خانه > سی سال حقوق بشر > تبیین مواد اعلامیه > «مذهب، معمولاً انتخاب شخصی فرد نيست» | |||
«مذهب، معمولاً انتخاب شخصی فرد نيست»فرشید یدالهیدر مادهی هیجده اعلامیه حقوق بشر آمده است: همچنین در ماده نوزدهم گفته شده: «هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق مستلزم آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته و در کسب و دریافت اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن، به تمامی وسایل ممکن بیان، بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.» فرشید یدالهی، فعال مدنی و حقوقدان در مورد مادهی هفدهم و مادهی هیجده و نوزده اعلامیهی جهانی حقوق بشر و نزدیکی این دو ماده با هم، توضیح میدهد.
مطابق اعلامیهی جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی مدنی و سیاسی که ایران از امضا کنندگان آن است و طبق مادهی دوم و سوم این میثاق، ایران متعهد شده که این مواد و مقررات آن را در قوانین اساسی و عادی خود، اعمال کند (به عبارت دیگر، این میثاق در حکم قانون داخلی است)، هرکس حق آزادی فکر و وجدان و مذهب دارد. حق آزادی عقیده و بیان، هیچ مرز و محدودیتی جز خود حقوق بشر نمیشناسد. تنها مصادیقی که از موارد محدود شونده است، قوائدی مانند نازیسم یا همجنسگرایی است که آزادیهای اخلاق عمومی و اساسی را تهدید میکند. به عبارت دیگر، حتا عقیدهی باطل یا عقیدهای که از نظر عمومی که اقلیت یا اکثریت هستند و حاکم یا غیر حاکماند، باطل بهشمار آید، همان اندازه آزاد است که سایر عقاید و مذاهب آزادند. در واقع هیچ کس حق تحمیل عقیده یا ممنوعیت عقیدهای را برای دیگران ندارد. وقتی در اعلامیهی جهانی حقوق بشر و میثاقهای بینالمللی حقوق مدنی سیاسی، آزادی مذهب، وجدان، اعتقاد و… همردیف هم آمده است، بنابراین مذهب نه فقط مذاهب سنتی یا توحیدی است، بلکه هرنوع اعتقاد، و آزادی وجدان است. آزادی وجدان هم یعنی آزادی باور. این آزادیها هم در اعلامیهی جهانی حقوق بشر و هم در میثاقهای بینالمللی آمده است. علاوه بر آن، یک عهدنامهی بینالمللی تحت عنوان «عهدنامهی بینالمللی رفع هرگونه تبعیض نژادی» وجود دارد و در ملحقاتی که بعد صورت گرفته، تبعیض قومی و عدم مدارای مذهبی هم اضافه شده است. به خاطر همین هم، یک گزارشگر ویژهی سازمان ملل هست که در مورد هر سه موضوع، یعنی آزادی مذهب و اعتقاد و عدم هرگونه تبعیض قومی، مذهبی و نژادی گزارش تهیه میکند. ایران، قبل از روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی، به این عهدنامه پیوسته است. به همین خاطر، گزارشگرهایی که در ارتباط با اجرای آن عهدنامه از طرف کمیساریا یا کمیسیون حقوق بشر انجام وظیفه میکنند، در مورد وضعیت این آزادیها، چگونگی تبعیض یا عدم تبعیض مذهبی و قومی در ایران خیلی حساسیت نشان میدهند. از قضا، هردو گزارشگر مسلمان هستند؛ آقای عبدالفتاح آموزاز تونس و خانم اسما جهانگیر که پاکستانی است. در قطعنامهی آخرین اجلاس کمیتهی ناظر بر این عهدنامه که در تابستان ۲۰۰۳ تشکیل شد، آمده است: «جمهوری اسلامی و کشور ایران باید مفاد عهدنامه را مورد رعایت قرار بدهد، تعهدات خودش را انجام بدهد و دست از ایجاد محدودیتها برای اقلیتهای مذهبی بکشد.» ولی میبینیم که پس از نزدیک به شش سال نه فقط جمهوری اسلامی تجدید نظری در سیاست سرکوب و ایجاد محدودیت برای اقلیتهای مذهبی نکرده، که در مورد اقلیتهای مذهبی به قول خودشان، شناختهشدهتر عمل میکنند و حتا در مورد دراویش گنابادی وضعیت بدتر هم شده است. نمونهی اخیر آن بازداشتهای وسیعی است که صورت گرفته. از این رو، گزارشگر ویژهی سازمان ملل هم در بارهی وضعیت اقلیتهای مذهبی در ایران و عدم وجود مدارای مذهبی در جمهوری اسلامی، اظهار نگرانی میکند. نظام بینالملل حقوق بشر در مورد آزادی مذهب دارای پیشینهای طولانی و پیچیده در سطوح داخلی، منطقهای و بینالمللی است. به طور مشخص، میتوان سه دوره را از یکدیگر تفکیک کرد: در دورهی نخست، حمایت از اقلیتهای مذهبی مطرح بود تعداد اسنادی که در آنها به حق آزادی مذهب و ممنوعیت تبعیض بر اساس مذهب، تصریح شده، به حدی زیاد است که جمعآوری و بیان همهی آنها دشوار است. اما، مهمترین مواردی که در آنها بر این امر تاکید شده، عبارتند از: مادهی هیجده اعلامیهی جهانی حقوق بشر، مادهی هیجده میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶ میلادی)، مادهی پنج کنوانسیون بینالمللی الغای تمامی اشکال تبعیض نژادی، قسمت ب، بند یک کنوانسیون یونسکو، علیه تبعیض در آموزش (۱۹۶۰ میلادی)، اعلامیهی محو و الغای تمامی اشکال عدم مدارا و تبعیض بر اساس مذهب یا عقیده. این موارد در زمرهی اسناد بینالمللی هستند که در آنها، به حق آزادی مذهب یا ممنوعیت تبعیض بر اساس مذهب تصریح شده است. تاکنون هیچ معاهدهی الزامآوری، به طور خاص، در خصوص آزادی مذهب به تصویب نرسیده و تنها یک اعلامیه، به طور خاص در این موضوع تصویب شده است. در سطح منطقهای نیز حق آزادی مذهب در بند یک مادهی نود کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، مادهی سه اعلامیهی امریکایی حقوق و وظایف بشر، مادهی هشت منشور آفریقایی حقوق بشر ملتها و اسناد متعدد دیگر، تضمین شده است. مطابق اسناد حقوق بشر، حق آزادی مذهب، حقی مطلق و در زمرهی حقوق غیرقابل انحراف است كه تحت شرايط و اوضاع و احوال نبايد به حال تعليق درآيد يا مورد تعرض قرار گيرد. اما در حوزهی بيرونی و جلوهی خارجی، اين حق كه مربوط به حق اظهار مذهب میشود، حق آزادی مذهب مطلق نيست و دارای قيودات و شرايطی است. از جمله محدوديتهايی كه براي آزادی اظهار مذهب به موجب قانون میتوان در نظر گرفت، مربوط به حمايت از امنيت، نظم، سلامت يا اخلاق عمومی يا حقوق و آزادیهای اساسی ديگران است كه البته اعمال چنين محدوديتهايی بايد ضروری باشد. از آنجايی كه ميان آزادی مذهب، عقيده و فكر و وجدان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و در بيشتر اسناد، اين حقوق و آزادیها تحت يك عبارت گنجانده شدهاند، لذا برداشت كلی از اين مجموعه حقوق، مستلزم مراجعه به واژگان مرتبط با آنها است. مهمترين چالشهايی كه در خصوص حق آزادی مذهب از رویکرد نظام بين الملل حقوق بشر با ديدگاه اسلامی مطرح است، مربوط به مسالهی ارتداد و آزادی اظهار مذهب و به رسميت شناختن فرقهها و مذاهب میباشد. مثال بارز این مهم، اقلیتهای مذهبی در یک کشور هستند. اين اختلاف مذهبی باعث خصومت بين اکثریت و اقليت میشود. البته لازم به تذکر نيست که اقليتهای مذهبی، بر اساس اقليت بودنشان در موقعيت ضعيفتری قرار دارند. اکثريت میتوانند بهراحتی آزادی مذهبی را از اقليت سلب کنند. اينجاست که حقوق بشر آزادی مذهب را موجب شده و آن را در برابر مخالفين آن مذهب حفظ میکند. در کشورهای متعصب مذهبی، اين اصل بهطور بارزتری ديده میشود. در چنين کشورهائی حقوق بشر را نسبت به اقليتها کاسته يا بهطورکلی در نظر نمیگيرند. اينجاست که اين اقليتها قيمت گزافی را مانند حتا جانشان می پردازند. با کمال تاسف نمونه بارز اين نکته، دراویش گنابادی در ايران هستند. اديان ديگری نيز مانند کليميان، مسيحيان، زرتشتيان و اهل تسننن در کشورمان ايران، به همان نحو شبيه دراویش، حق آنها نیز روزبهروز پايمال شده وتعداد زيادی از آنها با کمال تاسف در زندانها اسیرند. نمونههای دردناکی از نقض حقوق بشر در ایران وجود دارد. ميهن ما ايران که در زمان کوروش بزرگ، خود پايهگذار حقوق بشربوده، امروز متاسفانه، در صدر کشورهائی است که نقض حقوق بشر در آن يک موضوع عادی و پيش پا افتاده بهشمار میرود. آزادی مذهب معنا و مفهومی جز خلاف مشروعيت ندارد. واقعا که این وضعیت اسفناک است. مذهب انتخاب شخصی فرد نيست. بلکه اکتسابی است که نسل به نسل دست به دست میشود. چرا انسانها باید قيمت گزافی بابت اين مساله بپردازند؟ دين مانند ماهيت جنسی انسان است که تحت اختيار و انتخاب شخص نيست. ظلم و ستم به افراد به خاطر عقيده و باور و يا انديشهی آنها، چيزی جز جهل و نادانی قربانیهای اصلی سلب آزادی مذهب درايران، از جمله بهائیان، دارویش و اهل تسنن هستند. جالب اينکه بعد از بهائيان، دراویش گنابادی و اهل تسنن مورد مخالفت رژيم مذهبی ايران واقع میشوند. در صورتی که در قرآن ذکر شده که آزادی مذاهب از ملزومات است. تعصبات بیجا، کمیِ آگاهی وبينش، دوری از فرهنگ و تلقين پذيری برخی ازاشخاص که معتقد به افکارکهنه هستند، زندگی را به مشاجره، ستيزه جویی، کينه توزی و بدختی سوق میدهد. پيامبران رویهمرفته خود انسان بودند. چنانچه امروز زنده بودند و شاهد اين همه جنايات و حق کشی میشدند، به احتمال زياد از پيامبری دست می کشيدند. امیدوارم، ما انسانها درها را به روی هم بگشاییم و دنيایی مدرن و عاری از هرگونه عقب ماندگی و افکار کهنه و منسوخ بسازیم. |
نظرهای خوانندگان
هر گونه نگرانی و نا حوشنودی در برابر بی دادگریی و خشونت و ناشکیبائی و بی مهری آدمها و تلاش برای کاستن رنج و درد مظلومان و مبارزه با ظالمان و سخن گفتن و نوشتن و کوشیدن برای شکستن رابطه ظلم و گستردن پهنه داد ، ستودنی و مایه حوشنودی و دلگرمی ست . ولی با آقای فرشید یدالهی موافق نیستم وقتی چنین می گویند :
"مذهب انتخاب شخصی فرد نيست. بلکه اکتسابی است که نسل به نسل دست به دست میشود. چرا انسانها باید قيمت گزافی بابت اين مساله بپردازند؟ دين مانند ماهيت جنسی انسان است که تحت اختيار و انتخاب شخص نيست."
-- بدون نام ، Apr 5, 2009چون می دانم که دین یک موصوع تحقیقی ست و نه تقلیدی و توارثی (دین مانند ماهیت جنسی انسان است !! ؟)
من شکی ندارم که مثلا 1600 سال پیش حتی یک مسلمان وجود نداشته . همین طور مثلا در 2500 سال پیش حتی یک مسیحی . اگر دین تحت اختیار و انتخاب شخص نیست چطور بیش از 20000 بابی و بهائی که همه پیش ار آن یا مسلمان یا زرتشتی و یا کلیمی بودند آمدند به آئین جدید گرویدند و با اختیار خود جان خود را فدا کردند و سر تسلیم در برابر جهلای معروف به علم فرود نیاوردند .البته همیشه گفتند که دین موضوع توارثی و تقلیدی ست و نه تحقیقی به همین خاطر عیسی مسیح را به سلیب کشیدند و باب را تیرباران و بودا و بهاءالله را تبعید از وطن مالوف .
"حق آزادی عقیده و بیان، هیچ مرز و محدودیتی جز خود حقوق بشر نمیشناسد. تنها مصادیقی که از موارد محدود شونده است، قوائدی مانند نازیسم یا همجنسگرایی است که آزادیهای اخلاق عمومی و اساسی را تهدید میکند."
من واقعا به مردم ایران بابت داشتن چنین مدافعان حقوق بشری تبریک می گم!!!
جناب آقای یدالهی... یکی از موارد نقض حقوق بشر در ایران، همین محدود کردن آزادی همجنس گرایان است. آزادی آنها به هیچ وجه تهدید کننده اخلاق عمومی و اساسی، آن طور که شما ادعا کردید، نیست.
اگر شما اعتقادی به همجنس گرایی ندارید یا حتی با آن مخالفید، این حق را برای شما ایجاد نمی کند که آنرا مذموم بشمارید.
یکی از اصول اساسی حقوق بشر، از دیدگاه من، احترام به حقوق تک تک انسانهاست، بدون در نظر گرفتن آنکه با تفکرات ما سازگار است یا نه.
به امید روزی که شاه اجرای یک به یک بندهای اعلامیه حقوق بشر توسط تک تک انسانها باشیم!
-- احسان ، Apr 6, 2009