خانه > مهدی خلجی > Feb 2008 | |
Feb 2008بونصر مشکان؛ کلید شناخت بیهقیتاریخ بیهقی، همین اندازه که در دست است، حکایت از مهر ژرف بیهقی به استادش میکند. برای شناخت نگرش نظری و منش عملی بیهقی دبیر، آگاهی از جهانِ فکری و شخصیتِ اخلاقی و سیاسی استادش بونصر مشکان ضروری است. مهم نیست بونصر مشکان که بود و چه کرد. مهم آن تصویری است که بیهقی از او به دست میدهد؛ فرزانهای کاردان و نمونهی برتر صناعت دبیری و سیاستشناسی دورنگر. بیهقی؛ دبیرِ تاریخنگاربیهقی دبیر است؛ اما درکِ ويژهای از معنای دبیری دارد که به خوب نوشتن محدود نمیشود. دبیر در روزگار بیهقی، رایزن سلطان و دیپلمات است. تاریخِ بیهقی، روایتی است از عصر غزنویان از چشم يک سیاستپیشهی هوشمند و کاردان. قدرت نرم و خطای بنیادین آیتالله خامنهایایدئولوژی اسلامی در ایران با ابزارهای غیرنظامی به قدرت رسید، اما بقای خود را در کاربرد روشهای نظامی و اعمال زور دید. آیتالله خامنهای از «تهاجم فرهنگی» هراس بهجایی دارد، اما درکی سادهانگارانه از آن را بازمینماید؛ درکی که دیر یا زود به زوال جمهوری اسلامی خواهد انجامید. امر سیاسی مستقل از امر اخلاقیبیهقی در تاریخ خود می کوشد از تفسیر اخلاقی رویدادهای تاریخی دور شود و به تببین تاریخی-سیاسی بگراید. مستقل دیدن امر اخلاقی از امر سیاسی یکی از شالوده های بنیادی تاریخ نگاری غیرمذهبی است سیاستزدایی از امر سیاسیفعالان حقوق زنان، حقوق بشر، مطبوعاتی و فرهنگی سالهاست که میگویند کار آنان سیاسی نیست. اما جمهوری اسلامی آنان را به سعی برانگیختن انقلاب مخملی و تهدید امنیت ملی متهم میکند. «کارِ سیاسی» را دولت تعریف میکند نه شهروندان. پس برای کاستن از اقتدار سیاسی دولت باید عمل سیاسی کرد و کوشش بیهوده در سیاستزدایی از امر سیاسی را کنار نهاد. بیهقی؛ رمزگشای انحطاط سیاسیبیهقی در تاریخ خود دربارهی اسباب فساد و انحطاط و زوال حکومتهای دورانِ خود و پیشتر میاندیشد. بیهقی در شرح این دلایل کوشیده است بیتدبیری پادشاه و خودکامگی وی، رواج ریاکاری مذهبی و نیز چیرگی قبائل بیاباننشین بر شهرنشینان را برجسته نماید. آیا جمهوری اسلامی ایدئولوژیک است؟ولایتِ فقیه، نظریهای برای الغای فقه است نه اجرای آن. صفتِ «مطلقه» در «ولایتِ مطلقهی فقیه» به مصلحت بازمیگردد: ولی فقیه قدرت انحصاری تشخیص مصلحت را دارد. مصلحت، یعنی صلاحدیدِ شخصی و مناقشهناپذیر ولی فقیه، ولایت او را مطلقه میکند. ولی فقیه نه تنها ولایتی برآمده از فقه که بر خود فقه نیز ولایت دارد. احمدینژاد؛ آخرالزمانی هزارهی سوممحمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامیِ ایران، رهبر جریانِ آخرالزمانی جدید در ایران معاصر است. این جریان، با گرایشهای پیشین مانند انجمن حجتیه، از نظر سازمانی و نیز فکری، پیوند چندانی ندارد. آخرالزمانگرایی جدید، آمیزهای از ایدئولوژیهای توتالیتر غربی و نیز عناصری از سنت شیعه است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|