خانه > پرسه در متن > ادبیات ایران > این فصل: فصلِ پرویز کلانتری | |||
این فصل: فصلِ پرویز کلانتریحسین نوشآذردو شمارهی پنجاه و یک و پنجاه و دو فصلنامهی بررسی کتاب که از هفده سال پیش تا امروز به کوشش و به سردبیری آقای مجید روشنگر در آمریکا، لسآنجلس منتشر میشود به پرویز کلانتری اختصاص دارد. پیش از آن که طرحی از مطالب شمارهی پیوستهی پاییز و زمستان بررسی کتاب به دست بدهم، اجازه بدهید از این فرصت استفاده کنم و چند کلمهای دربارهی اهمیت این نشریه با شما صحبت کنم. تا یاد دارم، در هفده سال گذشته بررسی کتاب به طور منظم هر فصل منتشر شده است. لذا این نشریه در قلمرو نشریات فارسی خارج از کشور نوعی پیوستگی و تداومِ انتشار را به نمایش میگذارد. هرچند که تلاش آقای روشنگر در این راه متاسفانه تا امروز در حد یک تلاش فردی مانده و به یک معنا نهادینه نشده است، اما در هفده سال گذشته، چه در آن زمان که هنوز رسانههای اینترنتی شکل نگرفته و سانسور در ایران بیداد میکرد، چه در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی و گشایش فضای فرهنگی کشور و چه امروز که متاسفانه باز هم مطبوعات در محاق توقیف افتاده، کتابها مجوز نمیگیرد و در مجموع ما با اختناق فرهنگی مواجه شدهایم، بررسی کتاب، همواره، گاه با تأخیر، اما به طور پیوسته منتشر شده است.
این پیوستگی نوعی امتیاز به شمار میآید و برای نویسندگان مستقل ایران این اطمینان خاطر را به وجود میآورد که عندالزوم در این نشریه میتوانند آثار خود یا بخشی از آثارشان را منتشر کنند. آقای مجید روشنگر در این سالها موفق شده است اعتماد خوانندگانش را هم جلب کند و ما میدانیم که شمارههای بررسی کتاب به دست حلقهی محدود اما ثابتی از خوانندگان که جزو مشترکان این نشریه به شمار میآیند میرسد. آنها که دستی در کار نشر دارند، و آثارشان در وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی منتظر اخذ مجوز است، میدانند که این امتیازات تا چه حد میتواند ارزش داشته باشد. علاوه بر این آقای روشنگر از شمِ یک ناشر خوب در شناختن نویسندگان با استعداد برخوردار است. او در آن سالها که مدیر سازمان انتشارات کتاب جیبی در تهران بود و هفتهای یک عنوان کتاب با تیراژ نسبتاً بالا منتشر میکرد. او ناشر تولدی دیگر فروغ فرخزاد بود و اولین بار او بود که شهرام رحیمیان را به ما معرفی کرد و دو شماره از نشریهی بررسی کتاب را به داستانِ رحیمیان و نقد آن اختصاص داد. یک شخصیت فرهنگی با این کارنامه جوانِ نوآمدهای نیست که به تشویق و تمجید نیازمند باشد. قصد من هم این نیست، بلکه تنها قدرشناسی از مردیست که به نظر من، ما نویسندگان مدیون تلاشهای پدرانه و پایمردی او هستیم. بعد از این مقدمه برگردیم به مدخل بحث که معرفی این شمارهی بررسی کتاب، ویژهی پرویز کلانتری نقاش صاحب امضاء کشورمان است. تا آنجا که یاد دارم، این نخستین بار است که دو شمارهی بررسی کتاب به تنها یک هنرمند اختصاص دارد. این دو شماره در شش فصل تنظیم شده است: در فصل نخست با پرویز کلانتری از زبان خودش و از زبان دیگران آشنا میشویم.
درفصل دوم پارهای از مهمترین مصاحبهها با این هنرمند درج شده و در فصل سوم داستانهای کوتاهی از پرویز کلانتری آمده است. در فصول چهارم تا ششم چند نقاشی و طرحهایی از پرویز کلانتری که قابلیت انتشار در نشریهی بررسی کتاب را داشته باشد، منتشر شده است. پرویز کلانتری در مقدمهی کوتاهی به ساختار قبیلهای در نظام فرهنگی اشاره دارد. او اعتقاد دارد که: «ما به جامعهای تعلق داریم که هنوز هم با ساختار قبیلهای از نظام فئودالی به حیات فرهنگیاش ادامه میدهد: قبیلهی شعرا و نویسندگان، قبیلهی نقاشان، قبیلهی اهل موسیقی» و جز اینها، او امید دارد که این ویژهنامه پرویز کلانتریِ نقاش را به قبیلهی شعرا و نویسندگان مربوط کند و آقای روشنگر نیز در ادامه اظهار امیدواری میکند که نویسندگان و شعرا نیز با آثار کلانتری آشنا شوند. ممکن است که این حکم پیش از انقلاب صادق باشد. توجه کنیم که پیش از انقلاب به دلیل جشن هنر شیراز و کارگاه نمایش از یک طرف و از طرف دیگر کانون نویسندگان ایران و گفتمانِ غربزدگی و فضای فرهنگی که پیرامون نویسندگانی مانند آلاحمد، بهرنگی و ساعدی به وجود آمده بود، شاید میتوانستیم از نوعی انشقاق صحبت کنیم. اما بعد از انقلاب خوشبختانه این انشقاق از میان رفته و هنرمندان از آثار هم مطلع هستند. برای مثال در همین رادیو زمانه، آقای بیژن روحانی به مسائل اوربانیسم میپردازد، آقای رضا دانشور با گروهی از صاحبنظران مصاحبه میکند که در مقطعی از تاریخ پیش از انقلاب در شکلگیری اوربانیسم در ایران تأثیر داشتهاند و در همان حال نویسندگانی مانند خانم پارسیپور و آقای معروفی به طرح مسایل ادبی میپردازند.
بنابراین هر چند که این حکم تا اندازهای درست است، اما قطعیت ندارد و خوشبختانه ساختار قبیلهای اگر زمانی وجود داشته، اکنون یا به کل از بین رفته یا در حال فروپاشیست. با این حال و به رغم آن که از پرویز کلانتری سه کتاب، به ترتیبی که خواهیم گفت، منتشر شده اما اعتراف میکنم که به لطف این شماره بررسی کتاب با روحیه و دغدغههای این هنرمند بیشتر آشنا شدم. کتابهای پرویز کلانتری عبارتاند از: برگزیده آثار او که نشر زرین و سیمین در سال ۱۳۸۲ از چاپ درآورده، سر این خط را بگیر و بیا که توسط نشر نظر در سال ۱۳۸۵ منتشر شده و سرانجام کتابی با عنوان چشمها هرگز دروغ نمیگویند که بناست نشر نظر به زودی منتشر کند. داستانهای پرویز کلانتری در این شمارهی بررسی کتاب بیش از آن که به عنوان داستانهای نمونه مطرح باشند، برای شناختن بهتر نقاش و روحیهی او مفید هستند. این داستانها با قلمی شیرین و در فضایی بسیار مثبت روایت میشوند و در مجموع از قلمرو طنز و نوعی ادبیات سالم میآیند. معلوم است که با هنرمندی سالم روبرو هستیم. هنرمندی که تا اندازهای قدر هنرش را دانستهاند و تحقیر نشده و از مواهب زندگی تا حدی برخوردار بوده است. کاش روزی کسی از این منظر هنرمندان قبل از انقلاب را با هنرمندان پس از انقلاب مقایسه کند. هرگاه این تحقیق انجام بگیرد، شاید متوجه بشویم که چرا هنرمندان بعد از انقلاب در مجموع آسیب دیدهاند و نمیتوانند در آثارشان امیدوار باشند. جالب اینجاست که دقیقاً به جرم سیاهنماییست که بسیاری از آثار هنری و ادبی ما در وزارتخانه معطل مجوز میماند یا مجوز انتشارش باطل میشود.
پرویز کلانتری در گفت و گو با شاهرخ تویسرکانی، از زشتی معماری شهرهای ایران صحبت میکند. بحث آقای کلانتری در قلمرو سیر تحول اوربانیسم در ایران شایان اهمیت است و با اطمینان میتوانیم گفت که بعدها بارها به نطریات او استناد خواهد شد. هنر کلانتری اصولاً با معماری درآمیخته و نقاشی او از قلمرو نقاشی سقاخانه میآید. همان مکتبی که زندهیاد ژازه تباتبایی و ناصر اویسی بنیان گذاشتند و همانطور که آقای روشنگر در مقالهای به این نکتهها اشارات آموزنده دارد، مرحوم کریم امامی نخستینبار نام مکتب سقاخانه را روی این سبک گذاشت. دستآورد پرویز کلانتری در قلمرو مکتب سقاخانه، آوردن کاهگل به عنوان خمیرمایه و اصلیترین عنصر معماری ایرانی در نقاشی است. مجید روشنگر در این باره مینویسد: «میخواهم باور کنم که عناصر هندسی معماریهای ابتدایی ایران: گنبد، بامهای گلی، درها و پنجرهها و دیوارها و کنگرهها و درگاهها و کاشیها و حضور تکدرختها همگی به (پرویز کلانتری) این امکان را داده است که این سنت دیرین را در کمپوزیسیونهای مدرن بر تابلوهای خود بنشاند.» گفتنیست که یکی از همین تابلوهای کاهگلی پرویز کلانتری با عنوان «شهر ایرانی»، دفتر آفریقایی سازمان ملل در کنیا را زینت میدهد. علاوه بر آثار این دوره، آثاری با عنوان همراه با عشایر که آن هم نزد اهل هنر شهرت دارد از پرویز کلانتری در بررسی کتاب منتشر شده است. این آثار به رغم محدویت امکانات چاپ به دلیل اصالتی که دارند و ایرانیتی که در آنها موج میزند، تحسینبرانگیز است. سخن کوتاه میکنم: این شمارهی بررسی کتاب ویژهی پرویز کلانتری در لس آنجلس منتشر شده و با قیمت بیست دلار به فروش میرسد. نشانی بررسی کتاب را در پایان میآورم با این امید که همیشه مانند هفده سال گذشته آقای روشنگر در این کار مفید دست تنها نماند: The Persian Book Review |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
چه کار خوب و زیبایی است، قدردانی از کسانی که گوشه ای کارفرهنگی می کنند. و آن هم در زمان زنده بودنشان.من بنوبه ی خودم از نوش آذر سپاسگزارم که با این نوشته از آقای مجید روشنگر قدردانی کرده است.
-- علی صیامی ، Apr 15, 2008 در ساعت 02:44 PM