لالایی ارواح - باور کنید بهترین نام برای این کلیپ است. در ایران ما که اینک موسیقی و نقاشی و مجسمه سازی و رقص وصدای زنان و شعر وداستان کوتاه وبلند و ... ممنوع و جرم و مجازات آن زندان و اعدام و سنگسار و... است .باید هنر از هر نوعش فقط تسلا ی خاطر ارواح واجساد و ...باشد.
وبهار فقط خاطره ایی که از گلوگاه جوانان ما که جوانی از یاد برده اند سرشار از غم و با غم فریاد شود . چرا که نسلی پیش از آن همان اشتباه کبیر را مرتکب شده است. اعتماد به مذهبی که دشمن هنر و زندگی شاد است.
بهار یعنی تولد ِدوبارۀ درخت و چمن و سر زندگی سبز ِچشم انداز ِ آینده و شادی و جست و خیز در طبیعتی پس از گذراندن ِ سرمایی که معمولا سفید است و با پالتو و شال ِ پشمی و پوتین و کلاهی ضخیم که به دهان بندی بد شکل ختم می شود .
بهار به نظر من در گام ِماژور (بزرگ) به طبیعت ِ آدم و حیوان و شکوفه و گل سرخ هماهنگتر جلوه می کند.
ولی ترانۀ (بهار دلنشین) در گام مینور ( کوچک)
انگار همیشه حکایت از غمی نو می کند.
چه در زمان ِ ساخته شدنش در سالهای دور شاهنشاهی و چه اجرای جدیدش توسط این جوانان ِ هنرمند ِ دوران ِ ولایت و جمهوری.
روانشناسی هنر در میهن ما هنوز در دوران ِ طفولیت است خصوصا هنری که با گوش رابطۀ مستقیم دارد.
بی دلیل نیست که نوستالژی نهفته در این ترانه نیاز به استدلالی نو دارد تا تاریخ لااقل معاصر را در آیینه اش بهتر بنگریم.
این جوانان ِ هنرورز بی آنکه خود بدانند یا می دانند چندان فرقی نمی کند روح غمناک ِ جامعه ایی را به گوش و چشم و سپس ناخود گاه مردمی می برند که از دردی عمیق در رنجند .
بهار دلنشین را در این ترانه باید در معنای دقیقن متضادش به تصویر در اورد تا حاصلش درکی از حاکمیت ِ سمبول ها باشد.
اينگونه اجراها که متاسفانه اکثراً ضعف و نقص خوانندگي هم دارد، اشکال اصلي اش عدم رعايت احترام وحقوق خالقين اصلي آثار است که بي محابا دستکاري و تکه پاره وکم وزياد ويا مخلوط با آثارسرقت شده ديگر ميشود و نه تنها کاري خلاف اخلاق است،مايه آزار علاقمنداني هم که بااينگونه آثار اصيل بزرگ شده اند مي شود .ضمناً آقاي ahmad binazir که خواستار توفيق بيشتر اين گروه شده اند ميتوانند يکي - دوتا سي دي آهنگهاي روح الله خالقي و آواز بنان را به نوازندگان وخوانندگان اين قطعه هديه کنند
اشخاصیکه این گروه جوان را با هنر مندان قدیمی مثل خالقی و امثال آنها مقایسه میکنند کسانی هستند که تغییر و تحولات اینده را نمیبینند و بجای تشویق نسل هنر مند جوان باعث دلخوری آنها میشوند. ]ین نسل و نسلهای آیدده را و خلاقیتهایشان را با ید تشویق کرد. چون خالقی های ] ینده اینها هستند.
نظرهای خوانندگان
Good job
-- بدون نام ، Sep 30, 2010بسیار عالی بود ! جای خوشحالی است که جوانان ایرانی داخل کشور هنرمندی را به هنربندی خارج از کشوریها ترجیح میدهند.
-- irandoost ، Oct 2, 2010لالایی ارواح - باور کنید بهترین نام برای این کلیپ است. در ایران ما که اینک موسیقی و نقاشی و مجسمه سازی و رقص وصدای زنان و شعر وداستان کوتاه وبلند و ... ممنوع و جرم و مجازات آن زندان و اعدام و سنگسار و... است .باید هنر از هر نوعش فقط تسلا ی خاطر ارواح واجساد و ...باشد.
وبهار فقط خاطره ایی که از گلوگاه جوانان ما که جوانی از یاد برده اند سرشار از غم و با غم فریاد شود . چرا که نسلی پیش از آن همان اشتباه کبیر را مرتکب شده است. اعتماد به مذهبی که دشمن هنر و زندگی شاد است.
مهدی
-- بدون نام ، Oct 4, 2010بهار یعنی تولد ِدوبارۀ درخت و چمن و سر زندگی سبز ِچشم انداز ِ آینده و شادی و جست و خیز در طبیعتی پس از گذراندن ِ سرمایی که معمولا سفید است و با پالتو و شال ِ پشمی و پوتین و کلاهی ضخیم که به دهان بندی بد شکل ختم می شود .
بهار به نظر من در گام ِماژور (بزرگ) به طبیعت ِ آدم و حیوان و شکوفه و گل سرخ هماهنگتر جلوه می کند.
ولی ترانۀ (بهار دلنشین) در گام مینور ( کوچک)
انگار همیشه حکایت از غمی نو می کند.
چه در زمان ِ ساخته شدنش در سالهای دور شاهنشاهی و چه اجرای جدیدش توسط این جوانان ِ هنرمند ِ دوران ِ ولایت و جمهوری.
روانشناسی هنر در میهن ما هنوز در دوران ِ طفولیت است خصوصا هنری که با گوش رابطۀ مستقیم دارد.
بی دلیل نیست که نوستالژی نهفته در این ترانه نیاز به استدلالی نو دارد تا تاریخ لااقل معاصر را در آیینه اش بهتر بنگریم.
این جوانان ِ هنرورز بی آنکه خود بدانند یا می دانند چندان فرقی نمی کند روح غمناک ِ جامعه ایی را به گوش و چشم و سپس ناخود گاه مردمی می برند که از دردی عمیق در رنجند .
بهار دلنشین را در این ترانه باید در معنای دقیقن متضادش به تصویر در اورد تا حاصلش درکی از حاکمیت ِ سمبول ها باشد.
هانا از کانادا
-- بدون نام ، Oct 4, 2010بهبه! کیف کردم.
-- Raha ، Oct 14, 2010besyaar aali bood. towfighe harche bishtare shoma ra khastaram
-- ahmad binazir ، Oct 23, 2010اينگونه اجراها که متاسفانه اکثراً ضعف و نقص خوانندگي هم دارد، اشکال اصلي اش عدم رعايت احترام وحقوق خالقين اصلي آثار است که بي محابا دستکاري و تکه پاره وکم وزياد ويا مخلوط با آثارسرقت شده ديگر ميشود و نه تنها کاري خلاف اخلاق است،مايه آزار علاقمنداني هم که بااينگونه آثار اصيل بزرگ شده اند مي شود .ضمناً آقاي ahmad binazir که خواستار توفيق بيشتر اين گروه شده اند ميتوانند يکي - دوتا سي دي آهنگهاي روح الله خالقي و آواز بنان را به نوازندگان وخوانندگان اين قطعه هديه کنند
-- بدون نام ، Oct 27, 2010VERY BEAUTIFUL, I WISH YOU WERE IN A FREE COUNTRY TO ELEVATE SUCH TALENT AND MORE PEOPLE COULD ENJOY YOUR MUSIC. THANKS AND WISH YOU THE BEST
-- MEHRDAD GOLSHANI ، Oct 29, 2010اشخاصیکه این گروه جوان را با هنر مندان قدیمی مثل خالقی و امثال آنها مقایسه میکنند کسانی هستند که تغییر و تحولات اینده را نمیبینند و بجای تشویق نسل هنر مند جوان باعث دلخوری آنها میشوند. ]ین نسل و نسلهای آیدده را و خلاقیتهایشان را با ید تشویق کرد. چون خالقی های ] ینده اینها هستند.
-- جواد ، Oct 31, 2010