خانه > رادیو ژیار > برنامه ها > سیاست، احزاب و قدرت سیاسی در هلند | |||
سیاست، احزاب و قدرت سیاسی در هلندمحمدرضا اسکندریmreskandari@gmail.comجهانبخش ولیانپور، از ایرانیان ساکن هلند که به عنوان مددکار اجتماعی مشغول به کار است، عضو شورای شهر پورمرند در هلند هم هست. او با توجه به حضورش در شورای شهر، اطلاعاتی را در مورد ساختار سیاسی در هلند و ساز و کار نهادهای سیاسی در اختیار ما میگذارد.
قدرت سیاسی در هلند توسط چند انتخابات مشخص میشود؟ فکر کنم با توجه به فرهنگ سیاسی هلند، به کارگیری واژههایی مانند جهت سیاسی یا رنگ سیاسی به جای مفهوم قدرت سیاسی، مناسبتتر باشند. مهمترین انتخاباتی که جهت سیاسی را تعیین میکنند به ترتیب اهمیت عبارتند از: انتخابات پارلمان، شوراهای شهر، شوراهای استان، مجلس سنا و نمایندگان پارلمان اروپا. کدام یک از انتخابات مهمتر است؟ انتخابات پارلمان موسوم به «اتاق دوم» مهمترین انتخابات کشور است، زیرا پارلمان عالیترین نهاد سیاسی هلند است و انتخاب آن هر چهار سال یکبار جهت سیاسی دوره بعد را تعیین میکند. اما پارلمان و دولت جدید تابع تصمیمگیریهای دولت و مجلس پیش از خود نیز هستند. برای همین هم مجلس در ماههای پایانی کار خود، حق ندارد تصمیماتی بگیرد که کار مجلس دوره بعد را با مشکل روبهرو کند. آیا قانونگذاری فقط توسط مجلس شورا و سنا انجام میشود؟ اصلیترین و عالیترین نهاد قانونگذاری کشور، پارلمان است. مجلس سنا حق قانونگذاری یا تغییر یا اظهار نظر درباره لوایح را ندارد. اما اگر با رأی اکثریت، مصوبهای را مطابق با قانون اساسی ندانست، مصوبه را به پارلمان برمیگرداند. البته سنای هلند را نباید با شورای نگهبان خودمان مقایسه کنیم چون در طول ۱۷ سالی که من در هلند هستم این فقط یکبار اتفاق افتاده است. فقط پارلمان و دولت نیستند که برای جامعه تصمیم میگیرند بلکه ارگانها و افراد متخصص و بیطرف نیز در حد بالایی در تصمیمگیریهای سیاسی مشارکت دارند. یک نمونه از این سازمانها که به میزان زیادی با نظرات تخصصی خود بر تصمیمگیریهای سیاسی اقتصادی تأثیر میگذارد، شورای عالی اقتصاد است که ترکیبی از نمایندگان سندیکاهای کارکنان، کارفرمایان و افراد متخصص است. نمونه دیگر، اداره کل برنامهریزی است که با آمارگیریهای متنوع خود پایه خیلی از تصمیمگیریها را فراهم میکند. از این گذشته بسیاری از تصمیمات سیاسی بر پایه نظرسنجیهای عمومی در میان شهروندان گرفته میشوند. همین اواخر که نمایندگان پارلمان سر قانون جدید «اخراج کارکنان» به توافق نرسیدند، سرانجام همان چیزی را تصویب کرد که در مذاکرات میان سندیکاهای کارکنان و کارفرمایان توافق شده بود. اگر چه هلند حکومت فدرالی نیست ولی استانها مجلس ایالتی دارند و در محدوده استان خود قانون هم وضع میکنند، میتوانید در این رابطه بیشتر توضیح دهید؟ شوراهای استان یا مجالس ایالتی با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند. این شوراها اعضای دولت ایالتی و همچنین مجلس سنا را انتخاب میکنند و از این طریق نقش مهمی در تعیین سیاستهای کشور بازی میکنند. این شوراها مسوول تعیین خطوط کلی در امور زیر هستند: تعیین محلهای ساختن مسکن و مراکز صنعتی و تعیین سمت و سوی جغرافیایی توسعه شهرها، طراحی و تقسیمبندی استان و امور گردشی تفریحی خارج از شهر است. اما در جهتگیری مسایل جوانان، موضوعات فرهنگی و رفاهی، محیط زیست و طبیعت، توسعه اقتصادی، آب و آبیاری، لایروبی کانالها و پیشگیری از خطرات سیل، بهداشت و مراقبت و حمل و نقل و مانند اینها نقش مؤثر دارند. همچنین دولت ایالتی را در اجرای این سیاستها کنترل میکنند. در هلند علاوه بر شوراهای استان، همکاریهای منطقهای وجود دارد که اعضای کمیتههای اجرایی آن را، شهرداران و قانون نگهداران شهرهای همان منطقه تشکیل میدهند. همه این نهادها در اکثر زمینهها تابع قوانین کشوری هستند و بخش اعظم بودجه خود را از دولت مرکزی میگیرند. اما در تخصیص این بودجه استقلال دارند. در بعضی از زمینهها نیز فقط بودجه خود را هزینه میکنند. گاهی نیز از یک قانون کشوری تمرد میکنند. مثلاً شورای شهر ما حقوق یک سال یک خانواده پناهنده را از محل مالیاتهای شهری خود پرداخت، در حالی که پرونده کشوری او بسته شده بود و میبایست خاک هلند را ترک کند. یا کارمندان ثبت احوال (جمعیت) موظفند همجنسگرایان را به عقد همدیگر درآورند، اما هستند شهرداریهایی که این را برای کارمندان خود اجباری نمیکنند. در عمل حدود اختیارات و وظایف نهادهای قانونگذاری و اجرایی استان، منطقه و شهر در هم تنیده شدهاند. مثلاً بخشی از یارانه موزهای را شهر میدهد و بخش دیگرش را استان. شهرداری ها (دولتهای محلی) نیز برای احداث یا تغییر بعضی از تأسیسات شهری خود از قبیل پلها و جادهها باید از دولتهای ایالتی اجازه بگیرند. در امور جوانان، هزینه اصلی را دولت مرکزی میدهد اما دولتهای محلی و ایالتی نیز برای آن هزینه میکنند. تمام این ارگان ها روزانه در حال گفت و گو و مشورت و همکاری فشرده با همدیگر هستند تا امور مختلف را با همدیگر تنظیم کنند و از دوباره کاری پرهیز نمایند. نقش شورای شهر و شیوه انتخاب آنها چگونه است؟ شورای شهر مسوول تعیین امور سیاسی و اقتصادی شهر است. هر پروژهای که در سطح شهر نیاز به هزینه داشته باشد، باید به تصویب شورای شهر برسد. پروژههایی که نیاز به هزینه نداشته باشند یا هزینههای آنها توسط سایر نهادها تأمین میشوند نیز در اکثر مواقع باید پروژه خود را به تصویب شورای شهر برسانند. دولت محلی (کولیژه) باید در زمان تصویب یک طرح و در زمان استفاده از پول، از شورای شهر اجازه بگیرد. ساختن مراکز جوانان و نوجوانان، مدارس ابتدایی، مراکز نمایش و موسیقی، تمیز کردن خیابانها، دادن جواز کسب یا تعطیل کردن آن، تأمین زمین برای ساختن مسکن، تسهیلات رفاهی مانند باشگاههای محله، دادن یارانه به پروژه فرزاندان خانوادههای مسلمان، دادن یارانه برای اجرای موسیقی در بازار شهر، ثبت احوال، صدور کارت شناسایی و پاسپورت و گواهینامه و برقراری نظم و امنیت و مانند اینها از وظایف شهرداریها هستند. البته گرفتن امتحانات رانندگی به عهده اداره مرکزی گواهینامههای رانندگی است که جدا از دستگاه پلیس و شهرداری است. چه کسی شهردار را انتخاب میکند و بر چه مبنایی؟ شهردار نه یک پست انتخابی است نه انتصابی، اما در عمل شورای شهر است که یکی از کاندیداها را انتخاب میکند. ولی برای کاندید شدن به میزان زیادی لابی میشود. حزب اول ائتلاف نیز سعی میکند شهرداران شهرهای بیشتری از حزب خودش انتخاب شوند. همچنین در بعضی شهرها، شهردار عرفاً از یک حزب مشخص انتخاب میشود. مثلاً شهردار آمستردام و روتردام، اکثر اوقات از حزب کار است. اما شهردار از هر حزبی که باشد، چون دبیر شورای شهر نیز است، نقشی غیرحزبی و بیطرف دارد. روند کار به این صورت است که ابتدا آگهی استخدام شهردار در روزنامهها منتشر میگردد. متقاضی یا متقاضیان معمولاً از قبل لابی میکنند تا مطمئن شوند که شانس استخدام دارند. دبیران فراکسیونهای مختلف شورای شهر با شهردار مصاحبه میکنند. بعداً دریافتهای خود را به اطلاع شورای شهر میرسانند. اگر شورای شهر چراغ سبز داد نتیجه به اطلاع وزارت کشور و کمیسر ملکه میرسد. ملکه حکم انتصاب شهردار را امضاء میکند. چه کسی استاندار را انتخاب میکند؟ استاندار یا کمیسر ملکه از طرف شورای استان معرفی میشود اما صلاحیت او باید از کانال کابینه نیز رد شود. سرآخر حکم انتصاب او را ملکه امضاء میکند که تشریفاتی بیش نیست. کمیسر ملکه دبیر جلسات دولت و مجلس ایالتی است. خودش نیز مانند سایر اعضای این دولت وظایفی دارد. آیا فرد مستقل میتواند کاندیدای شورای شهر و مجلس شود؟ نمایندگان پارلمان از طریق لیست کاندیداهای احزاب انتخاب میشوند. افراد مستقل برای شرکت در انتخابات باید یک حزب تشکیل دهند و آن را به ثبت برسانند. از این طریق حق استفاده از یارانه را نیز پیدا میکنند. ثبت حزب در هلند بسیار ساده و کم هزینه است. احزاب به چه شیوهای اشخاص را برای نمایندگی شورای شهر و نمایندگی مجلس و پارلمان اروپا تعیین میکنند؟ معمولاً هر عضوی حق کاندید شدن دارد. یک کمیسیون حزبی تعیین میکند متقاضی، نفر چندم لیست باشد. این لیست به تصویب مجمع عمومی حزب میرسد و ممکن است جای اشخاص در لیست تغییر کند. هر حزبی لیست کاندیداهای خود را در اتاق رأی ثبت میکند. صرف نظر از اینکه رأیدهندگان به کدام کاندیدا رأی داده باشند، آراء هر حزب را جمع میزنند و به تعداد «آراء لازم» برای انتخاب یک نماینده تقسیم میکنند. به این ترتیب تعداد نمایندگان انتخاب شده یک حزب مشخص میشود. اگر مثلاً این تعداد ۲۰ نفر باشند، نفرات یک تا ۲۰ روی لیست به مجلس راه مییابند. اما یک استثناء وجود دارد. اگر مثلاً کاندیدای سی و پنجم لیست یک حزبی به تعداد «آراء لازم» یا بیشتر از آن رأی آورده باشد، اولویت راه یافتن به پارلمان با او است و از نفرات یک تا ۲۰ لیست، نفری که کمترین آراء را آورده باشد، باید جای خود را به او بدهد. رأی آوردن نفر سی و پنجم نشان میدهد که رأیدهنگان انتخاب دیگری کردهاند تا حزب و اعضایش. در این مواقع حزب حق ندارد فرد انتخاب شده را مجبور به واگذاری کرسی نمایندگیش به شخصی کند که اولویت حزب است. اگر حزب او را زیر فشار گذارد یا اخراج کند، فرد انتخاب شده حق تشکیل یک فراکسیون یک نفره را در مجلس دارد. نکته مهم این است که قانونگذار حق فرد را در برابر حزب تضمین کرده است. پس از اخذ و شمارش آراء و روشن شدن نتیجه انتخابات، دبیر اتاق رأی، اسامی انتخابشدگان را اعلام میکند و به هر کدام از آنها یک گواهی میدهد. نماینده انتخاب شده، این گواهی را به همراه چند گواهی دیگر به کمیسیون بررسی مدارک که توسط مجلس قدیم تشکیل میشود ارسال میکند. این مدارک شامل گواهی هویت، درست بودن ثبت نام و محروم نبودن از حق انتخاب شدن توسط یک قاضی است. پس از آن قسم میخورند و دوره جدید مجلس یا شورا شروع میشود. انتخابات شوراهای شهر، شوراهای استان، پارلمان اروپا و مجلس سنا (اتاق اول) از انتخابات مهم دیگر هستند و تقریباً همین قوانین کمابیش شامل حالشان میشود. افراد حزبی که در فهرست نفرات پایین هستند و شانسی برای ورود ندارند میتوانند با امکانات خود برای خود تبلیغ نمایند؟ نه. تبلیغات انتخاباتی در هلند فردی نیست. هر حزبی یک برنامه دارد و اعضای حزب از جمله کاندیداها همان برنامه را تبلیغ میکنند. کاندیداها از روی موقعیت حزبشان در نظرسنجیها و با توجه به ردیف جایشان در لیست از همان ابتدا میدانند که شانس انتخاب شدن دارند یا نه. انگیزه افرادی که در پایین فهرست هستند و علیرغم شانس کم در انتخابات شرکت میکنند، معمولاً دو چیز است: اول، با قرار گرفتن در فهرست، حزب خود را تقویت کنند. دوم، این امیدواری را دارند که اگر در طول دوره، نمایندهای به دلیلی نتواند کارش را ادامه دهد، شانس جایگزینی به آنها تعلق گیرد. در این مواقع اولین نفر انتخاب نشده فهرست همان حزب حق نماینده شدن دارد، حتی اگر از حزبش رفته باشد. اگر نمایندهای در هر سطح در میانه راه با حزب خود مشکل داشته باشد و نتواند با دوستان قدیم خود کار کند، چطور این مساله حل میشود؟ هرگاه نماینده با سایر اعضای فراکسیونش اختلاف پیدا کند و ادامه همکاری برایش ممکن نباشد میتواند دو راه را انتخاب کند: جایش را به کاندیدای بعدی روی لیست دهد. دوم اینکه راهش را از حزب جدا کند و تشکیل یک فراکسیون یک نفره را بدهد. یکی از مشهورترین چهرههای سیاسی که از این امکان استفاده کرد، خانم ریتا فردونک وزیر سابق مهاجرت از حزب لیبرال محافظهکار بود. آیا در میان احزاب فرکسیونها و گروهبندی چپ و راست وجود دارد. اگر دارد آنها چطور با هم زیر یک پرچم کار میکنند؟ نه، در میان فراکسیونهای حزبی هیچ گروهبندی خاصی وجود ندارد. وضعیت مطلوب این است که همه اعضاء همرأی باشند اما پیش میآید که اعضای یک فراکسیون درباره یک موضوع اختلاف نظر دارند. اگر در رابطه با موضوعات مختلف، رأی دادن فراکسیون با اختلاف نظر باشد، فراکسیون نمیتواند اهداف و قولهای انتخاباتیش را عملی نماید. تجربه نشان داده است اگر حزبی برآمد منسجم نداشته باشد، اعتماد سیاسی مردم را از دست خواهد داد و در اتنخابات بعدی تعداد کرسیهایش کاهش خواهد یافت. یک نمونه برجسته آن «ظهور و سقوط» پیم فور تاین، سیاستمدار راستگرای هلندی است. او در سال ۲۰۰۲ با تشکیل لیست پین فور تاین موفق شد ۲۶ کرسی از ۱۵۰ کرسی پارلمان را به دست آورد. در تاریخ سیاسی هلند تا آن زمان هرگز اتفاق نیفتاده بود که یک حزب نوپا این تعداد از کرسیهای پارلمان را به خود اختصاص دهد. پس از ترور ایشان در می سال ۲۰۰۲ در «پارک مطبوعات» هیلورسوم در میان اعضای حزبش اختلاف افتاد. در سال ۲۰۰۶ این حزب تمام کرسیهای خود را از دست داد و کاملاً از صحنه سیاسی بیرون رفت. آیا هر فرد میتواند با پرداخت پول به دولت، حزبی را ثبت کند؟ برای تشکیل حزب نیاز به پرداخت پول به دولت نیست. برعکس احزاب، به نسبت اعضایشان از دولت یارانه میگیرند. برای تاسیس یک حزب فرد و یا افراد بانی چه چیزهای را نیاز دارند؟ در قانون هلند، تشکلها زیر دو عنوان ثبت میشوند. «انجمن» و «موسسه». حزب، انجمن است. داشتن عضو، پرداخت حق عضویت و برگزاری مجمع عمومی از ضروریات قانونی یک انجمن است. موسسات فقط باید یک هیات مدیره داشته باشند. برای تشکیل هرکدام از این تشکلها باید یک اساسنامه رسمی داشت. ثبت یک انجمن یا موسسه حدود ۵۰۰ یورو هزینه دارد. حزب و کار حزبی چه نقشی در تداوم دموکراسی در غرب و هلند دارد؟ آزادی احزاب سیاسی، ستون فقرات دموکراسی است. گردشی شدن قدرت سیاسی و فرهنگ گفت و گو و چند صدایی را ممکن میسازد. سیستم سیاسی هلند دموکراسی پارلمانی مبتنی بر ائتلاف احزاب است. رییس دولت و وزرا معمولاً از میان پارلمان تعیین میشوند و تا زمانی میتوانند بر سر کار بمانند که از حمایت پارلمان برخوردار باشند. ملکه، نهادی تشریفاتی است. برخلاف مدل دموکراسی آمریکا، دولت یک ارگان هم وزن و موازی نهاد قانونگذاری نیست، بلکه از دل آن بیرون میآید. دورههایی بوده است که دو حزب اول برنده انتخابات، اکثریت لازم برای حکومت کردن را داشتهاند اما حزب سومی را نیز به ائتلاف خود اضافه کردند. زیرا محور دموکراسی هلند، مشورتی بودن آن است. این نوع دموکراسی ویژگیها و امتیازات بسیار دارد. از مهمترین آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: دموکراسی مشورتی موجد نوعی فرهنگ سیاسی شده که در آن احزاب ائتلاف حاکم با وجود داشتن اکثریت در مجلس، امکان میدهند نظرات احزاب مخالف یا اپوزیسیون بر تصمیمات سیاسی تأثیر بگذارند، زیرا نهایتاً منفعت عمومی بر منفعت فردی و حزبی رجحان دارد. مدیریت و تصمیمگیری سیاسی بر سه اصل استوار است: مذاکره و گفت و گو، متقاعدشدن از درستی پروژه و تصمیم سیاسی و رسیدن به تفاهم و سازش. سازش هم به معنی خیانت به ایدهآلها نیست، آن چنان که در فرهنگ سیاسی کشور ما رایج است، بلکه به این معنی است که احزاب حاضرند برای عقب نینداختن تصمیمگیریها و روشن کردن سریع و به موقع تکلیف شهروندان، خواستهای را بگیرند و در عوض از پافشاری بر خواستهای دست بردارند.
نوع نگاه احزاب دست راستی، چپ و سوسیال دمکرات در رابطه با رفاه اجتماعی چقدر با هم فرق دارد؟ چپها خواهان این هستند که دولت «همبستگی» بیشتری با شهروندان کمدرآمد داشته باشد. راستها خواهان این هستند که افراد کم درآمد «مسوولیت» بیشتری در قبال زندگی خود بگیرند. سوسیال دمکراتها اعتقاد دارند که اکثریت بزرگی از جامعه که شاغل هستند، بدون کمکهای دولتی، قادر به تأمین رفاه نسبی خود هستند و دولت باید به کسانی کمک کند که از این رفاه برخوردار نیستند. کمکها باید هدف اشتغالزایی داشته باشند یا به اشکال دیگری، مثلاً کار داوطلبانه یا مشاغل با یارانه، مشارکت فرد در جامعه را تأمین کنند. تا به حال کمکهای دولتی فقط شامل کسانی میشد که حقوق بیکاری از شهرداریها دریافت میکردند، یعنی آسیبپذیرترین قشر جامعه. سوسیال دمکراتها دادن این کمکها را به افراد شاغلی که درآمدی معادل ۱۲۰ درصد حقوق بیکاری دارند نیز گسترش دادند. راستها با آن مخالف هستند. چپها هم تأکیدشان در خیلی مواقع بر «تأمین بیشتر» است. اگر همه پیشنهادات آنان پذیرفته شود، ممکن است وضع کسانی که کار نمیکنند بهتر از کسانی شود که کار میکنند و این برای سلامت اقتصاد جامعه خوب نیست. از آنجا که حزب چپ هلند یعنی حزب سوسیالیست تا به حال در تشکیل کابینه شرکت نداشته است، نمیتوانم با اطمینان بگویم اگر آنها به قدرت برسند، وضع مردم چقدر بهبود خواهد یافت اما تجربه نشان داده است که احزاب در مقام اپوزیسیون، سیاستهای دیگری را دنبال میکنند تا وقتی در کابینه هستند، حتی احزاب چپ، زیرا در کابینه بودن با اعداد و ارقام و مسوولیت مستقیم سر و کار دارد. آیا تحزب و شیوه برخورد علمی با مساله مالیات نقش مهمی در تحکیم دموکراسی دارد؟ همه بودجهای که دولت هلند در اختیار دارد از مالیاتهای مختلف میآید، بنابراین بستن و تخصیص درست و عادلانه مالیاتها در تحکیم دموکراسی بالاترین اهمیت را دارد. «روز شاهزاده» در هلند، صرف نظر از همه تشریفات آن، در واقع روزی است که دولت، برنامهها و چگونگی نحوه تخصیص و تقسیم بودجه، یعنی در واقع مالیاتهای دریافتی خود را برای سال آینده توضیح میدهد. هر کدام از احزاب برای تقسیم بودجه استراتژی سنتی خود را دارند: معمولاً راستها روی امنیت تکیه میکنند، چپها روی رفاه و احزاب میانهرو بر اشتغالزایی و مسکن تاکید دارند. البته همه احزاب در بودجه پیشنهادی خود این موارد را دارند، ولی راه حلهای آنها متفاوت است. مثلاً برای حفظ امنیت، راستها خواهان تخصیص پول برای استخدام و شدت عمل بیشتر پلیس هستند. چپها و سوسیال دمکراتها، خواهان تخصیص پول بیشتر برای بهبودسازی محلات پرجمعیت و تأمین اشتغال بیشتر برای جوانان هستند. برای کاهش ترافیک، تأکید راستها بر نوسازی و گسترش جادهها است ولی تأکید چپها، بر گسترش وسایل نقلیه عمومی مانند ترن و اتوبوس و ارزانتر کردن استفاده از آنها است. برای اشتغالزایی، تأکید راستها بر کاهش مالیات کارفرمایان و سادهتر کردن قوانین اخراج کارکنان هستند. تاکید چپها روی افزایش مشاغل با یارانه و تأمین زندگی افراد دارای محدودیت جسمی، ذهنی و ارزانتر کردن مهدکودکها است. اما هلند و شاید سایر کشورهای رفاه در اروپا مشکل «پیرشدن جمعیت» را دارند. در هلند به آن «خاکستری شدن» میگوییم. معنایش این است که به تدریج تعداد کمتری شاغل باید هزینه بقیه ملت از جمله بازنشستهها، کودکان و بیماران را بپردازند. این پدیده که خود ناشی از جامعه رفاه است، نگهداری سیستم رفاه را با مشکل مواجه کرده است. در عمل معنیش این است که برای تأمین سیستم رفاه فعلی شاغلین باید مالیت بیشتری بدهند یا افراد باید طولانیتر کار کنند. در حال حاضر، سن بازنشستگی در هلند ۶۷ سال است. علاوه بر آن بازنشستهها باید تأمین بخشی از حقوق بازنشستگی مالیات بدهند. گرچه میزانش ناچیز است اما معمول نیست و همه مردم هلند با این قوانین موافق نیستند. از نحوه تخصیص مالیات صحبت کردیم خوب است در پایان هم مثالی از «بستن مالیات» بزنم. در شهر ما برای تعیین مالیات فاضلاب، این ایده وجود داشت هر که «بیشتر مصرف میکند، بیشتر آلوده میکند» و باید مالیات بیشتری بپردازد. فراکسیون سوسیال دمکرات، این فرض را قبول داشت ولی اشکال کار این بود که خانوادههای کمدرآمد معمولاً نیز پرجمعیت هستند و با تصویت این قانون میبایست بیشتر میپرداختند و از آنجا که مالیات این خانوادهها را معمولاً دولت خودش میپردازد، درآمد شهرداریها را افزایش نمیداد. «قانون نگهدار» سوسیال دمکراتها با این طرح آمد که ۳۰۰ متر اول مصرف آب، مالیات ناچیز و ثابتی داشته باشد، این برابر استفاده یک خانواده چهارنفره در یک ماه است. اما از ۳۰۰ متر به بعد بهطور نجومی بالا رود. به این ترتیب موسسات بزرگ مانند کارخانهها و بیمارستانها مالیاتشان بالا رفت ولی برای مردم کمدرآمد هیچ تغییری نکرد. اگر چه خود شما سالهاست که عضو یکی از سازمانهای سیاسی ایران هستید، تفاوت تفکرات سیاسی حزبی ما با اروپا در رابطه با حق و حقوق حزبی افراد را چگونه میبینید؟ قبل از اشاره به تفاوت در حق و حقوق حزبی به یک تفاوت بزرگ میان موقعیت سازمان ایرانی و حزب هلندیام اشاره کنم: سازمان ایرانی من هیچ وقت این شانس را پیدا نکرد که در سیاست واقعی کشور مشارکت کند. خانههای تیمی، خیابان و زندان، عرصههای فعالیت سیاسی ما در ایران بودند و مثلاً نه شورای شهر یا مجلس. بنابراین تجربه من در فعالیت سیاسی سازمان ایرانیام یک تجربه مجازی است. اما با این وجود میان حقوق حزبی در تشکیلات هلندی و ایرانی امروزم هیچ تفاوتی نمیبینم. زیرا غالب اعضای سازمان ایرانی من خارج از کشور هستند و شیوه کار سیاسی ما در اینجا از مدل احزاب جوامع رفاه تأثیر گرفته است. از آن گذشته ما از یک سازمان چریکی به یک تشکیلات مدرن رشد کردیم که گرچه هنوز باورهای آرمانخواهانه نسل دهههای ۴۰ و ۵۰ را گرامی میداریم و جشن میگیریم اما در باورها و روش های سیاسی خود فاصله بسیاری با آن نسل گرفتهایم. در حزب هلندیام میدان فعالیت سیاسی من شورای شهر است که یک میدان واقعی تصمیمگیری است. من در کنار ۳۴ نفر دیگر تقریباً برای همه امور شهر تصمیم میگیریم. تصمیمات توسط کارمندان شهرداری آماده میشوند و برای ما پست میشوند. ما آنها را میخوانیم و ناروشنیها را از قسمت مربوطه سوال میکنیم. در فراکسیون حزب خودمان راجع به تصمیمات با هم بحث میکنیم. در اکثر موارد توافق داریم که دستهجمعی به موردی رأی موافق یا مخالف دهیم. هرجا که توافق نداشتیم، مجازیم در شورای شهر رأی خود را منفرداً بدهیم. در این حالت میگوییم فراکسیون «مختلف» رأی میدهد. موارد تصمیمگیری در شهرداری ما به سه حوضه تقسیم شدهاند: جامعه، که شامل مسایل مربوط به رفاه و تسهیلات و یارانه است. شهرسازی که شامل راه و ساختمان و مجوزهای ساختمانی است و امور عمومی که شامل امنیت و آییننامهها است. شورای شهر، سه کمیسیون دارد که تصمیمات این سه حوزه را قبل از آنکه به شورای شهر بیاید، بحث میکند. حضور حداقل یک عضو از هر فراکسیون در این کمیسیونها ضروری است. اگر فراکسیونهای همه احزاب با هم در موردی توافق داشتند، دیگر در شورای شهر راجع به آن بحث نمیشود مگر اینکه پس از جلسه کمیسیون، مورد خاصی پیش آمده باشد. در شورای شهر هم در هر مورد صورت جلسه فقط یک نفر از جانب هر فراکسیون بحث میکند، چون بحث کردن ۳۵ نفر با هم درباره موردی، بسیار وقتگیر است. اگر ۱۸ نفر از ۳۵ نفر اعضای شورا به تصمیمی رأی دهند، دولت محلی (کولیژه) باید آن را اجرا کند. در گرفتن هر تصمیم اولین برآورد من فایده آن تصمیم برای مردم شهر و دومین برآوردم، عملی بودن آن تصمیم از لحاظ مالی است. چگونه است که تفاوت کرسی رهبری حزبی و سازمانی در فرهنگ ما و فرهنگ حزبی غرب، بهخصوص هنگامی که رهبری اشتباه کرده است و یا در انتخابات کرسیها زیادی از دست داده است؟ جایگاه رهبری در احزاب مدرن با احزاب سنتی بسیار متفاوت است. در احزاب مدرن، دیگر یک رهبر مقتدر وجود ندارد و مدیریت سیاسی، جمعی اعمال میشود و گروههای متخصص و نظرسنجیها به میزان زیادی بر تصمیمات رهبران تأثیر میگذارند. از آن گذشته مدیرت حزبی و رهبری سیاسی از هم جدا هستند. اگر حزبی در حاکمیت باشد، تعدادی نماینده در پارلمان و تعدادی وزیر در دولت دارد. اما حزب یک شورای رهبری نیز دارد که گرچه در موضعگیریهای سیاسی، یک ارگان موازی را تشکیل نمیدهد اما نظرات اعضای حزب را سازمان و به نمایندگان خود در پارلمان و دولت ارجاع میدهد. حزب ما تعدادی سازمانهای مستقل جنبی نیز دارد که کارشان پژوهش علمی و ارائه نظرات مشورتی به رهبران و اعضای حزب است. در شوراهای شهر، رهبری احزاب از حدود پنج سال پیش بسیار دمکراتیکتر شده است. مدلی که ما امروزه کار میکنیم «دوال» نام دارد. برای درک این مدل باید با روش اداره شهرداریها آشنا بود. هر شهرداری شامل شورای شهر، دولت محلی (کولیژه) و کارمندان قسمتهای مختلف است. هر کولیژه تعداد معینی عضو دارد و شهردار با حفظ بیطرفی حزبی، دبیر آن (رییس دولت) و ادارهکننده جلسات شورای شهر است. اعضای کولیژه را در فرهنگ سیاسی هلند، قانون نگهدار میگویند. شورای شهر، عالیترین نهاد قانونگذاری شهر است و کولیژه مسوولیت سیاسی اجرای مصوبات شورای شهر را به عهده دارد و در مقابل این شورا پاسخگو است که تک تک یا دستهجمعی قابل استیضاح هستند. شهردار مسوولیت امنیت، پلیس و آتشنشانی را نیز به عهده دارد. نحوه تشکیل دولت محلی (کولیژه) تقریباً شبیه تشکیل دولت مرکزی است. یعنی حزب بزرگ اول از یک یا دو حزب بعدی خودش، برای تشکیل یک ائتلاف، دعوت به مذاکره میکند. اگر توافق حاصل شد، تمام برنامههای خود را برای چهار سال آینده روی کاغذ میآورند که «سند ائتلاف» نام دارد. احزاب ائتلاف به نسبت تعداد کرسیهایشان یک یا چند قانون نگهدار را برای تشکیل کولیژه معرفی میکنند. سابقاً قانون نگهدارها که در واقع جزیی از کولیژه (بخوان دولت) هستند، در جلسات فراکسیون حزب خودشان که جزیی از شورا (بخوان پارلمان) هستند، نیز شرکت میکردند. به عبارت بهتر بعضی از اعضای دولت و بعضی از اعضای پارلمان با هم یک کاسه بودند در حالی که باید جدا از هم باشند. در حال حاضر، قانون نگهدارها فقط با دعوت دبیر فراکسیون در جلسات فراکسیون حزب خودشان شرکت میکنند و نظرشان مشورتی است. ناگفته نماند کارمندان شهرداری، مجری قوانین هستند. اعضای شورای شهر میتوانند برای سوالات فنی و اطلاعاتی به آنها مراجعه بکنند. اما حق ندارند مستقیماً از آن ها انتقاد کنند. برای انتقاد و سرزنش یا سوالی که بار سیاسی داشته باشد باید قانون نگهدارها را مخاطب قرار دهند. این شیوه حق تصمیمگیری دمکراتیک و آزادانه برای اعضای شورای شهر را افزایش داده است. بحث و مطلبی که فکر میکنید برای مردم و هوادران احزاب و سازمانهای ایرانی مهم است و من مطرح نکردهام چیست؟ اعتقاد دارم با دانش امروز، سوسیال دمکراسی یا به قول پوپر، مهندسی اجتماعی، بهترین راه برای اداره یک جامع است. مهندسی اجتماعی به این معنی است که اولاً، مقطعی و با خرد جمعی باید نگاه کرد که چه چیزی به نفع مردم است و کدام تصمیم سیاسی و اقتصادی بیشترین فایده را برای عموم شهروندان به همراه دارد و با اصول از پیش تعیین شده تصمیمگیری نکرد. دوماً، دولت فقط مسوولیت تأمین رفاه شهروندان را به عهده ندارد، بلکه باید آزادی کسب درآمد (محدود) را نیز تأمین کند. اعتقاد دارم بدون انگیزه مالی، پیشرفت اقتصادی و فنی، کُند خواهد شد و در عوض تنبلپروری رشد پیدا خواهد کرد. سوسیال دمکراسی از این مبنا حرکت میکند که افراد باید هم مسوولیت بگیرند، هم همبستگی داشته باشند. همبستگی میان شاغل و بیکار، دارا و کمدرآمد، انسان و طبیعت، کشورهای ثروتمند و فقیر و میان نسلهای پیر و جوان. سوسیال دمکرات بودن در عمل، دشوارتر از چپ یا راست بودن است. چپ و راست را امروزه باید احزاب معترض نامید و سوسیال دمکراتها و لیبرالها را احزاب تصمیم گیر. تصمیمگیری دشوارتر از اعتراض است. ناگفته نماند حضور احزاب چپ که سیاستورزی مبتنی بر حسادت ندارند (مانند سوسیالیستهای هلند)، احزاب راست غیر نژادپرست (مانند لیبرالهای هلند) و فعالین محیط زیستی و حقوق بشری و سایر نهادهای جامعه مدنی در عرصه مدیریت سیاسی برای تداوم دموکراسی و تعادل میان مسوولیت و همبستگی همه طبقات اجتماعی بسیار ضروری است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
بسیار خوشحالم که یک ایرانی را در چنان موقعیتی میبینم. سئوال من از آقای ولیان پور این است. آیا یک خارجی با پاسپورت هلندی میتواند به پست وزارت برسد یا نه؟ چون ظاهراً بعضی از هلندی ها با این کار مخالفند.
-- بدون نام ، Oct 29, 2008با تشکر دیاکو از ماستریخت
----------------------------------------------------
آقای ولیاپور
در هلند هر شهروندی که ملیت هلندی داشته باشد از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برخوردار است. برای گرفتن ملیت هلندی. برای گرفتن ملیت هلندی متقاضی باید اجازه اقامت داشته باشد، حداقل پنج سال در هلند زنگی کرده و دوره شهروندی را گذرانده باشد. افرادی که اجازه اقامت دارند ولی هنوز ملیت هلندی برخوردار نیستند می توانند در انتخابات محلی (شهرداری ها) مشارکت کنند.
در قانون هیچ ممانعتی بر سر انتخاب یک هلندی خارجی تبار برای عهده دارشدن یک مقام دولتی یا پارلمانی پیش بینی نشده است. اما در عمل خارجیان تا به حال بیشتر به نهادهای انتخابی مانند پارلمان و شوراهای شهر راه پیدا کرده اند. در انتخابات گذشته پس از پنجاه سال از حضور مراکشی ها و ترک ها در هلند، برای اولین بار یک مراکشی تبار (احمد ابوطالب – حزب کار) و یک ترک تبار (خانم نباهت البایراک – حزب کار) به کابینه راه یافتند، آنهم در پست وزارت بلکه در پست دبیر کل سیاسی وزارت خانه.
آقای ابوطالب در ماه گذشته به سمت شهردار شهر روتردام انتخاب شد. روتردام یکی از شهرهای هلند است که «مشکل بدرفتاری» مراکشی ها را دارد. این انتخاب حساسیت های بسیاری رادر محافل سیاسی و مدنی هلند برانگیخت. اما حزب راست شورای شهر روتردام که اکثریت کرسی ها را در دست دارد اعلام کرد که این انتخاب بهترین نیست اما انتخاب جالب توجهی است. در همه پرسی ها هم مردم در پاسخ به این سئوال که با نتخاب ابوطالب خوشحال هستند، اظهار داشتند " اگر کارش را خوب انجام دهد چرا که نه" .
تشخیص اینکه چه درصد از مردم هلند با راه یافتن خارجی ها به میدان سیاست و مشاغل مهم کشوری مخالفند غیرممکن است. زیرا در نظرسنجی ها ارزش های دمکراتیک اجازه نمی دهد که افراد نظرات مخالف با موازین دمکراتیک بیان کنند. ولی از روی رأی گیری های انتخاباتی می شود فهمید که حدود بیست درصد از مردم هلند ترجیح می دهند که هلند توسط هاندی تبارها اداره شود.
سلام
-- فیروزه ، Oct 29, 2008آشنا شدن با ساختارهایی که متضمن گسترش و دوام دموکراسی در جوامع مختلف هست برا ی ایرانیان که اطلاعات ،دانش و تجربه بسیار محدودی در این زمینه دارند می تواند مفید باشد.شاید بتوانیم یاد بگیریم که به جای شعار دادن و اعتراض کردن به ساختن ساختارهای دموکراتیک متمایل شویم.پیشنهاد من این است که در این زمینه بیشتر فعال باشید
موفق باشید.
معرفی جالبی بود.
-- farshid khodadadian ، Oct 29, 2008با تشکر از شما و آقای ولیان پور
این اولین بار است که از یک سایت، موفقیت و موقعیت یک ایرانی را در هلند میبینم. از دوستان ژیار متشکرم و از آقای ولیان پور میخواهم که بیشتر در این رادیو حضور داشته باشند و اطلاعات خود را به ایرانیان منتقل کنند.
-- پگاه از خرونینگن ، Oct 29, 2008با تشکر پگاه از خرونینگن
ٌآقای ولیان پور با سلام وعرض ادب
من یک کرد ایرانی هستم و در کردستان عراق زندگی میکنم. نظر حزب شما و دولت هلند در مورد مسئله ی پناهندگی در این کشور چیست؟ همچنین میخواهم بدانم که نظر شخص شما در مورد مسئله ی حقوق بشر در کردستان عراق چیست. متشکرم
نارین از اربیل
----------------------------------------------------------------------------
آقای ولیان پور
موضوع پناهندگی در هلند یک «پرونده فردی» محسوب می شود. یعنی هر تقاضای پناهندگی جداگانه بررسی می شود و ممکن است مثلا" یک کرد ساکن شمال عراق موفق به دریافت پناهندگی در خاک هلند بشود و دیگری نه! اما در شرایطی که در کشوری جنگ، قحطی یا نزاع های سیاسی، نژادی و اقلیتی جریان دارد، قاضی پرونده این عوامل را در تصمیم گیری خود مد نظر قرار می دهد.
-- نارین ، Oct 29, 2008در باره وضعیت حقوق بشر در مورد شمال کردستان بهتر است به سایت سازمان عفو بین الملل مراجع کنید. دولت و اکثر شهروندان هلند معمولا" به اطلاعات و نظرات این سازمان مدنی جهانی استناد می کنند
آقای ولیان پور با سلام
-- بدون نام ، Oct 29, 2008شما که در چنین موقعیتی هستید سعی کنید که موقعیت مدیا را برای کردها بیشتر کنید زیرا ما و بخصوص نسل جوان در این گرداب زمانه سردرگم هستیم و به کمک مدیا احتیاج داریم.
سارو از بانه
دوست داشتم که نظر آقای ولیان پور را بپرسم
بطور کلی حزب شما و دولت هلند چه نظری در مورد رژیم جمهوری اسلامی دارند. آیا این رژیم را یک رژیم حامی تروریست میدانند یا خیر؟ نقش ایرانیان مقیم هلند در این رابطه چیست ؟
بسیار متشکرم
ناجی از بانه
-----------------------------------------------------------------------------------
آقای ولیان پور:
دولت هلند به شمول حزب کار که من نیز عضوش هستم، رژیم جمهوری اسلامی را تروریست نمی داند. هلند در ایران سفارتخانه دارد و در چارچوب پروژه های توسعه و همکاری در ایران فعالیت می کند. اما دولت هلند منتقد بعظی از سیاست های جمهوری اسلامی است: حقوق بشر، تسلیحات هسته ای، دخالت در امور عراق و افغانستان و روابط با بعظی از سازمان های منطقه ای در خاورمیانه چند نمونه قابل توجه آن هستند. ایرانیان فعال در هلند نیز مانند فعالین داخل ایران نظرات متفاوت دارند. ولی اکثریتی بالایی از ایرانیان هلند با حل مسائل ایران از راه جنگ مخالفند. آن ها اعتقاد دارند که کشورهای اروپایی باید از طریق گفتمان دائم با مسئولین جمهوری اسلامی و کمک به نهادهای مدنی و رسانه های مستقل ایرانی، ایرانیان را در جهت تغییرات به سود دمکراسی پشتیبانی کنند. این ایرانیان اعتقاد دارند که موتور اصلی تغییرات، مردم داخل کشور هستند.
-- صارم ، Oct 29, 2008من از دوستان رادیو ژیار بخصوص آقایان سلامی و اسکندری درخواست میکنم که تایم رادیو ژیار را بیشتر کنند زیرا این رادیو وابسته به هیچ تشکیلات و جریان حزبی نیست. پس میتواند بسیار بیطرفانه قضاوت کند. جمهوری اسلامی از مدیاهای حزبی نمی ترسد بلکه از این سایتهای بیطرف وحشت دارد که افراد صادق در آن کار میکنند. پس خواهش میکنم در این زمینه کوتاهی نکنید بخصوص برای ما اقلیت های مذهبی. بسیار بسیار متشکرم
-- مایکل ، Oct 29, 2008مایکل از قصر شیرین
دوست عزیز اطلاعات خیلی خوبی را در زمینه ساختار دمکراتیک و سیاسی اجتماعی دولت و پارلمان هلند ارایه دادید پیروز باشید وهمچنان سرافرازبمانید. یارا
-- yara ، Oct 29, 2008درود بردوستان ژیار
-- وارطان ، Oct 30, 2008پیام مایکل را خواندم و به فکر افتادم که احدی از ما اقلیت های مذهبی احوالی نمی پرسد لااقل شما کردها که انسانهای دمکراتیک هستید به ما توجه کنید و در مدیاها ما را فراموش نکنید
قربان شما
وارطان از تهران
-------------------------------------------------------
رادیو ژیار
چه خواسته ای دارید با ایمیل برایمان بفرست اگر بتوانی دریغ نخواهیم کرد
کسانی که به صورت قاچاقی به کشور هلند می آیند چند سال در زندان می مانند با تشکر از شما
-- بدون نام ، Nov 4, 2008کسانی که به صورت قاچاقی به کشور هلند می آیند چند سال در زندان می مانند با تشکر از شما
-- رعنا ، Nov 4, 2008سلام میخواستم ببینم برادر من قاچاقی به کشور هلند آمده ویک ماه ازش خبری نیست در زندان است آیا او را اذیت میکنند ؟
-- هادی ، Nov 4, 2008و بعد آزادی از زندانه آیا پناهندگی به او میدهند یا به خاک ایران برمی گردونند ؟ با تشکر
چرا جواب نمیدهد ارسال میکنیم لطفا میشه آدی آقای ولیان پور را بدید؟
-- بدون نام ، Nov 5, 2008هادی عزیز اقای ولیان پور در این رابطه کار نمی کند من خودم کارمند سازمان پناهندگی هستم به همین خاطر جواب شما را دادم
واردشدن غیر قانونی به هلند جرم است اگر فرد را دستگیر کنند به زندان می برند و اگر مدرک مسافرتی معتبر داشته باشد به کشور خودش بر می گردانند. اگر نداشته باشد تا 3 ماه فرد را در زندان نگه می دارند و بعد از آن بدون اینکه حقوق و یا سر پناهی به او بدهند در خیابان رها می کنند و به او می گویند همانطور که وارد شدید با ید خودت برگرددید. غیر از افرادی که تقاضای پناهندگی کنند که جواب گرفتن در این شرایط آن هم کار حضرت فیل است
محمدرضا اسکندری.
-- بدون نام ، Nov 6, 2008