تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

با فروغ فرخزاد در راه ایتالیا




در مقدمۀ برنامۀ قبل، و در معرفی یادداشت‌های «فروغ فرخزاد» از سفرش به ایتالیا گفتیم که: «فروغ» بعد از جدایی از همسر، و دور افتادن از فرزندش کامیار، در شرایط بد روحی و افسردگی ناشی از این جدایی به توصیۀ دوستان و خانواده بر آن می‌شود مدت زمانی را از محیط پیرامون فاصله بگیرد. تصمیمی که نتیجه‌اش سفری چهارده ماهه به کشور ایتالیا می‌شود.

ماحصل این سفر، جدا از شنیده و دیده‌ها و تجربیات خوش و ناخوشی که دارد، یکی هم یادداشت‌هایی است که بعد از بازگشت، در مجلۀ فردوسی با عنوان «خاطرات سفر به ایتالیا» چاپ و منتشر می‌شود.

در ادامۀ این روایت، «فروغ» را تا پای هواپیمایی که متعلق به شرکت پارس است. پنج صندلی ندارد و در اصل هواپیمایی باری برای حمل صندوق‌های روده به مقصد بیروت است، بدرقه می‌کنیم. زمان، ظهر تیرماه سال 1335 است. «فروغ» بیست و دو سال دارد.

از زیباترین که نه، از تاثیرگذارترین صحنه‌های این بخش، یکی هم آنجایی‌ست که «فروغ»، در آخرین ساعات قبل از پرواز، پسر خردسالش «کامیار» را که استثنا برای دیدار و بدرود نزد مادر آورده‌اند، در آغوش می‌کشد، می‌بوسد و وداع می‌گوید:

«آسفالت خیابان زیر آفتاب تند تیر ماه نرم شده بود. کاسب‌های محله با کنجکاوی حرکات مرا ورانداز می‌کردند و من لب‌هایم را می‌گزیدم تا هق‌هق گریه‌ام را در گلو خاموش کنم. و او با سر و صدای کودکانه‌اش، پیاده‌رو خیابان را شلوغ کرده بود. و بعد از من جدا شد. مثل برگی که از شاخه‌اش جدا می‌شود. سایۀ کوچکش روی آسفالت خزید و محو شد. در آن لحظه احساس کردم از آنچه شادی نام دارد تهی شده‌ام. . .»

اجرای گفتاری این سفرنامه با صدای «پروین»، بر مبنای ویراستاری «ناصر زراعتی» از متن یادداشت‌های این خاطرات است.

این مجموعه توسط «علیرضا افزودی»، و برای پخش در برنامۀ «منهای هشت و نیم» از رادیو زمانه تهیه شده است.

بخش دوم این سفرنامه را از «اینجا» بشنوید!

بخش اول این سفرنامه را در «اینجا» بشنوید!

نظرهای خوانندگان

سلام
من آرزو هستم لطفا
صدای فروغ را در قسمت سایت فروغ بگذارید.*

-- AREZOO ، Aug 9, 2007 در ساعت 11:26 AM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)