انفرادی به خاطر اعتراض به شرایط نامناسب اوین

مریم محمدی

«امروز درست ۱۱ سال از با تو بودن برای من می‏گذرد.»

در باره‏ی این خبر و مسائل مربوط به آن، با ژیلا بنی‏یعقوب، همسر بهمن احمدی امویی، در سال‏گرد ازداوج‏شان گفت‏وگویی می‏کنم:

آخرین خبرها در باره‏ی بهمن این است که روز دوشنبه دوباره به سلول انفرادی منتقل شده است. البته بهمن قبلاً ۶۵ روز در بند ۲۰۹ اوین، در انفرادی بوده و بعد از آن به بند عمومی منتقل شده بود. اما حالا دوباره پس از گذشت پنج ماه از زندانی بودنش، مجدداً به سلول انفرادی انتقال داده شده است.

آیا این انتقال دلیل خاصی داشته است؟ شما اطلاعی در این باره دارید؟

بله، در ملاقات‏هایی که با بهمن داشتم و در آخرین تماس‏های تلفنی که با من داشت، از بیماری خود خبر می‏داد و این که به شدت دچار آنفولانزا شده بوده و متأسفانه دارو در اختیارش قرار نگرفته بود. به همین دلیل دوره‏ی بیماری‏اش خیلی طولانی شده و خیلی هم ضعیف‏تر شده بود.

مقداری نیز از شرایط نامناسب بند ۳۵۰ اوین که در حدود ۷۰ تا ۸۰ تن از زندانیان انتخابات به آن‏جا منتقل شده‏اند، شکایت می‏کرد. او می‏گفت که این بند شرایط نامناسبی دارد و از نظر رفاهی و بهداشتی در سطح پایینی قرار دارد.

آن‏طور که من باخبر شدم، یکی از دلایلی که هم‏سلولی‏های بهمن در تماس با خانواده‏هایشان در ارتباط با علت انتقال او به انفرادی بیان کرده بودند، همین موضوع است که بهمن در تماس‏هایی که با من داشته، در مورد وضعیت نامناسب بند ۳۵۰ و همین‏طور در مورد مشکلات خود، صحبت کرده است.

البته علاوه بر این، دو روز گذشته تعدادی از زندانیان بند ۳۵۰ به شرایط نامناسب خود در زندان، به نبود امکانات رفاهی و بهداشتی و درمانی اعتراض کرده‏اند که یکی از معترضین بهمن بوده است. پس از این اعتراضات، تماس‏های تلفنی همه‏ی زندانیان بند ۳۵۰ با خانواده‏هایشان، به عنوان یک عمل تنبیهی از سوی مسئولان بند، برای دو روز قطع شد. بهمن نیز به سلول انفرادی منتقل شد.

طی این دو روز، شما پی‏گیری کرده‏اید و به جایی مراجعه داشته‏اید که ببینید چرا این اتفاق افتاده؟ در این صورت، آیا پاسخی گرفته‏اید؟

در این مورد خاص نمی‏دانم باید چگونه پی‏گیری کرد؛ جز این که من صدای خود را از طریق رسانه‏ها برسانم که به چه دلیل، همسر من حتی حق ندارد در مورد وضعیت نامناسبی که بر زندگی‏اش حاکم است و در این باره که به علت در اختیار نداشتن دارو و درمان، بیما‏ری‏اش خیلی طولانی شده، صحبت کند و باید به انفرادی منتقل شود؟

پرونده‏ی ایشان از لحاظ قانونی، اساساً در چه مرحله‏ای قرار دارد؟

پرونده‏ی بهمن مسیر عجیب و غریب، طولانی و پیچیده‏ای را طی کرده است. تا سه ماه پس از زندانی شدن بهمن، هیچ پرونده‏ای در دادگاه انقلاب برای او وجود نداشت. پس از آن نیز گفتند که تنها نیمی از پرونده‏اش ارسال شده و چون ناقص است، نمی‏توانند رسیدگی کنند.

البته خوشبختانه دادستان جدید که در جریان مشکلات مربوط به پرونده‏ی بهمن قرار گرفته بود، دستور داد که این پرونده جمع و جور شود و به جای مشخصی برسد. الان بهمن در دادگاه انقلاب پرونده دارد و آن‏طور که به ما گفته شده، برای او قرار صادر شده است. اما اطلاع نداده‏اند که آیا این قرار، قرار بازداشت است، قرار وثیقه و یا قرار مجرمیت است.

بدون این که به ما اطلاع بدهند قرار صادر شده چیست، پرونده همراه تعدادی دیگر از پرونده‏های زندانیان انتخابات، برای اظهارنظر مقامات بالاتر دادگاه انقلاب، به این دادگاه فرستاده‏ شده است. تا زمانی که این مقامات روی این پرونده‏ها اظهارنظر نکنند، اتفاق خاصی نمی‏افتد. یعنی در زندان و در همین وضعیت باید باشند.

بهمن احمدی امویی

تا آن‏جایی که اطلاع داریم، خانم فریده‏ غیرت، وکیل آقای احمدی امویی هستند. آیا ایشان توانسته است تماسی با موکل خود یا بازپرس داشته باشد؟ و یا در جریان پرونده‏ی ایشان قرار بگیرد؟

متأسفانه پس از پنج ماه، هنوز وکیل بهمن نتوانسته به پرونده‏اش دست‏رسی داشته باشد و هنوز نتوانسته با موکل خود ملاقاتی داشته باشد و کاملاً از وضعیت پرونده و اتهامات موکلش بی‏خبر است.

وکیل ایشان خانم غیرت هستند؟

بله، خانم فریده غیرت که بسیار هم در ماجرای این پرونده پی‏گیر بوده است، بارها به دادگاه انقلاب، شعبه‏ی بازپرسی و مقامات مختلف در دادگاه انقلاب مراجعه کرده است. اما هیچ‏کس به ایشان پاسخ مشخص و روشنی نداده است.

تا جایی که در آخرین تماسی که با خانم غیرت داشتم، می‏گفت که پاسخ درستی نمی‏گیرد و احساس نمی‏کند که کسی می‏خواهد پاسخ درستی به او بدهد. حتی فکر می‏کند رفت و آمدش به دادگاه، هیچ فایده‏ای برای پرونده‏ی بهمن ندارد. چون در این مدت کوچک‏ترین پاسخی نگرفته و کوچک‏ترین راهی پیش پای ایشان گذاشته نشده است.

خانم بنی‏یعقوب، شنیده شده که یکی از زندانیان هم‏بند آقای بهمن احمدی امویی به انتقال ایشان به سلول انفرادی، اعتراضاتی کرده است. آیا این خبر درست است؟

بله، از دیشب تماس تلفنی زندانیان بند ۳۵۰ با خانواده‏هایشان برقرار شده است. ولی بهمن به دلیل این که در انفرادی است، حق تماس گرفتن ندارد.

یکی از روزنامه‏نگاران زندانی، آقای مسعود باستانی، در اعتراض به انتقال بهمن به انفرادی، از امکان ارتباط تلفنی با همسرش صرف‏نظر کرده و در آخرین تماس با همسرش گفته است: تا زمانی که بهمن از انفرادی خارج نشود، از امکان تماس تلفنی‏اش استفاده نخواهد کرد.

گفتید که آقای امویی در آخرین ملاقات به بیماری آنفولانزا دچار بود. خبر دیگری از وضعیت سلامتی ایشان ندارید؟

خیر، متأسفانه اطلاع خاصی از سلامتیش نداریم و راستش من خیلی هم نگرانم. چون بهمن به شدت بیمار بوده و من می‏دانم در انفرادی دست‏رسی به امکانات محدودتر می‏شود و داشتن امکانات دارویی و درمانی تقریباأ غیرممکن است و این من را نگران می‏کند.

خانم بنی‏یعقوب، اگر نکته‏ی خاص دیگری هست، بفرمایید.

امروز سال‏گرد ازدواج ما است و من متنی را به همین مناسبت برای بهمن نوشته‏ام که تا چند دقیقه‏ی دیگر در وبلاگم منتشر می‏شود.

ممکن است چند خط از آن را برای ما بخوانید؟

امروز درست ۱۱ سال از با تو بودن برای من می‏گذرد. درست در همین روز بود که زندگی مشترک را آغاز کردیم. آن روز در مراسمی ساده و کوچک این شروع را جشن گرفتیم. تو مثل همیشه ساده بودی. حتی کت و شلوار هم نپوشیده بودی. همان شلوار جین با پیراهنی که دوست داشتم و دوست داشتی پوشیده بودی. حالا من برای تو بعد از ۱۱ سال می‏نویسم، برای تو که در سال‏روز ازداوج‏مان در گوشه‏ی سلول انفرادی هستی. لابد در گوشه‏ای نشسته‏ای و تو هم آن روز را به یاد می‏آوری.