رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۸ آذر ۱۳۸۵

اخلاق در وبلاگستانِ آقا محمود فرجمکی

گوش دهید و دریافت کنید

وقایع وبلاگیه بیست و چهارم

بواسطه اعتراضی که میرزا جواد آقای روح به جماعت محصلانی که فتوگراف رئیس الوزرا را آتش زدند و منجمله اعضای فرقه تحکیم وحدت کرد، آقا میرعلی افشاری که وبلاگ من نوشت تحت اداره اوست، اعلام کرد که خیلی از رفقا و مریدان التماس آن را داشتند که من جوابی به این فلان بدهم و لاکن من بعوض این کار یک حکایتی از پهلوان غلامرضاخان تختی می گویم که یک روز در برزنی می رفت که یک جوجه لات بی مایه ای به او فحاشی کرد ولاکن معزی الیه هیچ التفات بوی نکرد و جوابا استدلال نمود که من اگر وی را به ضرب و کتک بگیرم، همین باعث شهرت وی می شود و به مراد خود می رسد. و بعد یک خروار فحش و فضیحت نثار میرزا جواد آقا کرد و به اندرونی رفت. و این آقا میرعلی همان آقا میرعلی افشاری ست که یک زمانی سرکرده دسته محصلان فرقه تحکیم وحدت بود و خیلی آتشی مزاج و بی باک می نمود و لاکن بعد آنکه وی را به حبس و تعزیر بردند، تائب شد و در تله فیزیون ابراز ندامت نمود. و از قرار اظهارات خود وی، بعدا چون خیلی نابغه می نموده از مدارس مملکت امریکا التماسا از وی خواسته اند به آنجا برود و آنها را بجهت ادامه تحصیل مستفیض کند. مشارالیه هم به آن مملکت هجرت و فی الحال صرفا مشغول تحصیل است و لاکن یک مرض عجیبی مبتلا شده که هر وقت این ماجرای ادامه تحصیل را شرح می دهد، بینی وی طویل تر می شود که خدا همه مریض های اسلام و امریکا را شفا دهد!

دیگر آنکه انتخابات در ممالک محروسه به مبارکی و میمنت تمام شد و از همان لحظه اتمام که بر سر اینکه کجا و به چه نحوی صندوق ها مفتوح و محاسبه شوند مرافعه بود، اکثر جنابان بلاگرهایی که به حزب و دسته و فرقه ای دلبستگی یا وابستگی داشتند، علی الخصوص استصلاحیون و درراس همه آشیخ محمدعلی خان ابطحی و حنیف آقای مزروعی در وبالیگ خود جار زدند که ما برنده شده ایم و اگر غیر این اعلام شود لاجرم تقلب شده که نتیجتا آخرالامر یا حق با ایشان است و یا تقلب شده!

دیگر آنکه از قرار معلوم مراسم زار و بادکشی ای که بجهت کوروش خان علیانی یکچند وقتی قبل اعمال شد اثر نداده و میرزا کوروش عاقبت سر به صحرا گذاشته، عمارت وبلاگ وی در کمال خرابیت رها شده و فی الحال هیچ خبری از زنده و مرده مشارالیه نیست.

دیگر آنکه از قراری که قبلا ذکرش رفت، مقرر شد که منبعد، گه گاه از جلسات درس و وعظ آقا محمود فرجمکی، راپورت هایی بشود تا بلکه ان شاالله بجهت دنیا و آخرت جمیع اهل وبلاگستان، علی الخصوص بلاگرین و بلاگرات مفید فایده باشد. مختصری از مجلس وعظ اخیر معظم الیه از این قرار بود:

«... وهمانطور که هر ذی شعوری می داند، هر عملی، هرچند علی الظاهر کوچک و بی مقدار و سطحی و کم اثر، آدابی دارد و در نتیجه بلاگیدن هم آداب مخصوص خود را دارد که عمل نکردن به آنها ای بسا باعث ضرر و زیان های زیادی بشود. و بسیاری از این عمل نکردن ها در نتیجه غفلت و نادانی و جهل و از این قبیل امور سلبی ست...

مثلا چه بسا بلاگری با بلاگره ای یا بلاگره ای با بلاگری یا خدای ناکرده بلاگری با بلاگری یا نعوذ بالله! بلاگره ای با بلاگره ای مچاتته خاصه ای داشته باشد – واین مچاتته اسم مصدر چتت در باب مفاعله است که معنای مشارکت دو یا چند نفر در امری را نشان می دهد، مثل مضاربه و به خصوص مقاربه! و اهل فارس آن را چتیدن هم می گویند- و بعد یکی از طرفین بی اذن و اجازه دیگری بردارد و آن را در وبلاگ خود منتشر کند...

یا مثلا بلاگری یا بلاگره ای در وبلاگ خود به بهانه تنویر افکار و تحذیر جماعت عرض و آبروی کسی را ببرد و هر مساله خاص و رابطه مخصوصی که از وی می داند را انتخاب و کامل یا ناقص بگوید...

یا مثلا حتی بلاگر و به خصوص بلاگره ای بردارد و فقط امور و افکار مخصوص خودش، مثلا تحشیریات – که این تحشیر باب تفعیل حشر و به یک معناهای خاص و شیرینی است- را از طریق وبلاگ خودش به همه تظاهر کند...

همه اینها چه بسا که از غفلت و جهالت باشد و این فرض است بر عهده آنهایی که احکام این افعال را می دانند که به عوام بگویند و آن ها را روشن کنند تا حجت بر همه تمام باشد. و ان شاالله از این بعد جلسات درس های ما دایر و دراین خصوص نکات بغایت ارزنده ای برای عموم گفته خواهد شد ...»

تمت. بیست و هشتم آذر 1385 جلالی مطابق نوزدهم دسامبر 2006 سال مسیحی

میرزا محمود، خفیه نویس دارالصوت زمانه

Share/Save/Bookmark