رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳ اردیبهشت ۱۳۸۸
گفت و گو با علیرضا محمودی‌ ایرانمهر، دبیر و مجری مسابقه جهان معنوی

جهان معنوی، اولین مسابقه‌ بین‌المللی ادبی ایران

سعید شکیبا
saeed@radiozamaneh.com

«جهان معنوی» مسابقه‌ای در گونه داستان كوتاه كوتاه است كه به دو زبان فارسی و انگلیسی برگزار می‌شود. برگزاری این مسابقه به شکلی اینترنتی است و داستان‌های ارسالی به این مسابقه نباید از ۲۵۰ كلمه بیشتر باشند.

به گفته‌ی علیرضا محمودی‌ ایرانمهر، دبیر و مجری مسابقه، متونی از منظر این مسابقه داستان به شمار می‌آیند كه حداقل دارای یكی از دو عنصر روایت یا گفت‌ و گو باشند.

افتتاحیه مسابقه بین‌المللی داستان‌نویسی «جهان معنوی» همراه با مراسم اختتامیه مسابقه «كشف لحظه» که آن مسابقه هم به دبیری علیرضا محمودی‌ ایرانمهر بود، روز جمعه بیست و هفتم دی‌ماه برگزار شد. بخش خصوصی مسابقه «جهان‌ معنوی» را برگزار می‌کند.

پیرامون این مسابقه با علیرضا محمودی‌ ایرانمهر، دبیر و مجری آن گفت و گو کرده‌ام.

Download it Here!

نمونه‌ی مسابقه‌ی جهان معنوی که از جمعه بیست و هفتم دی‌ماه سال جاری آغاز به کار کرده، در گذشته سابقه نداشته است. به ‌نظر شما چه عاملی می‌تواند این مسابقه را از مسابقه‌های مشابه متمایز کند؟

چیزی که باعث تمایز این مسابقه می‌شود، مسأله‌ی جهانی بودن است. جهانی بودن به این مفهوم نیست که مردم از هر جای دنیا به این مسابقه داستان‌ بفرستند.

قبلاً هم مسابقه‌هایی را داشته‌ایم که به این شکل برگزار می‌شد. ازجمله مسابقات اینترنتی که البته جهان معنوی هم یک مسابقه اینترنتی است.

مسأله جهانی بودن در دو ویژگی نهفته است: نخست این است که مردم می‌توانند به چند زبان به این مسابقه داستان بفرستند و دوم این‌که داوری‌ها هم در ابعاد و معیاهای جهانی صورت می‌گیرد، یعنی غیر از داور‌های داخلی از داور‌های بین‌المللی و همچنین از نویسندگان مختلف دنیا استفاده می‌کنیم تا واقعاً مسابقه شکلی جهانی داشته باشد و مردمی که در این مسابقه شرکت می‌کنند خود را در محیطی بین‌المللی نه یک محیط صرفاً محدود‌ به حیطه‌های زبانی یا فرهنگی خاص احساس کنند.

هر‌چند این کار بسیار دشوار است اما تلاش زیادی شده است که برای اولین‌بار صورت بگیرد و شاید بستری برای شناختن بهتر ادبیات ایران و راه ‌یافتن ما به عرصه‌های جهانی شود.


علیرضا محمودی‌ ایرانمهر، دبیر و مجری مسابقه جهان معنوی / عکس: يوسف عليخانی

منظور شما از مفهوم جهان معنوی چیست؟ آیا این یک ژانر یا صرفاً موضوعی برای نوشتن داستان است‌؟

هیچ‌کدام، این مسأله شاید بیشتر یک اشاره باشد. مسلماً شما نمی‌توانید براساس یک موضوع ژانری را تعیین کنید. مثلاً می‌گویند داستان‌های جنگی. آیا این می‌تواند یک ژانر باشد، آیا ویژگی‌های فرمی و ساختی در چنین داستانی وجود دارد که حدودی مشخص برای آن تعیین کنیم؟

مسلماً موضوع و مفهوم نمی‌تواند یک گونه ادبی خاص بسازد. از طرف دیگر جهان معنوی موضوع مشخصی هم نیست. بیشتر یک یاد‌آوری و کیفیت است. یاد‌آوری این‌که داستان باز‌آفرینی جهان واقعی در دنیای ذهنی و درونی ما است‌.

سعی می‌کنیم در طول مسابقه، مقالات مختلفی را جمع‌آوری و منتنشر کنیم‌. ممکن است این سوال پیش آید که چرا چنین موضوعی را انتخاب کردیم که این‌قدر باز و غیر قابل تعیین است؟

مسأله اینجا است که جهان معنوی، کیفیتی در ادبیات است که شما می‌توانید آن را در اسطوره‌های یونان در حکمت‌های هند و چین و ایران و حتا در ادبیات مدرن امروز پیدا کنید.

چه کسی می‌تواند بگوید که آن احساس سانتیاگو، پیر‌مرد رمان «پیر‌مرد و دریا» اثر ارنست همینگوی وقتی از جدال سهمگین با دریا و کوسه‌ها برگشته، حسی از شناخت معنوی نیست؟ پیر‌مردی که می‌داند شکست خورده اما از پا در نیامده است. انسانی است که جنگیده و شکست خورده اما جنگیدن به هستی شکلی از پیروزی را برای او ایجاد کرده است.

یا مثلاً سیر سلوکی ریچارد براتیگان در رمان «صید قزل‌آلا در آمریکا» یا خیلی آثار دیگر. شما حتا می‌توانید این احساس را در آثار پست‌مدرن پیدا کنید و این کیفیتی است که صرفاً یادآوری می‌شود.

از سوی دیگر شاید ما را به آن‌ چیزی که در گنجینه‌ی عظیم ادبیات ‌فارسی وجود دارد نزدیک کند، آن احساسی که شما در داستان‌های مولانا در داستان‌های عطار و داستان‌های فردوسی و خیلی از قصه‌های دیگر و اشعار دیگر می‌توانید پیدا کنید.

هر‌چند ممکن است گذاشتن چنین رویکردی در مسابقه برخی را بد‌بین کند و احساس کنند مثلاً داریم یک رویکرد خاص را تبلیغ می‌کنیم، اما امیدوارم به روشنی بتوانیم این مسأله را نشان دهیم که مسابقه‌ی جهان معنوی، تبلیغ یک ایدئولوژی خاص یا یک نحله‌ی فکری نیست.

بلکه صرفاً احساس معنویت است آن احساسی که درون انسان وجود دارد‌، تجلی آن پیچیدگی‌های ذهنی و روانی انسان که از آدمی موجودی چند لایه‌ و به شدت قابل بررسی می‌سازد. جهان معنوی در این مسابقه چنین مفهومی را دارد.

در فراخوان مسابقه، شرط شرکت در متونی است که حد‌اکثر ۲۵۰ کلمه و حداقل از دو عنصر روایت یا گفت‌ و‌ گو برخوردارند. به نظر شما این می‌تواند تعریفی از داستان کوتاه کوتاه باشد؟

مسلماً نه. نمی‌تواند تعریفی از داستان کوتاه کوتاه باشد. هر‌چند که ناچار هستیم برای ‌این‌که شرکت کنند‌گان در این مسابقه یک فضای ذهنی را داشته باشند چنین تعریفی را ارایه بدهیم.

این فقط برای حدودی است که شرکت ‌کنندگان احساس سردرگمی نکنند. اما به‌نظر من داستان کوتاه کوتاه متنی است که ضمن کوتاه بودن دارای یک ویژگی بسیار مهم باشد و آن احساس تجلی یا اپی‌فنی است.

ببینید وقتی شما یک داستان کوتاه یا یک رمان می‌خوانید، یک فیلم می‌بینید در نهایت همه عناصری که در آن متن وجود دارند شما را به نقطه‌ای درخشان دلالت می‌کنند که به روشنی هم قابل بیان نیست.

انگار گمشده است، انگار معنا و مفهوم آن غیاب پیدا کرده. احساسی است که به راحتی قابل گفتن نیست. این همان تجلی است، همان آگاهی لغزانی است که بعد از شنیدن یا خواندن یک داستان یا دیدن یک فیلم در شما ایجاد می‌شود.

متنی که کوتاه کوتاه باشد و در عین حال این کیفیت را به ما منتقل ‌کند یک داستان کوتاه کوتاه خوب است، متنی است که می‌توانیم آن را با یک رمان، با یک داستان کوتاه با یک فیلم و هر اثر روایی دیگری مقایسه کنیم. مهم آن آگاهی پنهان و تجلی است که باید در متن وجود داشته باشد.


مسابقه‌ی قبلی با عنوان «کشف لحظه» که شما مجری و دبیر آن بودید در گونه داستان‌های کوتاه کوتاه بود. چه اصراری به استفاده از این ژانر دارید؟ آیا نقش خاصی برای این شکل روایی در ادبیات معاصر ایران قایل هستید؟

از چند جهت بله. فکر می‌کنم می‌تواند کمک‌های زیادی به ادبیات ایران کند. مسأله مهمی که در داستان کوتاه کوتاه وجود دارد، مسأله‌ی زبان است. ما در گذشته چندان به زبان اهمیت نمی‌دادیم و امروز بسیار کمتر به زبان اهمیت می‌دهیم.

این دقیقاً جمله‌ای است که آقای شکرالهی یکی از داوران مسابقه‌ی کشف‌ لحظه در مسابقه اختتامیه گفته‌اند و دقیقاً به این نکته تأکید کرده‌اند که آن‌چیزی که یک داستان کوتاه کوتاه را قابل خواندن، زیبا و جذاب می‌کند، دقت در به ‌کارگیری زبان است.

شاید توجه بیشتر به گونه‌ی داستان کوتاه به نوعی موجب توجه دقیق‌تر به زبان شود و این می‌تواند ادبیات معاصر ایران را تا حد زیادی متحول کند. مسأله دوم راحت‌خوان بودن و راحت‌نوشته‌ شدن این داستان‌ها است.

شما با مردمی سر و کار دارید که کتاب نمی‌خوانند و از آن بیشتر داستان نمی‌خوانند. بنابراین اگر می‌خواهید ادبیات به نوعی وارد جامعه شود باید از هر ابزاری که موجب کتاب ‌خواندن و داستان ‌خواندن مردم می‌شود و علاقه‌ی آن‌ها را به نوشتن بر‌می‌انگیزد استفاده کنیم و داستان کوتاه کوتاه زمینه‌ای است که مردم را، توده‌های مردم را شاید کمی به ادبیات نزدیک کند.

ظاهراً برگزار‌کننده مسابقه بخش خصوصی است. چه انگیزه‌ای می‌تواند موجب ورود بخش خصوصی به حوزه‌هایی شود که عملاً توجیه اقتصادی روشنی ندارند؟

شاید در وضعیت فعلی ایران این مسأله کمی عجیب جلوه کند که چطور یک کار بدون هیچ سود اقتصادی باید انجام شود. ولی واقعیت این‌که بخش عمده‌ای از فعالیت‌ها‌ی بزرگ فرهنگی را بخش خصوصی باید انجام دهد.

حالا اگر یک مجموعه فرهنگی که ذاتاً تعریف آن فعالیت فرهنگی است دست به یک فعالیت فرهنگی غیر انتفاعی بزند چندان جای سوال نیست، هر‌چند که تقریباً در ایران کم‌سابقه است.

این جزو فعالیت‌های ذاتی مجموعه فرهنگی ـ تهران است که عملاً برگزارکننده‌‌ی این مسابقه است. اما شاید جنبه‌های تبلیغی ظریفی هم برای آن وجود داشته باشد و آن شکلی از تبلیغ گرم است.

تبلیغی که چندان جنبه تهاجمی ندارد، چندان نمی‌خواهد یک مسأله خاص را در بوق و کرنا بیان کند و یا مردم را به استفاده از خدماتی که در یک مجموعه وجود دارد، دعوت کند.

بلکه به نوعی توجه‌ی پنهان مخاطبان را به مجموعه‌ای جلب ‌می‌کند که یک‌سری فعالیت‌های اقتصادی دارد مثل سینما و برخی برنامه‌های دیگر. اما از این طریق می‌تواند نوعی انگیزه‌‌ی پنهان در مخاطبان و مردم ایجاد کند که توجه کنند و این توجه از شکل گرم‌، از شکل خود‌خواسته است، از شکل تبلیغی است که مثلاً برخی از بنگاه‌های بزرگ اقتصادی به شکل غیر‌مستقیم برای کار خود می‌کنند.

مثلاً یک فیلم می‌سازند بدون آن‌که این فیلم ارتباط مستقیمی با تولیدات آن شرکت داشته باشد. اما همین که نام آن‌ها زیر فیلم ثبت می‌شود شکلی از تبلیغ گرم به شمار می‌رود.

به نظر من یک مجموعه خصوصی اگر هوشمند باشد می‌تواند از این شیوه‌ها استفاده کند چون می‌توانند ماندگارترین، اصیل‌ترین و بهترین شیوه‌های تبلیغ باشند.

و به عنوان سوال آخر این‌که علاقه‌مندان چطور می‌توانند در این مسابقه شرکت کنند؟

این مسابقه یک مسابقه‌ی کاملاً اینترنتی است، فقط از طریق آدرس ایمیل‌های این مسابقه می‌توان داستانی را به مسابقه ارسال کرد‌. در‌حال حاضر فقط دو زبان فارسی و انگلیسی وجود دارد.

برای زبان فارسی، علاقه‌مندان می‌توانند به آدرس zaban.moshtarak@irandasht tcac.com مراجعه کنند. و کسانی که می‌خواهند به انگلیسی داستانی را برای این مسابقه ارسال کنند می‌توانند به ایمیل command.langoij@iran-tcac.com داستان خودشان را ارسال کنند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

besyar mamnoonam az radio zamane bekhatere in mosahebeye khoob

-- ehsan ، Jan 26, 2009 در ساعت 01:25 PM

مسابقه ي جالبيه. مخصوصاً اين كه دو زبانه ست. فقط مهلت اش؟

-- زهرا ، Jan 26, 2009 در ساعت 01:25 PM

لطفا"اعلام نماييد تاريخ برگزاري مسابقه و معرفي برندگان در چه تاريخي است.

-- بدون نام ، Apr 23, 2009 در ساعت 01:25 PM