رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۹ مهر ۱۳۸۸

دو ترکمن ايرانی، بنيانگذار ادبيات کلاسيک ترکمن

روشنا سورج

فایل صوتی این گزارش را «اینجا» بشنوید.

در ترکمنستان هفته‌ی بزرگداشت مختومقلی، بنيانگذار ادبيات کلاسيک ترکمن، به پايان رسيد. تدابير گوناگونی همه‌ساله هيجدهم ماه مه، روز تولد مختومقلی و جشن شعر و شاعری در ترکمنستان برگزار می‌شود اما امسال اين تدابير با برگزاری کنفرانس بين‌المللی در استان گلستان ايران، زادگاه و آرامگاه مختومقلی، شروع شد و امروز اين کنفرانس در شهر عشق آباد، پايتخت ترکمنستان، سرزمينی که شاعر را شهرت‌يار کرده است، انجام يافت.


مختومقلی

دکتر ولی صمد، محقق معروف تاجيک که پژوهش‌های زيادی در ادبيات فارسی و تاجيکی، روس، و اقوام ترک‌زبان اتحاد شوروی و روابط ميان اين ادبيات‌ها انجام داده، نقش و جايگاه مختومقلی و دولت محمد آزادی، پدر مختومقلی، را در پيدايش ادبيات ترکمن اصيل و مهم می‌داند. به گفته‌‌ی دکتر ولی صمد، خانواده‌ی دولت محمد آزادی، شاعر و دانشمند ترکمن‌تبار ايران، محيط بسيار سازگاری برای آموختن شعر و ادب پارسی داشت. این مرد با الهام فراوان از شعرای فارسی‌زبان و به‌ويژه فردوسی اثری به نام "وعظ آزاد" يا "پندنامه آزاد" نوشته است که اولين اثر به زبان ترکمنی است.

مکان نوروزوف، يکی از روشنفکران ترکمن‌تبار ازبکستان، می‌گويد که مختومقلی، شاعر بزرگ ترکمن، در سروده‌هايش تکرار و تأکيد می‌کند که استادانش در شعر و ادب، مولانا جلال‌الدين بلخی، سعدی، حافظ و ديگر بزرگان ادبيات فارسی بوده‌اند. وی در ميان شاعران ايران از فردوسی بزرگ، سراينده‌ی شاهنامه، بيشتر نام می‌برد و به اين شاعر ارج بسيار می‌گذارد.

مختومقلی، که به تخلص فراقی نيز معروف است، در سال 1733 ميلادی در روستايی کنار رودخانه‌ی اترک در استان گلستان امروز ايران ديده به جهان گشود. در باره‌ی تعلقات قبيله‌ای يا ايلی شاعر و محل تولد وی بحث‌های زيادی وجود دارد. برخی می‌گويند که وی متعلق به قبيله گوکلان ترکمن‌ها بوده است اما دولت کولاکف، رئيس بنياد ترکمن‌تبارهای تاجيکستان، با نقل شعری از مختومقلی می‌گويد جواب بحث‌ها اين است که شاعر به صورت واضح در شعرش گفته است که اصالتاً از ايل گيرکز و ديار اترک است.

بيلمه ين سورنلره ايدينگ بو غريب اديميز
اصل گيرکز يوردی اترک ادی مخدومقلی دير

مختومقلی سواد ابتدايی و شعر فارسی را در خانواده فراگرفت. پدر فاضل با درک اينکه فرزندش از استعداد فوق‌العاده شعری برخوردار است، مختومقلی چهارده‌ساله را برای تحصيل به بخارای شريف می‌فرستد، به بخارا که با داشتن مدارس، کتابخانه‌ها و دانشمندان بسيار، هزاران دانشمند و دانشجو را از ده‌ها کشور دور و نزديک جلب می‌کرد. وی در مدرسه کوکلتاش بخارا به جز علوم اسلامی، صرف و نحو زبان‌های عربی، فارسی، ترکی و هنر سخنوری به اين زبان‌ها را فرا می‌گيرد. اما از اين مدرسه فارغ‌التحصيل نشده يک‌جا با نوری کاظم، دانشجوی دمشقی که روابط شريک درسی‌شان به دوستی تبديل شده بود به کشورهای دور و نزديک سفر می‌کنند و بالاخره مقيم شهر خيوه، پايتخت خوارزم، می‌شوند و اول به تحصيل و بعداً به تدريس در يکی از مدارس اين شهر می‌پردازند.


کتاب منتخبات مختومقلی به زبان فارسی تاجیکی

تا زمان مختومقلی، ادبيات کتبی به زبان ترکمنی موجود نبود و مختومقلی فراقی در قرن هيجدهم نخستين شاعری است که به اين زبان شعرهای بسيار روان نوشته است. مکان نوروزوف درباره‌ی نقش مختومقلی در ادبيات ترکمن می‌گويد که بعد از ظهور مختومقلی فراقی در قرن هيجدهم، ادبيات کتبی ترکمن نمو پيدا کرد. در پيروی وی، شاعران زيادی مانند ظلالی، سيدی، محتاجی، کمينه و ملا نفس اشعار خوبی به زبان ترکمنی سرودند.

قهرمان اصلی سروده‌های روان و جانگداز بنيانگذار شعر ترکمن، منگلی، دختر دوست‌داشته‌ی شاعر است که تقدير نصيبش نمی‌گرداند. اين شوريدگی که در سن بيست‌سالگی مختومقلی جوان پيش می‌آيد، همان‌طوری که از شعرهايش پيداست، تا آخرين لحظه‌های زندگی‌اش شاعر را تعقيب می‌کند.

وی در اثر اجبار و اصرار خانواده و قومش با دختر هم‌قبيله‌اش، آق قيز، در نزديکی رودخانه‌ی اترک ازدواج کرد و بعد از تولد دو پسرش به نام‌های ساری و ابراهيم، به دنيا دل‌گرمی پيدا می‌کند. اما اين دل‌گرمی در اثر مرگ نابهنگام هر دو فرزندش به سوز و گداز تبديل می‌شود و جدایی از يار و فرزندان سرتاپای اشعار مختومقلی را تا زمان مرگش در سال 1799 فرامی‌گيرد.

در همين حال، محتوای سروده‌های مختومقلی فراقی بسيار گوناگون و گسترده است. پند و اندرز، شکایت از فقر و غربت، انتقاد از پادشاهان و خان‌های ظالم، هجو و استهزای برخی از ملاهای کم‌سواد و بی‌عمل، دعوت به مردی و مردانگی، راستکاری و نکوکاری محتوای بسياری از اشعار مختومقلی را تشکيل می‌دهند. ترکمن‌ها به روح صوفيانه و عارفانه‌ی اشعار مختومقلی بسيار تأکيد می‌کنند و فيلم و رمان و داستان‌های زيادی درباره‌ی زندگی و فعاليت اين شاعر و متفکر ترکمن تهيه و منتشر کرده‌اند.


ولی صمد، از محققان زندگی و آثار مختومقلی در تاجیکستان

اشعار مختومقلی برای اولين بار در اروپا در اواسط قرن نوزدهم توسط يکی از محققان لهستانی و بعداً توسط هرمان ومبری، جاسوس و محقق سرشناس مجار که در لباس درويشی به آسيای ميانه آمده بود، به زبان انگليسی ترجمه و چاپ شد. ولی صمد، محقق تاجيک که مؤلف کتاب معروف "فردوسی و چرنيشفسکی" است، می‌گويد که گزيده‌ای از اشعار مختومقلی برای اولين بار در تاجيکستان در سال 1983 به نام "منتخبات" به فارسی تاجيکی منتشر شده است. سرسخن اين کتاب، تحت عنوان "لعل گهربار شعر ترکمن" به قلم ولی صمد متعلق است.

بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و کسب استقلال ترکمنستان، همسايه ايران، آرامگاه مختومقلی بنيانگذار ادبيات ترکمن و دولت محمد آزادی، پدر فاضل شاعر در کنار رودخانه اترک در استان گلستان ايران به محل برگزاری بسياری از مراسم بزرگداشت اين دو بزرگمرد ترکمن تبار ايران تبديل شده است. درباره‌ی زندگی و آثار اين دو سخنور در ترکمنستان و ايران پژوهش‌های بسياری انجام يافته و چاپ اثرهای آنها به زبان‌های ترکمنی و فارسی ادامه دارد.

-----------------------------
برای رفع سوء تفاهم و در پاسخ به توصيه شماری از خوانندگان در عنوان اين مطلب تعبير «دو ايرانی» به «دو ترکمن ايرانی» تغيير يافت گرچه منظور اصلی در عنوان، اهميت ايران در ادب ترکمنی بوده است و نه ناديده گرفتن تبار ترکمنی پدران ادب ترکمن. - زمانه

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

دوست من، اگر قرار بود متنی بنویسید، بهتر بود یک صحبتی با نویسندگان و محققان ترکمن هم بکنید. متن شما پر از اشتباهات فاحش در زمینه مختومقلی فراغی است. شاید از نوشته تان منظور و هدف دیگری داشته اید. اینرا نمی دانم. هرچند که تیترتان تا حدی منظورتان را می رساند.

-- ترکمانی ، May 23, 2007 در ساعت 09:53 PM

از روشنا: آقای ترکمانی با سلام و سپاس
ببنید، اگر شما دقت کرده باشید و همان طوری که از متن هم پیداست،من قبل از این که این مطلب را بنویسم، با دوستان زیاد ترکمنتبارم در ازبکستان و تاجیکستان صحبت کردم که همگی بانوان و مردان ادبپرور و فرهنگدوست هستند و از ادبیات ترکمن اطلاع خوبی دارند. به جز این، یک بار دیگر دانشتامه ها و کتاب اشعار مختومقلی را به اصتلاح ورق زدم. (بسیاری از سروده های این شاعر بزرگ یادی از دوران کودکی ام است که پدرم می خواندند، مانند مشاعره ی مختومقلی و توردی شاعر که خیلی زیبا و آموزنده است، البته در این گزارش جا نشد)
دیگر این که اگر شما دوستدار ادب و فرهنگ خود هستید و می خواهید که اشتباهات ما تکرار نشود، لطفا از این اشتباهات بگوید و فاش بنویسید و میدان و منبر هم که داریم: برای چنین بحث ها در زمانه همیشه باز است.
در مورد نویسندگان و محققان ترکمن همین قدر می گویم که آیا شما به عنوان یک فرد ترکمن خبر دارید که دولت ترکمنستان(از کشور و مردم نمی گویم) تا چه اندازه بسته و منزوی است؟ با شروع از 18 مه من بار ها به سفارت ترکمنستان در تاجیکستان زنگ زدم و گفتم که می خواهم مطلبی در باره ی مختومقلی تهیه کنم و شما در مورد تدابری که در ترکمنستان برگزار می شود اطلاع بدهید و اگر نمی توانید حداقل با مسعول بخش فرهنگی سفارت صحبت بکنم. همان طوری که قبلا هم تجاربش را داشتم، جواب ها فقط از قبیل "نه، نمی شود، نداریم، نمی دانیم"... بودند.
حالا به هر صورت این مشکل ماست که شاید هم لازم نبود که برای شما بگویم

در مورد هدف از تهیه گزارش.
اول این که بزرگداشت مختومقلی و جشن شعر و شاعری در ترکمنستان از نظر خبری برای ما جالب است.
دیگر این که امسال ایران هم نقشی در این مراسم و تدابر داشت.
می خواهم از شما سوال کنم که که شما این واقعیت را که مختومقلی و نیای آن زاده و پرورده ی ایران هستند مگر قبول ندارید؟ آین البته یک ایراد شما به گزارش است. اما
می دانم که ایراد اصلی شما به این گزارش در یک بیت که از مختومقلی به زبان ترکمنی دراین گزارش آوردم، نهفته است. حالا بشنوید توضح بدهم:
من با 4 تن از ترکمن هادر مورد محل تولد و ایل شاعر صحبت کردم که همه اشان مختومقلی را به ایل و دیار خود متعلق می دانند. من نام ایل ویرا با تایید از یک منبع تاریخی و شعر شاعر در این جا آوردم. هرچند حتا همین 2 بیت را هم 2 فرهنگی ترکمن به صورت متفاوت قراعت کردند و ضبط هر دوتای آن را در بایگانی ام حفظ کرده ام.
باز یک نکته ی دیگر: مختومقلی متخلص به فراقی است نه به فراغی. شاعر بارها در اشعارش از فراق محبوبه اش و بعد ها از مرگ نابهنگام 2 پسرش شکوه و شکایت کرده است. فراقی از لحاظ نوشتار هم درست است و حالا تلفظ آن اگر بنا بر گویش رایج محل های گوناگون فرق می کند، آن مسئله ی جدا است. شاعر بنا بر زندگی مملو از فراق و فرقت برای خودش تخلص "فراقی"-را گرفته. در ترکمنستان فراقی Fraghiy خوانده می شود.

مطمیین باشید که از تهیه ی این گزارش هدف اصلی من این بوده که به بهانه ی بزرگداشت شاعر و متفکر بزرگ ترکمنستان و ایران، یک بار دیگر به دوستی و پیوند ناگسستنی مردمان ایرات و توران تاکید شود تا این میرات مشترک را پاس داریم و مهر و صمیمیت را مانند گوهرک دیده حفظ کنیم.

خوش و کامیاب باشید

با ارج و سپاس
روشنا سورج

-- روشنا سورج ، May 24, 2007 در ساعت 09:53 PM

مقاله خیلی جالبی بود ولی اگر بجای " دو ایرانی." " دو Persian" می نوشتید دقیق تر هم می شد.

-- شاهرخ ، May 25, 2007 در ساعت 09:53 PM

دوست گرامی
باتشکرازمتنی که برای بزرگداشت شاعرترکمن درسایت پربارزمانه نوشته ایدلازم میدانم بعنوان کسی که درادبیات ترکمن تحقیق وفعالیت داشته... چندنکته راگوشزدکنم:
1-درتیتراگربجای دو ایرانی بنیانگذارادبیات کلاسیک ترکمن"دوترکمن ایرانی بنیان گذار
ادبیات ترکمنی"می نوشتید حساسیت کمتری ایجادمی شد.
2- مراسم بزرگداشت مختومقلی درایران
(استان گلستان)ازحدود15سال پیش هرساله
درهفته آخراردیبهشت برگذارمیشود.
3-شهرت شاعر فقط مدیون کشورترکمنستان نیست بلکه درترکمنصحرای ایران ازسالهای دور
مشهوربوده وچاپ اولین دیوان اودرایران به حدودسالهای چهل برمیگردد.
4-شاعران واندیشمندان ترکمن آزادی وفراقی
اولین ادیبان ترکمن نیستند.ادبیات مکتوب ترکمن
تاریخی هزارساله داردوادبیات عامیانه قدمتی
چند هزار ساله.پس وعظ آزادی اولین اثربه زبان ترکمنی نیست.(مراجعه شودبه کتاب تاریخ ادبیات ترکمن)

5-تاثیرادبیات فارسی برشعرمختومقلی که به زبان فارسی نیزمسلط بوده انکارناپذیراست ولی
آقای مکان نوروزف دراین موردکمی اغراق فرموده
اندچون دردیوان مختومقلی یکی دوباربیشتربه
فردوسی اشاره نشده است وشایدازمیان
شاعران نامبرده فردوسی کمترین تاثیررا
بر اشعاراوداشته است.
6-مختومقلی درحومه روستای آجی قوشان درکناررودخانه گرگان(نه درکناراترک)درنزدیکی شهرستان گنبدکاوس متولدشده وبازمانده -های کلبه ای که ایشان در آن بدنیا آمده اند
بشکل بازسازی شده هنوز خلوتگه عاشقان
شعرهای شاعراست.
اززحمات شمابرای تحقیق وتفحص درباره این شاعر بزرگ دوباره تشکر میکنم.
ابراهیم بدخشان

-- ابراهیم بدخشان همند ، May 25, 2007 در ساعت 09:53 PM

آقا/خانم روشنا: بسیاری از داستانهایی که در مورد مختومقلی فراغی(فراقی) می گویند، ساخته ذهن شخصیت پردازان(اعم از کمونیست و اسلامگرایان) است. کمونیستها در پی این اندیشه بودند که ایشان در مورد حقوق کارگران و مستضعفان بوده اند! و اسلامیها(از جمله جمهوری اسلامی که داعیه دار این شاعر شده است!) در پی این که ایشان یک عارف و صوفی بوده است!! در حالی که نمی توان این شخصیت را محدود به کمونیسم، اسلام، ایران و ... کرد. نمی دانم با زبان ترکمنی آشنا هستید یا نه( که گویا نیستید) ولی اینکه شما باتوجه به تولد این شاعر در مرزهای کنونی ایران بگویید که ایشان ایرانی هستند دقیقا همان کاری را می کنید که برادران محترم در جمهوری اسلامی آنرا می خواهند. یعنی روی ترکمن بودن ایشان مانور داده نشود و بگوییم ایشان ایرانی هستند!! می دانید آن ایرانی که شما از آن سخن رانده اید در تاریخ بوده است؟ ببینید من خودم هم عرق ملی دارم و ایران را دوست دارم. ولی خدائیش ما غیر از زبان مولوی(فارسی) چه چیزی داریم دائر بر ایرانیت ایشان؟ قصه پیر چنگی، اعتقادات وی و... که همگی مستند بر عقاید اهل سنت است، ایا ما می توانیم با تعاریف ایران کنونی بگوییم که ایشان ایرانی هستند؟ باور کنید تنها زبان نیست که یک شاعر را ، یک نویسنده را و یک عارف را متعلق به یک خاک می کند. که اگر اینطور بود ابوعلی سینا تمام نوشته هایش به عربی است. آیا با توجه به آنکه مضامین اشعار مولانا منطبق با ایران کنونی ما و شما که آموزه های شیعی دارد( و احتمالا شما هم از اهل تشیع باشید) ترکیه نمی تواند محق باشد که فرهنگ و جهان بینی ای که مولانا از آن سخن می گوید متعلق به ترکیه است و مولانا فقط اشعارش فارسی بوده است؟

دوست من؛ نمی دانم چند بیت از مختومقلی را خوانده ای؛ ولی می دانستی که مختومقلی در خیلی از اشعارش، برای ترکمنها کشوری را متصور بود از دریای خزر تا رود جیحون؟(جیحون بیلن بحر خزر آراسی، چؤل اوستوندن أوسر یلی تورکنینگ) و می دانی که در برخی از اشعارش، در ذم ایران و اخلاق نکوهیده ایرانیان به سرودن پرداخته است؟

روی نحوه تیترگذاری ات حرف است. آیا فکر می کنی در زمان مختومقلی، ایشان شناسنامه ایران داشته است؟ در ضمن حرف شما درست است، اسم اصلی ایشان پراقی(فراقی) است و در ایران، به غلط، فراغی می گویند.
در مورد ترکمنستان، بله، درست است. ترکمنستان هم کشوری شبیه به ایران(و بسیار بدتر از آن) است. کشوری بسته و غیر دموکراتیک که ایران در قیاس با آنجا بهشت است. ولی دوست من، خیلی از ترکمنهایی که در ترکمن صحرای ایران زندگی می کنند می توانستند شما را در زمینه مختومقلی شناسی یاری کند و انصافا اگر علم آنها از همتایان ترکمنستانی شان بیشتر نباشد، قطعا کمتر نیست. نمی دانم نتوانستید یا نخواستید. مشکلی که رادیو زمانه دارد اینست که بیش از اندازه هرچیزی را از دیدگاه پان ایرانیستی نگاه می کند. آیا یک کسی که بیانگر دیدگاه ترک، بلوچ، کرد، ترکمن، عرب باشد در رادیو زمانه جایی دارد؟ این آفت همیشه با ما بوده است، بپذیرید که همواره این حرکات بوده است که سبب تضعیف ایران بوده است و بعد از این هم متأسفانه خواهد بود. جمهوری اسلامی، اقلیتها را به یک نحوی(اهل سنت بودن ...) سرکوب می کند و متأسفانه افراطگرایان نیز به نحوی دیگر(ایران یعنی پارس و ...)

امیدوارم که این انتقاد در زمینه عدم چندصدایی رادیو زمانه بیشتر محل دقت قرار بگیرد(البته آنچه به جایی نرسد قطعا فریاد است)

توفیق یارتا بادد آقا/ خانم روشنا

-- ترکمانی ، May 25, 2007 در ساعت 09:53 PM

ممنون از گزارش جالبی که ارائه کردید. پرسشی که برای من پیش آمد این است که آیا شما خط فارسی را در تاجیکستان (در مکتب) یاد گرفته اید یا جای دیگر؟ می‌دانم که در سال های اخیر، خط فارسی با نام «خط نیاگان» در مکتب های تاجیکستان آموخته می‌شود، اما تا آنجا که دیده‌ام کیفیت این آموزش چندان خوب نیست و نسل جدید تاجیکستان هنوز در نوشتن به خط فارسی هنوز مشکل دارد. در مقابل، شما و همینطور خبرنگاران تاجیک بی‌بی‌سی فارسی، تقریباً به خط فارسی مسلط اید (گرچه در نوشته‌های شما و خبرنگاران تاجیک بی‌بی‌سی هم اشتباهات املایی دیده می‌شود). آیا آموزش جداگانه ای برای خط فارسی دیده اید (جدا از مکتب ابتدایی)؟ خیلی خوب است اگر گزارشی نیز درباره محتوای آموزشی مکتبهای تاجیکستان و تغییرات آن در سال های اخیر (پس از استقلال) آماده کنید.

-- یاور ، May 25, 2007 در ساعت 09:53 PM

خانم یا آقا ی روشنا:فکر می کَردم این نام و نام ِ خانوادگی (روشنا سورج) احتما لن خانم و از تاجیکستان باشند (هنوز هم مطمئن نیستم) پیش از نوشته ام می خواستم از شما به خاطر ِ این گُزارش تشکُر کُنم ، چون من بانام ِ این شاعر ِ ُترکمن در یکی از اشعار ِ شاملو به نام ِ"پیغام"آشنا شدم و هیچ گونه آ گاهی در مورد ِ وی نداشتم و تا کنون هم هیچ نقشی از او ندیده بودم که در این جا پُرتره اش را مشاهده کردم به هر روی هم وطن آ قای ِ یاور به نکته ی جا لبی اشاره کردند که جای تاءمل دارد و آن نوشتار ِ فارسی ی این نوشتار است که باید به عنوان ِ یک نوشته در باره ی یک متن ِ ادبی ، مثلن شعر و شاعری از اغلاط ِ املائی بَری باشد، که چنین نیست چنان که سرهم نویسی در این متن بسیار است مانند "ترکمنتبارم" یا "ادبپرور"و یا خود ِ "مختومقلی" که من این را در همان شعر ِ نام برده ی زنده یاد احمد شاملو "مختوم قُلی " خوانده بودم ، آن جا که می گوید:"آه مخدوم قُلی ، این چه روءیای شگفتی ست که در بی خوابی می گذرد بر دو چشم ِ نگران ِ من" در هر حا ل ا مید و ا ریم از شما مُتون ِ بیشتری راجع به نام آوران ِ ادبی قفقاز در این سُتون بخوانیم ، توفیق ِ بیشتر ِ شما را آرزومندم.

-- ایرانی ، May 26, 2007 در ساعت 09:53 PM

بنظر من هم انتخاب تیتر ، دو ایرانی، بسیار حساسیت بر انگیز می باشد، حداقل می بایست همان طور که آقای بدخشان نوشته اند از عبارت، دو ترکمن ایرانی استفاده می شد. متاسفانه در شرایطی که زبان اقلیت ها به رسمیت شناخته نمی شود، صرف ایرانی نامیدن شاعری از همان زبان بدون اشاره به قومیت اش کم لطفی محسوب شده و تا حد پان ایرانستی هم می تواند تعبیر شود. بسیار زیباست اگر مختومقلی را ایرانی بنامیم/ حتی بدون اشاره به قومیت و زبان/ بشرطی که هزینه واقعی ایرانی دانستن تمامی اقوام و زبان های ایرانی را بپردازیم. مهدی هلند

-- مهدی ، May 26, 2007 در ساعت 09:53 PM

من به عنوان یک ترکمن ایرانی خوشحاحلم که به این شاعر اهمیت هر چند کم گذاشته میشود اما این شاعر را با تمامی این تفاسیر کمتر کسی است که بشناسد

-- بدون نام ، May 26, 2007 در ساعت 09:53 PM

این بی نظری و دموکراسی تمرین کردن ِ شما(رادیو زمانه ) چقدر پوچ و بی معنی است. کامنتی را که من دیروز ارسال داشتم هنوز با گُذشت ِ بیش از 24 ساعت منعکس نکرده اید ، این کامنت نظری بود بر نوشته ی خانم ِ روشنا (دو ایرانی..)، شما از ما خوانندگان ِ این سایت می خواهید که نظراتشان را ارسال کُنند ،ما هم این کار را می کنیم ولی شما به تعهدتان در مقابل ِ خوانندگانتان عمل نمی کنید، این جا ذات ِ سانسور چی بودن ِ خود را در مقابل ِ دیدگان ِ ما گذارده اید و در مورد کامنت های من ، بار ِ اول نیست . این ادای دموکراسی در آوردن است نه خود ِ آن ، با خود و در تنهائی یتان راست گو باشید.

-- ایرانی ، May 27, 2007 در ساعت 09:53 PM

ترکمنها، شاعران بسیار بزرگی قبل از مختومقلی فراغی داشته اند. از جمله بایرام خان، فاتح هندوستان، که اکنون دروازه دهلی :دروازه ترکمن، Turkmen Gate به یاد وی نامگذاری شده است

-- بدون نام ، May 27, 2007 در ساعت 09:53 PM

متشکرم.

-- ایرانی ، May 28, 2007 در ساعت 09:53 PM

رادیوی محترم هلند! اگر چنانچه مایلید در باره ترکمنها و ترکمنستان مطلبی بنویسید یا نشر کنید لطفا با ما رادیوی آزادی- بخش ترکمنی تماس بگیرید. 0042 731 188 237 (آرنا گلی) تا مسائل را به دقت و با دید ژورنالیستی بیان فرمایید. مثلا مختومقلی ایرانی نیست او ترکمنی است که اینک ترکمنصحرا نامیده میشود. او شاعر ناب ترکمن است واسلام.

-- golia@rferl.org ، Jun 1, 2007 در ساعت 09:53 PM

منظورتان کدام دو ایرانی؟ آنها کی ها هستند؟

-- golia@rferl.org ، Jun 1, 2007 در ساعت 09:53 PM

مدتي پيش گزارشي از اين گزارش را از زبان نويسنده‌ي آن شنيده بودم. گزارش را به دقت خواندم نيز ديدگاه ها را. روشناي گرامي هميشه‌ي تاريخ حقيقت تلخ است "دل قوي دار"
از دست اندركاران زمانه مي‌پرسم چكونه ديگر گزارش‌هاي روشنا را بايد در سايت زمانه ببينيم؟لطفا ترتيبي دهيد تا دست‌رسي به گزارش‌ها آسانتر شود. حاشيه‌نشين البرز و خزر /ز. د

-- بدون نام ، Aug 29, 2007 در ساعت 09:53 PM

بسیار عالی

-- اسما عیل ÷ویان ، Oct 11, 2009 در ساعت 09:53 PM