تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

از این ستون به آن ستون

از این ستون به آن ستون. برنامه شصت ونهم
این برنامه را از این‌جا دانلود کنید

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

Davar joon, toro khoda (eltemassi) oon video-haye "Eteraf" ro online bezarin, chon kheylee bamazeh bood.... ma karhato kheylee doost darimet

-- Seyed ، Aug 28, 2008

aghaye nabavi, va kiarash
khallaghiatetoon harf nadare, taghieer dar barname ha, aalie. be alave inke plan ham darin.
ghat'an alan dar halate gozar hastin, ba'de ye modati dobare keifiate balaye barnameha ro bedast miarin.
dar in hich shaki nist.

-- mehdi ، Aug 28, 2008

Chabarhaye Kiarash besyar jaleb bud. Chode man ham dar in zamine chyli fekr kardeh va afsus chordeham. Agarcheh be nazare man behtar bud chanum Ebadi nochostvazire iran mishodan, na raise jomhur

Chabarhaye aghaye Nabavi ham az lahaza mohtava kamabish mesle hamishe bud, vali an amizehye sadehlohi-zirakiye Alasghar be achbar tanze vijehii midad. hala aya aghaye Nabavi be haman sabk ya cheh sabke digari tanze achbar ra barjastehtar minamayanand ra ba kamale alaghe dar barnamehhaye Shabakeye X donbal mikonam

-- Otanes ، Aug 28, 2008

داور جان، ایده اخبار فرضی که کیارش اجرا کرد خیلی جالب است. می دانم که خیلی ها مثل من در مورد آنکه اگر فلان طور نمی شد الان چگونه بودیم فکر کرده اند. اما تو اولین کسی هستی که می بینیم این افکار را با عموم مطرح میکنی.
اگر واقعا مصدق برکتار نمی شدچه می شد. فکر میکنم که شاید کیفیت وضعی که الآن داریم فرق می کرد اما در ماهیتش خیلی تردید ندارم. چون قکر می کنم که مخصوصا از قرن بیستم به این طرف دیگر "حق" دادنی نیست، گرفتنی هم نیست، بلکه "لایق شدنی" است. نمی دانم چطور منظورم را بگویم.گاهی که دوباره آرزوی این که ایکاش فلان اتفاق بر ایران نمی گذشت در ذهنم می آید، شاید فقط برای تسکین، با خودم عبارت بالا را تکرار می کنم و میگویم شاید (بدون اهانت و هیچ منظوری) همه ما در به اتفاق لایق موهبت آزادی مدرن نبوده ایم. چون هر اتفاقی که ده های گذشته افتاده به دست عموم مردم بوده، و در نهایت کسانی که در تاریخ بهترین روانشناسان مردم ایران بوده اند (روحانیت) سوار امور شدند. کسروی بیجا اشاره نکرد که ما هنوز یک حکومت به دین بدهکاریم. شاید مردم را خوب می شناخت. با خودم می گویم مگر هر گروه دیگری هم که سر کار می آمد چه می کرد. شک ندارم که کیفیت متفاوتی می داشت اما شک هم ندارم که باز هم از مردم سوء استفاده می شد. در همه انقلاب ها همینطور بوده بالاخره انقلاب تلفات دارد، چون فرزندان خود را می خورد. از طرفی اتمسفر کشور ما مستعد رفرم های غیر خشن نبود، یعنی نمی خواستیم. زیرا برای رسیدن به تعادل پس از افراط زیاد، تاگزیر به تفریط متمایل می شویم که خشونت دارد. پس ناگزیر حوادث بد پیش می آمد. مشکل اصلی امروز این است که مردم بفهمند هر گاه خود را شایسته چیزی بهتر کنند، خودبخود یه آن سمت می روند. الآن کسانی که بر سر کارند مثل یک ویروس کشور را می خورند. ویروسی که در برابر هر تهدید فقط مقاوم تر می شود.از طرفی برای آیندگان خوشحالم که بالاخره روزی در حالی که در برابر هر ویروسی واکسینه شده اند راه خود را پیدا می کنند.
امیدوارم این ایده را ادامه بدهی و دستت درد نکند که به مردم یاد آوری می کنی که می توانستند و می توانند لایق زندگی بهتری باشند. همین یاد آوری ها به ملت کمک می کند که واکسینه شود.

-- علیرضا ، Aug 31, 2008

مثل همیشه جالب بود و از اینکه تلاش می کنی یک طوری حالی کنی که دیگه نمیشه و باید کاری کرد ممنون.
آرزوی سلامت و موفقيت براتون دارم.

-- لاله ، Aug 31, 2008

یک فکر و آرزوی دیرین, یک ایده ی نو! تبریک! ولی ابراهیم, چرا خودت اینقدرجدی و عصبی اجرا کردی بابا! ترسیدیم!!

-- سیروس ، Aug 31, 2008

قسمت آخر - اخبار رادیو ملی - خیلی جالب بود و فکر می کنم هم ارزش پروژه شدن را دارد و هم در صورت ادامه تاثیر مثبتی در بینندگان خواهد داشت

-- شبیر ، Sep 2, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)