رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۴ شهریور ۱۳۸۶

کتاب فيلم آبزرور

روزنامه‌ی آبزرور، چاپ لندن، در ابتکاری جالب، کتاب سينمايی کم‌حجمی را همراه روزنامه به خوانندگان خود هديه کرده است. اين کتاب، که «کتاب فيلم آبزرور» (The Observer Book of Film ) نام دارد، علی‌رغم قطع کوچک و حجم کم آن حاوی مطالبی خواندنی و جالب برای علاقه‌مندان سينماست. اگرچه مطالب آن برای خوانندگان عادی روزنامه تنظيم شده و شايد برای دوستداران حرفه‌ای و جدی سينما کمی ساده و پيش پا افتاده به نظر بيايد اما با اين حال حاوی اطلاعاتی‌ست که کمتر می‌توان در جای ديگری آن را جست‌وجو کرد.


ویژه‌نامه‌ی «کتاب فیلم»، ضمیمه‌ی آبزرور

اين کتاب شامل برخی از مهم‌ترين نقدهای فيلمی‌ست که در باره‌ی برخی از آثار مهم کلاسيک و مدرن سينمای جهان در طی هفتاد سال گذشته در روزنامه‌ی آبزرور به چاپ رسيده است. به علاوه، نوشته‌هايی در باره‌ی ژانرهای مهم سينما مثل وسترن، نوآر، تريلر، موزيکال، حماسی تاريخی و علمی- تخيلی و مطالبی در باره‌ی سينمای چين، نيجريه، مکزيک، هندوستان و ايران به همراه يادداشت‌هايی از برخی فيلمسازان، بازيگران و عوامل فنی سينما از مجموعه مطالب خواندنی اين کتابچه‌ی سينمايی‌ست.

در مقدمه‌ی این کتابچه اظهار نظر جالبی از برناردشاو در باره‌ی سينما نقل شده که مربوط به يک قرن پيش و برگرفته از کتاب «دولتمرد جديد» (New Statesman) اوست: «سينما می‌رود که انديشه‌ی انگلستان را شکل دهد. وجدان ملی، ايده‌آل‌های ملی و آزمون‌های رهبری، همه، متعلق به فيلم است».

تاريخ سينما

در بخش اول اين کتاب، مهم‌ترين رويدادهای تاريخ سينما و نقاط عطف آن، از اختراع دستگاه‌های کينتوگراف و کينتوسکوپ به وسيله‌ی اديسون گرفته تا عرضه‌ی اولين دستگاه ويدئو در بازار از سوی کمپانی سونی در ۱۹۷۱، به صورت يک نمودار آورده شده است.


سیدنی پواتیه

در اين بخش، علاوه بر همه‌ی داستان‌هايی که تاکنون در باره‌ی پيدايش سينما و تحول آن گفته شده است، نکات تازه‌ای نيز وجود دارد؛ از جمله نمايش فيلم داستان گروه ند کلی (The Story of the Kelly Gang)، ياغی مشهور استراليايی، ساخته‌ی چارلز تيت به عنوان نخستين فيلم بلند سينمايی تاريخ سينما در ۱۹۰۶ يعنی قبل از ساخته شدن «تولد يک ملت» و «تعصب» گريفيث که با بودجه‌ی ۲۲۵۰ دلار ساخته شد و يا برنده شدن سيدنی پواتيه، به عنوان نخستين بازيگر سياه‌پوست سينما در ۱۹۶۴ برای فيلم «سوسن‌های مزرعه» (Lilies of the Field)، يا استفاده از دستگاه استدی‌کم (Steadycam) اختراع گرت براون در سينما در ۱۹۷۶که برای نخستين بار در فيلم Bound for Glory از آن استفاده شد.

نقد فيلم

کتاب آبزرور شامل تاريخچه‌ی کوتاهی از نقد فيلم است. در اين تاريخچه از ماکسيم گورگی، برنارد شاو و اچ‌جی‌ولز، به عنوان نخستين کسانی که در آستانه‌ی پيدايش سينما در باره‌ی هنر فيلم نوشته‌اند، نام برده شده است.
به دنبال آن، مجموعه‌ای از نقدهای فيلم از منتقدان قديمی بريتانيا، از کارولاين اليس لژيون تا فيليپ فرنچ (که هنوز هم در ابزرور می نويسد) آورده شده است. نخستين نقد سينمايی اين روزنامه متعلق به منتقدی‌ست به نام کارولاين اليس که بر فيلم انيميشن «سفيدبرفی و هفت کوتوله»، ساخته‌ی ديويد هند (۱۹۳۷) نوشته و در شماره‌ی ۲۷ فوريه ۱۹۳۸ در اين روزنامه منتشر شد.

کارولاين اليس نويسنده کتاب «مروری بر ۳۰ سال دستاورد سينما» (Cinema: a review of 30 Years Achievement)ست و نقدهای او از ۱۹۳۸ تا ۱۹۶۰در آبزرور منتشر می‌شد. پيتر سلرز بعد از مرگ او در باره‌اش نوشت: «مطمئنم هرچه که او نوشته از قلبش برآمده تا از مغزش. کيفيت بالای نوشته‌ها و استاندارد فيلم‌هايی که او در نظر می‌گرفت، کارهای او را به بخشی از تاريخ سينما تبديل کرده است». اليس در نقد سفيدبرفی و هفت کوتوله می‌نويسد:

«سفيدبرفی و هفت کوتوله يک داستان پريان در باره‌ی توده‌هاست... اين فيلم بيشتر از کارهای اوليه‌ی والت ديسنی اشتباه دارد و در برابر انتقادهای نيش‌دار متخصصان اين رشته آسيب‌پذير است».

نقد فيلم‌های «سرگيجه»، «اتوبوسی به نام هوس»، «کازابلانکا»، «بر باد رفته»، و «همشهری کين» از نمونه‌های ديگر نقد اليس در اين کتاب است. علاوه بر نقدهای اليس، نقدهايی از تام ميلن و پنه‌لوپ گيليات نيز در اين کتاب آمده است. گيليات همسر جان آزبرن، نمايشنامه‌نويس انگليسی، و منتقد نيويورکر و آبزرور بود که در ۱۹۹۳ درگذشت. او فيلمنامه‌نويس هم بود و به خاطر فيلمنامه‌ی «يک‌شنبه، يک‌شنبه‌ی لعنتی»، ساخته‌ی جان شلزينگر، نامزد دريافت جايزه‌ی اسکار شده بود.


پالين کيل، منتقد فيلم مجله‌ی نيويورکر

دراين بخش همچنين از پالين کيل(۲۰۰۱-۱۹۱۹) منتقد فيلم سرشناس مجله‌ی نيويورکر نيز ياد شده است. منتقدی که به نظر همتايش، راجر ابرت، در طول سه دهه‌ی گذشته تأثير مثبتی بر فضای نقد فيلم در آمريکا گذاشته است.

سينمای ايران

کتابچه‌ی آبزرور بخش کوتاهی را نيز به سينمای ايران اختصاص داده است. در اين بخش بيشتر بر سانسور در سينمای ايران تاکيد شده است: «سينمای ايران از فشارهای داخلی و بين‌المللی رنج می‌برد. سانسور مانع از رشد خلاقيت در سينمای ايران بوده و خصومت بين‌المللی (خصوصا آمريکا) مانع از توزيع فيلم‌های ايران در سطح وسيع شده است. اين محدوديت‌ها موجب دو قطبی شدن فيلمسازی در ايران شده؛ يعنی فيلم‌های تجاری که برای بازارهای داخلی ساخته می‌شوند (و مشکلی با سانسور ندارند) و فيلم‌های هنری که اغلب در ايران توقيف شده اما در فستيوال‌های جهانی به نمايش درمی‌آيند. پيامد ناگزير سانسور در ايران (که غالبا متغير، بی‌ثبات و دلبخواهی‌ست)، رشد بازار سياه فيلم‌ها و نوارهای ويدئويی قاچاقی و ارزان بوده است».


«طبیعت بی‌جان»، ساخته‌ی سهراب شهیدثالث

در پايان اين بخش، از فيلم‌های «طبيعت بی‌جان»، ساخته‌ی سهراب شهيد ثالث، «زير درختان زيتون»، ساخته‌ی عباس کيارستمی، و «دايره»، ساخته‌ی جعفر پناهی، به عنوان فيلم‌های شاخص تاريخ سينمای ايران نام برده شده بدون اين‌که نويسنده اشاره‌ای به نام سازندگان آن‌ها يا علت شاخص بودن آنها کرده باشد.

ديکتاتورها و سينما

يکی از بخش‌های جالب کتابچه‌ی آبزرور «ديکتاتورهای بزرگ تاريخ و فيلم‌های مورد علاقه‌ی آنها»ست:
آدولف هيتلر: «سگ شکاری بسکرويلز» (۱۹۳۹) و «مردی که شرلوک هولمز بود» (۱۹۳۷).

کيم جونگ ايل (رهبر کره شمالی): «جيمز باند»، «رمبو» و فيلم‌های اکشن هنگ‌کنگی. کيم جونگ ايل در کتابخانه‌ی شخصی‌اش بيش از ۱۵ هزار فيلم دارد.

بنيتو موسولينی: عاشق سينما و بازيگری آنيتا پيج بود و برايش نامه‌های شورانگيز می‌نوشت. از فيلم‌های برادران مارکس متنفر بود و نمايش فيلم «سوپ اردک» (۱۹۳۳) آنان را در ايتاليا ممنوع اعلام کرد.

جوزف استالين: فيلم مورد علاقه‌ی استالين «شهر پسران» (Boys Town)، ساخته‌ی نورمن تاروگ و با بازی اسپنسر تريسی، بود که آن را بيش از ۲۵ بار تماشا کرد.

فيدل کاسترو: در مستندی که اليور استون در سال ۲۰۰۴ با نام «در جست‌وجوی فيدل» در باره‌ی کاسترو ساخت، او را می‌بينيم که از سينما و بازيگران مورد علاقه‌اش حرف می‌زند. کاسترو عاشق سوفيالورن، برژيت باردو، چارلی چاپلين و ژراردوپارديوست. فيلم «تايتانيک» نيز فيلم مورد علاقه‌ی کاستروست.

ده فيلم برتر جهان

در بخش ديگری از کتاب آبزرور، فهرست ده فيلم برگزيده‌ی منتقدان مجله‌ی سينمايی مشهور سايت اند ساوند از ۱۹۵۲ تا سال ۲۰۰۲ آورده شده است. اين فهرست‌ها نشان می‌دهد که در تمام اين سال‌ها، به جز ۱۹۵۲، فيلم «همشهری کين»، شاهکار اورسون ولز، در مقام اول ايستاده است. در ۱۹۵۲ فيلم «دزدان دوچرخه» مقام اول را داشته است.


نمایی از «همشهری کین»، ساخته‌ی اورسون ولز

پس از «همشهری کين»، «قاعده‌ی بازی» (ژان رنوار)، «رزمناو پوتمکين» (سرگئی آيزنشتين)، «سرگيجه» (آلفرد هيچکاک)، «ماجرا» (آنتونيونی)، «۵/۸» (فدريکو فلينی)، «داستان توکيو» (ياسوجيرو اوزو)، «دزدان دوچرخه» (ويتورو دسيکا)، «پدرخوانده»ی اول و دوم (کاپولا) و «مصائب ژاندارک» (کارل دراير) فيلم‌هايی‌اند که بالاترين آرای منتقدان سايت اند ساوند را در اين سال‌ها کسب کرده‌اند.

نوشته‌هايی در باره‌سانسور فيلم در بريتانيا، تصوير رؤسای جمهور آمريکا در فيلم‌های هاليوود، معروف‌ترين زوج‌های عاشق سينما، پاپ کورن و تاريخ و ميزان مصرف آن در سينمای آمريکا، اقتباس ادبی در سينما و ده پوستر برگزيده‌ی فيلم از ديگر موضوع‌های مطرح شده در کتاب فيلم آبزرورند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

آقایِ جاهدِ عزیز، باز چیزی نوشتید که دلِ ما کباب شود؟! یعنی می‌شود روزی‌روزگاری، در ایرانِ ما هم یک همچو نشریه‌ای منتشر شود؟

-- محسن آزرم ، Jun 22, 2007 در ساعت 01:01 PM

سلام جناب جاهد
ممنون بابت تمام مطالب خوبتون به خصوص موسیقی فیلم
خوشحال میشوم به وبلاگ بنده نیز گذری بزنید با تشکر از شما

-- حسام ، Sep 5, 2007 در ساعت 01:01 PM