رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۸ اسفند ۱۳۸۸
تأملاتی پیرامون خدای آیت‌الله علی خامنه‌ای - بخش نخست

خدای نقشه‌کش و هندسه‌ساز

اکبر گنجی

اشاره: عارفان وقتی تجربه‌های عارفانه را از سر می‌گذرانند، تجربه‌ی خود را «تعبیر» می‌کنند و آن را «مصور» می‌سازند. اگر این حکم درباره‌ی عارفان صادق باشد، به طریق اولی درباره‌ی دیگران صادق است و آنها هم خدای‌شان را در حد قد و قامت خود بر می‌سازند. آیت‌الله علی خامنه‌ای در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، تصویری از خدای خود برساخته و به مخاطبان عرضه کرده است. می‌گوید:

«نظام اسلامی، نظامی مبتنی بر اطاعت از پروردگار و «نقشه و هندسه»ی الهی است. ... آیه‌ی شریفه‌ی اطیعوا الله و اطیعوا الرسول اساس و مبنای نظام اسلامی است. اطاعت از «خط و نقشه پروردگار برای سعادت جوامع انسانی»، مرتبه‌ای بالاتر از اطاعت در مسائل و عبادات فردی دارد و تحقق آن نیازمند تلاش جمعی یک ملت است و «جمهوری اسلامی ایران» نیز نتیجه و تبلور اطاعت از راه و هندسه‌ی الهی است. در نظام‌های اجتماعی غلط و غیرالهی، اقدامات فردی نمی‌تواند کشور و جامعه را به سعادت برساند اما در نظام‌های متکی بر نقشه‌ی الهی، تخلفات فردی قابل اصلاح و مشکلات و نقائص قابل رفع است و این واقعیت، اهمیت بی‌نظیر تشکیل نظام مبتنی بر نقشه‌ی الهی را در سعادت ملت‌ها اثبات می‌کند»1.

این تصاویر، نتایج الهیاتی و سیاسی بسیار دارند. مقاله‌ی حاضر به برخی از زوایای این مدعیات خواهد پرداخت.

۱- خدای جبار فقیهان

انسان‌ها صورت‌سازند. آنان بر خدای بی‌صورت هم صورت‌های انسانی می‌افکنند تا او را قابل فهم و درک کنند و شاید از این راه بتوانند با او رابطه‌ی «من- تو» برقرار سازند. خدای فقیهان، خدای متشخص انسان‌وار اعتبارساز (the author of law and morality) پادشاه جهان است که آسمان جای اوست (ملک، ۱۶) و تنبیه و تشویق کار او. امام محمد غزالی از شدت خوف خدا و بیم از سوء عاقبت، خدایی بی‌رحم برساخت و دائماً نگران بود تا مبادا گرفتار خشم قهر او شود. غزالی می‌نویسد:

«خداوند به داود علیه‌السلام وحی کرد که ای داود، هم‌چنان که از درنده‌ای هار می‌ترسی از من بترس. ... هر کس خدا را بشناسد می‌داند که یکی از صفات حق این است که از هلاک‌کردن همه‌ی جهانیان پروا ندارد و می‌داند که خودش در دست قدرت کسی مسخر است که اگر هزاران هزار چون او را هلاک کند و به عذاب ابد گرفتار سازد ابداً دچار تأثر رقت و بی‌تابی نخواهد شد»2.

غزالی در جای دیگر همین داستان را دوباره مطرح می‌سازد:

«معنای ترس از صفات خداوند را جز به مثالی در نمی‌یابی. اگر شرع اذن نداده بود هیچ صاحب بصیرتی جرأت ذکر چنین مثالی را نداشت. در خبر آمده است که خداوند به داود نبی وحی فرمود که از من چنان بترس که از درنده‌ای هار می‌ترسی. این مثال حاصل مقصود را به تو می‌فهماند. ... و حاصل آن است که ترس آدمی از درنده از آن رو نیست که نسبت به او جنایتی کرده است بل‌که از خشم و قهر و کبر و هیبت و سطوت اوست، و از آن روست که او در انجام هر کاری بی‌پرواست. ... اصلاً تو در نزد آن درنده کم‌تر از آنی که به تو التفاتی کند. ... شأن خداوند برتر از این مثال است اما عارفان به شهود یقینی دریافته‌اند. ... که وقتی خداوند می‌گوید: «اینان را به بهشت می‌برم و باکی ندارم و آنان را به آتش می‌برم و باکی ندارم، راست می‌گوید»3.

خدای غزالی، مطابق اصول اخلاقی عمل نمی‌کرد و افعال‌اش بنابر معیارهای اخلاقی آدمیان، غیراخلاقی به شمار می‌آید. غزالی می‌گفت:

«آدمی اگر به کافران و فاسقان بنگرد که بی‌هیچ گناهی از نعمت ایمان محروم مانده‌اند، بر خود می‌لرزد و با خود می‌گوید آن‌که بی‌جنایت محروم می‌کند و بی وسیله می‌بخشد، چه پروایی دارد که آن چه را بخشیده باز پس گیرد؟ بسا مومنان که به ارتداد افتاده‌اند و به سوء خاتمت مبتلا شده‌اند»4.

مولوی هم به اقتفای غزالی، در بعضی از حالات، صورت «شیر نر خون‌خوار» بر خداوند افکنده است:

ای رفیقان راه‌ها را بست یار
آهوی لنگیم و او شیر شکار
جز که تسلیم و رضا کو چاره‌ای
در کف شیر نری خون‌خواره‌ای
(مثنوی، دفتر ششم، ابیات ۵۷۶-۵۷۷)

در دفتر سوم هم همین نکته را تکرار کرده است:

پیش شیری آهویی بی‌هوش شد
هستی‌اش در هست او روپوش شد
(مثنوی، دفتر سوم، بیت ۳۶۷۶)

در جای دیگر گفته است:

تا نسوزم کی خنک گردد دل‌اش
ای دل ما خاندان و منزل‌اش
خانه‌ی خود را همی سوزی بسوز
کیست آن کس کو بگوید لایجوز
خوش بسوز این خانه را ای شیر مست
خانه‌ی عاشق چنین چنین اولی‌تر است
(مثنوی، دفتر ششم، ابیات ۶۱۷-۶۱۹)

متکلمان مسلمان خداوند را «شخص» یا «فرد فاقد جسم» به شمار می‌آوردند. برخی از آن‌ها فقط خشم و غضب او را می‌دیدند، اما برخی دیگر لطف و رحمت‌اش را. تا وقتی خداوند «شخص» و «فرد» انسان‌وار است، نمی‌توان غضب و انتقام و مکر و جباریت را از او سلب کرد.

۲- خدای نقشه‌کش علی خامنه‌ای

در پرتو این مقدمات می‌توان به خدای آیت‌الله علی خامنه‌ای نگریست و اعمال سیاسی او را ارزیابی کرد.

۲-۱هندسه و نقشه‌ی خدا: نظام جمهوری اسلامی، نقشه‌ی خداوند است. اطاعت از ولی امر، عین اطاعت از «نقشه و هندسه»ی خداوند است و این اقدام (اطاعت از رهبر)، اساس نظامی است که هندسه و نقشه‌ی خداوند است.

۲-۲خط خدا: خط خداوند همان میسری است که او معین کرده است تا همه‌ی مومنان همان مسیر را طی کنند. درست است که برای طی مسیر عباداتی چون نماز و روزه و حج وجود دارد، اما «سعادت جوامع انسانی» مهم‌تر و بالاتر از «عبادات فردی» است. سعادت جوامع انسانی متکی بر اطاعت جمعی آنان از ولی فقیه است. اگر اصل حفظ نظام است، که هست، عبادات فردی‌ای که آدمیان را به خداوند می‌رساند، می‌توان در پای سعادت جمعی قربانی کرد.

در این‌جا آیت‌الله خامنه‌ای به نظریه‌ی «ولایت مطلقه‌ی فقیه» آیت‌الله خمینی نزدیک می‌شود. آیت‌الله خمینی حفظ نظام را اوجب واجبات به شمار می‌آورد و می‌گفت برای حفظ نظام می‌توان تمامی احکام اولیه‌ی اسلام - چون نماز و روزه و حج - را تعطیل کرد. از نظر او، نظام جمهوری اسلامی بر کلیه‌ی احکام اولیه‌ی اسلام تقدم دارد.

آیت‌الله خمینی در پایان کار، خدای ادیان ابراهیمی را در پای نظام قربانی کرد و دولت را جای‌گزین او ساخت5. مومنان نمی‌توانند مستقیماً از خداوند بپرسند در حوادث خاص، خط و نقشه‌ی او چیست؟ اما ولی فقیه که «قدرت مطلقه‌ی» او را در اختیار گرفته است، چه باید کرد و چه نباید کرد را تعیین می‌کند.

۲-۳نقشه‌ی خداوند برای انتخابات ریاست جمهوری: ذکراین مقدمات از سوی علی خامنه‌ای برای آن است که مخاطبان را با نقشه‌ی خداوند در حوادث چند ماه گذشته آشنا سازد. به تعبیر دیگر، او به دنبال آن است تا انتخابات متقلبانه‌ی ۲۲خرداد ۱۳۸۸ را نقشه‌ی خداوند قلمداد کند. خط خداوند همان بود که آیت‌الله علی خامنه‌ای انجام داد.

در انتخابات ریاست جمهوری کسانی می‌خواستند «نقشه و هندسه‌ی» خداوند را تغییر دهند و «چارچوب نظام» را نادیده بگیرند، اما خداوند از طریق ولی فقیه در مقابل آنان ایستاد و به آنان باج نداد. می‌گوید:

«مساله‌ی اساسی، حفظ هویت نظام و مرزها و شاخص‌های آن است و کسانی که هندسه و هویت نظام را که در قانون اساسی و حکمیت و داوری قانون متبلور شده است قبول دارند، جزو مجموعه‌ی نظام به شمار می‌آیند، اما افرادی که با حرف و عمل و تحریک، این مبانی را زیر پا می‌گذارند، به دست خودشان صلاحیت حضور در مجموعه‌ی عظیم نظام را از دست می‌دهند. ... همه باید در حفظ و تحکیم نظام و ارکان آن، تمام تلاش خود را به کار گیرند. ... در جمهوری اسلامی ضمن حفظ ثبات و هندسه‌ی اصلی، رقابت‌های انتخاباتی و تحولات ناشی از آن در چارچوب نظام صورت می‌گیرد و طبعاً اگر کسی در اقدامی غلط، با شکستن این چارچوب وارد رقابت‌های انتخاباتی شود از قواعد صحیح انتخاباتی خارج شده است».

نادیده گرفتن «خط و هندسه و نقشه‌ی» خداوند،به نفوذ خائن‌ها به ارکان نظام منتهی خواهد شد:

«کم‌رنگ‌کردن مرزها، خطایی فاحش است و باعث سردرگمی مردم می‌شود. بنابراین، باید از مخالفان نظام اعلام برائت شود و مرزها کاملا روشن باشد. اگر مرزها شفاف نشود، عده‌ای می‌توانند با قصد خیانت و بدون این‌که شناخته شوند وارد چارچوب شوند، ضمن این که عده‌ای دیگر نیز بدون آن که متوجه باشند از مرزها خارج می‌شوند، بنابراین عدم مرزبندی اشتباهی بزرگ است».

آن‌چه را دیگران «تقلب انتخاباتی» به شمار می‌آورند، اگر درست دیده شود، فقط «خط و نقشه‌ی» خداوند بود که محقق شد. بنابراین:

«افرادی با ارتکاب این گناه بزرگ [اتهام و تهمت تقلب به نظام] حاضر نشدند در مقابل قانون، داور [شورای نگهبان] و شیوه‌ی داوری که قانون تعیین کرده است، تسلیم شوند».

مدعیان تقلب، در مقابل «هندسه و نقشه‌ی» خداوند (نظام جمهوری اسلامی) ایستاده‌اند:

«کسانی به بهانه‌ی انتخابات و مسائل بعد از آن، بر چهره‌ی نظام پنجه می‌کشند و افرادی [موسوی، کروبی، خاتمی] که گاهی نام امام و انقلاب و نظام اسلامی را هم می‌آورند با حرف و عمل و تحریک، درست نقطه‌ی مقابل اهداف نظام ایستاده‌اند. ... در داخل هم کسانی با تکرار حرف‌های آنان [صهیونیست‌ها و کمپانی‌های بین‌المللی]، مورد اعتماد دشمنان قرار می‌گیرند و زمینه‌ی ضربه به نظام اسلامی را برای آنان فراهم می‌کنند».

به این ترتیب، کسانی که هم‌چنان به تقلب در انتخابات باور دارند، صلاحیت حضور در نظام جمهوری اسلامی را از دست داده‌اند:

«افرادی که حاضر نیستند قانون و رأی اکثریت را قبول کنند و نقطه‌ی قوتی هم‌چون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه‌ی ضعف می‌کنند، عملاً خود را از این کشتی نجات [نظام جمهوری اسلامی] خارج می‌کنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می‌دهند که از دست داده‌اند. ... هر حرفی و هر اقدامی ابتدا باید با وظیفه‌ی اصلی یعنی حفظ و تقویت نظام اسلامی سنجیده و سپس بیان یا انجام شود».

۳- مابقی نقشه‌های خداوند

پس از تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم در اعتراض به تقلب در انتخابات، آیت‌الله علی خامنه‌ای دستور به‌گلوله‌بستن مردم را صادر کرد. بدین ترتیب، ده‌ها تن کشته شدند، صدها تن بازداشت و زندانی گردیدند، ۳ یا ۴ نفر زیر شکنجه به شهادت رسیدند، در حمله‌ی ناجوان‌مردانه به کوی دانشگاه، لشکریان سلطان دانشجویان را به خاک و خون کشیدند.

همه‌ی این جنایات برای حفظ قدرت (نظام) بود، که اساساً نقشه‌ی خداوند است. آری خدای آیت‌الله علی خامنه‌ای همان کسی است که نقشه‌ی کهریزک را کشید، او طراح هندسه‌ی بند «۲ الف» سپاه پاسداران در زندان اوین است، اوست که خط خود را از طریق روزنامه‌ی کیهان و صدا و سیما تعقیب می‌کند، همین خداست که دادگاه‌های فرمایشی ساخته و بهترین جوانان ایران زمین را به سال‌ها زندان و اسارت محکوم می‌کند، وقتی ندا آقاسلطان تیر خورد و زمین افتاد، در لحظات آخر چشم به همین خدای نقشه‌کش دوخته بود.

اما چرا این خدا تمام کره‌ی زمین را رها کرده و فقط در ایران نقشه‌ها و خط خود را پیاده می‌کند؟ مگر افریقائیان به نقشه‌های او محتاج نیستند؟ چرا تمام نقشه‌های خود را فقط روی شیعیان ایران پیاده می‌کند، نه بر روی مشرکان ژاپن؟ مشرکان که بیش از شیعیان به نقشه‌های خداوند محتاجند. شیعیان که به حقیقت دست یافته‌اند؛

پس چرا دائماً باید مجازات شوند و خدای بی‌رحم و شفقت علی خامنه‌ای گربیان آنان را رها نمی‌سازد؟ آیت‌الله منتظری شیعه بود، آیت‌الله صانعی هم شیعه است. اصلاح‌طلبان زندانی هم شیعه هستند. آری علی خامنه‌ای، محمود احمدی‌نژاد، حسین شریعت‌مداری، محسنی اژه‌ای، علی فلاحیان، نقدی، سعید مرتضوی، احمد جنتی، محمد یزدی، روح‌الله حسینیان، احمد خاتمی، طائب، صادق لاریجانی و ...؛ همگی بخشی از نقشه‌ی خداوند برای مجازات مردم مسلمان ایرانند6.

پانوشت‌ها:

۱. رجوع شود به این‌جا

۲. غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج ۳، کتاب ذم‌الغرور، ص ۳۸۹.

۳. غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج ۴ ، کتاب الخوف و الرجاء، صص ۱۵۹-۱۶۰.

۴. غزالی ، احیاء علوم‌الدین، ج ۳، کتاب ذم‌الکبر و العجب، ص ۳۷۴.

۵. در مقاله‌ی «خدا مرده است، زنده باد دولت»، نظریه‌ی آیت‌الله خمینی در این خصوص به تفصیل توصیف و تحلیل شده و پی‌آمدهای آن ارائه گردیده است.

۶. آیت‌الله احمد جنتی هم اعدام مخالفانی که در تظاهرات مسالمت‌آمیز شرکت کرده بودند را خط و نقشه‌ی خداوند قلمداد می‌کند. می‌گوید:

«قوه‌ی قضائیه وظیفه‌ی سنگین‌اش رسیدگی به وضع این آشوب‌گرهاست. ... ای بردار، آیت‌الله لاریجانی. ... بیا برای خدا، همان جور که این دو نفر را، آمدید و خیلی سریع اعدام کردید، دست شما درد نکنه، بیایید مردانه بایستید. ما هر چه ضربه خورده‌ایم از سستی و ضعف‌مان بوده، ضعف نشان دادیم، ۱۸تیر ضعف نشان دادیم، چند تا را دستگاه قضایی اعدام کرد در ۱۸تیر؟ ضعف نشان دادیم این عاشورا به وجود آمد، اگر حالا هم ضعف از خودتان نشان دهید، آینده‌ی خیلی بدتری در انتظار شما هست. بایستید، من با قرآن با شما حرف می‌زنم، قرآن آخر سوره‌ی احزاب تکلیف اینها را مشخص کرده: لئن لم ینته المنافقون والذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینه لنغرینک بهم ثم لایجاورونک فیها الا قلیلا. ملعونین اینما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا. سنته الله فی الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنته الله تبدیلا: اگر منافقان و بیمار دلان و شایعه‌سازان در مدینه [از کارهای خود] دست برندارند، تو را به ایشان تسلط دهیم و سپس جز اندک مدتی در آن [شهر: مدینه] در جوار تو نباشند. اینان ملعونند و هر جا که یافته شوند، باید بی‌محابا به اسارت و قتل درآیند این سنت الهی است که در باب پیشینیان جاری بوده است، و هرگز در سنت الهی تغییر و تبدیلی نخواهی یافت (احزاب، ۶۰-۶۲). سه تا آیه را بالا سر دادگاه‌هاتون بنویسید. اون قاضی وقتی می‌یاد نگاه بکنه. خدا می‌فرماد یک سنتی در اسلام هست، در گذشته هم بوده، تازگی نداره، سه گروه رو می‌گه: یکی منافقین، یکی اونا که بیمارند، دل بیمار دارند، مرض مرض دارند، یکی شایعه‌سازها، اگر اینا دست بر ندارند، من به تو دستور می‌دم به اینا حمله بکن و تو اینا رو سخت بکش. و قتلوا تقتیلا، با غلظت و شدت ادا می‌کنه جمله را: قتلوا تقتیلا، هم باب تفعیل می‌آره، هم مصدرشو می‌آره، این مافوق هر قانونی است. قانون باید رعایت بشه، ولی فلسفه‌ی قانون هم باید رعایت بشه، قرآن هم باید رعایت بشه، اسلام هم باید حفظ بشه، انقلاب هم باید حفظ بشه، ولایت فقیه هم باید حفظ بشه، اینارو فراموش نکنیم. خدا رحم نکنه به اون کسانی که به مفسدین فی‌الارض رحم می‌کنند، نباید مورد ترحم قرار بگیرند، رفعت اسلامی این‌جا جای رفعت نیست، جای غلظت است». رجوع شود به این‌جا

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

Please print the article Mr.Akbar Agha ,which two part printed till today in site of gooya.com and continue more ,I must wait to finish it. I have a short comment about first part that I read ,people will judge who is right. Maybe I print II part tomorrow. Radiozamaaneh can print complet article in one time

-- Kudos Talash ، Feb 26, 2010 در ساعت 03:01 PM

مطلب جناب گنجی بقدر کفایت گویاست
می خواهم اضافه کنم چین و روسیه خدای طراح و راه برنده خامنه ای و سیستم نظامی و اطلاعاتیش هستند و روزی که آنها رهایش کنند (که خواهند کرد) نه از خامنه ای نشانی می ماند نه از حکومت و اذناب حکومتی اسلام ....
من مانده ام در آن روز روحانیون شیعه که امروز سکوت اختیار کرده اند چگونه روی زیستن خواهند داشت!!!؟ 

-- NIKY_32@hotmail.com ، Feb 26, 2010 در ساعت 03:01 PM

mlt iran bzoodi shr in dinasor hara km khahadkard.

-- javad esfhanian ، Feb 27, 2010 در ساعت 03:01 PM

واقعیت اینستکه در طول تاریخ جهان همیشه دو سیستم در تلاش بوده اند که ملتهای جهان را در جهالت و تحمیق نگه دا شته و انا ن را از کسب علم و دانش محروم نما یند.این دو سیستم یکی سردمداران دین و مذ هب و دیگری گردانند گان حکومتی هر کشورند ( مانند کمپا نی های با نفو ذ نفتی اتو مبیل سازی بیمه اسلحه سازی و بانکها و و و . . .که حکو مت ها را پا بر جا و یا سا قط می کنند).
در کشور های با صطلا ح دمکرا سی پس از پا یا ن تحصیلات متو سطه دیوار بلند مخار ج کمر شکن دا نشگا هی اکثریت افراد را مجبور به ترک تحصیل نموده وراهی بازار شغلهای پایین و مکانهای مذهبی می نماید.
در حکومتهای دیکتا توری با ایجاد سد های سنگین از جمله کنکور و مقررات دست و پا گیر انان را روانه بازار های کم در امد و یا ارتش و یامذهبیون شکارچی مینماید.به همین دلیل است که هر کدام از این دو سیستم هر زمان که اراده نمایند در کوتاه مدت قادرندملیون ها نفر را بدور خود گرد اورند.
جای بسیار تاسف است که کشور ثروت مندی مثل ایران از زمان صفویه تا کنون اغلب دچار این دو سیستم عنکبوتی بوده است.

-- بدون نام ، Feb 27, 2010 در ساعت 03:01 PM