تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

انتخابات ریاست جمهوری و چرا عبدالله نوری‌؟

محمدرضا اسکندری
mreskandari@gmail.com

عبدالله نوری، فردی است که از طرف ادوار تحکیم وحدت برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری مورد حمایت قرار گرفته است.

بسیاری حمایت این بخش از سیاسیون را که چند سالی برچسب تحریم را بر دوش خود می‌کشیدند، بهانه‌ای برای تحریم این انتخابات می‌دانند.

در همین رابطه با احمد زیدآبادی، دبيرکل سازمان دانش آموختگان گفت و گو کرده‌ام.

آقای زید‌آبادی شما و تشکل سیاسی شما تلاش دارند که به جای آقای خاتمی، آقای عبدالله نوری را تشویق کنید که کاندیدا ریاست جمهوری شود، علت این انتخاب چیست؟ همان‌طور که می‌دانید آقای عبداله نوری علاوه بر این‌که ولایت فقیه را قبول ندارد که اصل اساسی برای کاندید شدن است، پرونده محکومیت هم دارد. شما چطور این مسایل را در این شرایط و با این قانون اساسی حل خواهید کرد تا کاندیدا شدن او مورد قبول شورای نگهبان واقع شود؟

از نقطه نظر قانونی، «اعتقاد» افراد ملاک ارزیابی صلاحیت آنان برای نامزدی ریاست جمهوری نیست. این‌که شورای نگهبان اعتقاد افراد به قانون اساسی و یا هر یک از اصول آن را ملاک قرار می‌دهد، نقض قانون اساسی است و طبق همین قانون، تفتیش عقیده از سوی هر دستگاه دولتی و حکومتی جرم و مستوجب مجازات است.

در ثانی، محکومیت قضایی آقای عبدالله نوری مانعی قانونی بر سر راه نامزدی وی برای ریاست جمهوری نیست، زیرا صرف‌نظر از محتوای حکم ایشان که کاملاً خلاف قانون است، به لحاظ شکلی نیز آقای نوری از هیچ حق اجتماعی محروم نشده است.

با این حال، روشن است که شورای نگهبان هیچ تمایلی به تایید صلاحیت آقای نوری نشان نخواهد داد، اما اگر قرار باشد ملاک ورود به انتخابات، نظر مثبت شورای نگهبان به یک نامزد باشد، دو راه بیشتر باقی نمی‌ماند یا باید فردی را مطابق استانداردهای شورای نگهبان نامزد انتخابات کرد و یا برای همیشه با پدیده‌ای به نام انتخابات در ایران خدا حافظی کرد.

اما به گمان من نیروهای سیاسی منتقد در ایران راه سومی نیز دارند و آن این‌که با انسجام خود، شورای نگهبان را وادار به رعایت موازین قانون کنند.


احمد زیدآبادی

خیلی از دوستان قدیم شما در طیف اصلاح‌طلبان معتقد هستند که شما و تشکل سیاسی‌تان در واقع می‌دانید آقای عبداله نوری تائید نخواهد شد و با این کار دنبال تحریم انتخابات هستید. آیا این اظهارت درست است؟

طرح آقای نوری واقعاً به بهانه تحریم انتخابات صورت نگرفته است، چرا که اگر قرار به بهانه برای تحریم باشد، ده‌ها بهانه بلکه دلیل موجه برای تحریم انتخابات وجود دارد از جمله: آزاد نبودن انتخابات، عدم بی‌طرفی مجریان و ناظران انتخابات و تردید در شمارش درست آراء.

در واقع شرایط ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم فرصتی را فراهم کرده است که اگر همه نیروهای منتقد با معرفی نامزدی با دیدگاه‌های شفاف و روشن به طور متحد وارد صحنه شوند، امکان پیروزی آنان بر جناح مقابل وجود دارد.

بعضی‌ از اعضای جبهه مشارکت، دوستان شما این ایده را دارند که با رد شدن صلاحیت آقای عبدالله نوری می‌توانیم یک جنبش اجتماعی به راه بیندازیم، سوال من این است، آیا رد شدن صلاحیت آقای نوری بالاتر از بسته شدن روزنامه‌ها، زندان رفتن او و خیلی از حرکت‌های گذشته است که مردم حرکتی را انجام ندادند؟

در حقیقت، هر نامزدی از اصلاح‌طلبان که بخواهد وارد صحنه انتخابات و یا وارد ساختار قدرت در ایران شود، نیاز به حمایت گسترده اجتماعی دارد تا بتواند نهادهای حاکم را وادار به پذیرش برنامه‌های خود کند، در غیر این صورت، نه فقط هیچ کاری از پیش نخواهد برد بلکه به صورت آلت دست سایر نهادها در خواهد آمد.

تقریباً تردیدی نیست اگر اصلاح‌طلبان روی یک کاندیدای قوی و محکم اجماع کنند، شور و شوق اجتماعی در ایران زنده خواهد شد.

این‌که چرا مردم ایران پس از توقیف گسترده مطبوعات و یا به زندان انداختن آقای نوری، اعتراضی از خود نشان ندادند بدین علت بود که در واقع مجموعه جناح اصلاح‌طلب در آن زمان چنین چیزی را نمی‌خواستند.

وگرنه اگر در همان موقع آقای خاتمی و یا طیف اصلاح‌طلب از عموم مردم می‌خواستند که در چارچوبی مسالمت‌آمیز و تعریف شده مثلاً در میدان آزادی شهر تهران گرد هم آیند بدون شک جمعیت زیادی تجمع می‌کردند.

در ضمن وقتی سخن از جنبش اجتماعی می‌شود، مفهوم آن شورشگری و یا حضور خود انگیخته مردم در خیابان‌ها نیست، بلکه منظور آمادگی آگاهانه طیف وسیعی از مردم برای حمایت مسالمت‌آمیز از نامزد انتخاباتی و یا رئیس جمهور منتخب خود است که می‌تواند در صورت‌های مختلف بروز و ظهور پیدا کند.


احمد زیدآبادی و عبدالله نوری

با توجه به حرکت‌ها و اعتراضاتی که تا به حال انجام شده، شما و خیلی از نیروهای هم‌خط شما از آن حمایت کرده‌ اند، تعداد کسانی که در سال‌های گذشته به خیابان‌ها آمده‌اند کمتر از ۱۰۰۰ نفر بوده است، جنبش اجتماعی را نمی‌توان با این تعداد راه انداخت. اشکال کار از کجاست؟‌

همان‌طور که گفته شد، منظور از جنبش اجتماعی حرکت‌های اعتراضی خودانگیخته خیابانی نیست و نباید این دو را با هم یکی دانست.

بسیاری از تحلیل‌گران، حضور شورانگیز طبقات مختلف اجتماعی در پای صندوق‌های رأی در دوم خرداد سال ۱۳۷۶ را یک جنبش نامیده‌اند که درست هم به نظر می‌رسد.

در واقع یک جنبش نیاز به انسجام، انضباط و رهبری فراگیر دارد، د‌ر غیر این صورت، حرکتی کور و بی‌سرانجام خواهد بود.

از این‌رو، به باور من، اگر مجموعه اصلاح‌طلبان توان اجماع روی یک نامزد قدرتمند انتخاباتی را داشته باشند و به ضرورت اتکای آن به یک جنبش سیاسی فراگیر نیز پی برده باشند، موفقیت آن‌ها چه در جهت وادار ساختن شورای نگهبان به تأیید صلاحیت کاندیدای آنان و چه اجرای برنامه‌های آن کاندیدا در صورت راهیابی‌اش به دفتر ریاست جمهوری تا اندازه‌ای قابل تضمین است.

سیاست چیزی جز توازن قوا و هنر سازش و چانه‌زنی و مقاومت نیست. هر نیرویی در هر نقطه‌ای از تاریخ و جغرافیا به ابزاری برای اعمال قدرت و هنر بهره‌برداری از آن دست یابد، بدون شک امکان تاثیرگذاری بر شرایط پیرامون خود را خواهد داشت.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

آقاي زيدآبادي عزيز و ديگر دوستان محترم كه خيال شركت در انتخابات جمهوري اسلامي را داريد مهمترين دليل براي تحريم انتخابات نه آزاد نبودن انتخابات و عدم بي‌طرفي مجريان انتخابات و عدم شمارش صحيح آرا و امثالهم است بلكه مهم‌ترين دليل براي عدم شركت در انتخابات از نظر بنده كه يك دانش‌آموخته علوم سياسي هستم فقدان داشتن قدرت لازم براي رئيس جمهور در ساختار حقوقي جمهوري اسلامي است كه رئيس جمهور را به قول حاجب الدوله خاتمي تبديل به يك تداركاتچي مي‌كند و حداكثر مي‌شود رئيس دفتر رهبر و مجري منويات رهبري حتي اگر كاملاً مخالف او هم باشد چون كه همه قدرت واقعي به دست رهبر و نهادهاي تحت كنترل او چون سپاه و ارتش و نيروي انتظامي و كليه رسانه‌هااز قبيل راديو و تلويزيون و روزنامه‌هاي حكومتي و بنيادهاي مختلف اقتصادي و غيره مي‌باشد تازه اينها بخشي از قدرت بي‌حساب و كتاب رهبر مي‌باشد. رهبر طبق اصل پنجاه و هفتم ولايتش مطلق است يعني اگر تمام مثلاً 45 ميليون واجدين حق راي در انتخابات شركت كنند و به آقاي عبدالله نوري يا هر كس ديگر كه شما آقايان اصلاح‌طلب اعم از حكومتي و غيره انتخاب شود رهبر مي‌تواند به راي او را تنفيذ نكند و كسي هم نمي‌تواند به او حرفي بزند. پس بنابراين مهمترين دليل آقاي زيدآبادي عزيز اين مي‌باشد كه رئيس‌جمهور اصولاً يك مقام تشريفاتي در ايران بيش نمي‌باشد و هم‌دانشكده‌اي عزيز شما كه تا درجه دكترا هم در رشته علوم سياسي در دانشگاه تهران پيش رفته‌ايد و شاگرد افرادي چون دكتر بشيريه بوديد خيلي بهتر از من و ديگران اين را مي‌دانيد حالا چرا خودتان را به كوچه علي چپ مي‌زنيد نمي‌دانم.
موفق باشيد.
با احترام
نويد رازقي

-- نويد رازقي ، Nov 25, 2008

مطمئن باشيد چنانچه عبدالله نوري كانديد شود روند انتخابات به نفع اصلاح طلبان پيش مي رود. بنابراين لازم است ايشان را به هر نحو ممكن راضي نمايند.

-- بدون نام ، Nov 26, 2008

اصلاحات در ایران مرد.

-- علی ، Nov 26, 2008

من با نظر آقای زید آبادی موافقم. آنچه که میتواند توازن سیاسی کنونی را به هم بزند اینجا یک جنبش اجتماعی و برگرداندن قشر متوسط به عرصه است. کاری که در دوم خرداد صورت گرفت. در آن زمان هم در ظاهر همه چیز از مدتها قبل به نفع رقیب مهیا شده بود ولی حضور قدرتمند بخش وسیعی از مردم توانست موازنه را بهم بزند و جناح حاکم را مجبور به پذیر ش خواست عمومی کند.

-- علیرضا صلاحی ، Nov 26, 2008

به نظر من آقای نوری باید هرچه زودتر کاندیداتوری خود را اعلام و ایده ها و نظرات اصلاح طلبانه خود را بصورت شفاف برای آشنایی مردم روشن کنند به این ترتیب جنبشی در اطراف ایشان شکل می گیرد که رد صلاحیت ایشان را برای دولت هزینه بر می کند . نترسید و پیش بروید .

-- سوسن ، Nov 26, 2008

به آنها که میگویند رای ندهید!
ما یکبار زندگی میکنیم. قهرمان و فداکار هم نیستیم. هستیم؟ برای من فرق میکنه فیلمی که در زمان خاتمی ساخته میشود با زمان احمدی نژاد. تئاتری که میبینیم فرق میکنه. سؤالهایی که خارجیها میکنند راجع به ایران فرق میکنه اون قیافه ای که از ایران همه میبینند فرق میکنه رفتار بسیجی های توی خیابون فرق میکنه. نگید مهم نیست چون اینو کسی که تو ایران زندگی میکنه میفهمه. الان بیسوادها و بی پول ها راضیندو همچنان به زاد و ولد بالا ادامه میدن. به احمدی نژاد هم رای میدن پشتش هم هستند. تا مدتها این داستان عوض نمیشه باید یواش یواش تغییر فرهنگی ایجاد کرد. البته که عبدالله نوری بهتر از خاتمیه ولی من به قالیباف هم رای میدم در واقع به هر کسی بهتر از احمدی نژاد رای میدم چون من تو ایران زندگی میکنم و کوچکترین تغییری تو زندگیم تاثیر داره.

-- شقایق ، Nov 26, 2008

با آمدن آقاي نوري به انتخابات مي توان نگاه تازه اي به ايران داشت.
صميمانه از ايشان خواهش منديم حداقل كانديداتوري خود را اعلام فرمايند.

-- بنجامين ، Nov 26, 2008

وقتي شما در اين مطلب از عدم پذيرش ولايت فقيه توسط آقاي نوري صحبت مي كنيد، بايد بگويم آن زماني كه آقاي نوري به عنوان وزير كشور برگزيده شدند، از نور چشمي هاي ولي فقيه بودن چون وزراي كشور، اطلاعات و خارجه بايد مورد موافقت رهبري قرار گيرند و آنگاه به مجلس براي راي اعتماد معرفي شوند.
منظور اينكه شك نكنيد آقاي نوري با هماهنگي وارد اين داستان شده و باز خبر از بازي جديديست كه نهايتاً به آمدن 30 ميليوني مردم به پاي صندوقهاي راي خواهد انجاميد. وباقي هم همان نظر شقايق رو دارم...

-- ميلاد ، Nov 26, 2008

شقايق خانم من هم توي اين مملكت زندگي مي‌كنم و قهرمان هم نيستم ولي شأن خودم و شما و همه مردم ايران را خيلي بالاتر از اين حداقل‌هايي كه شما مي‌گوييد مي‌دانم و براي شما و هر كس ديگر كه به اين حداقل‌هاي بسيار ناچيز قانعند واقعاً متأسفم. عزيز من آزادي و عدالت و حقوق بشر والاترين ارزش‌هاي انساني هستند كه بايد برايشان هزينه كرد. اين طور نيست كه اين ارزش‌هارا حاكمان آن هم حاكمان مستبد در طبق زرين خدمتتان عرضه كنند. مشكل ما اين است كه مي‌خواهيم كارمند و حقوق بگير دولت باشيم و مجيز هر بي‌سروپايي را بگويم و بعد آزادي و عدالت و حقوق برابر زن و مرد و جامعه مدني را هم مي‌خواهيم. اين كاش يك موي مردم و نخبگان چك در تن ما ايرانيان بود. براي مزيد اطلاع شما و همه سروران گرامي كه خيال راي دادن به حتي قاليباف را هم دارند و لابد ادعاي آزادي‌خواهي و عدالت‌طلبي‌شانم گوش فلك را كر مي‌كند عرض كنم كه به مقاله فرهنگ عليه توتاليتاريسم نوشته ايوان كليما ترجمه خشايار ديهيمي در شماره 77 مجله نگاه نو رجوع كنيد تا ببينيد افرادي مثل واتسلاو هاول و خيلي‌هاي ديگر امثال او براي رسيدن به آزادي و عدالت و رهايي از يك حكومت توتاليتر حاضر شدند به رفتگري و توالت‌پاكني و شيشه‌شوري بپردازند اما حاضر به همكاري به رژيم كمونيستي چلكسلواكي نشدند. ولي شما و امثال شما غصه اين را مي‌خوريد كه وزارت ارشاد دوره خاتمي اجازه مي‌داد يك كمي موي زنها در فيلم‌ها پيدا باشد. واي چقدر حرف براي گفتن به امثال شماها هست ولي حيف كه جايش اينجا نيست فقط براي همه‌تان متأسفم فكر كنم همين‌طوري كه پيش بريم كم كم بايد برويم توي صف بايستيم و بين احمدي‌نژاد و حاج بخشي هم انتخاب كنيم چون بالاخره هر چي باشد اصلاح طلبيم و بايد بين بد و بدتر انتخاب كنيم.
افسوس و هزار افسوس براي ايران و ايراني.
با تقديم احترامات فائقه
نويد رازقي

-- نويد رازقي ، Nov 26, 2008

تحریم وقتی خوبه که نتیجه ای داشته باشه عملکرد احمدی بقدری فاجعه بوده که حتی هر کس دیگر حتی از بین جناح استبدادگر بیاد بهتره .تحریم در شرایط فعلی بزرگترین خدمت به احمدی و منگولهای سیاسیست و بخشیدن این مملکت عظیم با اقیانوسی از ثروت مادی و انسانی برای 4سال دیگر به قشر ی مانند کردان. در مورد نوری باید گفت از معدود روحانیانیست که هنوز اندک ابرویی برای این قشر باقی گذاشته است او اگر بله قربانگو می بود در زمان وزارتش اختیار نیروی انتظامی توسط ولی فقیه به او تنفیذ میشد نه اینکه استیضاح شود و در دادگاه روحانیت محاکمه و زندان ایا ولی فقیه با نور چشمی چنین میکند .!!!

-- بابک ، Nov 27, 2008

به نظر من ایشان اگر میخواهند بیان تو انتخابات بهتره لباس آخوندی و در بیارن و مستقل وارد شن چون ما مردم سرزمین ایر دیگر نه راست میشناسیم نه چپ ما ایران رو در غالب یک کالبد خاهانیم

-- thug nigga ، Nov 27, 2008

با سلام کاشکی ما مردم با این کوته بینی نسبت بهم نگاه نمیکردیم وقبول میکردیم که فقط یک رای کافی نیست بلکه بعد از رای دادن هم باید مراقب رای خود باشیم تا بتوانتیم ان چیزی رو که میخواهیم بدست اوریم(آزادی) بهتره اقای نوری و طیف طرفدار ایشان دقیقآ سندی روشن از برنامه ایشان ارائه کنند تا مردم چه درزمان قبولی یا رد صلاحیت ایشان بتوانند با داشتن یک مسیر مشخص مطالبات خود را با داشتن طیف یاحزبی مشخص دنبال کنند.
معلومه که مردم بدون داشتن سخنگو که همون حزب یا هرچیز دیگری باشه نمی تونن راجب خواسته هاشون نظر بدن

-- بدون نام ، Nov 27, 2008

میلاد جان!
نوری هزینه ی اشتباه خود را با چندسال زندان و مرگ مشکوک برادرش پرداخت کرد. مواضع او، هم اکنون کاملاً روشن است.
عبدالله نوری می تواند از حداقل فضای موجود وارد سیستم شود و در مقابل سلطان بایستد و اگر نشد می تواند جامعه مدنی و تشکلهای اجتماعی-سیاسی پیرامون خود را قوی کند.
غیر از این ها چه پیشنهادی دارید؟

-- بدون نام ، Nov 27, 2008

به نظر مي رسد سوال اصلي در انتخابات پيش رو بيش از آن كه چه كسي بايد بيايد باشد چگونه بايد بيايد است. در مورد آقاي نوري در واقع چگونه آمدن روشن است چون سابقه مقاومت و اعتراض ايشان براي دفاع از حقوق مردم براي همگان معلوم است ولي در مورد آقاي خاتمي ابهام وجود دارد .
نكته ديگر اين كه ما در شرايط كنوني با اين پرسش مواجهيم كه آيا بدون چالش با جريان حاكم در ايران پروژه دمكراسي و حقوق بشر به نتيجه اي خواهد رسيد ؟ روشن است كه جريان حاكم با نهادهاي قدرتي كه در اختيار دارد مانع هر گونه تحولي است و انتقادهاي افرادي چون هاشمي رفسنجاني را نيز پذيرا نيست. بنابراين بدون يك چالش و ستيز نمي توان اميد به تغيير و دگرگوني داشت. با اين فرض انتخابات رياست جمهوري بايد به عنوان عرصه اي براي به چالش كشيدن جريان حاكم در ايران نگريسته شود و فردي كه توانايي اين كار را داشته باشد مطرح شود. بدون ترديد آقاي نوري چنين كسي است.

-- بدون نام ، Nov 27, 2008

شجاعت عبدالله نوری فقط، الان به کار مردم ایران می آید.ایشان در مقابل مردم ایران مسئولند.من به شدت طرفدار تحریم هستم،اما اورا خوب می شناسم و فقط او را شایسته کشاندن مردم به انتخابات می دانم.اشتباه نکنید هزینه رد صلاحیت او اگر واقعا حس شود که مردم پشت سر او هستند،به ای آسانی ها نیست چون روراروئی مستقیم با مردم تلقی می شود.فقط باید شروع به حرف زدن کنه این مرد و مخاطب هاش را معلوم واز اونها یاری بخواد.من به گفته خودم ایمان دارم .

-- حسین از شیراز ، Nov 27, 2008

شجاعت عبدالله نوری فقط، الان به کار مردم ایران می آید.ایشان در مقابل مردم ایران مسئولند.من به شدت طرفدار تحریم هستم،اما اورا خوب می شناسم و فقط او را شایسته کشاندن مردم به انتخابات می دانم.اشتباه نکنید هزینه رد صلاحیت او اگر واقعا حس شود که مردم پشت سر او هستند،به این آسانی ها نیست چون روراروئی مستقیم با مردم تلقی می شود.فقط باید شروع به حرف زدن کنه این مرد و مخاطب هاش را معلوم واز اونها یاری بخواد.من به گفته خودم ایمان دارم .

-- حسین از شیراز ، Nov 27, 2008

به جای این بحث ها تمامی افراد دارای وزن سیاسی جناح اصلاح طلب کاندید شوند تا بتوانند نظرات و عقاید خود را در فضای نسبتا بازی که معمولا در بحبوبه انتخابات بوبجود میاید مطرح کنند و نزدیک به انتخابات شخص مقبول تر که از فیلترهای دولتی رد شده کاندید نهایی شود با این روش جنبش اصلاح طلبی شور و نشاط بیشتری می گیرد و اشاعه بیشتری می یابد .

-- بهزاد ، Nov 27, 2008

لطفا هرکس میخواهد کاندیدا شود خودش حرف بزند ، آقای نوری سوابقش برای گروهی از شما کامنت گذاران دلچسب است اما اگر ایشان روشن مواضعشان را و برنامه کار دولتشان در صورت انتخاب بفرمایند مردم میتوانند به انتخاب ایشان فکر کنند ، در غیر اینصورت بحث مبهمی درگرفته است.

-- کورش ، Nov 27, 2008

شما اول مطمئن شوید که از آرای مردم محافظت می شود بعد در مورد کاندیدا ها و معرفی اونا تصمیم بگیرید با تخلفات انتخاباتی و تقلب های وزارت کشور میخواهید چکار کنید مگر آنکه کاندیدای اصلاح طلب آنقدر بتواند آرای مردمی را جلب کند تا امکان این گونه بازیهای ناجوانمردانه پیش نیاید .

-- سوسن ، Nov 27, 2008

اساس استراتزی صاحبان اصلی قدرت عبارت است از وادار کردن مردم به انتخاب میان بد و بدتر و یک توافق نانوشته میان دو جناه اصلی رژیم در جلوگیری و سرکوب جریان سوم٠ یعنی جریان سکولار و دمکرات. همانطور که خامنهای گفته= دو جناح نظام مثل دو بال پرنده هستند.
عملکرد اصلاحطلبان نیز در عمل غیر از این نبوده است. نگاه کنید به شعر و شعارهای امثال معین و مشارکتیها و سکوت م مماشاتشان در سه سال گذشته.

-- ahmad ، Nov 27, 2008

برای من هیچ مهم نیست که کدام سر کار می آید. فقط این را میدانم که هر سر کار بیاید برای ما کرذها همان است که هست

-- ، Nov 30, 2008

با سلام . 1-لطفا یک پایگاه اطلاع رسانی رسمی بنام آقای نوری راه اندازی شود .
2- وبلاگها و سایتهایی که بطور خود جوش از سوی طرفداران راه اندازی میشود را در سایت لینک کنید . 3-چگونه با آقای نوری میشود ارتباط برقرار کرد یا تماس گرفت ؟ با تشکر اکبرزاده نیاری - اردبیل
آدرس وبلاگ من :http://hamiyan-hamrah.blogfa.com/

-- کلام اله اکبرزاده نیاری ، Dec 13, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)



موضوعات