نود در خط آفساید نظامرضا جمالیreza@radiozamaneh.comچند سالی است که دوشنبه شبها در ایران برنامهی ورزشی به نام «نود» پخش میشود که به اذعان بیشتر مردم و کارشناسان رسانهای یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی پس از انقلاب اسلامی در ایران است. اما چندی است که این برنامهی پرطرفدار از سوی بعضی از مقامات دولت نهم متهم به تضعیف نظام مقدس و نیز تشویش اذهان عمومی شده است تا جایی که سازمان ورزش کشور با صدور بخشنامهای حضور مسوولان تمامی تیمها و ورزشکاران زیر نظارت این سازمان را در این برنامه ورزشی ممنوع اعلام کرده است. البته بررسی این موضوع بسیار فراتر از اتفاقی است که برای برنامه نود و تهیهکننده و مجری آن، عادل فردوسیپور پیش آمده یا خواهد آمد. در واقع این مسأله بازتاب عینی جامعه کنونی ما در تمام حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که مسایل، مشکلات و کمبودهای آن از یک طرف و برخورد و موضعگیری مسئولین، و برخی از دولتمردان و سیاستمداران و یا صاحبان نفوذ از طرف دیگر، با منتقدان و یا افرادی است که سعی دارند با «دگراندیشی» و نگاه منتقدانه و انعکاس معضلات و مشکلات مربوط به آن، به جامعه و افراد آن و البته ارائه راهکارهای مناسب نسبت به بهبود وضع یا رفع مشکل اقدام و یا تلاش کنند. با این مقدمه مروری کوتاه بر آنچه در آخرین برنامهی نود به تاریخ سیام دیماه ۱۳۸۷ رخ داد داریم.
در آخرین برنامه پخش شده ورزشی نود، عادل فروسیپور، مجری این برنامه پس از معرفی قسمتهای برنامه، طبق معمول پرسش چند گزینهای برنامه را ارائه داد که بینندگان مثل هر هفته باید پاسخهای خود را به سامانه مخابراتی مربوطه پیامک (SMS) بزنند و ضمن شرکت در مسابقه پیام کوتاه، بخت خود را جهت بردن جوایز تعیین شده بیازمایند. پس از اعلام سوال مسابقه و نشان دادن یکی دو مسابقه از لیگ برتر فوتبال ایران، مجری برنامه، ضمن پوزش از بینندگان اعلام کرد که ظاهراً مشکلی در سامانه مخابراتی برنامه پیش آمده و شرکتکنندگان نمیتوانند پیامک خود را ارسال کنند و نیز اظهار امیدواری کرد که هرچه زودتر این مشکل رفع شود. در اواسط برنامه بود که ظاهراً به مجری برنامه، عادل دوباره خبر دادند که مشکل عدم امکان ارسال پیامک بینندگان به سامانه مخابراتی برنامه همچنان پا برجاست. وی سپس با گفتن این خبر و با توجه به قطع کماکان سامانه مخابراتی تعجب خود را اینگونه ابراز داشت: «پیشآمد چنین مشکلی آنهم درست در این برنامه جای بحث دارد و امیدواریم که اتفاقی باشد.» البته خود عادل هم اعلام کرد که فعلاً درباره خبر یاد شده چیزی نمیگوید و ابتدا باید صحت و سقم این خبر توسط مسئولان ذیربط اعلام شود. اظهار نظر آقای حاجرضایی از کارشناسان فوتبال ایران نیز که در پایان برنامه تماس گرفت در این رابطه جالب بود. وی ضمن ابراز اینکه امیدوار است چنین خبری صحت نداشته باشد گفت به این مسأله باید توجه شود که اندیشه را باید با اندیشه پاسخ داد و نه با اعمال دیگر و صحت خبر نقل شده آینده روشنی را برای فوتبال کشور در پی نخواهد داشت. مجری برنامه، عادل فردوسیپور هم با این جملات (یا چیزی شبیه به آن) برنامه را پایان داد: «با امید به اینکه بتوانیم و اگر قسمت باشد باز هم در پشت این میز بنشینیم و از حق و حقیقت دفاع کنیم، شما را تا برنامه دیگر به خدای بزرگ میسپاریم.» البته شاید کسانی که با شخصیت عادل فردوسیپور، فوتبال ایران و برنامه نود آشنایی نداشته باشند به عمق ماجرا پی نبرند، اما اهمیت برنامه او برای فوتبال ایران و برای میلیونها بیننده وی که تا پاسی از شب را بیدار مینشینند تا برنامه نود و عادل را تماشا کنند، بسیار بیش از اینهاست و خود گویای همه چیز است. با دیدن این برنامه در کشوری مانند ایران ممکن است این پرسش پیش بیاید که مجری این برنامه «اینبار زیادهروی کرد»یا «نباید این حرف را میزد» و یا از خود بارها پرسیدهایم که «تا کجا به این برنامه اجازه میدهند که پیش برود؟...» همین پرسشها را میتوان از مردم در کوچه و خیابان نیز شنید. و این نه به خاطر ایرادی است که به برنامه نود وجود دارد، بلکه نگرانی از شناختی است که نسبت به طرز تفکر حاکم بر جامعه خودمان داریم. و این صد البته نه به طرز تفکر مردم، بلکه به طرز تفکر بسیاری از مسئولین، دولتمردان و حاکمین بر این جامعه است که علیرغم سعی در نشان دادن چهرهای نقدپذیر، از هر گونه انتقاد حتی نوع سازنده آن نیز بیزارند و منتقدین و دگراندیشان و انتقاد ایشان را برنمیتابند و از هر فرصتی برای حذف آنان از صحنه اهتمام میورزند. داستان یک برنامه ورزشی ساده تلوزیونی به نام نود در واقع داستان مظلومیت جامعه ما، منتقدان ما و دگراندیشان ماست و یکبار دیگر به این مسأله پی میبریم که همواره «خط قرمزی» وجود دارد که نباید از آن رد شد و ظاهراً برنامه نود این کار را انجام داده است.
البته وجود این خط قرمز در جامعه سیاسی ایران چیز تازهای نیست، ولی آنچه موجب شگفتی است اینکه حتی در ورزش بیسامان ما هم چنین خطی وجود دارد. و این در واقع هشداری است به اهالی ورزش که حساب کار خود را بکنند و پا را از گلیم خود درازتر نکنند. خاصیت برنامه نود، ضمن انعکاس بازیهای لیگ و ارزیابی عملکرد داوران، پرداختن به حاشیه است. لازم به ذکر است که حاشیه در فوتبال ایران در برخی موارد از خود متن مهمتر و پرداختن به آن یک ضرورت است. برنامه نود در چند برنامه گذشتهاش به مشکلات مالی چند تیم لیگ برتری در فوتبال ایران پرداخت که مسئول یکی از این تیمها با حمله به فردوسیپور که چرا چنین میکند و چرا مشکلات تیمهای دیگر را عنوان نمیکند به او هشدار داد، او که از بیتالمال هزینه میکند و برنامه خود را تولید میکند نباید مشکلات تیمها را بزرگنمایی کرده و به مردم انعکاس دهد و بیخودی جار و جنجال راه بیندازد. در برنامه هفتههای پیش هم فردوسیپور ضمن انتقاد از عملکرد سازمان لیگ فوتبال ایران و شخص رییس آن یعنی سردار عزیز محمدی عملکرد وی و سازمان لیگ را مبنی بر به تعویق انداختن بازیهای چند تیم که مشکل مالی داشته و حقوق بازیکنانشان را نتوانسته بودند پرداخت کنند از یک سو و برنامهریزی عجیب و غریب و ناپایدار بازیهای لیگ را شدیداً زیر سوال برده بود. البته تا اینجای برنامه نود چیزی غیر عادی اتفاق نیفتاده بود، ولی ذکر یک عبارت توسط فردوسیپور در ارتباط با انتخاب فدراسیون فوتبال ایران به عنوان فدراسیون نمونه آسیا توسط AFC (کنفدارسیون فوتبال آسیا) به یکباره آقای رییس را برانگیخت و بدجوری برافروخت. این عبارت چنین بود: «با این تصمیمات عجیب و غریب و بیبرنامگی در برگزاری بازیهای لیگ برتر، انسان با شنیدن خبر انتخاب فدراسیون فوتبال ایران به عنوان فدراسیون برتر فوتبال آسیا از سوی ایافسی قلقلکش میآید.»
اینجا بود که صبر آقای رییس که همواره سعی در توجیه تصمیمات سازمان خود را داشت به یکباره لبریز شد و با فریاد و حمله به مجری برنامه او را مورد سرزنش قرار داد و جمله معروف و جادویی را او نیز به زبان آورد: «این جای تأسف دارد که شما که آنجا نشستهاید و با هزینه بیتالمال برنامه خود را تهیه میکنید در عوض تحسین و قدردانی از انتخاب فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی به عنوان فدراسیون برتر آسیا منزلت این فدراسیون و دولت جمهوری اسلامی را زیر سوال میبرید و مسخره میکنید. یا به عبارتی دیگر سعی در تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی را دارید.» در برنامهی گذشته هم عادل فردوسیپور در گفت و گو با محمد آخوندی، عضو هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس و سخنگوی سازمان تربیت بدنی با به چالش کشاندن تصمیمات آن سازمان در قبال تغییرات مکرردر مدیریت باشگاه پرسپولیس، اشاره به دستهای پشت پرده در این تغییرات کرد که با اعتراض شدید محمد آخوندی روبهرو شد و مجری این برنامه متهم به همان چیزی شد که سردار عزیز محمدی پیشتر به آن استناد کرده بود. اما پس از آنکه بینندگان تلوزیونی این برنامه با ارسال بیش از یک میلیونی پیامک به نوعی از نظرات مجری آن در قبال مسایل مطرح شده حمایت کردند، از اینجا بود که سازمان تریبت بدنی با بستن شمشیر از رو شروع به اقدامات عملی بر ضد این برنامه ورزشی کرد و مراتب اعتراض رسمی این سازمان را تسلیم مقامات ارشد صدا و سیمای جمهوری اسلامی کرد. ضمن اینکه بخش جدیدی که عادل فردوسیپور چند وقتی است به برنامه خود اضافه کرده نیز شاید در اجرای سناریوی مورد بحث بیتأثیر نبوده است. این بخش «دوربین نود» نام دارد که مردم با تهیه عکس از سراسر ایران و ارسال آن به سایت اینترنتی برنامه نود، بعضاً به معضلات فوتبال مانند وضعیت بد بلیطفروشی، وضعیت نابسامان برخی ورزشگاهها، و نیز شرایط بلاتکلیف ورزشگاههای نیمه ساخته و رها شده و مواردی از این دست اشاره میکنند. این در حالی است که همان مردمی که چنین عکسهایی را میفرستند، پس از بهبود اوضاع و سر و سامان یافتن محلهای مورد بحث نیز دوباره عکسهای جدیدی را به برنامه نود میفرستند که حاکی از سر و سامان یافتن اوضاع است. این نشان میدهد که برنامه نود و پیگیری آن که نشأت گرفته از وجدان عمومی و پیگیری مردمی است تا چه اندازه میتواند در بهبود اوضاع و تلاش مسئولین پر اهمیت و تأثیرگذار باشد.
به نظر میرسد گوشزد کردن مسایل به مسئولین محترم نظام امری اجتنابناپذیر باشد، زیرا همزمان با ساخت سیلوهای گندم توسط «یوزارسیو» در سریال «یوسف پیامبر» شاهد شنیدن خبر «ساخته شدن سیلوهای بحران» در ایران از زبان مدیریت سازمان مدیریت بحران کشور هستیم. اما یک روی دیگر این سکه چیز دیگری هم میتواند باشد و آن برنامهریزی پنهانی گروهی است که با به راه انداختن این جنگ زرگری در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم در پی اهدافی هستند زیرا که در حکومتهای ایدئولوژیک برای رسیدن به هدف استفاده ابزاری از هر چیزی مجاز است. باید توجه داشت که در نظام و ساختار به شدت اطلاعاتی و امنیتی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، پخش برنامههای انتقادی از دولت و یا سازمانهای وابسته به آن نمیتواند بدون هماهنگی با مقامات ارشد این سازمان نباشد. اصغر پورمحمدی به عنوان مدیر شبکهی سوم سیما که برنامه نود از آن پخش میشود، پیشتر هنگامی که مدیر گروه اجتماعی شبکه یک سیما بود در کارنامهاش با همکاری سعید امامی ساخت برنامههای «چراغ» و «هویت» را دارد. فراموش نکنیم که پارسال در برنامه پرطرفدار کولهپشتی به مجریگری فرزاد حسنی در یکی از برنامههای آن، مجری با ارائه انتقادات صریح از سردار رادان، رییس پلیس پیشین تهران درباره طرح افزایش امنیت اجتماعی، چگونه واکنشهای مختلفی را در سطح نظام و مردم برانگیخت تا جایی که ضرغامی، رییس سازمان صدا و سیما نیز شخصاً خواستار توبیخ و برکناری فرزاد حسنی مجری آن برنامه شد. در این میان تنها نگرانی که باقی میماند این است که مبادا مجری خوشفکر و توانای برنامه نود، عادل فردوسیپور به سرنوشتی مانند فرزاد حسنی دچار شود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
به گمان من بزرگترین گناه این مجری جوان و توانا این است که نام خانوادگیش "فردوسی پور است و نه "فلسطینی الاصل"
-- اردشیر ، Jan 21, 2009تفسیر خوبی بود...فراموش نکنیم که صدا و سیما در ایران رکن دیگر وزارت اطلاعات حکومت محسوب می شود.
-- ارسلان ، Jan 21, 2009پرسشی که مطرح است اینکه فردوسی پور و امثال ما نند او در کجای این شطرنج پیچیده امنیتی نظام قرار دارند
-- بدون نام ، Jan 21, 2009اين ماجرا كمي عجيب است!!! چونكه خيلي مسخره و تابلو است!!! من اصلا سر در نمياورم!!!
-- ميم ، Jan 22, 2009midunid aghaye ferdowsi pour che nesbati ba hijatoleslam ferdosipour dare?
-- afshin ، Jan 22, 2009aghabe ishun ghavitar az in harfas
shoma hanooz nemidonid to iran nabayad hich kas az khate ghermez obor kone?
-- shahin ، Jan 22, 2009chize tazeiy nist ke
har zamane digeiy va tavasote harkasi ham bekad in mozo tekrar beshe dastan hamine , in jamaat nemizaran kesi in hokomato hala be har shekli zire soal bebare
ye mosht adame ke faghat esme eslamo be dosh mikeshan
باز هم تئوری توطئه و اینکه همه مثل هم اند و این هم از خودشان است شروع شد (مثل شیرین عبادی و ...). خیلی ها نمی توانند باور کنند که خیلی ها در این خفقان و دیکتاتوری دارند کار خودشان را می کنند و از روزنه ها برای گفتن حقیقت استفاده می کنند.
-- بی نام ، Jan 22, 2009حقيقت؟!!!! حقيقت در فوتبال؟!!!
-- م ، Jan 23, 2009يعني شما فكر ميكني حل مشكل "فدراسيون فوتبال" با يك مجري تيوي از "امنيت ملي" مهمتر ميشود براي جا كه بخواهد انقدر چالش درست كند براي خودش؟!!!
نخير آقا اين ماجراها مشكوك است! هرچند عادل فردوسي پور يك قرباني بيشتر نيست مثل فرزاد حسني ولي اصل قضيه نميتواند اين باشد يا اينكه با آدمهاي واقعا مزحكي روبرو هستيم!!!
فکر می کنم اگر عنوان هایی مانند خط آفساید به 90 هم رسید یا خط آفساید تا 90 هم بالا آمد انتخاب می شد. چون حقیقت این است که 90 خط آفساید نظام را کاملا رعایت می کرده ولی این نظام هست که خط آفسایدش را بالا برده که 90 هم بلاجبار وارد آن شده است.
-- میثمl ، Jan 23, 2009من اصلا اعتقاد ندارم که فردوسی پور "از خودشان است" تئوری توطئه را هم بلای جامعه مان می دانم اما نمی شود این حقیقت را کتمان کرد که صدا و سیمای پورمحمدی و ضرغامی امکان ندارد از وجود "روزنه" ای به این وضوح و گشادی برای "گفتن حقیقت" غافل بوده باشند و تصور فردوسی پور به سان زورویی که خودسرانه از روزنه های بی نظارت تلویزیون (چنین چیزی وجود دارد؟!) استفاده کرده واقعاً سخت است. مسلماً جناب ضرغامی و پورمحمدی در مقطعی به این نتیجه رسیده اند که باز بودن چنین روزنه ای برای نظام بی ضرر و یا حتی مفید است. مردم تشنه شنیدن انتقاد از نظام اند و "ورزش" را فیلد بی خطر برای تخلیه این میل عمومی ارزیابی کرده اند. متاسفانه فضای سیاسی چنان رادیکال شده که گروه دیگر تمامیت خواهان این زمینه را هم در سکوت گورستانی می خواهند. غرض این که فردوسی پور (و پیش تر، مهران مدیری) مسلما عامل حکومتی یا چیزی از این دست نیستند تلاش های شان هم شایان تقدیر است اما "قهرمان تنهای آزادی و دموکراسی" قلمداد کردن شان هم بیراهه است چرا که صدا و سیما جای پرورش چنین چیزی نبوده و نیست. مطمئن باشید اگر این اجماع حاصل شود که وجود همین فضای انتقادی در ورزش مضر مصالح نظام است به طرفه العینی طومار برنامه و عادل پیچیده خواهد شد.
-- بهاره ، Jan 23, 2009بله! پيچيدن نسخه برنامه نود كه سهل است بگوييد نود و نه! اگر لازم بدانند، ميپيچند! ولي به چه شكلي؟ به اين شكل تابلو؟ مگر نود نخستين برنامهايست كه طومارش "پيچيده" ميشود؟
-- م ، Jan 23, 2009يا واقعا با يك مشت آدم كمخرد و سادهلوح طرف هستيم كه به اين سادگي و تابلويي در انظار عمومي"گند" ميزنند به خودشان يا اينكه قرار است ما فكر كنيم اينطور است،
هرچند من اصولا ايدهاي ندارم كه "چرا؟" ولي اين اتفاق و آن هم جلوي "دوربينهاي" پخش زنده يك شبكه "سراسري" بيشتر براي من به يك "نمايش" ميماند! آن هم از طرف گروهي كه در اجراي شوهاي تلوزيوني بسيار متبهر و كارازمودهاند با تجربيات فراوان؛
شايد با اين كار قصد محك زدن سطح "واكنش" مردم را دارند كما اينكه در برنامه كولهپشتي بنظر اينطور بود، وگرنه آيا اينها نميتوانستند جلوي ادامه كار ايشان را در راديو يا جاهاي ديگر بگيرند؟ بايكوت كردن يك نفر در راديو و تلوزيون ايران چقدر كار سختي است؟
توهم توطئه يعني اينكه شما "بدون" هيچ دليلي يك دشمن فرضي و مبهم مثل "استكبار جهاني" را با موشك بزني نه اينكه در يك شو تلوزيوني با يك مجري محبوب (كه حتما ميداني كه محبوب است) به شكل تابلو "تحريك آميز" حرف بزني، مخصوصا وقتي كه يك كاركشته و اينكاره باشي!
البته من نميگويم "توطئه" است! ولي ميگويم عجيب است! يعني چه؟ مگر ميشود انقدر هالو بود؟! اين عجيب است! شايد حتي بخشي از حاكميت ميخواهد پيامي به بخش ديگر بدهد يا هرچه ولي قضيه نميتواند يك دعواي شخصي باشد يا اگر هست واقعا با يك مشت آدم خوشحال طرفيم!