خانه > رضا جمالی > گفت و گو > آیا سپر دفاع موشکی آمریکا معامله شد؟ | |||
آیا سپر دفاع موشکی آمریکا معامله شد؟برای کمتر تحلیلگر سیاسی جای این شک وجود دارد که روسها در طول این سی سال گذشته همواره با کارت ایران مقابل آمریکاییها بازی کردهاند، اگرچه حکومت ایران به ظاهر در مواقعی از این کارتبازی همسایه شمالی بهره سیاسی برده است اما با نگاهی گذرا به موضوع راه اندازی نیروگاه هسته ای بوشهر و سهم ایران از دریای خزر، می توان دریافت که بازی پیچیده روسها در تقابل با منافع ملی ایران بوده است. در این راستا، انصراف آمریکا از راهاندازی سیستم سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی، بیشک با قدردانی ویژه روسها از آنان همراه خواهد شد . پنجشنبه گذشته، وزارت دفاع ایالات متحدهی آمریکا اعلام کرد که از طرح سپر دفاع موشکی این کشور در اروپای شرقی صرفنظر میکند و قرار است این سامانهی دفاع موشکی به شکلی دیگر و در مکانی دیگر راهاندازی شود. در دولت پیشین آمریکا، در زمان جرج بوش (پسر)، اجرای این طرح از مهمترین طرحهای ملی - امنیتی این کشور برشمرده میشد و طبق گمانههای دولت این کشور، سخن از دستیابی ایران به موشکهای دوربرد، در عرض ده سال آینده بود. اما سرویسهای امنیتی آمریکا به تازگی اعلام کردهاند که دولت ایران بر روی موشکهای کوتاه و میانبرد تمرکز کرده و دیگر نیازی نیست که ایالات متحده به اجرای طرح سپر دفاع موشکی بپردازد.
تحلیلگران سیاسی معتقدند که لغو این طرح از سوی آمریکا که قرار بود در کشورهای لهستان و جمهوری چک راهاندازی شود؛ به بهبود روابط استراتژیک میان روسیه و آمریکا کمک خواهد کرد. اما پرسشی که مطرح می شود، این است که چگونه طرحی که از مهمترین اولویتهای دفاع ملی آمریکا بود؛ یکباره تغییر ماهیت پیدا میکند و اعلام میشود که ایران در حال حاضر توان ساخت موشک دوربرد را ندارد ولی به توانایی ساخت بمب هسته ای رسیده است، اظهاراتی که دقیقاً عکس آن در زمان جرج بوش از سوی منابع اطلاعاتی آمریکا گفته شد و در آن اعلام کردند که ایران از سال ٢٠٠٣ تمامی پروژههای مرتبط با ساخت بمب هستهای را کنار گذاشته است و بطور کلی این کشور بین سه تا هشت سال آینده قادر به ساخت بمب هسته ای نیست. با برگزاری نشست سرنوشت ساز آتی گروه پنج به علاوه یک با ایران درماه اکتبر و نیز اجلاس کشورهای موسوم به «جی بیست»، به نظر می رسد که باید منتظر تصمیماتی از نوع دیگر علیه پرونده هسته ای ایران بود. ضمن اینکه انصراف آمریکا از راه اندازی سیستم سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی، می تواند با قدردانی ویژه روسها در همراهی این کشور با آمریکائیان در مسائل پیچیده بین المللی همراه شود. برای بررسی بیشتر این موضوع، با دکتر هوشنگ حسنیاری، استاد کالج نظامی سلطنتی در کانادا، گفت و گویی انجام دادهام:
در مورد سیستم جدیدی که جای این سیستم را خواهد گرفت (با تأکید بر این که سیستم قبلی هنور به کار گذاشته نشده بود و در حال بررسی بوده)، این که از انعطاف بیشتری برخوردار خواهد بود. به این معنا که قابلیت حرکت دارد. یعنی این که میتوان آن را بر روی کشتی یا کامیونهای مخصوص سوار و جابجا کرد. همانطوری که از سوی رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا، اشاره شد؛ این سیستم کارایی بیشتری در برابر سیستم توان موشکی ایران دارد که امروز بیشتر توان میانبرد و کوتاه دارد. به این معنا که از قول امریکاییها، ایران هنوز دارای توان موشک با برد بینقارهای نیست و در نتیجه، سیستم آتی قابلیت برخورد بیشتری با توان ایران دارد. ضمن این که قابل انتقال است و حتا میتواند به نزدیکی مرزهای ایران هم منتقل شود. در مورد ایران، از آنجایی که تأکید بیشتر بر سر مسألهی هستهای بوده که این غنیسازی ادامه پیدا کند؛ ایران ممکن است همان یک بمبی را هم که طبق گفتهی آمریکاییها، بسازد و بر سر یکی از همین موشکهای میانبرد سوار کند تا بتواند مثلاً اسراییل یا نیروهایی امریکایی در عراق و افغانستان را هدف قرار دهد، چون این توانایی وجود دارد. منتها برای امریکاییها مهمترین امر این است که سرزمین خود را دور از دسترس توان موشکی ایران نگاه دارند. و به این خاطر، تأکید امریکا بیشتر بر این امر است.
از سوی بعضی از منابع خبری گفته شده که این سیستم در اسراییل نصب خواهد شد. از نظر نظامی، استقرار این سیستم در اسراییل، چقدر میتواند موفقیتآمیز باشد؟ با توجه به این که این سپر موشکی در مسیر عبوری از اروپا و یا امریکا نیست؟ اگر طبق این گفته عمل شود؛ معنایش این خواهد بود که خطری که اسراییل در گذشته، از جانب ایران به آن اشاره میکرد، جدیتر گرفته شده است. در نتیجه این سیستم میتواند در اسراییل هم به کار گذاشته شود. به همین خاطر، یک سیستم متحرک این توانایی را دارد. در حالی که سیستمی که قرار بود در اروپای شرقی به کار گرفته شود، باید ثابت میبود. خود اسراییل با موشک اروو (Arrow) توانایی موشکی و ضد موشکی نسبتاً بالایی دارد. ضمن این که از زمان جنگ کویت به این سو، اوایل سالهای ۱۹۹۰ میلادی، کشورهای مختلف، از جمله امریکا و آلمان، موشکهای ضد موشک پاتریت (PATRIOT) به اسراییل دادهاند. در نتیجه، اسراییل آن توان را هم دارد.
از منظر سیاسی به این قضیه نگاه کنیم؛ همانطور که میدانید در آستانهی برگزاری نشست گروه ۵+۱ با ایران در ماه اکتبر هستیم. همچنین نشست سالانهی مجمع عمومی سازمان ملل و نیز نشست کشورهای موسوم به «جی۲۰» را پیش رو داریم. آیا این اقدام امریکا چراغ سبزی به روسیه، برای جلب حمایت این کشور در همراهی با تحریمهای آیندهی بینالمللی علیه ایران است؟ به طور قطع، همانطور که در گذشته دیده شده، روسیه با امریکا و کشورهای گروه ۵+۱، به راحتی کنار میآید. زمانی که گروه کشورهای اروپای غربی به اضافهی امریکا، این آمادگی را داشته باشند که به روسیه قیمت بایسته را بپردازند. به همین خاطر است که روسیه در گذشته نیز به قطعنامههایی که در شورای امنیت سازمان ملل و شورای حکام آژانس بینالمللی هستهای علیه ایران مطرح بوده، علیرغم خواستهی ایرانیها، رأی مثبت داده است. این هم برمیگردد به مسایل ریزتری، نظیر آنچه در گرجستان و اوکراین، بین روسیه و آمریکا و سازمان ناتو میگذرد و همینطور امنیت کشورهای اروپای شرقی. به خصوص لهستان که از سالهای ۱۹۳۰ میلادی به این طرف، لطمات بسیار زیادی به خاطر معاملاتی که بین غربیها و شوروی سابق صورت گرفته، دیده است. در نتیجه این یک استراتژی چند سره است که باید دید هریک از آن سرها به چه مسائلی برمیگردد. از جمله به مناقشهی اعراب و اسراییل و این که روسیه چه نقشی در آیندهی این مناقشات برای خود پیدا خواهد کرد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
به نظر من به همان اندازه که ایران از قضایای راه اندازی نیروگاه بوشهر و سهم خزر از روسها ضرر دیده باید فرماندهی اطلاعاتی بخش خارجی و بین الملل کودتای انتخابات اخیر ایران را هم به آن اضافه کرد.روسها در این سی سال گذشته در کشف و یا اجرای کودتا با حکومت ایران همکاری تنگاتنگی داشته اند.
-- رویا ، Sep 19, 2009با سلام و یک پیشنهاد خدمت تمام عزیزان
.....یک سال پیش , هیچ کس فکر نمی کرد روزی در ایران جمعیتی( که حتی بعضی مواقع حداقل به یک میلیون نفر هم می رسید) در داخل خیابان و کنار گوش رژیمی که هر صدای مخالفی را از ریشه نابود می کرد بر علیه اون دست به راهپیمایی بزنند و در جلوی صدها دوربین صحنه به قتل رسوندن مردمش توسط رژیم با سلاح جنگی ثبت بشود ..پس شاید تا نفسهای آخر رژیم فاصله ای نمانده باشد آینده رو ما می سازیم .
اما پیشنهاد من :
اگر در انقلاب گذشته محل هماهنگی ها مساجد و حسینیه ها بود اما این بار همان طور که به همه ثابت شده است قلب تپنده آن در بین دانشجوها و در دانشگاه است .
پیشنهاد من این است که در کلیه دانشگاههای داخل وخارج کشور در طی یک روز خاص (20 مهر ماه ) تجمع سراسری برگزار شود :
1 -اطلاع رسانی همان طور که تا کنون هم جواب داده از طرق اینترنت و سپس به صورت نفر به نفر و (به طور مخفی چسباندن اعلامیه در دانشگاهها .
2-تمکز اعتراض تنها برروی قضیه تجاوزها و شکنجه های صورت گرفته در کهریزک و کشته شدن مردم در خیابانها با سلاحهای جنگی توسط بسیجیان و دادگاههای فرمایشی با اعترافهای دروغین باشد.
3-نباید بر روی موضوعاتی مانند نفی خامنه ای و احمدی نژاد یا نفی رژیم تمرکز داشته باشیم.
4-بستر رفتاری بر مبنای ارزشهایی مانند آریایی و ایرانی بودن که بر مینای شخصیت و آرامش و متانت باشد و در عین حال می بایست طوری برداشت شود که بسیجیان افرادی مزدور و عقب مانده هستند
امیدوارم پیشنهاد من مورد توجه قرار گیرد.
-- iran ، Sep 21, 2009