ترور شخصیت‌ها از استبداد است نه آزادی

محمدرضا اسکندری
اسعد سلامی

ناظم عمر دباغ در سال ۱۹۶۶ به گروه مکتب سیاسی دموکرات کردستان عراق پیوسته و همیشه یکی از یاران نزدیک آقای جلال طالبانی، رییس‌جمهور عراق و عضو اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق بوده است. آقای دباغ در سال ۱۹۹۱ در حکومت اقلیم کردستان عراق معاون وزیر آموزش و پرورش بود و یکی از کارشناس سیاسی کردستان عراق در عرصه سیاست خارجی کردها و خاورمیانه است.

در روزهای اخیر مطبوعات غرب خبر از کودتای سیاسی در اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق داده‌اند؛ به همین خاطر با وی گفت‌وگویی کردیم که توجه شما را به آن جلب می‌کنیم.

آقای ناظم دباغ اخیراً در روزنامه‌های اروپا خبری مبنی بر کودتای سیاسی در اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق پخش شده است. آیا این مسئله حقیقت دارد؟

خیر. چنین مسئله‌ای حقیقت ندارد و اصولاً در جریان این چند دهه از مبارزه‌ی اتحادیه‌ی میهنی هیچ‌گاه چنین اتفاقی رخ نداده است، اما طبق سنت این حزب، گاهی به دلیل تنوع سبک مبارزه و تلاش‌های این حزب، همواره نوعی اختلاف نظر و سلیقه وجود داشته است، زیرا مجموعه‌ی اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق از تفکرات مختلف و آرا گوناگون تشکیل شده است.

و از سوی دیگر، زمینه‌های رعایت اصول آزادی و دمکراسی، افرادی را تشویق می‌کند که به روش مورد علاقه و پسند خود، افکار خود را بروز می‌دهند و اتحادیه میهنی کردستان عراق هم مانند یک تشکیلات قدرتمند و منسجم، در جریان مبارزات داخل عرصه‌ها و لایه‌ها، بر اساس مبداً و برنامه‌ی خاص و ایجاد فضای مورد علاقه‌ی خود و مردمان کردستان عراق، جواب این افراد را خواهد داد و هیچ‌گاه چنین اتفاقی مانند کودتا روی نداده است بلکه در جهت اصلاح‌طلبی و رفرم، اعتراضات بسیاری از افراد تشکیلاتی را مورد بررسی قرار داده است.

قای ناظم دباغ/ آفتاب

در میان مردم کردستان سئوالی مطرح است که اتحادیه ی میهنی تنها قائم به فرد آقای طالبانی است. نظر شما در این مورد چیست؟

کسانی که ازسیر تاریخی و گذشته‌ی اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق با اطلاع هستند خوب میدانند که مسلماً اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق افتخار می‌کند که رهبری مانند آقای طالبانی را داشته است و الحمدالله اکنون هم دارد.

اما در واقع ما در این جهت تلاش نکرده‌ایم که تنها با وجود آقای طالبانی به مبارزه خود ادامه دهیم، بلکه افراد و کادرهای این حزب در سطح عراق و کردستان عراق به این نتیجه رسیده‌اند که فردی لازم است هم در سطح تشکیلات و هم در سطوح دیگر که امورات عراق و کردستان عراق را مورد رسیدگی قرار دهد. طالبانی موتور حرکت ما بود.

چه کسی به این شرایط فعلی معترض است؟

بیشتر آقای نوشیروان مصطفی معترض هستند و البته اعتراضات ایشان مانند قلم و شخصیت وی، همیشه برای ما قابل احترام بوده است.

اما بعضی اوقات شماری از معترضین در این مسیر دچار اشتباه و سهو می‌شوند، مثل این‌که اگر شما به یک لیوان آب نگاه کنید نمی‌توان گفت که فقط نصف لیوان خالی است، بلکه باید این‌گونه هم نگاه کرد که نصف لیوان پر است.

پس مسلماً در داخل اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق هم انسان بد و هم انسان خوب هست. به قول شاعر فارس حافظ شیراز «کمال سر محبت ببین نه نقص گناه».

نوشیروان مصطفی/latimesblogs

آقای دباغ، نوشیروان مصطفی اعلام کرده است که در داخل حزب فساد مالی وجود دارد، تا چه حد این مسئله واقعیت دارد؟

من نمی‌توانم منکر و مانع و یا داور و قاضی در زمینه فساد مالی باشم، چه در عراق و چه در تمام دنیا، اما متاًسفانه حتی افرادی که در خط فکری آقای نوَشیروان مصطفی هستند؛ خود دچار این مشکل و نقص هستند.

کسانی که در این بخش هستند خود پارلمانتار یا وزیر بوده‌اند. چرا همین افراد در آن زمان فاسد نبوده‌اند اما در حال حاضر به این درد مبتلا شده اند؟! بنابراین هر کدام از این موضوع‌ها نیاز به بررسی همه جانبه دارد و نمی‌شود حکم داد.

همین آقای نوشیروان مصطفی در مصاحبه با یکی از روزنامه‌ها حرف جالبی می‌زند و می‌گوید: «بگذارید این گورهای کهنه را نبش نکنیم که بوی تعفن آنان دنیا را فرا می‌گیرد. من هم از مسئولین اتحادیه‌ی میهنی کردستان عراق هستم و هر نوع فسادی که در داخل این حزب بروز کرده، به نظر من باید دامن هر دوی ما را بگیرد.»

آقای ناظم دباغ همچنانکه قبلاً هم اشاره کردید همیشه این انتقادات در داخل حزب بوده است اما این‌گونه در رسانه‌های خارجی منعکس نشده است. دلیل این کار چیست؟

زمانی که ما در کوه‌ها علیه استبداد و خودکامگی صدام حسین مبارزه می‌کردیم فقط یک دشمن داشتیم و آن هم ارتش بعث بود که با اسلحه با آنان مبارزه می‌کردیم، اما در حال حاضر ده‌ها دشمن در تاریکی و روشنی داریم که باید با آنان مبارزه کنیم.

این تبلیغات که در رسانه‌های خارجی پخش می‌شود کار طیف وسیع دشمنان کرد و کردستان عراق است که به طریقی می‌خواهند ملت کردستان عراق را از صحنه سیاسی خاورمیانه و عراق خارج کنند و بی‌شک باید هوشیارانه با آن مبارزه کنیم.

چه آن‌هایی که با نام مستعار به روشنفکران کرد فحش می‌دهند و یا به سیاسیون؛ ترور شخصیت هر انسان فعالی در هر زمینه‌ای با همان اعدام بی‌سبب و علت دیکتاتورها، یکی است و این سو استفاده از ازادی بیان است اما جامعه خود هوشمند است و قضاوت خود را خواهد کرد.


با تشکر از جناب دکتر عرفان قانعی فرد برای فراهم ساختن امکان این گفتگو