رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۴ آذر ۱۳۸۹

سرچشمه‌ی ایده‌ها دل‌نگرانی‌هاست

پانته‌آ بهرامی
pantea.bahrami@yahoo.com

پرنده‌ای که به دنبال هستی و سرنوشت خویش است، نمودی از موجود زنده‌ای است که می‌خواهد به آغوش طبیعت بازگردد، ولی موانع و فضایی که آدمی ایجاد کرده از جمله جنگ‌ها، او را به نابودی می‌کشاند. زندگی کش و قوسی در حیات و مرگ، در هستی و نیستی، در روشنایی و تاریکی است.

Download it Here!

کودکی که در این میان و در میانه‌ی فیلم متولد می‌شود، نشانی از تلاش برای تداوم انسان دارد؛ انسانی که از این همه ظلم به انسان و طبیعت پریشان است.

فیلم «امواج در آغاز تولد»، فیلمی پنج دقیقه‌ای است که به صورت انیمیشن و با دوربین ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری شده و به داستان زندگی بشر می‌پردازد؛ بشری که کمر به نابودی محیط زیست بسته است؛ بشری که به خاطر منفعت‌طلبی، جنگ‌ها به راه انداخته است.

انیمیشن «امواج در آغاز تولد»، کاری از مسعود رئوف، نقاش و فیلمساز ایرانی مقیم کاناداست. او این فیلم را ادامه‌ی نقاشی متحرک قبلی خود به نام «آبی همانند شلیک گلوله‌ای» می‌داند و می‌افزاید: «اساس کار تضاد بین طبیعت و یکسری خصوصیات تمدن انسانی است. این تضاد چگونه عمل می‌کند و به جلو می‌رود؟ این فیلم در واقع جست‌وجوی خودم در تضاد بین تمدن انسانی و جریان طبیعت است.»

اشاره‌ی اصلی فیلم به جنگ و فاجعه‌های جنگی است که ما نیز با آن روبه‌رو بوده‌ایم؛ جنگ ویرانگر. در فیلم با کودکی در یک بطری روبه‌رو هستیم. تضادی عمیق بین زندگی این کودک درون بطری به عنوان موجود انسانی با طبیعتی است که احاطه‌اش کرده است و در آن رشد می‌کند. کودک در بی‌گناهی احاطه شده است.

مسعود رئوف توضیح می‌دهد: «امواج در آغاز تولد، فیلمی نیست که بخواهد هیجان ایجاد کند ولی دلهره را در خود می‌پروراند، آنهم به دلیل نوع رنگ‌هایی که این فضای دلهره‌آور را که ما در آن زندگی می‌کنیم ساخته است.

آن پرنده‌ای که از ابتدای فیلم نشان داده می‌شود، تقلای موجودات زنده برای بقای خود در فضای غیر طبیعی است که جامعه‌ی بشری تولید کرده است. درواقع این تقلای ماست. این نقاشی متحرک پنج دقیقه‌ای تفسیری شاعرانه است و من در این فضا دنیایی را که دوست دارم و یا از آن می‌ترسم ترسیم کرده‌ام تا آنچه می‌خواهم بیان کنم.

این فیلم در سال ۲۰۰۵ به پایان رسیده و فیلم کاملاً مستقلی است که در استودیوی شخصی‌ام تولید شده. با تقاضاهای خودم از انستیتوهای مختلف صورت گرفت و می‌خواستم تجربه‌ی فردی خودم و کاملاً مستقل باشد. خانم شیدا قرچه‌داغی، نوازنده‌ی پیانو و سازنده‌ی موزیک فیلم بودند.»


مسعود رئوف

از نظر فرم چگونه کار می‌کنید؟ آیا نقاشی‌ها کنار هم قرار می‌گیرد و بعد از روی آن فیلم می‌گیرید؟

فیلمبردار این کار خودم هستم. فیلمنامه‌ی بسیار دقیقی هم دارد که از هر صحنه به صحنه‌ی دیگر در سناریوی رنگی قبل از تولید مشخص است. رنگ هر صحنه، اندازه‌ی فیگورها از بالا، از جلو و ... مشخص است.

وقت ما در واقع بیشتر در پیش‌تولید گرفته شد. برای هر حرکت و هر فیگور قبل از تولید یک تحقیق کوچک انجام شده است برای اینکه بدانیم اندازه‌ی فیگورها، از جلو و از دیگر زوایا چگونه است. بعد حرکت دوربین هم از پیش مشخص شد و طراح کاراکتر هم نظراتش را داد. بعد من شروع به نقاشی کردم. از هر نقاشی که کشیده می‌شود دو یا سه فریم از آن گرفته می‌شود. وقتی نگاه می‌کنید، فکر می‌کنید که درحرکت هستند. این فیلم اساساً تدوین ندارد. از صحنه‌ی اول تا آخر بدون تدوین انجام شده که به خاطر نوع آموزش ما در انستیتوهای کاناداست که بیشترین نیرو را در پیش‌تولید می‌گذاریم. سناریو باید آنقدر دقیق باشد که بتوانیم تعداد برش‌ها را به حداقل برسانیم. اگر توجه کنید این فیلم تا آخر به جز تیتراژ فیلم تدوین نشده است.

شما جزو نادر هنرمندان نسل اول مهاجران ایرانی هستید که توانسته‌اید خود را به عنوان فیلمساز در جامعه‌ی میزبان جابیاندازید و به طور مستقیم با موسسه‌های فیلم‌سازی در سطح ملی کانادا کار کنید. بسیاری از آثار شما جوایز بین‌المللی را از آن خود کردند. این اتفاق معمولاً برای فیلمسازان ایرانی نسل دوم می‌افتد که در خارج از ایران متولد و بزرگ شده‌اند. چگونه با هنر نقاشی متحرک آشنا شدید؟

در ایران در فرهنگ و هنر شیراز که بودم با کتاب‌های مکاتب‌های انیمیشن که از زمان شاه مانده بود، تئوری‌های انیمیشن را یاد گرفتم. در کانادا به عنوان دانشجوی پیشرفته رشته‌ی نقاشی متحرک را تمام کردم و بعد وارد کارهای دیگر مثل فیلمسازی داستانی و مستند شدم.

دیجیتال شدن نقاشی‌های متحرک چه تاثیری بر کار شما به عنوان انیماتور داشته است؟

این کار همه‌اش نقاشی با دست است. من می‌توانم نقاشی کنم و بعد با دوربین فیلمبرداری فیلم بگیرم و یا آن را اسکن کنم. اگر منظور شما انیمیشن کامپیوتری است، نه این کار نقاشی است و آن طراحی با کامپیوتر است. کار ما بخش کلاسیک و سنتی نقاشی متحرک است. من فکر نمی‌کنم کامپیوتر بتواند این کار را انجام دهد. روزی که کامپیوتر بتواند شعر بگوید این کار را هم می‌تواند بکند. این کار نقاشی است.

ایده‌ی فیلم از کجا سرچشمه گرفت؟

اساساً ما با نگرانی‌هایمان کار می‌کنیم. شاید بتوان بخشی از این نگرانی‌ها را برآمده از دانش دانست. آنچه ما را احاطه کرده، شناخت و تجربه‌ای است که از جنگ و فضاها داریم. این آگاهی و شناخت نگرانی را هم با خود می‌آورد. بعد می‌خواهیم آن را در یک فرمی مادیت دهیم. بنابراین می‌توانم بگویم این کار از دل نگرانی‌هایم سرچشمه می‌گیرد.

کار بعدی‌تان چیست؟

مدت زیادی است که روی یک فیلم بلند نقاشی متحرک داستانی کار می‌کنم. چون بخش انیمیشن آن که حدود ۲۰ دقیقه است با کیفیت خیلی خوب تمام شده است. حال برای بخش داستانی آن نیز باید در همان سطح با کیفیت بالا و دوربین ۳۵ میلیمتری کار کنم که بودجه‌ی سنگینی را می‌طلبد و باید آن را پی‌گیری کنم.

فیلمسازان مستقل معمولاً با مشکلات متعددی روبه‌رو هستند. بزرگترین مشکل شما چیست؟

بزرگترین مشکل این است که اصلاً در این رشته آمده‌ایم. این کاری است که زرق و برق خود و دفتر و دستک خود را دارد. محدودیت‌ها و بودجه‌ی سنگین خودش را می‌طلبد. ما آدم‌هایی هستیم که در واقع از یک محیط ریشه‌کن شده‌ایم. در محیط جدید تازه واردیم. وارد شدن به محیط فرهنگی جامعه‌ی میزبان کار ساده‌ای نیست. اگر شما به کشور کانادا که وضع مهاجرین آن به نسبت اروپا بهتر است، نگاه کنید، متوجه می‌شوید که جامعه‌ی مهاجر ۱۵ درصد آن را را تشکیل می‌دهد. در شهری مثل مونترال از این ۱۵ درصد فقط یک و نیم درصد در بخش فرهنگ و هنر فعالند. اتفاقاً مهاجرین و پناهندگان در کشورهایی مثل فرانسه، آلمان و کشورهای دیگر به خاطر تجربه‌ی فرهنگی در مسائل هنری قوی هستند ولی برای جامعه‌ی میزبان راحت نیست که مهاجرین هنرمند را در خود جای دهد.

در کانادا که ۱۵ درصد مهاجر دارد یک‌ونیم تا دو درصد به صورت فعالانه در کار هنری شرکت می‌کنند. مطمئن باشید که جامعه‌ی میزبان وقتی با شما به عنوان هنرمند برخورد می‌کند، یک رقابت شدید هنری در درونش نیز وجود دارد و همین کار را برای هنرمندان مهاجر و تبعیدی به مراتب مشکل‌تر می‌کند.

فیلم کوتاه «امواج در آغاز تولد»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

یک شاهکار انیمیشن

-- کوکو ، Dec 5, 2010 در ساعت 06:02 PM