رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۷ اسفند ۱۳۸۸
گفت‌وگو با امید شیرازی، نوازنده و آهنگ‌ساز، در مورد سبک موسیقی و ساز ابداعی وی

«موسیقی من، ترکیبی از موسیقی‌های زندگی‌ام است»

شکوفه منتظری
shokoofeh@radiozamaneh.com

امروز به سراغ امید شیرازی، یکی از جوانان ایرانی مقیم آلمان رفتیم. امید اولین‌بار در آلمان رو به جهان موسیقی آورد. شاید یکی از دلایلش این بود که در ایران موسیقی به طور کامل برای او ممنوع بود یا حداقل آن نوع از موسیقی که امید می‌پسندید، در آن زمان ممنوع بود.

Download it Here!

وقتی به آلمان آمد در کلاس‌های موسیقی مخصوص بچه‌های ایرانی شهر بوخوم شرکت کرد. این کلاس‌ها برای بچه‌هایی مثل امید که تازه از ایران آمده بودند، رایگان بود و ویولن اولین سازی بود که شروع به یادگرفتن آن کرد. دلیل اصلی او برای انتخاب این ساز در وهله‌ی اول موقعیت مالی‌ نه چندان مناسبش بود. آن‌جا برای کسانی که می‌خواستند ویولن بزنند امکاناتی وجود داشت. مثلا این امکان وجود داشت که با ۱۰ مارک برای سه ماه ویولن کرایه کنند. این یعنی رقمی که با جیب امید و خانواده‌اش جور در می‌آمد.

امید نوازنده‌ی ترومپت هم هست اما موسیقی اصلی او، موسیقی کاملا متفاوتی است. خود او موسیقی‌اش را یک موسیقی بین‌المللی می‌داند و اعتقاد دارد موزیک زبانی بین‌المللی است و بهترین راه برای متصل‌کردن آدم‌ها از نقاط مختلف جهان به یک‌دیگر است. از امید می‌پرسم آیا می‌توان موسیقی‌اش را در رده‌ی موسیقی فانک جای داد؟


عده‌ای موسیقی الکترونیک را بی‌روح می‌دانند چرا که یک نفر روی صحنه با دست‌گاه‌های روی میز، کارهایی می‌کند و هیچ‌کس نمی‌بیند او در حال چه کاری است

فانک از نظر استیل موسیقی در ذهن مردم خیلی جا افتاده است. موسیقی من در واقع میکسی از تمام موسیقی‌هایی است که روی من اثر گذاشته یا در زندگی‌ شنیده‌ام. یعنی اگر موسیقی من را بشنوید، خواهید دید بسیاری المان‌های موسیقی از جمله المان‌های فانک، موسیقی‌ ایرانی و موسیقی‌ انواع و اقسام مناطق جهان را داراست و همیشه به دلیل اثری که موسیقی الکترونیک در زندگی من داشته، یک تم الکتونیک نیز دارد.

سبک موسیقی امید کاملا جدید است و می‌توان گفت هر چه تلاش کنی نمی‌توانی آن را در هیچ‌ رده‌بندی کلیشه‌ای از موسیقی جا دهی. امید معتقد است دنیای موسیقی، حد و مرز ندارد و بی‌نهایت است.

یکی از دلایلی که موسیقی را شروع کردم، این بود که بعد از مدت کوتاهی متوجه شدم واقعا موسیقی بی‌نهایت است زیرا می‌توانی اثری را تولید کنی که وجود خارجی ندارد. به همین خاطر می‌توانی با آن همه‌جا بروی. نه همه‌جا از نظر مکانی، بلکه همه‌جا از منظر ذهنی و درواقع آن چیزی که خودت تجربه می‌کنی. اگر بخواهی مجسمه بسازی به سنگ و ابزارش احتیاج داری ولی موسیقی این‌طور نیست. با یک ساز در هر لحظه که بخواهی می‌توانی اثری را تولید کنی که تا آن‌ لحظه نبوده است و فقط برای همان لحظه وجود خارجی دارد. وقتی که صدایش شنیده نشود، دیگر نیست. من همیشه نظرم این بوده که هیچ حد و مرزی در موسیقی نیست و نباید باشد.

موضوع مهم دیگر برای امید، این است که موسیقی‌اش المان‌های اینترناسیونال داشته باشد. امید موسیقی را عرصه‌ای می‌داند که به آدم‌ها اجازه می‌دهد در آن تجربه‌های یگانه‌ای داشته باشند و لحظه‌های نابی را بسازند.

برای من خیلی جالب است که چیز‌های جدیدی را در موسیقی ایرانی وارد کنم و بتوانم آن را در موسیقی غیر ایرانی میکس کنم، چرا که قصد دارم مخاطب‌های جدیدی برای موسیقی ایرانی بیابم.

اما شاهکار این هنرمند جوان ما سازی است که خودش ساخته است. چیزی شبیه گیتار که فیروزه‌ای یا به قول خودش آبی متالیک است. از او می‌خواهم بگوید این ساز چیست و چگونه کار می‌کند.

می‌توان تصور کرد سازی است که به وسیله‌ی آن می‌توانم روی صحنه برای تماشاچی و شنونده این امکان را فراهم کنم که چگونگی ساخت یک آهنگ را ببیند. در واقع یک استودیو سیار است که در یک ساز قرار گرفته است.

به این ترتیب شما می‌توانید به عنوان بیننده و شنونده، از روی صحنه ببینید که یک آهنگ چطور کم‌کم تکمیل، میکس و ضبط می‌شود بدون این‌که هیچ فاصله‌ای بین این مراحل بیفتد.

این ساز از نظر شکل ظاهری شبیه به گیتار برقی است با این تفاوت که سازی سیمی نیست و در واقع هیچ ربطی به گیتار ندارد بلکه یک دستگاه ضبط در آن است که در آن واحد همان‌طور که می‌خوانم با میکروفون به این ساز وصل هستم و می‌توانم ضبط کنم. برای مثال با همان صدای جاز یا درام شروع می‌کنم. (تقلید صدای درام با دهان)

این را در همان حین که می‌خوانم در ساز ضبط می‌کنم و آن را در دور تکرار می‌اندازم به طوری که همین ۲ میزان را تکرار می‌کند. در حینی که صدای جاز تکرار می‌شود، شروع به خواندن بیس‌لاین می‌کنم.


به عقیده امید شیرازی تارهای صوتی انسان از هر دستگاهی قوی‌تر است و همیشه می‌توان با آن صداهای جدید تولید کرد

بعد می‌توانم شروع به تقلید صدای گیتار کنم و با دهان صدای کمبت را تقلید کنم. به این ترتیب کم‌کم یک موسیقی کامل درست می‌شود و در ادامه، روی آن شروع به خواندن اصل آهنگ می‌کنم. به این سبک، موسیقی آکاپلا می‌گویند که در واقع بدون ساز ایجاد می‌شود. من موسیقی آکاپلا را روی یک ساز الکترونیکی اجرا کرده‌ام به این ترتیب که بتوانم خودم را تکمیل و انواع و اقسام صدا‌ها را با هم ترکیب کنم. یک دستگاه در این ساز ساخته‌ام که با حرکات دست در هوا بدون لمس ساز، می‌تواند افکت‌های الکترونیکی روی صدایم بگذارد.

امید انگیزه‌اش از ساخت این ساز را آشنایی مخاطبان با روح موسیقی‌اش می‌داند. او به وسیله‌ی این ساز آن‌ها را شاهد ساخت پروسه‌ی تولید روی صحنه می‌کند.

یکی از ایده‌ها و انگیزه‌های من برای ساخت این ساز، این بود که بعد از گذشت سال‌ها از نواختن موسیقی الکترونیک، همیشه می‌دیدم تفاوت این سبک با دیگر موسیقی‌ها این است که یک نفر روی صحنه با دست‌گاه‌های روی میز، کارهایی می‌کند و هیچ‌کس نمی‌بیند او در حال چه کاری است. آیا تایپ می‌کند یا فقط دکمه‌هایی را فشار می‌دهد؟ به همین دلیل هم عده‌ای موسیقی الکترونیک را بی‌روح می‌دانند.

شما اگر حتی هیچ اطلاعی از گیتار نداشته باشید، خواهید دید دست آن کسی که روی صحنه گیتار می‌زند، تکان می‌خورد و موسیقی تولید می‌شود. به همین خاطر می‌خواستم وسیله‌ای درست کنم که روی آن به مردم باشد و آن‌ها متوجه شوند چه اتفاقی می‌افتد.

از سوی دیگر، دستگاهی که بتوانی با آن صداهای تصنعی درست کنی این امکان را می‌دهد که اصوات و طیف‌های صوتی جدید ساخته شود، ولی بازهم مطمئنم تارهای صوتی انسان از هر دستگاهی قوی‌تر است و همیشه می‌توانی با آن صداهای جدید تولید کنی.

این نکته را می‌خواستم روی یک ساز پیاده کنم و در واقع صدای خودم را به هسته‌ی اصلی صدای کامپیوتری ارائه کنم.

موسیقی امید، مثل خود او، پر از شور و زندگی است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

خوشحالم که بالاخره کسی به سراغ جوانان فعال و مبتکر ایرانی تبار مقیم اروپا رفته است. ولی گزارشی است با اطلاعات کم، از کارهایی که امید تابحال کرده، از کنسرتهایش، از اینکه مردم کارهای او را چگونه و در کجا می توانند گوش کنند. اینکه اگر اسپانسری بخواهد روی او سرمایه گداری کند او را کجا بیابد.

-- مارال ، Mar 18, 2010 در ساعت 09:09 PM