رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۹ مهر ۱۳۸۵

نرم خویی عباس آقا عبدی یسار الملک در وبلاگستان


وقایع وبلاگیه هشتم

گوش دهید و دریافت کنید


برخی از جنابان بلاگرها که در بلاد بلاگفا ساکن هستند بجهت فحوای بنرهای مظهور در وبالیگشان بنای اعتراض به جناب علیرضاخان شیرازی که امورات بلاگفا تحت اداره اوست را گذاشته اند. از قرار مسموع مقرر شده بوده که بعوض مالیاتی که می باید بلاگرها بخاطر اسکانشان در بلاد بلاگفا بپردازند، این جناب بنرهایی را سردر وبالیگ آنها نصب کند. بنر یک اعلانیه ایست که تشویق می کند قارئین و شاهدین آنرا که یک جای مخصوصی بروند یا یک اجناس خاصی را بخرند یا یک کاری را بکنند... و خلاصه از طریق آن نفعی را متوجه سفارش کننده آن برساند و او هم از سود خودش، نصاب آن را منتفع سازد. مشکلی هم تابحال از این بابت نبوده ولی گویا اخیرا علیرضا خان شیرازی یکمقداری بنراتی که تبلیغ می کرده به تعلیم شکستن قفل و رفتن به خزانه دیگران و دزدی داده ها و این چیزهایی که مسمی ست به هکریت را، سردر وبلاگهای بلاگفا نصب کرده بوده، که این از نظر خیلی ها سخیف و قبیح آمده و اعتراضات زیادی از این جهت به جناب ایشان شد. چند نفری هم به حالت قهر و اعتصاب وبلاگهای خود را از بلاگفا منتقل کرده اند که این اصلا برای وجهه بلاگفا و صاحبان آن خوبیت ندارد.


دیگر آنکه جناب عباس آقا عبدی یسارالملک، که به اصرار و الحاح مریدان و شاگردان وبلاگ دایر کرده بود اما چندان روی خوش به آن نشان نمی داد، یکچند وقتیست که در کمال خوشوقتی اهل وبلاگستان، به آن ملاطفت نشان می دهد و با اهل وبلاگستان مرافقت پیش گرفته. اخیرا هم جناب ایشان در وبلاگشان مسمی به آینده، بدون تشریفات و مراسمات خاص بزرگانی مثل ایشان، عین بلاگرهای عادی ظاهر شده و اعلام کرده اند که منبعد مرتبا و منظما روزی دو ساعت صرف عمارت آینده فرموده و مطالب مبسوطی هم درباره سوالات و پیغام های جماعت کامنتر فرموده اند و اظهار داشته اند که منبعد همه را مد نظر دارند. واین جناب یسارالملک، همان عباس آقا عبدی معروف است که در ایام شَباب خیلی بلواها در طهران بپاکرد و روز روشن از دیوار سفارت بهیه امریکا بالا رفت و دولت را بزیر کشید و خیلی ها را بجرم جاسوسی بزندان برد و خیلی مصایب پیش آورد و حرفهای زیادی می زد و لاکن اصلا اهل گوش کردن نبود و همیشه روی دنده چپ بود. که از این باب خیلی مایه مسرت است که یک نفر که در ایام شباب و تحصیل معلومات، آنطور بوده که حتی دق الباب نمی کرده، حالا که به ایام کهولت نزدیک می شود اینقدر به برکت حضور در وبلاگستان نرم خو و اهل بحث و منطق شده.


دیگر آنکه ملا شیرین بانوی احمدنیا هم که زن کامله و عالمه و معلمه ای بود و وبلاگ از زندگی را اداره می کرد، به حالت قهر درب وبلاگ خود را کلون کرد. از قرار مسموع ایشان که روزی چند مرتبه هر جا که بوده، در وبلاگ خود حاضر می شده و مراجعان را مستفیض می فرموده، یک چند روزی بعلتی از وبلاگ خود بکلی غایب می شود و مراجعین هم که می دیده اند ایشان نیست بی هیچ پرس و جویی مراجعت می کرده اند و جز دو سه نفری، احدالناسی پیگیر احوالات ایشان نشده. معظی الیها هم بعد رفع علت، خیلی از این بابت متغیر شد و گفت حالا که من اینقدر بیقدر شده ام که جز چند نفری معدود، هیچکس از آن چندصد نفری که هر روز مراجع اینجایند، سراغ نگرفت که بلکه خدای ناکرده این ملا شیرین بانو مرده باشد، پس من هم منبعد اینجا را تعطیل می کنم. و فی الحال هم این کار را کرده، لاکن اعلام هم نموده از وبلاگستان نمی روم که به نظر این خفیه نویس، اظهارات ایشان ناشی از عصبیت زنانه بوده و بعد اندکی که دوستداران التماس کنند با یک دل سیر گریه، دل مشارالیها باز شده، وبلاگ مفید خود را باز می کند. ان شاالله.


دیگر آنکه سیما خاتون شاخساریِ صاحب فرنگوپولیس اعلان ترک وبلاگستان را داد و تا بحال که چند روزی از آن می گذرد هیچ در وبلاگستان رویت نشده. این سیماخاتون که زن عالمه و جهان دیده ای هست، مشهور بود در وبلاگستان به عضویت در جمعیت لزابنه. و لزابنه نسوانی را می گویند که متشهی اند به همجنسان خودشان و روحا و جسما جز با نسوان دیگر راضی و ارضا نمی شوند و مفرده آن لزبیاً است. بهمین جهت، مشارالیها خیلی اوقات گلایه مند بود از مجاورین و مراجعین به وبلاگش که وی را دایما از منظر جنسگونگیّت و عضویت در آن انجمن نگاه می کنند و سایر کمالات ایشان بسبب این، مغفول می ماند. لاکن چندی قبل که دعوا سر همین ماجرای همجنس خواهی و همجنس بازی در وبلاگستان بالا گرفت، سیماخاتون یک اظهارات خیلی تند و بی پرده و دریده ای کرد و پرده پندار خیلی ها را که حسب الامر می خواستند ایشان را از منظر غیر جنسگونگیت رویت کنند درید و رفت.


مع هذا آن دعوا خیلی وقت است که خوابیده و بعید می نماید که ترک وبلاگستان ایشان خیلی مرتبت با آن ماجرا باشد. ایضا حضور ایشان در وبلاگستان هم که تداخل و حتی اصطکاکی با عضویت ایشان در آن انجمن نداشت. حالا اصل ماجرا چیست والله اعلم بذات اللُزوب!


تمت. بیست و هشتم مهر 1385 مطابق بیستم اکتبر 2006 سال مسیحی


میرزا محمود، خفیه نویس دارالصوت زمانه

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ديدم يهويي كلي مشهور شدما ! نگو شما به من گير داده بودين :)

-- از زندگي ، Oct 21, 2006 در ساعت 08:00 PM

با نمک بود. گرچه اخبار خیلی هم صادق نبود مثلا راجع به سیما؛ و در ضمن، خانم احمد نیا را بگوئید که این جانبه نویسنده ی بلاگ درنگ روزی یک بازدید کننده هم ندارم و همچنان بی شکایت پیش می تازم.

-- Roya ، Oct 21, 2006 در ساعت 08:00 PM