متاسفم ! واقعن متاسفم از این همه حرف بی سر و ته. مصاحبه گر بی اطلاع. لوس و بی مزه. بی خبر از حتا ساده ترین ترم های ادبی. حتا اسم درست رمان نویسنده رو هم نمی دونه. خیلی گفت و گوی سطحی و بی خودی بود. آقای نویسنده ی ما هم که به ایران می گه ایرون! ما دیگه ندیده بودیم اسم کشوری رو محاوره ای کنن. بازم صد رحمت به نویسنده که در ضمن احساس می شه می خواد خودشو در سطح مصاحبه گر پایین بیاره. چه موقعیت بدی! خلاصه خیلی گفت و گوی بی مایه و لوسی بود. بعد می گین چرا ادبیات ما جهانی نمی شه. آخه بیاین این مصاحبه رو با یکی از مصاحبه های ادبی در غرب مقایسه کنید. دردناکه.

حالت پرسش آقای نبوی مثل لات ها بود و حتی زحمت دانستن اسم کتاب و بیوگرافی آقای قاسمی را به خود نداده بود و فکر کرده بودند با شوخی های بی نمک و بازی با اسم و خطاب تو، مصاحبه راحتی را تدوین کرده اند. این مصاحبه را با مصاحبه اسماعیل خویی مقایسه کنید متوجه تفاوت آنها می شوید.

حالا لازم نبود اینقدر زور بزنید رضا قاسمی حرف های ضد حکومت ایران بزند. آدم یاد مصاحبه های جمهوری اسلامی با مردم می افتد که به زور می خواهند حرف توی دهان آنها بگذارند. رضا قاسمی یک هنرمند است. خوشم آمد که وا نداد و تن به حرف های سخیف سیاسی نداد.

khaili cheap o bad bood

خدای من! چقدر این نبوی لوس و سطحیه. حتی اسم کتاب را هم نمی‌دونه بعد می‌خواد در باره‌ش حرف بزنه! اونم با اون لحن و بیان سرشار از لوده‌گی. این که این بابا خودش فکر کنه با مزه‌س عیبی نداره. آدم متوهم کم نیست، ولی این که رضا قاسمی چطور راضی میشه به این گفتگوی موهن تن بده اسباب سوال و تعجبه.

جناب آقای نبوی!
شهامت شما را تحسین می کنم. بی آنکه کتاب های نویسنده را خوانده باشید با او مصاحبه می کنید و منتشر می کنید، زمانه هم برایتان منتشر می کند و ...
مصاحبه حرفه‌ای کیلویی چند!
خدا بدهد از این شانس‌ها.

salam aghaye nabavi
vaghean az mosahebeye khobetoon mamnoon va khaste nabashid.

آقای نبوی
سلام
بفرمایید منظورتان کدام کتاب های ادبی ای است که 5 هزار، 10 هزار، 15 هزارتا در ایران منتشر میشود؟ منظورتان به جز استثناهای ادبی، مثل رمان سووشون و یا کتاب های عامه پسند پسند از جمله آثار خانم فهیمه رحیمی، کدام کتاب های ادبی است؟ ما که می بینیم تیراژ به 1000 تا تقلیل پیدا کرده است.

bah bah ajab mosahebeiy, chasbid

in mahv bodan atrafe kadre tasvir,yani inke kare honariye...?

نوشته‌اید:
(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
بهتر است بنویسید نوشته‌هایی را که دبیر دلش بخواهد منتشر می‌شود. ظاهرن هیچ ضابطه‌ای در این مورد ندارید جز رفیق‌بازی و نان قرض دادن. مطالبی را که باب میلتان نیست و یا رفیقتان را خوش نمی‌اید منتشر نمی‌کنید. این را بارها امتحان کرده‌ام. بهانه هم که کم نیست!

من هم همین نظر بالارو دارم شما هر نظری رو که می خواهید چاپ می کنید حتا اگر توهین آمیز نباشه. آخه کجای این مصاحبه ی هشلهف جذابه (آقای خوابگرد؟) کجای این حرفا جالبه؟ حواس مصاحبه گر ناشی هم که همه ش به اطرافه؟ از رضا قاسمی بعیده که تن به همچین مصاحبه های بی مایه ای می ده. رضا من یکی از دوستات هستم واقعن بعیده ازت یعنی شهرت انقدر مهمه؟ این آقای نبوی بهتره بره یه مدتی ایران زندگی کنه یه کمی هم ادبیات بخونه یه کمی هم حرف زدن یاد بگیره که این قدر تپق نزنه. یه کمی هم رو ظنرش کار کنه و بیخودی ادعای بامزه گی نکنه. به خدا به پیر به پیغمبر من هیچ خصومتی با ایشون ندارم فقط حرفم اینه که چرا این قدر مردم رو دست کم می گیرید؟ آخه یه ذره هم روی هوش و سلیقه ی مردم متمرکز باشید. به خدا خجالت آوره این حرفای سطحی و کم مایه و هی نون قرض دادن به هم دیگه. واسه همین ما ایرانی ها هنوز هیچی نشدیم. آفتابه لگن هفت دست شام و ناهار هیچی. از ماست که بر ماست!

با منتشر کردن مطلب بالا منظورتان اینست که شما از این کارا نمی کنید؟!

من چند سوال تکنیکی دارم که آخرینش را قبلا پرسیدم و کسی جوابی نداد: اول اینکه مصاحبه ای که درباره ادبیات است و دو نویسنده در مورد سانسور و شرایط نوشتن با هم حرف می زنند، آیا باید حس رمانس را منتقل کند؟ با چه تعریفی دور کادر این مصاحبه محو شده است؟ حالا دیگر حتی در فیلم عروسی هم این کار را نمی کنند چه برسد در یک گفت و گوی جدی.

دوم: آیا وسط چنین مصاحبه جدی، لازم هست دختربچه و دوچرخه وسط کادر باشند؟ به نظر شما وقتی موضوع درباره ادبیات هست، لزومی دارد دوچرخه نقش دراماتیکی داشته باشد و اصولا بک راند کادر حواس مخاطب را پرت و جذب چیزی کند که ارتباطی با موضوع مصاحبه ندارد؟ آیا از دید فیلمبردار عنصر اضافی در کادر وجود نداشته یا کادر راحت و ساده تری بسته نمی شد غیر از این یکی؟

سوم: به نظر شما مصاحبه کننده باید مدام توی چشم باشد؟ آقای نبوی، در همه مصاحبه ها بیش از خود مصاحبه کننده حضور دارد و تلاش می کند به نحوی بدرخشد.
خوشحالم که اینبار با کت و شلوار و شق و رق میکروفن را مثل یک عنصر بیگانه! در دست نمی چرخاند و حداقل تلاش می کند خودمانی باشد. ولی راستش همین تلاش بیشتر باعث می شود که راحتی را به شکل تحمیلی به بیننده منتقل کند. به نحوی که انگار خودش در مصاحبه اهمیت دارد، نه مصاحبه شونده.
دیگر روزگار دیده شدن مصاحبه گر در تصویر به سرآمده.
چهارم: کارگردان گزارش های تصویری یا مصاحبه ها و گفت و گوهای شما کیست؟ آیا اصلا کارگردان یا کسی که دید خبری در مورد یک مصاحبه مثلا ادبی، اجتماعی یا سیاسی داشته باشد، در آن سیستم وجود دارد؟
آیا کسی فیلم را از دید خبری و محتوایی و اطلاعاتی با دید ادیتور یا متخصص یا مسوول یا حتی کارگردان چک می کند؟
این سوالات مدت هاست با دیدن کارهای شما در بخش فیلم یا شهرفرنگ، به ذهنم می آید. به نظر نمی رسد این بخش را یک صاحب نظر چک و تولیداتش را بررسی کند. خواهش می کنم اگر اشتباه می کنم، جواب دهید.

آقای نبوی!
خوش باش و شلنگ بینداز! بنویسید و چاپ کنید هر چه که دل تنگتان می خواهد. تا وقتی آقایانی مثل سردبیر زمانه، نقدهای ناخوشایندتان (حتا همین دو سه سطر ناچیز) را برنمی تابند و سانسور می کنند.
اما جناب سردبیر!
فکر نمی کنید خیلی ارزان می فروشید، به چه قیمتی، برای کدام اثر استثنایی، کدام نویسنده، راستی برای کی حاضر شده اید سانسورچی شوید؟ سانسورچی شدن برای ابراهیم نبوی؟! رقت بار است رفیق...

آقای قاسمی از صحبت هایتان لذت بردم.فکر می کنم که مصاحبه کننده خیلی زور می زند خودش را به شما و به هنر شما بچسباند.
ای کاش با یک نویسنده و یا یک خبر نگار درست حسابی با شما صحبت میکرد.
رمان همنوایی شاهکار بود .از زمانی که شروع کردم تا پایان کتاب نتوانستم کنار بگذارمش .
شما چه در ایران چه خارج از ایران می توانید همیشه نویسنده بزرگ ومطرحی باشید چون با مردم و خودتان صادقید. بد به حال ریا کاران ...

چه خوب که رضا را بعد از سال ها دیدم. یک پرسش از آقای نبوی: آیا شما داستان "همنوایی شبانه ی ارکسترها" را خوانده اید؟ و یا دیگر داستان های ایشان را؟

دیگه نمی نویسم چون خسته شدم از بس نوشتم و "منتشر" نکردید. اما همین کافیه دیگه نه؟ اولش نمی خواستم باور کنم که فقط باید تعریف کنیم حالا اونم باور کردم. خیلی مصاحبه ی بی مزه ای بود. آقای نبوی خیلی لوس بود.

ای کاش جناب نبوی همیشه به نوشتن اکتفا می کردند و از خیر هنر های تصویری به خصوص اجرا از هر نوعی می گذشتند...

با سلام و عرض خسته نباشید
من این مصاحبه را دانلود کردم اما نمی دانم چرا با نرم افزار های window media player و real player اجرا نمی شود . آیا نرم افزار دیگری احتیاج است یا باید فرمت مصاحبه را عوض کنم . لطفا راهنمایی کنید . با تشکر

سلام آقای نبوی. من مصاحبه های شما را در این بخش فیلم رادیو زمانه می بینم.

نمی دانم شما چرا اصرار دارید که مصاحبه کنید. وقتی می خواهید سوال بپرسید، اینقدر من و من می کنید و کش می آورید که لج آدم درمی‌ آید.

انگار اصلا نمی دانید قرار است چه بپرسید. وقتی هم سوالی می پرسید انگار مال خودتان نیست. یا لب تاپ را در گوش و چشم مصاحبه شونده می کوبید یا یک سوال ساده را از روی کاغذ می خوانید.

نمی دانم این اصرار شماست که مصاحبه می کنید یا رادیو زمانه. اما هر کسی متوجه می شود که مصاحبه شونده وقتی حرف می زند، شما اصلا گوش نمی کنید. حواستان نیست یا با تاکید صداهای آها و اوهوم ... به نظر می رسد که میخواهید به طرف بگویید: بسه دیگه ..می خوام بعدی رو بپرسم.

مصاحبه یک متانت میخواهد . صبوری و راحتی و ارتباط برقرار کردن با مصاحبه شونده. شما تا به حال با این چند نفری که در زمانه حرف زده اید، نشان داده اید که یا صبر ندارید یا حرف خودتان مهم تر از مصاحبه شونده است. نوع فیلمبرداری یک نواخت و یلخی و مونتاژ آزاردهنده هم به این کسالت و نابسامانی کمک می کند.

من نمی دانم چرا رضا قاسمی با این همه انزوا و تلخی و منطق ‌اش هنوز بهش برنخورده که چطور موقع حرف زدن با او بی توجه هستید و او را تحویل نمی گیرد. چطور وسط مصاحبه متوجه نشده که این سوالات ناپخته حتی مخاطب را آزار می دهد؟ سوالاتتان انگار برای نشان دادن خودتان هست، نه معرفی و نشان دادن قاسمی نویسنده.

کاملا مشخص هست که شما با آقای قاسمی دوست هستید و او از روی دوستی با شما راحت هست، ولی آقا حتی یک دوست هم که می خواهد مصاحبه کند، حداقل همه کتاب های دوستش را می خواند.
شما در مورد کتابی که قرار است به زودی بروید خانه تان بخوانید، با نویسنده اش مصاحبه می کنید؟

من هم مثل خیلی از کسانی که تا به حال به شما انتقاد کرده اند، معتقدم شما مرد نوشتن هستید و این همه تلاشتان را برای جلوی دوربین قرار گرفتن درک نمی کنم.

کسی که با فیلم هر هفته ای اش که شبیه جنگ های طنز و کشدار دهه هفتاد ایران است، برای مخاطب شناخته می شود و با سیبیل و عینک و تبپ سازی ، با آن وضع رنگ و نور و کادربندی آزاردهنده و مونتاژ نابسامان تصاویر، جلوی دوربین می نشیند، انتظار دارد، مردم مصاحبه های جدی اش را با یک نویسنده یا سیاستمدار، جدی بگیرند؟

شما فکر می‌کنید در حال ترقی هستید که از نوشتن به صدا و بعد به تصویر رو آورده اید یا تصور می کنید مخطبانتان را با این روش که از جنس شما نیست، از دست می دهید؟

کاری که شما در بخش طنز تصویری شهر فرنگ می کنید، کاری است که من در جنگ هفته و برنامه های طنز و خسته کننده جمعه شب های ایران در سال های اول دهه هفتاد به زور و ناخواسته انجام می دادم.

طنزهایی که به خوردمان می دادند و ذره ای خلاقیت و نوآوری و هنر در آنها نبود و ما را مجبور می کردند، آنها را بسازیم با همان شکل و تیپی که شما حالا در اواخر دهه هشتاد انجام می دهید. (خودتان هم در سازمان بودید و می دانید که اجبار صدا و سیما یعنی چه؟)
حالا شما بعد از این همه تصاویر ناخوشایندی که در طنزهای هفتگی نخ نماشده تان، از خودتان ساخته اید، جلوی دوربین می نشینید و با یک شخصیت مهم ادبی یا سیاسی، مصاحبه می کنید؟

آخر من کدام یک را بپذیرم؟

نوشته بودم نبوی برای مخاطبش تمام شده است .اگر صد بار هم سانسور کنید باز هم می نویسم .شما ها می خواهید جلوی سانسور در ایران را بگیرید ؟؟ ننگ بر شما .

این نظرها را که خواندم گفتم آیا چه خبر است که همه اینقدر بد گفته اند از مصاحبه. وسوسه شدم و دیدم آن را، دیدم بابا چه مردم خوبی داریم، بنده خداها لطف کرده اند و مودبانه نقدی کرده اند. آخه این چه مصاحبه ای است پدر بیامرز؟ یک روزی منتظر در آمدن روزنامه هایی می شدیم که ستون نبوی را بخوانیم ببینیم چه شاهکاری نوشته، حالا باید بنشینیم و نابودی اش را به دست خودش ببینیم؟ آخه بابا جان این چه تصویری است؟ از آن بدتر چه حرف هایی است که تو میزنی؟ آن دوچرخه و تصویر محو و رنگ و رورفته برای چیست؟ نکن نبوی جان، اگر نمی توانی کاری در سطح کارهای گذشته ات خلق کنی، آنها و تصویری را که از آنها در ذهن ماست، خراب نکن. من دشمنت نیستم، باور می کنی؟ اینها که نقدت کرده اند دوستان تو هستند، به به و چه چه الکی اگر کسی کرد ممکن است دشمنت باشد اما من و به گمانم اینها که اینجا نوشته اند، از تو انتظار بهتر از اینها را دارند. خودت را ول کرده ای و داده ای به دست هر که از راه رسید؟ نکن عزیز

اینجانب به عنوان یه آدم معمولی که شغلم ربطی به فیلم و سینما ندارد، حتی نتوانستم شش دقیقه از این فیلم را تحمل نمایم. از اراجیف گویی داخل آن بگذریم، این فیلمبردار شما خوب بلد است با تارهای عصبی آدم بازی کند و نماهای بی ربط را مثلا از زیپ شلوار آقای نویسنده، بکند توی مغز ما به عنوان یک کار هنری و برای ایجاد تنوع..بابا! این که درست نیست طرف را اول بسم اله نشان دهی که بلند می شود خودش را می تکاند و می رود ته پارک و بعد نشان دهی نشسته آنجا و دارد حرف می زند!!! تازه چند ثانبه هم روی زیپ شلوارش مکث کنی که هنری بشود.
این هاله اطراف تصویر، همان هاله آقای احمدی نژاد هست یعنی؟ فسلفه اش چی هست؟ شاید هم من این کاره نیستم ، نمی فهمم. روشنم کنین لطفا.

شما یک خبرنگار یا آدم مسلط به ادبیات و سیاست و هنر توی بساط ندارید که آقای نبوی اینقدر احساس مسوولیت نکند و مجبور نشود همه نوع کار و همه جور سبک را پوشش دهد؟
اصلا این پول است یا شهوت شهرت یا نیاز به دیدن تصویر خود آدم، که یک نفر را وامی دارد همه کار بکند و شان خودش را زیر سوال ببرد؟
آقا نبوی جان! برای خودت یک اعتباری قائل باش..یک شان و شخصیتی..یک سبکی..کمی به مخاطب هم احترام بگذار اگر برای خودت احترام قائل نیستی. ما شعور داریم آقا. می فهمیم...درک می کنیم .این دلقک بازی هایت در برنامه های مثلا طنزت و این جدی بازی ها و افه تسلط ات به ادبیات و سیاست، اهانت به شعور ماست.

اقای نبوی، عزیز من، اگر همه شهروندان به هردلیل ای از جمله مصاحبه این همه علف پارک رابکنند که دیگه هیچی.
خوب می شداگر فیلمبردار یک نما از بالا می گرفت،بی تردید یک دایره بزرگ دور خودتان کنده اید.

با سلام
من هم با کامنتهای قبلی موافقم که آثار متنی آقای نبوی بهتر از آثار صوتی و تصویری ایشان است ولی لحن برخی از کامنتها مثل خود مصاحبه آقای نبوی غیر علمی است.
شاید بشود انتقاد خوانندگان را به این نحو هم تعبیر کرد که: طنز نویسی طولانی مدت آقای نبوی، که انصافا بسیار هوشمندانه و عمیق و تاثیر گذار بوده، بر روی شیوه رفتار و کار عمومی او تاثیر گذاشته و آقای نبوی عملا از عهده اجرای کار جدی بر نمی آید. برای موفق بودن در حوزه کار جدی لازم است که وی با ملاحضه این انتقادات و تامل آگاهانه بین کار جدی و طنز مرز قائل شود.
با همه این احوال، این خطاها به هیچ وجه ارزش کارهای طنز او را کمتر نمی کند. آقای نبوی به عنوان طنزپرداز موفق دوران اصلاحات مورد احترام است.
در ضمن از سانسور نکردن کامنتهای بسیار منتقدانه هم خوشم آمد.
برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
آیدین

salaam be hamegi az bala be pain,
man khasteh nabashid migam be hameh shomaha ke waght gozashtid wa inghadr ettelaatetoon ro dar khedmateh in barnameh migoozarid.in neshandahandeh arzesh karih time zamanehast.dar systeme jadid Digitali ke barayeh tadwin bishtarh barnamehaye tasviri in roozha be kar mireh(mesal avid, final cut studio, after effect, media 100, smoke , shake wa .....dar zemn Adobe Premiere ham hast ke be joz Premier pro Cs3 be ghadimihash kar nadarim) kareh tadwingarharo bala bordeh wa emkane inro mideh ke az padidehhhhhhh filter ya (Plugin) estefadeh konnad ta zafe taswiri videodigital ro behtar koonand ta binandeh taswiri herfeitar wa jalebtari ro moshahedhkoonand ,estefadeh kardan az dorbinahi(mesal_PD150-PD170_sony2000-......)ke az nazareh taswiri wa rangi kami be khakestari ya be gholi bad rang mizanan behtatare keh daskari beshan wa kami color correction beshan.be hamindalil dar in mosahebe tadwingar ba salighe shaghsish in pluginro ke esmesh ast fekr konam? NEMO estefadeh kardeh ke be fazayeh biroon wa badrangi aaftabe shadid ke dar posht wa sabziye atraf komak kardeh ke yekdastar besheh wa herfeitar be nazr miyad,

khetaab be oon aghyeh mostanadsaz wa montaghed ke dar moredh dokhtar bacheh goftand
1+1 mishand chand?
wazehtar begam keh aziz jan binadeh feli dar in zamonero dige to hedayat nemikoni keh behesh begi chon man kargardan hastam pas in film injoro bayad besheh wa injori tamoom besh chon darim mostanad misazim wa ageh saro kalleh taraf wa chanta cover shot az ketabao dasto pahash nazarim (dar morede newisandeh) ya chemidoonam har chizi digeh wazeh nist chon man kargardanam wa shomaham bayad hamnitor fekr konid wa bebinid. pas binadeh sahmesh chiyeh dar yadgiri wa fantezi ?concept har kareh khob rabati be taswir mostaghim dar haleh did nadarh.aya hamishe bayad taswir hamrah ba mozoe dar hale goftegoo bayad mesle ham bashand ta mane ahmagh wa kheng befahmam ke ooh ina daran dar mored ketab harf mizanannd
wa ageh dorbin chizi digeh neshoon dad ke dareh dar hamun mahal etefagh mioftad man digeh tatilam chon ketab nadidam wa man yehafth bayad dar in mored beram too khalsh ta darkesh konam , wa film dareh derama misheh chon daran dar baareh tokhtar bache harf nemizanand wa gooshaye man ham ke karand wa man nemishnawam, lazemeh kar khoob ine keh binande hata dar mostanad ghadami be jolo bardareh ta az taswir chizeh digeh begireh chon todari goosh mikoni
wa ba cheshat negah mikoni .pas 1+1=5.

az nazareh ejrayeh aghayeh nabaviham mitoonam begam keh ieshan dalil bar bi tajrobegi ya bi ettelai nist keh in toor kar mikonand be nazare man dark binandehi ke dar gireh labtab wa raftar aghayeh nabavi hast bishtar dargirh tare. ta in keh inro be onwane nazar inja matrah koneh. behtare ino beporsh ke chera ta behal kasi digeh khabari az in baba wa khilihaye digeh nagereft ta baye labtab wa in taswire kamrang(wali bahal) be soraghesh bereh in tori baham gapi bezanand
wa maneh binandeh bebinam keh reza ghasemi namiham hast
man motaghedam keh dar ayandeh az aghayeh nabavi karhaye besyaar jaleb tar khahim did .,
dar akhar ham migam hameh ma (albateh shomaharo nemidoonam) dar haleh yadgiri hastim hatta aghayeh nabavi wa ghasemiham
bejayeh in nazariat behtarh soal konid hamisheh soal konid shayad eshtebah mikardi pesar jan ta inke nazar bedi ba etminan dar hali ke fosil shodio khodet nemidoni

fadayeh hameyeh honarmandan wa honar shenasan ba labtab,

آقای عشق آلفرد و برگمان، اولا وقتی دو صفحه پینگلیش می نویسی معلومه که ذره ای برای مخاطبت اهمیت و ارزش قائل نیستی.
دوما شما که با افاضات تدوینگری و فیلمبرداری سعی داری نیروی انرژی و خوش فکری خودت را نمایش بدی، دیگران را بی شعور فرض نکن. آقا بیا بگو فیلم اوراکسپوز شده بوده و برای پوشاندن سوتی فیلمبرداری در تدوین با کمی محو کاری قضیه ماست مالی می شود. کاملا معلوم هست که فیلم نور مناسب نداشته و فیلمبردار هیچی را موقع فیلم گرفتن چک نکرده بوده و بعد فیلم بی رنگ و رو شده تا معلوم نشود با هاله خنده دار چه حال و هوایی به مستند به قول خودت داده شده.
برگمان جان، اگر شما امثال رضا قاسمی رو نمی شناسی مشکل خودته. این آقای نبوی نیست که داره این آدم های معروف رو به ما معرفی می کنه. اینا رو الان حتی تین ایجرهای ایرانی هم می شناسند چه برسه به فسیل ها.
حالا شما فکر می کنید باید به این موضوع توجه شود که ما قاسمی ها ! رو می بینیم و نباید به مشکلات فیلم و کیفیت مصاحبه و اجرای مصاحبه کننده، ایرادی بگیریم و خدا رو هم شکر کنیم که این نعمت رو به ما داده؟ آقا جان! یذار دیگران در مورد این بخش ها نظر بدهند که به خودشان مربوط هست. شما که عسق اسم و کاورشات ! و فانتزی سازی در یک مصاحبه معمولی هستی، سبک منحصر به فرد خودت را داری. در حدی که حتی ساده ترین آدم های مملکتت را نمی شناسی و فکر می کنی ما با یک هنر عجیب روبه‌رو هستیم که با شعورمان نمی خواند. دست بردار آقا. این فیلم همه اش سوتی هست. چه کیفی و چه محتوایی و چه فنی.
و تعجب من این است که آیا در سازمان رادیویی و وب سایت رادیو زمانه، کارشناسی چیزی وجود ندارد که بخش تصویری را چک کند؟ این هم سوال! شما گفتی سوال کن، ضرر نمی بینی. ولی کسی جوابی نمی دهد به این همه سوال. حالا دو به اضافه دو می شود چند؟

اگر برای مخاطبتان ارزش قائل هستید آنطور که آقای جامی مدام در وبلاگ رادیو زمانه و وبلاگ خودش می نویسد، باید به این همه ابهام و نظر توجه شود. فقط منتشر کردن اینها که نشان دموکراسی نیست که؟ من فکر می کنم که خیلی از کسانی که باید به این کامنت ها جواب دهند، اصلا نظر مردم ... و فکر می کنند اینها همه بدخواه هستند و فقط زارت و زورت می کنند. در حالی که همه اینها مخاطب شما هستند که نظر داده اند. اگر البته شما برای مخاطب برنامه می سازید و برای دل خودتان کار نمی کنید. آقای نبوی چرا این نوع ویدئوها را نمی گذاری توی دوم دام؟ اینا در حد یک رسانه نیست. کارهای تصویری ات را هم دادی به کسانی که کارشان برای ساختن فیلم نامزدی و عروسی و جشن تولد مناسب هست .... عحیب است ها. این هم بخش روشنفکر مملکت ما که خودش غرق است در داغونی که حتی فرق تصویر خوب را با بد نمی شناسد.
آن هم از خوابگرد که ما را کشاند اینجا و نوشت از کف مان می رود اگر نبینیم. آقای خوابگرد جوگیر! این مصاحبه چه داشت که نباید از دست می دادم آخر؟ ما به دید تصویری و نگاه ادبی کی اعتماد کنیم در طیقه شماها با این وضع؟

دوستان گرامی
جلوه هایی که روی تصویر می بینید برای ایجاد تنوع و زیبایی ایجاد شده و نه ابتکار یا پوشاندن ضعف تصویر، ولی از بابت محتوا، مسئولیت به عهده خود آقای نبوی است

با سپاس از توجه دوستان

مصطفی هروی
تدوین گر ویدئو

میتوانید نمونه ای از اصل تصویر را که بالای صفحه اضافه کرده ام ببینید و قضاوت کنید

دفاع بد، بدتر و سخت تر از پذیرفتن نقد نیست؟ این بابا که از نبوی و فیلمش دفاع کرده بد جوری همه را دست کم گرفته و چند سوتی داده که یکی اش را می گویم : این که گفتی این به قول تو پلاگین و فیلترها برای حرفه ای تر! نشان دادن فیلم های دیجیتال و اینها بوجود آمده... اگر تو تجربه کار با میزهای تدوین قدیمی و فیلم را نداری یا سنت قد نمی دهد، خوب است بدانی کارتورا قدیم ها با بستن فیلتری جلوی لنز که دور تصویر را محو می کرد- و راه های دیگر- در فیلم های عروسی انجام می دادند. اینجا اما به نظر می آید تصویر اصلی ایرادی داشته و برای رفع آن عیب کار بی دلیل تری یعنی افزودن آن افکت انجام شده.
آقای نبوی به نظر من بی سواد و این حرف ها نیست اما مناسب اجرای ویدیویی نیست همانطور که مثلا من هم نیستم و این حرف چه می دانم غیر علمی یا فحش و بد نیست.
در مجموع مشکل من با این فیلم این بود که احساس کردم چقدر دست کم گرفته شده ام هم در محتوا و هم فرم همین. بعد که نظر دیگران را هم خواندم به نظرم رسید حس مشترکی است حداقل با چند نفر دیگر. لحن نوشته بلند دفاعی هم که آن بابا با اسم آلفرد هیچکاک، لابد کوئنتین تارنتینو منظورش بوده که اسمش را اشتباه نوشته و اینگمار برگمان نوشته و احتمالا همه این ها را در خودش جمع دیده! کار را خراب تر کرده است به همان دلایلی که گفتم. شاد و پیروز باشید.

آقای هروی تدوین گر ویدئو، من یک دوره فیلمبرداری سه ماهه در بندرعباس دیده ام. فکر کنم شما یا یادتان رفته تراز سفید یا وایت بالانس را چک کنید یا یک چیز دیگر که به ما در آن کلاس ها می گفتند. حالا که نمونه اصلی تصویر را گذاشته اید، این موضوع کاملا مشخص هست شما برای پوشاندن ضایعی تصویر این کار را کردید. ولی من همان تصویر اصل را ترجیح می دهم نه این شکل و شمائل دور کادر را که کار را مصنوعی نشان می دهد.

سلام
آقا این نانوایی در پاریس کی باز شده؟

آقا یا خانمی که پینگلیش نوشتی، شما هم بهتره اول بپرسین که چطور می‌شه فارسی نوشت بعد بیایین بنویسین، بعدش شما که فسیل نشده‌این بهتره قبل از حرف زدن برین بپرسین که رضا قاسمی کیه و بدونین که نیازی نیست ما «رضا قاسمی‌» نامی را با این برنامه بشناسیم و فکر کردی که لطف کردن به ما تا شاید ما که خنگ هستیم و نمی‌خواهیم یاد بگیرییم بدونیم چنین موجودی هم هست. آقایی که داری یاد می‌گیری بهتره اول بروی یاد بگیری که چطرو نقد کنی و یاد بگیری که لازم نیست همیشه خودت رو مجبور کنی که از هر چیزی دفاع کنی و آقایی که معلوم است اصلن نمی‌دونی ادبیات چیست و داستان چیست و نویسنده کیست اصلن در این باغ‌ها نیستی بهتر است که در هر جایی و مکانی حرف نزنی. گاهی وقت‌ها سکوت به نفع آدمه و خنگی و بلاهت آدم رو پنهان می‌کنه. حرف نزن و سؤال کن و یاد بگیر تویی که می‌خواهی یاد بگیری و فسیل هم نشده‌ای!

خیلی قضیه جالب شد. جهت اطلاع عرض شود که من دو هفته ای خونه رضا زندگی کردم، کتاب های ایشان رو همونجا خوندم، واقعا مصاحبه لوس بود؟

آقای ابراهیم نبوی, شما کتاب های ایشون رو طوري خونديد كه حتا اسمشون رو نمي دونستيد. و جالبه كه شما كتاب مهم هم نوايي رو تا قبل از مصاحبه نخونده بوديد! مگه توليد ادبي اين مملكت چقدره؟
دلم براي رضا قاسمي مي سوزه.
براي نوشته, براي كلمه!

من در کامنت هااز خودم دفاع نمی کنم، ولی معتقدم این کار بهترین کار تصویری بود که تا امروزدر زمانه منتشر شد. اصلا نظرات برخی دوستان در موردکار تصویر رو قبول ندارم.
ابراهیم نبوی

مصاحبه نه تنها لوس بود بلکه بی محتوا هم بود.با بخش فیلمبرداری آن کاری ندارم که برنامه کودک را تداعی می کرد.اما اصرار اینکه مصاحبه گر باشی و برنامه ساز را نمی فهمم .مگر اینکه رادیو زمانه سوراخ دعایی باشد که در آن همه دوستان مسابقه در امد بیشتر دارید .حرفم تنها با این برنامه نیست کلا کیفیت اکثر برنامه های رادیو زمانه به علت استفاده نا معقول از توانایی ها به شدت پایین است .
یکجای آن با لهجه شیرازی صدای کلاغ در می آورند و اسمش را می گذارند طنز سیاسی.جای دیگر از منتقد ادبی استفاده می شود که نقد هایش مثل حرف زدن های توی صف نانوایی می ماند و خوب چه انتظاری داریم از مصاحبه های این چنینی .....
باور کنید مردم یک نیمچه سوادی دارند و فرق بین خوب و بد را می فهمند .این کامنت هم خواستید می توانید سانسور کنید
اگر بحث علاقه مندی در میان نبود زحمت نوشتن را به خودم نمی دادم .
شما که متخصص یافتن استعداد های جوان هستید و تور های خبرنگاری می گذارید چرا نمی گردید آدمش را پیدا کنید ؟
نا سلامتی این شبکه را برای کمک به همان ها باز کرده اید .صد هزار تا کامنت و نقد هم اگر برای برنامه هایتان بفرستند باز هم همان راهی را می روید که به رفیق بازی ختم می شود ...خوش باشید .

به نظر من که کار بسیار خوبی بود، بخصوص از نظر تصویری و شیوه گفتگو، امیدوارم نبوی و زمانه هم تحت تاثیر کامنت هایی که نویسنده اش حتی سعی نکرده کلماتش رو هم تکرار نکنه قرار نگیرند، بالاخره کامنت گذاشتن این داستان ها رو هم داره. به نظرم یک ذره دوستان ( یا دوست کامنت گذار) باید سعی کنه یه ده سالی بیاد جلو و کارهای جدید دنیا رو ببینه.

فرهاد عزیز
من چاه بابل رو نه سال قبل در ایران معرفی کردم و همنوایی شبانه رو هم پنج سال قبل در خانه خود رضا خواندم و با هم در موردش ساعتها حرف زدیم، و چهار سال قبل در موردش مطلب نوشتم.

من هم خدایی نمی فهمم. این همه کار تو زمانه کار شده ( تو فیلما) و از این ضعیف تر هم بوده. درست: این ایراده که آقای نبوی بی خوندن کتاب مصاحبه کرده اما کار تصویری و کل کار اون قدر هم بد نیست که دوستان شورش کردن. چی بگم دیگه؟

پس کار از این بدتر هم بوده؟ ایول زمانه! و مرسی آقای مانیان که یادآوری کردند. ما فکر کردیم شاید این یکی از دستشون در رفته. در ضمن شورش واسه خودش یه واژه ی معنی داره ها! معنی اش نظر مخالف دادن و احتمالا مسخره کردن یه موضوع نیست.

سلام
من به قلم اقاي نبوي علاقه دارم
ايشان جواب نامه هاي من را نمي دهند!!!
www.dr-hosainy.blogfa.com

يه روز يه طنز پرداز سياسي خوب و خوش قلم بود كه به خاطر اصرار بر كار تصويري نه تنها طرفداران بلكه خواننده گانش را هم يك به يك از دست مي داد . اگر قاسمي نبود ديدن اين مصاحبه شكنجه محض بود.

وای این مصاحبه حتی از برنامه های شهرفرنگ ابراهیم نبوی هم بدتره من که نتونستم بیشتر از پنج دقیقه اش را طاقت بیآورم.

film bardar be gadari karesh khoob va aAli bood ke ham mosahebe-gar vaham mosahebe-shvaneh ra tahte shoaa-e kar koobe khodash gharar dadeh bood!bare ehteram be aAdabyat va tashvegh en do doost degar hameenja be ghole Esmail Jan e Khoi, "I shall shut up"!

چه مصاحبه بدی، ارزش دیدن و شنیدن نداره. این نبوی هم چقدر بی مزه است، تحملش نمیشه کرد

bale, bale dige va digar hich!,,

آه چقدر دنیای ما ایرانی ها کوچیکه! آیا رضا قاسمی و ابراهیم نبوی هیچ جوابی به این همه نظر ندارن؟ زمانه چی؟ فرقی برای هیچ کس می کنه که مردم چی فکر می کنن؟ یا ما به طور تاریخی "آری یا نه" هستیم؟ آقای خوابگرد که به این مصاحبه یه لینک داغ داده بود و گفته بود که "از دست ندهیم" چی؟ ما تماشا کردیم و اینها هم نظراتمون بود حالا هنوز هم شما فکر می کنید اگر تماشا نکرده بودیم از دستمان می رفت؟
مرسی و سلامت باشید و با سلیقه تر!

درد ی هست بدتر از مصاحبه غیر حرفه ای و بدتر از لوس بازی بجای مصاحبه و بدتر از نیاز خواننده را پاسخ ندادن وآن درد این است که همه نظرات مخالف باشد و کسی برای این همه نظر تره هم خورد نکند باز هم نبوی مصاحبه کند بازهم زمانه پخش کند و بازهم همین تاکی ؟

in nazarha ra maloom ast keh faghat do seh nafari keh ba nabavi ya ghassemi doshmani darand neveshtehand. albateh nabavi dar in mosahebeh kami loos hast ama inhameh doshmani vaghean jaye taasof darad.

این فیلم یادگاری صحبت کردن ابراهیم نبودی و رضا قاسمی بود.تشکر از آقای نبوی که فیلم خصوصی و یادگاری خودشون رو انتشار دادن و توی این سایت گذاشتن.اما بهتره اینطور فیلمها و گفتگو ها رو برای خودشون نگه دارند چون بکار هیچ آدم دیگه نمیخوره.