رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۷ آبان ۱۳۸۸
گفت و گو با شیرین عبادی، حقوق‏دان و برنده صلح نوبل

«مهم‌ترین دستاورد، اشاعه فرهنگ حقوق بشر است»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

شیرین عبادی، حقوق‏دان ایرانی که در رابطه با فعالیت‏‌های دائمی‏اش در جهت برقراری حقوق بشر در ایران، دفاع از حقوق کودکان خیابانی، دفاع از حقوق زنان و فعالیت برای جنبه‏های گوناگون حقوق بشر در کنار دفاع پی‏گیری از زندانیان سیاسی، در سال ۲۰۰۳ میلادی برابر با ۱۳۸۲ شمسی، به عنوان اولین ایرانی و اولین زن مسلمان در جهان موفق به دریافت جایزه‏ی صلح نوبل شد، هم‏چنان در تکاپوی تحقق حقوق بشر در ایران و هم‏چنان مورد تهدیدات و فشارهای امنیتی از جانب دولت ایران قرار دارد.

Download it Here!

او اندکی پیش از انتخابات دوره‏ی دهم ریاست جمهوری برای شرکت در برخی برنامه‏های بین‏المللی، به قول خودش ایران را با یک چمدان و به امید آن که به زودی باز می‏گردد، ترک کرد.

حوادث پس از انتخابات ایران به جهتی رفت که شیرین عبادی پس از ماه‏ها هنوز در خارج از کشور اقامت دارد و تلاش‏های همیشگی‏اش را در خارج از ایران پی می‏گیرد.

با او گفت‏وگویی کرده‏ام و ابتدا از وی پرسیدم که ماحصل ۳۰ سال فعالیت حقوق بشری خود را چه می‏داند؟


شیرین عبادی، بان کی‌مون و سوهاری بل‌حسن(عکس: وب‌سایت سازمان ملل)

چون صحبت از ۳۰ سال گذشته کردید، باید در ابتدا بگویم که مهم‏ترین دست‏آورد فعالیت‏های من و سایر مدافعین حقوق بشر در ایران این بود که فرهنگ حقوق بشر را در ایران اشاعه و ارتقا بدهد.

در سال‏های اول انقلاب، وقتی کسی می‏خواست به من ناسزا بگوید، یعنی روزنامه‏های دست راستی و دولتی، من را فیمینیست و مدافع حقوق بشر می‏نامیدند و این‏ها به منزله‏ی ناسزا بود.

اما خوشبختانه در اثر تلاش‏های کلیه‏ی مدافعان حقوق بشر، به تدریج دفاع از حقوق بشر تبدیل به یک ارزش اجتماعی شد و می‏بینید که الان همگی مدعی طرف‏داری از حقوق بشر هستند؛ ولو این که برخی از آنان، خود ناقض حقوق‏ بشراند.

بنابراین آن‏چه برای ما فوق‏العاده حائز اهمیت است، این است که به نسبت ۳۰ سال پیش که کسی صحبت از حقوق بشر نمی‏کرد، الان صحبت از حقوق بشر در هر خانه، در هر دانشگاه و در هر کوی و برزن جریان دارد. این مهم‏ترین دست‏آورد فعالیت‏های من و سایر مدافعان حقوق بشر بوده است.

این مدتی که شما در ایران نبودید، انتخابات برگزار شد و اتفاقات و روی‏دادهای پس از آن رخ داد. در این رابطه چه کردید؟

پس از ۲۲ خرداد، سانسور در ایران خیلی شدیدتر از سابق شد. خبرنگاران خارجی را اخراج کردند، خبرنگاران داخلی کاملا سانسور بودند و تعدادی نیز در زندان.

آن چه بسیار مهم بود، این بود که داستان و وقایعی که در ایران اتفاق می‏افتد، به صورت صحیح در معرض قضاوت مردم دنیا قرار بگیرد. از این رو، مهم‏ترین تکلیف هر یک از مدافعان حقوق بشر این بود که به کار اطلاع‏رسانی درست اقدام کنند.

اعلام این که چه حقایقی اتفاق افتاده و چگونه اتفاق افتاده، برای پیش‏برد حقوق بشر در ایران، بسیار ضروری است. زیرا حقوق بشر مقوله‏ای است شفاف و ضمناً بین‏المللی. یعنی آن‏چه در یک کشور اتفاق می‏افتد، باید به صورت درست و شفاف در معرض قضاوت بین‏المللی قرار بگیرد.

یکی از اتهاماتی که اغلب دستگیرشدگان با آن مواجه هستند، تلاش برای انجام انقلاب مخملی یا کودتای مخملی در ایران است. چنین اتهامی به لحاظ حقوقی چه جایگاهی دارد؟

در قوانین کیفری، جرمی به نام «کودتای مخملی» یا «انقلاب مخملی» وجود ندارد و این جرم من‏درآوردی دادستان به منظور متهم کردن کسانی است که جرأت کرده‏اند به افراد دیگری غیر از افرادی که در قدرت‏ هستند رأی بدهند.

جالب است که در کیفرخواست عمومی دادستان که در جلسه‏ی اول قرائت شد، حتی فیس‏بوک و تویتر نیز به عنوان متهم معرفی شدند. گویا ابر و باد و مه و خورشید همه در کارند تا این که خدای‏ناکرده، در ایران کودتایی رنگی رخ داده شود و کسانی غیر از افرادی که الان در قدرت‏ هستند، یک موقعی به قدرت برسند.

اگر بخواهید از دست‏آورد چند ماه فعالیت اخیرتان به طور مشخص‏تر بگویید، آن را چگونه می‏بینید؟

چند ماه گذشته هر یک از ما به سهم خود، فعالیت می‏کردیم که آن‏چه در ایران می‏گذرد، در معرض قضاوت افکار عمومی بین‏المللی قرار بگیرد. فکر می‏کنم تا حدود بسیار زیادی هم موفق بوده‏ایم.

نمونه‏ی آن گزارشی است که آقای بان‏ کی‏مون، دبیر کل سازمان ملل متحد، در زمینه‏ی نقض حقوق بشر در ایران در سال ۲۰۰۹ تهیه کرده و تقدیم مجمع عمومی شده است که قرار است در دسامبر امسال در مجمع عمومی، در حضور کلیه‏ی نمایندگان کشورها از جمله ایران، قرائت شود.

خانم عبادی، شما اهمیت زیادی برای این گزارش آقای بان‏ کی‏مون قایل هستید. این اهمیت در کجاست؟ و مهم‏ترین نکاتی که آقای بان‏ کی‏مون طرح می‏کنند، کدام‏ها هستند؟

علت این که من برای گزارش آقای بان‏ کی‏مون ارزش قائل هستم، این است که یک مقام بی‏طرف بین‏المللی گزارش می‏دهد. بنابراین شائبه‏ی سیاسی‏کاری در کار او نیست و ایشان بر اساس دریافت‏هایی که از طرق مختلف داشته است، این گزارش را تنظیم کرده است.

مهم‏ترین مساله‏ی آقای بان کی‏مون، پرداختن به نحوه‏ی رفتار دولت ایران با مدافعان حقوق بشر است. زیرا طبق قطع‏نامه‏ی مصوب سال ۱۹۹۹، مجمع عمومی سازمان ملل تصریح کرد که مدافعان حقوق بشر باید از مصونیت خاصی برخوردار باشند تا بتوانند به وظایف خود عمل کنند و دولت‏ها مکلف هستند مدافعان حقوق بشر را برای انجام وظایف‏شان یاری کنند.

مساله‏ی دیگر، موضوع آزادی بیان در ایران است که آقای بان‏ کی‏مون به آن اشاره کرده است.
موضوعات دیگر برخورداری از دادرسی عادلانه، قانون‏مند بودن عوامل حکومتی، تبعیض بر اساس جنسیت و تبعیض بر اساس مذهب است که در ایران وجود دارد. سایر مواردی که نقض حقوق بشر خوانده می‏شود نیز در این گزارش آمده است.

البته باید بگویم، آن‏چه در گزارش آقای بان کی‏مون آمده، کاملا درست است اما تمام حقیقت نیست. متاسفانه نقض حقوق بشر در ایران حتی بیش از آنی است که آقای بان‏ کی‏مون گزارش داده است.

در گزارش آقای بان‏ کی‏مون، اشاره‏ای هم به شخص شما شده بود. ممکن است در این مورد توضیح بدهید؟

بله؛ پس از این که بر خلاف قوانین داخلی، دفتر کانون مدافعان حقوق بشر را بستند و عده‏ای تحت عنوان بسیجی، به دفتر من حمله کردند و تعدادی از مامورین وزارت اطلاعات، تحت نام مامورین وزارت دارایی، بر خلاف قانون برای بازرسی به دفتر وکالت من آمدند و تمام پرونده‏هایم را که جنبه‏ی محرمانه داشت و مربوط به محاکمات زندانیان سیاسی بود با خود بردند، آقای بان‏ کی‏مون و هم‏چنین خانم پیلای، کمیسار عالی حقوق بشر، به دولت ایران اخطار کردند و سفیر ایران را احضار کردند که اعتراض رسمی خود را اعلام کنند.

تمامی این اعمال خلاف قانون دولت ایران در مورد شخص بنده، بستن و پلمب غیرقانونی دفتر کانون مدافعان حقوق بشر در این گزارش آمده است و اقای بان کی‏مون به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد، به این گونه اعمال اعتراض کرده‏اند.

پاسخی هم از سوی دولت ایران گرفته‏اند؟

دولت پاسخ داده است. ولیکن چون پاسخ آن‏ها قانع‏ کننده نبوده است، بنابراین به عنوان نقض حقوق بشر در این گزارش آمده است.

در ارتباط با حرکتی که در ایران جریان دارد، از جانب تحلیل‏گران سیاسی راه‏های گوناگونی پیشنهاد می‏شود. اما مضمون این مبارزه به نوعی حقوق بشری نیز هست. به نظر شما، به عنوان فعال حقوق بشر، مردم ایران با وجود گسترش خشونت‏های دولتی، برای رسیدن به اهداف حقوق بشری خود، چه باید بکنند؟

آن‏چه باعث پیروزی مردم خواهد شد و راه را بر دمکراسی در ایران باز خواهد کرد، مداومت مردم بر خواست‏های برحق خود، با شیوه‏های مسالمت‏آمیز است.

مردم تحت هیچ شرایطی نباید دست به خشونت بزنند و خشونت دولتی را با جواب خشنی پاسخ بدهند. زیرا این مساله بهانه‏ای خواهد شد برای سرکوب بیشتر آزادی‏خواهان و اصولا شیوه‏ی درستی نیست. مسالمت‏آمیز بودن این حرکت اعتراضی، باعث شده که دنیا بر بلوغ سیاسی مردم ایران آفرین بگوید.

همان‏طور که می‏دانید، در این باره که جامعه‏ی جهانی چگونه باید از مبارزات مردم ایران پشتیبانی کند، نظرهای متفاوتی وجود دارد و از راه‏حل نظامی تا تحریم اقتصادی مطرح می‏شود. شما که خود در جامعه‏ی بین‏المللی کار می‏کنید، نظرتان در مورد این راه‏های پیشنهادی چیست؟

هرچند خشونت‏های دولتی افزایش یافته است، اما این دلیل نمی‏شود که ما با حمله‏ی نظامی یا بمباران ایران و یا تحریم اقتصادی ایران موافق باشیم. زیرا که این‏گونه برخوردها به مردم صدمه‏ی بیشتری خواهد زد.

Share/Save/Bookmark