رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲ اسفند ۱۳۸۸
شعبده‌بازی در نقل سخنان دکتر علی‌محمدی - بخش دوم

حذف نام سران جنبش سبز

میثم بادام‌چی

دکتر مسعود علی‌محمدی یک هفته قبل از شهادت در ۱۵ام دی‌ماه ۱۳۸۸ در یک سخن‌رانی در جمع اعضای تشکل‌های دانشجویی دانشکده‌ی فیزیک دانشگاه تهران به تحلیل وضعیت کشور در پی انتخابات ریاست‌جمهوری پرداخت و قسمت‌های مهمی از این سخن‌رانی به‌صورت باژگونه و تحریف‌شده در خبرگزاری‌های دولتی فارس و رجانیوز در تاریخ ۱۷ام بهمن انعکاس یافته است.

این مساله سبب شد دانشجویان دکتر علی‌محمدی که قبلاً سخن‌رانی دکتر را در یوتیوب و رادیوزمانه و سایت اخبار فعالان حقوق بشر به چاپ رسانده بودند، در یک مقاله‌ی انتقادی سه قسمتی تفاوت‌های اصلی میان سخن‌رانی اصلی و متن دست‌کاری‌شده‌ی فارس‌نیوز و رجانیوز را نشان دهند و کوشش کنند شعبده‌بازی فارس و رجا در گزارش سخن‌رانی استادشان یک هفته قبل از ترور در دانشکده را خاطر نشان کنند. مقاله‌ی زیر قسمت دوم از این مقاله‌ی سه بخشی است که توسط دانشجویان دکتر شهید علی‌محمدی تهیه شده است.

حذف نام سران جنبش سبز و اضافه‌کردن یک جمله به متن

شهید علی‌محمدی در سخن‌رانی یک هفته قبل از ترور به این طریق به رهبران جنبش سبز یعنی آقایان خاتمی و موسوی و کروبی و خود جنبش سبز اشاره می‌کند: «چیزی که هر جامعه‌ای را حفظ می‌کند، استحکام هر جامعه‌ای، هویت هر جامعه‌ای را حفظ می‌کند، یک سری پارامترهای فرهنگی است. این‌ها برای هر جامعه‌ای لازم‌اند اگر بخواهیم آن چارچوب حفظ شود. یک وقت است ما نمی‌خواهیم آن چارچوب حفظ شود، خوب دیگر می‌توانیم هرطور حرفی هم بزنیم. ولی اگر هدف باشد ... [مساله فرق می‌کند.] ... این خیلی مهم است. یک وقت هست که می‌گویی با یکی در یک خط هستی شما که اصلاً هیچ ملاک مثلاً فرهنگی ندارد، [یعنی] هیچ معتقد و در حقیقت خواهان جمهوری اسلامی نیست؛ آن یک قید است (که حالا اصلاً من نمی‌خواهم ارزش بگذاریم.) این یک قید است. یک قید دیگر نه [این‌طور نیست و] ... حالا من از «جنبش سبز»، که حالا اصطلاحی است که باب شده، من این را برداشت می‌کنم که مدعیان این جنبش، مهم‌ترینِ آن‌ها «آقای خاتمی» بود و بعد «آقای موسوی» بود و «آقای کروبی»، این‌ها این‌طوری فکر نمی‌کنند؛ این‌ها فکر نمی‌کنند که حالا تاریخ گذر از جمهوری اسلامی رسیده است؛ هنوز هم نمی‌گویند حالا. یا حداقل من نشنیده‌ام. ... حالا ممکن است که این چیزها را شما قبول نداشته باشید. اشکال ندارد! با این پیش فرض است که برای داشتن یک کشور جمهوری اسلامی با همان قانون اساسی و چیزهایی که بالاخره ما نیاز داریم به‌شان به عنوان شهروند، یک حداقل حُرمت‌هایی لازم است. که اگر این‌ها شکسته شود آن‌وقت حالا آسیب‌های‌اش را خواهم گفت.»

ولی در گزارش فارس و رجانیوز اولاً اسامی موسوی و کروبی و خاتمی و جنبش سبز کلاً حذف شده و ثانیاً این‌طور القا شده که دکتر گفته است «برای طیفی که خواهان جمهوری اسلامی نیستند، ارزشی قائل نیستم». سپس رجانیوز با کمال خون‌سردی همین جمله‌ی تحریف‌شده را به عنوان تیتر گزارش خود از سخنان دکتر انتخاب کرده است!

در گزارش فارس و رجا قسمت فوق از سخنان دکتر علی‌محمدی این‌گونه انعکاس یافته است: «به نظر من چیزی که استحکام و هویت هر جامعه‌ای را حفظ می‌کند چارچوب‌های آن جامعه است و پارامتر‌هایی را در پی دارد. اگر بخواهیم چارچوب‌های یک جامعه حفظ شود باید هدف‌هایی را در نظر داشته باشیم. موقعی با جمعی طرف هستیم که اصلا هیچ ملاک فرهنگی ندارند و معتقد و خواهان جمهوری اسلامی نیستند و من نمی‌خواهم به این طیف ارزشی بگذارم اما طیف دیگر خواهان جمهوری اسلامی هستند. با این پیش فرض باید در نظر گرفته شود که طیف دوم برای داشتن کشور جمهوری اسلامی باید با همان اهداف ابتدایی دوران انقلاب اسلامی و با مسائلی که ما با عنوان یک شهروند به آن نیاز داریم پیش برود. در این کشور حداقل حرمت‌هایی لازم است که اگر این حرمت‌ها شکست شود آسیب‌هایی خواهیم خورد که به تشریح این آسیب‌ها خواهم پرداخت.»

حذف قسمت عمده‌ی بحث «دموکراسی در سوئیس و آمریکا»

شهید علی‌محمدی در کلاس در بحث تفاوت مفهوم خط قرمز در نظام‌های دموکراتیک و غیردموکراتیک این‌چنین با دانشجویان حاضر در جلسه بحث کرد: «در امریکا آقای اوباما را در حقیقت هرکی هرچی به‌اش بگوید، بی‌حُرمتی به آمریکا کسی حس نمی‌کند آن‌جا. ... [این موضوع] یک‌جوری فرهنگ شده [در] آن‌جا ... در آن جامعه بیان این جملات اسم‌اش گذر از خط قرمزها نیست.»

(سپس یک دانشجو پرسید یعنی قانونی وجود ندارد در امریکا که اگر کسی بی‌حرمتی به مقامات ارشد بکند مجازات دارد؟ و اُستاد جواب داد: «اگر هم باشد من اطلاع ندارم.» همان دانشجو از قول آقای دکتر مولانا که به قول او «استاد دانشگاه در آمریکا است و ۵۰ سال است آن‌جا زندگی می کند» نقل کرد که اگر اتفاقاتی که در ایران پس از انتخابات افتاد در امریکا رخ می‌داد برخورد بدتری می‌شد.

دکتر علی‌محمدی به آن دانشجو پاسخ داد: «من واقعا دید مشخصی ندارم که واقعاً منظور ایشان [دکتر مولانا] چی بوده... ولی این را می‌دانم که اگر آن اعلام نظر با مجوز باشد ...» که باز همان دانشجو در وسط حرف دکتر علی‌محمدی گفت: «من خاطرم هست یکی از دانشجوها در آمریکا صحبت می‌کردند که به خاطر موضع‌گیری‌ای که نسبت به جنگ عراق داشتند از دانشگاه اخراج شده بودند.» و دکتر علی‌محمدی جواب داد: «ممکن است، آره ولی ... در خود همان آمریکا به نظر من می‌آید آن فردی که از دانشگاه اخراج شده یا مشکلی برای‌اش به وجود آمده به خاطر نقد جنگ عراق، حتما در موردش بی‌قانونی شده است و آن [فرد] می‌تواند برود شکایت کند.»

همان دانشجو در نقد نظام موجود در آمریکا افزود: «یعنی می‌گویم این [مشکل] هست.» اُستاد دوباره پاسخ داد: «حتماً هست، حتماً. خیلی چیزهای بدتر هم هست ولی ما بحث در چارچوب قانون را داریم می‌گوییم. این که چه اتفاقاتی می‌افتد احتمال دارد بدترش بیافتد. فرض کنید یک زمانی که حالا دوره‌اش مال زمان جانسون است سال ۱۹۶۰ و این‌ها. آن دوران جنگ سرد بود. ... کم‌ترین گمانی اگر که به مردم می‌رفت که این [شخص] دیدگاه چپ دارد اصلا دودمان‌اش به باد می‌رفت. ولی ... همان حرکات غیر قانونی محکوم شد؛ چون غیر قانونی بوده کار. [پس] من قانون را دارم می‌گویم. این‌که [در عمل] چه کار می‌کنند، خیلی موردهای خلاف می‌کنند؛ آدم هم می‌کُشند، ولی دیگر نمی‌گویند که ما کار خوبی کردیم که آدم کشتیم. می‌گویند که این کار بد است. ولی اصلاً فرض هم کنیم که آن خوب/بدها [در جوامع مدرن‌تر] را هم به‌اش برسیم. نکته این است که حالا بعداً به‌اش بیش‌تر می‌پردازم که با فرض این‌که اکثریت جامعه اصلاً موافق این دیدگاه هم باشند، سیر رسیدن به آن چیست؟ این را خیلی باید توجه به‌اش بکنیم. یعنی آیا مثلاً در آمریکا که الان این‌طور است یا در اروپا، حالا بالاخره مهد دمکراسی روز الان سوئیس است. [سوئیس را] فرض کنید. خوب خیلی دموکراسی در آن‌جا با همه جای دنیا واقعاً فرق دارد. یعنی این‌قدر فرق دارد که کوچک‌ترین مسایل را با هم چِک می‌کنند: آقا سیگار بکشیم توی جمع یا نه رای‌گیری می‌کنند. مثلاً ما بگوییم ما ایده‌آل‌مان سوئیس است، ایده‌آل‌مان آمریکا، ایده‌آل‌مان اروپا، هرجا. نکته‌ای که الان در این بحث می‌خواهیم به‌اش برسیم، حالا با کمک شما، این هست که سیر رسیدن به آن نقطه چه‌جوری است؟»

سخنان فوق در متن فارس و رجا اولاً عمدتاً (به خصوص بحث سوئیس) حذف شده است، ثانیاً از قول دکتر به اشتباه گفته شده دموکراسی آمریکا «صوری» است و ثالثاً در آن این جمله اضافه شده که «باید توجه داشت اگر اعلام نظر‌ها با مجوز باشد بسیار متناسب‌تر است.»: «در کشور آمریکا اگر هر شخصی هر چه می‌خواهد به اوباما بگوید کسی این مساله را بی‌حرمتی به کشور آمریکا حساب نمی‌کند و این امر به صورت یک فرهنگ در آمریکا مبدل شده است. در آن جامعه بیان این جملات گذر از خط قرمزها نیست اما باید توجه داشت اگر اعلام‌نظر‌ها با مجوز باشد بسیار متناسب‌تر است. از سوی دیگر هنگامی که استاد یکی از دانشگاه‌های آمریکا که به خاطر مخالفت با جنگ عراق از دانشگاه اخراج می‌شود مطمئنا نسبت به وی بی‌قانونی شده است. حال با فرض این‌که جامعه موافق این دیدگاه‌هاست باید دید که سیر رسیدن به یک نقطه چگونه است. مثلا آیا در آمریکایی که به صورت «صوری» مهد دموکراسی روز دنیا است آیا این سیر تکاملی در جامعه‌ی آن‌ها وجود دارد.»

وارونه نشان‌دادن جای مردم و پلیس یا ضابطین قضایی در انتقاد از خشونت

دکتر علی‌محمدی در سخن‌رانی خود «وجود خشونت در خیابان‌ها، دانشگاه‌ها، خوابگاه‌ها، و عدم پی‌گیری موثر مسببین»، «عدم به‌عهده‌گرفتن رسمی برخی خشونت‌ها» و«نفوذ دشمنان کشور در صف مردم» را شاخصه‌های پنجم، ششم و هفتم تبیین وضع موجود کشور دانسته بود و از عدم برخورد با مسببین حمله خشونت‌بار به کوی دانشگاه تهران پس از انتخابات انتقاد کرده بود:

«به‌طور موثر این کار [پی‌گیری مسببین خشونت] انجام نشده است. ... البته عمل باید بشود؛ یک موقع ان‌شاء‌الله بشود ولی تا به حال مسببین این‌که خودمان آن‌چنان دردگیرِ نزدیک‌اش بودیم در خوابگاه با بچه‌های خودمان [معرفی نشده‌اند.] ... وجود خشونت یعنی نبود هیچ چیز دیگری! انسان‌ها باید احساس امنیت کنند، یعنی همه، تا اعلام نظر کنند، موثر باشند در جامعه‌شان و غیره. وجود خشونت که یک علامتی است در عدم امنیت و همین است نتیجه‌اش به هر حال، علی‌الخصوص که وجود خشونت به این صورت باشد: [روی تخته می‌نویسد «عدم به‌عهده‌گرفتن رسمی برخی خشونت‌ها»] «این عدم به‌عهده‌گرفتن رسمی باز بدتر می‌کند قضیه را به نظر من! یک وقت هست پلیس می‌آید خشونت می‌کند و می‌گوید آقا ما زدیم. حق هم دارد. درست هم هست حال خوب یا بد. ولی یک وقت خشونت می‌شود، می‌گویند خشونت نشده! یا یک نفر کشته شده، بعد می‌گویند دو سه تا بوده، بعد [می‌گویند] پنج تا [کشته] بوده! بعد ده تا بوده! ببینید ... کسی به عهده نمی‌گیرد. این به‌عهده‌نگرفتن «بسیار» امر خطرناکی است. بالاخره باید ضابطین قانونی، اگر فکر می‌کنند کار روی ضابطه است، به عهده بگیرند. اگر هم روی ضابطه نیست، پی‌گیری مسببین باید بشود. یکی از این دوتا [حالت] است. این [عدم پیگیری] آن وقت می‌تواند [باعث] ایجاد عدم بی‌اعتمادی بشود. یعنی اگر هم واقعاً چنین مواردی پیش بیاید که واقعاً آن اتفاق توسط هیچ نیروی داخلی انجام نشده [باشد] آن‌وقت [باز هم] کسی باورش نمی‌شود. [یعنی با خودش می‌گوید] که حالا منِ نوعی مثال زیاد دارم که تو [حاکمیت] همه‌ی چیزهایی که گفتی دروغ است [پس] این هم [دروغ است] و دست نیروهای دشمن باز می‌شود، دشمن می‌تواند کار کند. اگر به عهده نگیرید [دشمن می‌گوید] خوب ما هم می‌زنیم. [با این‌کار] خیلی دست دشمن باز می‌شود. بنابراین می‌گوییم که نفوذ دشمنان بیش‌تر می‌شود و این اتفاق می‌افتد. دشمنان کشور که حال می‌توانند خارجی باشند، می‌توانند جاسوس باشند، یا هرکس دیگری. این افرادی باشند که سوابق کثیف سیاسی دارند مثل منافقین و این‌ها، این‌ها می‌توانند بیایند.»

«البته این را هم بگویم که اصلاً این چیزها [منافقین] واقعاً مطرح نیستند! یعنی یکی از بحث‌های بدی که اخیراً پیش آمده یک‌جور مهم‌کردن این‌ها [منافقین] است. این‌ها واقعاً رفته‌اند! هیچ‌چیز نیستند و این خیلی بَد است که ما مثلاً بخواهیم این‌ها را مطرح بکنیم. ولی اگر این اتفاق بشود و این‌ها مهم شده باشند خوب یک علت پیچیده دارد. خوب وقتی به عهده نمی‌گیرد کسی و این‌ها [حتی واقعاً] بیایند، خواه‌ناخواه باز [تقصیر،] گردنِ عامل دولتی می‌افتد. با این‌که [ممکن است عامل دولتی] اصلاً روح‌اش هم خبر ندارد و آن‌وقت کسی هم باورش نمی‌شود.»

سخنان فوق بسیار مهمند. دکتر علی‌محمدی در آن‌ها از این‌که پلیس و ضابطین قضایی در ایران قبول مسوولیت نمی‌کنند به صراحت و قدرت انتقاد می‌کند و می‌گوید این امر باعث بی اعتمادی مردم به حکومت و نفوذ دشمن می‌شود. فارس و رجانیوز سخنان فوق را زیرکانه این‌گونه وارونه انعکاس داده‌اند که در آن مخاطب دکتر در بحث خشونت نه پلیس و ضابطین قضایی و حکومت که مردم و معترضینند:

«وجود خشونت در جامعه یعنی نابودی همه‌چیز، چون انسان‌ها باید احساس امنیت کنند تا بتوانند در جامعه‌ی خود اعلام نظر کرده و موثر باشند. حدود خشونت بعضی اوقات به حدی می‌رسد که فرد به صورت رسمی مواردی را که خود پیش آورده بر عهده نمی‌گیرد و در این هنگام ضابطین قانونی باید با ضابطه‌ی خود مسببان خشونت را مورد پی‌گری قرار دهند و اگر این پی‌گیری صورت نگیرد عدم بی‌اعتمادی در جامعه پدید می‌آید و دست دشمن نسبت به جامعه بیش‌تر باز می‌شود. دشمنان کشور ما می‌توانند خارجی جاسوس و یا افرادی مانند منافقین باشند که برآوردهای بسیار کثیف سیاسی دارند این دشمنان واقعا برای ما مطرح نیستند و صحبت بیش از اندازه در خصوص این افراد نوعی مهم‌جلوه‌دادن آن‌هاست. در صورتی که این دشمنان از نظر ما هیچند. اما اگر قرار باشد این دشمنان مهم شده باشند به علت این است که خشونت را در جامعه‌ی ما کسی بر عهده نمی‌گیرد.»

قسمت فوق یکی از مهم‌ترین تحریف‌ها در گزارش فارس و رجانیوز از سخن‌رانی دکتر علی‌محمدی در راستای پروژه‌ی طرف‌دار دولت نشان دادن دکتر است. در عبارات فوق اشاره‌ای به انتقاد صریح دکتر از عدم پی‌گیری حمله به کوی دانشگاه بعد از انتخابات نیز نشده است.

Share/Save/Bookmark

بخش پیشین
شعبده‌بازی در نقل سخنان دکتر علی‌محمدی