خانه > سی سال حقوق بشر > گفتوگو > «ما فقط روی کمکهای خودمان حساب میکنیم» | |||
«ما فقط روی کمکهای خودمان حساب میکنیم»نیک آهنگ کوثرشبکهی فعالین ایرانی حقوق بشر در اروپا و امریکای شمالی، از اوایل دههی جاری میلادی، به کار اطلاعرسانی و مستند سازی نقض حقوق بشر در ایران، مشغول بودهاند. این مجموعه، بر خلاف بسیاری از ارگانهای ناظر بر حقوق بشر، از بودجههای میلیونی محروم است و اعضای آن با حداقلها توانستهاند در طول سالهای اخیر، به اطلاعرسانی مستمر به انجمنها و رسانههای مختلف و فعالان حقوق بشر، بپردازند. با حسین ماهوتیها، هماهنگ کنندهی این شبکه، در مورد نحوهی کار آن، گفتگویی کردهام.
چطور شد که فعالیتهای جداگانهی شما و دیگر فعالان حقوق بشری امریکای شمالی و اروپا بههم گره خورد که شبکهی اخیر تشکیل شود؟ قبل از آن یک سری تجربههای شخصی و همچنین تجربهی کار با افراد مختلف برای دفاع ازحقوق بشردر ایران، به صورت پراکنده داشتیم. بعد از مدتی به این نتیجه رسیدیم که ما در کانادا داریم این کار را میکنیم، دوستانی هم در اروپا این کار را انجام میدهند. خصوصا این که ما الان فعلا دنبال توپ میدویم و همیشه حقوقی باید ضایع بشود که دنبالش برویم. عکسالعملی رفتار میکنیم، عمل نمیکنیم و هیچ امکان این که ما خودمان عمل را دست خودمان بگیریم نیست. بر اساس این فکر، با دوستانی در اروپا، بدون این که آنها را بشناسیم، تماس گرفتیم. به آنها گفتیم: هم شما دارید این کار را میکنید و هم ما. آیا ممکن است بستری برای یک کار مشترک بگذاریم که لااقل تاثیرپذیری کار بیشتر شود. به جای این که برای یک مساله، ده تا اعلامیه بدهیم، یک اعلامیه کافی است. اما، ممکن است با هماهنگ کردن انرژیها، بتوان تاثیر پذیری کار را بیشتر کرد. جالب اینجاست که بعد از یک سال کار مشترک، وقتی برای اولین بار در ژنو جمع شدیم، تازه صورتهای همدیگر را دیدیم و افراد همدیگر را به صورت فیزیکی شناختند. جرقهی این کار حول و حوش سال ۲۰۰۰ زده شد و الان تقریبا نه سال است که به صورت هماهنگ باهم کار میکنیم.
آیا میتوان گفت که این شبکه، مجموعهای از نهادهای مختلفی است که شما کار آنها را هماهنگ میکنید؟ یا نه، همه یک نهاد هستند؟ کلاً ایدهی اصلی این مساله، اینگونه بود که در عین استقلال و این که هر مجموعهای هویت خود را دارد، شبکهای ایجاد شود که این شبکه بستری برای همکاری و همگامی در رابطه با مسایل حقوق بشر در ایران باشد. در مرحلهی اول هم برای ما مهم این بود که نظارتگری، دیدهبانی و گزارشگری کنیم. چون کلاً مسالهی حقوق بشر بدون نظارت و دیدهبانی پیشروی نخواهد داشت. اگر نظارتی نباشد، عملا نمیتوان گفت که حقوق بشر رعایت میشود یا خیر. خصوصاً این که ما هم در مقطعی این کار را شروع کردیم که نظارت سازمان ملل قطع شده بود. اخبار بیرون میآمد، نه به صورت مجموعه، نه به صورت جنگل، بلکه به صورت درخت، یک سری اخبار بیرون میآمد. اما انبوه جنگل، این که حجم آن چقدر است و مکانیسمها چگونه هستند، ناشناخته بود. به همین خاطر، وقتی ما این کار را شروع و بعد هم آن را تکمیل کردیم، میتوانیم ادعا کنیم با این گزارشاتی که منتشر میشود، هرچند که بخش کوچکی از نقض گسترده، مستمر و برنامهریزی شدهی حقوق بشر در ایران است، ولی همین بخش کوچک، وضعیت سنجیای از وضعیت حقوق بشر به ما میدهد. به طور نمونه، وقتی میبینیم، دست کم یازده نهاد رسمی در سرکوب دانشجویان فعال هستند، مشخص است که سیستمی به صورت برنامهریزی شده دارد حقوق دانشجوها را نقض میکند و اینطور نیست که یک کارمند یا دو تا پاسدار، دلشان از یک دانشجو گرفته و آن روز خودشان را خالی کردهاند. وقتی چنین شناختی از واقعیت موجود نقض حقوق بشر در ایران، پیدا میکنیم، میتوانیم بر اساس آن، مکانیسمهایی را که برای دفاع از حقوق بشر در ایران لازم است شناسایی کنیم و در پی به کار انداختن آنها باشیم. برای خیلیها این سوال مطرح است که صحت اطلاعات و اخباری را که دریافت میکنید، چگونه بررسی میکنید؟ تا آنجایی که توانستهایم، اخبار را از منابع داخلی ایران، یعنی از رسانههای گروهی ایران میگیریم. به گونهای که در آن شک و شبههای نباشد. البته، یک سری کارهای خبری هم میکنیم و سعی میکنیم، اخبار را تکمیل کنیم. چون اخبار، الزاماً همیشه به صورت شسته و رفته بیرون نمیآید. مجبوریم چند نشریه و روزنامه را با هم تطبیق بدهیم و تاریخها، اسامی و … را کنترل کنیم. خوشبختانه، تا کنون موردی پیش نیامده، که خبری تکذیب شود. علیرغم این که این اسناد و گزارشها، توسط نهادهای بینالمللی و مراجع خارجی که در کار حقوق بشر هستند، استفاده میشود. ما خیلی وسواس به خرج میدهیم که تا آنجایی که ممکن است، اخبار سالم بیرون بیاید. چون مساله این نیست که ما بخواهیم هر خبری را منتشر کنیم، بلکه میخواهیم تصویری از وضعیت حقوق بشر در ایران را ترسیم کنیم، ادعایی هم نداریم که هرچه در ایران اتفاق میافتد را میتوانیم گزارش کنیم. با توجه به این که امکانات ما بسیار محدود است. سانسور هم در ایران شدید است. ولی میتوانیم هر ماه تصویری را از وضعیت حقوق بشر بدهیم. در گزارشهایی هم که موضوعی منتشر میکنیم، در رابطه با دانشجوها، اعدامها، وضعیت روزنامهنگاران و رسانهها و… خود موضوع را خیلی باز و مشخص میکنیم و بدون این که شعاری باشد، با داده، با ارقام و آمار، وضعیت حقوق بشر در ایران را ترسیم میکنیم. وقتی که مثلا، ما نقض گسترده و مستمر و برنامهریزی شده را مطرح کردیم، در ابتدا، بسیاری نظر داشتند که ممکن است شعار باشد. اما وقتی که گزارشهای این هفت سال را (دقیقا هفت سال است که این گزارشها منتشر میشود) نگاه میکنیم، میبینیم که این شعار نیست، بلکه دقیقا واقعیتی است که داریم مطرح میکنیم. بسیاری از نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر یا ناظر، بودجههای میلیونی دارند. اما شما عملا بودجهی خاصی ندارید. چگونه توانستهاید، این نهاد خودجوش را زنده نگاه دارید؟ اصلا، کل علت وجودی این مجموعه، این بوده است که یک سری شهروند، برای حقوق خودشان، اول و حقوق هموطنهایشان، ارزش قائل هستند. به همین خاطر، انگیزهی ابتدایی این مجموعه این بوده که این افراد، در مرحلهی اول برای خود و بعد برای همنوعان خود دارند تلاش میکنند. به همین دلیل، همانطور که میگویید، بسیار سخت است که با امکانات بسیار محدود و کم، این کار را انجام داد. ما تا کنون از هیچ مرجعی، جز دوستان خودمان و نهادهایی که اگر مقطعی لازم بوده، آنهم بسیار محدود (که عملا میشود گفت، نبوده) هیچ کمکی دریافت نکرده و کلا روی کمکهای خودمان حساب میکنیم و کار میکنیم. |