خانه > سی سال حقوق بشر > تبیین مواد اعلامیه > «هرگونه درخواستی را علیه امنیت کشور تلقی میکنند» | |||
«هرگونه درخواستی را علیه امنیت کشور تلقی میکنند»نسیم غنوینسیم غنوی، حقوقدان و وکیل دعاوی، به تبیین و بررسی مادهی بیست و هشتم اعلامیهی جهانی حقوق بشر،میپردازد.
مادهی بیست هشت اعلامیهی جهانی حقوق بشر مقرر میدارد: «هرشخصی حق دارد خواستار برقراری نظمی در عرصهی اجتماعی و بینالمللی باشد که حقوق و آزادیهای ذکر شده در این اعلامیه را به تمامی تامین و عملی سازد.» این ماده به مطالبهی حقوق و آزادی افراد اشاره دارد و این حق را برای هر شخصی قائل شده است که در صورت تضییع حقوق و آزادیهای خود، آن را مطالبه کند. مستلزم این امر، مطلع نمودن مسئولین داخلی و مقامات بینالمللی از تضییع حقوق و آزادی افراد است. اما چگونه؟ وقتی حقوق انسانی من به عنوان یک زن، مورد تضییع قرار میگیرد، چگونه این مطلب را به گوش مسئولین کشورم برسانم؟ آیا رسانهای در اختیار من قرار دارد که بتوانم مسائلام را آزادانه در آن بیان کنم؟ آیا روزنامه یا نشریهای در اختیار من هست که مطالب و مقالاتام را منتشر کند؟ پاسخ همهی این سوالها منفی است. بنابراین، یک زن، یک کارگر، یک معلم، یک دانشجو یا به طور کلی هر قشری از جامعه، برای این که خواستههای صنفی، مشروع و قانونی خود در چهارچوب قانون اساسی و قوانین موضوعی کشور را به اطلاع مسئولین برساند، ناگزیر است دست به اقداماتی بزند. این اقدامات ممکن است به صورت نامهنگاری به مسئولین یا شرکت در تجمعات باشد تا از این طریق، توجه مسئولین را به خواستههایش جلب کند. همانطور که در همهی کشورهای جهان این امر متداول و مرسوم است. حتا در کشورهای پیشرفته که رسانهها و مطبوعات آزاد هستند و افراد برای انتشار نظرات خود در آنها منعی ندارند، گاه و بیگاه، افراد جامعه برای طرح اعتراض خود نسبت به یک قانون یا عملکرد دولت، دست به تجمع میزنند. این مساله در قانون اساسی ما نیز مورد توجه قرار گرفته است. اصل بیست و هفتم قانون اساسی مقرر داشته: «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد است.» میبینیم که قانونگذار ما هم تنها یک قید را مطرح کرده و آن هم عدم حمل سلاح است. بنابراین، اجتماعات و راهپیماییها آزاد است. اگر دانشجویی نسبت به مسایل دانشگاه، کارگر و یا معلمی، نسبت به مطالبات صنفی خود اعتراضی دارد، مطابق اصل بیست و هفت قانون اساسی، میتواند تجمع کند و اعتراض خود را به گوش مسئولین برساند و خواستار تغییر آنها باشد. در حالی که میبینیم با وجود اصل بیست و هفتم قانون اساسی، با تجمعات کارگری، معلمان، زنان، دانشجویان و… چگونه برخورد میشود. این امر ناشی از دیدگاه حاکم است که هرگونه درخواستی را اعم از این که درخواست تغییر قوانین تبعیضآمیز باشد یا مطالبات صنفی، علیه امنیت کشور تلقی میکند و با توسل به قوای قهریه، سعی در سرکوب این اعتراضات دارد و در نتیجه، اقدام به بازداشت افراد و محاکمهی آنها میکند. بنابراین، عملاً مفاد مادهی بیست و هشت اعلامیهی جهانی حقوق بشر در ایران رعایت نمیشود و در صورتی که افراد خواستار حقوق و آزادیهای مصرح در اعلامیهی جهانی حقوق بشر یا قانون اساسی و سایر قوانین باشند، با اتهامات مختلف، از جمله اقدام علیه امنیت کشور، از سوی حکومت مواجه و محاکمه و محکوم میشوند. تا زمانی که دیدگاه امنیتی حکومت تغییر پیدا نکند، ما این وضعیت را خواهیم داشت. در حالی که همانقدر که یک شهروند حق دارد برای بهبود خدمات شهری خود، اقدام به جمعآوری امضا بکند و به شهرداری منطقهی خود بدهد تا مثلا، خط اتوبوسرانی جدیدی ایجاد شود، به همان نسبت هم سایر اقشار جامعه حق دارند برای تغییر قوانین تبعیضآمیز، امضا جمعآوری کنند. به عنوان مثال «کمپین یک میلیون امضا» تنها کاری که میکند، جمعآوری امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز است. بنابراین، زنها هم این حق را دارند که برای تغییر قوانینی که حقوق انسانیشان را تضییع میکند، اقدام به جمعآوری امضا کنند تا بدین وسیله، مراتب اعتراض خود را به گوش مقامات بالا برسانند و خواستار تغییر آنها باشند. این هیچگونه اقدامی علیه امنیت کشور نیست و هیچ خللی به امنیت کشور وارد نمیکند. همینطور سایر درخواستهای دیگر اقشار جامعه. ولی متاسفانه، عملاً به این مساله توجه نمیشود. |