خانه > شهر فرنگ > شهرفرنگ > «صنما» | ||
«صنما»
«صنما» اثر جدیدی از محسن نامجو نیست، اجرایی است که در تور آمریکای او اجرا شد و حالا توسط شرکت beyondpersia منتشر شده است اما جدای از اینها این اثر شاید نمونه خوبی از اجراهای زنده نامجو باشد. |
خانه > شهر فرنگ > شهرفرنگ > «صنما» | ||
«صنما»
«صنما» اثر جدیدی از محسن نامجو نیست، اجرایی است که در تور آمریکای او اجرا شد و حالا توسط شرکت beyondpersia منتشر شده است اما جدای از اینها این اثر شاید نمونه خوبی از اجراهای زنده نامجو باشد. |
نظرهای خوانندگان
نابغه
-- اسماعيل ، Mar 22, 2009زلزله موسيقي فارسي
لحظه ای فرا رسید که از حضور صنمی در موسیقی ایران مشعوف شدم
-- prajna ، Mar 22, 2009واینک بسیار مشعوف ترم چراکه این صنم حقیقتاً زنده و ماندگار است. ابدیت شایستگی میخواهد که آقای نامجو صاحب آن است.
نمی دانم چه بگویم که توهین وحمله شخصی محسوب نکنید ، ولی می شود گفت :هر چه هست،موسیقی نیست. توهین که نشد؟!
-- بدون نام ، Mar 22, 2009سلام، من تقریبا بیشتر کارهای آقای نامجو را دیده یا شنیدهام از دههٔ شصت بیشتر از همه خوشم آمد،این درست که آقای نامجو ادبیات و موسیقی ایرانی را به باد انتقاد میگیرد ولی خودش هم دچار درجا زدن شده،تمام کارهای این سالها تونا لیته همسان دارد و همهٔ کارها با شعری متفاوت بشدت شبیه هم اند وسعت صدا هم در تمام کارها یکی ست،ریتم موسیقی ایشان در تمام کارها همان ریتم کارهای قبلیست مایلم نظر ایشان را بدانم
-- mohssen ، Mar 23, 2009I don't care what other people think. I love this guy, he is like a breath of fresh air in Iranian music.
-- سرگشته ، Mar 24, 2009"بدون نام" گرامی - می شود پذیرفت که نوع کار نامجو تفاوت بسیاری با با کارهای متعارف و معمول موسیقی دارد هر چند که خود به میزان بالایی بر پایه آنها جای دارد. حتی این را هم می شود پذیرفت که کار وی دارد تکراری می شود، همچون بسیاری کارهای دیگر و در سبک های دیگر موسیقی یا انواع هنر ها. اینک شاید بد نباشد شما، یا کسانی مانند شما، که ظاهراً تنها یک نوع یا انواع خاصی از موسیقی را "موسیقی" می نامند، برای دیگران تعریف کنند که موسیقی "دقیقاً" یعنی چه؟
-- بی نام ، Mar 24, 2009آیا این یک سناریوی جدید جهت حذف موسیقی اصیل ایرانی درجهان نیست؟!!!!!!!!
-- ح م ، Mar 24, 2009نامجو نابغه است، موسيقيش، صدايش و شعرش در من زلزله بپا ميكند.اما بنظرمن صنما كاري درخشان از او نيست.او هم حق دارد گاهي معمولي باشد تا وقتي بي نظير ميشود اورا بهتر بشنويم.باز هم مارا غافلگير خواهد كرد.صبور باشيم.
-- لي لي ، Mar 24, 2009مصاحبه یی که از ایشان دز رادیو زمانه منتشر شد عجیب در من تاثیر گذاشت و عجیب است که سبک و موسیقی ایشان را خیلی دوست دارم اما نظرات و بی انصافی ایشان مانع به دل نشستن کار های ایشان می شود. توقع داشتم با اعتراضاتی که انجام گرفت آقای نامجو برای آن یاوه گویی ها عذر خواهی کند که متاسفانه نکرد. هنر باید به دل نشیند و هنر شما آقای نامجو چون از دل برنیاید به دل نمی نشیند
-- داریوش ، Mar 24, 2009من گمان نکنم محسن نامجو دیگر حرفی برای گفتن داشته باشد. این موسیقی نیست بیشتر به لودگی می ماند.
-- pejman ، Mar 25, 2009خوب از اینکه نظر من را درج نکردید هیچ مشکلی ندارم در صورتی که هیچ گونه اتهامی در آن نبود و نشر حقایق بود اما آنچه از نظرات دیگر می توان درک کرد این است که شما بله قربان گو می خواهید و بس. چرا؟ شما که از منبع جمهوری اسلامی تغذیه نمی شوید و شاید هم می شوید و ما خبر نداریم!!!!
-- داریوش ، Mar 25, 2009در تاييد (بدون نامMar 22 )ودر پاسخ به (بي نام Mar 24):آن سالها که در دبستان ها کلاس موسيقي داشتيم روي دفترهاي نت وکتابجه هاي سرود ،باخطي خوش نوشته بود:موسيقي غذاي روح است. ما اينطور بزرگ شديم واگر اين نغمه ها و آوا هاومضراب ها براي شما غذاي روح است ،خوشا به سعادتان! کمي به صداي مرشد زورخانه ويا بانگ اذان از دهان موذن -ونه از بلندگوهاي قلابي مساجد - گوش کنيد متوجه عرايضم خواهيد شد.
-- کمال ، Mar 25, 2009اصولا موسیقی یعنی بیان احساسات و معنویات انسانی که حتی در بیشتر مقوله ها باعث درمان نیز میشود چرا که با روح در ارتباط است. این آقای نامجو با مسخره کردن موسیقی و بی احساس کردن آن دارد به تمام شنوندگان موسیقی با هر سبکی توهین میکنند و باعث آزار روح انسانها میگردد.امیدوارم کسی پیدا بشه و به ایشان بگه:"لطفا نخون چون خیلی خارج میزنی"
-- کامبیز ، Mar 25, 2009با تشکر
گاهی به نظرم می رسد که محسن نامجو در دلش دارد به همه می خندند. هر صدایی از خودش در میاورد همه تمجیدش می کنند. کسی هم جرآت نمی کند به این پادشاه بگوید لباست کو.
-- مهدی ، Mar 25, 2009دوست عزيز، اگر از اين موسيقى خوشت نمى آد، گوش نده. چرا بايد يكى خفه بشه چون شما احساس كرديد "اين موسيقى محل اشكال است" ؟
-- arash ، Mar 25, 2009waghti aghayeh lotfi khallaghiate namju ro besyar nachiz miduneh.bayad behesh goft jenabe masalan ostad "boro jelu pat wa she"
-- بدون نام ، Mar 25, 2009Sorry for Iranians.
-- Azadeh ، Mar 25, 2009کوشش های اقای نامجو در زمینه نو اوری در موسقی ایرانی را دوست دارم،اما ترجیح میدهم ایشان تمرین هایشان را در خلوت خویش انجام دهنند و حاصل کار های قابل عرضه برای عموم را در کنسرت ها اجرا بفرماینند.مثلن این کار صنما احتیاج به پرداخت و کار و صیقل بیشتری دارد و یا اصلن نباشد.مگر هر ک
-- سعید ، Mar 26, 2009با عذر خواهی ادامه:
-- سعید ، Mar 26, 2009مگر هر کاری که ادم نوشت یا ساخت باید چاپ یا اجرا شود؟اقای نامجو فراموش نکنید یک کار خوب ارزش و قدرت خیلی بیشتری دارد از صد تا کار متوسط یا بد.مشتاقانه در انتظار کار های بهتر شما جناب نامجو هستیم
از رادیو زمانه هم در تعجبم با این انتخاب.
نمیدونم بالاخره کی یاد می گیریم به عقاید هم احترام بذاریم و عقاید خودمون رو "بهترین" ندونیم, من هم با arash موافقم, اگه از این موسیقی خوشتون نمیاد گوش ندید, چرا فکر می کنید هر چی که شما دوست ندارید یا قبلا کسی انجام نداده "چرتو پرته"؟
-- بدون نام ، Mar 26, 2009اگه قرار باشه موسیقی برای قشر محدودی نواخته شود، پس اینهمه مصاحبه و اجرای زنده و پخش تبلیغات در وب سایتها بی معنی است چرا که تمام این موارد فوق، برای معرفی کردن و توجه دادن این نوع موسیقی به تمامی مردم میباشد. پس اگر من این سبک را نمی پذیرم یا اشکال از منه یا از آقای نامجو. چرا که موسیقی دو پشتوانه دارد یکی دروس آکادمیک مانند سنتی، کلاسیک و ... و دیگری تقکری که در پشت هر سبک جدید موسیقی قرار دارد مانند رپ، هوی متال و ...(هرچند در این نوع موسیقیها که جدیدا اجرا میگردد اصلا تفکری ندارند و فقط ادا در می آورند مثل درست کردن موی سر به سبک پانکیهابدون در نظر گرفتن اینکه اهداف پانکیها چی بود) حالا عزیزان خودتون به ما بگید که این نوع موسیقی چه تفکری و یا چه دوره آکادمیکی داره تا من هم از طرفداران این نوع سبک بشوم.
-- کامبیز ، Mar 27, 2009خطاب به بدون نام مورخ مارچ 26، 2009
-- مهدی ، Mar 27, 2009شما برای اینکه متوجه بشوید "بلاخره کی یاد می گیریم به عقاید هم احترام بذاریم" (چقدر این جمله بی معنی شده)، می توانید ابتدا شروع کنید "احترام گذاشتن به عقاید دیگران" (این جمله هم خیلی بی معنی شده: احترام به عقاید؟؟ مگه باید به عقاید احترام گذاشت؟؟)، یعنی این که قبول کنید دیگران متفاوت از شما فکر می کنند و ازشان نخواهید اگر چیزی را دوست ندارند نگویند که دوست ندارند (به عقایدشان احترام بگذارید دیگه). اینجا مکان گذاشتن نظرات است، بنده و بسیاری دیگر هم مایلیم به این موسیقی گوش کنیم و نظر مان را که با نظر شما شاید مخالف باشد بگوییم. البته ادب را هم باید رعایت کرد....
و اما نظر بنده...... گمان می کنم برخی از تمجید کنندگان محسن نامجو آمال و آرزوهای خود را به موسیقی ایشان فراافکنی می کنند. مثلاً چون دنبال نوآوری و جسارت و متفاوت بودن در عین زیبایی و غیره هستند و فعلاً چیزی یافت نشده، تمام اینها را به موسیقی ایشان فراافکنی می کنند. به نظر من بعضی از موسیقی های نامجو خوبند، بدم نیومد ازشون، ولی بسیاری دیگه هم ....کلمه براش ندارم.... مثلاً این صداهای کارتونی، مثل کمدین هایی که نقلید صدا در میاورند، در انتهای این قطعه چیه؟ من که اولش سعی کردم جدی گوش بدم شاید بفهمم ولی نشد و خنده ام گرفت ...حالا شاید یکی دیگه توش خیلی احساسات و عواطف و شعور و غیره پیدا کرده....خوب پدر جان تو نظرات مزایای هنر این بابا را بگید شاید انصافاً ما هم چیزی یاد بگیریم.
vaaay , in o Vienna ham ke bood khoond >:D< merCcc. kheyliii kjhoob bood .
-- sheida ، Mar 27, 2009Namjoo bishtar az inke musician bashe, dalghake! harchize ke jadid bashe ke no-avari mahsoob nemishe! shoma mitoonin ab-goosht o ba panir tabriz makhloot konin begin no-avarie age ke fek mikonin in karaye namjoo no-avarie ?!
-- k ، Mar 28, 2009آهنگ هاى ايشون كم كم دارن تكرارى مى شن، نمى دونمآ شايد هم تقصير رسانه هاست كه از كمبود سوژه فقط رو ايشون زوم كردن.
-- سام ، Mar 28, 2009به هر حال بد نامی بهتر از گمنامی است ...نه ؟ مخاطبین این موسیقی چه کسانی می توانند باشند ..! ؟
-- یک بیچاره ، Mar 28, 2009بیشتر شیبه این آهنگ های طنز برره بود!!!! آخه اسم این رو هم میشه گذاشت هنر!!!
-- طناذ ، Mar 28, 2009درود به محسن نامجو که با اين قطعه موسيقيايي اش (که مطلقاً به خوب و بدش کاري ندارم) بحثي گشوده شدپيرامون محترم شمردن عقايد ديگران وشگفتا توسط کساني که در همين صفحه کمترين احترامي براي عقايد ديگر کامنت گذاران قايل نيستند. ولي بنده سؤالي از صاحب نظران دارم:چه کسي ودرکجا گفته است که بايد به عقيده ديگران احترام گذاشت؟آيا عقايد هيتلر محترم است؟ عقايد شيخ صادق خلخالي محترم است؟عقايد صدام حسين چطور؟با عقايد رهبران القاعده چطور کنار بياييم؟وهزاران مثال ديگر. نه! آقايان نه! خانمهانه! باورکنيد که عقايد ديگران لزوماً قابل احترام نيست.
-- بدون نام ، Mar 29, 2009سنتها هميشه ثابتند انچه كه بايد تغيير بگيرد بايد براساس سنتها باشد وگرنه چيزي هجو وبي معنا مي شود موسيقي ايراني داراي اصولي ثابت است كه اگراين اصول تغيير كند ديگر موسيقي ايراني نيست مخصوصا موسيقي رديف خواني
-- mbagher ، Mar 30, 2009اين آقاي نامجو هميشه من را ياد داستان "نابغه ديوانه" ميندازه.به خصوص فصل آخرش كه آقاي نابغه ميپره روي ميز و عرعر ميكنه و هوادارانش ميگن:واي چه نبوغي!! حالا حكايت اين زلزله موسقي ايران است!
-- بدون نام ، Mar 30, 2009بندهازطرفآقاینامجوازهمگیعذرمیخوام...!!!
-- آفتاب بادمجونیرنگ... ، Mar 31, 2009چرا؟؟؟؟؟ واقعا چرا اين همه نامجو رو پيچيده مي کنين؟نامجو همينه استاد کدومه؟نو آوري چيه؟نامجو کاشفه کنجکاوه جسوره و به نوعي جوکره.....همه ما جوکريم.توي کدوم آيين الهي و وحي منزل گفتن نبايد توي موسيقي نعره نزد و ها ها و هو هو نکرد؟کدوم فرافکني؟بنده خدا هوس کرده ملتو با اشعار حافظ و مولانا و بقيه بر و بچ شاعر بخندونه الان اگه خودشونم زنده بودن حال ميکردن آخه خودشونم گهگاه يه پياله مي ميزدن تو حالت رقص و طرب شعر مي سرودن.اتفاقا من معتقدم که نامجو بايد تو دوره اونا به دنيا مي اومد چون استعداد شوريدگيش بالاست!!زلف بر باد مده شو شنيدين؟تا آخر دنيام کسي نميتونه به اين تکان دهندگي و تاثير گذاري اين شعر لسان الغيب رو سوار نت کنه؟لطفا سليقه تونو گسترش بدين.بابا خسته شديم اينقدر ياها ها هاي شجريان و ناظريو شنيديم
-- mohamad ، Mar 31, 2009فقط ميدونم محسن تو جو گيري استاده !
-- داود ، Apr 1, 2009اين كه شاهكارهايي مثل زلف بر باد مده و ترنج را با اين اراجيف نويني كه با كمي دقت ميشه تمسخر و دست انداختن را توش ديد ، قابل مقايسه نيست .
فرق محسن با مهران مديري اينه كه دست انداختن مديري به خاطر هوش فوق العاده اش با ظرافتي همراه است كه كمتر بهت بر ميخوره . ولي محسن با شناختي نزديكي كه من ازش دارم فاقد اين درايته كه هرجا بشينه بگه من براي حبيب كتاب نوشتم و بعد هم تيپ حبيب بزنه و بياد با گيتاري در دست مارو دست بندازه.
اي كاش ، اي كاش ، اي كاش محسني در كار دركار دركار بود .
حيف كه ما ملت بدبختي هستيم و زود گر ميگيريم و از هر سوراخ و دروازه اي هم تو ميريم .
نامجو باید سعی کنه نو بمونه و کارهایی که او با باند انجام داده خیلی بهتر شده تا کارهای تک او . . .
-- مجتبی خندان ، Apr 1, 2009آقای محامد (لابدبایدمی نوشتم«محامدعزیز») شماوآقای نامجووهرکس دیگری،میتوانیدنعره بزنیدوعربده بکشیدوهاهاوهوهو بکنیدوازهمه آن صداهالذت هم ببریدولی لطفاًاسمش را موسیقی نگذارید.همان جسارت وجوک که فرموده اید، کافیست. واغ واغ
-- بدون نام ، Apr 1, 2009در مورد دوستی که گفتند به هر عقیده ای نباید احترام گذاشت:
-- shs ، Apr 3, 2009احترام به عقیده ی همه لازمه، مگر آن که عقاید اون فرد باعث رسیدن ضرر و ناراحتی به دیگران بشه. قوانین برای این به وجود آمده اند که این اختلاف عقاید باعث دعوا و هرج و مرج نشه.
در مورد موسیقی، خوب هر کس موسیقی مورد علاقه ی خود را گوش بدهد، حالا کسی نامجو دوست نداره، کسی مجبورش نکرده که این رو گوش کنه، اونم که دوست داره گوش بده. حالا این وسط بحث چیه؟
جناب shs
-- مهدی ، Apr 4, 2009بحث سر اظهار همون عقیده ای است که شما می گویید باید به آن احترام گذاشت. (و بنده معقتدم که اصلاً ممکن نیست ما به عقیده ی دیگران احترام بذاریم، فقط باید موجودیت آن را بپذیریم، آنوقت ممکن است بهش گوش کنیم و شاید آن وقت چیزی یاد بگیریم). خوب اینجا همه عقیده شان را مطرح می کنند که اگر به صورت یک بحث عاقلانه باشد کلی هم چیز می توانیم از همدیگر یاد بگیریم. این که به هر طریقی گفته شود که اگر دوست نداری گوش نکن، یا نخوان یا نبین یا غیره، این بستن در بحث و تبادل نظر است. البته هر کسی هر کاری رو دوست داره بدون نیاز به گفتن ما انجام می ده، ولی این قسمت- یعنی بخش نظرات- برای اظهار نظر و تبادل نظره.
و اما دوباره در باره ی نامجو. من سخنان ایشان را هم که در رادیو زمانه آمده است خواندم. خوب البته ایشان تلاش داشت که به هر حال کار خود را تئوریزه کند که جالب هم بود. ولی به نظر من در بسیاری جاها موسیقی ای که ارائه می دهد سرسری است و همان طور که تو یه کامنت دیگه هم گفته ام احساس می کنم مردم را سرکار گذاشته و چون هر کار می کنه تمجید می شه گاهی حرکات و صداهای مضحکی درمیاورد. خوب کار مضحک اگر در قالب طنز و هزل باشد خودش ژانری است، ولی وقتی کار مضحک را به عنوان کاری جدی ارائه می دهند و عده ای هم آن را به عنوان کار جدی تمجید می کنند آدم احساس می کند که کار "سرکاری" است. مثلاً تصور کنید ابراهیم نبوی یک طنز بنویسد و عده ای که نبوی را نمی شناسند آن را به عنوان یک کار غیر طنز تلقی کنند و در عمق نظریه پردازی یا در بصیرت موجود در کار داد سخن بدهند، که در این مورد می توان گفت که ایشان "سرکار" رفته اند. منم یه خرده با چند تا ساز آشنائی دارم، یه وقت ها برای بچه ام ساز می زنم و اشعار رو با صدای عوضی می خونم، اونم کرکر می خنده، خوب این طنزه، به عنوان طنز می تونه پر از نکته و انتقاد و زیبایی هم باشه، ولی البته کار موسیقی جدی نیست. یه چیزی تو مایه ی استند آپ کمدی است. به همین قیاس فکر می کنم بعضی کارهای نامجو هم تو مایه استند آپ کمدی است و نباید به عنوان چیز دیگری جلوه داده شود.
به نظر من آقای نامجو یا هر کس دیگر می تواند در هنر موسیقی نوآوری داشته باشد اما اظهار نظر های ایشان در خصوص موسیقی سنتی این شائبه را ایجاد کرده که ایشان به اساتید موسیقی سنتی حسادت میکنند و مثل بسیاری از اصحاب سیاست در این دوره و زمانه می خواهند با لگد زدن به بزرگان خود را بزرگ جلوه دهند. از یک سو ایشان در خصوص اساتید آواز اظهار نظرهای ناشیانه و غیر منصفانه ای میکند و از سوی دیگر خودش را هم خواننده هم آهنگساز و هم نوازنده و حتی فراتر از اینها می داند.
-- شاهین ، Apr 4, 2009بنده وقتی که اثر "رو سر بنه به بالین " ایشان را از یو تیوب مشاهده کردم دلم عمیقا برای مولوی سوخت. البته دلم برای آقای نامجو هم سوخت چرا که بنظرم درک ایشان از یک مضمون عرفانی بسیار سخیف است.
بدون اختیار با دیدن هنر نمایی ایشان در کانادا و سایر نقاط به یاد آن امپراتوری افتادم که لباس فاخر ایشان را فقط حلال زاده ها می دیدند. بیچاره امپراتور با باور این دروغ رندانه خود را مضحکه نمود.
زیاده جسارت است.
شاهین- ملبورن
به نظر من آقای نامجو یا هر کس دیگر می تواند در هنر موسیقی نوآوری داشته باشد اما اظهار نظر های ایشان در خصوص موسیقی سنتی این شائبه را ایجاد کرده که ایشان به اساتید موسیقی سنتی حسادت میکنند و مثل بسیاری از اصحاب سیاست در این دوره و زمانه می خواهند با لگد زدن به بزرگان خود را بزرگ جلوه دهند. از یک سو ایشان در خصوص اساتید آواز اظهار نظرهای ناشیانه و غیر منصفانه ای میکند و از سوی دیگر خودش را هم خواننده هم آهنگساز و هم نوازنده و حتی فراتر از اینها می داند.
-- شاهین ، Apr 4, 2009بنده وقتی که اثر "رو سر بنه به بالین " ایشان را از یو تیوب مشاهده کردم دلم عمیقا برای مولوی سوخت. البته دلم برای آقای نامجو هم سوخت چرا که بنظرم درک ایشان از یک مضمون عرفانی بسیار سخیف است.
بدون اختیار با دیدن هنر نمایی ایشان در کانادا و سایر نقاط به یاد آن امپراتوری افتادم که لباس فاخر ایشان را فقط حلال زاده ها می دیدند. بیچاره امپراتور با باور این دروغ رندانه خود را مضحکه نمود.
زیاده جسارت است.
شاهین- ملبورن
به نظر من که آهنگاهشون با روح آدم بازی میکنه یه جور لذت خاص تو آدم ایجاد میکنه من که خیلی با آهنگهاش حال میکنم البته بعضیهاش یه جور تنوع تو موسیقیه مثل آهنگهای آبجیز باند
-- سعید ، Apr 15, 2009سلام من دو تا معذرت بدهکارم اولی به آقای نامجو به خاطر بی مطالعه در مورد کارهاشان نظر دادن .وامیدوارم نظر اولم اینجا درج نگردد.چون اولین اثری که از ایشان شنیدم صنما بود و خیلی تو ذوقم زد ! و فورا آفت اظهار فضل نمودن هم به جانم افتاد به صورت ایمیل پراکنی! اما بعد به صرف کنجکاوی همه آثارایشان را دو روزی مکررا درyoutube گوش کردم و شرمنده گشتم (حتا دهه ٦٠ اشکم را هم در آورد ویا ترانه کردی شیرین یا چنان دوستت دارم )
-- baran ، Apr 16, 2009و معذرت دوم ازخودم که عجولانه قضاوت کردم ( أ ..که هی !) مثل خیلی وقتها در زندگی ام ( کی میخوای آدم بشی دخمر!؟)و حالا باید تا مدتها به چشمم عینک دودی بزنم وقتی میخواهم توی آیینه به چشم خودم نگاه کنم . به هر حال برای ایشان آرزوی موفقیت دارم ....نمیدانم آیا ترانه هایشان راخود ایشان میسرایند؟ البته کاش حافظ و مولوی خوانی می ماند در همان قالب سنتی اش
سبز باشید باران از آلمان