش پیدا کرده اند رو کامل خوندم ، حقیقتا دلایلشون رو برای یک محصل راهنمایی بگی تعجب میکنه از پوچی این دلایل ،

مناظرات زیادی بین علمای شیعه و سنی انجام شده و کتابهای اونها موجوده ، اهل سنت حرفی برای گفتن ندارند،

من با تعداد زیادی از اهل سنت ساکن فرانسه بحث کردم ، اینها حتی تاریخ اسلام رو اجازه نداشتن با جزئیات بخونند ، اطلاعات دینی کمی دارند ،

اون عزیزی هم که میگن حضرت علی ع خلفای قبلی رو تایید کردند و نماز رو به صورتی که اهل سنت انجام میدن ، ضروری دونستند ، ایشون یا نهح البلاغه شناس نیستند یا از تشیع چیزی نمیدونند،

در ضمن شبکه مورد اشاره آقای مولوی عبدالحمید " شبکه سلام " است.

با تشکر

-- امین از فرانسه ، Oct 16, 2007 در ساعت 11:59 PM

نظر من هنوز نیامده ، سعی کنید مثل آینه باشید ... منتظرم

-- امین از فرانسه ، Oct 16, 2007 در ساعت 11:59 PM

وهابی ها ...در خانه خدا به شیعیان تعرض می کنند . ...

-- مجید ، Oct 16, 2007 در ساعت 11:59 PM

حکومت بظاهر مذهبی ایران نه به تشیع اعتقاد دارد و نه به تسنن . هدف این گروه شکاف و رخنه بین دنیای اسلام از طریق هوچی گری میباشد . دقیقا شبیه همون کاری که مفتی های عربستان سعودی انجام میدهند. شما اگر به سخنان مفتی های عربستان توجه کنید متوجه میشوید فقط قصدشان تفرقه اندازی بین مسلمانان است . خب تعجب نکنید احمدی نزاد هم یه مفتی است به سبک دیگری . محسن.

-- بدون نام ، Oct 16, 2007 در ساعت 11:59 PM

دوستان عزیز ،
شما میدانید که اخوندهای متحجر ایرانی در مدت سه دهه در خراسان ، ارومیه وشهرهای دیګر علیه اهل سنت ازقساوت ودشمنی بې رحمانه کارګرفت ، به مراسم اهل سنت پابندی وضع کردند ومساجد شان را درشرق وشمال کشور ویران کردند ، هزاران دانشمند سنی قبلی وامروزی درسراسر ایران وجود دارتد که اخوندها شعیه آثار شان را اجازه نشر نمیدهند. مدارس ندارند ، به نام های وهابی و غیره مورد توهین قرار میګرند که دور از انصاف وارشادات اسلامی است . سعد ی که شیعه نبود ، حافظ همچنان اما درهمین ایران تولد یافتند ورشد کردند. اخوند های جاه طلب ازخدا بترسید این توطیه های تانرا کنار بګذارید و بر رسمان اسلام نه شیعیه ایزم چنګ ببندید. ورنه دشمنان اسلام درقدم اول برای شما درسنګر کین کمین ګرفته اند واګر چنین شدادیت تان ادامه یابد باور داشته باشید که شما رادرقدم او ل برباد خواهند کرد .
احترام
ملا خدا جو غزنوی
علیکړ هندوستان

-- بدون نام ، Oct 16, 2007 در ساعت 11:59 PM

البته يكى از بزرگترين دلايلى كه ما ايرانيان شيعه شديم فجايع و جناياتى بود كه در زمان خلافت عمر به ايرانيان روا شد و هرگز از حافظهء ما نرفته ... تاراج خزاين ، كشتار وسيع . سوزاندن كتابخانه ها و ظلم شديدى كه بر خلاف ادعاى عربها اسلام را به زور شمشير به ايران صادر كردند ، همه باعث شد نفرت ما از عربها شد . مرگ خليفه عمر بدست پيروز و همچنين نزديكى ايرانيان به خاندان پيامبر همه بدليل رفتار نژاد پرستانهء اعراب بود ، رفتارى كه حتى امروز هم در عربى ناميدن درياها و رودها و خليج ها و همه چيز ادامه دارد ...

-- مهران / لايدن - هلند ، Oct 16, 2007 در ساعت 11:59 PM

با سلام
جناب امین

پیداست که خود شما هم از تشیع چیزی نمی دونید. نه تنها در نهج البلاغه که حتی در صحیفه سجادیه دعای 44 بند نه بصراحت امده که مواقع نماز پنج زمان هست (من دیگه از کتب احادیث شما مطلبی نمی ارم که...)
اگه منظورتون از دلایل محکم افاضات اقای تیجانی هست که باید عرض کنم ایشون تنها بلندگوی شیعه هست وهیچ دلیل یا استنباط جدیدی از خودش نداره (صحت ادعای بنده رو می تونید با خوندن کتاب های اقای تیجانی ومقایسه اون با کتابهای اصول و عقاید شیعه
پیدا کنید)!!!!!!

-- نعیم ، Oct 17, 2007 در ساعت 11:59 PM

جناب آقای بی نام ،
باز هم میگویم شما از تشیع چیزی نمیدانید ، اشکال شما این است که برای باطل جلوه دادن عملی ، دست به گلچین کردن میزنید. مثلا من به شما میگم : *شما حق داری دروغ بگی ، در صورتی که جانت در خطر باشه*

حالا شما فقط قسمت اول رو نقل قول کنید و قسمت دوم رو حذف کن !

علت اینکه ما شیعه ها نمازها رو تلفیق میکنیم در بسیاری از کتب حدیث به وضوح آمده که بیان آن در این مقال نمیگنجه ولی عزیز جان اساس شیعه چیزی نیست که با این اشکالات ناچیز متزلزل بشه،

شیعه یعنی انحنای ذوالفقار

یا علی

-- امین از فرانسه ، Oct 17, 2007 در ساعت 11:59 PM

جناب آقای عبدالحمید
بنده شما را خوب می شناسم شما هم بعد از اینکه اسم بنده را بفهمید خوب بنده را می شناسید.
1-بنده خوب می دانم که این عادت ناپسند شماست که از فرصتهای مختلف در جهت اظهار مکنونات قلبی خود استفاده می کنید وجامعه اهل سنت را از راه یابی به حقیقتی ناب دور می کنید هرگاه زمینه ای فراهم گردیده تا برادران اهل سنت ما با حقایق دین رسول الله آشنا شوند شما وارد میدان شده اید و رسالتی را که نمی دانم چه کسی به عهده شما نهاده است را در جهت کتمان حقایق به انجام می رسانید و این روش اصلی شماست بنده خودم از شما پرسیدم آیا به طلاب مدرسه دارالعلوم اجازه می دهید تا از کتب شیعی استفاده کنند و با مکتب شیعه آشنا شوند شما صراحتا آن را نفی نمودید و کتابخانه مدرسه شما معدودی از کتب ناب و کلامی شیعه و نقد های علمای شیعه را در خود دارد ویا ندارد .
2- آنهای که به سوی تشیع گرایش یافته اند به نوری پاک و حریمی پربار وارد شده اند وباید از آنان تجلیل شود زیرا که تجلیل از فضیلت تجلیل از انسانیت است حال شما انتظار دارید صدا و سیما بیاید و کسانی که به ادعای شما سنی شده اند را در تلویزیون نشان دهد که چه؟ جوانان را تشویق کنند که مانند آن آقا(به فرض وجود داشتن عالم سنی شده) سنی شود و از تبعیت از فقه و روش اهلبیت علیهم السلام دست بردارند.شما دارید صداو سیما را امر به منکر می کنید و نهی از معروف.؟
4- آقای عبدالحمید!!
محبت تنها به کسی اعتقاد به او را نمی رساند
ضمن اینکه من معتقدم شما هیچ محبتی به آمیر المومنین و فرزندان او ندارید به چند دلیل:
1- چرا از بردن نام (علی) در آنتهای قرائت قران که هیچ ربطی به امیر المومنین ندارد دوری می کنید فقط به خاطر اینکه نام علی را نبرده باشید.
2- به چه دلیل عبارت - کرم الله وجهه- که برای امیر المومنین در بین صحابه رسول الله لقبی خاص بود را تغییر دادید به - رضی الله عنه- او را خطاب می کنید فکر می کنید با این کار مقام اورا پائین می آورید و یا دیگران را به مقام او نائل کرده اید ؟!! این را بدانید که علی همان کسی است که خداوند صورت اورا کرامت داد وبر هیچ بتی سجده نکرد واین افتخار تا ابد برای او باقی خواهد ماند و هیچ یک از خلفا و اکابر صحابه به این مقام نائل نیامده اند چه شما کرم الله وجهه بگویید چه نگویید.
3- شما به علی بن ابی طالبی محبت دارید که در رتبه چهارم قرارش داده اید و دیگران را بر او مقدم می دانیدولی شیعه علی بن ابی طالبی را قبول دارد که جانشین بلافصل پیامبر اسلام است پس محبت شما زمین تا آسمان با محبت بچه شیعه 10 ساله ای که یا علی را از اعماق دلش می گوید فرق می کند.
4-شماواقعا به ییامبرو علی و اولاد او علاقه دارید؟پس چرا در فرستادن صلوات از عبارت(صلوه الله وسلم ) استفاده می کنید و از بردن کلمه (آل) در آن ابا و دوری می کنید و در کتابهای خود اصرار دارید عبارتی که مبتنی بر صلوات بر خاندان پیامبر باشد را درج نکنید.
5- چرا واقعیتهای تاریخی روشن در قبال شهادت حضرت فاطمه زهرا را (علیرغم اعتراف بزرگان اهل سنت به آن ) نمکر می شوید و حقوق عضب شده بی بی دو عالم را فراموش می کنید و از آن در مجلات و کتابهایتان به افسانه یاد می کنید.
......
بخداوند یکتا قسم اگر بخواهم موارد عدم محبت شما به خاندان وحی را باز شماری کنم دفترها باید پر کنم و کتابها انباشته تاشاید گوشه ای از بی مهری شما به آل الله را ترسیم نمایم.
آقای عبد الحمید!
فرماندار محترم یکی از شهرهای اطراف شما به بنده گفت ما شوهدی در کمک وهابیت در منطقه نداریم! بنده در آن مقطع باور نمودم اما حال که می بینم چگونه از یک برنامه تلویزیونی که در دفاع از اهلبیت در مقابل وهابیت ترتیب داده شده -بر آشفته اید به حس ظن خود در گذشته نسبت به شما تاسف می خورم.
سخن بسیار است و گوش شنوا کم....
امضاء محفوظ

-- بی نام ، Oct 17, 2007 در ساعت 11:59 PM

با سلام مجدد
در بی اساسی شما که شکی نیست!

شما در حقیقت چهره واقعی شیعه رو برای سایر دوستان هم نشون دادید .
جالبه که دیگه هر کودک ابتدایی هم می فهمه که اعتبار نسبی نهج البلاغه و صحیفه سجادیه خیلی بیشتر از احادیث شیعه هست (پیشنهاد می کنم برای روشن شدن موضوع ومقدار صحت علم حدیث شیعه این سخنرانی دکتر کدیور رو بخونید http://www.kadivar.com/Index.asp?
DocId=1554&AC=1&AF=1&ASB=1&AGM=1&AL=1&DT=dtv)

در ضمن جناب ارین یا شما خیلی بی انصاف هستید یا در جریان نیستید که مولوی عبدالحمید وسایر علما اهل سنت در ایران تمام تلاش خودشون رو در جهت وحدت شیعه وسنی بکار می ببندن ودر مقابل کارشکنی های بعضی از شیعیان صبر حمیل دارن وبارها هتک حرمت به مقابر شیعه رو محکوم واین کار رو حرام دونستن.

این دفاع و دلیل برای توجیه اهانت شبکه 3 واقعا توجیه نا پذیره!!!!!!!!!

-- بدون نام ، Oct 17, 2007 در ساعت 11:59 PM

رافضی انگشت در دندان گرفت
هم علی و هم عمر آمیختند

بر یکی تختند این دم هر دو شاه
بلک خود در یک کمر آمیختند

((مولوی))

-- نعیم ، Oct 17, 2007 در ساعت 11:59 PM

گویا لینک مستقیم باز نمی کنه.
لطفا مراجعه کنید به قسمت سخنرانی و عنوان(( تاملی در متون اعتقادی )) رو پیدا کنید و متن سخنرانی رو ملاحظه کنید.

بنده قسمتی از متن رو براتون اینجا می گذارم:

اعتبار یک روایت منقول از پیامبر (ص) یا ائمه(ع) در درجه اول به عدم مخالفت با قرآن کریم بستگی دارد و در مرحله دوم به اینکه بر سبیل تقیه صادر نشده باشد بلکه حاوی مراد جدی گوینده باشد، و در مرحله سوم سازگار با سنت قطعیه پیامبر(ص) باشد و با لاخره توسط افراد موثق و راستگو و قابل اعتماد نقل شده باشد.

ثقة الاسلام کلینی پس از بیست سال تلاش مداوم از میان سیصد هزار روایت منقول از ائمه(ع) تنها شانرده هزار روایت(یعنی حدود5% ) را به نظر خود معتبر تشخیص داد و کتاب با ارزش "کافی" را تدوین کرد. کلینی به تأسی از اهل بیت(ع) کتاب خود را با بحث "عقل" آغاز کرد و با فضیلت دانش ادامه داد. در میان کتب اربعه ،کافی تنها کتابی است که روایات اصول عقاید را نیز در بر دارد.

علیرغم دقت فراوان کلینی،بنا بر ارزیابی علامه محمد باقر مجلسی در "مرآت العقول" نزدیک 70% روایات منقول در کافی به لحاظ سندی ضعیف،مرسل ومجهول در یک کلام فاقد اعتبارند.از 1016 روایت کتاب الحجه کافی (یعنی بخشی از کافی که روایات مربوط به نبوت و بالاخص امامت را گردآوری کرده است) تنها 280 روایت، صحیح یا موثق یا حسن محسوب می شوند و به زبان دیگر حدود %73 روایات کتاب الحجه کافی به لحاظ سندی و با ضوابط علم رجال و درایه (با ارزیابی علامه مجلسی) فاقد اعتبارند.

-- نعیم ، Oct 18, 2007 در ساعت 11:59 PM

البته تشيع به ما ارث رسيده و براى ما ايرانيان عزيز است . بنظر من ميبايستى مجددا در ايران دين رسمى اعلام شود و با زور در تمام جاها تبليغ شود . . . مگر اسلام در بدو بهمين صورت در ايران جا نيافتاد ؟ با زور شمشير ... اينهايى هم كه اينقدر سنگ سنت و وهابيون را به سينه ميزنند و با زاد و ولد زيادى ، سوداى تجزيهء ايران و جنگ شيعه - سنى را ميبينند ، بدانند كه بازنده ء اصلى آن سنيان خواهند بود . مارنيكس / بلژيك

-- marnix ، Oct 18, 2007 در ساعت 11:59 PM

ضمنا بنده از تمام دوستان شیعه که از اهل سنت دلجویی نمودند تشکر وقدردانی می کنم

-- نعیم ، Oct 18, 2007 در ساعت 11:59 PM

نظر من هنوز نیامده ... منتظرم با تشکر

-- امین از فرانسه ، Oct 19, 2007 در ساعت 11:59 PM

قابل توجه دوستان و جناب آقای نعیم

احادیث در منابع و جوامع روایی ما شیعیان در چند بخش عرضه شده است: بخشی از احادیث ما مربوط به اعتقادات و کلام و اصول دین میباشد. در صورتی که این احادیث شکل جدّی درباره سند آن‏ها مطرح نباشد و از طرفی اگر هماهنگ و مطابق با احکام عقل و فطرت باشد، دیگر نیازی به پرداختن از جهت سلسله سند آن‏ها نداریم.
بخش دیگری از احادیث مربوط به اخلاق و مواعظ اخلاقی و تربیتی و پندها و اندرزها است. از آنجا که این احادیث جنبه پند و اندرز و تربیت انسان را در بردارند، نیازی به تحقیق از سلسله سند آن‏ها وجود ندارد.
بخش دیگری از روایات مربوط به فروع و احکام دین میباشد، که احادیث مختلفی از اشخاص مختلف در این بخش وجود دارد. از آن جا که این احادیث مربوط به تکالیف انسان و واجبات و محرّمات و غیره میباشد، علما و مراجع معظّم تقلید، حسّاسیّت و دقّت ویژه‏ای در این احادث از خود نشان میدهند و در استنباط احکام نهایت دقّت را دارند.

از همین رو است که احادیث را به متواتر، واحد، ضعیف، موثّق، حَسَن، مرسل و صحیح دسته بندی کرده‏اند.
منابع روایی معتبر و مورد اعتماد ما شیعیان چهار کتاب میباشند که نمیتوان ادّعا کرد احادیثی که در این چهار کتاب جمع آوری شده، همه‏اش صحیح باشند. اساساً چنین کتابی در منابع ما وجود ندارد که فقط أحادیث صحیح را جمع آوری کرده باشد، و اصولاً کسی چنین ادّعایی نداشته است، زیرا مسئله از مسائل اختلافی است، چرا که ممکن است روایتی از نظر یک مجتهد، صحیح ولی از نظر مجتهد دیگر حَسَنْ و یا موثّق و یا مقبوله باشد، زیرا نظرها و بینش‏ها نسبت به بعضی از راویان حدیث مختلف میباشد، بنابراین اگر جمع آوری احادیث صحیح از طرف یک شخص یا عده‏ای صورت گیرد، به معنای صحیح بودن تمام روایات آن مجموعه به عقیده دیگران نیست.
امّا این چهار کتاب عبارتند از:
1- الاستبصار فیما اختلف من الاخبار تألیف محمد بن حسن طوسی معروف به شیخ طوسی(ره).
2- تهذیب الاحکام تألیف شیخ طوسی(ره).
3- من لا یحضره الفقیه تألیف محمد بن علی، ابن بابویه، معروف به شیخ صدوق.
4- کافی تألیف ابی جعفر محمد بن یعقوب کلینی(ره).
آیا در دنیا دین یا مذهبی را سراغ دارید که کتاب یا کتاب‏های آن‏ها از صحّت کامل برخوردار باشند و از تحریف و ضعف به دور باشند؟
خیلی از کتاب‏های مقدّس أدیان دیگر همانند انجیل و تورات و غیره که به منزله وحی تلقی میشوند، از تحریف و ضعف برخوردار بوده و هستند.

آیا پس از هزار و چهار صد سال، کتابی وجود دارد که صرفاً احادیث قطعی السّند یعنی صرفاً صحیح در آن گردآوری شده باشد؟

نکنه صحیح بخاری یا مسلم قطعی السّند هستند؟ ، با اون همه توهین و افترا به پیامبر اسلام ص که کلام از بیانش شرم داره !

-- امین از فرانسه ، Oct 19, 2007 در ساعت 11:59 PM

در ضمن آقای نعیم ،

میان علمای مذهب اهل بیت (ع) ، چیزی مانند صحت یک کتاب همچون علمای عامه نیست ؛ یعنی در مذهب اهل بیت (ع) به جز قرآن کریم هیچ کتاب دیگری را صحیح ، قطعی الصدور ، و بدون علت نمی دانند.
لذا در برخورد با یک کتاب ، بررسی می کنند که هر کدام از احادیث آن چه حکمی دارند . و هیچ گاه برای یک کتاب به طور مطلق ، حکم به صحت یا عدم صحت صادر نمی شود ، چرا که این کار بسیار از منطق دور است .

در حالی که در میان دیگر فرق ( اهل سنت ) این موضوع مطرح است که مثلا کتاب های شش گانه شان ، یا دوتای مهم تر آنها صحیح هستند ،

یعنی تمامی احادیث و مطالب مافیها درست و بدون اشکال است . این مطلب بسیار جای تامل دارد ! (حتی بعضا در عمل بخاری را بالاتر از قرآن می دانند ـ العیاذ بالله ـ )

اما در میان علمای مکتب اهل بیت (ع) چیزی که از صحت مطرح است صحت تک تک احادیث است ، نه یک کتاب !

دقت و ضبط مرحوم کلینی (ره) در اصول کافی به قدری بوده است که حتی علمای عامه نیز در توثیق او زبان به اعتراف گشوده اند . کلینی (ره) در هر مجلس درسی که حدیثی را از استادش می شنیده ، همان موقع می نوشته است و نیز تا طریق خود را به آن کتاب کامل نمی نموده حدیثی از آن نقل نمی کرده است .

و مثل ((بخاری)) نبوده که مثلا حدیثی را در یک شهری می شنیده و در شهر دیگری یادداشت می نموده (!)

(خودتان مقایسه کنید که آن وقت با یک چنین وضعی او ادعای صحیح بودن کتابش را می کند اما کلینی چنین ادعایی ندارد )

-- امین از فرانسه ، Oct 19, 2007 در ساعت 11:59 PM

با سلام
جناب امین

مغلطه کاری نفرمایید (قابل توجه دوستان : این عادت شیعیان است که وقتی در هر مطلبی مانند همین اوقات نماز دلیل روشنی ندارند سر دیگران را با مطالب بی ربط دیگری گرم می کنند!!!!!!)

لطفا با دقت مقاله دکتر کدیور را بخوانید بعدا ببنید حرفی برای دفاع کردن از صحت علم حدیث نزد شیعه باقی مانده یا نه !!!!
ضمنا دو نکته را هم در نظر بگیرید :

1- بر هیچ کس پوشیده نیست که معتبر ترین کتاب حدیث شیعه اصول کافی است

2- الحمدلله کسی این مطلب را نقل کرده که نه تنها سنی نیست بلکه سنی هم نشده که بهانه بیارید از سر عناد بوده یا ...
قشری یا بی سواد هم نیست که دوباره بهانه بیارید ...

دوست عزیز
این موهبت خداوند به مسلمانان است که اگر ادیان دیگر در کتاب آسمانی خود اختلاف پیدا کردند قران ما بدون تخریف باقی ماند و آسیبی هم اگر رسید به کتب احادیث بود .

کتاب های حدیثی اهل سنت هم به طور قطع خالی از حدیث جعلی نیست اما به این نکته
باید توجه داشت که میزان احادیث جعلی نسبت به احادیث صحیح چقدر است این فرمول میران اعتبار کتب حدیث را روشن می کند!!!!

-- بدون نام ، Oct 19, 2007 در ساعت 11:59 PM

دوستان یقین داشته باشید که اگر قرار باشه
حدیث رو از شیعه بگیریم دیگه شیعه ی باقی نمی مونه چون قران اصلا موافق با شیعه نیست و تمام مانور شیعه با حدیث و ادعیه اش
هست. به قول ايرج :

چو نيست ظاهر قران به وفق خواهش او
رود به باطن تفسير ناصواب کند

اما تمامی اهل سنت کتاب صحیح بخاری رو که توسط امام اسماعیل بخاری که اهل بخارا و ایرانی بودن بعد از قران صحیح ترین کتاب می دونن چون بر اساس اون فرمولی که عرض کردم تعداد حدیث غیر صحیح در اون بسیار کمه
(حدود صد وسی حدیث) که اون هم به احتمال زیاد در جریان بازنویسی از روی کتاب اتفاق افتاده.
حالا در نظر بگیرید از حدود 7000 حدیث
130 حدیث ضعیف و جعلی هست ومقایسه کنید با آمار دکتر کدیور ....

جالبه جناب کلینی این همه دقت داشتند تازه کتابشون شده این...!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اما در خصوص امام بخاری اگه چند نکته نگم بی انصافی می شه . ایشون گفتن :

« کتاب جامع خود را [يعني: صحيح البخاری را] در (مسجد الحرام) تأليف نموده، و هر حديثی را که ميخواستم در آن ثبت نمايم، دو رکعت نماز اداء نموده و از خداوند متعال استخاره نموده و بعد از متيقن شدن بصحيح بودن حديث، آنرا ثبت مينمودم»

همین طور ایشون هم عصر امامان شیعه بودن.

امام بخاری رحمه الله ميگويد: «شبی پيغمبر خدا (ص) را بخواب ديدم، و گويا در دستم باد زنه ای است که با آن، از پيغمبر خدا (ص) از اذيت حشرات محافظت مينمايم»، و اين خواب را چنين تعبير کردند که: احاديث صحيح و حقيقی پيغمبر خدا (ص) را، از احاديث دروغ و موضوعی محافظت مينمايد، و اين سبب ديگری از اسباب تأليف اين کتاب بود.

-- نعیم ، Oct 19, 2007 در ساعت 11:59 PM

اولا در جواب اون دوستی که بی نام هستند و گاهی با اسم دیگری مطلب میدن ( !! ) که من علت این کار رو نمیدونم ، باید عرض کنم اشکال کار شما همون چیزی است که در اول کار گفتم ، همون مثالی که گفتم که شما فقط اون قسمتی که به نفعت هست رو جدا میکنی و بخش دیگر رو حذف میکنی ، گفتم شما اگر نهج البلاغه خون هستی یه سری به خطبه شقشقیه هم بزن که اساس مذهب اهل سنت رو یه جا برده زیر سوال ، ما با اینگونه بحث کردن با شما عادت داریم که سعی میکنید به هر موضوع اشاره ای کنید تا بحث رو پیچیده کنید و عجز خودتون رو در اثبات موضوعی پنهان کنید.

اینکه شما در اثبات حرفاتون فقط از دکتر کدیور نقل میکنید نشانه ضعف شماست ، من هم میتونم به عالمان زیادی در بین اهل سنت اشاره کنم که اشکالات اساسی از مذهب شما گرفتند ، و اون رو به انتقاد گرفتند ، نقد همیشه خوب بوده و سازنده ، اما در نتیجه گیری شما باید از جمیع منقولات استفاده کنید تا به بیراهه نرید که این کار شما رو سخت میکنه و ازش گریزان هستید و اما بخاری ....

برادر بزرگوار! شما مطلبی را به مسلم و بخاری نسبت داده اید که خود آنها و پیروان آنها به شدت آن را رد میکنند!!شما میفرمایید در کتابهایشان هر چه حدیث یافته اند ذکر کرده اند ـ بدون گزینش و پالایش ـ اما آنها دقیقا خلاف این را در مقدمه کتابهایشان ادعا دارند یعنی میگویند ما فقط احادیث صحیح را جمع کرده ایم!یعنی آنچیزی که بشود با اعتقاد به مضامینش و یا عمل به محتوایش ،دینداری کرده و رضایت خداوند را جلب کرد!!و در مقدمه این کتابها ملاکهایی ـ به نظر خودشان ـ برای صحت یک حدیث ذکر کرده و تاکید کرده اند که ما فقط طبق این معیارها حدیثی را صحیح میدانیم و فقط چنین احادیثی در کتاب خود آورده ایم.و به همین دلیل میبینیم نام کتب آنها«صحیح»است.مثلا صحیح مسلم،صحیح بخاری و..همین جناب بخاری درباره کتاب خود میگوید:«این کتاب میان من و خدایم حجت است.من جز حدیث صحیح در آن نیاورده ام»(الحدیث و المحدثون ص378)و نیز درباره او نوشته اند:«او برای انتخاب هر حدیث اول غسل میکرد آنگاه استخاره مینمود و سپس دو رکعت نماز به جای میاورد»!!(مقدمه جامع الاصول ج1ص186) و نیز عالمان سنی کتاب بخاری را تالی تلو قرآن و صحیح ترین کتابها پس از کتاب خدا دانسته اند!!مثلا شافعی میگوید:«صحیح ترین کتابها، صحیح بخاری است»مقدمه ابن صلاح ص 20 و پس از آن صحیح مسلم را صحیح ترین میدانند ، پس تا اینجا نتیجه این شد که قطعا آنها احادیث خود را گزینشی انتخاب کرده اند
اما چه گزینشی و با چه معیارهایی؟؟
مطابق مکتب خلفای غاصب!! و در خلاف جهت ولایت امیر المومنین و اهل بیت !

در اثبات بی طرفی این دو بزرگوار!! همین بس که حدیث غدیر راـ که حدود 100 نفر از صحابی رسول الله نقل کرده اند و علامه امینی طرق مختلف این حدیث را از کتابهای اهل سنت البته اکثرا همان جمله کوتاه من کنت مولاه فعلی مولاه را که قابل تاویل به «دوستی» باشد و نه «ولایت»!!استخراج نموده ـ در دو کتاب«صحیح»!خود نیاورده اند!!!!یعنی حدیثی که صد نفر راوی مستقیم دارد و از این جهت بی نظیر است و به اصطلاح اهل فن،متواتر است اجازه پیدا نکرده که به کتابهای این دو بزرگوار!راه یابد!!!آنهم کتابهایی که احادیثش با غسل و استخاره و دو رکعت نماز عشق!!انتخاب شده اند
و باز به خاطر بزرگواری اینهاست که هیچ روایتی از اهل بیت حتی به عنوان راوی از پیامبر نقل نکرده اند!به قول علامه شرف الدین:«از همه زشت تر این که بخاری در صحیح خود به ائمه اهل بیت احتجاج نکرده است زیرا هیچ روایتی را از حضرات صادق، کاظم،رضا،جواد،هادی و عسکری در حالی که معاصر بعضی از ایشان بود نقل نکرده در حالیکه گفتار پرچمدار خوارج که بیشترین دشمنی را با اهل بیت داشت یعنی عمران بن حطان را آورده است همو که در تمجید ابن ملجم سروده است:چه ضربتی بود از آن پرهیزکار که از آن جز رسیدن به رضایت خداوند هدفی نداشت!!!روزی او را به یاد آوردم و می پندارم که سنگین ترین میزان نزد خداوند از آن اوست!!!!»

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

-- امین از فرانسه ، Oct 19, 2007 در ساعت 11:59 PM

و اما در مورد احادیث اهل سنت :

در صدر اسلام قرآن را با بیانات پیغمبر برای مردم میخواندند اما عده ای چون بیانات پیغمبر را منافی با مقاصد شوم خود دیدند بیانات آنحضرت را از میان بردند . لازم بذکر است نوشتن قران بدون توضییحات پیغمبر از زمان ابوبکر شروع شده و در زمان خلافت عمر به پایان رسید .

چون نقل سنت پیغمبر با اهداف آنها در تضاد بود لذا سعی کردند که سنت پیغمبر را از بین ببرند . اهل تسنن روایتی از عایشه نقل میکنند که ابوبکر در یک شب 500 روایت از پیغمبر را به آتش کشید.
اگر شما به مسند احمد ابن حنبل نگاه بفرمائید در میابید که نقل روایات از حضرت رسول توسط همسران آنحضرت تفاوت فاحشی دارد . از عایشه 2270 حدیث نقل کرده و از میمونه 62 حدیث و از حفصه 44 حدیث و از ام حبیبه 27 حدیث و از صفیه 9 حدیث و از زینب 4 حدیث نقل کرده در حالیکه پیغمبر هر شبی را در خانه یکی از زوجات بود . احمد ابن حنبل هم با نقل روایت زیاد از عایشه در راستای از بین بردن سنت حقیقی پیغمبر و جایگزین کردن کردن سنت های دروغین گامی در این امر خطیر بر داشته است
قرآن مجید درباره پیغمبر اکرم میفرماید : و ما ینطق عن الهوی .... الا وحی یوحی یعنی پیغمبر اکرم از روی هوا و هوس سخن نمیگوید بلکه هر چه هست وحی الهی است . او که سخنش از سر هوا و هوس نیست یقینا افعالش نیز از سر هوا و هوس نیست . اما اهل تسنن روایاتی را نقل کردند که با این آیه در تضاد است
اهل تسنن از جاعل بزرگ حدیث یعنی ابوهریره نقل میکنند که گفته است : روزی رسول خدا چنین میگفت : خداوندا ! محمد تنها یک انسان است ، آن سان که دیگر انسانها خشم می آورند او خشم می آورد پس هر گاه مومن را آزار رساندم یا ناروا گفتم یا تازیانه زدم آن را برای او کفاره قرار بده !!! ....... همچنانکه در این حدیث جعلی میبینید ( نعوذ بالله ) پیغمبر اکرم خود را انسان عادی و تابع هوا و هوس معرفی میکند و آنوقت از خدا میخواهد که اگر یک وقت اسیر غضب شد و به کسی آزار رساند خداوند آزار به آنفرد را کفاره گناهان او قرار دهد .
اهل تسنن روایتی را نقل میکنند مبنی بر اینکه پیغمبر غسل واجب بر گردن او بود ولی فراموش کرده و همانطور به مسجد آمد که موقع نماز یادش آمد و به مردم اعلان کرد که من غسل واجبم را انجام نداده ام پس منتظر بمانید . مردم منتظر ماندند تا پیغمبر غسل خود را انجام دادند و به مسجد بر گشتند و آنگاه نماز خواندند.... همچنانکه میبینید این حدیث عصمت پیغمبر را زیر سوال برده و آن بزرگوار را از یک انسان عادی نیز بی توجه تر معرفی کرده است .
اهل تسنن روایتی را نقل میکنند که در آن صراحتا یکی از کارهای حرام به پیغمبر نسبت داده شده است . بعدها علمای اهل تسنن بمانند شافعی و نووی در صدد توجیه فعل پیغمبر بر آمدند . ما از باب عذر بالحیاء مضمون این روایت را نقل نمیکنم .

سلمان رشدی که نویسنده کتاب آیات شیطانی است میگوید : من مطالبی را که در کتاب خود نوشتم در کتابهای حدیثی مسلمانان پیدا کردم که مراد همین دسته احادیثی است که اهل تسنن نقل کردند .

-- امین از فرانسه ، Oct 19, 2007 در ساعت 11:59 PM

سلام من پیامهام یکی در میون میاد ، لطف کنید پیام قبل از این رو هم انتشار دهید ، تا حالا 2 تا پیامم نیومده، ممنون

-- امین از فرانسه ، Oct 20, 2007 در ساعت 11:59 PM

آقای نعیم و بی نام

مطلبی رو در جواب شما در مورد آقای کدیور و ذکر نقل قول از نهج البلاغه نوشتم و فرستادم ولی تا کنون در اینجا قرار نگرفته ، مجبورم فقط مطلب دوم را که ذخیره کرده ام بیاورم ، از مسئولین سایت میخواهم اگر امکان داره اون مطلب قبلی را که فرستادم و کامل تره به جای این قرار بدهند.

شما مسائلی را به مسلم و بخاری نسبت داده اید که خود آنها و پیروان آنها به شدت آن را رد میکنند!!
شما میفرمایید در کتابهایشان هر چه حدیث یافته اند ذکر کرده اند ـ بدون گزینش و پالایش ـ اما آنها دقیقا خلاف این را در مقدمه کتابهایشان ادعا دارند یعنی میگویند ما فقط احادیث صحیح را جمع کرده ایم!
یعنی آنچیزی که بشود با اعتقاد به مضامینش و یا عمل به محتوایش ،دینداری کرده و رضایت خداوند را جلب کرد!!
و در مقدمه این کتابها ملاکهایی ـ به نظر خودشان ـ برای صحت یک حدیث ذکر کرده و تاکید کرده اند که ما فقط طبق این معیارها حدیثی را صحیح میدانیم و فقط چنین احادیثی در کتاب خود آورده ایم.و به همین دلیل میبینیم نام کتب آنها«صحیح»است.مثلا صحیح مسلم،صحیح بخاری و..همین جناب بخاری درباره کتاب خود میگوید:«این کتاب میان من و خدایم حجت است.من جز حدیث صحیح در آن نیاورده ام»(الحدیث و المحدثون ص378)و نیز درباره او نوشته اند:«او برای انتخاب هر حدیث اول غسل میکرد آنگاه استخاره مینمود و سپس دو رکعت نماز به جای میاورد»!!(مقدمه جامع الاصول ج1ص186) و نیز عالمان سنی کتاب بخاری را تالی تلو قرآن و صحیح ترین کتابها پس از کتاب خدا دانسته اند!!
مثلا شافعی میگوید:«صحیح ترین کتابها، صحیح بخاری است»مقدمه ابن صلاح ص20
و پس از آن صحیح مسلم را صحیح ترین میدانند
پس تا اینجا نتیجه این شد که قطعا آنها احادیث خود را گزینشی انتخاب کرده اند
اما چه گزینشی و با چه معیارهایی؟؟

مطابق مکتب خلفا...!!و در خلاف جهت ولایت امیر المومنین و اهل بیت

در اثبات بی طرفی این دو بزرگوار!! همین بس که حدیث غدیر راـ که حدود 100 نفر از صحابی رسول الله نقل کرده اند و علامه امینی طرق مختلف این حدیث را از کتابهای اهل سنت البته اکثرا همان جمله کوتاه من کنت مولاه فعلی مولاه را که قابل تاویل به «دوستی» باشد و نه «ولایت»!!استخراج نموده ـ در دو کتاب«صحیح»!خود نیاورده اند!!!!
یعنی حدیثی که صد نفر راوی مستقیم دارد و از این جهت بی نظیر است و به اصطلاح اهل فن،متواتر است اجازه پیدا نکرده که به کتابهای این دو بزرگوار!راه یابد!!!آنهم کتابهایی که احادیثش با غسل و استخاره و دو رکعت نماز عشق!!انتخاب شده اند.

و باز به خاطر بزرگواری اینهاست که هیچ روایتی از اهل بیت حتی به عنوان راوی از پیامبر نقل نکرده اند!به قول علامه شرف الدین:«از همه زشت تر این که بخاری در صحیح خود به ائمه اهل بیت احتجاج نکرده است زیرا هیچ روایتی را از حضرات صادق، کاظم،رضا،جواد،هادی و عسکری در حالی که معاصر بعضی از ایشان بود نقل نکرده در حالیکه گفتار پرچمدار خوارج که بیشترین دشمنی را با اهل بیت داشت یعنی عمران بن حطان را آورده است همو که در تمجید ابن ملجم سروده است:چه ضربتی بود از آن پرهیزکار که از آن جز رسیدن به رضایت خداوند هدفی نداشت!!!روزی او را به یاد آوردم و می پندارم که سنگین ترین میزان نزد خداوند از آن اوست!!!!»

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

خلاصه اینکه
اینها نه تنها بی طرف نبوده اند بلکه کاملا در جهت تایید ...عمر و ابوبکر و.. آورده اند و از آنطرف تا توانسته اند از نقل فضائل اهل بیت و مخصوصا امیر المومنین خود داری کرده اند و حتی با ...احادیثی دروغین و خلاف آیه تطهیر در منقصت مقام امیر مومنان و فاطمه زهراء آورده اند
اهل سنت هر حدیثی که در صحیح بخاری و مسلم باشد میپذیرند و روی چشم میگذارند حتی احادیثی که صریحا خدای متعال را جسم میداند.
یا به بعضی پیامبران الهی نسبت زنا و دروغ و حرام خوری و..میدهد!!!
یا فاطمه زهراء را زنی حسود و اهل غیرت زنانه معرفی میکند.
رجوع کنید به کتاب ارزشمند «سیری در صحیحین» تالیف محمدصادق نجمی

....
رادیو زمانه از انتشار کامنتهایی که به یک مذهب اهانت کند معذور است
با سپاس

-- امین از فرانسه ، Oct 20, 2007 در ساعت 11:59 PM

با سلام

دوستان توجه داشته باشین که اقای امین بجای اینکه توضیح منطقی در خصوص صحت احادیث خودشون و اون مقاله بدند زنگی مست شدن و... (البته حق هم دارن هر کسی دیگه هم بجای ایشون بود و همچین مذهبی داشت حتما سعی در شکستن پای همسایه می کرد اما دریغ که نمی دونن شکستن پای همسایه باعث نمی شه شما تندتر راه برید)

وقتی از 5% حدیث 70% اش جعلی دیگه ابروی برای شما نمی مونه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

((الله الله درباره صحابیان پیامبرتان؛ زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است!))
این جمله بندی از وصیت نامه سیدنا علی هست . من متعجبم چطور شما ادعای پبروی از علی (رض) را می کنید اما هیچ گاه نسبت به این بزرگان ادب رو نگه نمی دارید. (می بیند که هیچ استثنایی هم قید نشده)

اما در مورد حضرت عایشه صدیقه و محبوبه رسول خدا باید عرض کنم یکی از عنایاتی که خداوند به ایشون کرد این بود که بچه ای به ایشون نداد در نتیجه عایشه (رضی الله عنها)
تمام وقت خودشون رو با پیامبر اکرم می گذروندن و تنها کسی بودن که بیشترین ساعات رو در حریم خصوصی رسول الله بود وکسب علم کردن (خیلی از امهات المومنین بخاطر علاقه ای که پیامبر به عایشه (رضی الله عنها) داشتن و جوان بودن ایشون نوبت خودشون رو به اون حضرت می دادن)

بی خود خودتون رو دلسوز پیامبر نشون ندید که اگر برای منتسب کردن عصمت به امامان تون نبود هرگز پیامبر و دیگر انبیا (علبهم السلام ) رو معصوم فرض نمی کردید!!!!!!!!!!!

دوستان عزیز
نداشتن عصمت موجب کاستی بر وجهه و درجه
پیامبران الهی نیست بلکه وجود عصمت فرضیه باطلی است. اگر خداوند متعال به بنده ای عصمت بده و اون شخص به خاطر این عصمت نتونه گناه کنه آیا پاکی وپرهیزگاری این شخص ارزشمنده؟!

فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند انچه مسیحا می کرد

مصداق این جریان به این شکل هست که خداوند بینایی رو از شخصی بگیره و بعد به خاطر اینکه این شخص مرتکب گناهی از طرف چشم نشده به اون پاداش بده !!!!
آیا این شخص با کسی که می تونه گناه بکنه ولی نمی کنه برابره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

قران در بیش از صد آیه اشتباهات پیامبر اسلام ودیگر پیامبران رو به اونها متذکر شده یا از ایشان خواسته استغفار کنن یا خبر از بخشش گناهانشون داده .... برای نمونه

((عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبينَ)) 43-توبه

((فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّاباً)) نصر-3

((فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ)) محمد-19

و...
اینجاست که می گم قران اصلا موافق با شیعه نیست و تمام مانور شیعه با حدیث و ادعیه اشه !!!!!!!!

-- نعیم ، Oct 20, 2007 در ساعت 11:59 PM

جناب امین

دوستان از نظرات پر بار شما بسیار استفاده کردند . سعی نکنید با هوچی گری و متهم کردن رادیو زمانه به جانبداری جلب توجه کنید که این اعمال برای شما اعتباری نمی اورد!!!!

-- نعیم ، Oct 20, 2007 در ساعت 11:59 PM

از محبت شما در انتشار مطلبم تشکر میکنم،

-- امین از فرانسه ، Oct 20, 2007 در ساعت 11:59 PM

تفرفه انداز را بشناسید


دوستان توجه کنید که جناب امین مرتب دارند بین تسنن وتشیع فاصله می اندازند ومی خواهند اهل سنت رو دشمن امام علی و خانوادشون نشان بدهند تا با این کار احادیث دروغ خودشان را درست جلوه بدهند ولی زهی خیال باطل!!!!!!!!!!!!!!!

بنده نکاتی را از دوستی اهل سنت با امامان تشیع نقل می کنم تا مطلب برای همه روشن شود و تفرقه انداز رسوا گردد :

1- مادر امام صادق ام فروه نام داشتند. پدر و مادر ایشون هر دو نوه های ابوبکر صدیق (رض) بودند بخاطر همین موضوع امام صادق می فرمودند: ولدنی ابوبکر مرتین ابوبکر مرا دوبار زایید. یعنی ابوبکر از 2 طریق جد مادری من است (قابل توجه دوستان که زنان خانواده حضرت ابوبکر همه فاضله و دانشمند بودند و اولین معلم امام ٌصادق مادر بزرگوارشان بودند)

2- اهل سنت همه حضرت فاطمه زهرا (رضی الله عنها) را بسیار تکریم می کنند وایشان را سیده زنان اهل بهشت می دانند و همیشه این بزرگوار را برای دختران خود بعنوان یک الگوی نمونه در تقوا وعفت مثال می زنند(قابل توجه اون دروغگو)

3- امام ابو حنیفه پیشوای مذهب حنفی 2 سال در محضر امام صادق کسب فیض کرد وهمیشه از این 2 سال به عنوان مفیدترین سال های عمر خویش یاد کردند.

4- امام شافعی بقدری به امام علی (رض) علاقه داشتند که گاهی ایشون رو متهم به رفض و شیعه گری می کردند و حتی ایشون رو زندانی کردند.
همین طور بارها می فرمودند : محبت اهل بیت بر ما فرض شده است هرکس نماز بخواند ومحبت اهل بیت را در دل نداشته باشد نمازش باطل است

5- امام احمد در یکی از شهر های شام دید مردم به امام علی توهین می کنند بلا فاصله اقدام به نوشتن کتابی به نام فضایل علی نمود وهمین طور با سخنرانی هایش نظر مردم را نسبت به آن حضرت تعدیل کرد (این مطلب را هم توضیح بدهم که اصولا توهین به امام علی از زمانی شروع شد که عده ای سعی کردند در مقام امام غلو کنند همانند مسیحیان که در محبت عیسی غلو کردند واورا تا مقام خدایی رساندند. حضرت علی همیشه این مبالغه گران را ازاین کار منع کرده و می فرمودند : 2کس در رابطه با من هلاک شدند یکی کسی که درمحبت من افراط کرد ودیگزی کسی که با من عناد ورزید. عده ای هم در مخالفت بآنان از این طرف بام افتادند )

6- حضرت علی به خاطر علاقه ای که به 3 خلیفه قبلی داشتند نام 3 تن از پسرانشان را به نام های ابوبکر عمر و عثمان داشتند . دست بر قضا هر سه این بزرگان به همراه برادر والا مقام خود حسین (رض) در کربلا شهید شدند. (بگذریم...اما وقتی می پرسیم اگر بی مناسبت هست پس چرا اسم این عزیزان رو که فرزندان امام علی هستند در مراسم عاشوراتان نمی برید؟ ساکت می شوند!!!!!!!!!!!!!!!!

7- در زمان امامان شیعه خاصه امام باقر به بعد عده ای به نام غلات (غلوکنندگان)کار یک یهودی و گروهش رو دنبال کردند وشروع به نوشتن احادیث جعلی از خودشان در بالا بردن مقامات امامان شیعه نمودند وبه ایشان اعمالی مانند علم غیب معجزه و... را نسبت دادند.
این افرادهمیشه مورد لعن امامان شیعه بودند وبه لطف این افراد احادیث جعلی شیعه زیاد زیاد زیادتر شد به طوری که کلینی بنده خدا تا چشم باز کرد بیش از 300000 حدیث در جلوی خودش دید. که از این تعداد ظرف 30 سال 16000حدیث را صحیح دانست حالا بماند که ...

محدثان اهل سنت که نهایت دقت را در کار خود داشتند هم به خاطر همین طرفداران فدایی شیعه (غلات) از آوردن هر گونه حدیثی از آن بزرگواران خودداری کردند.

اما...

دوست عزیز سطحی و قشری فکر نکنید. چرا شما انقدر به دنبال جلب توجه هستید؟
آخه اگه قرار بود صحیح بخاری کاملا صحیح باشه که نعوذ بالله می شد قران!!!!!!
بنده هم عرض کردم اگر حدیث ضعیفی مشاهده می شه به احتمال زیاد در طی بازنوبسی در سالیان دراز وارد شده .
مهم این مطلبه که تعداد احادیث ضعیف و مجعول نسبت به احادیث صحیح بسیار کم است.

پیشنهاد می کنم برای آشنایی بیشتر با امامان اهل سنت کتاب تذکره الاولیا عطار را حتما بخوانید.

-- نعیم ، Oct 20, 2007 در ساعت 11:59 PM

سلام دوستم جناب آقای نعیم

شیعه چیزی نیست که با هوچی گری کارش رو به پیش ببره ، شیعه غنی تر از آن است که شما میپندارید.

1. من 2 مطلب رو پست کرده بودم که نیامد و مدیر سایت مرحمت نمودند و این جمله رو فرستادند : "رادیو زمانه از انتشار کامنتهایی که به یک مذهب اهانت کند معذور است " ولی خدا شاهد است من قصد اهانت ندارم ، این شما بودید که به ما تهمت رفض و رافضی بودن زدید ، خداوند ناظر بر اعمال ماست ، اگر از من توهینی سر زده معذرت خواهی میکنم ، خداوند همه ما را به راه راست هدایت کناد. انشاء الله

2.من توضیح منطقی درباره احادیث خودمون و چگونگی تالیف کتب حدیث شیعی دادم ، مطالب بالاتر را کامل بخوانید.

3.این درصد هایی که شما بیان میکنید واقعا جای تامل داره ، میشه به جز دکتر کدیور منبع دیگری معرفی کنید ( نتیجه از اجماع منقولات بیان میشود ) در ضمن قبلا هم گفتم منابع روایی معتبر و مورد اعتماد ما شیعیان چهار کتاب میباشند که نمیتوان ادّعا کرد احادیثی که در این چهار کتاب جمع آوری شده، همه‏اش صحیح باشند. اساساً چنین کتابی در منابع ما وجود ندارد که فقط أحادیث صحیح را جمع آوری کرده باشد، و اصولاً کسی چنین ادّعایی نداشته است.

4. واقعا عجیبه که شما طلحه و زبیر و معاویه را که در مقابل امام و خلیفه زمان ( حداقل خلیفه چهارم شما بود ) جنگ کردند ، صحابه میدانید ، معاویه رو با این همه جنایت و حق کشی و برگزاری مجالس سب امام علی ع ، خال المومنین و کاتب وحی میدانید ( !! ) و بعد اسمش رضی الله عنه می آورید ، آخه این چه جور استنباط عقلیه ، شما دو سپاهی که در جمل به جان هم افتادند و 20 هزار کشته داد حق در برابر حق میدانید !!! وا اسفا !!

شما که دم از قرآن میزنید چگونه جرأت میکنید سخن خدا را زیر پا بگذارید !! مگر خداوند حکیم با صراحت هر چه تمامتر نمیفرماید : "ومامحمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افئن مات او قتل انقلبتم على اعقابكم ، ومن ينقلب علي عقبيه فلن يضرالله شييا وسيجزالله الشاكرين" آل عمران 144
و محمد جز فرستاده‏اى كه پيش از او [هم] پيامبرانى [آمده و] گذشتند نيست آيا اگر او بميرد يا كشته شود از عقيده خود برمى‏گرديد و هر كس از عقيده خود بازگردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى‏رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى‏دهد

آنوقت شما میگویید نخیر ...!!
خداوند میگوید بعد از مرگ رسول الله همه تان به قهقرای جاهلی بر میگردید مگر شاکرین که عده آنها قلیل است !!!!!

حتی شما یا صحیحترین کتبتان یعنی بخاری ومسلم و نسایی وترمذی وابن ماجه و.....را نخوانده یا عمدا کتمان میکنید که بصراحت میگویند :
رسول الله به اصحابشان فرمودند روز قيامت شما را بسوي شمال ميبرند ، من ميگويم آنها را كجا ميبريد گفته ميشود بسوي جهنم . پس من ميگويم بار الها اينان اصحاب من اند .گفته ميشود كه تو نميداني كه پس از وفاتت چه بد عتها گذاشتند از لحظه اي كه از آنها جدا شدي همچنان مرتد شدند و به جاهليت برگشتند (انقلبتم علي اعقابكم) پس من ميگويم دور باد ؛ دورباد از رحمت الهي ؛ كسي كه پس از من تبديل و تحريف كرد. و نميبينم از آنان رهايي يابد جز به اندازه چند شتر رها شده از گله شتران.
ودر موطا امام مالک بسند صحیح نقل شده که رسول خدا به اصحابش گفت که شما بعد ازمن در دین احداث میکنید و .... که ابوبکر گفت آیا ما یا رسول الله ؟ حضرت فرمودند بله شما !!!!

صحيح مسلم از قول عايشه نقل مى كند كه پيامبر اكرم دو تن از صحابه را نفرين كردند. آيا با وجود نفرين پيامبر براى صحابه، باز هم شما ادعا دارید صحابه همه پاک هستند و هیچ استثنایی ( جمله خودتان ) وجود ندارد.
- (صحيح مسلم، كتاب البر و الصلة و الآداب، باب من لعنه النبي أو سبه أو دعا عليه، حديث اول 4 / 2007).

5.شما از کجا میدونید که پیامبر بیشتر زمان حیاتشون را با عایشه گذروندند ، مگر عایشه چه فرقی با دیگر زنان داشتند ، چون دختر خلیفه اول بودند ؟! طبیعی است که شما از کینه عایشه با امام علی یادی نکنید،

روزی پیغمبر با علی خلوت کرده بود و به نجوا پرداخته بود. این گفتگو در نزد عایشه به درازا کشید. بر آشفت و خشمگینانه به طرف آن دو رفت و ناگهان بر سر علی که نمی دانست چه گناهی مرتکب شده است فریاد زد"من از هر ۹ روز یک روز با رسول خدا هستم. این یک روز هم تو نمی گذاری با من باشد.پسر ابیطالب؟! ( دوست عزیزم ادعا میکند پیامبر بیشتر وقتشان رو با عایشه بوده اند )

علی کلمه ای بر زبان نیاورد. با بردباری و در کمال آرامش از او چشم پوشید. اما محمد شکیبایی نکرد. چهره اش به خون نشست. چشمانش از خشم مشتعل گردید و با خشونتی بی سابقه او را از خود راند و گفت:"برگرد سر جایت!"عایشه مات و مبهوت ماند. محمد ادامه داد"به خدا قسم هیچ یک از افراد خانواده ام یا دیگران بغض او را در دل ندارد مگر اینکه از دایره ایمان بیرون رفته است! ( والله لا یبغضه احد من اهل بیتی و لا من غیر همالا و هو خارج عن الایمان )
از عایشه در کتاب روزگار عثمان.عبدالفتاح عبدالمقصود صفحه 96 نقلی شده :"به خدا قسم اگر قرار بود این امر (خلافت) برای پسر ابیطالب به انجام رسد آرزو داشتم آن (اسمان) بر روی این (زمین) فرود آید.


جریان جنگ جمل و قتل عثمان هم چیزی است روشن که بیان آن اعتبار سخنان شما را کاملا خدشه دار میکند.


6. و اما عصمت

جبرى يا اختيارى بودن عصمت، اولين و مهمترين پرسشى است كه برای ما ایجاد میشود ، چرا كه ارزش آدمى به اراده آزاد و اختيار او است و جبرى انگاشتن عصمت، معصومين را به ماشين خودكارى تبديل مى كند كه نه شايسته الگوشدن براى ديگران اند، و نه سزاوار پاداش فراوان.
سير اختيارى انسان داراى دو ركن اساسى است: علم و اراده. ما اگر دچار معصيت مى شويم، يا نسبت به زشتى گناه، آگاهى كامل نداريم و يا از اراده اى قوى براى ترك آن، برخوردار نيستيم. هر چه اين دو عامل تقويت شوند، دائره گناهان آدمى، تنگتر و تنگتر خواهد شد. معصومين كسانى هستند كه هم از نظر شناخت چنانند كه زشتى و ناپسندى هر كار بدى را به چشم دل مى بينند و هم به لحاظ اراده چنان قدرتى دارند كه طوفان غرايز حيوانى، عنان اختيار را از كف آنان نمى ربايد.
به اين بيان كه خداوند پيش از آفرينش آدميان، با علم ازلى خود مى دانست كه گروهى از آنان، بيش از سايرين از اختيار خود بهره مى گيرند و حتى اگر مورد موهبت هاى ويژه قرار نگيرند، با اعمال اختيارى خود، سر آمد همگان خواهند شد اين منزلتى كه اينان با سير اختيارى خويش بدان مى رسيدند، سبب گرديد كه خداوند، موهبت ويژه خويش را به آنان عطا نمايد و ايشان را از علم و اراده اى برخوردار كند كه به واسطه آن، به مصونيت كامل برسند و در پرتو آن، راهنمايانى مطمئن براى همه افراد بشر گردند. به عبارت ديگر، دليل اعطاى چنين موهبتى، علاوه بر پاداش به خود آنها، فراهم نمودن وسايل هدايت براى ساير انسان ها است.
روايتى از امام صادق(عليه السلام) در باره موهبت هاى ويژه پيامبران، چنين آمده است :
از آنجا كه خداوند به هنگام آفرينش پيامبران مى دانست كه آنان از او فرمانبردارى مى كنند و تنها او را عبادت نموده، هيچ گونه شركى روا نمى دارند [از موهبت هاى ويژه خويش، برخوردار شان ساخت]. پس اينان به واسطه فرمانبردارى از خداوند به اين كرامت و منزلت والا رسيده اند.
(پژوهشى در عصمت معصومان(عليهم السلام)، احمد حسين شريفى و حسن يوسفيان)
وجود صفت عصمت در پیانبران منافاتی با اراده و اختیار آنان ندارد. مقصود از معصوم بودن پیامبران آن نیست که آنان از جنبه های انسانی خارج گشته اند و فاقد قدرت برای انجام گناه و معصیت هستند٬ بلکه انبیا انگیزه ای جهت انجام معصیت در خود نمی بینند و یا بهتر است گفته شود که عوامل بازدارنده آنان از گناه و معصیت ( که همان ایمان و علم است ) عوامل نیرومندی است.
عصمت در انبیا٬ فیضی الهی است که در اثر آن پیامبران چه در گرفتن وحی و ابلاغ آن به مردم و چه در انجام تکالیف و وظایف خود از هرگونه خطا و اشتباهی مصونیت پیدا می کنند. چنین فیضی برای موفقیت پیامبرن در انجام رسالت و تکالیفی که بر دوش دارند٬ امری ضروری است. اما وجود این صفت در پیامبران به معنای نفی تلاش آنان جهت حفظ ایمان و شخصیت الهی و انسانی آنان نمی باشد. بنابر آیات قرآن٬ پیامبران از طریق مواظبت بر عبادات٬ استقامت در مسیر دعوت و مبارزه شدید با هواهای نفسانی٬ در تقویت و تثبیت در وجود خود تلاش می کرده اند.

با تشکر

اللهم عجل لولیک الفرج

-- امین از فرانسه ، Oct 21, 2007 در ساعت 11:59 PM

میخواستم چیزی در مورد این آقای مولوی عبدالحمید بگویم ، چندی قبل پسر عموی من از ایشان تلفنی پرسیده بود که با توجه به حدیث من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلی ( اگر مسلمانی بمیرد ، در حالی که امام زمان خود را نشناخته به مرگ جاهلیت مرده است ) مسلمانانی که در ان 3روز فاصله بین شهادت پیامبر و خلافت ابوبکر از دنیا رفته اند ایا به مرگ جاهلیت بوده یا نه؟

این اقا در جواب مانده وتلفن را قطع کرده بود والله شاهد

-- بی نام ، Oct 21, 2007 در ساعت 11:59 PM

برادران گرامی السلام و علیک .
سالیان سال بود در زابل مشغول تدریس بودم . همیشه افراطی هایی که از کشورهای پاکستان و عربستان به زاهدان و زابل اعزام می شدند می دیدم . متاسفانه آنها تنها شعارشان مهدور الدم بودن شیعه است و بس ولاغیر .
ظاهرا امریکا و اسرائیل برای اسلام خطری ندارد ولی شیعه خطر ناک است .
از کودکی یاد گرفته بودم شیعه را به چشم یک منحرف ببینم که انسانی است نفهم و بی منطق ولی خدا چشم مرا باز کرد و با فرهنگ ناب تشیع آشنا شدم .
اگر من سنی که اکنون شیعه هستم را می بیند به خاطر این است که رفتار تندروهایی که امروزه به نام وهابی معروفند را دیده ام .
دیده ام چگونه در عربستان شیعیان را لگد مال می کنند و به آنها فحاشی می کنند دیده ام در عراق چگونه سرشان را به جرم شیعه بودن می برند دیده ام در افغانستان چگونه به جرم شیعه بودن سرشان را می بریدند . دیده ام چگونه در پاکستان دانه دانه آنها را ترور می کنند ولی در ایران آزادنه زندگی می کنند و تبلیغ اما در کشورهای دیگر فریاد بر می آورند ما در ظلم و ستمیم . اما آنها ندیده اند که شیعیان عربستان و پاکستان و عراق و افغانستان حتی کوچکترین امکاناتی را که آنان در ایران برخورداند ندارند . و در بدترین شرایط در حال زندگی هستند .
خدا را شاکرم که با فرهنگ ناب تشیع آشنا شدم
خدا را شاکرم که با کتب زیبا و شیوای تیجانی عزیز به این ره آمده ام .

-- رضا ، Oct 21, 2007 در ساعت 11:59 PM

با سلام

قبل از هر چیز بنده از دست اندرکاران رادیو زمانه کمال تشکر رو دارم که علاوه بر این که محیطی دوستانه رو برای بیان عقاید افراد بوجود آوردند از بیان اهانت ها و هتاکی ها هم جلوگیری می کنند.

بنده تازه متوجه شدم دو پستی که از اقای امین حذف شد پر پوده از اهانت وبی حرمتی ها به صحابه خاصه ابوبکر عمر وعثمان (رضی الله عنهم اجمعین) و جالبه ایشان خدا رابه عنوان شاهد یاد می کنند که اهانت نمی کنند(بنده 2 احتمال بیشتر نمی دهم یا دوستان رادیو زمانه متمایل به اهل سنت هستند یا .... که مرتبا سعی می کنید قضا نشود. بگذریم که به بنده هم تهمت زدید اما من بخشیدم)
با فردوسی شروع می کنم:

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مه
نتابید بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دو آن بود عثمان گزین
خداوند شرم و خداوند دین
چهارم علی بود و جفت بتول
که او را به خوبی ستاید رسول
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بسته ی یکدگر راست راه

من نمی دونم چرا شما فکر می کنید
مقام حضرت علی به روشنی بیان و مشخص نمی شه جز با کوچک کردن و اهانت کردن به ابو بکر عمر عثمان ودیگر صحابه کرام؟؟؟؟؟؟
حتما باید حضور تمام زنان و دختران پیامبر (ص)
و دیگر زنان رو کمرنگ کرد تا نقش فاطمه زهرا (رضی عنها ) معلوم بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایا عزت و مقام این بزرگواران نیازمند به هتاکی و فحاشی شماست؟
دست بردارید از این همه بغض و کینه!!!!!!!
من 7 نمونه رو براتون در کامنت قبلی ام اوردم . صدها مورد دیگه هم هست ولی چه فایده که دل و دیده حقیقت بینی نیست.

اما:

*همين که خودتون فهميدين توضيحتون در مورد سند احاديث تون منطقيه کافيه به فکر من و بقیه دوستان هم نباشین در ضمن زياد به خودتون فشار نياريد که از اين منطقي تر نمي شه جان شما!

*اين آمار ها که خدمتون عرض شده برای شیعه جاي تامل که نه جاي تاسف داره . شوخي که نيست دوستان آیینی که نه قران موافقش هست نه حديثش درسته اين همه ادعا هم داره .

*دوست عزيز ندانستن عيب نيست نپرسيدن عيبه . حداقل از علماتون بپبرسيد که معتبرترين(!!!) کتاب ما چيه؟؟؟؟؟؟؟ بي شک مي گن اصول کافي.
گویا شما اصلا اون مطلب رو نخوندين ومدام اشکال تراشي مي کنين. دکتر کديور
اين مطلب رو از مجلسي نقل قول کردن واين نظر مجلسي هست نه از ايشون.

*واقعا بد نيست خودتون رو به يک پزشک نشون بديد اخه اگه بر سر موردي که دکتر کديور فاش کردن علما شما اجماع مي کردن وحقيقت رو مي گفتن که آیین شما الان از روي زمين محو شده بود و کار وکاسبي يک عده آجر !!!

جالبه وقتی از نظر جمهوری اسلامی و همه دولت مردان ایران (که شیعه هستن) رو درباره کودتای 28 مرداد می شنویم می گن مصدق وکاشانی هر دو ادم های فرهیخته ای بودند این دشمنان بودند که بین این دو تقرقه انداختند و موجب اون فاجعه ها شدن اما در مورد حضرت عایشه و علی وطلحه وزبیر (رضی الله عنهم) این امر محاله؟!

اون منافقان زمان پیامبر کجا رفنتد ایا با رحلت پیامبر اونا هم مردند؟؟ چرا نمی خواهید حقیقت رو قبول کنید که اونها بودند که حرکت عایشه و طلحه وزبیر (رضی الله عنهم) برای صلح وصلاح را خروج قلمداد کردند وبه حضرت علی گفتند انها برای جنگ اومدن و ...!!!!!!
وگرنه چه لزومی داشت که حضرت بر جنازه زبیر نماز بگذارد قاتل زبیر را لعنت کند با دیدن مرگ طلحه ارزوی مرگ خویش را کند و بعد آشکار شدن حقیقت ام المونین را با احترام برگرداند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برای اینها چه توجیهی دارید ؟چه طور آن بزرگان را صحابه نمی نامید؟ در قران نخواندید:
((مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً محمد (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) فرستاده خداست و ياران و همراهانش بر كافران بسيار قويدل و سخت و با يكديگر بسيار مشفق و مهربانند، آنان را در حال ركوع و سجود نماز بسيار بنگرى كه فضل و رحمت خدا و خشنودى او را مى‏طلبند، بر رخسارشان از اثر سجده نشانه‏هاى نورانيّت پديدار است. اين وصف حال آنها در كتاب تورات و انجيل مكتوب است كه (مثل حال آن رسول) به دانه‏اى ماند كه چون نخست سر از خاك برآورد جوانه و شاخه‏اى نازك و ضعيف باشد بعد از آن قوّت يابد تا آنكه ستبر و قوى گردد و بر ساق خود راست و محكم بايستد كه دهقانان را (در تماشاى خود) حيران كند (همچنين محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم و اصحابش از ضعف به قوّت رسند) تا كافران عالم را (از قدرت و قوّت خود) به خشم آرند. خدا وعده فرموده كه هر كس از آنها ثابت ايمان و نيكوكار شود گناهانش ببخشد و اجر عظيم عطا كند. فتح 29))
آیا اگر اصحاب پیامبر از راه برگشتن دلیلی داشت که خدا از اونها در تورات وانجیل به این بزرگی یاد کنه و وعده پیروزی به اونها بده؟
ایا دانشگاه پیامبر اکرم چند فارغ التحیصل با نمره ی قبول داشت و حوزه های شما (به گفته خودتون) بیش از 99% قبولی !!!!!!!!!
آیا این اهانتی به پیامبر نا سپاسی در برابر زحماتش نیست. تا کی می خواهید خواب بمونید؟!

اون حدیثی رو هم که آوردید تحریف کردید(باز هم دروغی دیگر) ما اصل این حدیث رو در %D

-- نعیم ، Oct 21, 2007 در ساعت 11:59 PM

اون حدیثی رو هم که آوردید تحریف کردید(باز هم دروغی دیگر) ما اصل این حدیث رو در صحیح بخاری داریم که _ رهط (به عده ی کمی بین 3 تا 10 نفر می گوبند) من اصحابی _آمده وربطی به همه اصحاب ندارد . آنهم کسانی که از مال و تن وجان خود برای اسلام دریغ نداشتند و مورد رضابت خدا و رسول بوده اند نه مانند شیعیانی که امام خود را با 19000 نامه برای امامت به کوفه دعوت کردند و با نماینده اش بیعت کردند بعد نه تنها عهد شکنی کردند بلکه کمر به قتل او و خانواده اش بستند .
ببنید چه سخت است برای من واهل سنت که در برابر همچین قومی باید از صحابه کرام دفاع کنیم.

اتفاقا چون شما با حضرت صدیقه مشکل دارید نمی خواهید پرده از واقیعت بردارید وگرنه محبت پیامبر به عایشه (رض) شهره آفاق هست. نشنیدی که پیامبر به عایشه (رض) می فرمود: کلمینی یا حمیرا_با من صحبت کن ای حمیرا
مولوی چه زببا می گه که :
آنکه عالم مست گفتش آمدی
کلمینی یا حمیرا می زدی

اما در مورد عصمت یک سر هم بندی کر دید ومتن بلند بالایی نوشتید که نه کسی حوصله خوندن اون رو داره نه مطلب مفیدی از خوندنش حاصل می شه!!!!
شما رو به خدا کمی عقل داشته باشین این حرفایی که در مورد عصمت زدی کجاش منطقیه!!!

ایرادات :
1- اگه علم و اراده می تونه دامنه گناهان امامان شما رو تنگ تنگ تر کنه پس می تونه به تنهایی عصمت رو برای انسان بوجود بیاره دیگه چه نیازی هست به مصونیت کامل که هم دایره گناهان اونها تنگ شده (تا اخربن درجه) وهم اینکه اونها بدون فیض هم می تونن الگو باشن!!!!!

2- در زمانی مصونیت کامل معنا می ده که علم و اراده هر چه قدر هم محکم باز هم جواب نده.
اینجا هم اگه خدا به اونها مصونیت بده بین بنده هاش فرق گذاشته و عبادات اونها بی ارزش به حساب می اد که قبلا مفصل توضیح دادم.

3- هیح عقل سلیمی هم نمی تونه ادعا کنه که این دو سیستم با هم کار می کنه . چون معلوم نیست هر کدوم از اعمال توسط علم واراده انجام شده یا عصمت

4- همون طور که قبلا هم گفتم در ایات قران بیش از 100 ایه به اشتباهات پیامبران و همین طور نبی مکرم اسلام اورده شد که بعد هم خداوند از اونها درگذشته این منحصر به پیامبران نیست و حتی امامان شیعه هم مرتب اقرار به گناه واستغفار می کردن (با اینکه معصوم بودن)

خدمت اون دوست بی نام هم بگم که جانشینی سیدنا ابی بکر بیش از چند ساعت طول نکشید و بعد از اون همه به مراسم تدفین رسول الله برگشتن و در اون چند ساعت هم کسی فوت نکرد چون پیامبر به حضرت فاطمه خبر داده بودند که اولین نفری که بعد از فوت من به من میرسه توهستی .
انقدر هم داستان های جعلی درباره مولوی عبدالحمید مطرح نکنید.

-- نعیم ، Oct 22, 2007 در ساعت 11:59 PM

با سلام

قبل از هر چیز بنده از دست اندرکاران رادیو زمانه کمال تشکر رو دارم که علاوه بر این که محیطی دوستانه رو برای بیان عقاید افراد بوجود آوردند از بیان اهانت ها و هتاکی ها هم جلوگیری می کنند.

بنده تازه متوجه شدم دو پستی که از اقای امین حذف شد پر پوده از اهانت وبی حرمتی ها به صحابه خاصه ابوبکر عمر وعثمان (رضی الله عنهم اجمعین) و جالبه ایشان خدا رابه عنوان شاهد یاد می کنند که اهانت نمی کنند(بنده 2 احتمال بیشتر نمی دهم یا دوستان رادیو زمانه متمایل به اهل سنت هستند یا دروغ در آیین شما از واجبات است که مرتبا سعی می کنید قضا نشود. بگذریم که به بنده هم تهمت زدید اما من بخشیدم)
با فردوسی شروع می کنم:

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مه
نتابید بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار
بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دو آن بود عثمان گزین
خداوند شرم و خداوند دین
چهارم علی بود و جفت بتول
که او را به خوبی ستاید رسول
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بسته ی یکدگر راست راه

من نمی دونم چرا شما فکر می کنید
مقام حضرت علی به روشنی بیان و مشخص نمی شه جز با کوچک کردن و اهانت کردن به ابو بکر عمر عثمان ودیگر صحابه کرام؟؟؟؟؟؟
حتما باید حضور تمام زنان و دختران پیامبر (ص)
و دیگر زنان رو کمرنگ کرد تا نقش فاطمه زهرا (رضی عنها ) معلوم بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایا عزت و مقام این بزرگواران نیازمند به هتاکی و فحاشی شماست؟
دست بردارید از این همه بغض و کینه!!!!!!!
من 7 نمونه رو براتون در کامنت قبلی ام اوردم . صدها مورد دیگه هم هست ولی چه فایده که دل و دیده حقیقت بینی نیست.

اما:

*همين که خودتون فهميدين توضيحتون در مورد سند احاديث تون منطقيه کافيه به فکر من و بقیه دوستان هم نباشین در ضمن زياد به خودتون فشار نياريد که از اين منطقي تر نمي شه جان شما!

*اين آمار ها که خدمتون عرض شده برای شیعه جاي تامل که نه جاي تاسف داره . شوخي که نيست دوستان آیینی که نه قران موافقش هست نه حديثش درسته اين همه ادعا هم داره .

*دوست عزيز ندانستن عيب نيست نپرسيدن عيبه . حداقل از علماتون بپبرسيد که معتبرترين(!!!) کتاب ما چيه؟؟؟؟؟؟؟ بي شک مي گن اصول کافي.
گویا شما اصلا اون مطلب رو نخوندين ومدام اشکال تراشي مي کنين. دکتر کديور
اين مطلب رو از مجلسي نقل قول کردن واين نظر مجلسي هست نه از ايشون.

*واقعا بد نيست خودتون رو به يک پزشک نشون بديد اخه اگه بر سر موردي که دکتر کديور فاش کردن علما شما اجماع مي کردن وحقيقت رو مي گفتن که آیین شما الان از روي زمين محو شده بود و کار وکاسبي يک عده آجر !!!

جالبه وقتی از نظر جمهوری اسلامی و همه دولت مردان ایران (که شیعه هستن) رو درباره کودتای 28 مرداد می شنویم می گن مصدق وکاشانی هر دو ادم های فرهیخته ای بودند این دشمنان بودند که بین این دو تقرقه انداختند و موجب اون فاجعه ها شدن اما در مورد حضرت عایشه و علی وطلحه وزبیر (رضی الله عنهم) این امر محاله؟!

اون منافقان زمان پیامبر کجا رفنتد ایا با رحلت پیامبر اونا هم مردند؟؟ چرا نمی خواهید حقیقت رو قبول کنید که اونها بودند که حرکت عایشه و طلحه وزبیر (رضی الله عنهم) برای صلح وصلاح را خروج قلمداد کردند وبه حضرت علی گفتند انها برای جنگ اومدن و ...!!!!!!
وگرنه چه لزومی داشت که حضرت بر جنازه زبیر نماز بگذارد قاتل زبیر را لعنت کند با دیدن مرگ طلحه ارزوی مرگ خویش را کند و بعد آشکار شدن حقیقت ام المونین را با احترام برگرداند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برای اینها چه توجیهی دارید ؟چه طور آن بزرگان را صحابه نمی نامید؟ در قران نخواندید:
((مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً محمد (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) فرستاده خداست و ياران و همراهانش بر كافران بسيار قويدل و سخت و با يكديگر بسيار مشفق و مهربانند، آنان را در حال ركوع و سجود نماز بسيار بنگرى كه فضل و رحمت خدا و خشنودى او را مى‏طلبند، بر رخسارشان از اثر سجده نشانه‏هاى نورانيّت پديدار است. اين وصف حال آنها در كتاب تورات و انجيل مكتوب است كه (مثل حال آن رسول) به دانه‏اى ماند كه چون نخست سر از خاك برآورد جوانه و شاخه‏اى نازك و ضعيف باشد بعد از آن قوّت يابد تا آنكه ستبر و قوى گردد و بر ساق خود راست و محكم بايستد كه دهقانان را (در تماشاى خود) حيران كند (همچنين محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم و اصحابش از ضعف به قوّت رسند) تا كافران عالم را (از قدرت و قوّت خود) به خشم آرند. خدا وعده فرموده كه هر كس از آنها ثابت ايمان و نيكوكار شود گناهانش ببخشد و اجر عظيم عطا كند. فتح 29))
آیا اگر اصحاب پیامبر از راه برگشتن دلیلی داشت که خدا از اونها در تورات وانجیل به این بزرگی یاد کنه و وعده پیروزی به اونها بده؟
ایا دانشگاه پیامبر اکرم چند فارغ التحیصل با نمره ی قبول داشت و حوزه های شما (به گفته خودتون) بیش از 99% قبولی !!!!!!!!!
آیا این اهانتی به پیامبر نا سپاسی در برابر زحماتش نیست. تا کی می خواهید خواب بمونید؟!

اون حدیثی رو هم که آوردید تحریف کردید(باز هم دروغی دیگر) ما اصل این حدیث رو در صحیح بخاری داریم که _ رهط (به عده ی کمی بین 3 تا 10 نفر می گوبند) من اصحابی _آمده وربطی به همه اصحاب ندارد . آنهم کسانی که از مال و تن وجان خود برای اسلام دریغ نداشتند و مورد رضابت خدا و رسول بوده اند نه مانند شیعیانی که امام خود را با 19000 نامه برای امامت به کوفه دعوت کردند و با نماینده اش بیعت کردند بعد نه تنها عهد شکنی کردند بلکه کمر به قتل او و خانواده اش بستند .
ببنید چه سخت است برای من واهل سنت که در برابر همچین قومی باید از صحابه کرام دفاع کنیم.

اتفاقا چون شما با حضرت صدیقه مشکل دارید نمی خواهید پرده از واقیعت بردارید وگرنه محبت پیامبر به عایشه (رض) شهره آفاق هست. نشنیدی که پیامبر به عایشه (رض) می فرمود: کلمینی یا حمیرا_با من صحبت کن ای حمیرا
مولوی چه زببا می گه که :
آنکه عالم مست گفتش آمدی
کلمینی یا حمیرا می زدی

اما در مورد عصمت یک سر هم بندی کر دید ومتن بلند بالایی نوشتید که نه کسی حوصله خوندن اون رو داره نه مطلب مفیدی از خوندنش حاصل می شه!!!!
شما رو به خدا کمی عقل داشته باشین این حرفایی که در مورد عصمت زدی کجاش منطقیه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ایرادات :
1- اگه علم و اراده می تونه دامنه گناهان امامان شما رو تنگ تنگ تر کنه پس می تونه به تنهایی عصمت رو برای انسان بوجود بیاره دیگه چه نیازی هست به مصونیت کامل که هم دایره گناهان اونها تنگ شده (تا اخربن درجه) وهم اینکه اونها بدون فیض هم می تونن الگو باشن!!!!!

2- در زمانی مصونیت کامل معنا می ده که علم و اراده هر چه قدر هم محکم باز هم جواب نده.
اینجا هم اگه خدا به اونها مصونیت بده بین بنده هاش فرق گذاشته و عبادات اونها بی ارزش به حساب می اد که قبلا مفصل توضیح دادم.

3- هیح عقل سلیمی هم نمی تونه ادعا کنه که این دو سیستم با هم کار می کنه جز دیوانه . چون معلوم نیست هر کدوم از اعمال توسط علم واراده انجام شده یا عصمت

4- همون طور که قبلا هم گفتم در ایات قران بیش از 100 ایه به اشتباهات پیامبران و همین طور نبی مکرم اسلام اورده شد که بعد هم خداوند از اونها درگذشته این منحصر به پیامبران نیست و حتی امامان شیعه هم مرتب اقرار به گناه واستغفار می کردن (با اینکه معصوم بودن)

خدمت اون دوست بی نام هم بگم که جانشینی سیدنا ابی بکر بیش از چند ساعت طول نکشید و بعد از اون همه به مراسم تدفین رسول الله برگشتن و در اون چند ساعت هم کسی فوت نکرد چون پیامبر به حضرت فاطمه خبر داده بودند که اولین نفری که بعد از فوت من به من میرسه توهستی .
انقدر هم داستان های جعلی درباره مولوی عبدالحمید مطرح نکنید.

-- نعیم ، Oct 22, 2007 در ساعت 11:59 PM

بسم (الله) الرحمن الرحیم
بعد از خوندن خبر وخوندن نظرات دوست داشتم به چند نکته اشاره کنم
1- خدمت برادران اهل سنت وجناب آقای مولوی...حرفی که زده شده از اوناییکه دشمن اهل بیت علیهم السلام هستن...وشیعیان رو کافر میدانند...به هیچ وجه مربوط به اهل سنت نیس...مگر اینکه شما قبول کنید که وهابیون هم از اهل سنت میباشند....اگر حرف شما درباره اینکه اهل سنت دوسداران اهل بیت علیهم السلام هستند....که هست..پس وهابیون از اهل سنت نمیباشند...
2- خدمت برادران شیعه باید عرض کنم...در اول...همه اهل سنت وهابی نیستند...بلکه بسیاری ازشون به محبت اهل بیت علیهم السلام اعتقاد دارن..وحتی هم خیلیا براشون نذر میکنند...نمونه اش همون مصر هستش که هزاران نفر از اهل سنت میرن زیارت حضرت نفیسه (ع)...وجایگاهیکه بعضیا میگن موضع دفن سر امام حسین (ع) که این هم روایت داره در احادیث ما هر چند ضعیف....وهم حرم حضرت زینب علیها السلام.....که اینم روایت قوی داره که بی بی اونجا دفن شدن....
باید به نظرتون عرض کنم که این قبیل افراد از اهل سنت به نظر وهابیون هم کافر هستن همانند شیعه...
اهل سنت همینطور که جناب آقای مولوی عرض کردن دوسداران اهل بیت علیهم السلام هستن هرچند در جور بیان این محبت وجور تمسک به فرمایش پیامبر(ص) در پیروی ازشون حرف هستش..که این مربوط به اختلاف بین سنه وشیعه هستش وجای بحث اینجا نیس....
ولی برای مثال هم که شده...امام شافعی که موسس مذهب شافعیه هستن در مورد محبت اهل بیت شعرهایی زیادی داره:
یا اهل بیت رسول الله حبکم فرض من الله فی القرآن انزله....کفاکم من عظیم الشان انکم من لم یصل علیکم لا صلاة له....
بازم بماند که چقد این محبت برادران اهل سنت رو به حق رسونده...ولی نمیشه گفت که نیست..حد اقل دشمن نیستن....
در ثانی...ما که پیروی مکتب اهل بیت علیهم السلام هستیم..دیگه قرار نیس جواب طرف مقابل رو با فحش وناسطا یا تندروی بدیم...بلکه همانا که در قرآن فرمود: ادعوا الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة....
بسیاری از اهل سنت که میان اینجا وقتی واکنش تندی میبینند زده میشن..بر عکس ما باید صبور باشیم وهمیشه جواب رو با منطق واستفاده از خلق حسن بدیم تا به نتیجه برسیم...
اینجا که فضای باز هستش وهر کی دوسداره میتونه وارد بشه سزاوار نیس..بلکه اصلا جاش نیستش که جوابمون تند باشه..حتی اگه طرف مقابل حرفش تند باشه..وصد در صد مخالف منطق وحق هستش....
تا کسی توهین به _والعیاذ بالله_ خدا یا اهل بیت علیهم السلام یا عقیده حق اهل بیت نکرده...همیشه تا مایوس نشدیم حتی در این موارد باید جوابمون آروم وطبق منطق وعقل باشد...ما اینطور از ائمة اطهار یاد گرفتیم..ودر سیره مبارکشون اینطور بودن.بلکه هم بیشتر از آنچه که دارم میگم....
3-بازم خدمت برادران اهل سنت....اوناییکه میگفتن اهل شیعه کافر هستن واهل منطق نیستند...چرا وقتی دعوت به مناظره میشید عقب میشینید با این حجت ودلیل..خب اگه هستیم که الحمد لله نیستیم...چرا سعیتونو نمیکنید تا مارو به حق هدایت کنید؟؟!!!
ما سعیمونو میکنیم..شما هم سعیتونو بکنید..کسی که دنبال حق هستش...دیگه تعصب نداره ودلش آمده دیدن نور هستش....شما اینطور هستید؟؟؟اگه هستید چرا فرار؟؟؟!!
بنده آقای مولوی رو تشویق میکنم برای شرکت در مناظره تا شیعه را رسوا کند !!....بیایید شرکت کنید اگه بر حق هستید مارو رسوا خواهید کرد...اگه نیستید که باید تسلیم شوید وحق رو قبول کنید...ولی دور از تعصب....

خیلی خوبه کتاب المراجعات بخوانید..هم برادران شیعه هم اهل سنت...این کتاب نامه هایی که بین آقای سید عبد الحسین شرف الدین وشیخ الازهر آقای شیخ سلیم البشری رد وبدل شده در مورد عقاید شیعیان واشکالاتیکه اهل سنت بر شیعه دارند....اگه دنبال حق هستید..چه شیعه چه سنی باشید..این کتاب رو بخونید...با دلی وعقلی باز وروشن...وبه عقیده ای کسیکه فقط وفقط حق وحقیقت رو میخواد....او وقت قضاوت بکنید...
یه نکته ای دیگر: قرار نیس اگه از چیزی خوشمون نیومده باشه منکر وجودش باشیم...آقای تیجانی قضیه اشون خیلی معروفه....ولی متاسفانه..اهل سنت در برابر سخن حقشون فقط وفقط بشون توهین کردن وتهمت دروغ بشون زدن....وقس علی ذلک قضیه ای افراد دیگر که شیعه شدند....
یا ابا صالح المهدی(عج) ادرکنا....یا اماه یا زهرا(ع)..

-- س.م.ح ، Oct 22, 2007 در ساعت 11:59 PM

مولا علی این چه بغضی هست که تمامی نداره؟ ای برادران اهل سنت تا کی؟ خسته نشدید؟ نباید با آل سعود و وهابیهای آنجا تیشه به اسلام بزنید.....آقای مولوی شیعه بر حقه .. به خدای محمد اگر تحقیق کنید با چشمان باز متوجه خواهید شد...پس تا دیر نشده .........یا حسین

-- علی ، Oct 22, 2007 در ساعت 11:59 PM

اولا این قدر الکی بزرگنمایی نکنید برنامه پخش شده از صدا و سیما بر ضد وهابیت بوده و نه اهل تسنن هر کس هم خود را از وهابیت بداند مصداق سخنان قرار می گیرد و کسی که وهابی یا مزدور و دوست وهابی نباشد نباید از این برنامه ناراحت شود دوما مولوی عبدالحمید علیه الهاویه و العذاب خودش مزدور وهابیت و طالبان است و اگه از این برنامه کونش سوخته به خاطر اربابای وهابیش تو عربستانه .

-- سید حسین ، Jun 20, 2008 در ساعت 11:59 PM

وهابي هادرمكه توهين زي ادي به شيعه ميكنند
درهمين متن عبدالحميد سني را ازشيعه بالاتر
ميداند.او دروغگو است و بغض علي را دردل دارد

-- شيعه علي ، Jan 22, 2009 در ساعت 11:59 PM

در قرن بیست و یک
قرن علم و فناوری
قرن فلسفه ی پسامدرن
ببین مردم کشور ما به چی می اندیشند. روزگار غریبیست نازنین !

-- دانشجوی دانشگاه شهید رجایی تهران ، Apr 2, 2009 در ساعت 11:59 PM