رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۶ آذر ۱۳۸۸

«برای شورای کار، فقط منافع کارفرما مهم است»

پانته‌آ بهرامی

چهار نفر از کارگران زندانی «شرکت نیشکر هفت‏تپه» که به خاطر اجرای حکم دادگاه در زندان به سر می‏برند، از طرف مدیریت این شرکت از کار اخراج شده‏اند.

Download it Here!

این چهار نفر از اعضای هیأت مدیره‏ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، به نام‏های فریدون نیکوفرد، قربان علی‏پور، محمد حیدری مهر و جلیل احمدی، به دلیل غیبت بیش از ۱۵ روز از کار خود اخراج شده‏اند. این در حالی است که این غیبت نه به خواست کارگران، بلکه به خاطر زندانی بودن این افراد صورت گرفته است.

بیش از یک سال است که کارگران شرکت نیشکر هفت‏تپه برای حقوق به‏ تعویق افتاده‏ی خود تلاش می‏کنند.

این کارگران از اردیبهشت ماه تا تیرماه، دست به اعتصاب ۵۰ روزه زدند. به سطح شهر آمدند؛ جاده‏ی بین‏المللی اهواز – اندیمشک را بستند؛ بارها سه‏راهی خوانساری را که منتهی به کارخانه می‏شد، بستند و به دفعات با نیروهای انتظامی درگیر شدند. تقاضایشان دریافت پنج ماه حقوق معوقه بود.

در ماه‏های بهمن و اسفند ۱۳۸۶، علی نجاتی از فعالین کارگری که امروز در زندان به سر می‏برد، با سایر فعالین، حدود دو هزار امضا از کارگران در پیوند با تشکیل سندیکا جمع‏آوری کردند. ولی اداره‏ی کار با اسم سندیکا مخالفت کرد.

با این که طبق ماده‏ی ۱۳۱ قانون کار جمهوری اسلامی، کارگران حق داشتن تشکل صنفی خود را دارند، با این وجود از سوی اداره‏ی کار با آن مخالفت شد.

بر اساس قانون کار، یک سری فیلترهای گزینشی برای کسانی که به عنوان نماینده‏ی «شورای اسلامی کار« یا «انجمن صنفی کارگران» و یا نماینده‏ی کارگری انتخاب می‏شود، وجود دارد.
این‏ها سه تشکلی هستند که در قانون کار به آن‏ها اشاره شده است. این‏ افراد باید از طریق کارفرما، نیروهای امنیتی و خود وزارت کار تایید بشوند. کارگران هفته تپه اما به دنبال تشکل مستقل از دولت بودند.

در هرحال، امروز اعضای هیأت مدیره‏ی سندیکا در زندان به‏سر می‏برند و حکم اخراجشان نیز صادر شده است.

فرید پرتوی، مقیم کانادا و از فعالین «اتحاد بین‏المللی در حمایت از کارگران در ایران»، در این باره چنین می‏گوید:


کارگران نیشکر هفت تپه

تا آن‏جایی که رسما اعلام شده و از منابع مختلف تایید شده است، مدیریت شرکت نیشکر هفت‏تپه، با وجودی که کاملا مطلع است این چهار کارگر در زندان به سر می‏برند، حکم اخراج آنان را صادر کرده است. علی نجاتی رییس هیأت مدیره‏ی سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت‏تپه، حدود هشت ماهی است که از کار اخراج شده است.

این کارگران در نامه‏ای که دوم آبان‏ماه و پیش از آن که به زندان بروند منتشر کردند، تاکید می‏کنند:

«ما در حالی که منتظریم برای اجرای احکام ناعادلانه و ضد کارگری‏مان روانه‏ی زندان بشویم، این سطور را می‏نویسیم؛ در حالی که اسامی ما به عنوان افراد خاطی، بر سر در ورودی شرکت نیشکر هفت‏تپه درج شده است و اجازه‏ی ورود به محل کارمان را نداریم.

اگر به محل کارمان مراجعه کنیم، توسط پلیس دستگیر می‏شویم و از این طریق بهانه نیز کسب می‏کنند که ما از محل کار خود غیبت کرده‏ایم.

عجبا! که اگر برویم دستگیر می‏شویم و زندانی، سپس اخراج! و اگر نرویم غایب محسوب می‏شویم و سپس اخراج و بعد هم در کوچه و خیابان دستگیر و روانه‏ی زندان می‏شویم! …».

در حال حاضر هر پنج نفرشان در زندان دزفول هستند. چهار تن از آنان حکم شش ماه زندان و شش ماه حبس تعلیقی دارند و یکی از آنان، آقای محمد حیدری‏مهر چهار ماه زندان و هشت ماه حبس تعلیقی دارد.

معنای حبس تعلیقی نیز این است کوچک‏ترین فعالیت کارگری نباید داشته باشند. همه‏ی این پنج نفر چند سال نیز از فعالیت کارگری و حق انتخاب شدن برای فعالیت‏های کارگری محروم هستند.

اساسا علت دستگیری این چهار نفر که از اعضای هیأت مدیره‏ی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه هستند، چه بوده است؟

در هر حال یک سری جرم‏ها برایشان تراشیده‏اند؛ کاری که جمهوری اسلامی همیشه انجام می‏دهد. ولی خود این فعالین در نامه‏ی سرگشاده‏ای که منتشر کرده‏ بودند، نوشته‏اند که در احکام قضایی این افراد، دلیل اصلی صدور چنین حکم‏هایی «اقدام علیه امنیت ملی، از طریق ایجاد سندیکای خارج از قانون» ذکر شده است.

با توجه به این که در قوانین ایران، تشکیل شوراهای کارگری آزاد است، علت این که سندیکای کارگران نیشکر هفت‏تپه غیرقانونی اعلام شده، چیست؟

در قوانین ایران رسما اعلام نکرده‏اند که شوراهای کارگری آزاد است. بلکه تشکلی به نام «شورای اسلامی کار» را نام برده‏اند که نهادی کاملا وابسته به دولت و کارفرماها است. در واقع نهاد مشاوره‏ای برای کارفرما و دولت است و دقیقا در خدمت منافع آن‏ها است.

کارگرها در همه‏جا در مقابل این تشکل‏ها ایستاده‏اند. سندیکای کارگران شرکت واحد اساسا به همین دلیل ایجاد شد. به این دلیل که شورای اسلامی کار، به جز حمایت از منافع کارفرما و دولت و کنترل کارگران، کار دیگری صورت نمی‏داد.


منصور اسانلو

دقیقا همین مساله هم در هفت‏تپه پیش آمد. شورای اسلامی کار بارها تلاش کرد مجمع عمومی بگذارد و یا انتخابات‏ مانندی برگزار کند. اما کارگران از آنان حمایت نکردند. هنوز هم دارند تلاش می‏کنند که با سرکوب این سندیکا، شورای اسلامی‏شان را دوباره برگردانند.

در ایران، به طور تاریخی دولت‏‏ها در مقابل ایجاد تشکل کارگری مستقل از دولت و کارفرما، ایستاده‏اند و سال‏ها تلاش کرده‏اند از ایجاد این گونه تشکل‏ها جلوگیری کنند.

در چند سال اخیر که کمیته‏های کارگری شکل گرفته‏اند و سندیکاهایی مانند سندیکای شرکت واحد اتوبوس‏رانی و سندیکای هفت‏تپه تشکیل شده‏اند، می‏بینیم که تقریبا تمام فعالین این تشکل‏ها یا اخراجی‏اند یا حبس‏های تعلیقی دارند و یا زندانی شده‏اند.

جمعی از کارگران و فعالان متشکل در «کمیته‏ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‏های کارگری در شهر سنندج» نیز از سندیکای کارگران نیشکر هفت‏تپه حمایت کرده‏اند.

تلاش بسیار مهمی است. آقای نجاتی در آخرین فراخوان خود پیش از زندان رفتن نوشته است:

«نمایندگان کارگران نیشکر هفت‏تپه فقط و فقط به خاطر ایجاد تشکل مستقل کارگری و دفاع از مطالبات برحق کارگران هفت‏تپه زندانی هستند و طبیعتا خانواده‏های آنان در این مدت شش ماهه نیاز به حمایت از طرف کارگران دیگر دارند. من روی حمایت مادی و معنوی توسط کارگران و نه جاهای دیگر تاکید می‏کنم».

البته این فراخوان موقعی بود که خود ایشان هنوز بیرون از زندان بود.

این تاکید خیلی مهم است و به دلایل مختلفی مهم است که کارگران بتوانند روی نیروی خود تاکید کنند. آقای نجاتی هم در این باره می‏نویسد« اعتقاد دارم این کارگران هستند که می‏توانند به هم‏طبقه‏ای‏شان برسند. ما کارگران به‏جز یک‏دیگر کسی را نداریم».

به دنبال این فراخوان و حساب بانکی که ایشان اعلام کرد، کارگران از جاهای مختلف حمایت کردند و پول به این حساب ریختند. حتی برخی کارگران در حد ۱۰۰۰تومان کمک کرده‏اند.

خیلی کارگرها خودشان دارند با ماهی حدود ۲۰۰هزار تومان زندگی می‏کنند و درآمد آن‏چنانی ندارند، اما برخی تعهد می‏کنند در حد ۱۰۰۰ تومان برای یک بار و یا ماهیانه برای مدتی که این فعالین در زندان هستند، کمک کنند.

این کمک‏ها در این کمیته‏ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‏های مستقل کارگری صورت گرفته و گویا فعالین «اتحادیه‏ی آزاد کارگران» نیز دارند همین کار را می‏کنند. فعالین کارگری در خارج از ایران هم دارند چنین تلاش‏هایی را انجام می‏دهند.

به خاطر این که هم حاکمیت فعالین کارگری را بیش از این اذیت نکند و هم این که این سنت کارگری جا بیفتد و کارگران بتوانند در این مواقع با هم ابراز همبستگی کنند، این روش دارد پیش می‏رود. نجاتی هم روی آن خیلی تاکید داشت.

خیلی هم مهم است که مادامی که این پنج نفر در زندان هستند، این‏گونه کمک‏ها از سوی کارگران دیگر، هرقدر هم ناچیز باشد، صورت بگیرد.

چرا که هم اهمیت معنوی زیادی برای فعالین زندانی دارد و هم این که به هرحال کمکی است به خانواده‏های این افراد که نه بیمه‏ی بیکاری دریافت می‏کنند و نه منبع درآمد دیگری دارند و تنها تکیه‏شان همان کارگران و همکاران خودشان است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

مرگ بر امريكا و انگليس

-- بدون نام ، Dec 7, 2009 در ساعت 06:00 PM