تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر احسان مرادی، استاد بازنشسته تاریخ اسلامی

بررسی سایه های جمهوری مهاباد - ۲

محمدرضا اسکندری
اسعد سلامی
mreskandari@gmail.com

رادیو ژیار در نظر دارد در رابطه با رخدادهای سیاسی مردم کرد و کردستان، سلسله گفت و گوهایی با اساتید دانشگاه‌ها، محققان، نویسندگان و مسئولین سیاسی احزاب داشته باشد. اولین و مهم ترین این حرکت‌های سیاسی، «جمهوری مهاباد» است که با نام «بررسی سایه‌های جمهوری مهاباد» به آن خواهیم پرداخت.

در بخش دوم «بررسی سایه‌های جمهوری مهاباد» به کشور فرانسه رفته‌ایم تا با آقای دکتر احسان مرادی، اهل سنندج متولد ۱۳۰۴، استاد بازنشسته تاریخ اسلامی، مقیم پاریس گفت و گویی انجام دهیم.


مصطفی بارزانی

جمهوری مهاباد حاصل تجربه ذهنی چه کسانی بود و آیا از طرف کشورهای غربی حمایت می‌شد؟

در ان ایام در کردستان عراق حزب هیوا فعال بود و درکردستان ایران هم کومله‌ی ژک که البته هر دو رقیب هم بودند و کسی دیگری را قبول نداشت و نمی‌خواستند که یکی پیرو دیگری باشد.

قاضی محمد هم در تهران درس خوانده بود و بین مردم جایگاه و آبرویی داشت؛ اما فریب سیاست روسیه را خورد که می‌تواند در آن وضعیت نابسامان کردستان را از نفوذ پیشه‌وری و از نفوذ آلمان و انگلستان رها کند و اتفاقاً به درستی و نیکی هم شهر را اداره کرد.

آیا رهبران جمهوری مهاباد واقعاً دیدگاه تجزیه‌طلبی داشتند؟

وی اصلاً و ابداً اهل تجزیه‌طلبی نبوده و تفکر ضد ایرانی نداشته است و این شایعه‌ای است که حزب توده ایران درست کرد و بعدها پهلوی و جمهوری اسلامی هم این فرمایش را می‌کنند.

حضور مصطفی بارزانی و نیروهایش در ایران، چه نقشی در ساختار جمهوری مهاباد داشتند؟

بارزانی دوست نداشت در صحنه سیاسی کردستان رقیبی داشته باشد. تنها کس در برابر او در ان ایام شیخ محمود بود که انگلیسی‌ها او را ساکت کرده بودند و نمی‌شد قاضی محمد باسواد و آگاه را که در کرسی رهبری کردستان نشسته است، ببیند.

از طرفی هم انگلیسی‌ها از عمد و با برنامه قبلی، عرصه را به او در کردستان عراق تنگ کردند تا به مهاباد برود و آن‌گاه شاه و به‌وِیژه جناح افراطی را تحریک کنند که روس‌ها به کمک کردها قصد جدایی از ایران دارند.

اما قاضی محمد کاملاً شخصی ایران‌پرست بود و فقط فریب سیاست نفتی روسیه را خورد و تصور کرد که می‌تواند با فشار به حکومت ایران، حکومت خودگردان تحت فرمان حکومت مرکزی ایران درست کند.

بارزانی جز اختلال و بی‌نظمی در امور کردستان ایران و تحریک حکومت مرکزی ایران و جناح رزم‌آرا به دستگیری قاضی محمد کار دیگری نکرد. او همه سلاح‌های قاضی را با خود برد و به آغوش روسیه رفت.

جمهوری مهاباد توسط کدام دولت در ایران سرکوب شد و چه دولت‌های خارجی در این زمینه همگام و همراه دولت وقت ایران بودند؟

تنها، توسط رزم‌آرا و به تحریک انگلیسی‌ها اعدام شد؛ وگرنه قوام و شاه هم خواهان اعدام قاضی محمد نبودند و شاه بعدها از خانواده او دلجویی کرد و حتی اکثر فرزندان قاضی محمد به ساواک پیوستند و البته بین مردم جایگاهی نیافتند.


احمد قوام

ملی‌گرایان آن زمان از جمله دکتر مصدق و سایرین در رابطه جمهوری مهاباد و سرکوب آن توسط رژیم پهلوی چه موضعی داشتند؟

مصدق هیچ گاه برای کردها دوست و مدافع نبوده است. دکتر سنجابی هم با بازرگان دعوای قدرت داشت و بازرگان هم کمترین اطلاعی از کردها نداشت.

مصدق در انتخابات دوره هفدهم از جعل حسن امامی به جای صارم‌الدین صادق وزیری کمترین حرفی نزد؛ همان کسی که هم‌بند دکتر حسین فاطمی بود و این هم یکی دیگر از نقاط ضعف مصدق بود.

چرا قاضی محمد و یارانش، وقتی که شکست را حتمی می‌دانستند، با وجود خطر اعدام، باز هم در مهاباد ماندند؟

نمی‌دانست در تهران، بارزانی چه آشی برایش پخته است. دیدیم که با آغوش باز، قاضی محمد خودش به استقبال نیروی نظامی ایران رفت و آن‌ها را به مهاباد اورد. وطن‌دوست بود و ایران‌طلب و نمی‌خواست خون از دماغ کسی پایین بیاید.

اما بارزانی فضا را ناآرام کرده بود و بنا به نصیحت رزم‌آرا، همه سلاح‌های بارزانی را برداشت و رفت و قاضی محمد را مجرم می‌دانست و از مرگش هم ناراحت نشد.

اما قاضی محمد، مثل پیشه‌وری انسانی نبود که به چهارچوب ایران خیانت کند. مرد باشرفی بود که باید جزو قهرمان‌های ملی ایران از او یاد شود. اما ما متأسفانه دروغ بزرگ چپ‌ها و تندروها را درباره او باور کرده‌ایم.
چرا کردهای اهل تشیع در جریان قاضی محمد، حضور و تأثیر زیادی ندارد؟

قاضی صدها دوست تشیع داشت و برایش مذهب هیچ ارزشی نداشت. انسانی آزاده بود و شیعیان بیشتر با آصف و اردلان‌ها ترکیب می‌شدند تا قاضی محمد.

Share/Save/Bookmark

بخش‌های پیشین:
بخش نخست: گفت و گو با با نادر انتصار، استاد دانشگاه در آمریکا
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

پس پسران قاضی محمد با ساواک بوده اند ! خدا بخیر کند عاقبت کردها را

-- امامی ، Nov 10, 2008

این همه دروغ پراکنی و فتنه انگیزی، بارزانی همیشه یار و یاور قاضی محمد بوده،، حتی قاضی محمد در جلسه محاکمه اش در دادگاه این حرف را تکرار میکند. خدا از دروغگویان و شایعه پردازان نگذرد

-- نیشتمان ، Nov 11, 2008

جناب نیشتمان : هر کس نظر یا فرضیه ای را اعلام کرد باید فورا او را جاسوس و وابسته و جاش و... خواند ؟ همیشه باید گفت : رهبران کرد پیغمبرند ؟ ... همیشه باید دروغکی دل خوش بود ؟ .... بارزانی در کردستان قیاده موقت شد و کردها را کشت یادت رفته ؟ با شاه بود یادت نیست ؟ .... به قول خودت :
خدا از دروغگویان و شایعه پردازان نگذرد

-- احمد رسولی مقدم - سنندج ، Nov 12, 2008

در میان مردم کردستان هم مشهور است که هر وقت کسی ضد ملا بارزانی حرف زد حتما کشته می شود به عبارتی حذف فیزیکی می شود . تنها جلال طالبانی لطمه نخورد هزارها ادم به کشته شدن داد تا خود رهبر کردها بماند . ملای درس ناخوانده فقط و فقط برایش خودش مهم بود . خدا انشالله دکتر و رادیو ژیار را زنده نگه د ارد برای روشن کردن حقایق . اما دکتر قانعی فرد با عیسی پژمان گفتگویی کرده است که ای کاش ان را منتشر میکردید .

-- حامد ، Nov 13, 2008

ba salam w hazaran derod . qazi mohamd ntwanst az hkomt 11 mahe khood az mhabad ya sablakh kharj shawd w be goni ke yk mbarze sonte boode ke tanha asheri ya mntge kochke ra rahbre nmode . w az hame moohm tar ishan yk rahbr mazhabe boode ta syase . w metwan goft k rahbran haal hazer kurdstan in msale ra digar tekrar nkonnd w dar hmon zman ham dar ilam ghyamhae sort grfte w tedade az rahbran kurd dr in mntge zndan w idam ya koshte shodan ke dar ktab tarykh syase mbarzat ilam dar an yad shode ke hamzman dar mhabad ya azrbayjan ghyamhae sort grfte . dar an zman tanha mhabad nbode ke mbarze sort grfte balke dar jenob kurdstan yane ilam ya kermashan ya lorstan ham masal shabyh sort grfte ama be shewe degar w hame anha sarkob shode and . bayd yad awr shood ke dar jenob zanan ham rahbre mbarzat ra be dast grfte and mannd ghadm kher khan lak k ham dar an zman b mbarze bar khast . in khod nmad mbarze bzrgtar w azad tar az mbarze dar degr jahaa bood. k mtasfane kamtar kse b an ashare mekond. amedwarm ke btwanin beshtar mbarzat kurd dar tmam nghat kurdstan ra b bahs bgozarin ba spas

-- ali ilami ، Nov 15, 2008

احتمالا ده ها هزار روایت از زندگی و سرنوشت حضرت مسیج موجود است که ما دقیقا نمی توانیم بدانیم که کدام اش به حقیقت نزدیکتر است و من فقط یکی را درچ می کنم. خوانده ایم که قبل از به صلیب کشیدن ایشان مردم دورش جمع شده و به طرف اش سنگ می انداخته اند. حضرت مسیح در بین ایشان یکی از یار و همراه قبلی را دید که آنهم مشغول سنگ انداختن بود. مسیح که رفتار دیگران را می فهمید ولی از مشاهده دوست سابق اش متعجب شده و رو بهش گفت" شما چرا.؟"

حالا شنیدن " خیانت" پیشه وری از زبان شوینیست های اریایی و باستان پرستان خرافی حرف تازه ای نیست اما شنیدن همچو حرفی از دهان کردی به نام دکتر احسان مرادی آنهم بعد از گذشت اینهمه سال که مدارک بیشتری از رهبری پیشه وری دم دسته خیلی ها قرار گرفته مرا متعجب کرد که باید به پرسم دکتر مردادی شما چرا.؟

به عقیده من در تاریخ سیاسی ایران پیشه وری تنها فردی بود که هیج وقت زیر بار زور بیگانگان نرفت و همیشه استقلال تفکر خودش را حفظ کرد و هیچ وقت قصد جدایی از ایران را نداشت و به همین خاطر هم جانش را فدا کرد. اگر پیشه وری قصد استقلال داشت پس چرا جمهوری آذربایجان برای خودش وزیر امور خارجه نداشت.؟ اگر پیشه وری قصد جدایی از ایران را داشت پس اختلاف اش با باقر اف بر سر چی بود.؟

-- سهند ، Nov 16, 2008

. وقتى اين حرفها را با سخنان علمى و بى طرفانه دكتر انتصار مقايسه ميكنم، به حال ملت كرد كه اساتيدى مثل مرادى دارد، تاسف ميخورم.
مطلبى كه مرادى در مورد دشمنى ژكاف و هيوا گفته، كاملا نادرست است و هيچ منبعى آن را تاييد نميكند. و روابط بارزانى و قاضى محمد، بر خلاف ادعاى مرادى، دوستانه و توام با حسن نيت بوده، و ادعاى آش پختن بارزانى براى قاضى محمد، ساخته ذهن مرادى ست. در روزهاى آخر سقوط جمهورى مهاباد، بارزانى از قاضى محمد خواست كه همراه آنها برود، و به عنوان رهبر گروه پيشمرگان او فعاليت كند. كاش راديو زمانه ، به سراغ محققان معتبر و دانشمندى همچون دكتر انتصار ميرفت. به عنوان يك خواننده زمانه آمادگي دارم در اين مورد با مرادى مناظره كنم.

-- بختيار ظهرى ، Nov 19, 2008

کاک بختیار و جناب سهند.
جناب دکتر مرادی احترامش در جای خود محفوظ . اما باید پرسید مطرح کردن " فرضیه " بالا اشکال است . اما به طور قطعی حکم صادر کردن کمی ناپسند است . جناب دکتر مرادی عزیز ما هم " فرضیه مطرح فرموده است .
اما من هم مثل کاک حامد در نظرهای بالا می خواهم بدانم آقای دکتر قانعی فرد اسناد رکن 2 ارتش را دیده و به گمانم در امریکا هم سندها را خوانده و انشاالله منتشر کنند . هرچند گفتگوهایشان با شیخ عزالدین حسینی و صارم و یحیی صادق وزیری و .... بسیار زیبا بود و مچ گیری وی از عبدالله حسن زاده بسیار بسیار تحسین برانگیز بود .
انشالله رادیو ژیار هم در کارش موفق باشد

-- مهندس رضوی ، Nov 21, 2008

جناب مهندس رضوى، سلام بر شما.
در پاسختان بايد ذكر كنم كه مرادى عزيز شما، فقط فرضيه مطرح نكرده ، بلكه حكم قطعى صادر كرده است. اگر به متن گفتگوى بالا توجه كنيد كلمات _ اصلا و ابدا _ نشانه قطعيت است، نه پيش فرض.
سخن من اين است كه براى نظر دادن در مورد حوادث تاريخى بايد فاكتورهاى مختلفى را در نظر گرفت و با دلايل و مدارك كافى نظريه اى را مطرح كرد. يعنى دقت و صداقت علمى و بيطرفى را مد نظر قرار داد. نكته مهم ديگر اينكه، كسى كه به خودش اجازه ميدهد در مورد مسائل مهمى در تاريخ معاصر همچون جمهورى مهاباد، بارزانى، پيشه ورى و ... اظهار نظر كند بايد شناخت كافى در اين زمينه ها داشته باشد. بهتر نيست كه هر كسى به تخصص خود بپردازد؟
و مگر اين نظريات غير علمى سبب نميشود كه عده اى از خوانندگان آش را شورتر كنند؟
مرادى در گفتگو ميگويد فرزندان قاضى محمد ساواكى شدند. و خواننده اى به نام امامى فرزندان را به پسران ترجمه ميكند و بر اين باور است كه پسران قاضى محمد ساواكى شدند. و نقطه انحرافى از همينجا شروع ميشود. چه بسا كه چند سال بعد كتابى تحت عنوان پسران ساواكى قاضى محمد به چاپ برسد. و تاريخي جعلى مثل همه جعليات ديگرى كه توسط نويسندگان غير متخصص در مورد آذربايجان و كردستان و تاريخ معاصر ايران، درست شده است، نوشته شود.
براى آگاهى شما بايد گفت كه قاضى محمد فقط يك پسر داشت و نه پسران. و ايشان هم با آنكه تهمت همكارى با دستگاه پهلوى را با خود يدك ميكشد، اما هيچ گاه مدارك مستدلى در مورد رابطه اش با ساواك منتشر نشده است. باقى فرزندان قاضى محمد دختر هستند و هيچ گاه رابطه اى با دستگاه ساواك نداشته اند. و غير از خانم فوزيه قاضى، خواهران ديگر ايشان اصلا اهل سياست نبوده اند.
بسيارى از دشمنان بارزانى تا الان هم در قيد حيات هستند، براى آگاهى شما بايد گفت كه ابراهيم احمد دبير كل حزب دمكرات كردستان عراق، چند سال قبل در لندن به مرگ طبيعى از دنيا رفت. عمر دبابه، على عسكرى، اعضاى دفتر سياسي پدك، سالها زندگى كردند و به مرگ طبيعى مردند. دكتر محمود عثمان اكنون نماينده پارلمان عراق است. على عبدلله اكنون در حزب خود بارزانى، قائم مقام رهبر حزب است. اين افراد همه از دشمنان قسم خورده بارزانى بودند. و هيچكدام هم به دست او كشته نشدند. و البته منظور من اين نيست كه ايشان هيچ كار اشتباهى مرتكب نشده اند.
در جاى جاى مصاحبه مرادى با راديو ژيار، نفرتى عميق از بارزانى به چشم ميخورد. به چه دليل؟ مشخص نيست. و اين از انصاف علمى به دور است. اميدوارم راديو زمانه اين بار مطلبم را سانسور نكند. براى بحثى مفصل در اين زمينه و در مورد تاريخ معاصر كردستان آمادگى كامل دارم.

-- بختيار ظهرى ، Nov 22, 2008

دوست عزیز جناب ظهری
سخنان شما نظر احساسی و شاید ارادت شما به بارزانی باشد اما نازنین هموطن من ، شما کی در درجه و مقام علمی دکتر مرادی هستید که با وی مناظره کنید ؟! یادمان نرود وی 2 خواهر اعدامی به دست خلخالی دارد پس ضد کرد نیست ! کتابهای زیادی هست که این فرضیه ها را مطرح کرده اند .
مگر من و توی عزیز وکیل مدافع بارزانی و قاضی هستیم ؟ بگذار محققان راهشان را بروند و من و تو بنشینیم و با ارامش بخوانیم .
قربانت

-- مهندس رضوی ، Nov 25, 2008

جناب مهندس رضوى،درود بر شما.
١.من براي همه ادعاهايم مدرك دارم و هيچ احساس يا ارادت خاصي به كسي ندارم،اماضمن داشتن موضع انتقادى، به مبارزان راه آزادى،احترام ميگزارم،چه قاضى،چه بارزاني،چه قاسملو،چه فروهر،چه موسى خياباني و چه اكبر گنجي.
و البته هيچ مبارزى را مقدس نميدانم .
٢.جنابعالي سعى داريد داريد بحث را شخصى كنيد،و اين در حيطه كار من نمى گنجد.چرا قصاص قبل از جنايت ميفرماييد؟ شما از كجا ميدانيد كه من در درجه و مقام علمي چه كسي هستم يا نيستم؟ آيا مرا ميشناسيد؟ تا بحال با من هم كلام شده ايد؟ شما قصد داريد مرا تحريك كنيد تا خام طبعى كنم؟ يا مرعوب مقام علمي كسي شوم؟ من مرعوب درجه و مقام علمي كسي نخواهم شد ،براى من سنديت گفته هاى مدعى مهم است نه عنوان دكترايشان،لطفا از روش هاى انقلابى براى خاموش كردن صداى ديگران استفاده نكنيد
بد نيست بدانيد كه چند سالى تاريخ خوانده ام و لااقل با روش تحقيق علمي آشنايى دارم .
٣. من وكيل مدافع كسي نيستم ،اما حتي بعنوان شنونده راديو ژيار نميتوانم در مقابل ،تحريف واقعيت از اين رسانه ساكت باشم،براي من كه نزديك به ١٥ سال است ،در راديو و تلويزيون كار ميكنم و پستي و بلندى هاى زيادى ديده ام ،راديو زمانه و ژيار پديده هاى قابل اعتنايى هستند كه بايد سطح حرفه اى،صداقت،محتوا و احترام به شعور شنونده را در آن
،حفظ كرد و در اين ميان رسالتي هم به دوش من شنونده است.
٤. باز هم تكرار ميكنم كه اكثر گفته هاى احسان مرادى در اين گفتگو نادرست و بدون سنديت تاريخي است
٥.بحث ما زيادى دارد شخصى ميشود،اين بنظرم درست،علمى و در شان راديو ژيار نيست،جنابعالى اگر سند يا بحث علمى در مورد عدم صحت ادعاهاى من داريد لطفا بيان كنيد و اگر نه دنباله بحثى را كه شخصى شده ميتوانيم،از طريق ديگرى پيگيرى كنيم.
آدرس من bakhtyarsediq@gmail.com و bakhtyar_z@yahoo.com است.

درود بر شما
بختيار

-- بدون نام ، Nov 25, 2008

دوست نادیده جناب ظهری
از رادیو ژیار سپاس که من و شما همدیگر را یافتیم تا با هم کمی مبادله اطلاعات کنیم . من به نظر شما هم احترام دارم و خدای ناکرده برداشت سو نفرمایید و شما هم برادر دینی من هستید .
بیا و در رادیو ژیار به صورت نقد با هم سخنان دکتر را نقد کنیم اگر سند داریم . پس شما بنویسید و پاسخ از من . از هر دوی من و تو سن و سالی گذشته است و می دانم درد دل من و تو خواندنی باشد . از دور دیدگانت را می بوسم . قربانت

-- رضوی ، Nov 26, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)



موضوعات