رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۴ اسفند ۱۳۸۸

بزرگداشت حسین دهلوی و ئولین باغچه‌بان در لندن

پژمان اکبرزاده
pejman@radiozamaneh.com

Download it Here!

۲۹ نوامبر، لوگان‌هال در لندن میزبان برنامه‌ی بزرگداشتی برای حسین دهلوی آهنگساز و ئِولین باغچه‌بان، خواننده‌ی اپرا و از مؤثرترین چهره‌ها در هنر آواز گروهی در ایران است؛ برنامه‌ای که به روند موسیقی کلاسیک در ایران اختصاص دارد.

علاوه بر بزرگداشت این دو هنرمند، آثاری از آهنگسازان ایرانی در این برنامه با ارکستر بزرگ به رهبری فرنوش بهزاد اجرا می‌شود. یک گروه رقص هنرنمایی خواهد کرد و همچنین جلسات بحث‌وگفت‌وگو نیز در برنامه گنجانده شده است.

بنیاد طوس در لندن که برگزارکننده‌ی این برنامه است، در گذشته هم برنامه‌های گوناگونی را در بزرگداشت هنرمندان ایرانی و همچنین جلسات بحث و بررسی هنر ایرانی را برگزار کرده که یکی از این نشست‌ها ویژه‌ی برنامه‌ی «گلها»ی رادیو ایران بود. جمیله خرازی، مدیر بنیاد، جزییات بیشتری در اختیار ما می‌گذارد:


پوستر نشست بررسی موسیقی کلاسیک در ایران، لندن، ۲۹ نوامبر

جمیله خرازی: تمرکز ما روی ملیت‌های غیرایرانی و جوانان ایرانی بود که تنها به فارسی صحبت می‌کنند، ولی از تاریخ‌شان بی‌خبر هستند. در هر نشستی سعی کردیم به گوشه‌ای از کهکشان هنر ایران توجه داشته باشیم و تا حدی که می‌توانیم، مدارک و منابع پژوهشی را پیدا کنیم و این‌ها را نشان دهیم.
ما همیشه می‌بایست دو یا سه برنامه را با همدیگر به دست بگیریم. علت این است که به علت کهولت یا ویزا هربار ممکن است که آن برنامه به روی صحنه نیاید. ما تا دو هفته‌ پیش از برنامه هنوز مطمئن نیستیم که کدامیک از برنامه‌ها را به روی صحنه می‌آوریم. اینبار خوشبختانه تا حالا همه چیز درست بوده و امیدواریم که بقیه هم برسند. در برنامه‌ی آینده، نوبت به پیدایش موسیقی کلاسیک در ایران افتاد. در تلاش هستیم که فعلاً این برنامه را به سرانجام برسانیم.

آخرین برنامه‌ای که بنیاد طوس برگزار کرد، مربوط به برنامه‌های گلها در رادیو ایران بود و در برنامه‌هایی که برگزار می‌‌شود بحث‌های گوناگونی مطرح می‌شود، صاحبنظران صحبت می‌کنند. آیا برنامه‌ی ویژه و هدفمندی دارید که این برنامه‌ها را ماندگار کنید؟ نسخه‌ای از برنامه‌ها در جایی بماند و پژوهشگران بتوانند در آینده استفاده کنند...

دقیقاً همین نظر ما است. فعلاً ما کتابخانه بریتانیا را برای این کار در نظر گرفته‌ایم. برای این که واقعاً دیگر اینها می‌باید از پراکندگی نجات پیدا کنند. هربار ما برای تهیه‌ی هرکدام از این برنامه‌ها شش‌ـ هفت ماه گرفتاری داریم تا بتوانیم مدارک، عکس‌ها، اسلاید‌ها، پروگرام‌های مثلاً تالار رودکی، زمان آقای پیرنیا، که ۴۲ سال پیش ایشان فوت کردند و... پیدا بشود که در نهایت بتوانیم همه این‌ها را در ویدئو نگه داریم و بعد تقدیم کتابخانه بریتانیا کنیم. به هرحال فعلاً به‌ط‌ور موقت در آنجا نگهداری می‌شود، بعد ببینیم که چه می‌کنیم.

* * *

حسین دهلوی و ئولین باغچه‌بان هنرمندانی هستند که در برنامه‌ی ۲۹ نوامبر از خدمات هنری آن‌ها تجلیل می‌شود. محمود خوشنام، منتقد موسیقی و از سردبیران پیشین مجله‌ی موسیقی در تهران هم ازجمله حاضران در این برنامه خواهد بود. خوشنام در رابطه با فعالیت‌های حسین دهلوی، آهنگساز و گرایش‌های موسیقایی او به زمانه گفت:

در جریان پیشرفت تئوریک موسیقی ایران در صد سال اخیر، دو نوع شیوه اندیشه وجود داشته است. یکی کاربرد مطلق از تکنیک غربی و کنارگذاشتن موسیقی ایرانی و تفکر دیگری که معتقد به کنارگیری از تکنیک‌های غربی برای موسیقی ایران بود. آقای دهلوی در این میانه، جزو کسانی است که در واقع راه سومی را پیشنهاد کردند. راه سوم به این معنا که کاربرد تکنیک غربی انجام شود تا آنجایی که به محتوای ارزشمند موسیقی سنتی لطمه نزند.

آقای دهلوی در جریان آهنگسازی خودشان نشان دادند که به این روش و مکتب پایبند هستند. البته این روشی بود که علی‌نقی وزیری مبدع و مبتکرش بود. او کارهایی کرد که نمونه‌ه‌ایی شد برای آهنگسازان بعدی. ولی خب البته در دوره‌ی آقای دهلوی، تکنیک پیشرفته‌تر هم شده بود. وی از تکنیک غربی در کارهای آهنگسازیش تا آنجایی استفاده می‌کند که به موسیقی ملی لطمه نخورد.

ولی در کنار این کارها، آقای دهلوی کارهایی هم دارند برای ارکستر سمفونیک و ارکستر زهی، مانند سوییت «بیژن و منیژه» که آنجا دیگر مرزی برای خودشان نمی‌بینند. چون صرفاً برای ارکستر سمفونیک نوشته شده و و در واقع تنها الهامی از موسیقی ایرانی دارد...

با وجود این، رنگ و بوی موسیقی ایرانی به نوعی در همان «بیژن و منیژه»، که شما گفتید، سخت به گوش می‌رسد. همچنین در اپرای «خسرو و شیرین» هم که ایشان ساخته و با صدای حسین سرشار، به رهبری حشمت سنجری با ارکستر سمفونیک آن زمانی اجرا شد. در آن هم ما همین رگه‌های موسیقی ایرانی را در کار می‌دیدیم. به هرحال او در استفاده از تکنیک غربی بسیار محتاط و با امانت کامل به موسیقی ایرانی عمل می‌کند. به همین جهت در برنامه‌ای که درباره‌ی نقش موسیقی غربی در جامعه‌ی ایران برگزار می‌شود، حضور ایشان سخت مغتنم است.

* * *

ولی آهنگسازی که سالها ارکستر شماره‌ی یک اداره‌ی هنرهای زیبای ایران را رهبری کرده، سالها هنرستان موسیقی ملی را مدیریت کرده و آثار گوناگونی هم آفریده - حسین دهلوی - اینروزها در تهران در چه حال و روزی است؟

حسین دهلوی: من که دیگر از ذوق موسیقی افتاده‌ام، چون این رشته زیر ضربه است. حالا دیگر یک مقداری به مشکلات جسمی‌ام می‌رسم. راه می‌روم و کارهایی از این دست. در موسیقی الان دیگر نمی‌توانم بروم جلو. چون بها داده نمی‌شود.

کاری از گذشته مانده که ناتمام باقی مانده باشد؟ کاری که نگران آن باشید؟

بله. یک کاری بود که چند سال پیش نوشته بودم، در دستگاه نوا برای سازهای ایرانی. می‌خواستم آن را برای ارکستر سمفونیک بنویسم که هنوز جور نشده است. کار بازنویسی‌اش هزینه دارد. چاپ هزینه دارد. این است که متأسفانه چندین سال است که نتوانستم این را چاپ کنم. من یک حقوق بازنشستگی می‌گیرم که کفایت خرج روزانه‌ام را هم نمی‌دهد. ولی خب چه می‌شود کرد.

احساس خودتان چیست از برنامه‌ی بزرگداشتی که دارند برایتان می‌گذارند و کارهایی از شما اجرا خواهند کرد در لندن؟

خب محبت‌شان است... ۱۸ سالم بود که به فکر این بودم که موسیقی چند صدایی در اروپا آمده، همان طور که برق و تکنولوژی‌های دیگری آمد به مملکت ما، پس آن موسیقی هم می‌آید و باید راهی پیدا کنم برای موسیقی چند صدایی خودمان.
تلاش کردم با معلمان مختلف، آنهایی که در اروپا درس خوانده و کار کرده بودند؛ همچنین با استاد اتریشی‌ام آقای پرفسور داوید که به دعوت دانشگاه تهران به ایران آمده بود، کار کنم. بعد به اتریش و آلمان رفتم. چیزهایی که لازم بود را واقعاً یاد گرفتم و بعد توانستم فرض کنید اگر در مایه‌ی شور چیزی می‌نویسم و یا چیزی مثل آن، آکوردهایی را که استفاده می‌کنم دیگر لا-دو-می نباشد.

شکل‌های گوناگونی را در نظر گرفتم برای دستگاه‌های گوناگون و روی‌ آن‌ها کار می‌کردم. ما در شعر خیلی رشد کرده‌ایم، ولی در موسیقی متأسفانه عوامل بازدارنده زیاد بوده و نتوانسته به رشد اصلی برسد. کار جمعی در مملکت ما واقعاً لازم است و از بچگی بچه‌ها باید عادت کنند. این‌ها اگر یکبار با کار جمعی موسیقی آشنا شوند، زندگی‌ اجتماعی‌شان کمی رو به رشد می‌رود.
سرود هم از مدارس حذف شده است. همین سرود را فرض کنید وقتی کسی همراه ۱۵ یا ۲۰ نفر می‌خواند، با آن کمی رسم و رسوم کارهای جمعی را یاد می‌گیرد.

* * *

چهره‌ی سرشناس هنری دیگر که در برنامه‌ی ۲۹ نوامبر در لوگان هال از خدمات هنری او تجلیل خواهد شد، ئولین باغچه‌بان، خواننده‌ی اپراست. او در ترکیه به دنیا آمده، تحصیلاتش را در رشته‌ی آواز و پیانو انجام داده و پس از ازدواج با زنده‌یاد ثمین باغچه‌بان (اهنگساز) به ایران آمد.
سالها به آموزش و اجرا پرداخت و هنرمندان بسیاری را در رشته آواز گروهی پرورش داد. مدتی پس از انقلاب هم با شرایط پدید آمده در ایران، همراه با همسرش به ترکیه بازگشت.

ئولین باغچه‌بان در برنامه‌ی ۲۹ نوامبر یک سخنرانی هم خواهد داشت:

ئولین باغچه‌بان: من اعتقاد دارم که فرهنگ و هنر یک ملت، روح و ریشه‌ی آن ملت است. روح و ریشه‌ای‌ که به آن ملت شخصیت ملی، غرور و شخصیت انسانی‌اش را می‌بخشد. بنابراین فرهنگ و هنر یک ملت، مهم‌ترین عنصر زندگی یک ملت است. صحبت من راجع به این خواهد بود که یک ملت اگر فرهنگ و هنر نداشته باشد، نابود می‌شود.

این تنها برای ایران نیست، برای تمام ملت‌هاست. نباید رنگهای ملت‌ها، عطر و بوی ملت‌ها از بین رود، شخصیت ملت‌ها از بین رود. شخصیت‌ ملت‌ها با فرهنگ و هنر آن‌ها خواهد بود. وطن دوم من، ایران است. وطن اول من می‌دانید که ترکیه است. من ترک هستم و پس از ازدواجم ایرانی شدم. در ایران ۳۳ سال خدمت کردم. به ایران خیلی علاقه دارم. روح و بدنم مال ایران هم هست. برای خدمت‌هایم، جایزه‌ی محبت مردم ایران را گرفتم.

صحبت من در این زمینه خواهد بود که فرهنگ و هنر یک ملت باید تا ابد زنده نگه داشته شود. این اولین موضوع من است. بعد راجع به تأثیر موسیقی سازنده صحبت می‌کنم. چون موسیقی کوبنده هم هست. موسیقی زبان بسیار مؤثری است و می‌تواند همان طور که سازنده باشد، کوبنده هم باشد. با موسیقی برخی درمان و برخی شکنجه میکنند.

موسیقی سازنده، واقعاً مادر انسان است. من در یک جمعیت بهزیستی و آموزشی فرح پهلوی کار کردم. با بچه‌های یتیم کار کردم و دیدم که موسیقی، این‌ها را چگونه خوشبخت کرده و پرورش داده است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

kash kasi delesh baraye honarmanda misukht aghaye akbarzadeye aziz albate manke khodam honarmand nistam na baraye manafe shakhsi

-- bahram tajabadi ، Nov 26, 2009 در ساعت 07:00 PM

1- متاسفانه سفارت انگلیس به استاد دهلوی برای شرکت در این برنامه ویزا نداد !

2- خانم پری زنگنه برای اجرای 2 قطعه از آثار آوازی ثمین باغچه بان به همراهی پیانوی اولین باغچه بان برای شرکت در این بزرگداشت ، به لندن خواهند آمد.

-- عطری ، Nov 28, 2009 در ساعت 07:00 PM

من از برگزاری برنامه های بنیاد توس همیشه احساس غرور می کنم چون بنیاد توس به بخش هایی از فرهنگ و هنر ایران می پردازد که کمتر کسی توجه دارد. به ویژه این برنامه اخیر که افتخارات بزرگ ایران را به نحوی شایسته در سطح استانداردهای جهانی به نمایش گذارد. خسته نباشید.

-- آدم ایرانی ، Dec 3, 2009 در ساعت 07:00 PM

من خدمت استاد دهلوی درود میفرستم. تمام قطعاتی که ایشان برای ارکستر تنظیم کرده اندچه ساخته خودشان و یا دیگران چه باکلام یا بیکلام, واقعا در تاروپود وجودم نفوذ میکنداصلا نمیتوانم وصف کنم چه جور تاثیر عجیبی بر من میگذارد.ایشان از شیوه علمی طوری در تنظیم استفاده میکنند که نه تنها لطمه ای به اصالت موسیقی ایرانی وارد نمیشود بلکه حتّی به نظر من به درجات اصالت موسیقی ایرانی میافزاید. و من خیلی متإسّفم که این شیوهء هارمونی بوسیله دیگر هنرمندان ما پیگیری نشده است و یا متاسّفانه چنین توانایی در دیگر هنرمندان بوجود نیامده است و یا شاید استاد خود نخواسته اندهمهء آنچه را که میدانند به دیگران انتقال دهندتا همچنان یگانه باقی بمانند که البتّه من چنین احتمالی را بعید میدانم. آرزوی عمر دراز برای این استاد بزرگ دارم باندازه ایکه خود شاهد بزرگداشت ایشان در تالار بزرگ رودکی که ارکستر بزرگ را همراه مرضیه عزیزم برای اجرای ترانه "یار اگر جلوه کند دادن جان این همه نیست"رهبری میکنند باشم.از همیجا به مرضیه عزیزم نیز درود میفرستم.

-- جواد جمشیدی ، Dec 24, 2009 در ساعت 07:00 PM

این را هم باید بگویم که داشتن چنین هنرمندانی و استفاده از وجود چنین هنرمندان بزرگی لیاقت و شایستگیی میخواهد که متاسّفانه فرهنگ مسلّط جامعه ما فاقد آن هست. عمر این استاد والامقام دراز باد و البتّه در مثل مناقشه نیست . شاید یادآوری سرنوشت مرحوم قمر و حتّی بعد از وفاتش و داستان آن متولّی بی سروپای مسجد محل که از نگهداری جسدش در مسجد خودداری کرد مثال بجایی برای این بی لیاقتی مسلّط باشد. البتّه سیمای تابناک قمر بر تارک هنر ایرانزمین همیشه درخشان باقی میماند امّا آن متولّی گوزو و شیوخ بی مایه فقط لعنت تاریخ را نسیب خواهند برد
هامبورگ جواد جمشیدی

-- جواد جمشیدی ، Dec 24, 2009 در ساعت 07:00 PM

ضمن درود و احترام خاضعانه خدمت جناب استاد دهلوی و پوزش از اشتباهی که بوسیله اینجانب صورت گرفته است , آنچه در فوق نگاشته بودم خلاصهء نظرم بود برای زنده یاد استاد مرتّضی حنّانه که اشتباها در اینجا نگاشته ام.دوباره پوزش خواهی میکنم.
هامبورگ جواد جمشیدی

-- جواد جمشیدی ، Feb 4, 2010 در ساعت 07:00 PM

دوستان عزیز من یک نوشتهء تکمیلی و در حقیقت تصحیحی در مورد دو نظر بالا نوشتم
که در اینجا درج نشده است.من در دونوشتهء بالا درحقبقت به زنده یاد مرتضی حنّانه نظرداشتم. مثلا نام آهنگی که خانم مرضیه خوانده اند مربوط به آهنگی استکه آقای حنّانه رهبری کرده اند.البتّه اشتباه از من بوده است

-- جواد جمشیدی ، Feb 8, 2010 در ساعت 07:00 PM

dorud bar shoma va dorud bar ahangsazane bozorge iran zamin

-- ehsan ، Feb 23, 2010 در ساعت 07:00 PM