تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

نسل پنجم، شب داستان‌نویسان امروز ایران

مجله‌ی بخارا به‌همراه انتشارات «ققنوس» و «خجسته» نخستین گردهمایی نویسندگان «نسل پنجم» را برگزار کردند.

در این مراسم که در روز نهم اسفند ماه و در تالار بتهوون خانه‌ی هنرمندان ایران برگزار شد، محمد محمدعلی و کامران محمدی، از نویسندگان معاصر به سخنرانی پرداختند.


علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا

در ابتدای مراسم، علی دهباشی، سردبیر مجله‌ی بخارا، با اشاره به سابقه‌ی نویسندگی در ایران گفت: «برای ما همه‌چيز به‌نوعی از تفكر آزاديخواهی و مشروطه‌طلبی آغاز شد، نخستين حركت‌های اجتماعي كه بر اساس تفكر ضد استبدادي شكل گرفت و در تمامي زمينه‌های زندگی تحولی عميق را به‌همراه داشت. از اين‌رو، ما وارد دوران جديدی از حيات اجتماعی شديم كه هنوز ادامه دارد. تأثيرات اجتماعی در ادبيات ما به‌ويژه در شكل‌های شناخته شده آن كه نثر و شعر باشد اثراتی جدی به‌جای گذاشت و آثاری متفاوت از لحاظ فرم و محتوا پديد آورد كه اين همه، به‌دنبال آن تحولات اجتماعي بود.»

دهباشی افزود: «امشب از آن جهت حائز اهميت است كه به‌نحوی اولين گردهم‌آيی گسترده داستان‌نويسان جوان در دوره‌ی اخير است و اگر حرف و سخني مطرح می شود، سندی است برای بررسی‌ها و پژوهش‌های بعدی و در نهايت مباحث امشب در تاريخ داستان‌نويسی ايران ضبط و ثبت خواهد شد.»


محمد محمدعلی- داستان‌نویس

در بخش بعدی مراسم، محمد محمدعلی، نویسنده و مسئول بخش داستان ویژه‌نامه‌های مجله‌ی توقیف‌شده‌ی «آدینه» سخنرانی کرد. وی در ارتباط با تفاوت نسل‌های ادبیاتی گفت:
«وقتی می‌گوییم ما نسل سوم، ما نسل پنجم، دو نسل اول و دوم، یک‌باره در مقوله‌ی جدا شدن از دیگران، متمایز شدن از دیگران، و هویت‌شناسی و هویت‌بخشی به خود و دیگران قرار می‌گیرم. ترازویی به دست خود و دیگران قرار می‌دهیم تا با متر و معیار خود ما را بسنجند و ما نیز آنان را ارزیابی کنیم و این هویت‌یابی و جستجوی خویشتن خویش به یک معنا از جمله دغدغه‌های انسان مدرن و تجدد خواه و بلندپرواز است. کسی که با درک کامل آمار قصد دارد به نتایجی برسد و از آن نتایج بهره‌ای ببرد. خطی بدهد به جامعه و بگوید حالا مرا در این مسند و جایگاه ببین. از این پس در نقد و نظرها و تئوری‌های ادبی که در محافل و مطبوعات و اینترنت مطرح می‌شود جایگاهی به من اختصاص بده، چرا که من پس از قرن‌ها تجربه‌های گوناگون ادبی به جایی رسیده‌ام که نسل و دوم و سوم را پشت سر گذاشته و اینک من حرف تازه، نگاه تازه‌ای دارم به این هستی که گوشه‌ای از آن در ایران می‌گذرد. همه می‌دانیم که عناوین این مباحث پیش‌تر در کشورهای صنعتی، آنان که با انفورماتیک سر و کار دارند، مطرح بوده است و به دلیل قدمت شهرنشینی زودتر از ما وارد تمدن و احقاق حقوق فردی شده‌اند. بیانیه‌های فراوانی از سورئالیست‌های فرانسوی تا فوتوریست‌های روسی تا مکاتب گوناگون تا نسل نویسندگان سرخورده آمریکایی منتشر شده است.»

آقای محمدعلی سپس به مراسم «نسل پنجم» اشاره کرد و افزود: «همینکه گروهی به‌پا می‌خیزند، چنین پوستری طراحی می‌کنند و نام آن را «نسل پنجم» می‌گذارند و چنین جلساتی را تشکیل می‌دهند، حرکت بسیار شجاعانه‌ای را انجام می‌دهند.»


کامران محمدی- داستان نویس و مدیر وبلاگ «نسل پنجم»

سخنران بعدی این مراسم، کامران محمدی از نویسندگان معاصر بود. وی با اشاره به عنوان «نسل پنجم» گفت که نام نسل پنجم از توجه به‌یک مسأله‌ی کاملاً مغفول در ادبیات داستانی ایران به‌دست آمده و آن موضوع نسل‌بندی داستان‌نویسان از آغاز تا امروز است.

محمدی در ارتباط با معیار نسل‌بندی ادبیات ایران افزود: «نوع نسل‌بندی که منجر به قرارگیری نویسندگانی چون محمدعلی در نسل سوم می شود، با همان معیاری صورت می‌گیرد که آقای در سخنان خود به‌آن اشاره کردند؛ یعنی اینکه آغاز ادبیات داستانی ایران را سال ۱۳۰۰ خورشیدی و انتشار «یکی بود یکی نبود» جمالزاده بدانیم، و این همان اشتباه تاریخی است که مدام تکرار می‌شود. واقعیت این است که جمالزاده تنها پدر داستان کوتاه فارسی است و نه پدر داستان فارسی. پیش از جمالزاده نیز ما داستان به معنای کاملا امروزی داشتیم و در واقع آغاز نسل‌بندی در ادبیات داستانی ایران را باید کمی عقب‌تر آغاز کنیم. در این‌باره حسن میرعابدینی در تنها کتاب مرجع تاریخ ادبیات داستانی ایران یعنی «صد سال داستان نویسی ایران» می نویسد: «در جست و جوی نخستین طلیعه های رمان ایرانی باید به نخستین سال های ۱۲۵۰ شمسی بازگردیم...» میرعابدینی صفحه بعد ادامه می‌دهد: «اما تا شرایط برای آفرینش این طرز جدید ادبی در محیط ایران فراهم آید، باید سال ها بگذرد. رمان سیاحت‌نامه ابراهیم بیک یا بلای تعصب او در سال ۱۲۷۴ شمسی به چاپ می رسد.» و درواقع آن طور که میرعابدینی می گوید برای آغاز نسل بندی در ادبیات داستانی ایران، باید یک نسل عقب برویم و از همان جایی آغاز کنیم که میرعابدینی آغاز کرد. یعنی سال انتشار کتاب زین‌العابدین مراغه‌ای که همراه با طالبوف و دیگران نسل اول داستان ایرانی را تشکیل می‌دهند و به‌این ترتیب، جمالزاده، هدایت، علوی و گلستان نسل دوم ادبیات داستانی ایران هستند، نه اول.»


میترا الیاتی، داستان خود را قرائت می‌کند

محمدی در ادامه گفت: «این از اعتبار و اهمیت جمالزاده و دیگر چهره‌های ماندگار نسل دوم کم نمی‌کند. چرا که اهمیت نسل دوم و به ویژه جمالزاده به آغاز داستان کوتاه در ادبیات ایران است و نه آغاز به طور کلی و به گمان من خود مرحوم جمالزاده نیز به این امر واقف بود. میرعابدینی از در صفحه ۴۴ کتاب خود می نویسد: «جمالزاده از میان رمان های آن دوره تنها شمس و طغرا را دارای داستانی پرکشش می داند و می گوید: این کتاب در ادبیات نثر قرون اخیر ما به کلی بی نظیر و بی مانند است و بدون شک تنها کتابی است که به عنوان نمونه ادبیات جدید فارسی شایسته است که به زبان های خارجی ترجمه گردد.»

در پایان مراسم، چند داستان‌نویس جوان، داستان‌های کوتاه خود را قرائت کردند.

-------------------------
مطلب مرتبط:
گردهمایی نویسندگان نسل پنجم در خانه هنرمندان

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)





از دست ندهید


‌نگاهی‌ به‌ رمان‌ «سپیده‌دم‌ ایرانی»

گزارش يك زندگى: روی قبرم ویسکی بپاشید

تهران: يک ايستگاه تا جهنم

روان‌شناسی رفتارهای جنسی

مسیحیان روز رستاخیز چه گوش می‌دهند؟