تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

بنیاد پارسه پاسارگاد با ساخت فیلمی به 300 اعتراض کرد

بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد در اعتراض به ساخت فیلم 300، از تدوین تصاویر این فیلم با مدارک جمع‌آوری شده ، فیلمی تهیه کرده است که روزهای دوازده و سیزده فروردین ماه در سالن نمایش تخت جمشید به نمایش درمی‌آید.

به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، در این فیلم کوتاه تصاویری از فیلم "شکوه تخت جمشید"، ساخته فردین رضاییان نیز گنجانده شده تا شاهان هخامنشی که به صورت سه بعدی در این فیلم بازسازی شده‌اند به مردم نشان داده شود.

همچنین بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد با گنجاندن متن نبرد ترموپیل از کتاب هرودوت داستان فیلم را تکذیب کرده‌ است.

به گفته یکی از مسئولان بنیاد، این فیلم 24 دقیقه‌ای لابلای فیلم‌های مربوط به تخت جمشید نشان داده خواهد شد.

فیلم 300 که داستان نبرد ماراتن را در زمان خشایار شا را روایت می کند، در صدر فیلم‌‌‌های پرفروش آمریکا قرار دارد و اعتراض جمعی از ایرانیان را برانگیخته است.

نظرهای خوانندگان

دوست گرامي خْشايَه به معناي شاه است و ارشا به معناي دلاور
خشايارشاه نادرست است و درست خشايارشا به معناي شاه دلير است.

-- مسعود لقمان ، Apr 1, 2007 در ساعت 07:21 PM

اين متن را در جواب دو تن از دوستانم كه معتقد بودند چرا بايد هميشه در روياي گذشته باشيم نوشته بودم

نکته اول : حرف شما کاملا متین که افتخار گذسته نباید باعث رخوت و غرور کاذب در ما شود و اگر بالفرض دو هزار سال پیش کوروش نامی چنین و چنان کرد ما را سنن.
ولی حالا بیایید ازهمین دیدگاه به دوستان دست اندرکار تولید این فیلم بنگریم.
یک کارگردان آلمانی تبار با استفاده از امکانات یانکی ها دست به تولید فیلمی می زند راجع به نبرد ارتش یونانی ها با ایران! پیدا کنید لینک بین آلمان , آمریکا و یونان را

یک جواب : داشتن پشتوانه تاریخی و ایدئولوژیک مشترک. یعنی چطور اگر کسی از هر ده کوره ای در اروپا یا انگلیس ,آمریکا یا آفریقای جنوبی, استرالیا یا حتی ژاپن (که در شرق جغرافیای و غرب ایدئولوژیک قرار دارد) بخواهد جانب یکی از طرفین این درگیری را (ایران –یونان) بگیرد بیشتر متمایل به عزیزان یونانی خواهد بود (چون اینها همه یک ایدئولوژی مشترک به نام ارزشهای غربی دارند) ولی ما که چه به لحاظ جغرافیایی , فرهنگی و ایدئولوژیک با سربازان هخامنشی مشترکات بیشتری داریم نباید از آنها طرفداری کنیم چون کلا تاریخ و افتخارات گذشته مان اخ است.

نکته دوم : اگر کلا انسانها باید به آنچه امروز دارند بیاندیشند نه به گذشته (چه این گذشته شرم انگیز باشد یا افتخار آفرین) چرا این عزیز دل برادر آلمانی دوباره به فکر افتاده تا این دیگ تاریخ را شوری بدهد آنهم به این شکل. و از همه مهمتر اصلا اگر بگوییم گورپدر کوروش و تاریخ و فرهنگ گذشته , ما می خواهیم در حالمان زندگی کنیم و کاری با این شبح تاریخی نداشته باشیم فکر می کنید دیدن این فیلم کدام یک از این دو را متاثر می کند:

1-آن شبح تاریخی را یعنی کوروش کبیر , خشایار شاه و.. را
یا
2- ما را در قلب زندگی مدرن کنونی مان ( معادل انگلیسی اش خیلی بهتر مطلب را ادا می کند At the very heart of our contemporary life)

چرا چون آنچه مردم از من یا تو به عنوان ایرانی درک می کنند نه صرفا به آنچه دولت وقتمان انجام می دهد خلاصه می شود بلکه به آنچه رسانه های جهانی از هویت ما منعکس می کنند. فردا من ایرانی عابر پیاده درخیابانهای ملبورن برای کسی که آن فیلم را دیده و هیچ تصوری از پرشیا ندارد بیشتر به یکی از همان سربازهای سیاه چهره (نمی دانم چرا کارگردان زحمت کمی مطالعات فرهنگی و ریخت شناسی را هم به خود نداده ) ارتش خشایارشا شبیه خواهم بود تا آنچه واقعا هستم و دیگر کسی زحمت اینکه از من راجع به خودم , تفکراتم و علایقم بپرسد را به خودش نمی دهد چون همه اینها از قبل توسط رسانه ها
(-Thanks to the Mediaقربانشان بروم) بسته بندی و آماده شده اند.

پس هر چند من هم مخالف وطن پرستی متعصّبانه و پریشانگوییهای مسکینانه به قول اخوان (آخر شاهنامه) هستم اما دوست ندارم یک متعصب پریشانگو در یک گوشه این دنیا بنشیند و زندگی روزمره من را تحت تاثیر قرار دهد.
موفق باشید
پی نوشت
1- دیدن فیلم بورات در مورد کشورقزاقستان را توصیه می کنم تا ببینید چطور دوباره یک عزیز دل برادر انگلیسی هویت و فرهنگ مردم ساده دل قزاقستان را به لجن می کشد و حتی کاندیدای اسکار هم می شود.
http://stopborat.com/

2- جدیداً یکی از شهروندان مسلمان استرالیایی (David Hicks) که به علت همکاری با القاعده در افغانستان دستگیر شده و 5 سال را در زندان گوانتانامو به سر برده بود با تلاشهای پدرش و نیز پوشش رسانه ها قرار شد به استرالیا بازگردانده شود. برایم جالب بود که چطور هنوز صرفا داشتن ملیت مشترک اینقدر برای استرالیائیها مهم است که تا این حد به حمایت از وی پرداختند.

-- Morteza ، Apr 2, 2007 در ساعت 07:21 PM

فيلم 300 ربطي به نبرد ماراتون ندارد--نبرد ماراتون در زمان داريوش بود و نه خشايارشا.

-- بدون نام ، Apr 2, 2007 در ساعت 07:21 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)