خانه > رضا جمالی > گفت و گو > دیکتاتور هستهای | |||
دیکتاتور هستهایرضا جمالیreza@radiozamaneh.comآرزوی کیم ایل سونگ، پدر رئیس جمهور فعلی کره شمالی کيم جونگ ايل برای وحدت کره و نیز تشکیل یک حکومت کمونیستی در شبه جزیرهی کره، زمینهی مناسبی را برای آغاز یک جنگ فراهم آورد و سرانجام در سال ۱۹۵۰ با تشویق و حمایت استالین، رهبر شوروی و مائو، رهبر چین، ارتش کمونیستی کره به رهبری کیم ایل سونگ به منطقه جنوبی حمله کرد. مردم کرهی جنوبی که تمایلی نسبت به کمونیستها نداشتند، دستِ کمک به سوی آمریکا دراز کردند. ایالات متحده آمریکا نیز از طریق شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامهای را به تصویب رساند که بر اساس آن، نیروهای سازمان ملل متحد با ارتش کره شمالی وارد جنگ شوند. بخش عمدهی نیروهای سازمان ملل را سربازان آمریکایی تشکیل میدادند. ارتش کمونیستی کره توانست سئول را اشغال کند و کیم ایل سونگ در شرف تشکیل یک حکومت کمونیستی در شبه جزیرهی کره بود، اما با پیاده شدن نیروهای آمریکایی و سازمان ملل در بندر پوسان در جنوب شبه جزیرهی کره و برتری هوایی ارتش آمریکا، ارتش کمونیستی کره با اینکه مقاومت کرد ولی مجبور به عقبنشینی شد و نیروهای سازمان ملل توانستند ارتش کیم ایل سونگ را تا نزدیکی مرزهای چین عقب برانند. کیم ایل سونگ از ترس شکست و از دست دادن منطقهی شمالی کره، از چین در خواست کمک کرد، چین نیز با اعزام عدهی کثیری از جوانان خود و تعدادی از جوانان دیگر کشورهای کمونیستی توانستند دوباره تا سئول پیش بروند اما دوباره توسط نیروهای ایالات متحدهی آمریکا تا مدار ۳۸ درجه عقب رانده شدند. کیم ایل سونگ که میدانست قادر به تصرف منطقهی جنوبی نیست، در سال ۱۹۵۳ آتشبس میان ارتش کمونیستی با آمریکا و نیروهای کرهای طرفدار آمریکایی مستقر در جنوب را پذیرفت و مرز میان منطقهی شمالی و جنوبی، مدار ۳۸ درجه عرض جغرافیایی، تعیین گردید و از آن تاریخ دو کشور کره شمالی و کرهی جنوبی رسماً بهوجود آمدند. در طی سه سال جنگ حدود سه میلیون نفر نظامی و غیرنظامی که اکثر آنها کرهای و چینی بودند کشته شدند. اما امروز هم پس از 60 سال همچنان این شبه جزیره دستخوش و آبستن حوادثی است که در صورت رخداد آن، بیشک چهره ژئوپولیتیک جهان نیز تغییر پیدا خواهد کرد. آزمایش اتمی اخیر کره شمالی در جهان بازتاب گستردهای داشت. این دومین آزمایش هستهای است که این کشور با موفقیت انجام میدهد، این کشور همزمان با این آزمایش دو موشک کوتاه برد دیگر را نیز آزمایش کرد. برای بررسی بیشتر این موضوع با دکتر هوشنگ حسنیاری، کارشناس امور نظامی و استراتژیک در کالج نظامی سلطنتی کانادا گفت و گو کردهام.
آقای دکتر حسنیاری، آزمایش اتمی امروز کره شمالی چه پیامی برای جهان به همراه داشت؟ مهمترین پیامی که به همراه دارد این است که کره شمالی راه خودش را میرود. علیرغم فشارهایی که دولتهای آمریکا و یا همسایگان این کشور نظیر ژاپن، کره جنوبی و حتی روسیه و چین به این کشور وارد میکنند رژیم کره شمالی بدون توجه به خواستهها، راه خود را ادامه میدهد.
آیا میتوان این آزمایش را حقی تحت عنوان قدرت بازدارندگی برای کره شمالی درنظر گرفت یا اینکه این اقدام را باید خطری برای امنیت جهانی دانست؟ بیشتر تسلیحاتی که با عنوان دفاعی از آنها یاد میشود، معمولاً مورد استفاده دوگانه دارند. در مورد کره شمالی دیده شده در گذشته این کشور مایل بود که از توان نظامی خود برای فشار بر کشورهای ژاپن و کره جنوبی استفاده کند و بعد از اینکه اولین آزمایش هستهای خود را انجام داد توانست با همین کار بر آمریکا و دیگر کشورهای منطقه فشار بیاورد. آنچه کره شمالی به دنبالش است اول این است که بر کشورهای همسایه تا حد ممکن فشار آورد که در صدد تغییر رژیم در این کشور نباشند و گاهی همانطور که در گذشته هم دیده شد، خواستههای بسیار نازل و ناچیزی را رهبران کره شمالی میطلبند، نظیر آزاد کردن چند میلیون دلار و آزاد کردن داراییهای رهبران این کشور و یا دادن نفت و مواد غذایی به این کشور و مسایلی از این قبیل. در نتیجه کشوری که چنین رفتاری دارد و به این شکل در سطح منطقه و جهان منزوی است، بسیار مشکل است که با آن واقعاً وارد یک گفت و گوی منطقی شد و از راه رجوع به منافع ملی به این کشور امید داشت که به تنش با کره شمالی خاتمه داده شود.
چقدر سیاستهای اشتباه جامعهی بینالمللی در قبال کره شمالی نقش داشته تا جایی که امروز شاهد اینگونه رفتارها از این کشور هستیم؟ اگر به گذشته نگاه کنیم برای اولین بار بحران کره شمالی در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون اوج گرفت. در آن موقع آمریکا به این نتیجه رسید که باید امتیازاتی را به این کشور بدهد، بعد از اینکه امتیازات داده شد، کره شمالی به نوعی وارد تعامل با کشورهای اطراف و کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل شد. با سر کار آمدن جورج بوش، رییس جمهور آمریکا رفتاری که در گذشته وجود داشت، کنار گذاشته شد. در سال ۲۰۰۱ بود که آقای بوش، کره شمالی، ایران و عراق را به عنوان کشورهای محور شرارت اعلام کرد. که این یک برخورد تازه و غیر متعارفی با کره شمالی و رویکردی جدیدی در قبال این کشور بود. بعد از آن باز هم مشکلات دیگری به وجود آمد و در نهایت آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که به خواسته کره شمالی در مورد حذف نام کشور از فهرست لیست کشورهای حامی تروریست اقدام کنند. اگرچه این اقدام مثبت چندی بیش نپایید. ضمن اینکه اساساً رژیم کره شمالی هم به همه چیز مظنون است و مورد بعد اینکه به اعتقاد من رفتار بدی را که دولت آقای بوش در قبال این رژیم داشت نباید فراموش کرد. در نتیجه میشود گفت که طرفین در این راه نقش منفی داشتند.
نکتهای که در آزمایش هستهای کره شمالی وجود داشت این بود که این کشور هم زمان دو موشک کوتاهبرد را نیز آزمایش کرد، از نظر نظامی چه هدفی از این آزمایشها میتوان متصور بود؟ به نظر من این اقدام کره شمالی خیلی مهم است به خاطر اینکه این موشکها از آنجایی که قارهپیما نیستند میتوانند محیط اطراف کره شمالی را مورد هدف قرار دهند و هم زمانی آزمایش هستهای و آزمایش این موشکها، نشان دهنده این است که کره شمالی توان موشکیاش را دارد و این توان را دارد که کلاهکهای هستهای را بر این موشکها سوار کند و تهدید جدی برای کشورهای اطراف مثل کره جنوبی و ژاپن شود. در نتیجه پیام بسیار روشنی در این آزمایشهای همزمان وجود دارد که بیشتر متوجه کشورهای اطراف کره شمالی است با این منظور که کشورهای منطقه به نوعی به خواستههای کره شمالی تمکین کنند و فشار بیاورند بر آمریکا که به سیاست خصمانه خود نسبت به کره شمالی پایان دهد. سیاستمداران در بزنگاههای مهم تاریخی اشتباهات استراتژیک هم انجام میدهند در این مورد هم میشود گفت که کره شمالی دچار این اشتباه شده است چراکه وقتی به عکسالعمل چین نگاه کنیم و اظهار نارضایتی این کشور از آزمایش هستهای کره شمالی، میبینیم که تنها کشور حامی کره شمالی هم از رفتار این کشور راضی به نظر نمیآید.
گفته میشود ایران هم به نوعی با حمایتهای مالی خود در آزمایشهای موشکی و هستهای کره شمالی مشارکت داشته، این موضوع چقدر به واقعیت نزدیک است؟ در مورد روابط ایران با کره شمالی و چین در زمینه تسلیحات موشکی هر از چند گاهی صحبتهایی میشود. اما از آنجایی که ایران همواره چنین اتهاماتی را رد کرده و همینطور کره شمالی و چین در این مورد یا سکوت کرده و یا اظهار داشتند که چنین امری صورت نگرفته، احتمالاً میتواند در غالب مشکلاتی که بعضی کشورها با ایران دارند به این مسأله نگاه شود به اعتقاد من دلیل محکمی برای این ارتباط وجود ندارد. بسیار مشکل خواهد بود که کشوری را در جامعه جهانی در امور اشاعه تسلیحات هستهای ـ موشکی متهم کرد.
دورنمای سیاسی شبه جزیره کره را چطور میبینید؟ چه راهکارهای بینالمللی دیگری جهت مقابله با بلند پروازیهای اتمی این کشور وجود دارد؟ کره شمالی دارای رژیمی است که از فشارهای جامعه جهانی تأثیر نمی پذیرد و پاسخ مثبتی به فشارهای خارجی نمیدهد. دوم اینکه ظاهراً منافع ملی در کره شمالی چندان محلی از اعراب ندارد و بیشتر به منافع رژیم این کشور برمیگردد در نتیجه آنچه مهم است، تثبیت و ادامه حیات این رژیم است حتی اگر منافع ملی این کشور به خطر بیافتد. سوم اینکه آزمایشهای متعددی که کره شمالی در زمینهی تسلیحات مختلف انجام میدهد، به طبع تنش را زنده نگاه خواهد داشت و این بر وابستگی هرچه بیشتر کشورهای منطقه از جمله کره جنوبی و ژاپن به آمریکا تأثیر مستقیم خواهد داشت. بعضی دیگر از تحیلگران بر این عقیدهاند که این آزمایشها بیشتر متوجه امور داخلی کره شمالی بوده تا امور منطقه. به هر حال آنچه ورای این دستهبندیها مهم است، اینکه نگه داری سطحی از تنش در منطقه به اعتقاد من به نفع هیچ یک از کشورهای منطقه نیست. به خصوص در شرایط اقتصادی فعلی جهان و مجبور شدن کشورهای منطقه به ازدیاد بودجهی نظامی خود مشکلات دو چندان خواهد شد. فکر نمیکنم جنگی بین کره شمالی از یک سو ، با کره جنوبی و آمریکا یا ژاپن صورت بگیرد. ولی در این شرایط بحرانی هر حرکتی که از جانب کشورهای آن منطقه صورت گیرد از سوی طرف مقابل به شکل دیگری تعبیر خواهد شد و در نتیجه بحران در آن منطقه همچنان ادامه خواهد داشت.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|