خانه > پرسه در متن > این سو و آن سوی متن > "خیرخواهان"، رمانی که از زبان یک جلاد روایت میشود | |||
"خیرخواهان"، رمانی که از زبان یک جلاد روایت میشودسعید شروینیsherwini@hotmail.comرمانخوانهای ايران شايد کم و بيش با کتاب "مرگ کسب و کار من است" به ترجمه احمد شاملو آشنا باشند. "روبر مرل" نويسنده معروف فرانسوی در اين رمان از زبان و نگاه "رودلف هس"، مدير اردوگاه مرگ آشويتس، روايتی نادر از جنايات جنگ جهانی دوم به دست میدهد. از سال ۱۹۵۲ که کتاب مرل به بازار آمد تا سال جاری (۲۰۰۶) ديگر کمتر رمانی را میشد سراغ گرفت که فجايع سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵ را نه از نگاه قربانيان آن، بلکه از منظر يکی از عاملان اصلی آن جنايات روايت کند. رمان "خيرخواهان" که پاييز امسال در فرانسه به بازار آمده و در اکثر کشورهای غرب در دست ترجمه است نقطه پايانی است بر اين فقدان و کمبود. عکس روی جلد کتاب خیرخواهان جانتان ليتل، نويسنده رمان "خيرخواهان" (لبين ويانت/Les Bienveillants) در جلد يکی از عاملان اصلی جنايات جنگ جهانی دوم رفته و ضمن شرح زندگی روزمره او خواننده را از نگاه و زبان وی با صحنههايی متفاوت و عمدتا ميخکوبکننده از جنايات جنگ جهانی دوم آشنا میکند. سبک نسبتا بديع و متفاوت رمان "خيرخواهان" باعث شده که به گونهای بیسابقه همزمان دو جايزه مهم ادبی جهان، يعنی جايزه آکادمی فرانسه و جايزه گنکور به ليتل تعلق گيرد. اين موفقيت نيز به سهم خود بر اهميت کتاب و کشش بيشتر مردم برای خواندن آن افزوده و تيراژ آن را در عرض ۵ ماه به نزديک ۵۰۰ هزار نسخه رسانده است. نويسنده و شخصيت اصلی رمان او
جانتان خود در نيويورک زاده شده، در همان اوان کودکی به فرانسه آمده و دبيرستان را در همين کشور تمام کرده است. او دانشآموخته رشته ادبيات از دانشگاه ييل آمريکاست و ترجمه آثاری از نويسندگان فرانسوی مانند "ژان ژنت"، "بلانشه" و "دساد" به انگليسی را نيز در کارنامه خود دارد. ليتل پس از بازگشت از آمريکا در همکاری با گروه امداد "اقدام عليه گرسنگی" در مناطق بحرانی و جنگزدهای مانند بوسنی، چچن، افغانستان و آفريقا به فعاليت میپردازد. سال ۲۰۰۱ او به ناگاه خود را در ميدان تبادل آتش ميان نيروهای متخاصم در شمال قفقاز میيابد که به مجروحشدنش میانجامد. از آن پس کار امدادرسانی را متوقف میکند و به پاريس برمیگردد تا در بزرگکردن دو بچه خود نيز سهيم باشد. همسر لتيل اهل بلژيک است و خود او نيز بارها تقاضای تابعيت فرانسه را داده، چرا که به گفته خودش "به هيچوجه مايل نيست در کشور جنگطلب جرج بوش زندگی کند". او هم اينک با همسر خود و دو فرزندش در بارسلون(اسپانيا) زندگی میکند و کمتر هم اهل مصاحبه و حضور در مجامع عمومی است، به گونهای که برای دريافت جايزه ادبی "کنکورد" نيز ترجيح داد که در خانه بماند و برای غيبت در مراسم اعطای اين جايزه معذرت بخواهد. ناشر فرانسوی "خيرخواهان" انتظار نداشت که اين اثر چندان اعتنايی برانگيزد. از اين رو آن را با ۱۲ هزار نسخه روانه بازار کرد و سهم ليتل نيز از چاپ اول کتاب از ۳۰ هزار يورو بيشتر نبود. ولی موفقيت بزرگ اين اثر تنها در کمتر از ۶ ماه درآمدی معادل يک ميليون و هفتصد هزار يورو نصيب ليتل کرده است. اين در حالی است که يک ناشر آلمانی برای کسب امتياز انتشار اين اثر ، مبلغی کمسابقه معادل ۴۵۰ هزار دلار پرداخت کرده و در آمريکا نيز ناشری همچون "هارپرکالينز" برای اين امتياز دو برابر مبلغ فوق را به ليتل داده است. انگيزههای نگارش کتاب نزديک به ۹۰ درصد آنچه که در "خيرخواهان" آمده، شخصيتها و رويدادهايی واقعیاند. ليتل برای نوشتن اين کتاب بازماندگان جنگ جهانی دوم را به پرسش گرفته، آرشيوهای دوران جنگ در لهستان و روسيه و اوکرايين را واکاويده و اسناد جنگ استالينگراد را هم مرور کرده است. پس از اين سير و سياحت در ميان اسناد و مدارک و خاطرهها، ليتل ۱۲۰ روز پشت ميز مینشيند و تلفيق يافتهها و تخيلش را از زبان يک افسر نازی به نام "ماکس آئوه" در قالب رمانی میريزد که از زمان انتشار آن در پاييز امسال به يکی از مطرحترين کتابهای جهان غرب بدل شده است. آئوه از يک پدر آلمانی و يک مادر فرانسوی زاده شده است. تسلط او به زبان فرانسوی سبب میشود که پس از پايان جنگ از آلمان بگريزد و در فرانسه زندگی جديدی را آغاز کند و حتی مديريت يک کارخانه را به دست گيرد. در جريان جنگ، آئوه در جبهههای مختلفی حاضر است. از جمله در جنگ استالينگراد هم هست و به سختی از آن مهلکه نجات میيابد. او از آن پس از مسئوليت يکی از اردوگاههای مرگ نازیها را به عهده میگيرد و از سال ۱۹۴۳ نيز عضوی از ستاد "هاينريش هيملر"، رييس اس اس و سازمانده کشتار يهوديان میشود. در متن کتاب صفحات قابل ملاحظهای به ديدار و گفتگوی آئوه با رهبران ارشد رژيم نازی و از جمله با خود هيتلر اختصاص يافته است. ليتل در ابتدا گوشزد میکند که آئوه دکتر حقوق و لذا آدمی تحصيلکرده است. بعدتر متوجه میشويم که کتابخوانی پروپاقرص و علاقهمند به ادبيات و فلسفه هم است. کتابهای استاندال و فلوبرت را خوانده و به هنگام بحث در مهمانی خانواده آدولف آيشمن به کانت هم استناد میکند تا مدعی شود که برخی از نظريات او با ايدئولوژی ناسيونال سوسياليستهای هيتلری در تطابق و دمسازیاند. آئوه خود تاکيد دارد که هر آنچه را که انجام داده دليلی داشته، حال چه درست و چه خطا، ولی به هر حال دليلی انسانی بوده است. ليتل شايد با ارائه اين چهره از آئوه در پی رد نظری است که میگويد عاملان جنايات و خشونتها معمولا افراد بی فرهنگ، ناآگاه يا کمآگاهی هستند که کمتر هم به زمينهها و عواقب اعمال خود فکر میکنند. آئوه البته شخصا دست خود را به خون آلوده نمیکند و تنها مدير و هدايتگر جنايات است. ا و به هنگام شرح ترازنامه زندگی خويش کوچکترين عذاب وجدانی ندارد و با خيال راحت از سير تا پياز ماجراها را با علاقه بازمیگويد. در روايت او قربانيان بیچهره و فاقد اهميت و ارزشند و تنها به عنوان تودهای بی هويت به آنها نگاه میکند. چرا "خيرخواهان"؟ نقدها و اشکالات يکی از انتقادات به اثر ليتل آن است که وی کوشيده در يک رمان نسبتا تاريخی یافتهها و دانستههای بسیار زياد خود را تا حد ممکن از زبان آئوه بازگويد. تلاشی که شخصيت اصلی رمان را قسما به چهرهای مصنوعی و غيرتاريخی بدل میکند. ليتل هم در معرفی شخصيت اصلی داستان به عنوان يک فرد باسواد و کتابخوان و هم در برشمردن پليدیهای او به گفته منتقدانش به راه افراط میرود. در مورد اين نکته دوم ،نويسنده آئوه را پيش از اعزام به جنگ به عنوان همجنسگرايی به تصوير میکشد که در يکی از مناطق برلين به دنبال "جفت جنسی" است. جوانی را پيدا میکند و او را به عمليات جنسی با خود میکشاند. پليس که شاهد ماجراست آئوه را به کلانتری میبرد و او که عضو حزب ناسيونال سوسياليست است با امضای ورقهای به عضويت سازمان نظامی و امنيتی ويژه آلمان هيتلری (اس – اس) هم درمیآيد و به اين ترتيب از مجازات خلاص میشود. در متن رمان نيز ضمن توصيف برخی رويدادهای غيرانسانی، ليتل از زبان آئوه نکاتی را به اين صحنهها میافزايد که به لحاظ ارزش ادبی در تلاقی پورنوگرافی و تخيل ادبی شناورند و سايهای از ابهام بر سبک کتاب میاندازند. آئوه به روايت ليتل تنها در صحنه جنگ و يا در اردوگاه مرگ نيست که از شکستن هر گونه موازين و هنجار اخلاقی ابايی ندارد. او در زندگی شخصی نيز با خواهر دوقلوی خود همخوابگی و او را باردار میکند. در اواخر رمان نيز دوباره با آئوهای ديدار می کنيم که مادرو ناپدری خود را هم میکشد. اين تصاوير که همچون خود عنوان کتاب ردپايشان را در برخی از اسطورههای يونان میتوان سراغ گرفت بيش از پيش آئوه را به چهرهای مصنوعی بدل میکنند و کتاب را، هم به لحاظ تاريخی و هم از حيث ارزشهای ادبی به افت و تنزل میکشانند. ليتل خود در مقدمه "خيرخواهان" میگويد که در جريان فعاليت امدادگرانه در روندا و يوگسلاوی سابق دريافته که "جنايتکاران هرگز از کرده خويش سخن نمیگويند و اگر حرفی هم بزنند اغلب خالی از محتواست." برخی از منتقدان با استناد به همين جمله معتقدند که ليتل داستان آئوه و خاطرات او را بيش از اندازه کش داده و هر آنچه که در دانش و تخليش بوده را از زبان وی به خواننده ارائه کرده است. از اين رهگذر کتابی بيش از حد قطور پديده آمده که ادعای لينل در مورد کم حرفی جنايتکاران را يکسره زير سوال میبرد. منتقدانی نيز هستند که میگويند ليتل در رمانش جنايات غيرقابل تصور جنگ جهانی دوم را جنبههايی استتيک و زيباشناختی بخشيده و آئوه با لحن آرام و روانش که با کوچکترين عذاب وجدانی توام نيست گويی که وقايعی ساده و عادی را روايت میکند. به گفته منتقدان يادشده، اين سبک روايت ضررش اين است که از پلشتی و کراهت يکی از سياهترين برشهای تاريخ بشريت میکاهد و آن را همتراز و هممان ساير جنايات بشر قرار میدهد. تحسینکنندگان "خیرخواهان" اما برآنند که صرفنظر از موفقیت لیتل در قرائتی متفاوت از جنایات تاریخ، او با اثرش توانسته لایههای پنهان خشونت در شخصیت انسانهایی با هویت و پیشینههای متفاوت را به تصویر بکشد و ما را در شناخت این جنبه از رفتار و رویکرد انسان گامی به جلو براند. باری، بحث و جدلهای پردامنه درباره رمان "خيرخواهان" در حالی جريان دارد که اين کتاب کماکان تنها به زبان فرانسوی قابل خواندن است و ترجمههای آن از اوايل سال آينده راهی بازار میشود. به اين ترتيب میتوان تصور کرد که با ورود آن به حوزه زبانهای انگليسی و آلمانی بحثها، نقدها و ستايشها ابعاد تازهای بيابد و اين کتاب سال ۲۰۰۷ نيز در زمره مطرحترين کتاب های دنيا باقی بماند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اگر می شه pdf کتاب مرگ کسب و کار من است را برای من یل کنید.
-- عالی است ، Aug 29, 2008 در ساعت 04:47 PM