نقدِ کتابِ تازهی قيصر امينپور در جلسهی هفتگی شهرکتاب
ذاتِ وحشی شعر
شيما زارعی
قيصر امينپور در دوم ارديبهشت ماه 1338 در گتوند دزفول به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايی را در دزفول ادامه داد و در سال 57 در رشتهی دامپزشكی دانشگاه تهران پذيرفته شد که پس از مدتی از این رشته انصراف داد. وی در سال 58 از جمله افرادی بود که در شکلگیری و فعالیتهای شعری حوزهی هنری تا سال 66 تأثیر داشت. امینپور در سال 63 بار ديگر و اين بار در رشتهی زبان و ادبيات فارسي به دانشگاه رفت و اين رشته را تا مقطع دكترا ادامه داد و در سال 76 از پاياننامهی دكترای خود با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع كرد. اين پاياننامه را انتشارات علمی و فرهنگی در سال 83 منتشر کرد.
قيصر امينپور
وی همچنین در سال 68 موفق به كسب جايزهی نيما يوشيج، مرغ آمين بلورين، شد. دكتر امينپور در سال 82 بهعنوان عضو پيوستهی فرهنگستان زبان و ادبيات فارسی برگزیده شد. از او علاوه بر اشعارش در زمینهی شعر کودک و نثر ادبی هم آثاری منتشر شده است. تازهترین اثر او، «شعر و کودکی»، را نشر مروارید راهی بازار کتاب کرده است که نشست نقد و بررسی شهرکتاب به ارزیابی این اثر اختصاص داشت.
کتابی بیسودای مکتبسازی
قیصر امینپور:
من در این اثر سودای مکتبسازی و نظریهپردازی نداشتم. اگر خلجان و دغدغهای در ذهن باشد که آن خلجان ذهن را رها نکند، باید جایی نوشته شود تا راحت شد. من از کودکی دچار این دغدغه بودم که چه نسبتی است میان هنر و شعر و تفکر و تعقل کودک. به صورت اجمالی شنیده بودم و خوانده بودم که در تشبیهی شعر را به تخیل کودکانه تشبیه کردهاند و اگر این تشبیه را جدی بگیریم، شاید بشود آن سازوکارها و مکانیسم را برای توجیه و تبیین این طرف قضیه هم به کار بندیم. در واقع این نه یک توصیه است و نه یک باید و فریضه؛ بلکه فقط یک توصیف است که اگر این توصیف بتواند پرتوی بر مجهول مورد نظر ما بیندازد، شاید مشکلی حل شود. این اثر ادعای نظریه شامل و کامل را ندارد. همچنین از عنوانش اشتباه نشود، این اثر دربارهی شعرهایی که درمورد کودکی گفتهاند و دربارهی شعر کودک نیست. در واقع شاید بشود در شعر کودک و نوجوان از آن استفاده کرد؛ یا بعدها هنگام شعر سرودن برای کودکان، این مراحل رشد و شناخت را در نظر گرفت؛ اما آنچه مسلم است، اینجا نخواستم بگویم شعرهایی که دربارهی کودکی هستند، بررسی میکنم یا شعرهایی را که برای کودکان گفتند. پس این کتاب در اصل درصدد بررسی سرودن شعر با تفکر کودکانه است. حتی شاید شعری که بررسی میشود، بزرگسالانه و فخیم و استوار باشد و اصلاً هم دربارهی کودکی نباشد و کودکانه هم نباشد. بحث این کتاب فعلاً این نیست. اینجا شعر به «ماهو» شعر مطرح است. یعنی شعر از آن جهت که شعر است.
نگاهی جسور اما فروتن
چیستا یثربی:
از زمان ارسطو تاکنون اندیشمندان مختلفی به گونههای گوناگون سعی کردهاند فرآیند سرودن شعر را تبیین کنند. هرکدام هم بنا به مسائل فرهنگی و جغرافیایی خود این کار را کردند و تعاریفی از شعر ارائه دادند اما هرگز تعریف واحدی وجود نداشته است. کتاب شعر و کودکی یکی از وجوه نگاه کردن به شعر است و وجوه دیگری میتواند وجود داشته باشد. این کتاب از بعضی جهات هم فروتنانه است و هم سنتشکن و جسورانه. فروتنانه برای اینکه ادعای نظریهپردازی ندارد و نگارنده اطلاعاتی را که در روانشناسی کودک به خصوص نظریات پیاژه وجود دارد، جمع کرده و بخشهایی از نظریات پیاژه را به زبان قابل فهم برای خوانندهی علاقهمند اما نه صرفاً دانشپژوه توضیح داده و از اینها نوعی نگاه تطبیقی را نتیجه گرفته است. در بخش دوم یک سری سؤال طرح کرده و با این شیوه سعی کرده به مقولهی ارتباط شعر و کودکی و اینکه آیا شعر گفتن و فرآیند شعر گفتن اساساً ربطی به نگاه خلاقانهی کودک دارد یا نه، بپردازد. از سوی دیگر اثری سنتشکن است. لازمهی هرگونه نظریه که در زمینهی هنر و ادبیات داده میشود با زیربنای دستاوردهای علمی امروز، یک نوع نگاه جسورانه است. به این دلیل که ما کمتر یاد میگیریم که از دستاوردهای دانش و علوم در نظریههای ادبی استفاده کنیم.
چیستا یثربی
اگر شعر را نوعی تفکر خلاقهی شاعرانه بدانیم، اینجا روانشناسی ارتباط دادن علوم، با نوع نگاهی است که شعر دارد. ذات شعر وحشی است. انسان در لحظات خلاق وجود خود، گویی به نحوی با کودکی وجود خود شریک میشود. ویژگی کودک این است که همه چیز را کشف میکند و چون انسان در لحظات خلاقیت میخواهد به معرفت جدیدی از جهان دست یابد، درست مثل کودکی است که میخواهد با بازیهای خود به درک و معرفتی از جهان برسد. نقطهی شروع این است که کودک مانند هنرمند میخواهد جهان را بشناسد و به درک و معرفتی از جهان برسد. کودک مجبور میشود بازیهای کودکانه کند و شاعر هم نوع نگاهش یک نوع بازی با کلمات و یک نوع کشف است که او را به کودک شبیه میکند. اما در این کشف کردن هم تفاوتهایی هست. نویسنده از قالب درون خودش عوالم کودکی را عبور میدهد. اما لزوماً ما نمیتوانیم در تمام شعرها نگاه کودکانه را بیابیم. ما نمیدانیم کجاها دنبال ریشههای خلاقیت بگردیم و چه چیزی ما را به جوشش میآورد که اولین واژگان شعر و داستان به ذهن ما میآید، چون خلاقیت امری بسیار پیچیده و ذهنی است ما مجبوریم سراغ عینیات مرتبط برویم. یکی از اینها، کودکی انسان است و دیگری به طور کلی کودکی نوع بشر است. ما مجبوریم صرفاً به خاطر نظریهپردازی ادبی از دستاوردهای دانش در ادبیات هم استفاده کنیم و چه دانشی بالاتر از روانشناسی کودک و چه دانشمندی بالاتر از پیاژه که در این زمینه با شیوهی بالینی مویی سپید کرد و صاحبنام شد. پیاژه روی ذهنیت کودک و تحول ذهنیت کودک و دنیای شناختی او کار اساسی انجام داد. ما در اینجا با دو وجه دکتر امینپور مواجهیم: شاعر بودن و منتقد بودن. او توانسته این دو را در یکجا جمع کند. اصل کتاب شعر و کودکی را به فال نیک میگیرم هم برای روانشناسان کودک و هم برای علاقهمندان به نظریههای ادبی و امور مربوط به خلاقیت. مؤلف راهی را شروع کردند که دخالت علم، نظریههای علمی امروز و دستاوردهای روانشناسی در نظریههای ادبی است.
پیوند میان روانشناسی و ادبیات
منصوره نیکوگفتار:
کتاب شعر و کودکی در گسترهی مطالعات تفکر و زبان قابل تقسیمبندی است. تفکر و زبان یکی از پیچیدهترین و جذابترین اصطلاحات روانشناسی است. شعر که مضمون اصلی کتاب حاضر را تشکیل میدهد، فاخرترین و عالیترین تجسم عینی تفکر و زبان است و گسترهای از روانشناسی که به برکت کتاب شعر و کودکی زمینه بحث امروز را فراهم کرده، روانشناسی تحولی است تا روانشناسی کودک به معنی اخص کلمه. روانشناسی تحولی به بررسی تحول روانی فرد یا نوع میپردازد. یا به عبارت دیگر بحث روانپدیدایی را بررسی میکند. یعنی چگونگی شکلگیری دامنههای روانی در چارچوب سازماندهی روانی فرد و محدود به روانشناسی کودک نمیشود. پیاژه بر خلاف فروید که ارکان نظامش را بر اساس اجزای کودک بازسازی شده از خلال پس زدن خاطرات و سرکوفتها و ناهشیاریها بنا کرد، مستقیماً به سراغ خود کودک رفت. اثر حاضر ارائهی شواهد و استناداتی است برای اثبات این فرضیه که شعر یک نوع بازگشت به کودکی است. این کتاب از زوایای مختلف قابل بررسی است. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد کتاب، رویکرد بینرشتهای به موضوع است. درواقع آنچه در این کتاب با آن مواجهیم، پیوند بین روانشناسی و ادبیات است. دانش امروز چنان گسترده است و چنان ظرافتهایی را در بر دارد، که یک علم شاید به طور کامل نتواند از عهدهی بیان تمام موضوع برآید. بنابراین وقتی ما رشتهنورهای مختلف را از زوایای مختلف با کمک دانشهای فراهم آمده از شاخههای مختلف دانش بشری به موضوع مورد بررسی میتابانیم، آن سؤال و نقطهی تاریک، قاعدتاً روشنایی بیشتری مییابد و پاسخ جامعتری به دست میآید. از این زاویهی خاص این کتاب بسیار ارجمند و قابل ستایش است. چراکه قدم زدن در این مسیر ذهن نوآور و تیزی میخواهد و تهور مؤلف را نشان میدهد.
منصوره نیکوگفتار
خودانگیختگی: ویژگی مشترک شاعر و کودک
در این اثر یکی از ویژگیهایی که شعر را به کودکی پیوند میدهند، جنبهی خودانگیختگی و ارتجالی بودن فعالیتهای ذهنی و عینی کودک است. زمانی هنرمند به فعالیت خلاقه میرسد که تا آنجا که ممکن است به سطح خودانگیختگی روی آورد. یعنی در برابر هر چیزی به شگفتی درآید. بیشترین جنبهی فکر ناگهانی و ارتجالی در مثالهایی که از شاعران دیگر آورده است، احساس میشود و نقطه پیوند شعر و کودکی را مشخص میکند. راجع به اینکه هنر چه طور به وجود میآید نظریات مختلفی وجود دارد و تشبیهات مختلفی شده است هم از بعد جامعهشناسی هنر و هم از ابعاد معرفتشناختی و روانشناختی. منتها رویکردی که دکتر امینپور به این موضوع داشتهاند، از دیدگاه شناختشناسی است. پیش از اینکه این کتاب در حوزه روانشناسی کودک باشد با توجه به اینکه چگونگی شکلگیری فرآیندهای روانی و ساختهای روانی را باتوجه به نظام پیاژه بررسی میکند، در گسترهی روانشناسی تحولی است. دکتر امینپور گرچه داعیه نظریهپردازی نداشتند اما یک نظریهی قابل تأمل در عرصه هم شعر و هم مطالعات بینرشتهای داشتند.
سادهگری در اثر
سیما وزیرنیا:
عنوان بخش اول کتاب دقیقاً از مقولات پیاژهای شناخت گرفته شده است. چند عنوان دارد که در آنها مراحل رشد شناخت کودک را مشخص میکند و در پایان هر مرحله مصداقها و مثالهایی از شعر کلاسیک و شعر امروز ایران میآورد. در فصل دوم کار به شدت تحت تأثیر مقولات شناختی پیاژه است و به دلایلی اینجا اصل مطلب، نظام شناختی پیاژه بوده تا مقولهی شناخت. حتی عنوانهای فرعی هم دقیقاً از مراحل رشد پیاژه از دوسالگی گرفته شده است و از دورهی کودکی هم عبور کرده و به اوایل نوجوانی میرسد. قدری من در کار سادهگری میبینم نه سادهنگری. چون شاعری چنین ژرفاندیش قاعدتاً نمیتواند سادهنگر باشد. سادهگری یک روش در تحقیق علمی است که از نحلههای خاصی چون تجربهگرایی و رفتارگرایی به جای مانده است. ما آنچه را میخواهیم مطالعه کنیم به عناصر سازنده تجزیه میکنیم اما آیا آن عناصر سازنده وقتی کنار هم مینشینند چیزی را برای من تصویر میکنند که مجموعاً دارند یا نه، بحث دیگری است. در این اثر بیشتر با تبیین پدیدارشناختی مواجهیم تا تبیین سنخشناختی. در تبیین سنخشناختی معمولاً به تاریخچه، تحول و مراحلی که موضوع مورد مطالعه پشت سر نهاده، نگاه میکنیم. در تبیین پدیدارشناختی ظواهر قضایا را بر مبنای ساختن یک مشبه و مشبهبه و پیدا کردن وجه شبه کافی میبینیم. بهرغم اینکه کارهای بینرشتهای را بسیار ضروری میدانم و متأسفانه تعداد این کارها بسیار اندک است، اما نمودهای حوزهی عاطفی با حوزهی شناختی قدری درهم شده است. به گمانم اگر در شعری با تصویر بسیار قوی روبهرو شویم، به ندرت میتوانیم تصویر را به اجزای شناختی تجزیه کنیم.
سیما وزیرنیا
نماد: فصل ممیز انسان و حیوان
بحث اصلی در اینجا نماد است. اگر کتاب را ورق بزنیم، متوجه میشویم بیشترین تصاویر زیباییشناختی حول نماد میچرخد. مرحلهی نمادسازی، مرحلهای نیست که کودک به آنجا برود و توقف کوتاهی بکند و برگردد بعد وقتی بزرگسال شد، صاحب نماد نباشد. این روانشناسی، روانشناسی تحولی است. نماد فصل ممیز انسان و حیوان است. یعنی هر بزرگسالی که فاقد دستگاه نمادین باشد، نام انسان بر او تعلق نمیگیرد مگر با استثنائاتی که دربارهی افراد ناتوان ذهنی وجود دارد. نماد ویژهی دوران کودکی است و پیچیدهترین کارکرد زبان و دروازهی ورود به عالم انسان است. کارکرد نمادین نیازمند پیوندهای مداوم بین محرک و پاسخ است. این نماد است که ما را از مرز تجربهی حسی به مرحلهی عقلی میبرد. یعنی جایی که انتزاعهای عجیب و غریب را میسازیم. این را از کودک درونمان شاید یاد بگیریم اما از دوران کودکی قرض نمیگیریم، نماد باید همراه با رشد جسم و تفکر ما، رشد کرده باشد تا قادر به شعر سرودن باشیم. وقتی پیاژه از تفکر نمادین نام میبرد، آن را به عنوان رشد کارکردهای نمادین طرح نمیکند. کارکردهای نمادین کودک در یک سنی، در دورهی پیشعملیاتی، شکوفا میشود. این کارکردهای نمادین در یک شاخه زبان را به وجود میآورد، در یک شاخه نقاشی، در یک شاخه بازیهای نمادین و وانمودی را پدید میآورد، در یک شاخه هم کودک را وادار میکند که از این زبان به شکل شعر استفاده کند. حتی کودک شعر هم میگوید. نماد ویژهی نوع انسان است و اگر انسان نماد نمیداشت، انسان نبود. شاعر بزرگسال هر نوع صورت خیال به کار میبرد که اینها محصول نمادند چون در نماد ما ابزاری را به دست میآوریم تا رابطهی پنهان پسِ اشیاء را کشف کنیم. از این دید تشبیه، استعاره، کنایه همه ریزهخوار خوان نمادند. ما اینها را از دوره کودکی به وام نمیگیریم ما از کودکی شفافیت، حساسیت، حرکتهای ارتجالی، تفکر شهودی و خودانگیختگی را به وام میگیریم که بعد باید همزمان با مراحل رشد کودک، رشد کند.
قصد اینهمانی نداشتم
امینپور:
من در این اثر تنها به ذکر مشابهتها پرداختهام و اصلاً ادعا نکردهام که کودک همان شاعر است و شاعر همان کودک. یعنی معتقد نیستم بین قضایا اینهمانی هست. اگر جریان سیال ذهن تنها گسیختهوارنویسی بود، آن وقت تمام دیوانگان جیمز جویس بودند. پس معلوم است که یک نظر و یک ذهن سامانمند و پختهای در پسِ این گسستهواری نشسته است که نیازی به بیان ندارد. در عین حال پرهیز کردم از مطلقگرایی و کلگرایی کنم. نماد از یک نظر مرحلهی متکاملتری از تشبیه و استعاره اما این طور نیست که بگوییم همه چیز نماد است. نماد یعنی چیزی که هم خودش باشد هم چیزهای دیگر. تعاریف متعددی از نماد شده است و نمیتوان گفت نماد فقط همان چیزی است که من اراده میکنم.
مرتبط:
نقدِ شعرِ ضياء موحد در جلسهی هفتگی شهرکتاب.
بررسی آثار کورت ونهگات در جلسهی هفتگی شهرکتاب.
|
نظرهای خوانندگان
باسلام
-- محمد مهدی صیاد ، Jun 23, 2007 در ساعت 10:39 PMاز اینکه بجای ارائه نظر یک سوال میپرسم عذر خواهی میکنم.
پسری 10 ساله دارم که شعر میگه
لطفا مرا راهنمایی کنید چگونه او را رشد دهم.
با تشکر
..............
زمانه: بگذارید شعر بخواند. هم شعر شاعران قدیمی را و هم شعر شاعران معاصر را تا کلمه ها در ذهنش بنشنینند
باسلام
گتوند، زادگاه قيصر از بخشهاي شهرستان دزفول نيست بلكه بخشي از شهرستان شوشتر بود كه در يك سال گذشته از بخش به شهرستان گتوند تبديل شده است.
-- حميدرضا سليماني ، May 15, 2008 در ساعت 10:39 PM