رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۳ تیر ۱۳۸۹
درباره‌ی فریدون اسدی مشهور به «فری کثیفه»

خیابان نیلوفر چیزی کم دارد

رویا احمدی

پایین‌تر از میدان نیلوفر ساندویچی کوچکی است که صاحب مهربان و کهنه‌کارش را از دست داد. «فریدون اسدی» معروف به «فری کثیفه»که سال‌ها محبوب دل تهرانی‌ها بود درگذشت، در حالی که خُلق مهربانش و طبع شوخش که البته گاهی آن را به مشتری‌های پر و پا قرصش نشان می‌داد در خاطر ماند.

محبوبیت او را به‌خصوص بعد از ساعت 9 شب وقتی صف عریض و طویلی در خیابان نیلوفر راه می‌افتاد می‌شد دید.از جوانان شهرک غرب وفرمانیهپ نشین‌ها تا اهالی شهر ری در این صف می‌ایستادند. مشتری‌ها سال‌هاست که ترجیح می‌دهند او را نه به‌عنوان« فریدون» که روی سر در مغازه نوشته شده، بلکه به نام «فری کثیفه» بشناسند. این پسوند بر خلاف ظاهرش حس خوشایندی را به مشتری‌ها منتقل می‌کرد و لقبی دوست‌داشتنی برای مردی بود که نزدیک چهار دهه، هم وغمش مشتری‌هایش بود. حال این‌که چرا ساندویچ‌های فریدون به این شهرت رسید، علت اصلی‌اش این بود که در دادن سرویس به مشتری‌هایش دست و دل‌باز بود. همه درست وقتی سراغ «ساندویچ فریدون» می‌روند که می‌خواهند «دلی از عزا » در بیاورند. ساندویچ‌های حجیم انباشته از گوشت و پرس‌های بزرگ سیب‌زمینی با سس معروفی که می‌گویند فرمولش را فقط و فقط خود فریدون می‌دانست و بس.


روایت‌های زیادی از قدمت و سابقه‌ی تأسیس این ساندویچی و هم‌چنین علت مشهور شدنش به این نام وجود دارد. برای دانستن این روایت‌ها و هم‌چنین دانستن احساس مشتری‌ها نسبت به این پاتوق قدیمی و دوست‌داشتنی چه جایی بهتر از خواندن سایت‌ها و وبلاگ‌های طرف‌دارانش؟ یکی از این طرفداران فری کثیفه در وبلاگ «پرسه» نوشته شده:

قدمت مغازه فریدون اسدی، صاحب ساندویچی «فریدون» در خیابان آپادانا - نیلوفر تهران که به «فری کثیفه» شهرت دارد به ۳۷ سال پیش می‌رسد.شاید بسیاری از ما ندانیم که چرا فریدون خان با لقب فری کثیفه به شهرت رسید. به گفته‌ی‌ منابع موثق هم‌چنین نزدیکان نگارنده به ویژه دایی جان محترم در دوران خوش اختناق (پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی) فریدون در خیابان نیلوفر پایین‌تر از«میدان نیلوفر» که در آن هنگام جز اراضی عباس‌آباد تهران بود و شمال‌شهر محسوب می‌شد، مغازه‌ای به نیت گشایش یک «بار» خریداری کرد و دیری نپایید که بار آقا فریدون به مغازه‌ی فری کثیفه شهره خاص و عام به‌ویژه دوست‌داران جوان «آبجو» شد و به این دلیل که لیوان‌ها در اغلب مواقع از وضعیت بهداشتی مناسب برخوردار نبود و این موضوع بارها و بارها تکرار شد، لقب کثیفه به صاحب بار تعلق گرفت اما از آن‌جا که لیوان‌های آبجو، هر تشنه‌ای را سیراب می‌کرد و همراه آن مقادیر بسیاری از پسته و فندق به‌عنوان مزه ارایه می‌شد، همه دوست داشتند تا دمی به خمره‌ی آقا فریدون بزنند. تا این‌که انقلاب به سرانجام رسید و بساط بار آقا فریدون برچیده شد و همچون اغلب صاحب بارهای تهران به ساندویچی تغییر شغل داد. این بار نیز ساندویچی آقا فریدون همان سبک منحصر‌به‌فرد و دوست‌داشتنی سابق را ادامه داد.

در وبلاگ دیگری هم نوشته شده: مدیر«فری کثیفه»، مغازه‌اش را از سال ۴۵ خورشیدی، به قیمتی کمتر از ۲۰ هزار تومان خریده است. آن زمان کسی گمان نمی‌کرد که این مغازه، در نزدیکی تپه‌های عباس‌آباد، در یک کوچه‌ی فرعی بتواند به یک نهاد تجاری در شهر تهران بدل شود تا آن حد که حتی بر املاک تجاری آن محله نیز تاثیر بگذارد.
اما در گفت‌و‌گویی که فریدون اسدی درسال 84 با همشهری محله انجام داده بود نیز می‌شود بخش‌های دیگری از تاریخچه‌ی این مکان را پیدا کرد. بر اساس گفته‌ی خود او قدمت این اغذیه‌ای کوچک 38 سال است. او از این‌که ساندویچی‌اش به نام فری کثیفه معرف شده بود ناراحت بود و در این باره روایت دیگری را چنین گفته بود:

«سال ۷۱ بود که حدود صنفی از مشاغل برداشته شد و تعدادی مغازه در خیابان نیلوفر شروع به کار کردند. تا قبل از آن تاریخ، مغازه‌ی من از دو تا شش بعدازظهر تعطیل بود. بعد از آن‌که تعدادی مغازه در خیابان نیلوفر ساندویچی شدند من تصمیم به رقابت سالم گرفتم. .... حتی پسرانم را هم وارد کار کردم، متأسفانه تعدادی از کسانی که با من دشمنی داشتند نتوانستند این وضعیت را تحمل کنند و با همکاری یک سایت اینترنتی مطلبی علیه من منتشر کردند که در آن مغازه من را با عنوان فری کثیفه معرفی کرده بودند، خب من مشتری‌های زیادی داشتم، همیشه «فر» مغازه‌ام روغنی بود و کارگران دائم درحال طبخ ساندویچ بودند. این‌ها از این موضوع سوءاستفاده کردند و فری کثیفه را روی زبان‌ها انداختند... به نظر من این کارها نامردی است من خودم کشتی‌گیر هستم و به این مسائل بسیار حساسم.»


خلاصه این‌که تلفیق نام «فریدون»صاحب مغازه، و «فر»آشپزخانه‌ای که همیشه «روغنی» یا «کثیف» بوده، نام ساندویچی را به «فری کثیفه» شهره کرد.

اما فریدون اسدی تا چند سال پیش خودش پشت فر می‌ایستاد و تا همین اواخر از ساعت هشت صبح تا دوازده شب در مغازه‌اش بود از هشت سال پیش منزلش را هم به خیابان نیلوفرمنتقل کرده بود و در همان خیابان هم درگذشت.

او ‌گفته بود: «هیچ‌وقت نمی‌خواستم این مغازه ساندویجی باشد. هیچ‌وقت از شغلم لذت نبرده‌ام. باور کنید تاکنون همه‌ی اعضای خانواده با هم سر یک سفره غذا نخوردیم. همیشه یکی از ما در مغازه بوده‌ایم. تاکنون یک سفر، یک عروسی و یا حتی یک عزای دسته جمعی نرفته ایم!»

اگر چه فریدون اسدی ملقب به فری کثیفه، هرگز با همه افراد خانواده‌اش به یک عزای دسته جمعی نرفت ولی جمع کثیری از دوست‌دارانش در عزای از دست دادن فری کثیفه هر وقت به آن مغازه‌ی کوچک دوست‌داشتنی بروند جای خالی‌اش را گرامی می‌دارند. جای خالی کسی را که «لذت» را ساندویچی می‌کرد و به دست مردم می‌داد بدون آن‌که به قول خودش طعم لذت را چشیده باشد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

فريدون زنده است اين خبرم شايعه بود. لطفا شما ادامه نديد . بنده شخصا ديشب شام اونجا بودم خود فري هم اخبارو شنيده بود و در جريان شايعه بود به همه مي گفت ببينيد زندم . خيلي ساده است با تلفن مغازه تماس بگيريد.

-- محمد ، Jul 4, 2010 در ساعت 03:14 PM

جدی مُرد...؟

-- بدون نام ، Jul 4, 2010 در ساعت 03:14 PM

حالا من نمیدونم این بنده خدا زندست یا فوت کرده. اگه زندست ایشالا سلامت باشه و اگه فوت کرده خدا بیامرزتش. من 3و4 بار با دوستام که اصرار داشتن یه بار هم شده ساندویچ های این مغازه رو امتحان کنن رفتم اونجا و ساندویچ هاشو خوردم. من که نمیشناختم ایشون رو بدون خودش پشت پیشخون بود یا نه. اما کسایی که اونجا سرویس میدادن رفتارشون با مشتری اصلا خوب نبود. من هیچ مزیت خاصی هم در ساندویچ هاشون نسبت به جاهای دیگه ندیدم فقط سیب زمینی سرخ کرده هاش خیلی درشت و ترد بود. ولی در مجموع هیچ وقت نفهمیدم چرا اینقدر معروف شده. شخصا که فکر نمی کنم در حال عادی دیگه از اونجا ساندویچ بگیرم

-- آرش ، Jul 4, 2010 در ساعت 03:14 PM