خانه > سی سال حقوق بشر > تبیین مواد اعلامیه > «زن و مرد در مقابل کار یکسان، اجرت مساوی ندارند» | |||
«زن و مرد در مقابل کار یکسان، اجرت مساوی ندارند»نسیم غنوینسیم غنوی، وکیل پایه یک دعاوی و یکی از فعالان زن ایرانی است. او وکیل «عالیه اقدام دوست»، یکی از دستگیرشدگان تجمع میدان هفت تیر تهران است که هماکنون برای سپری کردن دوران محکومیت خود، در زندان بهسر میبرد. در ادامه تبیین مواد اعلامیه حقوق بشر، نسیم غنوی به بررسی و تبیین مادهی بیست و سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر میپردازد.
مادهی بیست و سه اعلامیهی جهانی حقوق بشر مقرر داشته: «هرکس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه برگزيند، شرايط منصفانه و رضايت بخشی برای کار خواستار باشد و در برابر بیکاری حمايت شود. همه حق دارند بدون هيچ تبعيضی، در مقابل کار مساوی، اجرت مساوی دریافت کنند. هر کسی که کار می کند حق دارد مزد منصفانه و رضايت بخشی دريافت دارد که زندگی او و خانوادهاش را موافق شئون انسانی تأمين کند و در صورت لزوم با ديگر وسايل حمايت اجتماعی کامل شود.» با توجه به مادهی بیست و سوم اعلامیهی جهانی حقوق بشر و نگاهی به قانون اساسی میبینیم در قانون اساسی هم بسیاری از مواردی که در این ماده ذکر شده، لحاظ گردیده است. به عنوان مثال، در اصل سوم قانون اساسی که وظایف دولت در آن شمرده میشود، در بند دوازدهم متذکر گردیده: «پیریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینههای تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه… از وظایف دولت است.» اصل بیست و دو مقرر داشته: «حیثیت، جان، مال،حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است، مگر در مواردی که قانون تجویز کند.» اصل بیست و هشت هم اعلام کرده: «هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید.» همینطور اصل بیست و نه: «برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کارافتادگی، خدمات بهداشتی درمانی، به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی و دولت مکلف است این حقوق را برای آحاد ملت درنظر بگیرد.» بند دوم اصل چهل و سه قانون اساسی مقرر داشته: «تأمین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه…» بند چهارم همین اصل مقرر میکند: «رعایت آزادی انتخاب شغل، و عدم اجبار افراد به کاری معین و جلوگیری از بهرهکشی از کار دیگری.» بنابراین، میبینیم تقریبا تمام مواردی را که در مادهی بیست و سوم اعلامیهی جهانی حقوق بشر ذکر گردیده، قانونگذار ما در قانون اساسی، مقرر داشته است.
همینطور در قوانین موضوعی دیگر، از جمله در قانون کار که به روابط بین کارگر و کارفرما و همچنین شرایط کار زنان و نوجوانان اختصاص دارد، مطالبی در جهت حمایت از حقوق کارگران ذکر شده است. از جمله مادهی هفتاد و شش قانون کار، مرخصی بارداری و زایمان را برای زنان کارگر در نظر گرفته است. مادهی هفتاد و هفت، کارفرما را مکلف کرده برای مادران شیرده، تا پایان دو سالگی کودک، به ازای هر سه ساعت کار، نیمساعت فرصت شیردادن به مادر بدهد که جزو ساعت کاری هم حساب میشود. در رابطه با شرایط کار نوجوانان، مادهی هفتاد و نه این قانون، به کار گرفتن افراد کمتر از سیزده سال ممنوع دانسته است. بخش دیگر از حمایتهایی که از کارگر صورت گرفته، در مادهی چهل و هشت گنجانده شده است. این ماده کارفرما را مکلف کرده که کارگر را بیمه کند که باعث میشود کارگر حقوق بیکاری دریافت کند و بیمه داشته باشد. مادهی یکصد و هفتاد و دو، کار اجباری را ممنوع کرده و متخلف را علاوه بر جبران خسارت، به حبس محکوم کرده است. یعنی متخلف از این ماده، مجرم محسوب میشود. میبینیم که در قوانین ما حمایتهایی در جهت اشتغال به کار و حقوق کارگری وجود دارد. از جمله، بیمهی کارگری و بیمهی بیکاری که طبق آن، بیمه شدهای که خارج از ارادهی خود بیکار شده و آمادهی کار است، تحت شرایطی بیمهی بیکاری دریافت میکند. به رغم همهی حمایتهای قانونی از کارگر که گرچه حمایتهای خوبی هستند، اما کافی نیستند، عملا در سطح جامعه تمام این قوانین رعایت نمیشوند. در مورد آزادی انتخاب شغل، هیچ قانونی نیست که افراد را از اشتغال به مشاغل مختلف منع کند. ولی قانونگذار یک قید را درنظر گرفته و آن این که آن شغل، مخل اسلام و حقوق دیگران نباشد. اما عملاً اینطور نیست. در مشاغلی که طبیعت مردانه دارد، زنان با تبعیض روبرو میشوند و در خصوص انتخاب شغل، برخوردهای تبعیضآمیزی با آنها میشود. یا بسیاری از اقلیتهای قومی و مذهبی ما نمیتوانند به مشاغلی که مد نظرشان است، دست پیدا کنند. اگرچه قانونی در این زمینه وجود ندارد، اما قانون نانوشتهای داریم که این اقلیتهای قومی و مذهبی را از اشتغال به بسیاری از مشاغل محروم میکند. در خصوص اجرت مساوی، در تمام جوامع (مختص ایران نیست) میتوانیم بگوییم که تبعیض وجود دارد. زن و مرد در مقابل کار مساوی، اجرت مساوی دریافت نمیکنند. همینطور اقلیتهای قومی و مذهبی. به عنوان نمونه، کارگر افغانی که در ایران مشغول به کار است، دستمزدش بسیار کمتر از کارگر ایرانی است. یک مسالهی مهم دیگر این است که حداقل حقوق کارگر در سال جاری، از سوی مقامات، تقریبا دویست و هفتاد هزار تومان در ماه اعلام شد. در حالی که خط فقر از سوی مراجع رسمی، هشتصد هزار تومان در ماه اعلام شده است. به عبارت دیگر اشخاصی که زیر هشتصد هزار تومان در ماه درآمد دارند، زیر خط فقر زندگی میکنند. با این اوصاف، بسیاری از افرادی که در مشاغل مختلف مشغول به کار هستند، زیر خط فقر زندگی میکنند و نمیتوانند شرایط زندگی مناسب را آنطور که مادهی بیست و سه اعلامیهی جهانی حقوق بشر بیان کرده، که موافق شئون انسانی باشد، برای خود و خانوادهشان تامین کنند. این امر ریشه در مسائل اقتصادی، تورم جامعه و مسائلی از این دست دارد که امیدوار هستم این مسائل حل شود و ما بتوانیم، لااقل، قوانینی را که قانونگذار در قانون اساسی تصویب کرده، به منصهی ظهور برسانیم. |